آقای قالیباف در میزگرد اقتصادی از مشاوری همراه خود استفاده کرد که معترف است دیدگاههای اصلی رهبری در اقتصاد مثل ممنوعیت بنگاهداری بانکها و دانشبنیانی اقتصاد اشتباه است و ایشان نباید از تولیدملی مثل لوازم خانگی حمایت نمایند و انتهای مسیر شعار سال یعنی مردمیسازی اقتصاد، پاکستان است!
یعنی ایشان مستقیما فردی را کنار خود نشاندند که فعالانه با مواضع اقتصادی مقام معظم رهبری مخالف است و مسیر ایشان را اشتباه میداند!!
هرچند از گذشته با دیدگاههای اقتصادی نسبتا ناکارآمد آقای قالیباف آشنا هستیم اما این تصریح امشب و استفاده از طیف فکری خاصی از کارشناسان اقتصادی و مواضعی که امشب مطرح شد، تا حد زیادی تکلیف را در حوزه اقتصاد نسبت به ایشان روشن کرد و حجت را به اتمام رساند.
خشت اول چون نهد معمار کج
تا ثریا میرود دیوار کج
✍سیدامیرحسین حسینی🇮🇷
✅به افرا بپیوندید:
@afra_eco
اندر حکایت بیسوادی پروژه بگیرهای حامی اقتصاد لیبرالی..
خدایا بسه دیگه 🤣
@tahliltamadoni
هدایت شده از اندیشکده تثبیت| حسینی
سنجههای توحیدی انتخاب اصلح
🔹اساس انقلاب امام، معرفت توحیدی بود و تمنای امام این بود که اسرار توحید بر همگان آشکار شود و آرزو داشت صورت و سیرت جامعه، قرآنی شود. از این منظر، شاخصهای اصلی ما برای انتخاب رئیسجمهور باید قرآنی باشد وگرنه دچار خسارت دنیا و آخرت شدهایم. سابقاً در کانال اندیشکده تثبیت برخی از سنجههای توحیدی انتخاب اصلح عرض شد و در این مطلب به ابعادی دیگر از آن اشاره خواهد شد.
🔹قرآن کریم، ثنویتهایی مطرح میکند که دوگان عقل و جهل یکی از مهمترین آنهاست. مبتنیبر این دوقطبی قرآنی، بخشی از جامعه که عاقل اند، تابع الله هستند و به دنبال حاکمیت الله بر جامعه میباشند. و بخشی از جامعه که جاهل اند، تابع هوای نفساند و به دنبال حاکمیت هواهای نفسانی بر جامعه هستند. گروه اول، با تبعیت از الله، زمینه عقلانی شدن جامعه و حرکت به سمت جامعه هجری را فراهم میکنند و گروه دوم با تبعیت از هوای نفس، زمینه جاهلیت مدرن و عقبگرد به سمت تحجر لیبرال را مهیا میسازند. انتظاراتی که یک عاقل در زیست اجتماعی خود دارد، انتظار پیاده شدن قسط و عدل، دفاع از نوامیس، وجود غیرت و غلبه مروت و فتوت و صالح شدن جامعه است و انتظاراتی که یک جاهل در زیست اجتماعی خود دارد، مطالبه حاکمیت هواهای نفسانی، بیغیرتی و بیحیایی، اختلاط زن و مرد، تفوق پورنوکراسی و فاسد شدن جامعه است.
🔹در این انتخابات با صرفنظر از جریانات فرعی، تقابل اصلی میان مذهبیصورتیها و انقلابیهاست. مذهبیصورتیها که تا سالیان آتی در جریان لیبرال جامعه حل میشوند، خواهان کوتاه آمدن حاکمیت در قبال هوای نفس جاهلان است اما انقلابیون که طرحهای جایگزین دارند، خواهان حاکمیت قرآن در جامعه و تحقق عدل و قسط اجتماعی هستند.
🔹از سوی دیگر، یکی از سنجههایی که «دعای عرفه» به ما معرفی میکند، سنجهی «وفای به عهد» و در نقطه مقابل آن «نقض عهد» است. منظور از «عهد» در اینجا، عهد ولایت است و لذا کسانی شایستگی حاکمیت بر جامعه اسلامی دارند که در وفای به ولایت و تبعیت از ولیّ امر جامعه، پیشتاز باشند. برخی از نامزدهای موجود نهتنها در عمل تابع ولیّ امر نیستند بلکه مانع «بسط ید» ولایت میشوند و او را دچار «قبض ید» نموده و دست و پای او را از حرکت بازمیدارند.
🔹سنجهی دیگر، سنجهی دفاع از پابرهنگان است. امام خمینی (ره) فرمودند: «مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانی رأی دهند که متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسؤولیت کنند و طعم تلخ فقر را چشیده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمین، اسلام مستضعفین، اسلام رنجدیدگان تاریخ، اسلام عارفان مبارزه جو، اسلام پاک طینتان عارف و در یک کلمه، مدافع اسلام ناب محمدی باشند و افرادی را که طرفدار اسلام سرمایه داری، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بی درد، اسلام منافقین، اسلام راحت طلبان، اسلام فرصت طلبان و در یک کلمه، اسلام آمریکایی هستند، طرد نموده و به مردم معرفی نمایند.»
🔹سنجهی دیگر، «ذبحت» است. درس عید قربان به ما این است که هر قدرتی خداوند به ما داد، ذبح کنیم و در راه حق، قربانی نماییم. نتیجهی نهایی تقابل «بیع» و «ربا» -که در قرآن کریم مطرح شده- آن است که «بیعت» موجب «ذبح» میشود و «ربا» موجب «ربح». از این منظر، سعی ما باید این باشد که پس از «بیعت» با خدا، «ذبحت» را رقم بزنیم. این امر در شهید رئیسی مشهود بود. باید ببینیم از شش نامزد موجود کدامیک به این امر نزدیکتر است.
🔹 قرآن کریم در ماجرای یوسف نبی و در ماجرای طالوت، شاخص اصلی انتخاب حاکم را حفیظ بودن و علیم بودن میداند و نه نسبتها و روابط مالی و مادی. لذا طالوت (به معنای حاکم مطلوب) برای جامعه اسلامی حاکمی است که علاوه بر تعهد، مبانی فکری متقنی داشته باشد. چنین حاکمی اولاً باید مبانی معرفتی کاملی داشته باشد و ثانیاً تبعیت محض از ولی امر (در آن زمان اشموئیل نبی) داشته باشد.
🔹از افراد موجود، پزشکیان و پورمحمدی صراحتاً مبتنیبر هوای نفس حرف میزنند. قالیباف هم صرفاً تکنوکرات است و مذهبیصورتیها را جذب میکند. میگویند زاکانی از حیث قلدری از جلیلی بهتر است. گرچه قلدری از شاخصهای مهم است اما اگر امر دائرمدار بین قلدری و بین مبانی فکری باشد، مبتنیبر شاخصهای قرآنی و بیانات امام خامنهای، مبانی فکری قوی، مهمتر و ضروریتر از قلدری است زیرا مبانی فکری است که به رفتار شخص جهت میدهد. کسی که مبانی قوی نداشته باشد، قطعاً لغزش خواهد کرد. امام خامنهای در آخرین دیدارشان مهمترین شاخص را چنین فرمودند:«ببینید چه کسی به ملاکهای انقلاب نزدیکتر است و توانایی کار در جهت ملاکهای انقلاب دارد.»
✅ ضمن احترام به همه نامزدها و ضمن اینکه که به هر شش نفرشان نقدهایی وارد است اما نامزد اصلح را قطعاً #جلیلی میدانم.
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
آقای قالیباف باید تکلیف خود را با این حلقه ی مشاوران مشخص کند..
@tahliltamadoni
اسلام تمدّنی | ابوالفضل انصاری
آقای قالیباف باید تکلیف خود را با این حلقه ی مشاوران مشخص کند.. @tahliltamadoni
✍ ا. انصاری زاده
برخی اقتصاددان ها زیر این توییت جناب رحیمی وا أسفا سرداده و یقه ها دریده اند که: (چرا با نظرات کارشناسی مخالف رهبری اینگونه تند و خشن برخورد میکنید؟)
بیایید یک بار برای همیشه تکلیف مان را با این مسئله روشن کنیم، همه از کلی گویی خسته ایم؛
اولا جناب شاکری (مشاور اقای قالیباف) مدتی است بطور جدی درحال نرمالایز کردن مخالفت با ایده های اقتصادی رهبری هستند، آنهم در قالب توییت های گنده گنده و قلمبه و سلمبه..
درحالی که کمتر دیده ایم نقد کارشناسی خود را با ایده ی مدنظر بطور مبسوط بیان کنند
ثانیا آقایان اقتصاد دان میگویند: (شما اقتصاد اسلامی ها خودتان با گزاره هایی که رهبری از آنها حمایت کرده مخالفت میکنید، مثل خصوصی سازی، هدفمندی یارانه ها، حذف ارز ۴۲۰۰، گران سازی بنزین در ۹۸ «که البته رهبری تایید نکردند، بلکه فرمودند هر تصمیمی که دولت بگیرد من پشت آن هستم» )
پاسخ اینکه مایی که صبح تا شب در فضای اقتصادی کشور جستجو میکنیم، اتفاقا تنها جریانی که نقد های تخصصی و کارشناسی نسبت به تمام این تصمیمات اقتصادی دارند، جریان اقتصاد اسلامی و جبهه انقلابی اقتصاد است،
وگرنه از لیبرال های اقتصادی چیزی جز توییت های گنده گویانه و پز های روشنفکرانه ندیده ایم.
عاقبت این نرمالیزه کردن «نقد کارشناسی» رهبری را هم قبلا در افراد دیگر دیده ایم،
به جناب شاکری توصیه میکنیم اگر نقدی بر فرمایشات اقتصادی رهبری دارند، بصورت کارشناسی بیان فرمایند
توییت زدن دردی را درمان نمیکند..
@tahliltamadoni
✍ ا. انصاری زاده
به چه اندازه تعلقات مون رو ذبح کردیم؟
به همون اندازه برای ما عید هست
#عید_قربان
@tahliltamadoni
✍ ا. انصاری زاده
✅ ما؛.. دعای عرفه؛.. و مسئلهی خلق جدید
میگویند بشر مدرن در حال خلق کردن است. خلق جنین، خلق هوش مصنوعی با ویژگی های انسان، سلول های بنیادی و..
و سپس در نظام معرفتیشان که مبتنی بر تکنولوژی است نتیجه میگیرند که «انسان توانایی خدا گونه شدن دارد»
در دعای عرفهی سیدالشهدا در دو سه جمله ابتدایی حضرت میفرماید:
وَ لا کَصُنعه صُنع صانع... فَطَرَ اجناس البدایع
«صنع هیچ صانعی مانند صنع او نیست.. (بدیع) ها را فطرت بخشید
ما ابتدا باید تفاوت قائل شویم بین واژه های «خلق» و «صنع» و «ابداع»؛
ابداع هم از آن واژه های عربی-قرآنی است که تقریبا هیچ معادل فارسی یا انگلیسی برای آن متصور نیستیم.
از «بدیع» میآید، یعنی چیزی که هیچگونه مشابه قبلی و اولیه نداشته (نزدیکترین معادل فارسی که میتوان برای آن درنظر گرفت همین است)
خلق از عدم میشود «ابداع»،
هیچکس قادر به خلق از عدم نیست، همان قاعده ای که قرآن از آن با عنوان (کن فیکون) یاد میکند.
انما اذا أراد شئ أن یقول له کن فیکون
لذا یک جایی میفرماید:
«خلق السماوات و الارض»،
اما جایی دیگر میفرماید «بدیع السماوات و الارض».
ابداع یعنی پدید آوردن چیزی بدون هیچگونه الگوی قبلی؛
یعنی هم شکل و هم صورتبندی و هم صورتگری مخلوق مورد نظر، با خود اوست
بگذارید چند مثال بزنیم:
مثلا شما وقتی یک ربات میسازی، دست دارد، پا دارد، سر و چشم و گوش دارد.. دقیقا عین انسان،
اما خود آن مفهوم (انسان) را اولین بار چه کسی درست کرده؟؟
آن میشود مُبدع؛ آن میشود صورتگری؛
همان که میفرماید:
(فصورکم فأحسن صورکم)
یا مثلا الان دانشمندان درحال کار روی حس لامسه یا چشایی ربات ها هستند،
اما همین لامسه و چشایی، الگو برداری شده از مفهوم «حواس انسان» هست و حس جدیدی خلق نکرده اند.
مثال سوم در مفهوم «صورتگری» اینکه تا کنون هیچ مجسمه سازی موجود جدیدی را صورتگری نکرده؛
ممکن است مثلا اسب شاخدار یا پری دریایی (که نصفش ماهی و نصفش انسان هست) خلق کند..
که همه اش الگو برداری از مصنوعات و مخلوقات عالم هست؛ اما هیچگونه موجود جدیدی با یک صورتگری جدید نتوانسته بسازد.
✅ اجمالا در فلسفه بحثی داریم ذیل مفهوم (تصورات)،
هرچیزی را که شما تصور میکنید در عالم خارج وجود دارد. مثلا شما میتوانید در ذهن تان راجع به مفهوم «درخت» تصور کنید، ممکن است آن درختی که تصویرش در ذهن شما مینشیند ویژگی های خاصی داشته باشد، مثلا دست و پا داشته باشد یا راه برود یا سخن بگوید (که این قسم از ماجرا، مفهوم هنر و سینما را شکل میدهد)
ولی درنهایت، (درخت) است، نه چیز دیگر
اگر من به شما بگویم: چیزی را تصور کن که اصلا وجود خارجی نداشته باشد..
چنین چیزی محال است در ذهن شما شکل بگیرد.
فلاسفه میگویند محال است انسان بتواند حتی چنین چیزی را تصور هم کند، هرچیزی را که تصور میکنیم، در عالم طبیعت توسط چشم های ما دیده شده و از قبل وجود دارد.
حتی خداوند وقتی از اوصاف بهشت و جهنم برای ما سخن میگوید، سعی دارد با همین اجسام مادی عالم طبیعت به ما بفهماند
(مثل رود و درخت و آتش و آب مذاب و..)
چون غیر از این مفاهیم، برای ما قابل فهم نیست و به تصور ذهن ما نمیآید.
لذا شما نمیتوانید چیزی را تصور کنید که در عالم، وجود خارجی نداشته باشد.
تنها کسی که میتواند چنین کاری بکند، ذات اقدس خداوند است. که میشود همان (ابداع) یا (صورتگری)
واضح ترین مثالی که میشود در این باره زد، خلق موجود زنده از سلول های بنیادی است..
مثلا تکنولوژیست امروز میگوید:
(من توانسته ام مایع لزجی مانند منی درست کنم و از آن موجودی زنده خلق کنم)
بدون اینکه از خود بپرسد: همان مایع منی اولیه و پلتفرم و شکل ظاهری آن را اولین بار چه کسی خلق کرده؟ و من از چه چیزی الگوبرداری کرده ام؟
این میشود همان (ابداع) و (خلق جدید) که فقط مختص ذات اقدس الهی است
@tahliltamadoni
هدایت شده از اندیشه هجری | امیر گودرزی
💠 فَمَا الفَقرُ؟ قالَ شَرَهُ النَّفسِ إلى کُلِّ شَیءِ.
🔻سرتاپای نظام اقتصادی امروز بشر، تزریق فقر به انسانهاست. در این نوع از حکمرانی اقتصادی، یکی از مهمترین شاخصها تولید ناخالص داخلی یا GDP است که یک اقتصاد زمانی موفقتر است که نرخ جیدیپی بالاتری داشته باشد؛ یعنی هرچه بیشتر تولید کند و از آن درآمد کسب کند. این نرخ جیدیپی بالا مستلزم بازار گستره در جامعه و مصرف بیشتر است. هر چه مصرف در یک جامعه بیشتر باشد نرخ جیدیپی را بالاتر میبرد لذا عالمان علم اکانومی غالباً مستقیم یا غیرمستقیم مروج مصرفگراییاند.
🔻برای اینکه مردم یک جامعه مصرف کنند باید طمع و حرص و آز آنها به کالاها و خدمات تحریک شود و در اینجا تبلیغات است که وظیفه نیازسازی را بر عهده دارد. این سخن امام علیه السلام را اگر امروز فهم کنیم، این نظام اقتصادی، در حال تولید فقر است، فقری که امام آن را آزمندی نسبت به هر چیز تعریف میکنند.
اندیشه هجری | امیر گودرزی
@Hejri_Thought