eitaa logo
فانوس
64 دنبال‌کننده
15 عکس
2 ویدیو
1 فایل
با زبانی سوخته در ظلمت کابوس ها قصه از خورشید می بافیم ما فانوس ها ارتباط با ادمین: @mkorehpaz
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رو در رو با شیطان! یکی از شایعات رایج این روزها -خصوصا بعد از هر عملیات دشمن علیه ما- ماجرای ورود ناوهای آمریکا به خلیج فارس در زمان جنگ تحمیلی و دستور امام خمینی(ره) برای مقابله است. می‌گویند "امام(ره) امر کرد اولین ناو آمریکایی که وارد خلیج شد را بزنید، ولی سیاسیون مانع شدند و نزدند و در نتیجه امر ایشان زمین ماند" به درستی مشخص نیست این شایعه قدیمی اولین بار کجا ذکر شده ولی در هر حال واقعیت کاملا متفاوت است. نیروی دریایی سپاه نه تنها آن کشتی را هدف قرار می‌دهد بلکه در جنگ دریایی از دشمن پیش می‌افتد و اتفاقا هدف قراردادن ایرباس ایران در سال انتهایی دفاع مقدس نیز به خاطر استیصال آمریکایی‌ها در این جنگ نابرابر است. در مستند رو در رو با شیطان که حدود ۸ سال پیش در برنامه ثریا پخش شد و بُرشی از آن را ملاحظه می‌کنید، به ابعاد مختلف نبرد مستقیم دریایی با آمریکا پرداخته شده که توصیه می‌کنم برای بازخوانی صحیح تاریخ حتما آن را تماشا بفرمایید. (قسمت دوم این مستند نیز به شرح امکانات و تجهیزات فعلی نیروی دریایی سپاه می‌پردازد.) ⚡️کانال فانوس 🕯 @fanousedez 🕯
✍️ سقوط همزمان ریال و دلار! این تشبیه را برای دوستان زیاد به کار برده‌ام. در حال حاضر ریال و دلار مانند دو گوی هستند که از یک ارتفاع خیلی بلند دارند سقوط آزاد می‌کنند. البته سرعت این دو متفاوت است (ریال بیشتر و دلار کمتر) و در نتیجه همواره فاصله‌ای بین این دو وجود دارد که نام آن را «قیمت دلار» گذاشته‌ایم. «سقوط همزمان» را کسانی فهم می‌کنند که مبدا مختصات درستی برای سنجش انتخاب کرده باشند. به باور ما این مبدا «طلا» است. یک جستجوی ساده به شما نشان می‌دهد دلار در طول هفتاد سال گذشته چه تغییری در برابر طلا داشته است. در طول این هفتاد سال هر اونس طلا از 25 دلار به بیش از 2200 دلار رسیده است! همین اتفاق با شدت بسیار بیشتری در مورد ریال هم افتاده که خود مستحضرید. «پین شدن ریال به طلا» تنها راهی است که می تواند این معادله سقوط را متوقف کند. هر ریال اگر مقدار به مشخصی طلا ضمیمه و سنجاق شود، نه تنها –با توجه به محبوبیت ذاتی طلا- از سقوط نجات می‌یابد بلکه به تدریج بستری برای اجرا شدن برخی احکام معطل مانده اسلام مانند زکات نقدین و مقابله با ربا را هم فراهم می‌کند که برکات آن در الگوی زندگی ایرانی-اسلامی ورای تصور است. اقتصاد مدرن به بشر القا کرده که لازم نیست پولی که در دست توست محمول و پشتوانه طلا داشته باشد. پول را می‌توان از هیچ خلق کرد و با آن به کسب و کار و تولید پرداخت و بعد این تولید قدرت اقتصادی را بالا برده و خودش پشتوانه پول می‌شود. اما واقعیات صحنه به ما چه می‌گوید؟ در حال حاضر بزرگترین اقتصادهای جهان، بدهکارترین آنها هم هستند. در راس آنها هم آمریکا است با بیش از 35 تریلیون دلار بدهی! بدهی ژاپن و انگلستان بیش از 3 برابر تولید ناخالص داخلی (GDP) آنهاست. یعنی اگر بنا باشد این کشورها بدهی خود را صاف کنند باید سه سال کار و تولید کنند و یک دلار از آن را هم مصرف ننمایند! این بدهی (debt) نتیجه طبیعی خلق پول بی‌پشتوانه است که نشان می‌دهد ادعای «خلق پول از هیچ و اختصاص به تولید» که متاسفانه از زبان برخی مدعیان اقتصاد اسلامی(!) هم بیان می‌شود تا چه حد در میدان عمل به واقعیت پیوسته است. خلق پولی که به فتوای صریح دو مرجع عالیقدر شیعه خلاف شرع است. از آدرس های غلط باید پرهیز کرد. دلار را کانال تلگرامی بالا نمی برد. کانال تلگرامی فقط یک کاتالیزور (شتاب‌دهنده) سودجو است. اصلا دلار بالا نمی‌رود! هر دو پول در حال افول هستند و فقط سرعت یکی بیشتر است زیرا که خلق را تقلیدشان از غرب بر باد داد! * * * رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با دانشجویان دو آرمان کلی جمهوری اسلامی را به این صورت بیان کردند: 1- اداره کشور به شیوه اسلامی 2- ارائه یک الگو به مردم جهان برای اداره خوب یک کشور باید به این باور برسیم که الگوی مورد نظر معظم‌له، از مسیر مدل های تجربه شده و شکست خورده فعلی به دست نمی‌آید. اگر معیشت را به عنوان یک مسئله مهم مشترک بین جمیع کشورها در نظر بگیریم، شایسته است ایران اسلامی در اصلاح الگوی پولی و مالی و ارائه پول مبتنی بر طلا در این زمینه پیشقدم و الگوساز باشد. ⚡️کانال فانوس 🕯 @fanousedez 🕯
🔰 کار یا سواد مالی؟ مسئله این است! 🖋 محمد کوره‌پز 🔸یکی از تعابیر رایج در فضای اقتصادی امروز «سواد مالی» است. هزاران دوره، صدها پکیج و سی‌دی، ده‌ها هزار پیج و کانال آموزشی و ... برای اینکه انسان ایرانی «سواد مالی» پیدا کند. اما سواد مالی چیست که این روزها انقدر خواهان پیدا کرده؟ 🔸امروز عمده تلاش یک ایرانی فرار از کاهش ارزش ریال است. ایرانی مدام باید ریال را با کالاهای دیگر معاوضه کند تا از کاهش سرمایه خودش جلوگیری کرده باشد (و سیاست‌گذار که از درک این مسئله عاجز است به سراغ بگیر و ببند در بازارها می‌رود!) 🔸سواد مالی به زبان ساده یعنی یک مسابقه در نوسان‌گیری از بازارهای مختلف. یعنی یک نبرد گلادیاتوروار بین مردم و در ساختار پول اعتباری بی‌پشتوانه‌ای که مرتب در حال افول است. 🔸دانشی به نام «سواد مالی» نهایتا به دنبال تامین منافع فردی است و هرگز سعادت کل جامعه را مد نظر ندارد. کار واقعی را توصیه نمی‌کند، بلکه جامعه را به فرار از ریسک کار و تولید وا می‌دارد. 🔸 در این معادله البته مردم مقصر نیستند‌. مقصر ساختار پول فیات است که خلق الله را در واهمه همیشگی جا ماندن از نوسانات پول نگه می‌دارد. اگر جامعه‌ای مهذب می‌خواهیم که کار و تلاش و زحمت کشیدن در آن ارجمندی دارد، راهش حفظ ارزش پول است تا مردم به جای نوسان‌گیری به کار و تلاش و سازندگی مبادرت ورزند. ⚡️کانال فانوس 🕯 @fanousedez 🕯
باسمه تعالی 🖋 محمد کوره‌پز سفر را که تایید می‌کنم، اسم مسافر ظاهر می‌شود. "فاطمه حسینی" دروغ چرا. هر وقت مسافر خانم باشد استرس می‌گیرم. اما این بار با خودم می‌گویم خدا را شکر. یحتمل با این اسم و فامیل سر حجابش حرفی در پیش ندارم. به مبدا می‌رسم و پیام می‌دهم که رسیدم. بعد به انتظار دور و بر را نگاه می کنم. یکی از پارک‌های شهر است و خانواده‌های زیادی در سایه درختانش نشسته‌اند‌‌. باحجاب و بی‌حجاب قاطی. بعضی که انگار محوطه را با حیاط منزل‌شان اشتباه گرفته‌اند. کاملا مشخص است که تا گشت اینجا مستقر نشود گوش کسی بدهکار رعایت حریم عمومی نیست. از دور مسافرم را می‌بینم که نزدیک می‌شود‌. ۱۷-۱۸ ساله است انگار. شانه به شانه جوانی لندهور که زنجیر طلایی رنگی دور گردنش برق می‌زند. کلاهی به سر دارد و شالی دور گردن. کاسیات عاریات! اگر بی‌حجاب بود حتما تذکرم را می‌دادم. الان مانده‌ام چیزی بگویم یا نه. می‌نشیند و قبل از اینکه حرفی بزنم می‌پرسد: میشه سفر دیگه‌ای درخواست بدم؟ گیج می‌شوم. - برای چی؟ اشاره به لندهور می‌کند که سوار نشده و روی نیمکت پارک نشسته. - برای اون! - مشکلی نیست. ولی باید این سفر رو خودتون لغو کنید. کرایه رو هم نقد بپردازید. چند لحظه مکث می‌کند - نه بریم! از بین جماعت باحجاب و بی‌حجاب رد می‌شویم و می‌زنیم به چاک جاده. سرش در گوشی است انگار. جوری پشت صندلی کز می‌کند که نمی‌بینمش. به فکر و خیالم نمی‌خندم. به فکر و خیالم دوباره فکر می‌کنم. کاری که زیاد انجام می دهم. فاطمه حسینی ... ان الاسماء تنزل من السما ... کار فرهنگی ... مادر و مدرسه و مسجد ... اینستاگرام و ماهواره ... دستش می‌آید بیخ شانه‌ام و کرایه را تا ریال آخر می‌دهد به دستم. خانم فاطمه‌ی حسینی! حتما می‌خندیدی به من اگر می‌دانستی در ذهنم چه‌ها دور می‌خورد. راستی چه چیزی بین ما انقدر فاصله انداخت؟ نه ... چه چیزی بین تو و حقیقت این عالم حائل شده که به تلافی اینجور پرده می‌دری؟ خدا نکشدت! شماها می‌فهمید یکی مثل من چه غیرتی روی وجودتان دارد؟ زخمی را که به دل برادرت می‌زنی نمی‌بینی؟ دختر ایرانی و انقدر سنگدلی؟ بگو لااقل تقاص این خون را از که بگیریم؟ باورت نمی شود. ولی انقدر در ذهنم بلند داد می‌زنم که می ترسم بشنوی! بگو کدام حرامی به حرم زده و معجرت را کشیده؟ اسم ببر فقط. بگو شما را در کجای این دنیا گم کرده‌ایم؟ صد پسر در خون بغلتد گم نگردد دختری ... به خودم می‌آیم که به مقصد نزدیک شده‌ایم. دقیقا دم در خانه می‌ایستم و پیاده می‌شود. پسر نوجوانی که باید برادر کوچکترش باشد دم در منتظر ایستاده. - کجا بودی؟ - با دوستام بودم ... پایان/ ⚡️کانال فانوس 🕯 @fanousedez 🕯