کافهـ اخـــلاق ◾
#فیلم_اخلاق فیلم سینمایی «جنگل پرتقال»، ساخته آرمان خوانساریان، ۱۴۰۲
فیلم، داستان زندگی سهراب، معلم حقالتدریسی را روایت میکند که پس از سالها به شهر محل تحصیلش بازمیگردد تا مدرک تحصیلیاش را دریافت کند.
ظاهراً سهراب، دارای شخصیت خودشیفته است؛ تمایل به نقد و تحقیر دیگران و حمله به آنها دارد، احساس برتری و حق بجانب بودن میکند، سعی میکند نمایشنامه خود را برتر نشان دهد، در دانشگاه مطمح نظرات و توجهات بوده، پرخاشگری منفعلانه دارد.
برخوردهای اکثر شخصیتهای داستان با او فنی و مؤثر بود مانند برخورد مدیر مدرسه، مریم، کارمند دانشگاه...
رابطه سهراب و مریم، نمونهای از دهها و صدها رابطهای ست که در زمانه ما شایع است (درام ناکام)؛ دو نفر به همدیگر تمایل پیدا میکنند اما به دلیل عدم مهارت در برقراری ارتباط مؤثر و مدیریت احساسات یا بدرفتاری یکی از طرفین، به سرانجام نمیرسند. باور کنید اگر جوانان ما مهارت ارتباطی و مدیریت احساسات و احترام متقابل را یاد بگیرند، بار عشقشان را خیلی زود میتوانند ببندند. واقعااا عشق به تنهایی کافی نیست.
اواخر فیلم با خودم فکر میکردم که چقدر رفتارهای نادرست و آسیبزا - که گاهی به اصطلاح از سر خامی و جوانی بوده- میتوانند تأثیرات بلندمدتی بر زندگی افراد داشته باشند، به طوری که با عذرخواهی و جبران هم آن تأثیرات رفع نمیشود. خیلی از مشکلات روانی یا اختلالات رفتاری از همینجاها آب میخورد. واقعا این موضوع، آدم را میترساند و نسبت به رفتارها و تصمیماتش حساس و محتاط میکند. البته همچین بدم نیست بیشتر دقت کردن.
#اخلاق_و_روانشناسی
کافه اخلاق، نگاهی تازه به اخلاق┈┈•☕
@ethicscafe
#راه_و_روایت
بهشت تنها با عبادت و بندگی به دست نمیآید؛ لبخند و خوشرویی نیز راهی به سوی بهشت است.
بانوی دو عالم فاطمه زهرا در کتاب تفسیر امام حسن عسکری فرمود: خوشرویی در چهره مؤمن، موجب بهشت است.
@ethicscafe
عظمت خاموش
سیده نساء عالمین،
بانوی اول عالم بود،
اما افسوس
که کسی از او الگو نگرفت
و آنها که گرفتند، گمان کردند
الگوگیری از چادر اوست و دوری از نامحرم.
مظلومیت یعنی همین.
او در اخلاق،
مهربانی،
مادری،
عبادت،
سادگی،
علم،
شجاعت،
عدالت
و خدمت به دیگران
الگو نبود؟
بفرمایید کافه اخلاق | لینک ورود 👇🏻
https://eitaa.com/ethicscafe
حدیث احترام و عشق
#حدیث_کسا
آن لحظه را تصور کنید که فاطمه دارد روی پدرش عبا میاندازد تا حالش بهتر شود و عاشقانه نگاهش میکند که مثل ماه شب چهارده میدرخشد.
حسن از راه میرسد و میگوید: سلام مادرجان. مادر جواب میدهد: سلام نور چشمم سلام میوه قلبم. بعد به طرف عبا میرود و میگوید سلام بابابزرگ سلام پیامبر خدا، اجازه هست منم بیام زیر عبا؟ پیامبر جواب میدهد: سلام پسرم سلام صاحب حوضم بله که اجازه هست...
چند لحظه بعد حسین وارد میشود و میگوید سلام مادرجان. فاطمه میگوید سلام پسرم، سلام نور چشمم، میوه دلم.. بعد به طرف عبا میرود و میگوید سلام بابابزرگ. سلام ای کسی که خدا انتخابش کرده. اجازه هست منم بیام زیر عبا؟ پیامبر میگوید سلام پسرم سلام شفیع امتم بله که اجازه هست..
چند لحظه بعد علی وارد میشود و میگوید سلام فاطمه ای دختر رسول خدا. جواب میشنود سلام ابالحسن ای امیر مؤمنان. بعد به طرف عبا میرود و میگوید سلام ای رسول خدا آیا اجازه هست من هم بیام پیش شما؟ پیامبر پاسخ میدهد سلام برادرم جانشینم پرچمدارم. بله که اجازه هست..
بعد، خود فاطمه پیش میرود و سلام میدهد و اجازه میخواهد. جواب میشنود: سلام دخترم پاره تنم بله که اجازه هست..
پیامبر دستش را به آسمان میبرد و میگوید: خدایا اینها خانواده من و خواص و حامیان من هستند، گوشت و خون آنها از من است هر چیزی که آنها را اذیت کند، مرا هم اذیت میکند، هر چیزی آنها را ناراحت کند، مرا هم ناراحت میکند. هر کس دشمن آنها باشد من هم با او دشمنم هر کس دوستشان باشد، من هم با او دوستم.. درود و مهر و برکت و خشنودی خودت را بر ما بفرست و پلیدی را از آنها دور کن.
این دعا همچون نسیمی آرامبخش، دلهای آنها را نوازش میدهد.
در این ماجرا چه چیزی خیلی به چشم میخورٓد؟ «احترام» و «عشق»
#فضیلت_اخلاقی
#اخلاق_خانواده
بفرمایید کافه اخلاق | لینک ورود 👇🏻
https://eitaa.com/ethicscafe
🌐 لینک ورود به جلسه:
https://vc1.qhu.ac.ir/p-neshast
دوستانی که تفاوت اخلاق عملی و اخلاق کاربردی رو میدونند، نظر بدهند که کدام یک در ترویج اخلاق مؤثرتر است؟
@ethicscafe
هدایت شده از اخلاق پژوهان ایران
صوت نشست علمی - دکتر عمادی 18-09-1403.mp3
زمان:
حجم:
44.8M
💠 صوت نشست علمی
"بررسی تطبیقی اخلاق کاربردی و اخلاق عملی در ترویج اخلاق"
🎙ارائه کننده:
دکتر عبدالله عمادی
(عضو هیات علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث)
🎙دبیر جلسه:
حجت الاسلام دکتر حسینعلی رحمتی
🗓 تاریخ برگزاری: ۱۸ آذر ۱۴۰۳
┏━━━━🔸🔵🔸━━━━┓
https://eitaa.com/ethical
┗━━━━🔸🔵🔸━━━━┛
اخلاق پژوهان ایران
فیلم صحنه زنی، موضوع جالب و درگیرکنندهای داشت و در کل قشنگ بود. شخصیتپردازیها خوب بودند و بازی نقش اول توسط بهرام افشاری خوب از کار دراومده بود.
موضوع اصلی فیلم، یک آسیب اجتماعی بود یعنی «ایجاد عمدی صحنه حادثه برای دریافت خسارت از شرکت بیمه»
خب واضح است که این کار از نظر اخلاقی نادرست است. نه فقط به خاطر تقلب و فریب و تحصیل مال نامشروع و صدمه زدن به یک قربانی. بلکه به این خاطر که اعتماد را در جامعه از بین میبرد. خداوکیلی در بسیاری از رفتارهای اجتماعی، این جنبه مغفوله. اعتماد در جامعه مثل یک زنجیر است که هر حلقه آن به دیگری وابسته است. با نقض یک نفر، یک حلقه از آن زنجیر کنده میشود و پشت سر آن حلقههای بعدی و کل زنجیر از هم میپاشد. (اعتماد بین بین بیمهگذار و شرکت بیمه، اعتماد مردم به هم.) و وقتی بیاعتمادی فراگیر شد، خوبها هم به پای آن میسوزند و ناخواسته تاوانش دامن آنها را هم میگیرد. و این بلیهٔ جامعه ماست!
ولی عجیب است که افرادی که از نظر ظاهری- با اسناد و مدارک- کار خود را درست جلوه میدهند، به این استدلال که از نظر قانونی اوکی است و نمیتوانند به کارشان گیر بدهند، کار خود را درست میدانند.
در داستان فیلم، دیدگاه اعضای باند همین بود که بیمه بر اساس ظواهر و مدارک موجود حکم میکند که خب آنها هم، همه جور است. پس پول خسارتی که بیمه میدهد باطل نیست.
ولی این دیدگاه که اگر همه چیز از نظر ظاهری درست باشد، عمل نیز درست است، اشتباه محرزی است. چون باطن عمل و نیت فرد در عمل خیلی مهم است. حتی اگر ظواهر به گونهای باشد که تقلب را پنهان کند، باطن عمل همچنان نادرست است. پنهان کردن حقیقت مثل این است که یک میوه زیبا و براق را که درون آن پوسیده باشد را به کسی بدهی. واضح است که ظاهر زیبا نمیتواند پوسیدگی درونی آن را توجیه کند.
#صحنه_زنی
#اعتماد
#اخلاق_اجتماعی
#داوری_اخلاقی