دنبالکردن آثار اهلبیت
مرحوم خواجه، «تعلیم معقولات» را یکی از فوائد بعثت میداند(تجریدالاعتقاد،ص211)، در عینحال، آنرا بر پیامبران الهی واجب نمیداند(نقدالمحصل، ص53) چون خودِ عقل میتواند آنها را دریافت کند، اما ملاصدرا میگوید؛ «این همه اختلاف در بین فلاسفه، نشان میدهد انسانها در معقولات هم نیازمند هدایتهای وحیانیاند»، «اگر کسی در مدرسه نبوت و ولایت تحصیل نکند، گرفتار تحیر میشود».
ملاصدرا خودش هم حقیقتا یک وحیمحور بود او میگوید، پس از سالها اشتغال فلسفی، وقتی به قرآن رجوع کردم، دیدم اگرچه معلومات فراوانی دارم، اما از علوم حقیقی محرومام، همان علومی که، «لا يُعلَمُ حقيقتُها إلا بتعليم اللّه و لا- ينكشف إلا بنور النبوّة و الولاية»(ملاصدرا، تفسیر، ج1، ص24)، از این رو یقین کردم که باید در آیات و روایات تدبر کنم(همان)، پس در خود، احساس اضطرار کرده و عنایت الهی شامل حالم شد(همان)
ایشان مکرر تأکید میکند که فلسفه را باید از مشکات نبوت و ولایت گرفت.
من اگرچه در این باور که، «علوم فلسفی و انسانی را میتوان از مشکات نبوت و ولایت گرفت، و ما نیازمند به اینکار هستیم»، مدیون بزرگانی چون شیخ، خواجه و ملاصدرا هستم، اما سخنان امام هادی علیهالسلام در زیارت جامعه، اولین الهامبخش برای من بود، «وَ جَعَلَنِي مِمَّنْ يَقْتَصُّ آثَارَكُمْ وَ يَسْلُكُ سَبِيلَكُمْ وَ يَهْتَدِي بِهُدَاكُم»(زیارت جامعه) زیرا طلبگیام، با خواندن این زیارت آغاز شد.
خدا را شاکرم که مرا با اسم هادیاش هدایت کرد و از آغاز بر در خانهی اهل کرامت برد.
https://eitaa.com/farbehi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنی از جنس حکومت علوی
اینکه ابتدا آب و برق مسؤولان قطع شود، سپس آب و برق مردم، سخنی از جنس حکومت علوی است،
این سخنان را همهی ائمهی جمعه و عالمان دینی بایستی فریاد میکردند تا خصوصیات دولت علوی مشخص شود.
رسانهها باید مدام وضعیت مسؤولان را رصد کرده، و فقدان مؤلفههای حکومت علوی را فریاد کنند، تا مسؤولی به داشتن سلطنت اموی افتخار نکند.
نظریهپردازان دینی باید مدام، چهرهی حکومت علوی را جلوی چشمان مردم نشان دهند، تا فشار اجتماعی، مسؤولان را به اجرای عدالت علوی وادار کند.
https://eitaa.com/farbehi
هدایت شده از شیخ غلامعلی
1001 fazilat_210728_092942.pdf
7.51M
📚کتاب گرانقدر و زیبای "۱۰۰۱ فضیلت أمیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السّلام)📚
🌹 نویسنده و ناشر با ذکر صلوات ارسال یا استفاده از پی دی اف کتاب مذکور را اعلام رضایت کرده اند.
🌺 إن شاء اللّه ضمن مطالعه و آشنایی با فضایل آن حضرت، این کتاب را برای دوستان مشتاق ارسال بفرمایید.
☎️ تلفن ناشر: ۰۹۱۲۱۵۱۶۱۳۸
#معرفی_کتاب
#فضیلت_امیرالمومنین
#استاد_محمدرضا_اوحدی
@Arshiv_Gholam
...و حسین خون خدا شد در رگهای جامعه
ابیعبدالله میخواست به سمت عراق حرکت کند، ام سلمه به آنحضرت عرض کرد؛ «فرزندم! با خروجت به سوی عراق مرا محزون مکن! جدّت سخنانی دربارهی تو به من گفته!» سپس شدیدا گریه کرد!؛
همین برخورد کافی بود تا ارادهی حسین شکسته شود؛ اما فرمود:
«مادر! انالله شاء ان یرانی مقتولا مذبوحا!»
...و حسین رفت.
...هنگامی که میخواست از مکه به سمت کوفه حرکت کند، بسیاری از خواص جامعه، آنحضرت را از رفتن به کوفه نهی کردند، و بالاتفاق گفتند:
ای بزرگ بنیهاشم! به کوفه مرو!
مسلم نیز در کوفه گفت:
حسین جان! به کوفه میا!
و حسین همهی گفتگوها را با یک جمله تمام کرد: پیامبر به من فرمود:
«انالله شاء ان یراک قتیلا!»
...و حسین رفت! در حالی که او را با گریه بدرقه کردند تا به صحرای کربلا رسید.
زینب کبرا در بدو ورود، رو به ابیعبدلله کرد و عرضه داشت:
برادرم! حال تو را حال کسی میبینم که به کشتهشدن یقین دارد!؟
ابیعبدالله فرمود:
همینطور است، خواهرم!
همین جمله کافی بود تا گریهی زینب را درآورد.
و زینب گریه کرد!...
و حسین هم گریه کرد!...
اما زینب با هر کس دیگری فرق دارد؛ رسائی کلامش، عمق احساسش، شدت وابستگیاش، تنها دارائی قلبش؛ همینها کافی بود تا حسین را از ادامهی راه باز دارد...
...و حسین رفت! در حالیکه هر دو میگریستند!
اما از زینب تا قتلگاه، سکینه هم بود که حسین او را دوست میداشت، علی اکبر هم بود...، شیرخوارهی رباب هم بود!.
...و حسین رفت! در حالیکه یک جمله میگفت:
«خدا میخواهد!»
همین!
...و حسین گفت: خدایا! راضیام به رضایت!
...و خدا گفت: خانوادهات را هم بیاور!
و حسین گفت: هر چه دارم آوردم!
...و این چنین بود که حسین خون خدا شد در رگهای جامعه!
https://eitaa.com/farbehi
استغنای دین در هدایت
مرحوم آقای حکیمی –بهحق- معتقد بود، اسلام در هدایت و تفهیم پیام خود، وابسته به هیچ مکتب بشری نیست یعنی کاملترین مفاهیم هدایتگر و بهترین شیوههای تبیین و استدلال را در خود دارد، از اینرو میتواند؛ بدون اینکه به ضمیمهکردن معارف بشرساخته، نیازی داشته باشد، انسان را از «عقلانیت فطری» به «عقلانیت دینی» تعالی بخشیده و حتی «عقلانیت بشری» را نیز نقد کند.
ایشان از این نظریه دو نتیجه گرفتند؛
(1) انسانها برای فهم هیچکدام از لایههای دین، نیازی به معارف تخصصیِ بشری؛ فلسفی و غیرفلسفی ندارند.(استغنای بالذات دین)
(2) برای فهم دین، هیچیک از معارف بشرساخته را نباید به کار گرفت تا خلوص معارف دینی از بین نرود، گرچه دانستن آنها لازم است.(تفکیک معارف بشری از معارف وحیانی)
این نظریهی مرحوم آقای حکیمی بود و نتایجی که از آن گرفت.
اصل جامعیتِ مفهومی، روشی و ساختاریِ دین، گرچه سخنی بهغایت صحیح و متعالی است اما نتایج گرفته شده، محل تأمل است. مرحوم علامهی طباطبائی در این زمینه میگوید:
«این معارف، طریق به فهم دین هستند و طریق غیر از تکمیل است» (بررسیهای اسلامی ج2 ص85)
پس دین در هدایت، کامل، مستغنی و مکتفی بالذات است و معارف بشری، طریق فهم دیناند، نه ضمیمههایی که دین را تکمیل کنند.
از اینرو، همچنانکه مفاهیم عرفی، طریقی به سوی فهم لایهی عرفی دیناند، مفاهیم تخصصی نیز طریقی به سوی فهم لایهی متعالی دیناند،
و همچنانکه لغات عرف عام، زبان تفاهم عرفیاند، لغات عرف خاص نیز زبان تفاهم علمیاند و بشر برای فهم دین محتاج به این مفاهیم و لغات است.
خدا ایشان را با اولیاء الهی محشور فرماید.
https://eitaa.com/farbehi
ظلم به زندانی در هر نظامی بد است و در نظام اسلامی بدتر
1) زندانهای نظام اسلامی، عیوب و اشکالاتی دارد که باید شناسائی و برطرف شود، بدون شک دشمنان، در دیدن این عیوب توانمندترند، زیرا «شکار لحظهها برای تخرب چهرهها»، مهمترین کار آنها در عصر حاضر است، از اینرو همیشه باید از آن بهره برد، پخش شدن این تصویرها باید مقدمهای بر اصلاح این عیوب باشد.
2) فیلمهایی که از درون زندان اوین و زندان ابوغریب و گوانتانامو پخش شده، نشان میدهد آزار و اذیت زندانیان، هم در نظام اسلامی واقع شده و هم در نظامهای مدعی حقوق بشر، اما این کجا و آنکجا!
به تعبیر برخی حکیمان معاصر، «غرب یک باغوحش منظم است» از اینرو زانو بر گردن متهم نهادن و نفس او را بریدن، یا او را گرفتار غرق مصنوعی کردن و یا سایر شکنجههایی که در آنشکنجهها تخصص دارند، از سوی آنها کاملا طبیعی است، ما صدور این رفتارها را از آنها بعید نمیدانیم اما ظلم به زندانیان هر مقدار که باشد سنخیتی با نظام اسلامی ندارد از اینرو اندک مسامحهای در رفع آن نباید داشت.
3) در مادهی 29 اعلامیهی جهانی حقوق بشر چنین آمده؛
«این حقوق و آزادیها، در هیچ موردی نمیتواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد»،
رفتار آمریکا، بهخوبی نشان میدهد که اگر مقاصد آمریکا به خطر افتد، وحشیانهترین شکنجهها نیز مجاز میشود پس منتقدان داخلی نباید سخنانشان موجب فریب مردم شود، ما باید صادقانه بگوییم:
«این رفتارها اگر چه در باغوحش منظمِ غرب، طبیعی است اما در نظام اسلامی کمتر از این هم نباید دیده شود.»
کوتاه سخن اینکه؛
(۱) شکار لحظهها برای تخریب چهرهها، از سوی آنها یک شیطنت، و برای ما یک فرصت است، آنرا غنیمت بشماریم.
(۲) ظلم به متهمان، در باغوحش منظمِ غرب، طبیعی است، اما هیچ سنخیتی با نظام اسلامی ندارد.
(۳) صاحبان رسانه! صادقانه نقد کنید.!
https://eitaa.com/farbehi
هدایت شده از احمد فربهی
«بدایةالحکمة»
ساعت ۷ تا ۸ صبح به وقت مهرماه
مدرسهی امیرالمومنین علیهالسلام(آیةالله مکارم)، ابتدای صفائیه
از روز یکشنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۰
شرکت برای طلاب، با حفظ شرایط کرونا، آزاد میباشد.
https://eitaa.com/farbehi
باید در مقابل ظلم به هر مظلومی فریاد کشید
مدتی پیش چند قطعه فیلم، از برخورد با متهمان و مجرمان پخش شد و برخی رسانهها، سر و صدا کرده و گفتند:
«این هم زندانهای جمهوری اسلامی!»
فعالان سیاسیاجتماعی هم، سریع عکسالعمل نشان داده و گفتند:
«کسی حق ندارد بر روی مجرم دست بلند کند!»
«کسی حق ندارد به مجرم توهین کند!»
«چرا در نظام جمهوری اسلامی، به مجرمین ظلم میشود؟!»
«سریعا باید با خاطیان برخورد، و آنها را مجازات کنید!»
و رئیس قوهی قضائیه سریعا، دستوری برای پیگیری صادر کرده و تلویزیون نیز خبر آنرا منتشر و پیگیری کرد.
مردم وقتی این عکسالعملهای سریع و شدید را میبینند و آن را کنار سرقت اموالشان قرار میدهند که نهتنها عکسالعملی در سطح رسانههای سراسری و مسؤولان عالیرتبه و فعالان سیاسیاجتماعی نمیبینند، بلکه جای هیچ امیدی به بازگردانده شدن اموالشان هم نمیبینند، وقتی ایندو را کنار هم میگذارند، احساس میکنند؛
در ایننظام، در مقابل تعدّی به مجرم، سریع و جدی عکسالعمل نشان داده میشود، اما برای گرفتن حق آن بیچارهای که اموالش به غارت رفته، و یا از سوی مجرمان به او ظلم شده، کاری انجام نمیشود!
واقعیت این است که رفتار کارگزاران ما، به شدت تحت تأثیر فضاسازی رسانهها شده،
هر کسی صدای رسانهاش بلندتر باشد، حساسیتها نسبت به پیگیری حقش بیشتر میشود، اما آن مظلومی که رسانهها صدایش را بلند نمیکنند، عکسالعمل خاصی هم از سوی مسؤولان مشاهده نمیکند.
اینعدالت، عدالتی جهتدار و متاثر از فضای رسانههاست؛ آخر این چه عدالتی است که در آن، حق مجرم را بهطور جدی پیگیری میکنند اما حق مردم را در مقابل مجرمان نمیتوانند پیگیری کنند؟!
آیا فقط مجرمان باید به حقوقشان برسند!
https://eitaa.com/farbehi
آیا میتوانیم فلسفهی اسلامی داشته باشیم؟
مطلبی در اینزمینه، در وبلاگ نوشتهام، آنرا ملاحظه فرمایید. http://farbehi.blogfa.com/
https://eitaa.com/farbehi
بسماللهالرحمنالرحیم
دروس امسال؛
بدایهالحکمه ۷ تا ۸ مدرسهامیرالمومنین
کفایهج ۱ دارالعلم امامحسنعلیهالسلام
مباحث اقتصادی در قرآن یکشنبهها، مجازی
مبانی استنباط معلوماتتخصصی از منابعوحیانی پنجشنبهها مدرسهی امام کاظم علیهالسلام
https://eitaa.com/farbehi
تغییر امتداد فلسفی، از حکمت یونانی به حکمت وحیانی
تا قبل از ملاصدرا به هر فیلسوفی میرسیدی، میپرسیدی:
ارسطوئی هستی یا افلاطونی؟ او هم میگفت: ارسطوئی! یا افلاطونی! یا هر دو!
ملاصدرا که آمد گفت: مهم نیست ارسطوئی باشی یا افلاطونی، مهم آن است که دین تو دین انبیاء باشد، «من لم يكن دينُه دينَ الأنبياء- عليهم السّلام-، فليس من الحكمة في شيء»(مفاتیح، ص413، اسفار،ج5ص205رسالةفیالحدوث ص149)
از اینرو مرحوم امام، در عین حال که سخنان شیخالرئیس را مشی به سبک یونان میدانست(آدابالصلواة، ص301) اما میگفت:
«فلسفه امروزِ حكماى اسلام را و معارف جليله اهل معرفت را به حكمت يونان نسبت دادن، از بىاطلاعى بر كتب قوم است- مثل كتب فيلسوف عظيم الشأن اسلامى، صدر المتألّهين قدّس سرّه و... و نيز از بىاطّلاعى به معارف صحيفه الهيّه و احاديث معصومين سلام اللَّه عليهم است»(همان)
و مرحوم آقا جلال میگفت:«به عقيده حقير، بعد از ملا صدرا سبك تحرير عقايد فلسفى عوض شد، آشتیانی، شرحزادالمسافر،ص200»
حکماء اسلامی، در یک دستشان برهان قاطع و در دست دیگر، قطعیات وحی شد(بإحدى يدىّ قاطع البرهان و بالاخرى قطعيات صاحب الوحي، نراقی، اللمعات ص6) و نسبت حکمت یونانی با حکمت وحیانی را بررسی میکردند(فیض، اصولالمعارف، مقدمه)
و در عصر حاضر رفتار و گفتار مرحوم آیةالله حسنزاده، مملوّ از خضوع در مقابل وحی، و کتبش مشحون از نگاه تطبیقیِ بین حکمت وحیانی، و حکمتی که منشأ آنرا نیز وحیانی میدانست بود.
دین او دین انبیاء، و کتب او منبعی غنی در تفسیر فلسفی بود.
خدا با اولیاء الهی محشورش فرماید.
https://eitaa.com/farbehi
AudioCutter_۲۰۲۱-۰۹-۲۶ ۱۷.۳۳.۳۷ آیا اقتصاد اسلامی داریم؟ یکشنبه۴مهر۱۴۰۰ (۱)(2).mp3
2.87M
آیا اقتصاد اسلامی داریم؟
فایل کامل در کانالِ
https://eitaa.com/farbehy
https://eitaa.com/farbehi
ظرفیتهای دلالی متن وحیانی، برای نظریهپردازیهای تخصصی
امام حسن عسکری علیهالسلام فرمودند: «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ؛
صَلَاةُ الْخَمْسِينَ
وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ
وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ
وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ
وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»(تهذیبالاحکام،ج6ص52)
میتوان دربارهی حقایقی که احیانا پشت الفاظ این روایت نهفته است، فکر کرد، سپس احتمالات و استظهاراتِ بهدست آمده را، به کمک شواهد دیگر، بررسی، و میزان اعتبار دینی آنها را به دست آورد، مثلا به این احتمالِ دلالی توجه فرمایید،
شخصیت مؤمن پنج نشانه دارد؛
(1) صَلَاةُ الْخَمْسِينَ، آیا این جمله دربارهی «انجام مناسک دینی در چارچوب وحی» است؟ و میخواهد «دینداری سکولاری»، که مثلا دو دقیقه یوگا در صبحگاهان را، از هزار رکعت نمازی که از سوی خدا تعیینشده، مفیدتر میداند، نفی کند؟.
(2) وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ، آیا زیارت اربعین، از شؤون مسألهی «اماممحوری» است؟ در مقابل تفکری که میگوید: هر کس را مردم رهبر خود قرار دادند او حق رهبری دارد؛ چه خدا بخواهد، چه نخواهد!.
(3) وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ، آیا این جمله توصیه به تظاهر دینی، در قالب شعائر تعریفشده از سوی دین دارد؟، در مقابل تظاهر به نمادهای باطل و یا مدگرائیهای رنگارنگ.
(4) وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ، خضوع در مقابل خدا در مقابل انسانخدایی و اومانیسم.
(5) وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، تدین جهادیاجتماعی، در مقابل بیتفاوتی اجتماعی و تولرانس.
بدون شک بهصِرف احتمال یا استحسان، نمیتوان چیزی را به متن وحیانی و یا دین، نسبت داد، اما باید دلالتهای درون متن را بررسی کرد تا از حقایق ذیل آن غافل نماند و نیز معلومات بشری را طریقی به سوی کشف دلالتهای درونمتنی دانست و از آنها بهره برد، نمیخواهم بگویم «شاهدیابی» کنیم تا شائبهی «تحمیل» به میان آید، بلکه میخواهم بگویم از حقایقی که ذیل ظواهر وجود دارد، به کمک دلالتهای درونمتنی، نباید غفلت کرد، اگر چه باید از مسیر ظاهر، و ضوابط محاورهی عقلائی، آنها را به دست آورد.
گزارههای وحیانی، ظرفیت دلالیِ بالائی، برای نظریه پردازیهای تخصصی دارند، بدون اینکه منجر به تحمیل و تفسیر به رأی شود، آنظرفیتها باید توسط کارشناسان فقیه کشف شود.
به عنوان مثال شیخ انصاری، از جملهی «لاتنقض الیقین بالشک»، دهها صفحه نظریه، برداشت کرد، و منشأ هزاران صفحه نظریهپردازی و گفتگوهای دینی شد، گزارههای وحیانی دیگر نیز میتوانند همین ظرفیتهای دلالی را داشته باشد فقط باید در دست شیخانصاری باشند مثلا جملهی «کل قائم فی سواه معلول»، معلوم نیست ظرفیتی کمتر از روایت استصحاب داشته باشد، و اگر به دست یک شیخانصاری فیلسوف بیافتد بدون شک میتواند دلالتهای پنهانیاش را آشکار کند و نظریههای کاربردی و عمیقی را از آن استنباط کند.
همچنین اگر روایت «حُسنُالشهرة حِصنُالقدرة» را بهدست شیخ انصاریِ جامعهشناس بدهیم، ممکناست بتواند، دربارهی «جامعهشناسی تحولات اجتماعی» و «جامعهشناسی انقلابها»، صدها بلکه هزاران صفحه، نظریهپردازی کند.
از ظرفیت دلالتهای درونمتنی، برای نظریهپردازی تخصصی، نباید غفلت کرد.
https://eitaa.com/farbehi
به استقبال زائرین اربعین حسینی علیه السلام برویم
📌عَنْ مُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّه علیه السلام يَقُولُ:
إِذَا انْصَرَفَ الرَّجُلُ مِنْ إِخْوَانِكُمْ مِنْ زِيَارَتِنَا أَوْ زِيَارَةِ قُبُورِنَا فَاسْتَقْبِلُوهُ ، وَ سَلِّمُوا عَلَيْهِ ،
وَ هَنِّئُوهُ بِمَا وَهَبَ اللهُ لَهُ ،
فَإِنَّ لَكُمْ مِثْلَ ثَوَابِهِ وَ يَغْشَاكُمْ ثَوَابٌ مِثْلُ ثَوَابِهِ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ ،
وَ إِنَّهُ مَا مِنْ رَجُلٍ يَزُورُنَا أَوْ يَزُورُ قُبُورَنَا إِلَّا غَشِيَتْهُ الرَّحْمَةُ وَ غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُهُ.
📚(بحارالأنوار، ج 102، ص302)
🔸معلّی بن خنیس می گوید:
از حضرت صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: هنگامی که فردی از برادران شما از زیارت ما یا زیارت قبور ما باز می گردد، به استقبال او روید، بر او سلام دهید، و به وی به خاطر آنچه خداوند به او عطا فرموده است بگویید گوارایت باد. با این عمل، ثوابی مثل ثواب او برای شما منظور خواهد شد، و به واسطه رحمت الهی ثوابی مثل ثواب او شما را در بر خواهد گرفت؛ زیرا فردی به زیارت ما یا به زیارت قبور ما نمی آید مگر آنکه رحمت(الهی) او را در بر گرفته و گناهانش بخشیده میشود.
احمد فربهی
ظرفیتهای دلالی متن وحیانی، برای نظریهپردازیهای تخصصی امام حسن عسکری علیهالسلام فرمودند: «عَلَام
حسن شهرت کارگزاران یک نظام سیاسی باعث اقتدار مردمیِ آن نظام میشود:
امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند: «حُسنُ الشُّهرةِ حِصنُ القدرة»
از این روایتِ کوتاه، میتوان نکاتی دربارهی مسائل سیاسی و اجتماعی به دست آورد؛
1- اگر کارگزاران یک نظام، در بین مردم به حسن عملکرد مشهور شوند، اقتدار مردمی آن نظام بالا میرود، زیرا حسن شهرت، حصن قدرت است.
2- عملکرد سوء کارگزاران یک نظام سیاسی، وقتی به اطلاع مردم برسد، حسن شهرتِ آن نظام سیاسی را از بین برده، و موجب از بین رفتن اقتدار مردمیِ آن میشود.
3- برای براندازی یک حاکمیت، لازم نیست حاکم و یا کارگزاران آن، ظالم باشد، همینکه مردم، آن حاکم را ظالم تلقی کنند، اقتداری که نتیجهی حسنشهرت است نیز از بین میرود.
4- فقر، دیکتاتوری و بیعدالتی، عامل فروپاشی یک حاکمیت نیست، آنچه میتواند عامل فرپاشی یک نظام سیاسی شود، احساس این امور در بین مردم است، چون اگر این امور همراه با حسن شهرتِ کارگزاران باشد، اقتدار مردمی، باقی میماند، ولو کارگزارانِ آننظام، ناکارآمدترین باشند.
از سوی دیگر، اگر احساس فقر، گرسنگی، فساد، ظلم و دیکتاتوری، به مردم تزریق شود، و یا درصد آنها در باور مردم چند برابر شود، اقتدار حاصل از حسن شهرت نیز شکسته میشود، ولو کارگزاران آننظام، عادلترین کارآمدترین افراد باشند.
5- برای براندازی یک نظام سیاسی، باید احساس فقر، گرسنگی، فساد، و ظلم و دیکتاتوری را به روح و جان مردم رساند، چه این امور در آن نظام باشد یا نباشد و چه به آن اندازه که در باور مردم نشسته، واقعیت هم داشته باشد و چه به آن اندازه نباشد.
احساس ظلم، مبدء رفتارهای سیاسیاجتماعیِ مردم، متناسب با آناحساس است، چه آن احساس واقعی باشد یا نباشد.
6- اگر عدهای، حاکمیت دینی را ذیل «حکومتهای دیکتاتوری»بگنجانند، و یا برچسب «حکومت ایدئولوژیک» را برای دیکتاتور نشان دادن حکومت دینی استفاده کنند، حسن شهرت حاکمیت دینی از بین میرود اما اگر ذیل «حکومت قوانین الهی» گنجاندهشود، میتواند حسن شهرتش حفظ و به تبع آن اقتدار مردمی آن نیز باقی بماند.
7- اگر کارگزاران نظام اسلامی، عملکرد سوء خود را به اسلام نسبت دهند، بهطور طبیعی حسن شهرت اسلام سیاسی، شکسته شده و اقتدار مردمی آن نیز از بین میرود.
8- اگر عالمان و متولیان دینی، با سکوتشان، عملکردِ سوء کارگزاران را تأیید کنند، اصل حاکمیت دینی گرفتار سوء شهرت میشود. زیرا در ذهنیتِ مردم، بیعدالتیها به دین نسبت داده میشوند.
9- کسانی که به دنبال براندازی اصل حاکمیت دینی، و روی کار آوردن یک حکومت سکولارند، تلاش میکنند تا «سوء عملکرد کارگزاران را به مکتب اسلام منتهی کنند» تا حسن شهرت اسلامِ سیاسی، و حاکمیت دینی شکسته شده، و اقتدار مردمیِ آن از بین برود، در اینصورت میتوانند حاکمیتی سکولار روی کار آورند.
10- رسانه، یکی از مهمترین ابزار برای رساندن یک حاکمیت به مرز سقوط یا اقتدار سیاسی است، گاه رسانه، چنان قدرتی مییابد که میتوان گفت: «المُلک لِمَن غَلَب بالرسانة»، از اینرو رسانه، یکی از مهمترین ارکان یک حاکمیت مردمی است.
11- آنچه رسانههای دشمن علیه کارگزاران نظام میگویند لازم نیست راست باشد مهم آن است که قدرت تخریبش مناسبِ براندازی باشد، تا حسن شهرت را از بین ببرد.
12- علویبودن حکومت، شرط کافی برای ماندگاری نیست، رسانهی مقتدر نیز لازم است تا محاسن کارگزاران علوی را نشان دهد.
13- در انتها ذکر این نکته بجاست که،
رسانهی ملیِ جمهوری اسلامی، رسانهای در تراز حفظ اقتدار نظام اسلامی نیست زیرا نه تخریب رسانههای سران کفر را بهخوبی دفع میکند و نه فریاد متولیان دینی را بهخوبی نشان میدهد، اگر همین روند ادامه یابد، حسن شهرت نظام اسلامی از بین خواهد رفت.
مطالب مذکور، به دلیل «ظهور تصوری حاصل از معنای وضعی الفاظ»، «اطلاق»، «مناسبت حکم و موضوع»، «دلالت سیاقیه» و «تطبیق قاعده بر مصادیق» به دست آمدهاند.
بدون شک این روایت، اگر در دست یک فقیه جامعهشناس میبود، دهها و بلکه صدها مطلب دیگر هم میتوانست از آن استظهار کند،
استظهاری روشمند و حجیتدار.
https://eitaa.com/farbehi
دو کوتاهی بزرگ
کوتاهی اول؛ امیرمؤمنان علی علیهالسلام فرمودند:
«آنچه مردم را از تحصیل علم بیرغبت کرده، این است که میبینند عاملان به علم، چقدر کماند!»
پس آنچه موجب شده، مردم نسبت به تحصیل معارف اهلبیت بیرغبت شوند آن است که زیاد میبینند مدعیان علوم اهلبیت، خودشان به آنچه از اهلبیت آموختهاند، عمل نمیکنند و همین امر آنها را نسبت به تحصیل علوم اهلبیت بیرغبت کرده!.
کوتاهی دوم؛ امام رضا علیهالسلام فرمودند:
«خدا رحمت کند بندهای که امر ما را احیا کند!
پرسیدند: چگونه امر شما را احیا کند؟
فرمودند: علوم ما را یاد بگیرد و به دیگران یاد بدهد؛ به درستی اگر مردم، محاسن کلام ما میدانستند حتما از ما تبعیت میکردند!»
این سخن نشان میدهد سخنان اهلبیت علیهمالسلام را آنگونه که باید، به مردم نرساندهایم؛ ما، هم در حق اهلبیت کوتاهی کردیم و هم در حق مردم.
این دو کوتاهی بزرگ، موجب شده، تا معارف اهلبیت به مردم نرسد؛
عمل نکردن به علمی که از اهلبیت آموختهایم،
و نشر ندادن علوم آنها در بین مردم.
پینوشت؛
إِنَّمَا زَهَّدَ النَّاسَ فِي طَلَبِ الْعِلْمِ كَثْرَةُ مَا يَرَوْنَ مِنْ قِلَّةِ مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ.(عیون الحکم و المواعظ، لیثی، ص177)
سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع يَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ قَالَ يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا(عیون اخبارالرضا، ج1ص307)
https://eitaa.com/farbe
همهی معارف، نزد خازنان وحی است.
علامهی حسنزاده معتقد بود همهی معارف، نزد خازنان وحی است لذا از هزاران آیهی شریفه با شرح روائی اهلبیت علیهمالسلام در آثارش بهره برد.
ایشان در تتمهی شرح نهجالبلاغه (منهاجالبراعة)، پس از بیان روایات متعدد دربارهی یکی از اصول فلسفی چنین میگوید:
«...و نحوُها من الأذكار و الأدعيّة المأثورة عن حجج اللّه تعالى كثيرٌ جدّا و إنّما نقلنا طائفة منها ضياء و نورا للمستضيئين، و ليعلم أنّ المعارف كلّها عند خزنة علم اللّه جلّ و علا.
از رهگذر خاك سر كوى شما بود
هر نافه كه در دست نسيم سحر افتاد»(ج19، ص225)
https://eitaa.com/farbehi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شفافیت و نظارت، عامل تحقق عدالت
امام حسین علیهالسلام در خطبهی مِنا، ریشهی فساد و ظلم موجود در حاکمیت را «عدم نظارت بر عملکرد کارگزاران نظام» و «نهی از منکر نکردن آنها، توسط عالمان» میداند.
بحمدالله در نظام اسلامی ما، شفافیت و نظارت بر کارگزاران، در حال گسترش است، امیدوارم، نهی از منکر، توسط نخبگان، مخصوصا عالمان دینی هم نسبت به مسؤولان نظام، بیشتر شود.
پینوشت؛
كُلُّ ذَلِكَ مِمَّا أَمَرَكُمُ اللَّهُ بِهِ مِنَ النَّهْيِ وَ التَّنَاهِي وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُون(تحفالعقول، 238)
https://eitaa.com/farbehi
زاکانی حکم دامادش را لغو کرد
روزی با یکی از اساتید اخلاق، در مسیری، همراه شدم، یکمرتبه از بین مجموعهبرگههای امتحانی که همراهش بود، گشت و برگهی یک نفر را پیدا، و آنرا تصحیح کرد، سپس برگه را درون برگهها گذاشت و نفس راحتی کشید، من که شاهد رفتارش بودم، از ایشان پرسیدم:
«این چی بود؟!»
گفت: «این دانشپژوه، هر بار که مرا میبیند، نمرهاش را از من مطالبه میکند!، برگهی او را تصحیح کردم، بقیهی برگهها هم حالا هر وقت که شد!.»
رفتار او برایم خیلی جالب بود، نه از آنجهت که نسبت به آن دانشپژوه، چنین التزامی داشت، یا از آنجهت که نسبت به دیگران، آنالتزام را نداشت، بلکه از اینجهت که مطالبهی یک شخص چقدر میتواند مؤثر باشد!.
بدونشک تقوا و اخلاق، عامل مهمی برای کنترل رفتار انسانهاست، اما این عامل، هرگز جای «مطالبهی بهحق» را نمیگیرد. امیرمؤمنان نیز به همهی مدیران توصیه کرده، برای زیردستانشان وظایفی تعیین کنند، تا انجام آنرا از آنان بخواهند.
فرهنگ مطالبه و عدالتخواهی باید گسترش یابد، همچنانکه فرهنگ انقیاد و تسلیم در مقابل مطالبات عدالتخواهانه نیز باید گسترش یابد، ما از جناب آقای زاکانی تقدیر میکنیم که خدمتگزاری برای مردم را بر مقاومت کردن ترجیح داد.
در کنار فرهنگ مطالبه، فرهنگ تشویق کارگزاران تراز نظام اسلامی هم باید گسترش یابد.
پینوشت؛
اجْعَلْ لِكُلِّ إِنْسَانٍ مِنْ خَدَمِكَ عَمَلًا تَأْخُذُهُ بِهِ فَإِنَّ ذَلِكَ أَحْرَى أَنْ لَا يَتَوَاكَلُوا فِي خِدْمَتِك(الحکم و المواعظ، لیثی)
https://eitaa.com/farbehi
خافضة رافعة
موضعگیریهایی که در جریان آیةالله صافی گلپایگانی، از سوی افراد، گروهها و مسؤولان نظام صادر شد، برخی را بالا برد و برخی را پایین آورد.
مسؤولانی که با رفتارشان این ذهنیت را به مردم القاء کردند که در مقابل هیاهوی رسانهها، منفعلاند، بهشدت پایین آمدند، و آن افراد متدینی که التزامشان را به اخلاق اسلامی در همهی احوال نشان دادند، بالا رفتند.
نحوهی برخورد برخی افراد و گروهها از ایشان، فاصلهی طیفی از متدینان را از این مرجع دینی، بیشتر کرد.
https://eitaa.com/farbehi