eitaa logo
کانال فلسفه علویه
103 دنبال‌کننده
161 عکس
138 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فلسفه علویه ♑️ قاعده فلسفی: امکان ذاتی نام دیگر: امکان ذاتی همان امکان خاص است. توضیح قاعده: امکان ذاتی در جایی است که چیزی با نظر به ذاتش، نه اقتضای وجود داشته باشد، نه اقتضای عدم؛ یعنی خود به خود، نه موجود بودن برایش ضرورت دارد و نه معدوم بودن؛ اگر موجود باشد یک علت بیرونی وجودش را ضروری کرده است و اگر هم معدوم باشد علت بیرونی عدمش را ضروری ساخته است. همه ماهیات از این قبیل‌اند. قسیم قاعده: شهید مطهری: «امکان خاص در مقابل ضرورت وجود و ضرورت‌ عدم (ضرورت ذاتی و امتناع ذاتی) است». تاریخچه: تا پیش از حکمای اسلامی این قاعده وجود نداشته است و ارسطو نگاهی به امکان ذاتی نداشته است هر چند به سایر امکانات نظر داشته است. مستند: 🅰روایت از امیر المومنین: «کلّ قائمٍ فی سِواهُ مَعلولً؛ هر آنچه قائم بر غیر خودش باشد، معلول است» 🅱روایت امام رضا علیه السلام: «كُلُّ مَعْرُوفٍ بِنَفْسِهِ مَصْنُوعٌ وَ كُلُّ قَائِمٍ فِي سِوَاهُ مَعْلُول‏؛ هر آنچه به ذاتش شناخته شود آفریده شده است و هر قائم بر غیر خودش معلول است». 🆎 بر اساس مدلول این دو روایت موجودات به دو دسته تقسیم می شوند: 1⃣ معلول: معلوم قائم به غیر است. 2⃣ علت: قائم به غیر نیست. که یا باید: ↩️ قائم به ذاتش باشد: ذات قوام دهنده باشد یعنی ضرورت ذاتی داشته باشد. ↩️ قائم به چیزی نباشد: یعنی قوام دارد ولی قوامش بدون علت است. یعنی علت داشتن برای وی سالبه به انتفاع موضوع است. و ممکن است گفته شود ضرورت وجودی دارد چرا که فاقد ماهیت است تا نیاز به علت داشته باشد و ماهیت او هستی اوست. 🔺 این یکی از مستندات وجود فلسفه ای متفاوت از فلسفه یونان در جهان اسلام و این یکی از مسائلی است که وجه تمایزات این دو فلسفه را میسازد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📗التوحيد (للصدوق)، ص 35 ✍️ میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی 🔺 🔺 🔺 💢@falsafeh_alaveyeh
«كُلُّ مَعْرُوفٍ بِنَفْسِهِ مَصْنُوعٌ» هر انچه به خودش تعریف شود مصنوع و ساخته شده است. ♨️ به این معنا که هر آنچه محدود باشد به گونه ای که بتوان نفس ذات وی را شناخت و تعریف نمود معلول است. ↩️ زیرا معلول به معنی قیام به غیر است و مقصود از مصنوع در روایت نیز به قرینه ذیل روایت همان معلول است که صانعی دارد. ↩️ پس از ویژگی معلول آن است که نفسش قابل شناخت است. ↩️ قابلیت شناخت زمانی ممکن است که محدود باشد و اگر محدود نباشد و لاحد باشد ممکن نیست بتوان به این شئ شناخت احاطی پیدا کرد. ↩️ پس معلول محدود است. ↩️ در مقابل علت باید لاحد باشد تا نتوان با ذاتش وی را تعریف نمود. ♨️ اشکال: در فراز دعا آمده: «يَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ» با اینکه گفته شد علت به ذاتش شناخته نمیشود تنافی دارد. 🔴 پاسخ: شناخت دو نوع است: احاطی و اقراری 1⃣ شناخط احاطی به این معناست که علم به همه ابعاد وجودی شی پیدا می شود. 2⃣ شناخت اقراری: شناختی است که به وجود شی در برابر عدم آن یقین پیدا می کند. در این فراز از دعای صباح مقصود شناخت اقراری است و الا محال است شناخت احاطی به خداوند با وجود لاد بودنش داشت. ✍️ میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی 🔺 🔺 🔺 💢@falsafeh_alaveyeh