eitaa logo
کافهـ اخـــلاق ◾
375 دنبال‌کننده
244 عکس
38 ویدیو
18 فایل
🌟بفرمایید کافه اخلاق🌟 زمینه کاری: اخلاق عملی و اخلاق کاربردی کافه‌دار: دکتر عبدالله عمادی؛ پژوهشگر اخلاق ادمین: @aemadii میزهای کافه اخلاق: #میز_قرآن #میز_جستار #میز_داستان #میز_فیلم #میز_گفتگو #میز_کتاب #میز_رویداد #میز_روایت #میز_موسیقی #میز_پوستر
مشاهده در ایتا
دانلود
بهشت تنها با عبادت و بندگی به دست نمی‌آید؛ لبخند و خوشرویی نیز راهی به سوی بهشت است. بانوی دو عالم فاطمه زهرا در کتاب تفسیر امام حسن عسکری فرمود: خوشرویی در چهره مؤمن، موجب بهشت است. @ethicscafe
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
عظمت خاموش سیده نساء عالمین، بانوی اول عالم بود، اما افسوس که کسی از او الگو نگرفت و آنها که گرفتند، گمان کردند الگوگیری از چادر اوست و دوری از نامحرم. مظلومیت یعنی همین. او در اخلاق، مهربانی، مادری، عبادت، سادگی، علم، شجاعت، عدالت و خدمت به دیگران الگو نبود؟ بفرمایید کافه اخلاق | لینک ورود 👇🏻 https://eitaa.com/ethicscafe
حدیث احترام و عشق آن لحظه‌ را تصور کنید که فاطمه دارد روی پدرش عبا می‌اندازد تا حالش بهتر شود و عاشقانه نگاهش میکند که مثل ماه شب چهارده می‌درخشد. حسن از راه می‌رسد و میگوید: سلام مادرجان. مادر جواب می‌دهد: سلام نور چشمم سلام میوه قلبم. بعد به طرف عبا می‌رود و می‌گوید سلام بابابزرگ سلام پیامبر خدا، اجازه هست منم بیام زیر عبا؟ پیامبر جواب میدهد: سلام پسرم سلام صاحب حوضم بله که اجازه هست... چند لحظه بعد حسین وارد می‌شود و می‌گوید سلام مادرجان. فاطمه می‌گوید سلام پسرم، سلام نور چشمم، میوه دلم.. بعد به طرف عبا می‌رود و می‌گوید سلام بابابزرگ. سلام ای کسی که خدا انتخابش کرده. اجازه هست منم بیام زیر عبا؟ پیامبر میگوید سلام پسرم سلام شفیع امتم بله که اجازه هست.. چند لحظه بعد علی وارد میشود و میگوید سلام فاطمه ای دختر رسول خدا. جواب می‌شنود سلام ابالحسن ای امیر مؤمنان. بعد به طرف عبا می‌رود و می‌گوید سلام ای رسول خدا آیا اجازه هست من هم بیام پیش شما؟ پیامبر پاسخ می‌دهد سلام برادرم جانشینم پرچمدارم. بله که اجازه هست.. بعد، خود فاطمه پیش می‌رود و سلام می‌دهد و اجازه می‌خواهد. جواب می‌شنود: سلام دخترم پاره تنم بله که اجازه هست.. پیامبر دستش را به آسمان می‌برد و می‌گوید: خدایا اینها خانواده من و خواص و حامیان من هستند، گوشت و خون آنها از من است هر چیزی که آنها را اذیت کند، مرا هم اذیت می‌کند، هر چیزی آنها را ناراحت کند، مرا هم ناراحت می‌کند. هر کس دشمن آنها باشد من هم با او دشمنم هر کس دوستشان باشد، من هم با او دوستم.. درود و مهر و برکت و خشنودی خودت را بر ما بفرست و پلیدی را از آنها دور کن. این دعا همچون نسیمی آرام‌بخش، دل‌های آنها را نوازش می‌دهد. در این ماجرا چه چیزی خیلی به چشم می‌خورٓد؟ «احترام» و «عشق» بفرمایید کافه اخلاق | لینک ورود 👇🏻 https://eitaa.com/ethicscafe
🌐 لینک ورود به جلسه: https://vc1.qhu.ac.ir/p-neshast دوستانی که تفاوت اخلاق عملی و اخلاق کاربردی رو میدونند، نظر بدهند که کدام یک در ترویج اخلاق مؤثرتر است؟ @ethicscafe
هدایت شده از اخلاق پژوهان ایران
صوت نشست علمی - دکتر عمادی 18-09-1403.mp3
زمان: حجم: 44.8M
💠 صوت نشست علمی "بررسی تطبیقی اخلاق کاربردی و اخلاق عملی در ترویج اخلاق" 🎙ارائه کننده: دکتر عبدالله عمادی (عضو هیات علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث) 🎙دبیر جلسه: حجت الاسلام دکتر حسینعلی رحمتی 🗓 تاریخ برگزاری: ۱۸ آذر ۱۴۰۳ ┏━━━━🔸🔵🔸━━━━┓ https://eitaa.com/ethical ┗━━━━🔸🔵🔸━━━━┛ اخلاق پژوهان ایران
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
این هفته، فیلم سینمایی «صحنه‌زنی» ساخته علیرضا صمدی، ۱۴۰۱
فیلم صحنه زنی، موضوع جالب و درگیرکننده‌ای داشت و در کل قشنگ بود. شخصیت‌پردازی‌ها خوب بودند و بازی نقش اول توسط بهرام افشاری خوب از کار دراومده بود. موضوع اصلی فیلم، یک آسیب اجتماعی بود یعنی «ایجاد عمدی صحنه حادثه برای دریافت خسارت از شرکت بیمه» خب واضح است که این کار از نظر اخلاقی نادرست است. نه فقط به خاطر تقلب و فریب و تحصیل مال نامشروع و صدمه زدن به یک قربانی. بلکه به این خاطر که اعتماد را در جامعه از بین می‌برد. خداوکیلی در بسیاری از رفتارهای اجتماعی، این جنبه مغفوله. اعتماد در جامعه مثل یک زنجیر است که هر حلقه آن به دیگری وابسته است. با نقض یک نفر، یک حلقه از آن زنجیر کنده می‌شود و پشت سر آن حلقه‌های بعدی و کل زنجیر از هم می‌پاشد. (اعتماد بین بین بیمه‌گذار و شرکت بیمه، اعتماد مردم به هم.) و وقتی بی‌اعتمادی فراگیر شد، خوبها هم به پای آن می‌سوزند و ناخواسته تاوانش دامن آنها را هم می‌گیرد. و این بلیهٔ جامعه ماست! ولی عجیب است که افرادی که از نظر ظاهری- با اسناد و مدارک- کار خود را درست جلوه می‌دهند، به این استدلال که از نظر قانونی اوکی است و نمی‌توانند به کارشان گیر بدهند، کار خود را درست می‌دانند. در داستان فیلم، دیدگاه اعضای باند همین بود که بیمه بر اساس ظواهر و مدارک موجود حکم می‌کند که خب آنها هم، همه جور است. پس پول خسارتی که بیمه می‌دهد باطل نیست. ولی این دیدگاه که اگر همه چیز از نظر ظاهری درست باشد، عمل نیز درست است، اشتباه محرزی است. چون باطن عمل و نیت فرد در عمل خیلی مهم است. حتی اگر ظواهر به گونه‌ای باشد که تقلب را پنهان کند، باطن عمل همچنان نادرست است. پنهان کردن حقیقت مثل این است که یک میوه زیبا و براق را که درون آن پوسیده باشد را به کسی بدهی. واضح است که ظاهر زیبا نمی‌تواند پوسیدگی درونی آن را توجیه کند.
نکته دیگری که مایلم به آن بپردازم توجه به پیامدهای بلندمدت یک کار است؛ معمولا افرادی که خلاف می‌کنند به آنها توجه ندارند و فقط منافع کوتاه‌مدت آن را لحاظ می‌کنند. این باگ مهمی است در انسانِ دم گذران و کوتاه‌بین. بارها از این سوراخ گزیده شده! توجه به پیامدهای کوتاه‌مدت، به نوعی مانند ساختن یک خانه بر روی شن‌های روان است که شاید در ابتدا به نظر برسد که خانه محکم و زیباست، اما با گذشت زمان، طوفانها پایه‌های سست آن را فرو می‌ریزند. واقعیت این است که عواقب بسیاری از اعمال انسان در آینده دور آشکار می شود و اگر او نگاه نوک دماغی داشته باشد و نتواند به آنها فکر کند، نمی‌تواند بفهمد که چرا کارش زشت است یا چرا خوب است. فکر کردن به پیامدهای بلندمدت می‌تواند دیدگاه ما را نسبت به اعمالمان تغییر دهد. مثلا یک کشاورز برای افزایش محصول خود از کودهای شیمیایی استفاده ‌کند که در کوتاه‌مدت باعث افزایش تولید می‌شود اما در بلندمدت، این کودها خاک را آلوده می‌کنند و باعث کاهش کیفیت محصولات و حتی آسیب به محیط زیست میشوند. یا درختی که امروز می‌کاریم، شاید سال‌ها طول بکشد تا به بار بنشیند، اما نسل‌های آینده را از سایه و میوه‌های آن، بهره‌مند کند. دوراندیشی (حزم) خیلی مهمه واقعا 👌🏼
موضوع دیگری که به صورت زیرپوستی در فیلم محسوس بود، فرزندآوری و تناسل بود. موضوع فرزند داشتن و تصمیم‌گیری درباره آن به شکل‌های مختلفی به تصویر کشیده شده در فیلم: سبزواری (یکی از اعضای باند)، از بدنیا آمدن خود توسط یک پدر مُفنگی و مادر کلفَت پشیمان بود و آن فردی که به عنوان دکتر با آنها همکاری می‌کرد و قربانیان را می زد ناکار می‌کرد، هی میگفت ما معصوم و بیگناه بدنیا آمدیم این زندگی بود که ما رو گناهکار کرد!. اتفاقا یکی از قربانیانی که باردار بود و از او می‌خواستند که بچه را سقط کند و او را به این دنیای نکبت نیاورد، در برابر سقط مقاومت می‌کند و تصمیم می‌گیرد بچه‌اش را نگه دارد. این در حالی بود که خود سردسته باند ( اسد)، در جستجوی فرزندش بود که پس از متارکه با همسرش از او جدا شده و نمی‌دانست کجایند. از طرفی دیگر مددکاری که واسطه می‌شود تا زن باردار بتواند بچه‌اش را نگه دارد، خودش تجربه سقط جنین داشته و از اینکه دیگر نمی توانست مادر شود ناراحت بود. این جستجو و آن مقاومت و آن ناراحتی، این پیام را داشت که حتی در شرایطی که زندگی‌ سخت است، فرزند مهم است و داشتن فرزند می‌تواند به زندگی معنا ببخشد. تصمیم زن باردار، غیرمستقیم این پیام را دارد که حتی در شرایط سخت، می‌توان به اصول و ارزش‌های خود پایبند بود. یکی از دلایلی که ثابت می‌کند چرا آوردن بچه به این دنیای پر از مصیبت و مشکل، خطا نیست، همین «معنابخشی و شادی بخشی» آنها به زندگیست. زندگی تنها شامل مصیبت و مشکلات نیست، لحظات شادی و معنادار هم بخش مهمی از زندگی هستند.