🔸لیست قیمت مواد غذایی قبل و بعد از جنگ در غزه
آرد ۲۵ کیلوگرم قبل از جنگ ۱۳ دلار بعد از جنگ ۳۰۰ دلار
#فلسطین
#مواد_غذایی
@Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻آهنگ رپ میان ویرانیها
جوانی از غزه میگوید این را نوشتم ( متن رپ) فقط برای اینکه نامه ای باشد برای جهان.
🧷رپ کلامیست که ملودی خودش را میآورد. و ملودی ای است که کلام خودش را میخواند. آینهایست مستند، صداییست فریاد، و رسانهایست حاشیه، از هر آنچه نیست. فارغ از تعارفات خیال و رویا، سنگِ واقع به سینه میکوبد. رپ آزادی صراحت را عامیانه میجوید و جوشش گوشیست که از زبان خود شنیده است. رپ رنج را در فریادِ لفظ رکیک بر دیگریاش هوار میکند و با تمام آنچه خشونت و ناپسند نشان داده میشود، رنج است؛ که رنج، حساسترینِ احساسهاست.
#هنر
#رنج
#جهان
#خشونت
#فلسطین
#شعر_و_موسیقی
@Esrar3
اصرار
سوالی از غزه به جهان... کجا بریم؟! 🧷تا به حال شده از خودتان بپرسید چه می شود که کسی با جهان حرف بزن
به گفتن دربارهی آنها ادامه بده حتی اگر جز تو کسی نمانده که حرف بزند.
تحریم کن حتی اگر غیر از تو تحریم کننده ای نباشد.
تصور کن چیزی که سرشان آمد سر تو بیاید و همه ساکت (فقط) تو را تماشا کنند (در حالیکه) تو فریاد می زنی و تکه تکه می شوی و مردم دورت ربوده میشوند و بعد همه به تو خیانت می کنند.
#جهان
#شخص
#مصیبت
#فلسطین
@Esrar3
اصرار
معتز خبرنگار فلسطینی: از مرگ مان خوش تان می آید و به تعداد شهدایمان افتخار می کنید. شما از این ظلم و
اصرار
فردا که مُردیم به خدا بگید دیدیم که داشتن از بمبارون و گرسنگی و سرما و بیماریها می مردن و ما هم تما
°
یا روبروی من بایست؛
تلاش کن مرا زمین بزنی، بکُشی، خلاصم کنی .
یا کنارم باش، همراه شو و بگو: چیزی کماست ...
خواهش میکنم بانمک نباش .
این کرسی نمکین ِمیانه بودن در زخم را رها کن .
خواهش می کنم این وسط نایست، تماشا نکن.
خواهش می کنم عادت نکن.
وسط بودن تو را سخت دل میکند، مرا غریب و بی نوا .
خوش منظر نیست کسی از مرگ کام بگیرد و تو در فراغت لنگ روی لنگ ِ زندگی، چنگ زدن به تماشا بنشینی.
من هر آنچه را می بایست ، به آنان که می بایست گفتهام.
روبروی چشمشان نشستهام، پرسیدهام، گریستهام .
خیال می کنی من ندیدم؟
نرفتم؟
نبودم؟
نخواستم؟
نخواندم؟
نچشیدم؟
هر چه را خواستم،
رفتم ... چشیدم ... دیدم.
اما من از خط به خط ِ خویش تو را گفتم.
از بارهایی که یک به یک بر این زمین گذاشتم.
آنچه عشق نامیدند را،
آنچه مرگ دیدم را،
زیبایی را،
فریب را،
من سبک رفتم...
اما تو...
تو سنگین دل، سخت میروی .
هر آنکس فریاد شنید و تماشا کرد.
او به تعداد ِ ثانیه هایی که من گریستم، جنگیدم، دوام آوردم...
سخت خواهد رفت.
پس برو،
برو،
آن قدر دور که فریاد مرا نشنوی، استمدادم را ...
که هر آنچه تو به خیال خود بر کرسی ِ تماشاچیان تعارف می کنی، من دیروز خود به اختیار جا گذاشتم.
هر پلی را پشت سر ویران کردم.
که آنکه باید در منظر این چشم ها بنشیند...
امروز دیگر این چشم ها هستند که سوال دارند،
می فهمی ؟!
چشم ها ...
دیماه۹۷
#رنج
#اصرار
#مصیبت
@Esrar3