💠 #ویژه
از شهدای خانطومان بخوانیم!
🔖 #کاروان_عشق به حضرت زینب (س)
💠 #قسمت_سیزدهم
درعملیات و تهاجم سنگین دشمنان تکفیری به مواضع #خان_طومان در تاریخ های ۱۶و ۱۷اردیبهشت ۹۵ . مقاومت عاشورایی توسط رزمندگان #لشکر۲۵ درمقابل آنان صورت گرفت.
رزمندگان اسلام ضمن دفاع عاشورایی بصورت تاخیری موضع به موضع جابجا وعقب میامدن.
دشمن تکفیری باتمام توان ودیوانه وار فشار می آورد. نیروها هم به نبرد تن به تن مانع ازرسیدن دشمنان به اهدافشان میشدند.
برای کمک رسانی وپشتیبانی از نیروهای گردان های یاسر ومالک که درشهرک خان طومان بودند باید راه دسترسی باز شده ودر کنترل خودی قرار میگرفت.
لذا نیروهای احتیاط دراختیار یگان قرارگرفت.
هماهنگی های لازم با برادر #رحیم_کابلی که کارهای خط راانجام می داد انجام گرفت. برادر رحیم درسمت چپ و برادر #علی_عابدینی درسمت راست درحال مقابله بودند.
مقرر شده بود که برای اجرای عملیات بهم دست بدهند وبه مواضع دشمن هجوم ببرند. بابی سیم باهم هماهنگ شدند و منتظر دیدار واخرین هماهنگی ها.
برادر رحیم: علی علی / رحیم
برادر عابدینی: بگوشم بفرما
رحیم : علی جان کجایی؟
علی :نزدیک شما هستم. وچند دقیقه دیگر به شما ملحق میشم.
رحیم:علی جان بیا که باهم یک کار ویژه داریم.
علی: تاچند دقیقه دیگه پهلویت هستم
رحیم: یاعلی
چند دقیقه بعد بهم رسیدند وعاشقانه به صف دشمن زدند وبا هم به #شهادت رسیدند وعندربهم یرزقون گشتند .
#شهدای عزیز #خان_طومان
شهدشیرین شهادت برشما گوارا باد. 🌹
#راوی : #سردار_رستمیان
فرمانده عملیاتی لشکر ۲۵ کربلا
@fadayiane_banoye_damshgh
💠 #ویژه از شهدای خانطومان بخوانیم!
🔖 #کاروان_عشق به حضرت زینب (س)
💠 #قسمت_چهاردهم
پس از نبردهای ۲۰و ۲۱ فروردین ۹۵ در #خان_طومان حلب بود ؛
حمله دشمنان تکفیری سنگین بود ولی به لطف پروردگار عالم با رزم بی امان #مدافعان_حریم حرم وتحمیل تلفات وخسارات به آنان سپری شده بود.
جلسه ای درمقر تاکتیکی یگان تشکیل شد . نماینده ومشاور عالی فرماندهی نیروی #قدس درجلسه حضور یافت.
گزارش گیری محدود انجام گرفت.
تذکرات لازم جهت آمادگی بیشتر داده شد.
درجمع حاضرین #شهید_محمدتقی_سالخورده که فرمانده گردان #عمار بود پرواز کرده بود وجای خالیش کاملا مشهود بود.
سپس نماینده فرماندهی سپاه درسوریه سخنانی را از زبان فرماندهی دروصف حماسه سازی #لشکر۲۵ گفت واز جانفشانی شهدا وجانباران ورزمندگان لشکر قدردانی نمود.
آن حماسه مقاومت عاشورایی دراردوگاه خودی ودشمن زبانزد شده بود.
خودی ها به رزم لشکر۲۵ می بالیدند.
ودشمنان تکفیری لرزیدن که عاشقان عاشورایی حضرت زینب (س)چه ها خواهند کرد.
یادوخاطره شهدای این مرحله از مردان غیور #خان_طومان گرامی باد 🌹
#راوی : #سردار_رستمیان
فرمانده لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا
@fadayiane_banoye_damshgh
💠 #ویژه از شهدای خانطومان بخوانیم!
🔖 #کاروان_عشق به حضرت زینب (س)
💠 #قسمت_پانزدهم
یکی از روزهای حضورمان درخان طومان به اتفاق #شهید_رحیم_کابلی نشسته بودیم و در کنار هم ازخاطرات تلخ وشیرین سالهای #دفاع_مقدس میگفتیم.
یادوخاطره شهدای دفاع مقدس مارا برای رسیدن به مقام والای شهیدان تشنه تر میکرد.
آه از درون دل...
آه از فراق دوستان ...
آه از کم توفیقی...
آه از بی لیاقتی...
آه از عملکرد نامناسب...
آه از گرفتاریهای سازمانی وغیرسازمانی
و...... را بزبان میاوردیم وحسرت میخوردیم .
اخه من و شهید رحیم از سال۶۳ آشنایی ، برادر ، دوست و همسنگر بودیم و همنشینی های زیادی داشتیم. درخلوت ما در #خان_طومان پسرش علی آقا وارد شد. روبوسی ومصافحه و کمی صحبت کردیم.
بشوخی گفتم اقا رحیم صحنه عجیبی هست پدروپسر درکنار هم.
گفتم احساست چیه اقا رحیم؟
شهید رحیم که مجاهد میدانهای سخت بود.
بالبخندی ملیحانه گفت:
خداراشکر که هم خودم و هم پسر درخدمت انقلاب اسلامی هستیم.
ادامه داد بخدا آرزوی بزرگ #جهادیم این بود که یک روزی من وپسرم علی آقا باهم درصف جهاد باشیم.
الحمد الله امروزه آن آرزو جهادیم محقق شد دیگر خیالم جمع شد.
از خانواده وهمسرش خیلی تعریف میکرد که ازش ممنون هستم. از دختر ودامادش تعریف کرد و خدای مهربان راشاکر بود.
گفت: دیگه آماده و اماده ام.
فهمیدم که پایان راه شهید رحیم #کربلای_خان_طومان هست واو پرواز خواهد کرد و به آرزوی دیرینه اش خواهد رسید.
ازهم جداشدیم رحیم وپسرش بسمت شهر الحاضر رفتند وما با آه وناله های خود ماندیم.
روحش شاد وراهش پررهروباد.🌹
#راوی : #سردار_رستمیان
فرمانده عملیاتی لشکر ۲۵ کربلا
@fadayiane_banoye_damshgh