eitaa logo
یادداشت‌های فرهنگی
23 دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
1 فایل
یادداشت‌های فرهنگی؛ مرجع تخصصی فرهنگ‌پژوهی اینجا مجالی در حوالی فرهنگ است که به بازنشر گزیده‌ای از یادداشت‌های فرهنگی می‌پردازد. با ما باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
یادداشت‌های فرهنگی
پدیده سردار سلیمانی؛ آغاز دوباره برای فرهنگ ✍️ احمد اولیایی 📡 خبرگزاری مهر لینک یادداشت: https://b2n
بر یادداشت "پدیده سردار سلیمانی؛ آغاز دوباره برای فرهنگ" ✍️ محمد حسین تابعی نظر نویسنده یاداشت در باره پیچیدگی فرهنگ کاملا درست است و اگر پدیده ای مورد مطالعه خاص قرار نگیرد تحلیل درستی صورت نمیگیرد مانند شهادت شهید سلیمانی که همه تحلیل ها را تغییر داد . اما با همین سخن میتوان نوشته نویسنده را مورد نقد قرار داد . حضور مردم با هر سلیقه و تفکری ایا به معنای بازگشت فرهنگی است ؟ آیا به معنای تایید تمام مولفه های دینی و مذهبی است ؟ آیا به معنی تایید گفتمان انقلاب است ؟ قطعا این طور نیست اکثر افرادی که در تشییع سردار شرکت کردند و اشک ریختند فقط به این عنوان که سردار شخصی بود که وظیفه خود را به درستی انجام داد . شاید این تشییع با شکوه به معنای تایید نظام باشد اما اگر بخواهیم تحلیل کنیم قطعا این گونه نخواهد بود لذا بنده با نظر نویسنده . 🌐 @farhang_nevesht
یادداشت‌های فرهنگی
پدیده سردار سلیمانی؛ آغاز دوباره برای فرهنگ ✍️ احمد اولیایی 📡 خبرگزاری مهر لینک یادداشت: https://b2n
بر یادداشت "پدیده سردار سلیمانی؛ آغاز دوباره برای فرهنگ" ✍️ سیدصابررضایی 🔸مرور مدعای مقاله به صورت مختصر فرهنگ دارای لایه های پنهانی در نهاد انسان هاست که این لایه های پنهان در وجود همة انسان ها بوده و ثابت و لایتغیرند و اگر چه کمرنگ می شوند ولی از بین نمی روند واین همان ودیعه خدایی است که خداوند در وجود انسانها گذاشته است. حوداث مهمی که به عنوان محرک یا نشانه ای عمل می کنند که این لایة های پنهان را زنده کرده و به صورت کنش های اجتماعی ظهور می دهد. با این بیان فطت خدایی به عنوان بخش جدایی ناپذیر از فرهنگ همیشه در نهاد انسان ها بوده و همین امر نشان می دهد فرهنگ از نقطة صفر آغاز نمی شود و لزوما همة ی اجزاء فرهنگ به عنوان فعل اختیاری و ساخته دست بشر نیست. 🔸قضاوت ابتدایی این تحلیل در نگاه اول با بیانات مقام معظم رهبری در تحلیل حرکت عظیم مردمی پس از شهادت سردار همخوانی دارد. ایشان شخصیت سردار سلیمانی را نشانه ای بر باورها و علقه های فطری دانستتند و همین امر را عامل حرکت عمومی مردم دانستند. علاوه بر این روایاتی نظیر لیثیروا لهم دفائن العقول و لیستأدوهم میثاق فطرته که نقش انبیاء را تغییر فرهنگ عمومی جامعه تصویر می کنند، می توانند موید خوبی برای این نظریه باشند. 🔸بررسی و تحلیل اگر فرهنگ را به معنای همان معرفت عمومی و مشترکی بدانیم که از باورها و ارزش ها گرفته تا کنش ها و فناوری های مادی و اجتماعی و نماد را شامل شود. در این ناحیه می توان ادعا کرد که به نوعی سخن نویسنده در این این ناحیه تنافی چندانی با این تعریف ندارد و می توان همان گزاره ها و نهاده های فطری را از نوع همین معرفت مشترک تلقی کرد. اما نکته اینجاست که کسانی چون دی استنلی ایتزن به صراحت بنیادهای طبیعی و غریزی یا فطری را به عنوان زمینه های شکل گیری فرهنگ ونه خود فرهنگ دانستند. علت این امر این است که ایشان فرهنگ را محصول ارتباطات انسانی و کنش های اختیاری آنها می دانستند و معتقد بودند که فرهنگ تنها از ناحیه کنش های اختیاری و ارتباطی حاصل می شود. از طرف دیگر ایشان با تکیه بر این تعریف فرهنگ پذیری را مستلزم تربیت و آموزش می داند. با این پیش فرض نویشندة این مقاله اولا گزاره های فطری و احساسات مشترک فطری را نیز جزئی از فرهنگ دانسته و با این بیان قید اختیاری بودن را از فرهنگ جدا می کند و بخشی از فرهنگ را همان احساسات و داشته های فطری الهی می داند که غیر قابل تغییر و بی نیاز از آموزش اند. ایشان با این بیان بخشی از فرآیند مدیریت و یا تغییر فرهنگ را در ایجاد نشانه ها یا شُک هایی به جامعه می داند که به این میثاق فطری خویش بازگردند و کنش های خود را براساس آن سامان دهند. این بیان در بارة رسالت انبیاء در نهج البلاغه نیز آمده است که لیثیروا لهم دفائن العقول و لیستأدوهم میثاق فطرته و یا مقام معظم رهبری در شیوة تربیتی اخلاقی امام خمینی ره می فرمایند: من البتّه نمیتوانم قاطعاً ادّعا کنم که آن جلسات را ایشان تشکیل میدادند برای اینکه بعدها به نهضت عظیم سیاسی منتهی بشود؛ این را من نمیدانم. لکن آنچه مسلّم است اینکه این حرکت‌آفرینی، این تحریک غریزه‌های معنوی و فطرت و سرشت انسانی از راه درس اخلاق و تذکّر و آماده کردن دلها، شیوه‌ی امام بزرگوار بود؛ از اینجا ایشان شروع کردند تا ایجاد تحوّل در سطح وسیع یک ملّت؛ چه در دوران مبارزات -که حالا من مقداری از نمونه‌های این تحوّل را عرض میکنم- و چه بعد از پیروزی انقلاب، ایشان به معنای واقعی کلمه در ملّت ایران تحوّل ایجاد کردند.14/3/99 این بیان نشان از نقش بی بدیل این عنصر به عنوان متغیری مستقل در تغییر و تحول متغیرهای تابع فرهنگی آن است به نوعی که حتی توانسته انقلاب سیاسی و اجتماعی در ایران را رقم زند. با این بیان می توان ادعا کرد فارق نظریة فرهنگی مزبور یا نظریه های فرهنگی نظیر دی استنلی در توجه به فطرت الهی به عنوان یکی از مهم ترین متغیر های مستقل در عرصة فرهنگ است و به جهت نقش اساسی آن در رستاخیز فرهنگ توحیدی و بازیابی سایر اجزاء فرهنگ بدون شک لازم است در مطالعات و تحلیل های فرهنگی مورد توجه قرار گیرد. به نظر می رسد این بخش از بیانات ایشان از منظر توصیف فرهنگ و تغییرات فرهنگ نکتة و باشد. 🌐 @farhang_nevesht
🔸بررسی و نقد نوشته «پدیده سردار سلیمانی» اثر احمد اولیایی 📝مهدی صادقی 🔸شاید بتوان مدعای نویسنده را از این عبارت بدست آورد:«در پدیده‌هایی مانند تشییع عظیم سردار سلیمانی یا پیاده روی اربعین ‏قسمتی از فرهنگ تبلور پیدا می‌کند که گویی از منشأ دیگر می‌جوشد که از عاملیت انسان‌ها، تکنولوژی، تغییرات جهانی یا ‏مانند اینها بر نمی‌آید بلکه اشاره به قسمتی از فرهنگ دارد که در وجود آدمی نهادینه شده و متصل به منشأ فرهنگی لایتغیر ‏ثابتی است که در بزنگاه‌ها بروز دارد.»‏ استدلال نویسنده برای این مدعا حضور همه مردم با سلیقه‌ها و افکار متفاوت در تشییع پیکر سردار سلیمانی است. که نویسنده ‏آنرا مؤلفه تأثیرگذار غیر منتظره‌ای در تحلیل فرهنگی پدیده تشییع سردار است.معرفی و این حضور را «بازگشت فرهنگی» ‏می داند که در تشییع سه روزه رخ می‌دهد، که فرهنگ شناسان نمی‌توانند آن را تحلیل کنند مگر اینکه روش تحلیل خویش را ‏تغییر دهند و به ماهیت فرهنگ، نگاهی دوباره بیاندازند.‏ 🔸در نقد این مدعا و دلیل آن باید پرسید چگونه حضور همه مردم با سلیقه ها و افکار مختلف می تواند برخواسته از منشأ فرهنگی لایتغیر تلقی کرد؟ ‏ دوم با اینکه فرهنگ ذات مند و لایه های نامحسوس فرهنگ از ثبات بیشتری نسبت به لایه های محسوس برخورداربوده و ‏باورها و ارزشهای ذاتی در آن اثر گذارند اما از سوی دیگر فرهنگ معنایی اکتسابی و پویا است که لایه های مختلف ‏آن در یکدیگر اثر گذارند. و چون فرهنگ مبتنی بر یک قرارداد اجتماعی است امکان دارد که این باورها و ارزش های ‏قراردادی نیز دچار تغییر و تحول شوند.‏ البته می توان پذیرفت که عناصری خارج از فرهنگ همچون فطرت وجود دارند که می توانند بر این منظومه اثر گذار باشند ‏اما آیا حضور همه مردم با سلیقه ها و افکار مختلف برخواسته از فطرت درونی و الهی آنهاست یا دلایل و انگیزه های دیگری ‏می تواند در آن دخالت داشته باشد؟ عواملی چون تبلیغات پرحجم رسانه ملی در نماد سازی از سردار سلیمانی به عنوان شخصیت و ‏قهرمانی ملی و یا اعتقاد به آرمان های ملی گرایی در هندسه اعتقادی برخی از این افراد.‏ 🔸دیگر انکه اگر این خیزش به عنوان یک پدیده فرهنگی با اتکا به یک فرهنگ درونی که اشاره به یک ذات و اصل خدایی ‏است ظهور و بروز پیدا کرده باشد باید شاهد تداوم و ثبات این خیزش و حرکت در عرصه های مشابه دیگر همچون صحنه ‏انتخابات و حمایت از اندیشه های رهبری انقلاب وارزش های مورد قبول سردار سلیمانی و یا سوگیری ایشان در برخی از اعتراضات اجتماعی ‏نیز باشیم. اما متاسفانه عده ای از همین مردم تحت تأثیر تبلیغات رسانه های بیگانه در برخی از حوادث و ‏رویدادهای ملی واکنش متفاوتی از خود نشان می دهند. ‏ 🔸نتیجه آنکه هر چند در بیان قرآن کریم عزت از آن خدا و بندگان مومن اوست و این خداوند متعال است که در قلوب انسان ها تصرف می ‏کند و ایشان را هدایت می کند و حول شمع وجودی اولیای خود جمع می کند. اما این تحول درونی و حتی فطرت الهی ممکن ‏است دچار غبارهای گوناگون فتنه و شبهه قرار گیرد و گاه بخشی از همین اجتماع بر حول یک اندیشه و فکر باطل اتفاق و ‏تجمع کنند. لذا اجتماع این افراد وقتی می تواند فرهنگ الهی را در جامعه باز سازی کند که مبتنی بر انگیزه های الهی بوده و ‏در ضمن در مسیر حق تداوم و ثبات داشته باشد. ‏ 🌐 @farhang_nevesht
نقش مساجد در شبکه سازی ذیل تمدن نوین اسلامی به عنوان رسانه ای فراگیر و اثرگذار 📝 علی یاوری 🔷 آنچه برای همه ما روشن است این است که دشمن ما که همان تمدن زورسالار و زر سالار است با ابزار ها و رسانه هایی که دارد افکار مردم کشورها را مدیریت می کند و از دل این مدیریت افکار است که پایه ها تمدن خود را از گزند ضربه هایی که تمدن های رقیب به او می زنند محفوظ می دارد اما در سوی مقابل ما چه داریم ؟ آیا ما هم شبکه ای یا رسانه ای داریم که با کمک آن بتوانیم پایه تمدنی خود را مستحکم کنیم و تمدن خود را از گزند ضربه تمدن رقیب مصون بداریم ؟ اگر خوب بنگریم خواهیم دید که مساجد با ظرفیت بالایی که به ما می دهند می توانند نقش فراگیر و اثرگذاری در شبکه سازی افکار مردم ذیل تمدن نوین اسلامی داشته باشند ما در این نوشتار به دو نمونه از ظرفیت هایی که مساجد در شبکه سازی افکار دارند خواهیم پرداخت. 🔷 یکی از ظرفیت های مهم مساجد ایجاد شبکه رفاقتی است که می تواند تاثیر فراوان در زندگی و سرنوشت بهره مندان از آن داشته باشد. همه می دانیم که انسان اجتماعی ناگزیر است که دوستانی برای خود اتخاذ کند . مسیرهای مختلفی است که دوستانی را بر سر راه انسان قرار می دهد مثل مدرسه، شغل، همسایگی و .... مساجد هم یکی از این گزینه هاست. افراد در مسجد به علت هم نشینی مداوم با همدیگر دوست می شوند و هر چه که زمان می گذرد این دوستی ریشه دارتر می شود. یکی از لوازم دوستی هم تاثیرگذاری و تاثیرپذیری است و این خود یک فایده دارد و آن این است که این افراد مثل یک رسانه دائما پیام های مفید را بین خود دست به دست می کنند. پس دوستی و رفاقتی که ذیل مسجد شکل می گیرد یک ظرفیت مهم است که می تواند پیام های تمدن حق را به صورت موثری بین مردم واصل گرداند . 🔷 ظرفیت مهم دیگری که در مساجد وجود دارد معنویت و بصیرت در پرتو هدایت های یک روحانی (امام جماعت) است. ما اعتقاد داریم که جبهه حق هستیم و راه و روشی که معرفی می کنیم عین حق است. از طرفی مدعی هستیم که جبهه مقابل که تمدن زرسالار و زورسالار است عین طاغوت و ظلم است. لازمه اثبات این ادعاها تبیین درست و منطقی آنها و همچنین ارجاع همه این مطالب به مستنداتی از نصوص مذهب حقه است. چه کسی بهتر از یک روحانی مجاور می تواند این مسئولیت خطیر را به عهده بگیرد که هم همسایه و دوست عده ای از مردم باشد و هم دارای ملکه تقوا و علم در ساحت خود باشد. بدین ترتیب حضور یک روحانی فاضل در راس یک مسجد می تواند عقول مردم را آماده پذیرش معارف ناب تمدن حق نماید تا در پرتو آن همگی یک دل و یک صدا در مقابل القائات شیطان و شیطان صفتان صف بکشند. 🔷 از آن چه گفتیم و شنیدیم می توان به نقش پررنگ مساجد به عنوان یک رسانه و یک پیام رسان مفید و پویا در این نبرد سراسری جبهه حق و جبهه ظلم پی برد. پس لازم است تا هر کس در هر کجا است برای خود مسئولیت خطیری در این زمینه تعریف کند و بکوشد که مساجد خدا را آباد کند تا هم نقشی در استقرار پایه های تمدن نوین اسلامی داشته باشد و هم ان شاء الله مخاطب این آیه قرآن باشد که ( إنَّمَا یَعْمُرُ مَسَٰجِدِ الله مَن ءامَنَ بِاللهِ وَ الْیَومِ الاَخِرِ وَ أَقَامَ الصّلَوةَ وَ ءَاتَی الزَّکَوةَ وَ لَم یَخْشَ إلَّا اللهَ فَعَسَی أُولَئِکَ أَن یَکُونُوا مِنَ المُهتَدِینَ ( توبه - 18 )) نوین اسلامی https://eitaa.com/joinchat/3906863192C779be96d70 @farhang_nevesht
یادداشت‌های فرهنگی
🔸بررسی و نقد نوشته «پدیده سردار سلیمانی» اثر احمد اولیایی 📝مهدی صادقی 🔸شاید بتوان مدعای نویسنده را
در با جناب آقای صادقی در موضوع نقد ایشان به بنده ✍ احمد اولیایی • اول: در یادداشت «پدیده سردار سلیمانی» هرچند بیان شده است که این حضور نشان از یک بازگشت فرهنگی است اما لزوما به معنای یکسان بودن همه نیات، علل و عوامل حضور نیست. قطعا تعداد زیادی از مردم بنا بر عوامل روانشناختی اجتماعی مانند شور و هیجان و برخی نیز اساسا بنا بر رویه همیشگی شان و بدون یک بازگشت، حضور داشته اند. • دوم: از این نکته نباید غافل شد که حتی تبلیغات رسانه نیز اگر بخواهد موثر واقع شود باید یک زمینه ای در مخاطب وجود داشته باشد. آن زمینه همان نقطه صفر فرهنگی ست که ما عرض کردیم. • سوم: اتفاقا این حضور ها همیشه در جامعه اسلامی ایران دائمی و عموما شگفت آفرین بوده است؛ انتخابات، راهپیمایی، تشییع ها و ... . • چهارم: با قسمت پایانی متن جناب آقای صادقی کاملا موافقم که قطعا این بازگشت فرهنگی می تواند بر اثر عواملی چون نارضایتی عمومی، تلاش دشمن، ضعف نگهداشت سرمایه اجتماعی و ... تضعیف شود. لذا دائما باید مکانیست تضعیف یا تقویت این بازگشت رصد شود. https://eitaa.com/joinchat/3906863192C779be96d70 @farhang_nevesht
یادداشت‌های فرهنگی؛ مرجع تخصصی فرهنگ‌پژوهی اینجا مجالی در حوالی فرهنگ است که به بازنشر گزیده‌ای از یادداشت‌های فرهنگی می‌پردازد. با ما باشید.. دانشجویان https://eitaa.com/farhang_nevesht
ضرورت پیوست نگاری تبلیغات تجاری مریم غازی اصفهانی.docx
17.5K
در اواسط قرن بیستم میلادی سیاست‌گذاران دریافتند اگر بتوانند در فرایندهای مربوط به خط‌مشی گذاری، تأثیرات فرهنگی را نیز دخیل نمایند، تصمیمات بهتری اتخاذ خواهند کرد. مهم‌ترین هدف پیوست فرهنگی، ایجاد زمینه و شرایطی است که در آن ضمن اجرای مطلوب طرح‌های اقتصادی، ارزش‌ها و میراث فرهنگی ملی و بومی نیز حفظ شود. یکی از مصادیقی که لازم است در مورد آن پیوست فرهنگی صورت گیرد تبلیغات تجاری است. امروزه مردم به طور متوسط روزانه 5000 تبلیغ می بینند. نکته اینجاست که این تبلیغات درحال تغییر و شکل‌دهی به ذائقه مخاطبان خود هستند. بوردیو در کتاب تمایز نشان می‌دهد که ذوق و سلیقه افراد شدیداً به موقعیت فرد در فضای اجتماعی که در آن قرار دارد بستگی دارد. امروزه این فضای اجتماعی که پر از تبلیغات تجاری هستند ذائقه افراد را شکل می‌دهند. انبوه تبلیغات تجاری فروشگاه های زنجیره ای بزرگ (و به طور مثال سرای ایرانی در قم) نقش مهمی در ذائقه سازی مخاطبان در همه طبقات اجتماعی به ویژه طبقات دوم و سوم که بوردیو از آنها نام میبرد، دارد. ذائقه مخاطب تمایل به در اختیار داشتن کالاهای لوکس و جدید و احساس نیاز به آن است و حتی اگر توان خرید نقدی ندارد میتواند با دادن بهره های سنگین و خرید اقساطی آن کالا را تهیه کند. از این رو تبلیغات تجاری به ویژه موارد مرتبط با کالاهای منزل نیاز ضروری جهت پیوست نگاری فرهنگی دارد. مریم غازی اصفهانی 🔹یادداشت‌های فرهنگی؛ مرجع تخصصی فرهنگ‌پژوهی https://eitaa.com/farhang_nevesht
💢 ضرورت جهاد فناوری‌های ارتباطی 🔰رهبر معظم انقلاب اسلامی، روز گذشته در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی فرمودند: «ما یک خیزش جدید نیاز داریم، یک حرکت جدید نیاز داریم، یک نهضت جدید علمی نیاز داریم...دنبال خیزش علمی باشید و این جهاد شما است...ما باید تفوّق علمی داشته باشیم؛ ما دشمن داریم... باید با تفوّق علمی بر آنها غلبه پیدا کنیم، کمااینکه اگر در جایی غلبه‌ای هم داشتیم، بر اثر همین تفوّق علمی و فنّاوری بوده است». ♨️انفجار گسترده دستگاه‌های ارتباطی در لبنان و شناسایی و رصد فرماندهان ارشد حزب الله و شهادت مجاهد کبیر امت اسلام، سیدحسن نصرالله رضوان الله علیهم🌷، ضرورت توجه راهبردی به مقوله پیشگامی تکنولوژیک در فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی را بیش‌ازپیش نمایان کرد. 🔸فارغ از اینکه فناوری‌های ارتباطی غربی به لحاظ جهت‌داری در لایه علم و تکنیک، متعلق به ما نیست و جهان اجتماعی انقلاب اسلامی را ایجاد نخواهد کرد، انفجار پیجرها ثابت کرد وابستگی در ابزار چگونه می‌تواند امنیت ملی را در لحظات حساس نبرد با دشمن، به مخاطره بیندازد. 🔹بر این اساس در این برهه حساس، مأموریت‌های ویژه‌ای برای جامعه علمی کشور وجود دارد. جهاد فناوری‌های ارتباطی در دانشگاه و شرکت‌های دانش‌بنیان برای تولید خودبنیاد ابزارآلات ارتباطی در تمامی لایه‌های شبکه در کنار کشف الگوی مطلوب نظام ارتباطی کشور بر اساس فرآیند اجتهادی حوزه‌های علمیه در وادی «فقه حکومتی رسانه و فضای سایبر» و تلفیق این پژوهش‌ها با تلاشگران دانشگاهی برای جهت‌دهیِ ابزار و فناوری‌های ارتباطی از امهّات وظایفی است که امروز در دوره جنگ فناوری‌های ارتباطی، متوجه متخصّصین حوزه و دانشگاه، نخبگان کشور و متصدّیان امر است. ✍️محمد صادق رستمی https://eitaa.com/farhang_nevesht
🔹یک عملیات در سه میدان: روایتی از راهبرد ایران در مدیریت منطقه پس از وعده صادق ۲ 🔸 جمهوری اسلامی ایران در شب موشک باران اسراییل (وعده صادق۲) نشان داد که نه تاخیر می کند و نه شتابزده می شود. به واقع نه هیمنه نام‌ها او را می‌ترساند و نه به اتکا قدرت درون‌زایش در یکسره کردن جنگ عجله می کند. این صِرف صلابت در پاسخ نبود که نظاره‌ کنندگان را به وجد می‌آورد بلکه در این عملیات همگان می‌دیدند که قیام و قعود جمهوری اسلامی مبتنی بر حکمت است. اگر به صبر استراتژیک روی می آورد از سر حکمت است (نه ترس) و اگر قیام می کند نیز از سر حکمت است (نه خشم). در آن شب هر آنچه در مقابل دیدگان همه به نمایش گذاشته شد یک نمونه بود از درایت و اقتدار برآمده از نظریه مقاومت. اما پر واضح است که بی اقدامات روز های بعد، آن موشک باران اینقدر موثر نِمود نمی‌یافت. نباید غفلت کرد که این دست ابتکار عمل‌ها ضربه ای محکم به رژیم وارد نموده و پاسخ دشمن را باید در این میدان ها نیز انتظار داشت. همان قدر که توجه به رصد تحرکات نظامی ضروری است توجه به دست های مریی و نامریی دشمن در ساخت گزاره های جدید، از گلوگاه های مهم رویارویی پیش‌روست. 🔸 اولین گروه رسمیِ حمایت مردمی، در نماز جمعه نصر شکل گرفت. اگرچه این نماز جمعه، با وجود آن تهدیدها، نترسی و صلابت جمهوری اسلامی را مخابره می‌کرد اما جلوه دیگرش حضور پر شور و میلیونی مردمی بود که جان بر کف، خط مبارزه با صهیونیست را -با تمام هزینه هایش- دنبال می‌کردند. در آن روز اولین موج خودنمایی قدرت نرم مقاومت ایرانی بدین شرح بود: «ما مردم ایران، هم دوش جمهوری اسلامی در حمایت شما کوتاهی نخواهیم کرد». همین پیام کوتاه کافی بود تا خط رسانه‌ای «دولت‌ ایران-مردم ایران» بکلی رنگ ببازد. پس از آن، دیگر در رسانه ها خبری از این نبود که آیا مردم ایران با سیاست های جمهوری اسلامی همراه هستند یا نه؟ همان حضور پر شور، شبهه دو دسته‌گی را پیش از طرح پاسخ بود. 🔸همچنین چندی پیش از وعده صادق، جریان رسانه دشمن بر پایداری مردم لبنان فشار بسیاری می‌آورد. با شهادت سیدحسن نصرالله این فشار شدید و شدیدتر هم شد. این جنگ روانی خط عملیات خود را بر محور مقاومت لبنان، از طریق مردم لبنان دنبال می کرد. تلاش ویژه اتاق‌های عملیات روانی بر این بود که به مردم لبنان بقبولانند که با شهادت نصرالله، حزب الله لبنان شکست خورده است و از آن مهم تر جمهوری اسلامی ایران نیز در یک سازش خیانتکارانه جبهه لبنان را معامله نموده است (وگرنه مهم ترین شریک خود را اینگونه تنها نمی‌گذاشت). وعده صادق۲، نماز جمعه نصر و سومین دلیل حمایت، حضور وزیر امور خارجه، آقای دکتر عراقچی، زیر بمباران فرودگاه بیروت در لبنان بود. حضور به موقع ایشان، این خط رسانه‌ای مهلک را نشانه می‌رفت. یعنی اگر نماز جمعه نصر، مردم ایران را در کنار جبهه مقاومت به نمایش می‌گذاشت، حضور ایشان، در واقع حضور دولت ایران در کنار جبهه مقاومت را تضمین کرد. این سفر جسورانه هم خط رسانه ای را شکست و هم اتحاد ملی در حمایت از مقاومت را در یک کنش مخابره نمود. (البته این وزیر محترم در امتداد هم‌بستگی میدان-دیپلماسی هنوز -بعد از گذشت سه هفته از طوفان الاقصا- از تلاش برای اعمال قدرت نرم جمهوری اسلامی برای مدیریت میدان از پا ننشسته است) 🔸 با تلاش هایی که صورت گرفت طوفان الاقصا نه تنها در میدان بلکه در جهان رسانه ها و برساخت معانی موفق، پرشکوه و بازدارنده تصویر شد. با همین چند کنش به هنگام، رابطه «حاکمیتِ ایران-مردمِ لبنان/غزه»، «رابطه مردمِ ایران-مردمِ لبنان/غزه» و «رابطه دولتِ ایران-مردمِ منطقه» آن چنان که شایسته بود تثبیت شد. تنها رابطه «دولتِ ایران-دولتِ لبنان» بود که باید مورد اهتمام قرار می‌گرفت. با شهادت سیدحسن نصرالله، جریان‌های سیاسی حامی سازش با اسرائیل در بدنه سیاسی لبنان رو به فزونی نهاد. گاه شنیده می‌شد که حتی در قامت رییس مجلس لبنان، سخن از عقب نشینی، خلع سلاح حزب الله و ... به میان می‌آمد. سفر به موقع دکتر قالیباف در جهت ترمیم این رخنه اقدامی موثر قلمداد می شد. هم حضور ایشان در کسوت رییس مجلس اسلامی ایران و هم سکان‌داری ایشان به صورت گسترده‌ای دیده شد. این سفر با انبوهی از دیدارهای سیاسی با هدف حمایت دولت-دولت در واقع حمایتی بود که در قامت وعده صادق، میدان و دیپلماسی را به هم نزدیک تر می کرد. پر واضح است که دشمن در روز های آینده به سراغ نقاط قوت جمهوری اسلامی در این صحنه‌ها خواهد رفت. مواظبت از افکار عمومی مردم منطقه (به خصوص ایرانیان به خاطر اینکه هسته سخت حمایت از مقاومت هستند) از مهم ترین و ضروری ترین اقدامات پدافندی در روز های آینده ست. ✍ https://eitaa.com/m_rahii https://eitaa.com/farhang_nevesht
مرزبانان فرهنگ و هویت مقاومت چند روز پیش، استاد گرانقدر جناب دکتر پارسانیا در جمع اعضای انجمن مطالعات اجتماعی حوزه، نکته مهمی را پیرامون نقش و تکلیف ایشان در نبرد مقاومت با دشمن صهیونیستی و حامیان غربی‌اش یادآوری کردند. مضمون کلام استاد این بود که شهدای مقاومت، خون پاک خود را در راه مرزبانی از جغرافیای مقاومت نثار می‌کنند و یکی پس از دیگری حماسه می‌آفرینند و در راه آرمان مقدس، به شهادت می‌رسند؛ اما در این میان هر انسان آزاده‌ای به دنبال پاسخ به این سوال است که در این میدان چیست؟ بی‌شک مرز و بوم مقاومت، دارای روحی است که همان فرهنگ و هویت منحصر به خود اوست و اتفاقا جغرافیای مقاومت بدون آن فرهنگ و هویت، معنا و ارزشی نخواهد داشت. نکته آنجاست که مرزبانی از حریم « مقاومت»، بی‌گمان بر دوش افرادی است که اندیشه، کوشش و قلم خود را در این زمینه متمرکز کرده‌اند و لازم است که از این مهم غافل نشوند و با یافتن نقش خود در این جبهه، بهترین ها را رقم بزنند. ✍ https://eitaa.com/joinchat/485425393C7a2c65f6b5 https://eitaa.com/farhang_nevesht
حق طلبی مستضعفان، برگ برنده‌ی جبهه‌ی مقاومت در رویارویی با هژمونی مستکبران هژمونی غرب برای سلطه‌ی بر مناطق مختلف دنیا، سیر تطور طویلی را گذرانده است. مستکبران عالم چه در رقابت با خود برای استعمار بیش‌تر و چه در مواجه‌ی با کشورها و ملت‌ها، تجربه‌ی بسیاری اندوحته‌اند. بگونه‌ای که در طول زمان ابزار های سلطه‌گری خود را ارتقا بخشیده و با تنوع بخشی به آن، سعی در افزایش کارآمدی آنان کرده‌اند. این ابزار ها در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و در قالب‌هایی چون سلطه سیاسی، تحریم، حمله نظامی و تهاجم فرهنگی بکار گرفته می‌شوند. اما وجه مشترک تمامی این ابزار‌ها را می‌توان در دو ویژگی خلاصه نمود؛ تهدید و تطمیع. ترس و طمع دو ویژگی انسانی هستند که نظام سلطه برای پیشبرد اهداف خود از آنان کمال استفاده را می‌برد. قرن‌ها استعمار و استمثار ملت‌ها و تجمیع منابع جهانی در کشورهایی غربی، یک چرخه‌ی فزاینده کسب قدرت و سلطه گری برای غلبه بر ملت‌های استعمار زده به وجود آورده است. گو آنکه استکبار از ترس و طمع مستعمرات‌اش تغذیه می‌کند تا منابع‌شان. اکنون که به واسطه‌ی نبرد طوفان الاقصی در مواجه‌ی تمام عیار میان تمدن موحش و مستکبر غربی_صهیونیستی و جبهه‌ی مقاومت اسلامی_انسانی قرار داریم، این سوال مطرح می‌شود که راهبرد جبهه‌ی مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران چگونه باید باشد؟ در مقابله‌ی با استکبار جهانی کدام عنصر یا عناصر می‌بایست بکار گرفته شوند و به عبارتی دیگر برگ برنده‌ی در این رویارویی کدام است؟ بنظر می‌رسد جمهوری اسلامی ایران و جریان مقاومت، علی رغم برخورداری از ظرفیت‌های مختلف ژئوپلیتیکی، اقتصادی، نظامی و سیاسی اما در مواجه‌ی با استکبار _ در موارد گفته شده _ از نظر کمی فاصله‌ی زیادی دارد. لذا رقابت با وی و با استفاده از همان ابزارها، به نوعی بازی در زمین رقیب است. زمینی که طراحی و مدیریت آن به نفع و در اختیار اوست. اصطلاح جنگ‌های نامتقارن که در نبردهای عصر اخیر مطرح شده است، نمونه‌ای از راهبرد تغییر زمین، در مواجه‌ی با دشمن غیر هم طراز محسوب می‌گردد. با لحاظ این مقدمه به سوال اصلی باز می‌گردیم. عنصر موثر برای مواجه‌ی با استکبار و ابزار‌های متنوع و گسترده ی او چه خواهد بود؟ برای پاسخ به این سوال بایستی ذات استکبار و فرایندو نتایج استعمار را مورد بررسی قرار داد. استعمار به یک معنا، غارت و تجمیع منابع بخش اعظم جامعه به نفع گروه اندکی است. در این هرم قدرت، هر چقدر که ثروت فزونی می‌یابد، دایره افراد تنگ‌تر می‌شود. که البته این خاصیت حرص و طمع انسانی است که همه چیز را برای خود می‌خواهد و شدت شهواتش، او را از شریک شدن با دیگران بازمی‌دارد. نتیجه آنکه در یک جامعه‌ی استعمار زده که مستکبران حاکمند، همواره بخش اعظمی از مردم تحت ظلم و ستم و در یک محیط غارت زده زیست می‌کنند. و این همان آلترناتیوری است که می‌تواند این ساختار را بهم بزند. بازخوانی سیره‌ی انبیا الهی در برابر ستمگران تاریخ بر این مساله صحه می‌گذارد که تنها مظلومان و مستضعفان که طعم ظلم و ستم را با تمام وجود خود چشیده‌اند، برای اقامه‌ی حق و عدالت قیام می‌کنند. به عبارت دیگر، باطل السحر استعمار و استعمارگران، که ابزار اصلی شان ترس و تطمیع است، عدالت و حق خواهی توده‌های مستضعف است. مستضعفانی که آلوده به شهوات دنیا نشده‌اند، بهترین افراد هستند تا پرچم ارزش‌هایی چون عدالت، ایثار و جهاد را بدست بگیرند و در مبارزه‌ی با دشمن غیر هم طرازی که از کمال تمکنات مادی برخوردار است، پیروز شوند. به گواه قرآن، مبارزه‌‌ی انبیا و مستضعفان با ستمگران، همواره در چنین شرایطی رقم می‌خورد و اتفاقا همین راهبرد است که همسو با سنت نصرت الهی برای مومنان، به برچیده شدن بساط طاغوت‌های عالم منجر می‌گردید. ✍ https://eitaa.com/jangjooi_ir https://eitaa.com/farhang_nevesht
مکتب سیدحسن نصرالله و راهی که باقی است 🔸 چند روز پیش در ازدحام اخبار، خبری از رسانه‌های آمریکایی منتشر شد که حزب الله لبنان توانسته است از پایین ترین سطوح تا عالی ترین رده فرمانده‌ای خود را بازسازی کند. خبرگزاری‌های نزدیک به حزب الله نیز بر این خبر صحه گذاشتند. هر چند این دو سوی جنگِ رسانه‌ای با انگیزه های متفاوت این خبر را منعکس می کردند اما آنچه به ذهن می‌رسید یک جمله بود: خدا را شکر. هرچند باید اذعان داشت که خود سیدحسن تنها یک دبیرکل تشکیلات نبود که با رفتنش تنها عنوان «دبیرکل» را به دیگری واگذارد. او با سال ها تلاش توانسته بود در جبهه های مختلف میدان‌دار مقاومت شیعی باشد. با اینکه در این سال‌ها با موفقیت‌هایش در جنگ‌هایی که پشت سر گذاشت روز به روز بر اعتبارش افزوده شد اما او به هیچ کدام از این عناوین وابسته نماند بلکه ترجیح داد تنها سرباز «سیدالقائد» خطاب شود. همواره در قامت عالمی ربانی، آبروی اسلام، شیعه، جمهوری اسلامی، روحانیت شیعه و ... بود. امروز اما این ما هستیم که باید سهم خود را ادا کنیم. جز بازسازی سیاسی-نظامی در صحنه های دیگر جا خالی او و یاران او منتظر غیرت دینی ماست. 🔸 او پیش از هر چیز خود را شیعه علی ابن ابی طالب معرفی می کرد. در همین یک سال گذشته بارها و بارها علت ایستادگی‌اش در کنار مردم غزه را با ارجاع به گزاره «نحن شیعه علی ابن ابی طالب» توضیح می داد. هر چه رسانه های تو در توی معارض، شیعه هراسی را نمود می دادند او با ایستادگی‌اش در موقعیت های حساس موجب تعجب انبوهی از مخاطبان را فراهم می‌نمود و در نهایت شیعه را نه «خنجری در پشت مسلمین» که «راهبران خط شهادت و عزت» معرفی می ‌کرد. در همه این سال ها او هر به موفقیتی دست یافت، خود را شیعه علی ابن ابی طالب معرفی نمود. او براستی یک روحانی موفق در تبلیغ اسلام، شیعه و انقلاب اسلامی بود که سال ها بی آنکه عنوانی از مبلغ را به دوش بکشد مجاهدت کرد و سربلند از وظیفه صنفی خود بیرون آمد. 🔸 در راستای همین تبلیغ، سیدحسن نصرالله، مستقیما با میلیون ها جوان مسلمانِ عرب زبان سخن گفت. این مخاطبان شاید به خاطر تفاوت زبان شان با گفتمان‌سازهای ایرانی انقلاب اسلامی، نمی‌توانستند با مرکز تشیع آشنا شوند اما سیدحسن با ایستادگی‌‌هایش در میان انبوهی از این مخاطبان دیده می‌شد و در اوج دیده شدن همه را ارجاع می‌داد به شیعه بودنش، به پیرو نظریه مقاومت بودنش، به انقلاب اسلامی و به سیدالقائد. او از این منظر، ما شیعیان را به یاد احمد بن موسی (شاهچراغ علیه السلام) می انداخت. او در هر موقعیتی تلاش داشت از همگان بیعت بگیرد تا ایشان را به سوی بیعت با سیدالقائد سوق دهد. او حتی در اوج محبوبیت خود، آن زمان که مرد سال جهان عرب شد نیز با اظهار ارادتش به آیه الله خامنه‌ای سعی داشت جوانان عرب را به مرکز مقاومت شیعی سوق دهد. امروز نیز جای خالی او در تببین مواضع نباید خالی بماند. 🔸 از سوی دیگر او نمونه والا در تبیین نظریه مقاومت بود. کمتر گروهی مثل حزب الله لبنان بوده که حتی پیش از انقلاب اسلامی خارج از محدوده ایران متولد شده باشد اما خود را هم راستا با آرمان‌های انقلاب اسلامی تصویر کند. اگر بگوییم حزب الله لبنان با رهبری او الهام بخش دیگر هسته‌های مقاومت بوده بی راه نگفته‌ایم. با نگاهی وسیع تر مقاومت و ایستادگی آن‌ها بود که دیگر هسته‌های مقاومت را بر آن داشت که می‌توان در هر جا که هستند قیام کنند و با ایستادگی نصرت الهی را ضامن تثبیت و رشد خود بدانند. حتی صورت بندی هلال شیعی و وضوح یافتن تمدن نوین اسلامی با مجاهدت نصرالله و یاران مخلصش -که خارج از ایران بودند- معنا یافت. او در تمام این سال ها خود را وام دار نظریه مقاومت معرفی کرد و در هر مقطع با تطبیق حوادث پیش‌آمد با معارف شیعی، دید مخاطب را تا شعاع سنت‌های الهی باز می نمود. در اهمیت این نقش آفرینی اش در همین روزها و با فقدان او مردم لبنان با اتکا به اینکه خدا می‌بیند و او کافی است ایستادگی خود را از دست نداده‌اند. 🔸همه این موارد و بیش از این‌ها فقدان او را نمایان‌تر نشان خواهد داد. پر کردن خلا رده سیاسی-نظامی او با مجاهدت برادران لبنانی میسر شده است. اما دیگر اضلاع نقش آفرینی او نیازمند قیام، ابتکار و تلاش همه متعهدان به آرمان اوست. ایده های بسیار زیادی در این میان وجود دارد که می توان با تقسیم‌شان میان انبوهی از جوانان مومن انقلابی رخنه به وجود آمده به خاطر فقدان ایشان را تا حد زیادی پر کرد. اولین گام این است که نخبگان اهل فکر و قلم نسبت به نبود ایشان بی تفاوت نمانده و پر اهتمام ابعاد روی زمین مانده را به رشته قلم بیاورند. ✍ محمدجواد مردانی https://eitaa.com/m_rahii https://eitaa.com/farhang_nevesht