eitaa logo
فانوس شب
565 دنبال‌کننده
269 عکس
589 ویدیو
11 فایل
🔹«فانوس شب»🔹 ✍️ارتباط با ادمین: @baghiyyatollah
مشاهده در ایتا
دانلود
📜| 🎬| قسمت 9⃣2⃣ 📌📍| لینک قسمت بیست و هشتم: https://eitaa.com/fanose_shab/3630 گروه‌ها و پیج‌های فضای مجازی را چک می‌کردم و عکس‌ها و هشتک‌ها و کمپین‌های نه به عزاداری امام حسین (ع) را می‌دیدم و اعصابم بهم می‌ریخت.😤 یک نفر یک متن نسبتا طولانی نوشته بود و گفته بود که، {ما این همه تو خونه نشستیم، عروسی و عزاهامون تعطیل شد،}😒 (به اینجای حرفش که رسیدم تعجب کردم و پیش خودم گفتم: واقعا عروسی و عزا تعطیل شد⁉️ پس این آمار کرونایی‌های موج دوم اگر از عروسی‌ها نبوده پس از کجا بود⁉️😳 👈ادامه حرفش: {عید نوروز و سفر و چیزای دیگه رو کنار گذاشتیم،}😳 (واقعا⁉️😳 سفرهاشون تعطیل شد⁉️ خیلی حرف خنده داری زد❗️ پس اون همه ماشین تو جاده شمال فتوشاپ بود⁉️ یادم به این ماجرای زمان شاه افتاد که مادرم تعریف می‌کرد و می‌گفت: اون زمان مردم که بیرون می‌ریختن و مرگ بر شاه می‌گفتن، تو تلویزیون وزرای شاه اعلام می‌کردن کسی بیرون نیومده و شعار نداده همه‌اش نواره❗️😏 بعد مردم هم همین رو شعار کردن و می‌گفتن «ازهاری بیچاره اینم میگی نواره⁉️ نوار که پا نداره⁉️» حالا شده ماجرای این‌ها می‌گوییم مسافرت نروید و توی خانه بمانید بعد می‌گویند ما که بیرون نبودیم❗️ ماجرا برعکس شده بهداشت می‌گوید بیرون بودید اونها می‌گویند: نه ما که نبودیم🙄 بیشتر شبیه به جک شده!😏 👈ادامه حرفش: {کاسبی‌هامون کساد شد که این آمار کورنا بیاد پایین، اما الان که پای کاسبی خودشون رسیده کاسه گدایی دست گرفتن و میگن امام حسین (ع)😏 میگن دهه بگیریم و هیئت راه بندازیم، اونوقت آمار بره بالا و روز به روز بخاطر این اوضاع، کاسبی و کار ما کسادتر بشه و اجناس گرون‌تر و ما هم گرفتارتر.😞 جمع کنید این بساط رو یک سال عزاداری نکنید! چی میشه⁉️ برای یکی که 1400 سال پیش کشته شده. اینا دست بردار نیستن. 😏 اونوقت ما برای کوروش کبیر یه سر میریم پاسارگاد ببین چه به سر ما میارن😏 انقدر از حرف‌های بی سر و ته این آدم عصبی شده بودم که می‌خواستم یک جواب . . . 😶 بدهم اما پشیمان شدم و گوشی را خاموش کردم و خوابیدم.😴 (ع) 📍این داستان جذاب ... ♨️.... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج ╭┅─────────┅╮ 🌺 @fanose_shab ╰┅─────────┅╯
📜| 🎬| قسمت 0⃣3⃣ 📌📍| لینک قسمت بیست و نهم: https://eitaa.com/fanose_shab/3663 نمی‌دانم حدودا چند ساعت خوابیده بودم که مادرم آمد و من را بیدار کرد.😴 مادر: حمید جان پسرم پاشو حاج آقا اومده جلو در کارِت داره 🙂 سریع بلند شدم و دست و صورتم را شستم و رفتم جلوی در🏃 حاج آقا: سلام آقا حمید خوبی؟ ببخشید مثل اینکه خواب بودی! شرمنده😥 دستی به نشانه شرمندگی به پیشانی خود کشید و سرش را پایین انداخت -نه حاجی این چه حرفیه⁉️ شما امر کنید، من مرده هم باشم زنده میشم و میام تا ببینم چیکارم داری؟! خواب که دیگه جای خودش داره😊 دستم را روی شانه‌اش گذاشتم و گفتم: خب امرتون چیه تا ما اطاعت کنیم. 😊 در حالی که لبخند روی لب داشت گفت: حمید جان می‌خوایم مسجد رو پرچم سیاه ببندیم و برای دهه آماده کنیم 🏴 یه کم تعجب کردم، خب بالاخره کرونا و عدم تجمع و فضای مسجد❗️😳 در همین افکار بودم که حاجی گفت: چیزی شده⁉️ به چی فکر می‌کنی⁉️ دست بجنبان که دیره گفتم: حاجی مگه نمیگن نباید تجمع کرد و تو فضای بسته بود و ازین دست چیزایی که میگن⁉️ حاج آقا: درسته حمید جان تمام این‌ها رو می‌دونیم ما حواسمون به پروتکل‌ها هست 😉 شما هم تشریف بیار تا شب نشده یکی دو تا از پرچم‌هارو بزنیم تا برات بگم قراره چکار کنیم.😊 به همراه حاجی به سمت مسجد راه افتادیم. همان دوستانی که در کار بسته‌بندی و تولید ماسک همکاری داشتند در مسجد بودند اما همه با ماسک بودند و یک اسپری الکل هم برای ضدعفونی گذاشته بودند. 😷 بعد از اینکه سلام علیک کردیم به دستور حاجی با فاصله نشستیم و بعد از صلوات و دعای سلامتی امام زمان (عج) حاجی شروع کرد به صحبت:👇 "بسم الله الرحمن الرحیم" دوستان همان طور که می‌دونید به ایام محرم نزدیک میشیم و می‌خوایم ان شاءالله امسال کاری کنیم کارستون و متفاوت از سال‌های قبل و باشکوه‌تر از قبل این ایام رو برگزار کنیم. 👌 هرکسی پای کار هست بگه یا علی✋ (ع) 📍این داستان جذاب ... ♨️.... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج ╭┅─────────┅╮ 🌺 @fanose_shab ╰┅─────────┅╯
📜| 🎬| قسمت 6⃣3⃣ 📌📍| لینک قسمت سی و پنجم: https://eitaa.com/fanose_shab/3709 با حاجی که سوار ماشین شدیم .... دیگه طاقت نیاوردم... و پرسیدم: میشه ماجرای این دو تا محله را بگید⁉️ در حالی که لبخند روی لب‌هایش بود گفت: محله اول زرتشتی بودند و محله دوم مسیحی. شاخ در آوردم، زرتشتی و مسیحی⁉️😳 -زرتشتی و مسیحی⁉️😳 چرا برای اونها نذری بردید⁉️ حاج آقا: آقا حمید چی شده داداشِ من؟ اون‌ها هم بندگان خدا هستن.... اتفاقا دیدی؟ همشون پرچم سیاه امام حسین (ع) رو زدن سر در خونه‌هاشون؟ دیدی با چه ذوقی نذری‌ها رو می‌گرفتن؟ هر سال که میاریم برنج‌ها رو و توی طول سال چند تا دونه از برنج نذری توی غذاشون می‌ریزن برای تبرک.😍 -واقعا⁉️ من اصلا فکر نمی ‌کردم این‌ها به امام حسین (ع) اعتقاد داشته باشند. حاج آقا: اتفاقا اعتقاد دارند و خیلی هم به این دهه احترام می‌ذارن 😊 -چه جالب.🤔 از روزی که با شما آشنا شدم هر دفعه یک چیز جدید یاد می‌گیرم و می‌بینم. برام جالب بود که چنین برخوردی از ادیان دیگه ببینم. شب‌های محرم چقدر زود در حال گذر بود و من به این نتیجه رسیدم که چقدر کرونا برای مردم درس بود اگر از این درس‌ها عبرت بگیریم.🙄 شب نهم بود حاج کریم و چند نفر دیگه را دیدم که وارد مجلس روضه شدند و یک گوشه روی صندلی‌ها نشستند. (ع) 📍این داستان جذاب ... ♨️.... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج ╭┅─────────┅╮ 🌺 @fanose_shab ╰┅─────────┅╯
📜| 🎬| قسمت 7⃣3⃣ ❌ 📌📍| لینک قسمت سی و ششم: https://eitaa.com/fanose_shab/3728 پیرمرد نگاهی به حاجی کرد و گفت: این پسرمون نمی‌دونه اینجا محله زرتشتی‌هاست؟ و من زرتشتی هستم؟ بهش نگفتی؟ حاج آقا: راستش نه نگفتم. می خواستم خودش این را بفهمد. 😉 پیرمرد: بگو ببینم چی می‌خواستی به این پسرمون بگی که آوردیش؟ چی می‌خواستی بهش ثابت کنی؟ حاج آقا: این آقا امیر گفت؛ غیر مسلمونا امام حسین (ع) را قبول ندارند. آوردمش تا شما بهش درس بدید. پیرمرد رو کرد به امیر و گفت: مگه میشه کسی امام حسین (ع) رو قبول نداشته باشه؟ ما یکسال صبر می‌کنیم تا این حاج آقا مسعود برامون نذری امام حسین (ع) بیاره دونه‌های برنج رو خشک می‌کنیم و توی این یکسال برای تبرک استفاده می‌کنیم بعد حالا تو میگی قبول نداریم؟ 😳 امیر سرش پایین بود و حرفی نمیزد. حاج آقا از پیرمرد تشکر کرد و بعد از خداحافظی، تعداد دیگری از بسته‌ها را به چند خانه دادند و سوار ماشین شدیم که برگردیم. 🚙 صبح روز نهم بود و سفرهای شمال دوباره به راه افتاده بود جاده‌ها شلوغ شده بود. من هم که از کمپین نه به عزاداری دل پُری داشتم، این متن را نوشتم و با یک عکس از جاده‌ی شلوغ چالوس، در فضای مجازی منتشر کردم: 📲 اگر تعداد کرونایی‌ها زیاد شد و آمار بالا رفت نگویید بخاطر دهه محرم بود؛ شمال خوش بگذره. این تصاویر شلوغی جاده شمال را یادگاری نگه دارید و خدای نکرده بعد از افزایش آمار، روزی سه بار نگاه کنید، برای التیام دردهایتان داروی عبرت آموزی است. روز دهم فرا رسید و ظهر عاشورا مثل هر سال گرم‌تر از هر زمان انگار خورشید در این لحظه به زمین نزدیکتر است و او نیز از غم شهادت امام حسین (ع) درونش آتش می‌گیرد. داشتیم عزاداری می‌کردیم که حاجی نوحه‌خوانی را تمام کرد و با آن صدای ملکوتی‌اش اذان گفت: الله اکبر الله اکبر . . . ✨ بعد از اذان برای اقامه نماز ایستاد، بعضی‌ها گِلِه کردند: چرا نوحه رو تمام کردی نماز رو بعد می‌خوانیم. حاجی بلندگو را بدست گرفت و گفت: برادران و خواهران من، امام حسین (ع) شهید شد تا اسلام تا دین تا نماز را برپا دارد، روا نیست که از نماز اول وقت، آن هم در ظهر عاشورا غافل شویم. حقِ خون حسین (ع) غفلت از نماز اول وقت نیست. ☝️ همه سریع به صف شدند و زیباترین نماز عمرم را تجربه کردم. 😇 یا حسین (ع) تو همای رحمتی هستی که سایه‌ات بر سر همه هست و هرکسی می‌تواند از نور تو بهره‌مند شود. فقط کافی است که بخواهد. لبیک یا حسین (ع) ❤️ (ع) 📍این داستان جذاب ...به رسید. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج ╭┅─────────┅╮ 🌺 @fanose_shab ╰┅─────────┅╯