از بیداری آمریکایی تا «کار» توحیدی
🔹 این هفته که هفته کار و کارگر بود شاهد قیام جوانانی بود که سالها در زیر امواج ظلمانی معرفت مشرکانهی دانشگاههای آمریکا خفته بودند. در این موج #بیداری_آمریکایی شاهد این بودیم که ذهن همان اساتید لیبرالیسم و کپیتالیسم که سالهای سال، نظریاتِ استثمار و بهرهکشی از کارگران را به ذهن جوانان غربی تزریق نموده بودند، در زیر پوتینهای گارد ملی آمریکا لگدمال شدند. اما نگاه اقتصاد سرمایهداری به کار و #کارگر چیست؟ ریشه ظلم جهانی به کارگران و استثمار از آنان به کجا برمیگردد؟ و راهکار خروج از این نظام فرعونی چگونه است؟
🔹 نگاه غرب به کارگر، کاملاً مادی، حیوانانگارانه و کالاانگارانه است. غرب، کارگر را درکنار پول و زمین، صرفاً یکی از عوامل تولید میداند و لذا دستمزد به کارگر معادل بهره پول و اجاره زمین است. در این نگاه، کارگر طبقهای است که بعلت ضعف درآمد، جزو طبقات ضعیف جامعه قرار میگیرد و لذا تحقیر میشود. حداکثر کاری که برای تکریم کارگر انجام میدهند افزایش حداقلی دستمزد و مزایاست.
🔹 اما نگاه اسلام به کارگر کاملاً متفاوت است. اولاً کارگر طبقهای مادون کارآفرین نیست زیرا در اینجا همه کارگرند حتی کارآفرینان. ثانیاً کارگر طبقهای مادون کارمند هم نیست زیرا کارمند و کارگر همه در ذیل بحث «عمل» و «عامل» در قرآن قرار میگیرند. ازسوی دیگر اجیر شدن و مزدوری کراهت دارد و همه این تقسیمبندیهای موجود در اسلام مردود است. لذا همه کارگرند و این فخر ماست. ضمن اینکه کارگر در اسلام، #خلیفه_الله است و مسجود ملائکه و خداوند او را با نفخ روح خودش در او، اکرام نموده و غایت کار در اسلام، همان رسیدن به #حیات_طیبه میباشد.
🔹 در غرب، کارگر #قیمت دارد زیرا صرفاً بهمثابه کالا به او نگریسته میشود و لذا قیمتگذاری میشود اما در اسلام کارگر #بها دارد و بهای کارش خود خداوند است و لذا برکت موضوعیت دارد. ضمن اینکه کار و عمل در اسلام دو نوع است: صالح و فاسد. لذا هر کاری ممدوح نیست. کاری ارزشمند است که در راستای #صلاح و فلاح فرد و جامعه باشد. ضمن اینکه صِرف عمل صالح هم موضوعیت ندارد بلکه تلازم آن با #ایمان است که میتواند انسان را به حیات طیبه برساند.
🔹 فرقی نمیکند مثل حمیدرضا #الداغی، طراح #معمار باشی یا مثل برونسی، کارگر بنا باشی! مهم مشغولیت نیست؛ #مسئولیت است! الداغی فراتر از اینکه دغدغه کار و شغل و درآمد داشته باشد، از این مؤلفهها هجرت کرد و طبق مسئولیت انسانیاش، دغدغه #معماری_غیرت و #احیای_حیا در جامعه را داشت. اگرچه هنوز هم کسانی با تضعیف #طرح_نور و صورتیبازیهای لیبرالیستی موجب پایمال شدن خون این شهید و تضعیف عمل صالح در جامعه میشوند، اما خون الداغیها درس احیای مفاهیمی چون #عمل_صالح و زدودن مفاهیمی چون Labor را میدهد.
🔹 پس اسلام آمده تا غل و زنجیرهای اسارت جوانان را از دستها و اذهان آنان باز نموده و آنان را به سطوح بالاتر از وهم و فهم و ورود به تفقه، رهنمون گردد. در #معرفت_توحیدی، #هجرت از Labor (نیروی کار) به عامل صالح و هجرت از wage (دستمزد) به اجرت و هجرت از business به کسب، از مؤلفههایی هستند که تحقق آنها لازمهی تحقق #گام_دوم انقلاب اسلامی و رسیدن به جامعهی هجری است. و تحقق این گامها منوط به عزم جوانان روشنفطر در قرن جدید اسلام و ایران است. انشاءالله
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
مراتب هجرت از خواب به بیداری
🔹 موج هفتم #بیداری_آمریکایی (پس از موج ششم آن در سال ۲۰۲۰ بهتبع قتل جرج فلوید) شروع شده و این بیداری، اولاً کوس رسوایی آمریکا در مسأله زن زندگی آزادی؛ ثانیاً رسوایی سران اعراب در اسلام قشری و ظاهری؛ و ثالثا مایه رسوایی دانشگاههای ایران در سکوت و خوابآلودگی است. اما خواب و بیداری ازمنظر قرآن چه مراتبی دارد و چگونه است؟
🔹 مراحل خواب:
سنه ⬅️ نعاس ⬅️ نوم ⬅️ رقده.
سنه یعنی خوابآلودگی؛ نعاس یعنی چرت کوتاه؛ نوم یعنی خواب؛ و رقده یعنی خواب طولانی.
مراحل بیداری:
انتباه ⬅️ صحوه ⬅️ یقظه ⬅️ قیام
انتباه یعنی تلنگری برای بیدار شدن؛ صحوه یعنی آغاز بیداری اما بدون هشیاری؛ یقظه یعنی بیداری و هوشیاری کامل؛ و قیام هم برخاستن بعد از بیداری است. (البته هجوع و هجود هم از مولفههای مربوطه است. هجوع خواب مقطعی است و هجود بیداری مقطعی)
🔹 هر فرد، هر جامعه و هر سیستمی در یکی از مراتب فوق قرار دارد و متأسفانه سیستم دانشگاهی ما در نوشیدن سمّ علوم انسانی غرب، در خوابی عمیق فرو رفته. #هجرت از مراتب خواب (سنه و نعاس و نوم و رقده) به مراتب بیداری (انتباه و صحوه و یقظه و قیام)، از لوازم #معرفت_توحیدی است.
🔹 اگر ۷۵۰۰ سال هبوط بشر را بعنوان یک شب طولانی بدانیم که بشر در خواب بود، انقلاب اسلامی، #فجر اول بود و طلوع خورشید ولایت و تحقق جامعه هجری، فجر دوم است. قبل از فجر، زمان هجرت است و گرچه نمیتوان توقیت کرد اما هماکنون در بینالطلوعین قرار داریم و خواب بینالطلوعین پسندیده نیست.
🔹 موج هفتم بیداری آمریکایی، بیداری از #رؤیای_کاذب آمریکایی بود. سران آمریکا رؤیای کاذبی دیدند و هماکنون که مردمش بیدار میشوند میفهمند آن رؤیا کاذب بود؛ و ترامپ مرگ رؤیای آمریکایی را اعلام کرد. اما امامین انقلاب، رؤیای صادقهای دیدند و بیداری جریان روشنفطری ناشی از آن #رؤیای_صادقه است.
🔹 اما چگونه میتوان از مراتب خواب به مراتب بیداری هجرت کرد؟ پاسخ آن در مبحث «نور» است. همانطورکه در عالم خلق، روشنایی مایه بیداری است، در عالم جعل نیز هرچه از ظلمات به سمت #نور هجرت کنیم، بیدارتر میشویم و هرچه توسط اولیای طاغوت، به سمت ظلمات برویم، اولیای طاغوت ما را دچار خوابها و توهمات میکنند و اساساً هدف طواغیت از این نظامهای توهمی، همانا خواباندن و غفلت مردم جهان است.
🔹 سه سطح معرفت وجود دارد: توهم، تفهم و تفقه. نظام آموزشی باید کودکان و جوانان را از توهم به تفهم هجرت دهد و بعد به تفقه. این امر موجب نورانی شدن جامعه و بیداری ملتها میگردد. آغاز این سیر، از #آیت_مداری است وگرنه به وادی تفهم و توهم میافتیم.
🔹 هرچه در جامعه ضریب نفوذ توهم بیشتر باشد بسط ید ولی فقیه کم میشود و دچار #غل_ید میگردد. اما دشمن اگرچه بسط ید دارد اما دچار #غل_اعناق است یعنی توان اجرایی دارد اما افق فکریاش کوتاه است و نمیتواند برای خودش رؤیا تعریف کند.
🔹 در روز معلم، باید نظام آموزشی جمهوری اسلامی در خودش تجدیدنظر کند تا به جای به خواب و توهم بردن کودکان، آنها را به تفقه و بیداری رسانده و موجبات معرفت توحیدی را فراهم آورد و این تحول نیز تنها با مشارکت خود #مردم صورت میگیرد و مردم نباید منتظر اقدامات دولتها باشند. انشاءالله
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
ایده امام خامنهای برای مشارکت دانشآموزان در طرح نور
🔹 یکی از بخشهای مهم بیانات امام خامنهای در دیدار اخیر معلمان، پیشنهادی بود که ایشان کلیت آن را مطرح نمودند و وارد جزئیات نشدند اما در هیچ رسانهای، این قسمت از بیانات موردتوجه قرار نگرفت. ایشان فرمودند:
🔹 «اوّلین کار معاونت پرورشی این است که از ایجاد و رواج و شیوع آسیبهای اخلاقی و اجتماعی در میان خود جوانها جلوگیری کند. بنده میخواهم #پیشنهاد کنم که جوانهایمان ــ که در مجموعهی میلیونی دانشآموز، یک تعداد خیلی زیادی جوان و نوجوان فعّال هستند ــ باید بروند جلوی آسیبهای اجتماعی را بگیرند؛ خب، مقدّمهاش این است که در داخل خود مدارس آسیبهای اجتماعی وجود نداشته باشد؛ این کار معاونت فرهنگی است. حالا البتّه آمارهایی میدهند که اینقدر [آسیبها] زیاد شده؛ بنده به این آمارها خیلی اعتماد نمیکنم، اینها خیلی مورد اعتماد نیست امّا آسیبها وجود دارد؛ یعنی رفتار خشن، روابط نامناسب اخلاقی و خیلی چیزهای دیگر که نمیخواهم اسم بیاورم. معاونت پرورشی بایستی به اینها برسد.» ۱۴۰۳/۲/۱۲
🔹 اگرچه ایشان صراحتاً اسم طرح نور یا موارد دیگری را نبردند اما کلیت ایده ایشان این هست که دانشآموزان در مقابله با آسیبهای اجتماعی ورود کنند. اینکه جزئیات این مشارکت چگونه باشد یقیناً با تشخیص مسئولین مربوطه است اما کوتاهی در انجام امر ولی روا نیست.
🔹 سابقاً طرحی به نام #همیار_پلیس ایجاد شد که نتایج خوبی داشت. طرح همیار پلیس در سال ۱۳۷۴ با هدف ارتقای امنیت اجتماعی و جلب مشارکت مردم در امر پیشگیری از جرم و جنایت، به ابتکار نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (ناجا) اجرا شد. این طرح در ابتدا در مدارس و با هدف آموزش دانشآموزان در زمینههای مختلف ایمنی و ترافیکی آغاز شد. با گذشت زمان، این طرح گسترش یافت و به سایر اقشار جامعه نیز تعمیم داده شد. اما پیشنهاد اخیر امام خامنهای برای مشارکت دانشآموزان میتواند در قالب «همیار اجتماعی پلیس» یا «طرح نور دانشآموزی» یا عناوین و جزئیات دیگری پیادهسازی شود.
🔹 هرکسی که این مطلب را مطالعه مینماید و در هرجای کشور با نیروی انتظامی ارتباط دارد، میتواند این مطلب را در کانالهای پرمخاطب ارسال نماید یا این ایده را با مسئولین مربوطه به اشتراک بگذارد یا در شهرستان خودش پیگیری کند و در سطح کشور هم پیادهسازی گردد.
🔹 هماکنون مخاطرات اجتماعی در اطراف دبیرستانهای دخترانه و پسرانه در شهرهای بزرگ تشدید شده و این امر همتی میطلبد که خود #مردم مشارکت کنند و با پیگیری و توسعه کمّی و کیفی طرح نور یا موارد مشابه، جلوی #ظلمانی شدن فضای جامعه و انحطاط اخلاقی نسل جوان را بگیرند. مشارکت دانشآموزان در طرح نور میتواند حداقل محیط اطراف دبیرستانها را نهتنها از بیحجابی بلکه از سایر مخاطرات اجتماعی نیز سالمسازی نماید. ضمن اینکه برکات مختلفی برای خود دانشآموزان نیز خواهد داشت. انشاءالله
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
موانع جهش تولید(۱): نظام آموزشی
🔹 امام خامنهای شعار امسال را جهش تولید با مشارکت مردم عنوان کردند. اوایل سال گذشته نیز تهیه نقشه ورود مردم به اقتصاد را مطالبه نمودند. برای این امر، در قدم اول باید موانع این مشارکت را شناسایی نمود.
🔹 یکی از موانع مهم مشارکت #مردم در اقتصاد، سیستم آموزشی موجود است. در این سالها انتقادات بسیار زیادی از جانب امام جامعه و از سوی دلسوزان علم و فرهنگ جامعه درباره مدارس و سیستم تدریس و تعلیم جامعه انجام شده است که این متن درصدد تکرار آن نیست. بیفایده بودن محتوای دروس، غلبه خروجیهای بیادب و بیتربیت، مبنای حیوانانگارانه علوم، ناظر نبودن دروس به فضای کسبوکار، و... صرفاً بخشی از این انتقادات بود.
🔹 مدتزمانی که این سیستم آموزشی از عمر کودکان و جوانان تلف میکند، بسیار زیاد است و همه این محتواها با حذف زوائد در مدت بسیار کوتاهتری قابل تدریس است. ضمن اینکه چه کسی گفته سطوح مدارک و مدارج معرفتی اینگونه باشد؟ برچه مبنایی؟ چه کسی گفته دبستان، راهنمایی و دبیرستان؟ برچه مبنایی لیسانس، فوق لیسانس و دکترا؟
🔹محتوای این سیستم آموزشی، فارغ از تثلیثی بودن، داروینیستی و نچرالیستی بودن و الحادی بودن، هیچ ارتباطی به فضای اشتغال و کسب درآمد و هیچ ارتباطی به تولید کالا، یا محتوا یا ایجاد یک خدمت برای جامعه ندارد.
🔹 هماکنون بیش از ۱۶ میلیون دانشآموز در ایران وجود دارند و این رقم حجم بالای ظرفیتهای پنهانی را نشان میدهد که در این نظام آموزشی نابود یا مغفول واقع میشود. در این راستا برای استفاده از این ظرفیت پنهان و بلااستفاده، تدابیر زیر پیشنهاد میگردد:
🔹 اولاً در کوتاهمدت، طرحهایی باید اجرا شود که به دانشآموزان تولید و کسب #مهارت را آموزش دهد. این موارد میتواند شامل تولید محصولات کشاورزی و دامداری تا محصولات نرمافزاری و انیمیشن و موشن گرافیک و فیلم و مستند و همچنین کارهای فنی ماشین و تعمیر لوازم خانگی و بسیاری دیگر از مهارتهای واقعاً مفید باشد.
🔹 ثانیاً در میانمدت طرح «مدرسه در #خانه» اجرا گردد. هماکنون جریانهایی در جهان و در ایران وجود دارند که کودکانشان را به مدرسه نمیفرستند و در همان منزلشان هرچه واقعاً موردنیاز کودک هست را به او آموزش میدهند. «مدرسه در #مسجد» نیز طرحی است که در برخی مناطق اجرایی شده و برکات خوبی داشته و میتواند گسترش یابد.
🔹 ثالثاً در بلندمدت باید سطوح مدارک آموزشی تغییر یابد. سطوح معرفتی در اسلام منطبق بر نقشه انسان در قرآن است و سطوحی دارد: سمیعت، بصیرت، و رؤیت. که درنتیجه رشد و اصطناعت انسان رقم میخورد و انسان به حکمت، تفقه و #معرفت_توحیدی میرسد.
🔹 امام جامعه فرمودند «دانشآموز را تشویق کنید به فعّالیّتهای اجتماعی. ما کارهای اجتماعیِ زیادی الان داریم: همین فعّالیّتهایی که در مساجد هست، همین کمکهای مؤمنانه، همین جشنهای خیابانی نیمهی شعبان، عید غدیر و امثال اینها، این فعّالیّتهای اجتماعیِ مربوط به سازندگی، راهیان نور، راهیان پیشرفت، یا همین جوانانی که میروند روستاهای دوردست فعّالیّت میکنند؛ جوان را تشویق کنید به اینجور فعّالیّتها؛ این او را کارآزموده میکند. بعلاوه گرههای زیادی را هم در کشور باز میکند. ما الان نزدیک به هفده میلیون دانشآموز داریم؛ از این هفده میلیون، اقلّاً هفت میلیونشان جوان و نوجوانی هستند که میتوانند در میدانهای مختلف نقشآفرینی کنند؛ از این نیرو حدّاکثر استفاده را باید بکنید تا کشور را پیش ببرید و کار را جلو ببرید.»
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
ولیجکها و ملیجکها علیه حجاب!
🔹 اخیراً آقای علی علیزاده که از همان چندسال پیش نوکر انگلیس بودنش واضح بود، گفته است که «با نگاه فرهنگی و اقتصادی علی خامنهای مخالف هستم؛ حجاب اجباری و گشت ارشاد را قبول ندارم! نه مادرم باحجاب، بوده نه زنم.» و همچنین با ایجاد یک دوقطبی کاذب بین حجاب و مبارزه با اسرائیل، سعی کرده طرح نور را تضعیف نماید. اما این افراد نفوذی ازمنظر قرآن چگونهاند و قرآن چه تحلیلی درباره آنها دارد؟ برای پاسخ به بیاناتی از آیتالله مصباح مراجعه میکنیم. ایشان میفرمایند:
✳️ «معادل واژه «نفوذ» در قرآن دو واژه است که هر کدام یک بار در قرآن ذکر شده: یکی واژه «بطانه» است و دیگری واژه «ولیجه». در سوره آلعمران آیه 118 خطاب به مؤمنین میفرماید: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِکُمْ لاَ یأْلُونَکُمْ خَبَالاً وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ ؛ یعنی افراد محرمی از غیر خدا و پیغمبر و مانند اینها اتخاذ نکنید. این دوستانی که محرمانه با آنها ارتباط پیدا میکنید و سَر و سِرّی با هم دارید و احیانا در کارها با آنها مشورت میکنید و از همدیگر کمک میگیرید اینها کسانی هستند که لاَ یأْلُونَکُمْ خَبَالاً؛ هر اذیتی بتوانند درباره شما اعمال میکنند و از هیچ چیز کوتاهی نمیکنند؛ وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ دوست دارند شما به رنج و زحمت بیفتید، از گرفتاری شما خوششان میآید.»
✳️ «قدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ؛ حتی در میان حرفهایشان هم آثاری از دشمنی خواهید دید؛ یعنی حتی نمیتوانند دشمنیشان را در مقام صحبتکردن هم مخفی کنند؛ اما وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ؛ دشمنیشان به همان حدی نیست که در کلامشان ظاهر میشود؛ آنچه در دل دارند خیلی بیشتر است. این کلمه «بطانه» جهت پذیرش را میگوید، یعنی از این جهت که شما اینها را اهل راز خودتان قرار دادید، از این جهت میشوند «بطانه»، اما از آن جهتی که آنها تلاش میکنند بین شما وارد شوند، میشوند «نفوذی». اینها بطانه هستند یعنی در باطن و پنهان با آنها سر و کار دارید؛ و در ظاهر معلوم نیست. آنها میگویند ما با شماییم. آیه بعد هم میفرماید: وقتی در جمع شما قرار میگیرند میگویند ما هم ایمان داریم. میگویند ما اهل وحدتیم و همه یک هدف داریم؛ ولی اینها همهشان راست نمیگویند. آن وقتی معلوم میشود راست میگویند که با دیگران سر و سرّ نداشته باشند.»
✳️ «کلمه «ولیجه» که در آیه 16 سوره توبه هست، با این معنای «نفوذی» در اصطلاح خودمان بیشتر مناسبت دارد. میفرماید: أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تُتْرَکُواْ وَلَمَّا یعْلَمِ اللهُ الَّذِینَ جَاهَدُواْ مِنکُمْ وَلَمْ یتَّخِذُواْ مِن دُونِ اللهِ وَلاَ رَسُولِهِ وَلاَ الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً . در مقام توبیخ، میگوید: چرا این طور فکر میکنید؛ مگر پنداشتید که خدا دست از سر شما میکشد و شما را رها میکند؟! وَلَمَّا یعْلَمِ اللهُ الَّذِینَ جَاهَدُواْ مِنکُمْ وَلَمْ یتَّخِذُواْ مِن دُونِ اللهِ وَلاَ رَسُولِهِ وَلاَ الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً؛ در حالیکه معلوم نشده چه کسانی اهل جهادند و ولیجه اتخاذ نمیکنند؛ یعنی به دوستانی مخفی که سعی میکنند خودشان را وارد کنند و نفوذ کنند، اجازه ورود و نفوذ نمیدهند. «ولوج» یعنی ورود. تا خدا شرایطی پیش نیاورد که معلوم بشود چه کسانی مقاوم هستند و زیر بار نفوذیها نمیروند، دست از سر جامعه شما نمیکشد.»
✳️ «بعضی از نفوذیها اصلا میخواهند سر به تن شما نباشد؛ با ارزشهای دینیتان مخالفند؛ میگویند این ارزشها گذشت؛ امروز فقط ارزشها همان ارزشهای غربی است. میگویند اینها که دنبال حلال و حرام و عفاف و حجابند سادهاند؛ امروز این حرفها را باید کنار بگذاریم.میگویند ما میخواهیم ایران مثل لبنان باشد؛ که اگر خانمی میخواهد بیحجاب باشد، و خانمی میخواهد صورتش هم پوشیده باشد و نقاب بزند هر دو آزاد باشند؛ اینکه حتما باید حجاب داشته باشند، خلاف آزادی و خلاف حقوق بشر و خلاف حقوق شهروندی است. در خیابان دختر و پسر هر طور میخواهند با هم رفتار کنند، حقّشان است و آزادند ... پس ولیجه یعنی نفوذی.»
🔹بیانات فوق، کلام آیتالله مصباح بود. پس راه نجات در آخرالزمان، عدم محبت به ولیجهها و راه ندادن به آنها درون قلبمان است. البته شخصی مثل علی علیزاده حتی ولیجک (ولیجه کوچک) هم نیست چه رسد به ولیجه. او در حد یک ملیجک برای دربار ملکه انگلیس است. و اگر نبودند مذهبیهای غافلی که این ولیجهها را به درون قلبشان راه میدهند، حتی بخاطر وقت گذاشتن برای انتقاد از این ولیجکها و ملیجکها باید طلب استغفار کنیم چون اینها حتی ارزش وقت گذاشتن هم ندارند. یاعلی
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
عفو و صفو؛ ترازهای توحیدی انتخابات
🔹 دور دوم #انتخابات نزدیک است و هرکسی معیاری برای انتخاب دارد اما معیار قرآنی رأی دادن چیست؟ یک معیار مهم رأی دادن را آیه ۱۵۹ آل عمران میفرماید: فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ. در این آیه، عفو و غفران از ویژگیهای فرد مورد مشورت شمرده شده است. طبق این آیه کسانی باید در مجلس شورا ورود کنند که جامعه را مشمول عفو و استغفار اجتماعی کنند.
🔹 امام خامنهای فرمودند: «ممکن است فرضاً در یک مسئلهِی فرهنگی، یک مسئلهِی سیاسی، یک مسئله یک حرکت نظامی خطایی کرده باشیم، وقتی که #زخم_اجتماعی بوجود میآید به این شکل استغفارش به این است که برگردیم توبه کنیم برگردیم اصلاح کنیم.» این یعنی کسی که میخواهیم انتخاب کنیم باید به دنبال #استغفار_اجتماعی برای جبران زخمها و گناهان اجتماعی باشد. زخمهایی نظیر بیحجابی و بیحیایی، زخم اجتماعی رباخواری، زخم اجتماعی #سلبریتیسم، زخم اجتماعی علوم #تثلیثی، زخم اجتماعی مالسازی و... .
🔹 #معرفت_توحیدی مستلزم دو بخش تسبیح و تحمید است. لازمه تسبیح نیز استغفار است. لذا استغفار اجتماعی بخشی از معرفت توحیدی و منطق توحیدی در انتخابات است. توحید یک اقدام عملی است که به معنای هجرت از مولفههای باطل به مؤلفههای حق میباشد. عفو اجتماعی نیز یک اقدام عملی (و نه تئوریک) است که به معنای جبران زخمهای اجتماعی و جبران گناهان سیستماتیکی است که مثل غل و زنجیر، دست و پای جامعه را گرفته و از حرکت بازداشته است.
🔹 و اما از سویی دیگر، چهارچوب مفهومی «انتخاب» ازمنظر قرآن کریم، دارای چند واژه است بهطوریکه اجتباء و #اصطفاء و اختیار هرسه به معنی انتخاب هستند که بهترتیب مراتب انتخاب برتر توسط خداوند را بیان میکنند: اجتباء ⬅️ اصطفاء ⬅️ اختیار.
🔹 تأکید ما در اینجا بر روی اصطفاء است. اصطفاء از ریشه «#صفو» است و بهمعنای برگزیدن و خالص کردن میباشد. مطابق روایات، هنگامی خداوند کسی را مجتبی میکند که شخص به مقام «صبر» رسیده باشد و هنگامی خداوند کسی را مصطفی میکند که شخص به مقام «رضا» رسیده باشد و این مقام بالاتر از مقام «صبر» است. پس «صفو» یکی از ویژگیهای فردی است که باید انتخاب شود.
🔹 البته شاخص «صفو» از شاخص «عفو» بالاتر است بهگونهای که اگر شاخص «عفو» را برای انتخاب نمایندگان مجلس شورا مدنظر قرار دهیم، شاخص «صفو» در سطح بالاتری و برای انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان باید مدنظر قرار بگیرد.
🔹 مطابق این سنجههای #توحیدی، آیا نامزدی که اصلاً دغدغه جبران زخم اجتماعی بیحجابی را ندارد، شایسته راهیافتن به مجلس است؟ آیا نامزدی که دغدغه جبران زخم اجتماعی عدم #اقامه_قسط را ندارد، شایسته راهیافتن به مجلس است؟ آیا نامزدی که بهدنبال تحقق اهداف توسعه پایدار است شایسته راهیافتن به مجلس است؟ آیا نامزدی که نزدیکانش در خارج کشور اقامت دارند و سبک زندگی مستضعفان را ندارد و بهدنبال جبران زخم اجتماعی مالسازی نیست شایسته راهیافتن به مجلس است؟
🔹 نسل جدید جوانان روشنفطر باید خود را با این سنجههای توحیدی تطبیق داده و سعی کنند در محضر الهی مراتب اجتباء و اصطفاء و اختیار را طی کنند و در عرصه اجتماعی نیز امید آناست که دست از معیارهای پوچ برداریم و فقط سنجههای توحیدی را میزان انتخاب خود قرار دهیم. انشاءالله
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
دهه تکریم و چله تکلیم
🔹از ابتدای ذیقعده تا دهم ذیقعده که مابین میلاد حضرت معصومه (س) و امام رضا (ع) واقع شده تحت عنوان دهه کرامت نامگذاری شده است. کارکرد این دهه، تکریم است که فرمود: وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (70 اسراء). تأکید بر رزق کریم، اجر کریم، قول کریم، مقام کریم، عرش کریم و رسول کریم، در قرآن کریم و تأکید بر اینکه إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ (13 حجرات) نشان از جایگاه عظیم کرامت در نظام #معرفت_توحیدی دارد.
🔹 از همان ابتدای ذیقعده تا دهم ذیحجه یعنی روز عید قربان، اربعین #کلیمی نامگذاری شده است که زمان خاصی است که مورد توجه اولیای الهی برای تقرب به ذات باریتعالی است و کارکرد این چله، تکلیم است یعنی کلیمالله شدن و همصحبت با خداوند شدن؛ چرا که موسای کلیم در این چهل روز به کوه طور رفت و خداوند او را به رسالت برگزید و او را «#صفو» و «اصطفاء» نمود.
🔹 اساساً #اربعین و عدد چهل در معارف اسلامی و توحیدی جایگاه خاصی دارد. این چهل روز اگر انسان با خداوند خالص باشد و گناه را ترک نماید، چشمههای حکمت از قلبش بر زبانش جاری میشود. تأکید فراوانی توسط اولیای الهی بر مراقبت بر واجبات و محرمات در این ایام شده از قبیل تأکید مضاعف بر کنترل خشم، نماز یکشنبههای ذیقعده، نمازشب و وظیفهمحور بودن و اینکه اگر این چهل روز بر یک عادت خوب استمرار صورت بگیرد، آن عادت ملکه وجود انسان میشود.
🔹تکریم، لازمه و پیشمقدمه تکلیم است؛ و اساساً هدف از اکرام و تکریم انسان و #نفخ_روح الهی در آن، رسیدن به همان مقام تکلیم است؛ و این چهل روز که منتهی به روز عرفه و سپس عید قربان میشود، در حکم جایگزین برای کسانی دارد که از درک ماه رمضان بازماندهاند چرا که روز عرفه به منزله شب قدر و عید قربان به منزله عید فطر است. پس این چهل روز برای کسانی که میخواهند جزو «#اوتاد» یا اهل معرفت توحیدی شوند و با عبور از حجب نور، از مقام مخلِصین به مقام مخلَصین برسند، اوقاتی مغتنم است. و مشخص است که چلهگرفتن در اسلام به معنای گوشهنشینی نیست بلکه به معنای مراقبه و جهاد با نفس در عین #جهاد علمی و عملی با شیاطین بیرونی است.
🔹اینکه حاج قاسم در آخرین دستنوشتهاش نوشته بود «خداوندا مرا بپذیر؛ خداوندا عاشق دیدارتم؛ همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نمود»، این امر و این حالت و مقام، مقدمهای دارد و آن همان است که گفتهاند حاج قاسم، برات شهادتش را روز #عرفه از امام رضا علیهالسلام گرفت. و رسیدن به چنین جایگاهی حاصل مراقبهها و محاسبههایی است که یکی از لوازمش درک همین ایام اربعین کلیمی است.
🔹پس روش حاج قاسم شدن، تکریم و تکلیم است و تلاش برای درک معنای عمیق این دو کلمه! والسلام.
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
تعطیلی شنبه و غضب الهی
🔹 مجلس به تعطیلی شنبه رأی داد اما در این رابطه نکاتی حایز اهمیت است:
1⃣ بعنوان یک کارشناس اقتصادی با قاطعیت عرض میکنم که تعطیلی شنبه حتی ریالی به اقتصاد ایران کمک نمیکند و اساساً هیچ ارتباطی به این قضیه ندارد و اهداف طراحان این قضیه، اهدافی پنهان در راستای گلوبالیسم و جهانیسازی مناسبات لیبرالیسم است.
2⃣ یکی از گناهان کبیره، گناه تشبه به کفار است. شبیه کفار شدن و شبیه یهود شدن در مناسبات اجتماعی و اقتصادی، یکی از راههای نفوذ آنها و تسلط آنها بر جامعه ماست. علت تحریم تشبه به کفار نیز همین است و تعطیلی شنبه از منظر قاعده تشبه به کفار کاملاً مردود است.
3⃣ تأکید اتاق بازرگانی بر تعطیلی شنبه موید همه استدلالهای سابق مبنی بر نفوذ جریان یهود در این ارگان است. اگر هشدارهای قبلی راجع به اتاق بازرگانی جدی گرفته میشد کار به اینجا نمیکشید. تعطیلی شنبه از منظر قاعده نفی سبیل نیز کاملاً مردود است.
4⃣ قرآن ما را برحذر میدارد از اینکه از خطوات شیطان تبعیت کنیم. به رسمیت شناختن تعطیلی شنبه یکی از این خطوهها و گامهای شیطان برای اتمام رنسانس اقتصادی و سپس رنسانس فرهنگی و سیاسی است. تعطیلی شنبه از منظر قاعده خطوات شیطان نیز کاملاً مردود است. طبیعتاً وقتی شنبه تعطیل باشد بسیاری از اقشار ناچارند بخشی از روز جمعه را به کسب درآمد اختصاص دهند و آهسته آهسته تعطیلی روز جمعه ازبین میرود.
5⃣ یکی از گناهان بزرگ، حرام کردن حلالهای الهی است. اینکه خداوند کسبوکار در روز شنبه را حلال کرده و ما آن را بر خود و جامعه حرام کنیم در تضاد با احکام الهی است. لذا تعطیلی شنبه از منظر قاعده تحریم حلالهای الهی مردود است.
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
اندیشکده تثبیت| حسینی
تعطیلی شنبه و غضب الهی 🔹 مجلس به تعطیلی شنبه رأی داد اما در این رابطه نکاتی حایز اهمیت است: 1⃣ بعن
تعطیلی شنبه و غضب الهی (۲)
6⃣ زمانها و مکانها در معارف دینی دارای اهمیت هستند. قرآن کریم از ایام الله نام میبرد و یادآوری ایام الله را ابزاری برای خروج از ظلمات به سمت نور برمیشمارد. یکی از ایام الله، روز جمعه است که باید بزرگ داشته شود. با تعطیلی شنبه، عملاً روز تعطیلی اصلی شنبه خواهد بود و آیینهای دینی روز جمعه به محاق میرود.
7⃣ اگر طراحان این طرح میخواهند برای همگامی با اقتصاد جهانی، شنبه را تعطیل کنند و روزها را تغییر دهند، درباره مکانها نیز این امر صادق است. فردا همین افراد خواهند گفت برای همگامی با اقتصاد جهانی، مکانهای مقدسه و زیارتی را تعطیل کنیم بعنوان مثال با استدلالهای این افراد، آیین دینی اربعین و سایر آیینهای دینی باید تعطیل شوند چون با بازارهای بورس جهان همگام نیستند.
8⃣ بازارهای جهانی در برخی دیگر از روزها نیز تعطیل اند: روز مارتین لوتر کینگ، روز رئیس جمهور، دوشنبه عید پاک، اول ماه مه، روز یادبود، روز استقلال، روز کارگر، روز شکرگزاری و روز کریسمس، برخی از این روزها هستند. با استدلال این افراد، این روزها نیز باید تعطیل شود و از سوی دیگر، روزهایی نظیر نیمه شعبان، روز مبعث، روز عید فطر و قربان، روز میلاد پیامبر اسلام و سایر روزهای مذهبی، در ایران تعطیل اند اما بازارهای جهانی باز هستند. پس با این استدلال منحط، این روزها نباید تعطیل شوند!
9⃣ امیرالمومنین در نهجالبلاغه میفرمایند: نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ سُبَاتِ الْعَقْلِ وَ قُبْحِ الزَّلَلِ. پناه میبریم به خدا از تعطیلی عقل و زشتی لغزشهای دنیایی. مبتنیبر این روایت، مشکل این آقایان، تعطیلی شنبه نیست. مشکلشان این است که عقلشان تعطیل است. والسلام
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
از دولت «لعب» تا دولت «تعب»
▪️آیه ۳۴ لقمان میفرماید وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ. اینکه در چه زمان و مکانی بمیریم اهمیت دارد. آیا آن زمان یا مکان، زمان و مکانی الهی است یا خیر؛ جزو ایام الله است یا خیر؛ مقدس و مبارک است یا خیر؛ اینکه در حین خدمت و در شب میلاد امام رضا از دنیا برویم خیلی فرق میکند با اینکه در حین تفریح و استخر فرح از دنیا برویم. و اینکه از مرگ انسان، مومنین عزادار شوند خیلی فرق میکند تا اینکه طبقه بورژوا عزادار شوند!
▪️#شهید با خدا بیعت و مبایعه میکند که نتیجهاش #ذبحت است و بها یافتن و خداوند بهای او را که همان برکت است میپردازد و او را میخرد. هر شهیدی #قصهای دارد که موجب #تثبیت فؤاد جامعه است و قصه رئیسی، #خدمت به مردم و #رضایت خدا بود و بههمین دلیل در حین خدمت به مردم و در شب میلاد امام رضا (ع) از دنیا رفت.
▪️اینکه از رئیسجمهوری که اهل «#لعب» و بازی بود به رئیسجمهور اهل «#تعب» و رنج هجرت کردیم و از رئیسجمهوری که زندگی اشرافی داشت به رئیسجمهوری با سبک زندگی مردمی هجرت کردیم، جزو هجرتهای امت اسلام در راستای تحقق #دولت_اسلامی و بعد جامعه اسلامی و بعد تمدن اسلامی است. «#ادب نسبت به ولی»، «مردمیبودن»، «خدمتمحوری»، «احیای گفتمان انقلاب اسلامی»، «دیپلماسی فعال» و عضویت در پیمانهای مهم بینالمللی، صرفاً بخش کوچکی از باقیات صالحات او بود. روحش شاد
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
ثنویت عصف و ریحان
🔹 روز اول ذیحجه، سالروز ازدواج امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا (علیهما السلام) است که تحت عنوان روز #ازدواج نامگذاری شده است. اما علت بسیاری از مشکلات ازدواج، مشکلات خانواده و مشکلات زن و شوهرها در جهان امروز چیست؟ جواب این سؤال در نسبت مرد و زن است. نسبت مرد و زن را از یکی از آیات قرآن در سوره الرحمن میتوان استفاده نمود: والحب ذوالعصف و الریحان. دانههای گیاهان، هم #عصف دارند و هم #ریحان. وقتی این آیه را کنار روایت پیامبر اکرم میگذاریم که فرمودند المرأۀ ریحانۀ، متوجه میشویم که مرد همان عصف است.
🔹 #عصف و #قصف که در آیات قرآن راجع به بادها استفاده شده، حکایت از زمختی و درشتی جنس #مرد دارد و ریحانه بودن حکایت از لطافت زنانگی؛ اما در دهههای اخیر این نقشها جابجا شده و اساساً علت #فمنیستی و زنانه شدن فضای ایران، همانا عدول مردان از جایگاه مردانگی خودشان است. اگر مرد، جایگاه مردانگی و عصف خود را بفهمد آنگاه زن نیز به دنبال پر کردن این خلأ نخواهد رفت.
🔹 البته ثنویت عصف و ریحان جزو ثنویتهای #متضاد ضروری در عالم #خلق است وگرنه در عالم معنا و ملکوت و در عالم #جعل، مرد و زن هیچ تفاوتی ندارند و هر دو از «روح الهی» هستند و #روح مردانگی و زنانگی ندارد و حرکتش باید هجرت از باطل به معرفت #توحیدی باشد. لذا مرد و زن در رسیدن به مقام #عصمت و خلافتاللهی هیچ تفاوتی ندارند و هر دو قابلیت ظهور همه اسماء را دارا هستند اما در عالم خلق، یکی از آنها آیت #جلال الهی و دیگری #جمال الهی است و کیفیت #اصطناعت آنها در عالم خلق، با همین «دو #دست جمال و جلال» خداوند و در توالی قبض و بسط، عسر و یسر، شرح و ضیق، فرح و حزن، شدت و رخاء، و خوف و رجاء رقم میخورد.
🔹 عصف، قصف و #قصم، مفاهیمی نزدیک به یکدیگرند که حکایت از صفات درشت و زمخت در وجود انسان دارند. لطافت و عطوفت از جانب زن، و عصف و قصف از جانب مرد، لازمه #قصد، #انصاف و #قسط است. قسط یعنی #قسمت هرکس هرچه هست به او برسد و قسمت هرکس هرچه نیست از او گرفته شود. مقسط کسی است که قسمتها را میداند و با قصد تحقق قسمتها و با رعایت انصاف، موجب میشود که مرد #عاصف و #قاصف باشد و زن، #عاطف و #لطیف. چنین کسی #قاسم و #قاصم است.
🔹 البته تأکید بر لزوم درشتی و زمختی در مردان بهمعنای زورگویی نیست. بیشتر عقبماندگیهای معنوی و کتکخوردنهای معرفتی از بدرفتاری با خانواده ناشی میشود. اقتدار و درشتی مرد به معنای زورگویی به زن نیست بلکه این صفات باید با #فتوت و #مروت (که مستلزم #کرامت و #سخاوت هستند) همراه شود. آنچه قرآن مؤمنین را بدان مأمور نموده، #غلظت نسبت به کفار است، نه #غیظ نسبت به همسر و خانواده. تفاوت #غیظ و #غلظ از زمین تا آسمان است. امام خمینی که به تعبیر اولیای اهل معرفت و باطن، مقامی بالاتر از بسیاری از انبیا داشت و در عالم ملکوت نیز معلم ملائکه بود، بااینکه کاخ استکبار را به لرزه درآورد اما بدون حضور همسرش غذا نمیخورد و به وی نامههای عاشقانه مینوشت و عنایتی شگرف به همسرش داشت.
🔹 اما با آموزههای مدرن، مقوله مردانگی در جامعه ما به محاق رفته و حتی در نامگذاری مردان نیز به فراموشی سپرده شده است. #عاصف، #حشمت، #قدیر، قدرتالله، هیبتالله، حشمتالله و... نامهایی است که قدیمها بیشتر استفاده میشد و حکایت از مردانگی شخص میکرد اما امروزه برخی اوقات حتی برای مردان، اسامی شبهزنانه استفاده میشود. این نکات، نکاتی بسیار مهم در ساخت اجتماعی جامعه است.
🔹 در این ایام که ایام حج است، حاجیان هفت بار سعی بین #صفا و #مروه انجام میدهند. حکمت حرکت از صفا به مروه که طبق تعابیر قرآن جزو شعائر الهی محسوب میشود، ارتباط تنگاتنگ #مروت و صفا و اصطفاست یعنی بدون مروّت نمیتوان به مقام برگزیده شدن و #اصطفا رسید. در واقع، مروت، شأنی والا و در مرتبه اصطفا دارد و اگر کسی واقعاً مروت داشته باشد مصطفی خواهد شد.
🔹 راه نجات جامعه از فمنیسم و راه نجات دختران از طغیان زن، زندگی، آزادی، دمیدن روح #جهاد و شجاعت در مردان است. اگر مردان به جایگاه اصیل خود برگردند، نیاز دختران و زنان به مردان قابلاتکای مقتدر برطرف شده و از طغیان بازمیایستند. اینکه در ایام دفاع مقدس، فضای #عفاف و حجاب خوب بود، یکی از عللش همین روحیه مردانگی در مردان بود. همچنین یکی از علل اینکه قبلاً جوانان زودتر ازدواج میکردند، وجود همین «مردانگی» در پسران بود. لذا والدینشان در سنین پایینتر فرزندانشان روی آنها حساب باز میکردند و زودتر شرایط ازدواجشان فراهم میشد.
🔹 شناخت و تحقق #سند_انتظارات_اجتماعی و جایگاه هریک از مفاهیم ازقبیل فتوت، مروت، غیرت، قصد، قصف، عصف، قسط، عدل و انصاف در سند انتظارات اجتماعی، لازمه نجات از #لیبرالیسم_اجتماعی و حرکت به سمت اصلاح جامعه است. انشاءالله
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
توهم اقتصاد(۳)- رمزارزها
🌀 این روزها تلگرام را که باز میکنیم پیام عضویت جدید چندین نفر از مخاطبین خود را در تلگرام میبینیم. گویا ارز توهمی همستر و نات کوین، طمعی در برخی مردم ایجاد کرده که حاضرند بی هیچ کاری، درآمد کسب کنند؛ درآمدی که اساساً وجودش باد هواست؛ و از قدیم سخنی درست میگفتند که بادآورده را باد میبرد. شبیه همین قضیه را درباره بورس در چندسال پیش داشتیم که البته در زمینه بورس، مردم پولی از خودشان میگذاشتند اما در اینجا خیر؛ اما هر دو ازنظر بادآورده بودن یکسانند.
🌀 همستر و ناتکوین را صرفاً ازجنبه طمع نگاه نکنیم. این پدیده ابعاد بسیار مختلفی دارد. اگر متولیان امور اقتصادی از همان اوایل دهه 90 که جنگ ارزی علیه ایران شروع شد، نسبت به ماهیت جنگ ارزی و ماهیت رمزارزها مردم را آگاه میکردند و پیش از آن، خودشان نسبت به این مسأله آگاه میشدند، کار به اینجا نمیکشید. شبیه همستر و ناتکوین در سالیان آتی بسیار بیشتر و پیچیدهتر نیز خواهیم داشت. از هماکنون هشیار باشیم.
🌀 از چندسال پیش که تحقیق درباره ارزهای دیجیتال را آغاز کردم هرسال پوچ بودن و حباب بودن این ارزها برایم بیشتر ثابت شد. ارزهای دیجیتال مبتنیبر توهم اند چون اساساً پول نیستند و صرفاً کارنسی هستند نه مانی؛ یعنی پشتوانهای ندارند و لذا تغییر قیمت دارند و از مابهالتفاوت این تغییر قیمتها، عدهای سودجویی میکنند ضمن اینکه رانت اطلاعاتی پیشبینی فراز و نشیب این قیمتها در دست عدهای خاص است و لذا آنچه زیر پا له میشود، توده مردم ناآگاهند.
🌀 ضمن اینکه رمزارزها بعلت جنبهی رمزنگاری و ماهیت سیستمهای سایبرنتیک، از جانب متولیانش قابل کنترلاند لذا سوق یافتن و سوق دادن جامعه به سمت رمزارزها امری ممدوح نیست. اگرچه تقصیرات مسئولین امر در مدیریت مسائل اقتصادی قابل اغماض نیست اما خود مردم نیز باید متوجه باشند که از هول حلیم داخل دیگ نیفتند. در روزهای اخیر صدها شکایت از سوی کاربران تلگرام نسبت به خالی شدن حسابشان انجام شده است. ازسوی دیگر، نقش تلگرام در جهتدهی انتخابات در سال 96 تجربه شد. بازگشت بیرویه مردم به تلگرام، آن هم در آستانه انتخابات مهم پیشرو، افق نگاه مطلوبی ایجاد نمیکند و لذا میتواند خطرناک باشد.
🌀 از سوی دیگر نیز اینکه بیهیچ زحمتی درصدد کسب درآمد باشیم و اصطلاحاً به دنبال پول بادآورده باشیم، با قواعد اصیل نظام خلقت در تضاد است. قرآن کریم قاعدهای در نظام خلقت مطرح میکند تحت عنوان قاعده «سعی»: وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ (آیه 39 نجم). لذا برای انسان هیچ چیز باقی نمیماند مگر آن مقدار که «سعی» نموده است. هرچه «سعی» انسان بیشتر باشد، به مقام «سعید» میرسد و هرچه «سعی» انسان کمتر باشد، به جایگاه «سعیر» میافتد. ضمن اینکه قاعده «کدح» و قاعده «کبَد» هم بسیار مهماند. بنابر آیه چهارم سوره بلد، لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ و طبق آیه ششم سوره انشقاق، يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ. طبق قاعده کبَد، انسان اساساً در «رنج» آفریده شده و طبق قاعده «کدح»، انسان با «رنج فراوان» به سمت خداوند در حرکت است. آغاز انسان در کبَد بوده و سرانجام انسان در کدح است و در این مابین، آنچه او را سعید میکند، سعی اوست.
🌀 از زاویه دیگر، سیستم سایبرنتیک که مرتبهای بالاتر از سیستمهای ارگانیک دارد، چون با ذهنیات و تخیلات شدیداً درگیر است، لذا توهمات نیز در آن دخالت فراوان دارد. مرتبه بالاتر سیستمها، سیستمهای بیولوژیک هستند که معایب سیستمهای سایبرنتیک را دارا نیستند. لذا از توهم سیستم سایبرنتیک باید به تفهم سیستم بیولوژیک و سپس تفقه سیستمهای فطری هجرت کنیم. حاکمیت سیستمهای سایبرنتیک تا فروپاشی هوش مصنوعی در سال 2045 همچنان ادامه خواهد داشت اما پس از این فروپاشی راه جایگزین و راه نجات چیست؟ از همین الآن باید طرح جایگزین داشته باشیم. با ما همراه باشید...
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
سنجههای توحیدی انتخاب اصلح
🔹اساس انقلاب امام، معرفت توحیدی بود و تمنای امام این بود که اسرار توحید بر همگان آشکار شود و آرزو داشت صورت و سیرت جامعه، قرآنی شود. از این منظر، شاخصهای اصلی ما برای انتخاب رئیسجمهور باید قرآنی باشد وگرنه دچار خسارت دنیا و آخرت شدهایم. سابقاً در کانال اندیشکده تثبیت برخی از سنجههای توحیدی انتخاب اصلح عرض شد و در این مطلب به ابعادی دیگر از آن اشاره خواهد شد.
🔹قرآن کریم، ثنویتهایی مطرح میکند که دوگان عقل و جهل یکی از مهمترین آنهاست. مبتنیبر این دوقطبی قرآنی، بخشی از جامعه که عاقل اند، تابع الله هستند و به دنبال حاکمیت الله بر جامعه میباشند. و بخشی از جامعه که جاهل اند، تابع هوای نفساند و به دنبال حاکمیت هواهای نفسانی بر جامعه هستند. گروه اول، با تبعیت از الله، زمینه عقلانی شدن جامعه و حرکت به سمت جامعه هجری را فراهم میکنند و گروه دوم با تبعیت از هوای نفس، زمینه جاهلیت مدرن و عقبگرد به سمت تحجر لیبرال را مهیا میسازند. انتظاراتی که یک عاقل در زیست اجتماعی خود دارد، انتظار پیاده شدن قسط و عدل، دفاع از نوامیس، وجود غیرت و غلبه مروت و فتوت و صالح شدن جامعه است و انتظاراتی که یک جاهل در زیست اجتماعی خود دارد، مطالبه حاکمیت هواهای نفسانی، بیغیرتی و بیحیایی، اختلاط زن و مرد، تفوق پورنوکراسی و فاسد شدن جامعه است.
🔹در این انتخابات با صرفنظر از جریانات فرعی، تقابل اصلی میان مذهبیصورتیها و انقلابیهاست. مذهبیصورتیها که تا سالیان آتی در جریان لیبرال جامعه حل میشوند، خواهان کوتاه آمدن حاکمیت در قبال هوای نفس جاهلان است اما انقلابیون که طرحهای جایگزین دارند، خواهان حاکمیت قرآن در جامعه و تحقق عدل و قسط اجتماعی هستند.
🔹از سوی دیگر، یکی از سنجههایی که «دعای عرفه» به ما معرفی میکند، سنجهی «وفای به عهد» و در نقطه مقابل آن «نقض عهد» است. منظور از «عهد» در اینجا، عهد ولایت است و لذا کسانی شایستگی حاکمیت بر جامعه اسلامی دارند که در وفای به ولایت و تبعیت از ولیّ امر جامعه، پیشتاز باشند. برخی از نامزدهای موجود نهتنها در عمل تابع ولیّ امر نیستند بلکه مانع «بسط ید» ولایت میشوند و او را دچار «قبض ید» نموده و دست و پای او را از حرکت بازمیدارند.
🔹سنجهی دیگر، سنجهی دفاع از پابرهنگان است. امام خمینی (ره) فرمودند: «مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانی رأی دهند که متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسؤولیت کنند و طعم تلخ فقر را چشیده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمین، اسلام مستضعفین، اسلام رنجدیدگان تاریخ، اسلام عارفان مبارزه جو، اسلام پاک طینتان عارف و در یک کلمه، مدافع اسلام ناب محمدی باشند و افرادی را که طرفدار اسلام سرمایه داری، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بی درد، اسلام منافقین، اسلام راحت طلبان، اسلام فرصت طلبان و در یک کلمه، اسلام آمریکایی هستند، طرد نموده و به مردم معرفی نمایند.»
🔹سنجهی دیگر، «ذبحت» است. درس عید قربان به ما این است که هر قدرتی خداوند به ما داد، ذبح کنیم و در راه حق، قربانی نماییم. نتیجهی نهایی تقابل «بیع» و «ربا» -که در قرآن کریم مطرح شده- آن است که «بیعت» موجب «ذبح» میشود و «ربا» موجب «ربح». از این منظر، سعی ما باید این باشد که پس از «بیعت» با خدا، «ذبحت» را رقم بزنیم. این امر در شهید رئیسی مشهود بود. باید ببینیم از شش نامزد موجود کدامیک به این امر نزدیکتر است.
🔹 قرآن کریم در ماجرای یوسف نبی و در ماجرای طالوت، شاخص اصلی انتخاب حاکم را حفیظ بودن و علیم بودن میداند و نه نسبتها و روابط مالی و مادی. لذا طالوت (به معنای حاکم مطلوب) برای جامعه اسلامی حاکمی است که علاوه بر تعهد، مبانی فکری متقنی داشته باشد. چنین حاکمی اولاً باید مبانی معرفتی کاملی داشته باشد و ثانیاً تبعیت محض از ولی امر (در آن زمان اشموئیل نبی) داشته باشد.
🔹از افراد موجود، پزشکیان و پورمحمدی صراحتاً مبتنیبر هوای نفس حرف میزنند. قالیباف هم صرفاً مذهبیصورتیها را جذب میکند. میگویند زاکانی از حیث قلدری از جلیلی بهتر است. گرچه قلدری از شاخصهای مهم است اما اگر امر دائرمدار بین قلدری و بین مبانی فکری باشد، مبتنیبر شاخصهای قرآنی و بیانات امام خامنهای، مبانی فکری قوی، مهمتر و ضروریتر از قلدری است زیرا مبانی فکری است که به رفتار شخص جهت میدهد. کسی که مبانی قوی نداشته باشد، قطعاً لغزش خواهد کرد. امام خامنهای در آخرین دیدارشان مهمترین شاخص را چنین فرمودند:«ببینید چه کسی به ملاکهای انقلاب نزدیکتر است و توانایی کار در جهت ملاکهای انقلاب دارد.»
✅ ضمن احترام به همه نامزدها و ضمن اینکه که به هر شش نفرشان نقدهایی وارد است اما نامزد اصلح را قطعاً #جلیلی میدانم.
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
آخرین اعتراف دشمن به برتری جلیلی
🔹 در ماههای اخیر مکرراً تحلیلهای اندیشکدهها و مراکز مطالعاتی غرب را در زمینه مسائل منطقه و مسائل ایران بررسی کردم و صدها تحلیلشان را مطالعه نمودم. یکی از مراکز مهم تحلیلی غرب، «مرکز اتحاد علیه ایران هستهای» است. بر اهل فن روشن است که این مرکز تحت عنوان United Against Nuclear Iran یا UANI یک سازمان ذینفوذ برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به قدرت هستهای است. این سازمان تلاش میکند شرکتها را تحت فشار قرار دهد تا از تجارت با ایران ممانعت کنند. رئیس این سازمان جو لیبرمن سناتور سابق مجلس سنای آمریکاست. دو روز پیش به تاریخ 17 ژوئن، تحلیلی توسط سعید گلکار و کسرا اعرابی -از مشاوران ارشد این مرکز- منتشر شد که به بررسی انتخابات ایران پرداخت. متن این تحلیل را میتوانید در اینجا ببینید. بخشی از آن را در ادامه بیان میکنیم:
💬 «از میان شش نامزد، فقط دو نفر ویژگیها و معیارهای خامنهای را دارا هستند: سعید جلیلی و محمد باقر قالیباف. جلیلی و قالیباف هر دو متعلق به هسته اصلی داخلی رژیم هستند. برای خامنهای، جلیلی و قالیباف دو طرف یک سکه هستند... رقابت اصلی بین این دو نامزد خواهد بود اما جلیلی در بین نسل جوان و گروههای اسلامگرا بسیار محبوبتر است.»
💬 «قالیباف، فراتر از فقدان پایگاه اجتماعی وی در گروههای اسلامگرای رژیم، مانع اصلی تبدیل شدن وی به رئیس جمهور بعدی، سوابق وی در مورد فساد است که به طور گسترده مورد انتقاد پایگاه جوان اسلامگرای رژیم قرار میگیرد. گفته میشود قالیباف بعنوان یکی از نخبگان برتر سیاسی در سه دهه گذشته، چهرهای آشناتر از جلیلی در بین عموم مردم است. این میتواند به نفع او باشد به ویژه در بین ایرانیان بیسواد در مناطق روستایی که فقط اطلاعات خود را از تلویزیون و رادیوی تحت کنترل دولت بدست میآورند.»
💬 «اما برای خامنهای، جلیلی بیشتر از بقیه، نمایانگر رئیسی دوم است. او چهرهای عمیقاً ایدئولوژیک است. هر وقت جلیلی دچار اشکالاتی شده -از جمله از دست دادن انتخابات و یا رد صلاحیت- او بی سر و صدا شکست را پذیرفته و هرگز سیاستهای خامنهای را زیر سوال نبرده است. وی دارای تجربه بوروکراتیک قابلتوجه و پیوندهایی قوی با گروه جدید تکنوکراتهای مذهبی- معروف به امام صادقیها- است. مذاکرهکننده هستهای سابق همچنین با دفتر خامنهای ارتباط بسیار محکمی دارد و در واقع نماینده رهبر عالی در شورای عالی امنیت ملی -بالاترین نهاد سیاستگذاری خارجی و امنیتی در جمهوری اسلامی- است.»
💬 «جلیلی همچنین با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رابطه بسیار نزدیکی دارد. او جانباز جنگ ایران و عراق است و در شبه نظامیان بسیج خدمت کرده است. جالب اینجاست که تنها چیزی که علیه این نیروی فدایی مطرح است این نکته است که برخی از نخبگان رژیم او را بیش از حد یک افراطگرای اسلامی حتی برای استانداردهای جمهوری اسلامی میدانند. با این حال، برای خامنهای، این ممکن است به نفع جلیلی باشد. اگر جلیلی برنده شود، رضایت کامل خامنهای از دولت بوروکراتیک رئیسی برآورده میشود و موجب ظهور نسل جدیدی از تکنوکراتهای مذهبی میشود.»
✅ مطالب فوق، عین عبارات دشمنان درباره جلیلی بود. جلیلی امتداد رئیسی و نزدیکترین نامزد به معیارهای امام خامنهای است. حجت بر همگان تمام است. والسلام
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
قول سدید و صدید در مناظرات
🔹 در بحبوحه انتخابات ۱۴۰۳، یکی از تلاشهای ما باید احیای مفاهیم ناب قرآنی و ارائه تحلیلی متفاوت از تحلیلهای رایج، و تقویت نگرش توحیدی در خودمان باشد. اساساً یکی از مهمترین دستاوردهای انتخابات، باز شدن یکی از ابواب تفهم و تفقه در معارف قرآنی، و حرکت به سمت جهش علمی و حکمی مدنظر امام خامنهای است.
🔹 یکی از سنجههای قرآنی برای بررسی کیفیت مناظرهها، شاخص قول «سدید» در مقابل قول «صدید» است. قول سدید یعنی گفتاری که محکم و متقن باشد و راه خطا را سدّ کند و شبههانگیز یا دوپهلو و قابلسوءبرداشت نباشد. این شیوه بیان موجب اصلاح شخص و جامعه میشود.
🔹 در مقابل، قول صدید، گفتاری است که صد عن سبیل الله کند یعنی ممانعت از راه خدا ایجاد کند و از حرکت مردم به سمت راه حق و تمدن اسلامی جلوگیری نماید. این گفتار که به غذایی چرکآلود برای جهنمیان تشبیه شده، موجب افساد شخص و جامعه میگردد.
🔹 نمونه قول سدید در مناظرات، گفتاری است که اولاً دقیقاً پاسخ سوالات داده میشود و به حاشیه نمیرود؛ ثانیاً به کسی توهین نمیشود؛ ثالثاً غرغر زدن و ناامیدسازی مردم صورت نمیگیرد؛ و رابعاً موجب افزایش ایمان و امید در مردم میشود. قول صدید دقیقاً در نقطه مقابل این گفتار است و موجب ناامیدی مردم از نظام و انقلاب و ناامیدی مردم از تمدن نوین اسلامی میشود.
🔹 از سوی دیگر باتوجه به نقشه انسان در قرآن، وجود انسان و جامعه دارای چهار ساحت است که عبارتند از صدر و شغاف و قلب و فواد. صدر و شغاف سطحیترین لایههای وجود ما هستند که حیوانات نیز این ساحتها را دارند. قلب و فواد لایههای عمیقتر وجود ما هستند که بعد ملکوتی و فرشتهخویی ما هستند. نامزدهای انتخابات را نیز با این چهار سطح میتوان تحلیل نمود.
🔹 برخی نامزدها در لایه صدر و شغاف هستند یعنی صرفاً بر هوای نفس مردم میدمند و بر روی نفسانیات آنها مانور میدهند. اما برخیها عاقلانه و متفکرانه ورود کردهاند و گفتارشان موجب اطمینان و آرامش جامعه میشود. اینها در لایه قلب و فواد عمل میکنند. قول صدید ذیل لایههای صدر و شغاف است و قول سدید ذیل لایههای قلب و فواد.
🔹 قول سدید بخشی از مبحث کلمه طیبه و قول ثابت در قرآن کریم است. آیه ۲۷ سوره ابراهیم میفرماید: يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ. قول ثابت سه جنبه دارد: اولاً این گفتار تغییر و تبدل ندارد و لذا ثابت است. ثانیاً این گفتار مبتنیبر مبانی فکری محکمی است و لذا ثابت است. ثالثاً این گفتار موجب تثبیت فواد مردم میشود و لذا ثابت است.
✅ قرآن چراغ راه ما در فتنههاست و با این شاخصها انتخاب ما را بسیار راحتتر میکند. انشاءالله
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
انتخاب دولت نار یا نور؟
🔹مبتنیبر مبانی قرآنی، دو مقوله نور و نار، دو نظام متفاوت تشکیل میدهند: نظامها و سیستمهای مبتنیبر نور و نظامها و سیستمهای مبتنیبر نار. نور و نار نظامسازند و با آنها میتوان چهارچوب تحلیلی متفاوتی ایجاد نمود و اساساً بایستی رشتههای دانشگاهی درباره نورشناسی و نارشناسی ایجاد گردد. بهشت، نظام آکنده از نور است و جهنم، نظام آکنده از نار.
🔹مبتنیبر این تحلیل، دو نوع دولت وجود دارد: یا به سمت نور حرکت میکند و یا به سمت نار. دولت نور، دولت مهدوی و جامعه هجری است که در زمان ظهور تشکیل خواهد شد و دولت نار نیز دولت ائمه طاغوت است که از قدیم تابهحال تداوم داشته. در این طیف، میتوان دولتی تشکیل داد که اگرچه نور مطلق نباشد اما به سمت دولت نور حرکت کند و همچنین میتوان دولتی تشکیل داد که اگرچه نار مطلق نباشد اما به سمت دولت نار طواغیت حرکت نماید.
🔹ساحات صدر و شغاف نفس انسان، ساحات مربوط به نار است و ساحات قلب و فؤاد انسان ساحات مربوط به نور است؛ این بدین معناست که اگر ظرفیت قلب و فؤاد را فعال نکنیم و صرفاً در صدر و شغاف بمانیم و در آن حیطه قدم بزنیم، ما خودمان و دولتمان و مردممان را به سمت نار حرکت دادهایم و در قیامت نیز پیشقدم آنها به سمت نار خواهیم بود.
🔹 اگر توجه کنید برخی از نامزدهای انتخابات در مناظرات اخیر، صرفاً بر آتش هواهای نفسانی میدمند و آن را شعلهور میسازند. اینان اگر رأی نیاورند از منظر قرآن، «حطب» جهنم هستند: یعنی هیزمهای برافروختهنشده. و اگر رأی بیاورند و نفسانیاتشان را اجرا سازند، ازمنظر قرآن، «حصب» جهنم هستند: یعنی هیزمهای برافروختهشده. درواقع، ذهن این افراد بهخاطر رسوخ اندیشههای لیبرال، حملکننده حطب شده که فرمود وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ و اگر به قدرت برسند، این آتش را بالفعل خواهند ساخت: إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ.
🔹از سوی دیگر، طبق قاعده «تخاصم اهل نار» که در آیه «إِنَّ ذلِكَ لَحَقٌّ تَخاصُمُ أَهْلِ النَّار» بدان اشاره شده، اهل نار، اهل مخاصمه و جدل هستند و بهجای آنکه پاسخگوی گذشته خود باشند و برنامه خود را برای آینده ارائه دهند، اهل بگومگو و اهل حاشیهپردازی و جدلهای بیهودهاند. با این شاخص، برخی از نامزدهای انتخابات که با جدلها و تخاصم بیهوده، بهجای ارائه برنامه و راهبرد واقعی برای حل مشکلات، به حاشیهها پرداختند، از اصلحیت لازم برای تصدی دولت برخوردار نیستند.
🔹 دولت نار موجب «لفح» و سوزاندن مردم در آتش جهنم میشود که قرآن کریم میفرماید: تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ. در مقابل، دولت نور موجب «نفح» و آرامش جامعه میشود. «لفح»، باد گرم ناشی از آتش است و «نفح» نسیم خنک ناشی از نور. تقابل نار و نور، در سطوح عملیاتیتر موجب تقابل لفح و نفح میشود و نهایتاً موجب شقاوت و یا سعادت مردم میگردد. این شاخصها کار را برای انتخاب دولتی که بتواند قدمی در راستای حرکت به سمت دولت نور مطلق حرکت کند، تسهیل مینماید. اگرچه نامزدهای انتخابات همگی محترماند وهیچیک مطلقاً باطل یا مطلقاً بیعیبونقص نیستند اما این مهم است که با سنجههای قرآنی دقت کنیم مسئولین جامعه، کشور را به چه سمتی ریلگذاری خواهند کرد؛ به سمت غربزدگی و انحطاط یا به سمت جامعه مهدوی؟
🔹 امام خامنهای در آخرین دیدارشان شاخصها را تبیین نمودند: «کسی که توانایی استفاده از فرصتها و ظرفیتهای کشور را داشته باشد اصلح است. نامزدها با خداوند خود عهد کنند که اگر موفق شدند؛ از افرادی که ذرّهای با انقلاب فاصله دارند استفاده نکنند. آنکه تصور کند بدون لطف آمریکا نمیتوان قدم از قدم برداشت او خوب مدیریت نخواهد کرد. اصلح آن کسی است که در درجهی اول به مبانی این انقلاب و این نظام اعتقاد قلبی و واقعی داشته باشد. دوم اینکه کارآمد باشد. شب و روز نشناسد. دنبال کار باشد. توانایی داشته باشد برای کار کردن. از عناصر خوب و همکاران خوب استفاده کند. توان کار و نشاط کار همراه با اعتقاد راسخ به مبانی انقلاب این موجب صلاحیت است. وقتی این صلاحیت وجود داشت این آدمی با این خصوصیات میتواند از همهی ظرفیتهای کشور استفاده کند.» ۱۴۰۳/۴/۵
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
قاعده غیظ کفار و لزوم زیست اسلامی
🔹 شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: بین دو حاکم در تردید هستم،چه کنم؟
امام فرمود: عادل، صادق، فقیه و باتقواترین را انتخاب کن.
شخص گفت: اگر به تشخیص نرسیدم؟
امام فرمود: ببین افراد متدین به کدام مایلند.
شخص گفت: اگر نفهمیدم؟
امام فرمود: بنگر مخالفان آیین ما کدام را بیشتر میپسندند، او را کنار بگذار و ببین کدام بیشتر آنها را خشمگین میکند، او را برگزین.» اصول کافی جلد ۱ص ۶۸
🔹 اگرچه امروزه هرکسی شاخصها و معیارهایی برای اصلح بیان میکند اما امام صادق علیهالسلام مواردی را بیان کردند که قابل توجه است و تکلیف ما را بهتر مشخص میکند. در این روزها با رصد تحلیلها و اظهارات دشمنان، متوجه میشویم که نامزدی که بیش از دیگران، آنها را خشمگین میکند، آقای جلیلی است. این امر بیانگر قاعدهای قرآنی است؛ قاعدهای که بیان میکند که باید با شدت «غلظت» در مقابل دشمن، موجب «غیظ» دشمن شویم. قاعده «غیظ کفار» در آیات مختلفی مورد اشاره قرار گرفته است: «قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ»، «وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ»، «فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ» و ... .
🔹 ازسوی دیگر، امام خامنهای در آخرین سخنان خود در دیدار روز غدیر غایت دولت اسلامی را «زیست اسلامی» توصیف کردند و این بدان معناست که شاخص مدنظر ایشان این است که کدامیک از نامزدها میتوانند «زیست اسلامی» را محقق کنند. ایشان فرمودند: «وقتی امامت استمرار پیدا کرد، الگوی زیست اسلامی هم استمرار پیدا میکند. وقتی امامت در جامعه حاکمیّت داشته باشد، زیست جامعه شکل اسلامی پیدا میکند، الگوی اسلامی در جامعه تحقّق پیدا میکند. اگر حاکمیّت سیاسی اسلام از دست برود، خسارت بزرگ این است که زیست اسلامی، زیست اجتماعی اسلامی از بین خواهد رفت؛ بزرگترین خسارت این است. این تلاشی که ائمّهی ما (علیهم السّلام) در طول زندگی دویستوپنجاهساله برای حاکمیّت اسلام میکردند، مبارزهای که میکردند، آن کاری که بعدها بعضی از بزرگان شیعه انجام میدادند، آن کاری که امام راحل و ملّت ایران در این برههی از زمان برای ایجاد انقلاب اسلامی انجام دادند، همه برای همین است که امامت متّکی بشود به حاکمیّت سیاسی، و این منتهی بشود به اینکه «زیست اسلامی» در جامعه گسترش پیدا کند.»
🔹 ضمن احترام به همه نامزدهای جبهه انقلاب و اینکه اگر وحدت میکردند قطعاً بهتر بود، دو شاخص «غیظ کفار» و «زیست اجتماعی اسلامی» در جلیلی بیش از دیگران متبلور است. والسلام
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
هفته سرنوشتساز
🔹گرچه تحلیلها و مباحث مختلفی راجعبه انتخابات اخیر باید ارائه داد اما در این تنها هفتهای که باقی مانده اصلاً فرصت این حرفها نیست. وقت، وقت وحدت است و تبیین.
🔹از آنجا که گاهی حافظه تاریخی مردم ضعیف میشود، باید دهه نود را یادآوری کرد. امتداد روحانی یعنی رکود و تعطیلی کارخانهها، قطع مکرر برق، پیرترین کابینه، ذلت در مقابل غرب، ورود نفوذیها و جاسوسها در مناصب قدرت؛ و هزاران مشکل دیگر. زیرساختهای پربرکتی که در دولت رئیسی ایجاد شد ازقبیل عضویت در پیمانهای بریکس و شانگهای و یا رشد اقتصادی و احیای کارخانهها و.. نیز باید یادآوری شوند. گرچه ضد انقلاب شدیداً دندان تیز کرده اما نباید دچار افسردگی سیاسی و انشقاق و اختلاف شد.
🔹اینکه پزشکیان از نهجالبلاغه استفاده ابزاری نمود، امام خامنهای را بر آن داشت که در دیدار غدیر فرمودند: «در نهجالبلاغه میفرماید «من آدمی نیستم که با لالایی دشمن خوابم ببرد» امیرالمؤمنین میفرماید اگر تو خوابت برد، معلوم نیست دشمن هم خوابش برده باشد، او بیدار است» و جوانان را توصیه به انس گرفتن با نهجالبلاغه نمودند تا مبادا لیبرالها با دین علیه دین بشوند. لذا احیای قواعد نهجالبلاغه باید در دستور کار جوانان انقلابی قرار بگیرد.
🔹امام خمینی به منتظری فرمودند«تو سادهلوحی و بعد از من کشور را میدهی به لیبرالها». همین سخن در باب پزشکیان صادق است که گرچه آلودگی اقتصادی ندارد اما همه ضدانقلاب در تلاشاند تا وی سر کار بیاید و از این مجرا دین به محاق رود. جوان مومن انقلابی به پا خیز. یک رأی هم مهم است.
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
تناقض پزشکیان در ایرانشهری
🔹 یکی از علل رأی بالای پزشکیان در دور اول، آراء او در میان آذریزبانها بود. ترکهای زیادی با نگاه نژادی و قومیتی به پزشکیان رأی دادند. اما غافل از اینکه در اینجا یک مشکل اصلی وجود دارد. آن چیست؟
🔹 پانترکها یک دشمن اصلی دارند و آن هم پروژه ایرانشهری جواد طباطبایی با مدیریت عباس آخوندی است. بیشترین توهین و تخریب ده سال اخیر علیه طباطبایی و ایرانشهری در رسانهها را پانترکهای آذربایجان انجام دادند. متقابلاً ایرانشهریها بیشترین حمله را به پانترکها میکردند که قصد تجزیهی ایران را دارند. هماکنون یکی از افراد اصلی ستاد پزشکیان، عباس آخوندی است؛ کسی که معتقد به اندیشه ایرانشهری جواد طباطبایی است. جواد طباطبایی همان صاحب نظریه «مرگ اسلام» است که از دست روحانی جایزه ویژه فارابی را دریافت کرد.
🔹حتی یک نفر از عوامل رسانهای ستادهای قالیباف و جلیلی و زاکانی و هاشمی به این موضوع نپرداختند و اگر در مناظرهها، یک نفر از این چهار نفر به تعارض حضور عباس آخوندی ایرانشهری در ستاد پزشکیان پانترک اشاره میکرد رأی او در مناطق آذری زبان میریخت. هماکنون نیز بر ما لازم است این تناقض و تضاد آشکار و این ضدیت ایرانشهری با ترکها را یادآوری نموده و از این طریق، آذریزبانها را نسبت به ماهیت واقعی پزشکیان روشن نماییم.
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444
انتخابات و مسیر پیشِ رو
اساس انقلاب اسلامی امام خمینی بر اقامه معرفت توحیدی و تجسم عملی قرآن کریم است. از این رو هر واقعهای را باید با نگاه قرآنی تحلیل نمود و انتخابات نیز از این رویکرد مستثنا نیست. لذا نکاتی عرض میشود:
1️⃣ آنچه از آن ضربه خوردیم را دوباره مرتکب نشویم. جبهه انقلاب بارها و بارها از عدم وحدت ضربه خورده است. فارغ از اینکه در انتخابات باید آقایان وحدت میکردند اما هماکنون نیز مسیر ادامه دارد و وحدت یکی از ضروریات جبهه انقلاب است. لذا اینک از تخریب و تحلیلهای تخیلی دست برداریم.
2️⃣ قاعده شکر: اگر شکر محقق شود، ازدیاد در نفس ما و در نعمتها نیز محقق میگردد. ما شاکر نبودیم و نعمت رئیسی از ما سلب شد. همین الان نیز آنچه هست را شاکر باشیم تا نعمتهای موجود سلب نشود. این شکر باید شکر عملی باشد و نه زبانی بهگونهای که در تاروپود وجود ما حسّ شکر از خداوند جاری باشد.
3️⃣ یکی از علل عدم پیروزی جبهه انقلاب در انتخابات، این بود که خود را در موضع مدافع وضع موجود قرار داد و طرف دیگر، خود را در موضع منتقد وضع موجود. حال آنکه اساساً این ما هستیم که در موضع منتقد و مخالف و معترض باید باشیم نه آنها. حداقل ۳۲ سال قدرت قوه مجریه در دست آنها بود ضمن آنکه ارکان سیستم اقتصادی و مالی و علمی نیز در اختیار آنها بود. ما هستیم که باید معترض و اپوزیسیون باشیم و در راه تحقق مطالبات امام خامنهای (که هیچکدامش محقق نشدند) نسبت به وضع موجود معترض باشیم.
4️⃣ جبهه انقلاب از مباحث اجتماعی دچار خسران عظیمی شد. اینکه در دو سه سال اخیر و تحت نظارت و مدیریت دولت و مجلس انقلابی، بیشترین حجم کنسرتها و موسیقیهای خیابانی و بیحجابیها محقق شد، برکت را از انقلابیون گرفت و موجب شد رأی آنها ریزش کند. با اینکه آنها در زمینه اقامه شعائر دینی کوتاهی کردند اما طرف مقابل، آنها را به طالبانیسم متهم کرد و از همین راه، جذب رأی نمود. لذا انقلابیون دچار خسرالدنیا و الاخره شدند زیرا نه رضایت خداوند را کسب کردند و نه رضایت توده مردم را. لذا در تحقق احکام الهی باید انقلابی و بدون تعارف باشیم.
5️⃣ بسیاری از وقایع ناگوار هست که درونش نعمتهای فراوانی است و ما از آن بیخبریم. وَعَسىٰ أَن تَكرَهوا شَيئًا وَهُوَ خَيرٌ لَكُم. چه بسا هست که چیزی را اکراه داریم اما خیر ما در آن است. امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: ما مِن بَلِيّةٍ إلّا و للّهِ فيها نِعمَةٌ تُحيطُ بِها؛ هيچ بلايى نيست مگر آن كه نعمتى از خداوند، آن را در ميان گرفته است. خضر نبی کشتی را سوراخ کرد اما موسی از حکمت آن خبر نداشت و به وی اعتراض نمود و بعداً حکمت اقداماتِ خضر نبی آشکار شد. لذا مبتنی بر سوره کهف، باید استطاعت صبر داشته باشیم.
6️⃣ فتنهها افزایش مییابد و خداوند درحال غربال کردن مومنین است تا خبیث و طیب از هم تمییز داده شده و جدا شوند. لذا از فتنهها نهراسیم و این افتوخیزها ما را از راه حق بازندارد. قاعده تمییز در قرآن را فراموش نکنیم: لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىٰ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (37 انفال)
7️⃣ وعده حتمی خداوند این است که حکومت در زمین به افرادی خواهد رسید که اهل ایمان و عمل صالح باشند. وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ. وعده حتمی خداوند این است که جامعه هجری محقق خواهد شد و بساط شرک و ظلم برچیده میشود. این قله نزدیک است و لذا با قدرت باید ادامه دهیم.
8️⃣ یکی دیگر از علل عدم پیروزی جبهه انقلاب، عدم تفقه در آیات الهی و ضعف در نگاه به مبانی نظری قرآنی است. در سه لایه معرفتی توهم، تفهم و تفقه، جناب پزشکیان در لایه توهم است و جناب جلیلی در لایه تفهم. اما جامعه اسلامی نیازمند رئیس جمهوری در لایه تفقه است. لذا تمام تلاش خود را به کار گیریم تا تفقه در آیات الهی را پیگیری نموده و با نظریهپردازی قرآنی در افقهای درازمدت تمدنی، راه را برای تشنگان معرفت توحیدی هموار نماییم. آحاد ما موظف به تدبر و تفقه در آیات هستیم. لذا از همین امروز با امید بیشتر پیش به سوی جامعه هجری و تمدن نوین اسلامی. انشاءالله.
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444