🔴بررسی مفهوم«غرب»_«west»
⬅️غرب درمقابل شرق درسه معنابه کارمی رود:
🔸۱-به اعتبار جغرافیایی
🔸۲-به اعتبارمعنای تاریخی-فرهنگی
🔸۳-به اعتبار مفهوم فلسفی_عرفانی
⬅️اگر چه بر حسب عادت،هنگام شنیدن کلمات شرق و غرب،دو منطقه با طول و عرض جغرافیایی بر روی نقشه و در گستره ی زمین یا دو جهت از جهت های چهارگانه فهمیده می شوداما نزد اهل فرهنگ
و مطالعات جدّی،کلمات شرق و غرب،بیشتر از یک مفهوم جغرافیایی است و درحقیقت دو جغرافیای فرهنگی؛یعنی فرهنگ غربی و شرقی را نیز به ذهن متبادر میکند.
⭕️غرب جغرافیایی
↩️ از گذشته های دور،به منطقه ای گسترده و فراسوی دریای مدیترانه،یعنی غربِ این دریای بزرگ و مرزی،غرب گفته شده و بخش شرقی آن،که امروزه از «فلسطین» و «سوریه» (شامات قدیم) آغاز شده و تا تمام «خاورمیانه»،«شبه قاره ی هند» و ماورای آن،یعنی چین ادامه می یابد،شرق خوانده شده است و شاید این اوّلین برداشت از شرق و غرب،بر مبنای شرایط جغرافیایی خاکی باشد.
⭕️غرب تاریخی_فرهنگی
این حالت بر وجه اوّل چیره شده است؛به عبارت دیگر،منظور از غرب،تمامیّت فرهنگ غربی و منظور از شرق،تمامیّت فرهنگ شرقی است؛دو جریان مهم و با رویکردی متفاوت به عالم و آدم که در دو منطقه و جغرافیای خاکی ظهور کرده اند.
براین اساس ،دو وجه خاکی و فرهنگی غرب و شرق تحت سیطره وغلبه مفهوم تاریحی_فرهنگی غرب در هم تنیده شده و انفکاک ناپذیرشده اند.
✅از یک نکته ی مهم نیز نباید غافل شد که مرزهای آبی و خاکی مانع از تداخل دو جغرافیای فرهنگی نیستند؛اگر چه مناطق خاکی و آبی به وسیله ی موانع و سیم های خاردار از هم جدا مانده باشند.
↩️چیرگی فرهنگ غربی در عصر جدید،همه ی مرزها را درنوردیده و بیشتر افراد شرق را غربی کرده است.
🔵بررسی تاریخی رویکرد استعماری غرب به جهان اسلام
🔻🔻🔻🔻
✅ می توان در تاریخ نوین، تاریخچه رابطه (استعماری) میان غرب نوین(جهان عرب و اسلام) و غرب را
↩️به واقعه ورود ناپلئون فرانسوی به مصر با دو لشگر نظامی و علمی بازگرداند.
⬅️ به خاطر قدرت نظامی که ارتش فرانسه از آن برخوردار بود، مسلمانان نتوانستند از خود دفاع کنند، همچنین به خاطر برخورداری آنان از لشگر علمی، شرقی ها به میزان عقب ماندگی خود پی بردند. بر این اساس بود که برنارد لوئیس تهاجم ناپلئون (1801-1795م) را به عنوان نخستین نیروی مسلحی که راه را بر روی ورود غرب نوین به خاورمیانه هموار کرد و اولین شوک غربی کردن را به خاورمیانه وارد نمود، به شمار آورده است.
↩️این لشگرکشی به مثابه اعلام آغاز روند استعمار غرب بر مقدرات و ثروتهای جهان اسلام بود.
↩️در این راستا بود که غرب شروع به برنامه ریزی و توطئه به منظور جلوگیری از هر گونه تحول و پیشرفت در جهان اسلام نمود.
✅در دوران زمامداری عبدالعزیز عثمانی در سالهای 76-1860م جنگهای بزرگی میان امپراتوری عثمانی و محمد علی پاشا روی داد که دولتهای اروپایی علی رغم دشمنی با دولت عثمانی، به حمایت از آن برخاستند;
↩️ چرا که از احتمال ایجاد یک دولت نیرومند و یکپارچه توسط محمد علی پاشا هراس داشتند و از سوی دیگر، مایل بودند تا دولت ضعیف عثمانی برای مدتی باقی بماند تا بعدا آن را سرنگون سازند و ولایتهای آن را میان خود تقسیم نمایند.
↩️این جنگ ها در سال 1832 پایان پذیرفت و معاهده کوتاهی در سال 1833، پس از آنکه طرفین به خوبی همدیگر را ضعیف کرده بودند و این امر پایه های دولت مرکزی را سست نموده بود، میان دو طرف به امضا رسید. در حالی که دولت عثمانی دچار ناتوانیها و مشکلات بسیاری گردیده بود، تهاجم شدید استعمارگران غربی به جهان اسلام آغاز گردید. بیشترین علائم ناتوانی دولت عثمانی در زمان سلطان مصطفی دوم در سالهای 1703-1695 نمایان شد و معاهده کارلوفتز در سال 1699 منعقد گردید."
↩️این معاهده در ابتدای قرن هیجدهم میلادی سرآغاز شومی را بر جای گذاشت. بدین ترتیب، نفوذ روند پلید استعمار به کشورهای جهان اسلام ادامه یافت و پایه های اصلی این کشورها را ضعیف نمود.
✅در دوران سلطان عبدالمجید که با تشکیل سازمانهایی موسوم به فرمان طی سالهای 56-1854 مقارن گشت، شریعت اسلامی کنار گذاشته شد و امور کشور با روشهای غربی اداره گردید و موجبات تعمیق وابستگی را فراهم ساخت، تا جایی که بدهیهای امپراتوری در زمان سلطان عبدالحمید به سیصد میلیون لیر رسید. سلطان عبدالحمید در خاطرات خود درباره وضعیت اقتصادی دولت عثمانی در آن مرحله می گوید:
↩️ "بودجه سرانه و تولیدات داخلی سال به سال کاهش می یافت، همه چیز خود را از اروپا وارد می کردیم، تولیدات اروپایی در همه جا وجود داشت و تعدادی از کارخانه ها در آستانه نابودی قرار گرفته بودند. گوی که سرزمین امپراطوری به حال خودرهاشده بود
#غرب_۱
#جهان_اسلام
#استعمار
#دولت_عثمانی
ادامه دارد۰۰
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari
🔴بررسی مفهوم «غرب»_«west»
✳️همانطور که در قسمت اول از مفهوم شناسی واژه(غرب)بیان شد،
این واژه درسه معنای ۱-جغرافیایی۲-تاریخی_فرهنگی۳_فلسفی_عرفانی
به کار می رود
که در مقاله قبل به بررسی مفهوم جغرافیایی وتاریخی_فرهنگی آن اشاره ای کوتاه شد
واما درادامه معنای غرب در رویکرد تاریخی_فرهنگی۰۰۰
⬅️غرب در معنای تاریخی-فرهنگی خود به عنوان یک مجموعه وکل به هم پیوسته درمقابل معنای تاریخی-فرهنگی شرق قرارمیگیرد
غرب دراین معنایک مجموعه به هم پیوسته ازتفکرونظام ارزشهاوجهان نگری وشؤون سیاسی واجتماعی واقتصادی ومناسبات انسانی ومدلهای هنری وسلوک فردی وجمعی ودریک کلام عالم ودنیای است که از نسبت خاص میان بشروهستی پدید آورده
غرب به عنوان یک عالم ودنیا ویک مجموعه تاریخی-فرهنگی ازحدود قرن هشتم قبل ازمیلاددریونان پدیدآمدوتاامروزتاریخی قریب به دوهزاروهفتصدسال راطی کرده است.
غرب به عنوان یک مجموعه تاریخی-فرهنگی درتطورات خودسه دوره کلی راپشت سرگذاشت است:
🔸۱-غرب باستان(کاسموسانتریک)عهدیونان وروم باستان
🔸۲-غرب قرون وسطی
🔸۳-غرب مدرن
⭕️غرب فلسفی_عرفانی
⬅️درمعنای عرفانی (غرب)تمثیل غروب حقیقت است که خورشیدحقیقت درآن غروب میکندو(شرق)مظهرومطلع ظهورحقیقت است
🔄شرق همان عالم معناومجردات وغرب همان عالم ظلمات مادی است.
🔶غرب وشرق دررساله (قصة غربت الغربية)<قصه غربت دنیا>اثر شیخ شهاب الدین سهروردی ودربرخی متون عرفانی حکمای اسلامی چون مولوی؛ابن عربی،شیخ محمودشبستری،عطارو....دراین معنابه کاررفته است.
شرق همان عالم معنایاعالم ملکوت وحقایق ازلی است وغرب معادل ظلمتکده ماده وغربت سرایی است که روح ملکوتی درآن غریب وزندانی است
اختلاف اساسی این دو حوزه از عهد باستان،اختلاف بین معرفت الرّوح اروپایی و یونانی با معرفت الرّوح و جهان بینی ملل شرقی است؛دو گونه ی مختلف دریافت،تفکّر و تعریف از عالم و آدم و برداشت از رفتار و مأموریت انسان در وقت بودن در عرصه ی خاک.
🔄البتّه تا قبل از این(تاریخ جدید)؛یعنی چهارصد سال اخیر که تمدّن وغربی با اصول و فروع مخصوص به خودش شکل گرفت،غرب،شرق را حریف خویش در میدان های فرهنگی و سیاسی می شناخت؛لیکن خورشید شرق در پشت ابرهای تیره ی تمدّن مدرن غربی مهجور و در پرده نبود و فانوس غربی خود را روشنی بخش همه ی ساحت ها نمی شناخت
ادامه دارد۰۰۰۰
#غرب_۲_
#غرب_یونانی
#غرب_قرون_وسطی
#غرب_مدرن
💠کانال 🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari
🔴بررسی علل (غرب ستیزی) در جهان اسلام
⬅️ #قسمت_اول
@falsafeh_nazari
⏪ بایستی این سؤال را مطرح کنیم که چرا روابط تاریخی غرب و جهان اسلام همواره با تشنج و رویارویی و هراس از یکدیگر همراه بوده است؟ این موضوع قطعا صورت اتفاقی یا به خاطر وجود خلاء نبوده بلکه به علل زیر بوده است:↘️↘️↘️
🔶1- جنگهای صلیبی;
که اوج تلاش غرب در جلوگیری از گسترش اسلام در جهان به شمار می آید. در ابتدای نخستین جنگ صلیبی، پاپ (اربان) طی سخنانی در شهر کلیرمونت فرانسه مردم را به شرکت در تهاجم وحشیانه علیه کشورهای اسلامی فرا خوانده، افزود: "نگذارید رؤیاها یا مسائل زندگی، شما را زمین گیر کند; زیرا سرزمینی را که در آن سکونت دارید، دریاها و کوهستانها فرا گرفته است، بسیار محدود است و گنجایش ساکنان آن را ندارد، ممکن است در تامین غذای خود دچار مشکل شوید و به جنگ با یکدیگر بپردازید و بسیاری از شما در جنگهای داخلی کشته شوید." بدین ترتیب بود که تمامی نیروهای درگیر اروپایی به منظور آغاز جنگی ویرانگر و پلید علیه جهان اسلام متحد گردیدند. ویل دورانت در تاریخ تمدن چنین می گوید: "بدین ترتیب اروپاییان با یکدیگر متحد شدند، به گونه ای که در تاریخ سابقه نداشته است"
@falsafeh_nazari
⬅️این جنبش صلیبی از اوضاع فکری، اجتماعی، اقتصادی و دینی که در قرن یازدهم در غرب اروپا حاکم بود، ناشی گردید.➡️
به عبارت دیگر، جنگهای صلیبی بیانگر خشونت آشکار جامعه فئودالیته اروپا بر ضد خارج و دقیقا دین اسلام بود که در پی آن، موجبات فراهم شدن زمینه ظهور سرمایه داری در اروپا پدید آمد. در جریان جنگهای صلیبی، اهمیت شهرهای ایتالیا بیشتر شد. سرازیر شدن سودهای فراوان به خاطر ترددهای دریایی، به عنوان نقطه آغاز جنبش شهر نشینی در ایتالیا بود.
✅بدین ترتیب، درمی یابیم که جنگهای صلیبی دو صورت داشت:
1⃣تحول و پیشرفت و کشتار و ویرانی.
2⃣همچنین استعمار فرانسه با شعار «پیکار بزرگ به منظور تحکیم پایه های مسیحیت غرب در کرانه جنوبی دریای مدیترانه » در الجزایر می جنگید.
✅ بر این اساس، یکی از عوامل اصلی که موجب شد تا رابطه میان دو طرف به مقابله همیشگی مبدل شود، همین جنگهای صلیبی و پیامدها و نتایج آن در زمینه های مختلف بود.
🔸2- جریان استعمار:
غرب تنها به حملات وحشیانه علیه جهان اسلام بسنده نکرده، به حرکت ویرانگر استعمار علیه این کشورها مبادرت ورزید و در راستای اهداف شوم خود، تمامی اکتشافات و پیشرفتهای علمی را که در غرب پدید آمده بود، به کار گرفت. لیبتز که درصدد ایجاد اصول نوینی برای علوم ریاضیات بود،دراندیشه اشغال مصر برآمد تا گزارش مشروحی به لویی چهاردهم ارائه دهد
همچنین همراه با گسترش جریان استعمار غرب در نقاط مختلف جهان، نظریات توجیه گرانه ای برای ادامه حضور این جریان ارائه گردید.
@falsafeh_nazari
طرح نظریه موسوم به بیولوژی سیاسی حاکی از آن بود که کشورهای بزرگ حق دارند که کشورهای کوچک را ببلعند و اینکه ملتهای کوچک راهی جز فنا و نابودی در پیش ندارند.
✅این موضوعی است که ارنست رنان بر آن تاکید ورزید و اعلام نمود: " اروپاییان برای رهبری و چینی ها برای کار در کارگاه برده ها آفریده شده اند و هر چیزی وضعیت خاصی برایش وجود دارد."
❌این نظریه با نظریه سرزمین یا ملک مباح همراه گردید و منظور این بود که استعمار مناطقی که در آن ملتهای عقب مانده سکونت دارند، مباح است; چرا که مردمی غیر مسیحی و خارج از قاره اروپا هستند. برخی از مستشرقین نیز با تالیف کتابهایی به تشریح نظریه بیولوژی نژادی که استعمارگران بر اساس آن اقدامات خود را توجیه می کردند، پرداختند.
📛📛از میان این مستشرقین کوفیه «مملکت حیوان »، گوبینو «مقاله ای در تفاوت نژادی های بشری با یکدیگر»، رابرت نوکس «نژادهای انسانهای سیاه پوست »، و گوستاولوبون «قوانین روحی برای پیشرفت ملتها» را نوشتند. هدف از تالیف این کتابها و امثال آن این بود که مردم مشرق زمین از لحاظ بیولوژی، به نژادی محکوم تعلق دارند، بایستی محکوم بمانند; چرا که سرنوشت آنها چنین است.📛📛
✅بدین ترتیب، جریان استعمار، فرهنگ و ایدئولوژی جهان اسلام را هدف قرار داد و سپس به الحاق سیاسی و اقتصادی آنها به کشورهای استعمارگر مبادرت ورزید.
ادامه دارد۰۰۰۰
#غرب_۳_
#بررسی_عوامل_غرب_ستیزی
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari
🔴بررسی علل غرب ستیزی در جهان اسلام
⬅️ #قسمت_دوم
@falsafeh_nazari
🔸۳-ارزشهای مادی:
⬅️ اقدامات غرب تنها به :
✖️چپاول ثروتهای ما،
✖️از هم گسیختن اتحاد ما
✖️واز میان بردن آمال و آرزوهایمان محدود نگردیده،
همچنان تلاش داشته و دارد تا مجموعه ای از ارزشهای مادی واهی را که خود بر اساس آن بوجود آمده است، مانند
تروریسم،فرصت طلبی،استعمار،تهاجم
،انحصارطلبی وسلطه جویی، در نهاد ما ایجاد کند. این ارزشها در نحوه رفتار دولتهای استعمارگر نسبت به کشورهای دیگر تاثیر گذاشته، همه چیز با معیار غربی مقایسه می شود.
@falsafeh_nazari
❌مورخین و متفکرین غرب استعمارگر سعی نمودند تا روند تاریخی ناقصی را ارائه و به جهانیان موضوعی واهی و نژادپرستانه را مبنی بر این که
📛فقط جهان غرب تمدن شناس است، و تنها غرب منشاء ارزشهای متمدن مادی و معنوی است و غیر غربیها جوامعی وحشی، عقب مانده و بربر هستند بقبولانند.
⬅️بر اساس این ذهنیت مادی غرب بوده که گروهی از شخصیتهای تمدن غرب موضع گیریهای کینه توزانه ای نسبت به جهان ابراز داشته اند.
📛 هگل در جریان اشغال الجزایر از سوی فرانسه، عنوان می نماید که روح اروپا پیروز گردیده و به عظمت گذشته خود بازگشته است، همچنین مارکس وانگلس استعمار فرانسه در الجزایر را گامی در ارتقای الجزایر از حالت فئودالی به الت سرمایه داری می دانند.
📛اسقف لامانس مستشرق نیز با ارائه تالیفاتی، اسلام، شخصیتهای آن و قرآن مجید را مورد حمله قرار داده، کینه نهفته خود را نسبت به پیام آور انسانیت [پیامبر اسلام] ابراز داشته است.
📛 دیگر مستشرقین نیز همچون مرجلیوت، سعی در تحریف تاریخ مسلمانان نموده اند.
مستشرق دیگری به نام آبری در پایان کتاب «معلقات سبعه » درباره مرجلیوت می نویسد: "سفسطه و شاید تقلب در برخی از ادله ارائه شده از سوی مرجلیوت کاملا مشهود است و به هیچ وجه در شان شخصیتی که بی تردید از بزرگان علمی دوران خود بوده، نیست."
@falsafeh_nazari
در خصوص نگرش استکباری غرب نسبت به مشرق اسلامی،
📛بالفور مساله مافوق بودن بریتانیا و مادون بودن مصر را امری بدیهی و از مسلمات تفکر خود قلمداد نموده، می گوید: "قبل از هر چیز، باید به واقعیتهای موضوع نگریست." ملتهای غرب به دنبال ظهور در تاریخ، نویدهایی را مبنی بر توانایی اداره خویش به منصه ظهور گذاشتند; چرا که از ویژگیهای خاصی برخوردارند، اما با نگاهی به گذشته مردمان مشرق زمین، درمی یابیم که هیچ گونه نشانه ای از اداره خویش نداشته اند. تمامی دورانی که بر مردمان مشرق زمین گذشته (که حقیقتا بسیار با اهمیت بوده است) همراه با سرکشی و سلطه مطلق بوده و کلیه مشارکتهای بزرگ آنان در ایجاد تمدن بشری، در سایه این شیوه از حکومت بوده است; یعنی به دنبال یک شخص کشورگشا، شخص کشورگشای دیگری به میدان آمده و سلطه دیگری بوجود آورده است، اما هیچ گاه ملتی از این امت را سراغ نداریم که در دورانهای سرنوشت ساز، به طور خود جوش سلطه ای را برای خود بوجود آورده باشند. این یک واقعیت است و مساله مافوق یا مادون مطرح نیست.
↙️بالفور همچنین با تکیه بر این باور نژاد پرستانه و استکباری، باور دیگری را مطرح کرده، بدین وسیله، سلطه استعماری انگلیس بر مصر را توجیه می نماید: "آیا بهتر نیست که برای این ملت های بزرگ (که من به عظمت آنها اذعان دارم) این گونه حکومت مطلق را اعمال کنیم." گمان می کنم و تجربه نشان می دهد که در سایه این شیوه آنان حکومتی به مراتب بهتر از حکومتهای گذشته خود خواهند داشت.
@falsafeh_nazari
⬅️این موضوع نه تنها برای آنان، بلکه بی تردید برای تمامی غرب متمدن، سودمند خواهد بود. وجود ما در مصر نه تنها برای مصریها بلکه برای تمامی اروپاییان [مفید] است.
🔄اینها همگی بیانگر مواضعی است که حاکی از میراث دشمنی تاریخی و تمدنی نسبت به اسلام است که مساله ای ریشه ای و مستمر در ذهنیت اروپا و به طور کلی غرب است.
ادامه دارد۰۰۰۰
#غرب_۴_
#بررسی_عوامل_غرب_ستیزی
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari