eitaa logo
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
152 دنبال‌کننده
72 عکس
12 ویدیو
12 فایل
«به صفّ النعال فقیهان نشینم» 📚✒️یادداشت‌های سیدمحمد احمدی @SMohammad_Ahmadi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 اطلاقات زنانه /۱ •نقدی بر برخی استدلالات نوین در مسائل فقهی بانوان ۱. (= برداشت ها و پیش‌زمینه ها) متشرعه و کسانی که در یک فضای تشریعی خاص زیست می‌کنند، در دو کارکردِ اساسی دارد: ▪️الف. گاه خود دلیلی مستقل برای یک حکم شرعی قلمداد می‌شود (تحت شرایط خاصی که در علم مورد بحث قرار گرفته). ▪️ب. گاه به مثابه یک قرینه لبّیه متصله به کار گرفته می‌شود، به این معنا که امام (ع) سخن خود را مبتنی بر آن ارتکاز القاء می‌فرمایند. به تعبیر ساده‌تر امام (ع) وجود آن ارتکاز و پیش‌زمینه فکری در مخاطبان خود را به کمک گرفته و سخن خود را طوری تنظیم می‌نمایند که در کنار آن ارتکاز، درست فهم می‌شود و در یک جمله: روی آن ارتکاز و پیش زمینه حساب باز می‌فرمایند. بنابراین یکی از ملزوماتِ یک استنباط دقیق و صناعی از نصوص دینی این است که موجود در عصر صدور نص را بررسی نموده و در سایه آن ارتکازات به فهم و تحلیل نصّ بپردازیم. نادیده گرفتن ارتکازات یکی از خطاهای بزرگ و رهزن در تلقّی صحیح مفاد نصوص است. ۲. اگر احتمال بدهیم خطابی از خطابات شرعیه محفوف به قرینه متصله بوده و به ما واصل نشده است، مشهور فرموده‌اند: اصل عدم قرینه جاری شده و این احتمال را نفی میکند و فقیه می‌بایست بنا بگذارد بر اینکه آن خطاب (مثلاً روایت) بدون قرینه متصله غیرواصله صادر شده است. ❓در اینکه مدرک و مأخذ این «اصالة عدم القرینة المتصلة» چیست و از کجا آمده اختلاف شده است. 🔎 مرحوم آیةالله‌العظمی سید محمدباقر (قده) به درستی معتقد است که مأخذ این همانا تعهد راوی است به اینکه قرائن متصله‌ای که در فهم کلام امام (ع) تأثیر دارد را نقل نماید. در واقع اگر راوی عامدانه قرائن دخیل در فهم سخن شارع را حذف کند بر خلاف مقتضای وثاقتش رفتار کرده، همچنانکه حذف غیرعمدی آن قرائن نیز منافی با ضابط بودن راوی است. (مثلاً نک. بحوث۴: ۲۷۰) ۳. از جمله فروعی که بر این نظریه‌ (قده) مترتب می‌شود اینکه: چنانچه احتمال بدهیم خطاب شرعی مقرون به قرینه‌ای از جنس ارتکازات بوده است، دیگر نمی‌توان بنا بر عدم آن قرینه گذاشت، به خلاف جایی که آن قرینه‌ی متصله مثلاً لفظی باشد. 🔰دلیل این تفصیل آن است که در قرائن ارتکازیه راوی گاه اصلاً متوجه قرینه‌ی ارتکازیه نمی‌شود زیرا خصوصیت ارتکاز این است که در پسِ ذهن قرار دارد و هرچند تأثیر خود را بر ادراکات و تلقّی صاحبش می‌گذارد اما خود را غالباً مخفی نگاه می‌دارد. به علاوه، حتّی اگر راوی به آن قرینه‌ی ارتکازیه ملتفت باشد، ممکن است لزومی نبیند به آن تصریح کند زیرا ارتکاز، امری عمومی است که گفتنش از قبیل توضیح واضحات است و ای بسا راوی توجه ندارد که این ارتکازِ ناگفته و نانوشته ممکن است در قرون بعدی کمرنگ یا به کلّی زائل گردد. 🔺بر این اساس، علاوه بر لزوم توجه به ارتکازاتِ موجود در عصر نصوص (که در بند یکم اشاره شد)، فقیه می‌بایست به «احتمال ارتکاز» نیز توجه داشته باشد و آن را در فرآیند استنباط از خطاب شرعی اعمال نماید. ◽️ ادامه دارد... ✒️📚 @Faede_v_Borhan