فداییان بانوی دمشق
✡ نقطهی اشتراک تمام این شبه فیلسوفان (علیرغم اختلافات 180 درجهای که با هم دارند) همجنسگرایی است!
💠💠 ریچارد رورتی : سرمایهداری علیه فلسفه (3)
✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت ششم)
🌐 جاسوسان در تهران (6)
1⃣ #ریچارد_رورتی در خانه هنرمندان ایران گفت: «امروزه برای استقرار دموکراسی و تجربه کردن آن نیازی به فلسفه نداریم، چون اکثر مردم کاری به این ندارند که حقیقت (Truth) چیست!»
2⃣ او در ایران مثل آلن تورن از نقش انقلابی #فمینیستها یاد کرد و ادامه داد:
🔸 #همجنسبازان راه و روش ما را نسبت به زندگی اجتماعیمان به نحوی «مثبت و آزادیبخش» دگرگون کردهاند.
3⃣ رورتی یک «نشانه» و «واحد پیشرفت» برای دستیابی به «فرهنگ تمام عیار حقوق بشری» را نیز ترسیم ساخته است. به روایت این نظریه پرداز عملگرا، «خودداری خانوادهها از مداخله در برنامه ازدواج فرزندانشان به لحاظ اینکه ازدواج آنان #همجنسگرایانه یا غیرهمجنسگرایانه است»، یکی از واحدهای پیشرفت باید شناخته شود.
4⃣ نتیجهی حضور بزرگترین فیلسوف معاصر آمریکا برای اصلاحطلبان آن بود که «پایهها و بنیادهای اخلاقی جامعهای شریف» از فلسفه حاصل نمیشود؛ بلکه نقش «فمینیستها» و «همجنسبازان» مهمتر است و «دموکراسی برای پا گرفتن نیازی به فیلسوفان ندارد.»
5⃣ دیویی با اعتقاد به «زیستشناسی داروینی» نظریهای نژادپرستانه ساخت و معتقد بود آمریکاییها به عنوان «آخرین محصول تطور و تکامل زیستی و فرهنگی نوع بشر» جهان آینده را شگفتزده خواهند ساخت.
6⃣ «امروزه برای استقرار #دموکراسی و تجربه کردن آن در ایران، نیازی به فلسفه نداریم.» با ارائه این نظریه، ریچارد رورتی بر همه کوششهای شبه معرفتی #اصلاحطلبان مهر باطل زد و مدل «اتکاء به سنت آمریکایی برای گذار به دموکراسی» را پیشنهاد داد.
🌐 البته بد نیست فرجام این نظریات را هم بشنوید:
7⃣ فرجام «آرمانشهر آمریکا» به آنجا رسید که پاییز 2005 (مهر 1384) ریچارد رورتی از «تراژدی غرب مدرن» سخن گفت؛ «فیلسوف امید» به «فیلسوف یأس» تبدیل گشت. او #اسلام_سیاسی را عامل افول آمریکا و «پایان پتانسیل غرب» میدانست و در فصلنامه دیسنت به صراحت نوشت که قرن آمریکا تمام شد!!
🔹 ادامه دارد...
📚 پیام فضلینژاد ، ارتش سری روشنفکران ، تهران: شرکت انتشارات کیهان.
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 http://yon.ir/1hi6P
🔸 هشتگ اصلی: #ارتش_سری_روشنفکران
فداییان بانوی دمشق
✡ اسلامستیزی عزتالله فولادوند هربار در شکلی ظهور میکرد؛ گاهی با دفاع از همجنسبازی، گاهی با تبیین
💠💠 دموکراتیزاسیون، همجنسبازی و حلقه پنجشنبهها (8)
✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت هجدهم)
🌐 فیلسوفان یهودی و مترجمان سکولار (3)
1⃣ #عزتالله_فولادوند که از سال 1383 به شکل منظم در روزنامه شرق (ارگان حزب کارگزاران) نوشتارهای #برنارد_لوئیس، تئوریسین برجستهی رژیم جعلی #اسرائیل و استاد شرقشناسی دانشگاه #تلآویو را علیه #اسلام_سیاسی به فارسی برمیگرداند، یک ماه قبل از انتخابات سوم تیر 1384 روشهای #کودتای_انتخاباتی در جوامع مسلمان مانند ایران را از منظر او شرح داد:
2⃣ متأسفانه در بسیاری از مواقع، #انتخابات در #جهان_اسلام بیش از آنکه راهی برای انتخاب حکومت باشد، تشریفاتی است نمادین به منظور تأیید انتخابی که قبلاً صورت گرفته است. «جوهرهی دموکراسی» #تغییر_حکومت به واسطه انتخابات و نه برعکس است. خاورمیانه و جهان اسلام پیشینهی مطلوبی در تجربه #دموکراسی نداشته و بایستی از #جهان_غرب درس بگیرند. مقصود من از #دموکراسی_لیبرال در درجه اول شیوهای برای گزیدن یا برکنار کردن حکومتها است… شاید بهترین قاعده سرانگشتی برای داوری درباره وجود دموکراسی، ضابطه #ساموئل_هانتینگتون باشد که میگوید کشوری دارای دموکراسی است که در آن دو تغییر پیاپی و مسالمتآمیز حکومت از طریق انتخابات آزاد صورت بگیرد.
3⃣ #اسلامستیزی فولادوند هربار در شکلی ظهور میکرد؛ یک بار با دفاع از #همجنسبازی، گاهی لابهلای تبیین فلسفههای ضدتوحیدی و اینبار هم در میزگردی با حضور داریوش شایگان و فرهاد خسروخاور.
4⃣ هر قدر که زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و وقت درخشش دوباره گفتمان اسلام ناب محمدی (ص) نزدیکتر میشد، لحن و ادبیات ضددینی فولادوند نیز بیشتر خود را نشان میداد.
5⃣ مجموعه فرهنگی هنری تهران [همان جایی که از سال 1379 سیامک پورزند (جاسوس دستگیر شدهی CIA در ایران) و شهلا لاهیجی (ناشر آثار جین شارپ) پروژههای خود را پیش میبردند] روز 20 خرداد 1384 از فولادوند به همراه داریوش شایگان و فرهاد خسروخاور خواست تا در همایش «ارزیابی انتقادی فرهنگ ایران زمین» شرکت کنند.
6⃣ فولادوند در این همایش سخنان حیرتانگیزی علیه تاریخ ایران و علمای برجسته اسلام گفت که البته با استقبال روزنامه ایران به عنوان ارگان #دولت_اصلاحات نیز مواجه گشت:
7⃣ وقتی به #فلسفه_اسلامی رجوع میکنیم و به دوران اوج و شکوفایی آن در زمان «فارابی» و «ابنسینا» نظر میکنیم، نکتهای توجه ما را جلب میکند. فلاسفه مسلمان در واقع «ارسطویی» بودند. از این رو ارسطو را «معلم اول» نامیدند. چنانچه ابنسینا او را «آموزگار حکما» نامیده است. اینان مطالبی را به ارسطو استناد میدادند که در آراء ارسطو یافت نمیشد. به بیان دیگر مطالب خود را در دهان ارسطو میگذاشتند! زیرا #فرهنگ_اسلامی آن زمان فرهنگی نبود که به «نوآوری» و «ابداع» روی خوش نشان دهد و عالِم کسی بود که میتوانست به خوبی نظرات پیشینیان را تکرار کند.
🔹 ادامه دارد...
📚 پیام فضلینژاد ، ارتش سری روشنفکران ، تهران: شرکت انتشارات کیهان، چاپ پنجم، ص202و203
📖 متن کامل مقاله به همراه اسناد و منابع:
👉 http://yon.ir/PvSrS
🔸 هشتگ اصلی: #ارتش_سری_روشنفکران