eitaa logo
اسماعیل فخریان
11.4هزار دنبال‌کننده
723 عکس
391 ویدیو
47 فایل
مدیر: @im_enqelabi
مشاهده در ایتا
دانلود
مشغول کردن ایران دشمنِ از همیشه ضعیف‌تر که دارد نفَس‌های آخر خود را می‌کشد تمرکزش بر جنگ شناختی و به جان هم انداختن مردم است. دشمن از عمق راهبردی ایران، جانش به لب رسیده. او می‌داند که اگر ایران بی‌دغدغه و آزاد باشد، دنیا را فتح می‌کند، آمریکا را غرق می‌کند، اسرائیل را محو می‌کند. پس عاقلانه‌ترین کار برای او، مشغول کردن ایران به خودش هست. او بایستی دم به دم برای ایران مسأله بسازد. مسائل فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی. با ارز و سکه بازی می‌کند، مسالۀ درمانگاه قم را بزرگ و بزرگ می‌کند، به شخصیتی همچون آقای صدیقی تهمت زمین‌خواری می‌زند، به طرز شگفت‌آوری طرفدار امیرالمومنین علیه‌السلام می‌شود و پناهیان - این عالم انقلابی - را می‌زند. سفارت ایران در سوریه را موشک‌باران می‌کند، وقایع تروریستی در سیستان و بلوچستان و سایر نقاط راه می‌اندازد، داعشی به ایران می‌فرستد، در مورد یکی از بهترین رئیس‌جمهورهای کشور مدام شایعه‌سازی و توهین می‌سازد، به آتش ناامیدی مردم از آینده و مسئولین می‌دمد و... چرا؟ چرا دشمن دست از سر ایران برنمی‌دارد؟ چون با یک ابرقدرتی به ‌نام ایران طرف است. چون با ایرانِ انقلابیِ فعال روبروست. چون ایران امروز وزنۀ بین‌المللی است. چون ایران راه ۱۰۰ ساله را ۴۰ ساله رفته. چون ایران توان تمدن‌سازی دارد. چون ایران از پا نمی‌ایستد. چون ایران خسته نمی‌شود. چون ایران «مردم» را دارد. چون ایران آیت‌الله خامنه‌ای را دارد. ایران با این خصوصیات، خار چشم نظام سلطه است. ایرانِ ما خواب را از چشمان قلدرهای عالم گرفته، بیچاره‌شان کرده. خب طبیعی است که هرچه در چنته دارند را بایستی رو کنند. طبیعی است که از سر استیصال هرچه می‌توانند، بکنند. در این میان اما ما چه می‌کنیم؟ ما هم به دنبال هر مسألۀ مسخره و‌ مضحکی که او می‌سازد، می‌دویم؟ به آنچه او می‌خواهد مشغول می‌شویم؟ آنچه او می‌خواهد را می‌گوییم؟ مسألۀ دست‌ساز او، مسألۀ ما می‌شود؟ یا نه ما تحلیل خودمان را داریم. ما دشمن‌شناسیم. ما مسائل خودمان را داریم. ما با او و برای او نیستیم. ما با خودمان و برای خودمان هستیم. ما با پای دشمن راه نمی‌رویم. ما در زمین او نیستیم. ما هیچ مخرج مشترکی با او نداریم. ما حتی حرف حق‌مان اگر به‌نفع او باشد را نخواهیم گفت. ما کدامیم؟ @fakhrian_ir
اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی مَا هَدَانَا وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَی مَا أَوْلانَا. عید فطر بر همه مبارک. ان‌شاءالله بتوانیم آثار و برکات ماه رمضان را تا ماه رمضان سال بعد نگه داریم. خدایا ما را در حصن حصین خودت حفظ فرما.
اسماعیل فخریان
ان‌شاءالله بزودی پیرامون مشارکت جدی مردم در اقتصاد و چالش تحمیلی حجاب صحبت خواهیم کرد.
چالش‌های تحمیلی بزرگ‌ترین چالشِ انقلاب‌ها آنهاست که بر آن تحمیل می‌شود. آنها که آن انقلاب، نانشان، آبشان، رفاه‌شان، غارت‌کردنشان، بردنشان، خوردنشان را قطع کرده، چالش‌آفرین‌اند. آنقدر بلا سر آن انقلاب در می‌آورند که پدرش درآید و به غلط کردن بیفتد. در این میان اگر عوامل قدرت در آن کشورِ انقلابی جمع باشد، چالش‌ها یکی یکی خنثی می‌شوند. ایرانِ انقلابی را ببینید! از روزی که آمریکا و اذنابش را از کشور بیرون کرد، از روزی که دست آمریکا را از منابع و منافع این ملت برید، چالش‌آفرینی او هم شروع شد. اول انقلاب، با ترورهای وحشیانه، بعد از مدتی با تحمیل جنگ بین‌المللی، بعد با شبیخون فرهنگی، بعد با جنگ سیاسی و اقتصادی، بعد با جنگ ترکیبی و با تمرکز بر اقتصاد و معیشت مردم، بعد با جنگ ترکیبی و با تحمیل چالش تحریف. هر روز به شکلی برای این ملت مظلوم یک جور چالش درست کردند. هر کدام از این چالش‌ها، پادزهر مناسب خود را می‌طلبد. ترورها را یک جور بایستی خنثی کرد، جنگ نظامی را جور دیگر، جنگ فرهنگی را با برنامه و ابزار و مدل مناسب خودش و... بحمدالله تاکنون این کشور از پس چالش‌های تحمیلی - علی رغم همۀ مشکلات و سختی‌ها - برآمده. مثلاً آنگاه که چالش تحمیلی اقتصاد و معیشت رو شد، آنتی چالش آن شد: «اقتصاد مقاومتی». شد: سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی. شد: اصلاح الگوی مصرف. شد سند چشم‌انداز ۲۰ ساله. شد: اسناد برنامه‌های ۵ ساله. شد: توجه به تولید داخل. شد: توجه به دانش‌بنیان‌ها. شد: حمایت از کالا و کارگر ایرانی. شد: مشارکت مردم در اقتصاد و تولید. کما اینکه پادزهر تحریف هم شد: جهاد تبیین. و اما چالش تحمیلی حجاب. این چالش، چند وجهی است. هم شرعی است، هم حقوقی است، هم فرهنگی است، هم سیاسی است، هم اقتصادی است و هم امنیتی. خب پادزهر این چالش چگونه بایستی باشد؟ آیا می‌توان یک مسالۀ چند وجهی را صرفاً تک وجهی حل کرد؟ خیر. بایستی از وجوه مختلف وارد شد. بایستی مسئولین هر بخش از این چند وجه، مسئولیت خود را بپذیرند و انجام دهند. من معتقدم مسالۀ حجاب نیاز به پرداخت خیلی بیشتری دارد. باید ابعاد مختلف آن روشن شود، بایستی آن را خودی حل کرد. تمرکز بر یک وجه از حجاب و حل آن از طریق همان یک وجه، خطای راهبردی است. حل مسألۀ حجاب، نه صرفاً با ولاء طرفینی و عرضی و امر به معروف مردمی است و نه صرفا با برخورد پلیسی. هر کدام از این دو، یک بخش کار هستند. بخش‌های دیگر و مسئولین آن هم بایستی دیده شوند. بایستی همزمان در تمام ابعاد کار کرد. البته نباید از رسانه و هنر در مبارزه با این چالش تحمیلی غافل شد. @fakhrian_ir
Reza Narimani - Boland Shod Alamdar (128).mp3
7.34M
بلندشو علمدار، علم رو بلند کن به یاد حاج‌قاسم عزیز @fakhrian_ir
عقلانیت ستودنی عقلانیت شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه در تغییر ندادن زمان امامت جمعۀ تهران و حضور آقای صدیقی در جایگاه امامت جمعۀ امروز بسیار ستودنی است. عذرخواهی مجدد ایشان هم نشان از تقوا و اخلاق‌مداری است. هرگونه تغییر در برنامه‌های جاری آقای صدیقی گمانۀ تأیید مجرم بودن ایشان را بالا می‌برد. وظیفۀ دستگاه قضا بررسی و بعد پیگیری و بعد اقدام قضایی است که بایستی به درستی انجام و به مردم اطلاع داده شود. آنانکه به اسم عدالت‌خواهی و محافظت از بیت‌المال در جایگاه قاضی نشستند و قبل از روشن شدن مساله، حکم کردند، یا طعنه زدند، یا تهمت زدند و یا... آنها «عادل» نیستند. یعنی شهادت‌شان در محکمه مورد قبول نیست. یعنی نبایستی پشت سرشان نماز خواند. یعنی مورد اطمینان نیستند. یعنی انقلابی نیستند. یعنی حتی عدالت‌خواه هم نیستند. عدالت‌خواهی اگر با عقلانیت و معنویت همراه نباشد، عدالت‌بازی است. بعضی‌ها دانسته یا نادانسته مریض‌اند. از بازی کردن با همه‌چیز خوششان می‌آید. با «عدالت» هم بازی می‌کنند. پایش بیفتد با بالاتر از عدالت هم بازی می‌کنند. هر مزخرفی را می‌گویند اما با عنوان زیبا و جذاب «عدالت‌خواهی». بعضی از اینها آنقدر نادان‌اند که حتی رهبری را هم یا «عدالت‌خواه» نمی‌دانند یا «عدالت‌خواه رقیق و ضعیف» می‌دانند. می‌گویند با گذشت زمان رهبری هم «نو محافظه‌کار» شده. دیدید که در دیدار چند روز پیش رهبری با دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی همین مسأله مطرح شد و رهبری پاسخ فرمود که من عدالت‌خواه‌تر شدم و تأکیدم بر عدالت و عدالت‌خواهی بیشتر شده. مگر می‌توان از مسألۀ عدالت منصرف شد؟ مگر می‌توان چشم را بر عدالت بست؟ سال‌ها قبل فرمود انقلاب اسلامی منهای عدالت اجتماعی هیچ حرفی برای گفتن ندارد. حالا این شخص می‌تواند محافظه‌کار شود؟! خودشان تغییر کرده‌اند، خودشان بی‌عرضه‌اند، خودشان یک قدم عملی به نفع عدالت برنداشته‌اند حالا گمان محافظه‌کار شدن در مورد رهبر می‌برند. بارها گفته‌ایم عدالت‌خواهی را در عدالت‌گستری ببینید. آنکه در حوزه گسترش عدالت پیاده است، حق ندارد اسم عدالت را بر زبان بیاورد. تمام. @fakhrian_ir
هدایت شده از نوشته‌های انقلابی
به نام خالقِ هنر و انقلاب 🔖هنرِ انقلاب اسلامی ۱. روز ۲۰ فروردین به نام هنر انقلاب اسلامی و شهید سید مرتضی آوینی مُزیّن شده است. اگر این دو نام به هم گره‌ خورده‌اند، به این معناست که سید مرتضی الگوی هنر انقلاب اسلامی است. اما سوال اینجا مطرح می‌شود؛ چرا سید مرتضی باید الگو باشد؟ بیایید حداقل با چند جمله در افکار او غوطه‌ور شویم: «ضحاک‌بنِ‌عبداللهِ‌ مشرقی» را كه می‌شناسی! عصرِ عاشورا از جبهۀ حق گریخت؛ بعد از آن‌كه صبح تا شام را در ركابِ امام شمشیــر زده بود. خوفْ، فرزند شک است و شک زاییدۀ شِرک. و این هرسه، خوف و شک و شِرک، راهزنانِ طـــریقِ حق‌اند... كه اگر با مرگ اُنس نگیری، خوفْ، راهِ تو را خواهد زد و امام را در صحرایِ بَلا رها خواهی كرد». «سربازان امام زمان از هیچ‌چیز جز گناهان خویش نمی‌ترسند!». «کسانی به امام زمانشان خواهند رسید که اهل سرعت باشند و اِلّا تاریخ کربلا نشان داده که قافله حسینی مُعَطّل کسی نمی‌ماند». «یاران شتاب کنید... گویند قافله‌ای در راه است که گناهکاران را در آن راهی نیست، آری گناهکاران را راهی نیست، اما پشیمانان را می‌پذیرند.» و یا کتاب‌هایش، مانند «کتاب‌های توسعه و مبانی تمدن غرب، انفطار صورت، حلزون‌های خانه به دوش، فردایی دیگر، رستاخیز جان و فتح خون » و... ۲. این روایت را هم بخوانید؛ [مسؤول دفتر مقام معظم رهبری وقتی در مراسم تشیع شهید آوینی حاضر شدند، به من فرمودند: «تدارک ببینید، آقا هم قرار است در تشییع شرکت کنند». گفتم: «چرا از قبل نگفتید که ما آمادگی داشته باشیم؟» گفتند: «ساعت ۸:۳۰ صبح آقا زنگ زدند و پرسیدند شما نرفتید مراسم تشییع؟ گفتیم، داریم می‌رویم؛ فرمودند: مراسم تشییع در حوزه‌ی هنری است؟ گفتیم: بله. فرمودند: من دلم گرفته، دلم غم دارد؛ می‌خواهم بیایم تشیع پیکر پاک شهید آوینی». (راز خون صفحه ۳۰) ] و ناگهان! تشییع‌کنندگان می‌بینند امام جامعه بر پیکر « این معجزه‌ی انقلاب اسلامی در زمینه‌ی هنر الهی» حاضر شدند. بله سید مرتضی باید رهبر فکری جامعه‌ی هنری را به عهده بگیرد و چه کسی بهتر از او که «از یک راه طی شده» سخن می‌گوید، او که از عمق وجود، در دفاع از انقلاب اسلامی و آرمان‌هایش و در حمایت از امامین انقلاب ایستاد آن هم در دورانی که پس از دفاع مقدس، برخی از مسئولان رو به تجملات آورده و عده‌ای عکس شهدا را از در و دیوار شهر حذف می‌کردند، فضای سبک فیلم‌سازی به ناکجاآباد روانه شده بود و عدالت زیر چرخ‌های توسعه در حال له شدن بود؛ دچار هیچ‌گونه ترس و خودباختگی و رودربایستی نشد، مقاومت کرد و بر مبانی انقلاب اسلامی محکم ایستاد و هزینه این ایستادن را هم روزبه‌روز به روزنامه‌های باصطلاح انقلابی وقت پرداخت! چیزی که امروز خیلی از مؤمنان به انقلاب و نظام در میانه بمباران تبلیغاتی دشمن و فضاسازی‌های گسترده رسانه‌ای به آن احتیاج دارند. ۳. آیا چنین انسان فرهیخته‌ای که صاحب فکر، جهان‌بینی و نظریه‌ است و به عنوان نقاد فلسفه‌ی غرب و بحث‌های تمدنی شناخته شده، نمی‌تواند به‌عنوان الگو معرفی شود؟ امام خامنه‌ای در دیدار دانشجویان و معلمان در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ می‌فرمایند: «ما برای تربیت نسل جوان منطبق بر اهداف و آرمان‌ها و جهت‌گیری‌های نظام اسلامی دچار فقرِ الگو نیستیم که سراغ فلان شخصیت تاریخی بیگانه برویم، بلکه الگو‌های بزرگی همچون شهدای هسته‌ای، شهید چمران، شهید آوینی و شهید حججی داریم که با احساس مسئولیت و با قدرت و عزت و برای افتخار و سربلندی ملت، در مقابل دشمن ایستادند.» بله سید مرتضی آوینی با تمام وجود در راه اهداف نظام مقدس قدم برداشت و سرانجام در ۲۰ فروردین ۱۳۷۲در رمل‌های فکه، به مقام رفیع شهادت دست پیدا کرد. ✍خالقی @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸پپسی یا کوکاکولا؟ فیل یا الاغ؟ آبی یا قرمز؟ 📺 قسمت مستند کوتاه و دیدنی «مکث» https://ble.ir/max_ir https://eitaa.com/max_ir مکث | میان واقعیت و حقیقت
موضوع ۵ جلسه سخنرانی‌ حجة‌الاسلام فخریان که در ایام قدر ایراد کردند، «ما و توحید در قرآن» بود. ابتدا ایشان تعریف جامعی از توحید ارائه دادند. توضیح دادند که توحید صرفاً یک اعتقاد نیست، بلکه یک بستۀ جامع است که از اعتقاد و عمل تشکیل شده و در نهایت آوردۀ توحید یک «سبک زندگی» است. در ادامه گفتند: رشد انسان‌ها در گرو آن سبک زندگی توحیدی است و مهم‌ترین شاخص سبک زندگی توحید، «حیات جمعی است». حیات جمعی از مؤثرترین عوامل رشد دینی انسان‌هاست. بعد به آثار و برکات حیات جمعی و چگونگی دست‌یابی به این حیات پرداختند. در ادامه، صوت کامل این جلسات تقدیم شما می‌گردد. امید است که مفید و مقبول افتد. ✍مدیر کانال @fakhrian_ir
سخنرانی.mp3
44.3M
🎙سخنران: حجت الاسلام والمسلمین فخریان ما و توحید در قرآن بستۀ جامع توحید سبک زندگی توحیدی حیات جمعی و تشکیلاتی 📅جمعه ۱۰ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ ۱۸ رمضان‌المبارک ۱۴۴۵ 🕌هیئت منتظران ظهور(نیشابور) ـــــــــــــــــــــــ @fakhrian_ir @montazeranzohor_n
الله اکبر ان وعدالله صدق
این موشک‌ها و پهپادها نه تنها غرور ملی را زنده کرد که دل‌ صدها میلیون انسان آزاده و ضد ظلم و ضد استکبار در جهان را شاد کرد. این شلیک‌ها را در نظم نوین آیندۀ جهان، تحلیل کنید. هیمنۀ پوشالی اسرائیل و غرب به کلی از بین رفت. اسرائیل «یکی بزنید ده‌تا می‌خورید» را امشب به چشم دید.
شهداءالقدس شهید زاهدی و شهدای همراهش را به‌حق بایستی شهداءالقدس نامید. خون مظلوم آن‌ها بود که این موشک‌ها را روانۀ اسرائیل غاصب کرد. اسرائیل در خون این شهدای عزیز غرق خواهد شد. بی‌شک یاد این شهدای عزیز هیچ‌گاه از خاطر آزادی‌خواهان جهان پاک نخواهد شد. در آینده، قدس شریف آزادی‌اش را مدیون تمام شهدای جهان اسلام، خصوصاً شهدای مظلوم کنسولگری ایران خواهد بود. @fakhrian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب در غزه کودکی شهید نمی‌شود... 🎥 یکی از ساکنان غزه می‌گوید امشب بعد از ۱۹۰ شب، جنگنده‌ای بالای نوار غزه نیست.
باید مراقب بود از فردا، خناسان بزدل، مردم را از سپاه موهوم یزید نترسانند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روی قبرم بنویسید: اینجا مدفن کسی است که می‌خواست اسرائیل را نابود کند... حسن آقا تهرانی مقدم پدر موشکی ایران @fakhrian_ir
هنرِ روح‌الله یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های قدرت و ایجاد امنیت، «توان بازدارندگی» است. کشوری که این توان را ندارد، روز به روز سطح امنیت داخلی و خارجی‌اش کاهش می‌یابد. مکرر تحقیر می‌شود، لاجرم روزی هم گوش به فرمان قدرتمندان زورگو خواهد شد. تاریخ معاصر را ببینید! جز توان بالای بازدارندگی هیچ عامل دیگری نمی‌تواند غارت‌گران، زورگوها، سلطه‌جوها و استعمارگران را سر جایشان بنشاند. هند را ۱۵۰ سال غارت کردند، الجزایر را حدود ۷۰ سال، عراق و افغانستان را نزدیک به ۲ دهه. سوریه را که از اساس ویران کردند! چرا؟ چون توان بازدارندگی، توان مقابلۀ محکم در این کشورها نبود. همین ایران خودمان را ببینید. سال‌ها محل جولان و غارت و لشگرکشی پرتغال، بریتانیا، شوروی و آمریکا بوده است. چرا؟ چون نه رضاخان بی‌عرضه و نه پسرش، هیچ‌کدام توان مقابله با خارجی‌ها را نداشتند که بدتر، اصلاً این خانواده را خارجی‌ها بر سر کار آوردند و بر ملت تحمیل کردند. یک خانوادۀ ندید پدید و بی‌فرهنگ. انقلاب که شد، با خودش هزاران برکت را برای ملت آورد، یکی از مهم‌ترین‌هایش، «ما می‌توانیم» بود. ما می‌توانیم مستقل باشیم. ما می‌توانیم آزاد باشیم. ما می‌توانیم آباد باشیم. ما می‌توانیم قوی باشیم. ما می‌توانیم ایران را از ذلتِ وابستگی نجات دهیم. ما می‌توانیم نیازهایمان را خودمان تأمین کنیم. ما می‌توانیم مقاومت کنیم. ما می‌توانیم بهترین قوای نظامی و انتظامی را داشته باشیم. ما می‌توانیم بهترین سلاح‌ها را داشته باشیم. این «ما می‌توانیم» که امام با تمام هنرمندی‌اش به ملت تزریق کرد، کار خودش را کرد. از ایرانِ ضعیف وابستۀ غارت‌بشو، ایران عزیزِ قویِ اثرگذار در منطقه و جهان ساخت. این مسیرِ صعودِ ۴۵ سالۀ ماست. آن شعار و حرکت بعد از آن، توان بازدارندگی ایران را به سطوح بسیار بالایی افزایش داد، به‌طوری که امنیت در ایران مثال زدنی شد. در چندسال اخیر، ضرورت دیده شدن این توان در یک میدان واقعی و نه ماکت، دوچندان شد. غلط راهبردی اسرائیل در حمله به کنسولگری ایران در سوریه، زمینۀ بروز این توان را فراهم کرد. با حملۀ بی‌نظیر بامداد ۲۶ فروردین، چشم جهان به موشک‌ها و پهپادهایی که آسمان را در می‌نوردید تا قلب نظامی رژیم جعلی و غاصب و سفاک اسرائیل را پاره کند، دوخته شد. حالا دیگر راه موشک‌ها به اسرائیل باز شد. حالا دیگر دستِ توهمِ گنبد آهنین برای همه رو شد. با این حمله، اسرائیل از همیشه بیشتر تحقیر، و از همیشه بیشتر ضعیف شد. اثر روانی و رسانه‌ای حملۀ گستردۀ ایران به قلب نظامی اسرائیل، بیشتر از سایر جوانب بود. این حمله امنیت اسرائیل را کاهش و امنیت ایران را افزایش داد. اگر این حمله صورت نمی‌گرفت، اسرائیل پرروتر از گذشته و وقیحانه به کشتارهایش نسبت به نیروهای ایرانی ادامه می‌داد. حملۀ ۲۶ فروردین هیچ‌گاه از خاطر اشغالگران فلسطین مظلوم محو نخواهد شد. @fakhrian_ir
خاورمیانه نه، غرب آسیا پایان یک دوران سال‌ها پیش(نوامبر / دسامبر ۲۰۰۶) ریچارد ان. هاس که از ژوئن سال ۲۰۰۳ تا ژوئن سال ۲۰۲۳ در سمت رئیس شورای روابط خارجی آمریکا بوده‌است و پیش از آن مدیر برنامه‌ریزی سیاست وزارت امور خارجه ایالات متحده و مشاور نزدیک کالین پاول وزیر امور خارجه در دولت جورج دبلیو بوش بود، مقاله‌ای را با موضوع خاورمیانۀ جدید غیرآمریکایی منتشر کرد که در ادامه بخشی از آن را می‌خوانید: «پايان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهير شوروي، آغاز دورانی جديد در تاريخ منطقه بود كه طي اين دوران ايالات متحده نفوذ و آزادی عمل بي‌سابقه‌ای در منطقه داشت. طرح‌های غالب در اين دوران سراسر آمريكايی عبارت بودند از عمليات‌های آزادسازی تحت هدايت و رهبري ايالات متحده، استقرار بلند مدت نيروهاي زمينی و هوايی ايالات متحده در شبه جزيره عرب، و يك ديپلماسی فعال در تلاش براي حل منازعه اعراب و اسرائيل، يك بار براي هميشه. اما آنچه اين دوره را پس از كمتر از دو دهه به پايان رسانده، مجموعه‌اي از عوامل - برخي، ساختاري، و برخي، حاصل عمل بازيگران - است. قابل توجه‌ترين و مهمترين عامل، تصميم دولت بوش براي حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ و عمليات نظامي تحت هدايت آمريكا و البته اشغال اين كشور به دنبال عمليات مذكور مي‌باشد. يكي از مهمترين خسارت‌هاي اين جنگ، از دست رفتن عراق تحت تسلط اهل تسنن بود، عراقي كه به اندازه كافي توانايي و انگيزه داشت تا در مقابل ايران شيعي، ايجاد موازنه كند. تنش‌ها و درگيرهاي شيعه و سني كه مدتها ساكت شده بود، اكنون در عراق و البته در سراسر منطقه دوباره به سطح بیاید. تروريست‌ها اكنون پايگاه مناسبي را در عراق بدست آورده و در اين كشور دست به توسعه مجموعه جديدي از فنون تروريستي زده‌اند و البته اين فنون از همين نقطه به ديگر كشورها نيز صادر مي‌شود. اما با این حمله به عراق، در بيشتر منطقه خاورميانه اكنون دموكراسي با فقدان نظم عمومي و پايان برتري اهل تسنن گره خورده است. احساسات ضد آمريكايي هنوز به شكل قابل توجهي در حال تقويت شدن است. و در نهايت بدليل ضعف‌هاي عمده موجود در ارتش ايالات متحده و همچنين شكست‌هايي كه در عمليات عراق متحمل شد، اين جنگ، نفوذ و نيروي ايالات متحده را در سراسر جهان كاهش داده است كه در اين ميان نبايد مشغوليت بخش عظيمي از ارتش آمريكا در اين درگيري را از ياد برد. يكي از طعنه‌هاي تاريخ اين است كه اولين جنگ با عراق - يك جنگ ضروري و فوري - نشان دهنده آغاز دوران آمريكايي خاورميانه بود و جنگ دوم عراق - يك جنگ انتخابي و البته غيرضروري- نيز پايان اين دوران را تسريع كرده است. عوامل ديگري نيز در اين ميان دخيل بوده‌اند. يكي از اين عوامل، فروپاشي و شكست فرآيند صلح خاورميانه است. ايالات متحده از نظر سنتي همواره از يك ظرفيت و استعداد بي‌نظير، با كار كردن هم با اعراب و هم با اسرائيلي‌ها، سود برده است. اما محدوديت‌هاي ظرفيت مذكور در جريان مذاكرات «كمپ ديويد» در سال ۲۰۰۰ خودنمايي كردند. از آن هنگام تاكنون عواملي مثل ضعف و بي‌لياقتي جانشينان «ياسر عرفات»، خيزش جنبش «حماس» و اتخاذ يك سياست يكجانبه گرايانه از سوي اسرائيل، همگي به شكست اين فرآيند و به حاشيه رانده شدن ايالات متحده كمك كرده‌اند، ضمن اينكه عدم تمايل دولت كنوني بوش براي اتخاذ يك ديپلماسي فعال در اين زمينه، اين سير نزولي را تقويت نموده است. عامل ديگري كه به پايان دوران آمريكايي خاورميانه كمك كرده است، عبارت است از شكست رژيم‌هاي سنتي عرب در رويارويي با جاذبه فوق‌العاده تفكرات اسلامي افراطي[!] در مواجهه با يك انتخاب ميان رهبران سياسي فاسد و دور از دسترس از يك سو، و رهبران مذهبي نيرومند و با نفوذ، بسياري از مردم منطقه دسته دوم را برگزيده‌اند. واقعه ۱۱ سپتامبر رهبران ايالات متحده را به اين سمت سوق داد كه ميان جوامع بسته و رشد راديكاليسم، ارتباط برقرار كنند. اما نتيجه اين تفكر در ميان مقامات آمريكايي - اغلب يك فشار عجولانه بر دولتهاي منطقه براي برگزاري انتخابات بدون ملاحظه و توجه به زمينه‌ها و متن سياسي و اجتماعي جوامع - ايجاد فرصت‌ها و فضاهاي بيشتر و بهتر براي تروريست‌ها و حاميان آنها به منظور پيشبرد طرح‌ها و ارتقاء توان عملياتي‌شان بوده است. @fakhrian_ir
خاورمیانه نه، غرب آسیا پایان یک دوران و در نهايت، فرآيند جهاني‌سازي كليت منطقه را دستخوش تغيير و تحول كرده است. بدست آوردن پول، سلاح، ايده‌هاي جديد، و البته طرفدار و نيروي انساني مورد نياز براي افراطيون[!] اسلامي، اكنون به كاري نه چندان دشوار تبديل شده است. رشد قارچ گونه رسانه‌ها و مطبوعات جديد، و بخصوص شبكه‌هاي تلويزيوني ماهواره‌اي، جهان عرب را به يك «دهكده منطقه‌اي» كاملاً سياسي تبديل كرده است. در واقع نمايش بيشتر فيلم‌ها و گزارش‌هاي خبري از اين شبكه¬ها- صحنه‌هايي از خشونت و تخريب و كشتار در عراق؛ تصاوير بد رفتاري با زندانيان عراقي و مسلمان؛ رنج و محنت مردم در غزه، كرانه باختري، و لبنان و... بسياري از مردم خاورميانه را از ايالات متحده متنفر و دور ساخته است. نتيجه طبيعي اين تحولات بسيار ساده است: دولتهاي خاورميانه اكنون براي همكاري با ايالات متحده راه دشوارتري را در پيش دارند، و البته نفوذ ايالات متحده در منطقه رو به زوال گذاشته است. چه چيزي پيش روست؟ طرح‌ها و تركيب‌هاي كلي از تاريخ جديد خاورميانه هنوز در حال شكل‌گيري هستند و كامل نشده‌اند، اما نكته مهم اين است كه اين طرح‌ها و تركيب‌ها طبيعتاً در پي پايان دوران تسلط ايالات متحده بر منطقه تكميل شده و منشأ اثر مي‌شوند. در واقع تعداد زيادي طرح و تركيب تازه از اين پس به رويدادها و حوادث روزانه در اين منطقه، شكل خواهند داد، اما: اول اينكه، ايالات متحده به بهره‌گيري بيشتر از نفوذ خود در منطقه - نسبت به انواع ديگر قدرت ظاهري - ادامه خواهد داد، اما نفوذ واشنگتن نسبت به قبل قطعاً كمتر و ضعيف‌تر خواهد بود. اين موضوع منعكس كننده تأثير در حال افزايش مجموعه‌اي از نيروهاي داخلي و خارجي، محدوديت‌هاي ذاتي قدرت ايالات متحده، و نتايج انتخاب‌هاي دولتمردان آمريكا است. دوم، ايالات متحده به شكلي فزاينده در چالش با سياست خارجي ديگر كشورهاي خارجي حاضر در منطقه قرار خواهد گرفت. اتحاديه اروپايي در قضيه عراق تا حدي وارد شده و به آمريكا كمك خواهدكرد و احتمالاً در مورد مسئله فلسطين نيز براي اتخاذ يك رهيافت متفاوت و جديد اعمال فشار خواهد نمود. چين در مقابل اعمال فشار به ايران مقاومت كرده و در پي تضمين دسترسي خود به ذخاير انرژي منطقه خواهد بود. همچنين، روسيه نيز در مقابل خواست واشنگتن براي تحريم ايران مقاومت كرده و به منظور اثبات استقلال خود از ايالات متحده، در جستجوي فرصت‌ها و فضاهاي جديد خواهد بود. هم چين و هم روسيه (و هم بسياري از دولتهاي اروپايي) خود را از همراهي با تلاشهاي ايالات متحده براي انجام و پيشبرد اصلاحات سياسي در دولتهاي غير دموكراتيك خاورميانه كنار خواهند كشيد. سوم اينكه، در خاورميانه جديد، دو كشور از همه قويتر هستند، كه يكي از آنها ايران است. تاكنون تمام كساني كه ايران را بعنوان كشوري در حال تغيير نگاه كرده و تصور مي‌كردند جدي‌ترين و اساسي‌ترين تحولات سياسي و اجتماعي در اين كشور در جريان است، سخت در اشتباه بوده‌اند. ايران از سرمايۀ عظيم اقتصادي و انساني بهره مي‌برد و قويترين نفوذ و تأثير را در عراق دارد، و البته نفوذ قابل توجهي هم بر حماس و حزب الله لبنان دارد. ايران يكي از امپراتوري‌هاي تاريخي بوده كه اكنون نيز اهداف و طرح‌هاي بلندي براي بازسازي منطقه مطابق نظر و تصور خودش در سر دارد؛ البته نبايد فراموش كنيم كه از پتانسيل لازم براي از قوه به فعل رساندن اين طرح‌ها هم برخوردار است». منظور آقای ریچارد از اسلام افراطی و یا اسلامیون افراطی، انقلاب اسلامی ایران و انقلابیون طرفدار انقلاب اسلامی ایران است. @fakhrian_ir
خاورمیانه نه، غرب آسیا پایان یک دوران طرح خاورمیانه جدید آمریکا تلاش برای تغییر جغرافیای این منطقه بود. در جغرافیای مدنظر آمریکایی‌ها، تجزیه برخی از کشورهای منطقه و تبدیل آنها به کشورهای کوچک، اولویت و هدف نخست بود. کشورهایی نظیر عراق و سوریه هم در اولویت بودند. اساساً تشکیل کشورهای کوچک تجربه موفقی در راستای منافع غرب و رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا است. کشورهای کوچک عضو شورای همکاری خلیج فارس از جمله این تجربه موفق هستند که ضمن اینکه میزبان پایگاه‌های نظامی آمریکا هستند به سمت عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی نیز گام بر می‌داند. الگوهای رفتاری این کشورها در قبال جنگ اخیر غزه نیز مطلوب آمریکا و رژیم صهیونیستی است. بنابراین، خاورمیانه جدید از دید آمریکا منطقه‌ای است که کشورهای بزرگ، تجزیه شده و دولت‌سازی نیز همسو با سیاست‌های غرب شکل بگیرد. برونداد اصلی این طرح، تضعیف محور مقاومت و تقویت مواضع آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا بود. با این حال، نه تنها این طرح آمریکایی با شکست مواجه شد بلکه منطقه غرب آسیا روند معکوسی را طی کرده است. رهبر انقلاب در این خصوص عنوان کردند: «آن چیزی که آمریکایی‌ها اسمش را گذاشته بودند خاورمیانۀ جدید، ۱۸۰ درجه با این چیزی که امروز هست تفاوت دارد. آنها خواستند حزب‌الله را نابود کنند؛ بعد از جنگ سی‌وسه‌روزه، حزب‌الله ده برابر قوی‌تر شد. حالا من که می‌گویم «ده برابر»، چون احتیاط می‌کنم؛ ولی بیش از اینها قوی‌تر شد. آنها می‌خواستند عراق را یکجا ببلعند و نتوانستند، نشد. آنها می‌خواستند سوریه را قبضه کنند، عوامل نیابتی خودشان را به اسم «داعش» و «جبهةالنّصرة» و از این حرفها انداختند به جان دولت سوریه، حدود ده سال هم مدام تزریق کردند، پشتیبانی کردند، پول دادند، امکانات دادند، نشد. ناکام شدند؛ [در تحقّق] خاورمیانۀ جدیدی که آنها می‌خواستند درست کنند، بکلّی ناکام شدند.» طرح خاورمیانۀ جدید آمریکا شکست خورد و آمریکا مفتضح شد. حال طرحِ «غرب آسیا»ی جدید با یک نظم نوین در حال تحقق است و ایران پیشران این نظم جدید است. @fakhrian_ir
خامنه‌ایِ خواندنی مهم‌ترین عاملی که سوپر انقلابی‌ها را پشیمان کرد، انتقادهای تند نبود. دغدغه‌مند بودن هم نبود. عدالت‌خواه بودن هم نبود. مردم‌دوست بودن هم نبود. جهادی بودن هم نبود، «سطحی بودن» بود. سطحی بودن و نگاه کلان نداشتن، خصوصیتی است که بزرگ‌ترین‌ها را کوچک و انقلابی‌ترین‌ها را پشیمان و ضد انقلاب می‌کند. خصوصیت بارز حسینعلی منتظری و امثال او همین بود. نقویان و نصیری هم. این یک قاعده است و استثنا بردار نیست. آنانکه که از بینش عمیق برخوردار نیستند، قطعاً در معرض لغزش از خط انقلاب‌اند. دلیل این‌همه تأکید رهبری بر افزایش عمق معرفتی و پرهیز از سطحی‌نگری همین است. بارها در دیدارهای مختلف توصیه کرد که برای رشد فکری خود وقت بگذارید، مطالعه کنید و به اساتید فکر متصل شوید. جوانان را گاه به آثار استاد مطهری و گاه به استاد محمدتقی مصباح یزدی ارجاع داد. از همه مهم‌تر، «امام» را معرفی کرد. انس با اندیشه و کلام امام. اما در این میان، هیچ‌گاه از خود نگفت. هیچ‌گاه از دریای مواج علوم وحیانی خود پرده برنداشت. هیچ‌گاه مردم را به خود و خواندن خود دعوت نکرد. اما براستی برای اهل فن، همچون آفتابِ وسط روز روشن است که او اگر به مراتب از مطهری‌ها و مصباح‌ها بالاتر نباشد، قطعا پایین‌تر نیست. آثار قلمی و بیانی او خود بزرگ‌ترین گواه بر این مدعاست. بایستی دست‌کم او را در کنار اساتیدی همچون مطهری، مصباح، بهشتی، صدر و دیگران بخوانیم. بارها تجربه شد که انس با این شخصیت ناشناخته از انسان، انسانی دیگر می‌سازد. در او انقلاب به‌پا می‌کند. به انسان وسعت می‌دهد. به آدمی حریت و شجاعت می‌بخشد. دستش را می‌گیرد و از ساحلِ دریا به عمق بی‌کران آن می‌برد. چه خوش گفت حاج‌قاسم عزیز: اما این را بدانید: والله علمای شیعه را تماماً از نزدیک می‌شناسم. شغل من همین ارتباط [با علما] است. علمای لبنان را می‌شناسم. علمای پاکستان را می‌شناسم. علمای عراق را می‌شناسم. علمای حوزۀ خلیج فارس را می‌شناسم. چه شیعه و چه سنی! والله، اشهد باللّه سرآمد همۀ این روحانیت، سرآمد همۀ این علما، از مراجع ایران و غیر ایران، این مرد بزرگ تاریخی است، یعنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای. @fakhrian_ir
اگر موشک‌ها و پهپادهای تنبیهی از خاک ایران، مواضع اسرائیل را هدف نمی‌گرفت، روز به روز شرارت اسرائیل در جنگ افروزی و ترور نسبت به منافع و شخصیت‌های ایران بیشتر می‌شد. @fakhrian_ir