eitaa logo
مکتب خانه
313 دنبال‌کننده
775 عکس
322 ویدیو
261 فایل
نشر آثار صوتي و تصويري و مکتوب @roshd_harakat
مشاهده در ایتا
دانلود
مکتب خانه
#دروس_فلسفی_عرفانی_استاد_احمد_فربهی #استاد_فربهی
✅✅چند نکته دربارة ✅✅برگرفته از ⭕️ باید بازخوانی بشود آنجا که دربارة تأثیر صحبت می‌کنند؛ می‌فرمایند: خیلی از اینها ریشه‌های وحیانی داشته که متأثر از فضای وحیانی گسترشش داده‌اند. این، یک واقعیتی است، ما نباید این را نادیده بگیریم. وقتی را نگاه می‌کنیم مثل (که آخرین کتاب شیخ است)، می‌بینیم خیلی متأثر از فضای است. در عین حال بارها عرض کرده‌ام که فلسفة ما باید دوباره بر اساس بازخوانی بشود. یک بار این اتفاق افتاد و واقعاً انقلابی در فلسفه اتفاق افتاد؛ همان کاری که انجام داد. امام صادق، همانطور که امام صادق است در فقه‌الاحکام، امام صادق است در مسائل الهیات. اگر بحث از احادیث الهیاتی هم در فلسفه مطرح می‌شد، خیلی از کمبودهایی که ما در فلسفه داشتیم، جبران می‌شد، و خیلی از اضافه‌هایی که در فلسفه می‌رفتیم را کوتاه می‌کردیم. ⭕️رابطة با فلسفة یونان باستان من همین امروز داشتم فرمایشات را در بحث «جعل» در شرح «اسفار» می‌خواندم، این مطلب را فرموده‌اند؛ که با آنچه که در یونان بوده و از طریق ارسطو و افلاطون به ما رسیده، با این مطالب اصلاً قابل مقایسه نیست. می‌گوید: این حرف (که فلسفة ما همان فلسفة یونان است)، مثل این است که کسی بگوید: «این فیزیک جدید، همان فیزیک و طبیعیات یونان باستان است.»؛ اگر در فیزیک جدید دربارة «ماده» بحث می‌کنند، یونان باستان هم دربارة «ماده» بحث می‌شده‌است. اصل علیت هم در یونان باستان مطرح بود، اما این که «ملاک معلولیت آیا فقدان است یا محدودیت؟»، اینها مطرح نبود. ارسطو دربارة «کلیات وجود» فقط دو سه تا مسأله دربارة «مفهوم وجود» داشته. مسألة «امور عامه» در فلسفة یونان آنقدر فقیر بوده که ارسطو یک بخش مستقلی برایش درنظرنگرفته‌بود؛ آن مباحث را بعد از «طبیعیات» قرارداد و اسمش را هم گذاشت: «مابعدالطبیعه». هر مسألة متفرقه‌ای که پیش می‌آمد، می‌گذاشت آنجا! ⭕️فلسفه هم خطاپذیر است درست است که فلسفة ما خیلی متأثر از است، اما در عین حال نباید این واقعیت را هم نادیده بگیریم که فلسفه یک علم بشری است، و مثل سایر علوم، نواقص بشری در آن هست که بعضاً بحث‌هایی می‌کنند که از هدف فلسفه دور شده‌است. ⭕️نمونه‌ای از خطا در همة علوم همینطور است؛ هم هدفش استنباط احکام است، لکن بارها از این هدف دور شده‌است، مثل «معانی حرفیه»؛ در _اصول این سؤال مطرح بود که: آیا می‌شود اصالةالاطلاق را در هیئت امر مثل «صلّ» هم جاری کرد؟ این سؤال، منشأ این مسأله شد که: آیا معانی هیئت مع انی حرفیه‌اند یا معانی اسمیه‌اند؟ اگر از معانی حرفیه باشند، آیا جزئیه هستند یا نه؟ اگر معنای جزئیه باشند، آیا اطلاق در یک معنای جزئی قابل جریان است یا قابل جریان نیست؟ بعد معانی حرفیه، برای خودش یک بحث مستقل شد طوری که اصلاً یادمان رفت بحث معانی حرفیه مقدمة همین مسأله بود که: «آیا می‌شود اصالت‌الاطلاق را در هیئت امر جاری کرد یا نه؟»! و لذا این بحث «معانی حرفیه» برای خودش یک بحث خیلی مفصلی شد! بعضی اصولی‌ها که مثل مرحوم یادشان مانده، آخرش گفته‌اند: بعد از این همه بحث، باید بگوییم که این جزئیتی که در معانی حرفیه هست، هیچ ربطی به اصالت‌الاطلاق ندارد؛ اصالت‌الاطلاق در معانی شخصیه جاری نمی‌شود، نه در جزئی‌هایی که مصادیقش کثیر باشد. وقتی شما می‌گویید: «افعل»، این هیئت، بر همه‌شان صدق می‌کند و لذا اصالت‌الاطلاق در آن قابل جریان است اگرچه معنای جزئی باشد. اگر ما می‌خواستیم به توصیه‌های شریعت عمل کنیم که: «اللهم علّیمنی ما ینفعُنی»، باید از اول می‌گفتیم: «آیا این جزئیت لطمه‌ای به اصالت‌الاطلاق می‌زند یا نه؟». سایر بحث‌ها هم به همین کیفیت؛ پنجاه صفحه درباره‌اش صحبت کرده بعد آخرش می‌گوید: مناسب بود این بحث‌ها را نمی‌کردیم. مرحوم آقای خوئی خیلی از جاها گفته: این ثمره ندارد و لذا در خیلی از موارد که ثمره نداشته، بحث را به طور مختصر پیش برده. یک بار یکی از اساتید یک بحث مفصلی کرده‌بود، بعد گفته‌بود که: «لایخفی أن لا ثمرة لهذه المسألة»، مسألة بعدی را هم خیلی بحث کرده‌بود بعد آخرش گفته‌بود: «لایخفی أن لا ثمرة لهذه المسألة کالمسألة السابقة».