💠 معضل زبان مشترک (۱)
دربارۀ گفتگوی حجة الاسلام و المسلمین #علیدوست با دکتر عبدالکریم #سروش بسیار سخن میتوان گفت. از متن گفتگو و مطالب طرح شده در خلال آن (که البته عدم انسجامش باعث شده بیشتر شبیه دو سخنرانی مجزّا باشد تا یک صحبت دوطرفه) گرفته تا برخی حواشی همچون پراکندهگویی جناب آقای علیدوست و نپرداختن وی به مباحث ریشهای (طوری که مسیر بحث عمدتاً توسط سروش تعیین میشد) و همچنین خطابهخوانی سروش و خلط بحثهای گوناگون و بعضاً بیربط به یکدیگر و نیز اشتیاق شدید او به دیده شدن و مهم جلوه دادن خود که اصلاً یارای پنهان کردنش را نداشت.
از زمانی که قسمت اول این برنامه منتشر شد بنا داشتم چند خطی در موردش بنویسم اما فرصتی دست نداد. تا اینکه امروز به مصاحبهای از آقای دکتر عبدالله نصری با خبرگزاری «ایبنا» برخوردم. هرچند با ایشان آشنایی قبلی ندارم، اما نحوۀ نگرشش به مباحثی از قبیل گفتگوی مورد بحث را پسندیدم. به گمانم روی مهمترین نقطه در این زمینه دست گذارده.
محور تمام سخنان ایشان این نکته است که اساساً صحبت کردن در مورد #فقه و #شریعت چندین رتبه پس از مبانی کلامی و عقیدتی همچون توحید، صفات الهی، نبوت و جایگاه رسول (ص) و ـ به تبع ـ اوصیای پیامبر (ع) قرار دارد. مادام که انسان تکلیف خود را با این مقولات روشن نساخته منطقی نیست که به انتظار از دین یا گسترۀ شریعت بپردازد، چه رسد به اینکه از اموری همچون اعتبار منابع حدیثی شیعه یا میزان تورم فقه و اصول بحث کند! کسانی که گفتگوی علیدوست ـ سروش را نشنیدهاند ممکن است با خواندن این جملات تعجب کنند که مگر کسی هست که این ترتیب منطقیِ بدیهی را رعایت نکند؟! در کمال شگفتی باید بگویم: آری!
در مقابل ممکن است برخی بگویند: خب! دو سرِ گفتگوی مزبور مسلمان و شیعهاند و پیشفرض های کلامی مشترکی دارند. چه اشکالی دارد که بر پایۀ اعتقادات مشترک، مسائل روبنایی تر را به بوتۀ نقد و بررسی بگذارند؟ اینجاست که خواندن مصاحبۀ دکتر نصری مفید فایده است.
جدا از اینکه مسمّای لفظ مسلمان یا شیعه دقیقاً چیست (که در جای خود ثمرات مهمی دارد) ظاهراً جای تردید نیست که آنچه سروش اسلام میداند و به آن باور دارد فاصلهاش با تلقّی سنتی از اسلام چنان فاصلۀ مشرق و مغرب است. در واقع بیشتر مفاهیم بنیادین دینی از جمله: خدا، نبی، امام، شریعت، #اخلاق، #عقل و... از نگاه سروش و بسیاری از نو/دگراندیشان به اصطلاح دینی، با برداشت رایج از آن مفاهیم تنها در نام یکسانند و اصطلاحاً مشترک لفظی هستند. لذا هیچ زبان و ادبیات مشترکی میان طرفداران دو نگاه مذکور وجود ندارد.
بنابراین قضاوت من دربارۀ این گفتگو و هر مباحثۀ مشابه دیگری «لغویت محض» است؛ چیزی شبیه مناظرۀ یک مسیحی با یک مسلمان دربارۀ وجوب غسل تعمید یا تعداد رکعات نماز صبح!
در آخر تذکر این نکته هم بد نیست که مشکل ادبیات مشترک گریبانگر بسیاری از مبلغان دینی نیز هست. خواسته یا ناخواسته طرز تفکر مدرن در ذهن خیلی از مردم ما رسوخ کرده و تا اصلاح نشود پرسشهای زیادی هیچگاه میان عموم مردم پاسخ نخواهد گرفت.
#روشنفکری_دینی
#فائده
✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 معضل زبان مشترک (۲)
•بریدههایی از مصاحبۀ دکتر نصری | بخش اول
◾️شما با هر متنی بخواهید مواجه شوید سوالاتی را مطرح میکنید که مشکلی ندارد ولی بالاخره باید حقی برای متن قائل شوید که متن بگوید پاسخ این سوال شما را میدهم یا نمیدهم!
▫️نگاه کنید در ۴۰ سال اخیر که فرهنگستان علوم اسلامی میخواهد از متن، منابع دین و کتاب و سنت علوم گوناگون را استنباط کند، و نه تنها علوم انسانی بلکه علوم تجربی، ریاضیات، فیزیک اسلامی و غیراسلامی را، آیا دین پاسخگوی انتظارات آنها بود یا نبود؟ پس این نکته به صورت جدی مطرح است.
◾️ما سراغ دین میآئیم... از دین میخواهیم ببینیم دین را چگونه بفهمیم. ...قطعاً باید پیشفرضهای برون دینی داشته باشید، این پیشفرضها اهمیت دارد و کسی این مسئله را نفی نمیکند.
[اما] در [علم] #کلام ما به صورت عقلی لزوم بعثت #پیامبران را مطرح میکنیم. مبنای این بحث هم این است که صفت حکمت خداوند ایجاب میکند که بشر را هدایت بکند. تا اینجای بحث ما عقلی است. ...اما اگر بخواهیم دقیقاً این نکته را دریابیم که این #هدایت شامل چه اموری میشود و حتی اگر پیامبران برای هدایت آمدهاند و هدف بعثت آنها هدایت بشر بوده است، ابعاد این هدایت چگونه است و پیامبران برای هدایت خودشان روی چه اهداف اصلی و فرعی تاکید میکردند و اساساً هدف اصلی و شاخ و برگهای این هدایت چه بوده است، اینجاست که باز به خود دین نیاز پیدا میکنیم. ...اینکه صرفاً بتوانیم با کلام یک بحث عقلی کنیم، مسئله هدایت تمام نمیشود.
▫️باید محل نزاع را حل کنیم. اول #توحید را حل کنیم، بعد #نبوت را حل کنیم و بعد سراغ انتظار بشر از دین برویم! ما با توحید و نبوت شما مشکل داریم، تا برسد به دین! اساساً با آن مبنای دکتر سروش، دینی به این معنا باقی نمیماند که انتظار خود را از دین مشخص کنیم تا دیگر چه برسیم به مسئله #فقه، نسبت فقه و #اخلاق و نسبت فقه و #کلام! اصلاً از مبنا مشکل وجود دارد. چرا بحث را از میانه و کمر شروع میکنید؟ چرا بحث را از اساس شروع نمیکنید؟ در مبنا با اختلاف نظر مواجه هستیم.
◾️یک مطلب دیگر این است که برای فهم متن، بالاخره باید یک پیشفرضهای زبانی هم داشته باشم. باید یک تئوری #زبانشناسی و یک #فلسفۀ_زبان داشته باشم و بدون آن، فهم متن امکانپذیر نیست. اتفاقاً علم #اصول ما نیز برای فهم متن بوده است. یک بخشی از علم اصول که بحث الفاظ است، بحثهای زبانشناسی متن است که کاملاً بحث بروندینی است. بنابراین دینشناسی کار سادهای نیست. این نکتهای است که باید بدان توجه داشت.
◾️آقای سروش چه تلقیای از عبادت در دین دارد که این گونه عبادات دینی را تحقیر میکند؟ زمانی بود که ایشان بخش معاملات یعنی بخش احکام اجتماعی اسلام را زیر سوال میبرد ولی به عبادات آن پایبند بود. الان از صحبتهای اخیر ایشان برمیآید که عبادات را هم تحقیر میکند. البته این تالی فاسد همان تلقیای است که از خدا در ذهن ایشان وجود دارد و تالی همان ایده از انسان مدرن است که در ذهن ایشان شکل گرفته و آن انسان مدرن باید انتظارات خود را بر دین تکلیف کند که چه کار کند و چه کار نکند. این ذهنیت قطعاً به اینجا ختم میشود که عبادات را هم زیر سوال ببرند.
#روشنفکری_دینی
#فائده
✒️📚 @Faede_v_Borhan