🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#قسمت811
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
- خودم کمکتون میکنم مامان، منم مثل دخترتون بدونین. نرگسم کوچیکه دیگه، ان شاءالله بزرگ شد خودش کمک میکنه
نرگس باشنیدن حرفهای ما گفت
- مامان، مگه من کمکتون نمیکنم؟
حاج خانم با خنده گفت
- چرا دخترم، تو هم کمکم میکنی، ولی خب بعضی کارا از عهده ی تو خارجه!
نرگس دوباره مشغول تماشای تلویزیون شد،
کنار حاج خانم که پاهاش رو مالش میداد نشستم
- زهرا جان، شرمندتم میتونی دوتا چایی بریزی؟ از ظهر که برگشتیم وقت نکردم بخورم گلوم خشک شده!
چشمی گفتم و دوتا چایی ریختم و مقابلش گذاشتم، ازم تشکری کرد و گفت
- خدا خیرت بده دخترم، خیلی خوشحالم که بالاخره علی هم سرو سامون گرفت، خیلی نگرانش بودم که یه همسر خوب نصیبش بشه، همیشه سر نماز خداروشکر میکنم که تو رو سر راهمون قرار داد.
از تعریفش خوشم اومد، همیشه دلم میخواست رابطه م با مادرشوهرم خوب باشه، الانم تمام تلاشم رو میکنم که رابطمون صمیمی تر باشه
- شما لطف داری مامان جون، خوبی از خودتونه!
- ببین زهرا جان، حالا که تنهاییم میخوام باهات حرف بزنم
ته دلم خالی شد، نکنه بخواد درباره ی گذشته حرف بزنه، با نگرانی نگاهش کردم، ولی تو صورتش غیر از آرامش و لبخند چیز دیگه ای نمیبینم
- بفرمایین مامان
چاییش رو برداشت و ازم خواست منم بخورم، چاییم رو برداشتم و بعد از خوردنش منتظر صحبت های حاج خانم شدم
- ببین دخترم، من وقتی عروسی کردم، متأسفانه مادرشوهرم خیلی بداخلاق بود، فقط به خاطر اخلاق حاج آقا تمام رفتارهاش رو تحمل میکردم. بین بچه های خودش و من خیلی فرق میذاشت و این خیلی اذیتم میکرد
حواسم به حرف های حاج خانم بود ادامه داد
- از همون موقع با خودم تصمیم گرفتم وقتی خودم صاحب عروس شدم، باهاش مهربون باشم، تمام اون رفتارهایی که خودم دلم میخواست مادرشوهرم با من رفتار کنه، خودم با عروسم داشته باشه
یکی از شیرینی های روی میز رو برداشت و به دستم داد
- دهنت رو شیرین کن، خلاصه زهرا جان من بعد از اینکه با علی عقد کردین با خودم گفتم که بعد از این سه تا دختر دارم، تو هیچ فرقی با دخترام نداری و برام عزیزی!
با این حرفش کیلو کیلو قند توی دلم آب شد، دست هاش رو گرفتم و گفتم
- خدارو شکر میکنم که مادر شوهری مثل شما دارم. ولی اینو از ته دلم میگم شمارو مثل مادر خودم میدونم. تموم تلاشم رو میکنم که مثل دختر براتون باشم، هر کاری داشتین بهم بگین.
دلم میخواد ازش به خاطر علی تشکر کنم
❌❌دوستان چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞