🔶نشانه شناسی دیوارنگاره
#برای_تو_قهرمان_من
📖#یادداشت_فرهنگی
📝#جواد_رستمی_ماجلان
🔸 حضور کودکان: نشان از جنبه آموزشی و پرورشی مکتب حاج قاسم در مقام عمل دارد. این حضور بیانگر این است، اکنون که دشمنان اسلام جشن گرفته اند، می پندارند که این پایکوبی هایشان ادامه دارد اما کور خوانده اند، با به شهادت رساندن سردار سلیمانی، تفکر و راه او هرگز از بین نخواهد رفت.
🔸پرچمهای سرخ انتقام: نشان از حس مشترک انتقام و آتش درون دارد؛ این پرچم ها فریاد می زنند: خونی که از تو ریخته شد، دست کمی از خون شهدای کربلا ندارد. همگی شما در راه حق جانتان را دادید. همگی شما انسانهایی پاک سرشت بوده اید که گویی از همان اول جایتان روی زمین نبوده.
متن کامل در آدرس: 👇
#کانالیادداشتهایفرهنگی
🌐 @farhang_nevesht
📝 #برای_تو_قهرمان_من
🔴امّا(شهید سلیمانی) قهرمان ملّت ایران است، به خاطر اینکه ملّت ایران داشتههای فرهنگی خودش و معنوی خودش و انقلابی خودش را و ارزشهای خودش را در او متبلور دید، در او مجسّم دید. الان در دنیای اسلام هر جایی که بنای مقاومت در مقابل زورگویی استکبار را داشته باشند، مظهرشان و اسم رمزشان شهید سلیمانی است. در واقع ایشان نرمافزارِ مقاومت را و الگوی مبارزه را به ملّتها تعلیم کرد، به ملّتها سرایت داد، در ملّتها رایج کرد. مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
⚫فنا فیالله شد اما بقا دارد سلیمانی
مقام قدس در قُرب خدا دارد سلیمانی
شهید فی سبیل الله، عزیز جان روح الله
بلی در قلب حزب الله جا دارد سلیمانی
🔸 حضور کودکان: نشان از جنبه آموزشی و پرورشی مکتب حاج قاسم در مقام عمل دارد. این حضور بیانگر این است اکنون که دشمنان اسلام جشن گرفته اند؛ می پندارند که این پایکوبی هایشان ادامه دارد اما کور خوانده اند، با به شهادت رساندن سردار سلیمانی، تفکر و راه او هرگز از بین نخواهد رفت.
🔸پرچمهای سرخ انتقام: نشان از حس مشترک انتقام و آتش درون دارد؛ این پرچم ها فریاد می زنند: خونی که از تو ریخته شد، دست کمی از خون شهدای کربلا ندارد. همگی شما در راه حق جانتان را دادید. همگی شما انسانهایی پاک سرشت بوده اید که گویی از همان اول جایتان روی زمین نبوده.
🔸 پرچمهای جمهوری اسلامی: نشان از عشق به وطن در بین آحاد و اقشار مردم دارد. حاج قاسم سلیمانی، دلیرمرد ایرانی بود که خارج از این مرزوبوم پیشه خود را نگهبانی از خاک مقدس این وطن برگزیده بود.
🔸پرچم عراق در پشت جمعیت ایران: نشان از حرکت مردم عراق با تقلید از مردم ایران و تداوم مکتب حاج قاسم در بین دیگر ملتها دارد.
🔸میدان آزادی: تأکید بر تجربه شیرین آزادی و گذر از طاغوت زمان دارد که بیانگر این است با مکتب مقاومت میتوان بینی طاغوتیان را به خاک مالید.
🔸مدال: حس افتخار نسل آینده به حرکت حاج قاسم است. شهادت گوارای وجودت باد ای فرمانده بیگمان به مراد دل خویش رسیدهای و ایران و ایرانی به وجود پر خیروبرکت تو افتخار میکند.
🔸رنگ سبز مدال: نشان از رویش در مکتب حاج قاسم
🔸گل نرگس: هدف این مکتب رسیدن به انقلاب حضرت مهدی (عج) است، آرمان این شهادتطلبیها حکومت حضرت مهدی (عج) است.
🔸 ارائه گل نرگس از طرف ابو مهدی به کودکان: سرنوشت این حرکت تا رسیدن به دست صاحب اصلی یعنی امام زمان (عج) به دست کودکان سرزمینم سپرده شد تا تمدن عظیم اسلامی شکل بگیرد.
🔸 رنگ سبز متن: رنگ رویش تمدن نوین اسلامی است که در سرتاسر جهان پهن خواهد شد.
🔸 آسمان آبی: نشان از وسعت این حرکت تا سراسر گیتی است. بیگمان آزادگان جهان دلاور مردانگیهای این بزرگمرد ایرانی را میستایند و برای پاسداری از راه شرافتمندانه او جانانه یاد و نام او را زنده و جاویدان خواهند ساخت.
🔸 پرواز بلند پرندگان در آسمان آبی: نشان از ارسال پیام مقاومت حاج قاسم به سراسر دنیاست. شاید هم نمادی از پرکشیدن سردار باشد
🔸 حرکت کودکان از دو جهت به سمت حاج قاسم و ابو مهدی: نشانه پذیرش این مکتب از طرف کودکان است.
🔸 برخی از کودکان پشت سر والدین مخفی میشوند: نشان از این دارد که هنوز در برخی نقاط مکت حاج قاسم بهخوبی ارائه نشده و نیاز به تلاش بیشتر دارد.
🔸 حضور اقشار مختلف و جریانهای متفاوت در این عکس: نشان از وحدت همه تفکرات بر مکتب حاج قاسم و راه اوست.
🔸 کودک بالباس نظامی و احترام نظامی: نشان از تربیت خوب نسل مقاومت است.
🔸 سربند قرمز بر پیشانی اقشار مختلف: نشان از راهیست که حتماً ادامه دارد.
🔸 قاب تصویر شهید در دستان مادر شهید: مادران شهدا از این مکتب انتظارات بلندی دارند.
🔸 قاب عکس تصویر سردار و نقشه ایران در دست فرد جوان: حس وطنپرستی در مکتب حاج قاسم.
⚫بیگمان شهادت برازنده توست ای سردار دلهای ایرانیها؛ چقدر نوشیدن از جام شهادت تو شیرین و گواراست
چراکه لباس شهادت تنها جامهای است که چیزی جز آن نمیتوانست برازنده حاج قاسم سلیمانی باشد.
#جواد_رستمی_ماجلان
🆔 @jr12345
#کانالیادداشتهایفرهنگی
🌐 @farhang_nevesht
نشانه ها و نمادهای دینی در سریال پایتخت
📝مهدی چپریان
🔹سریال پایتخت یکی از ویژه¬ترین سریال¬های پخش شده در سیمای ملی، از نظر تعداد تولید فصل¬های متعدد است. این سریال از سال 1390 تا کنون شش فصل داشته که همگی از نظر جذب مخاطب با افت و رشدهایی جزو پربیننده¬ترین سریال¬های تلویزیون به حساب می¬آیند. قالب محتوایی این سریال طنز است و تلاش سازندگان اصلی و عوامل تولید آن به اعتراف خودشان، تولید اثری خانوادگی و مناسب برای همه سنین و البته نمایشگر یک خانواده ایرانی بوده است. رهبر انقلاب اسلامی نیز بعد از زمان پخش فصل چهارم این سریال آن را اثری «ایرانی» دانستند و از کارگردان و مجموعه عوامل تولید آن تشکر کردند. اکثر مردم نیز با دیدن این سریال می¬توانند خودشان را در یکی از نقش¬های موجود در سریال ببینند و علاوه بر همنشینی با آن نقش، از لطیفه¬ها و طنزهای مندرج در بازی بازیگران لذت ببرند. این موفقیت در حالی است که تولیدکنندگان با بیشترین حجم از ارتباط بین قصه¬ی روایت شده با فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایران، مفاهیم مد نظر خود را منتقل می¬کنند. اساسا فراوانی این نشانه گذاری¬ها در متن داستان با آداب و رسوم دینی باعث شده تا این سریال جای خود را در دل مردم باز کند. فصل چهارم این سریال را طبق نظر نگارنده نقطه اوج محتوایی و دقت نشانه شناسی یک سریال عمومی و پر مخاطب با فرهنگ و آداب و رسوم اسلامی، ایرانی بوده است.
🔹فصل چهارم این سریال، توانست حجم زیادی از نشانه ها و نمادهای دینی به خصوص مسجد را در آن هنرمندان درج نماید. یکی از مهمترین این نشانه ها که در همان سالها بسیار مورد تقدیر منتقدین ارزشی سینما قرار گرفت، حجم زیاد نشانه¬های متبادر ذهنی به نماز اول وقت، تعدد خواندن نماز در مسجد، شرکت در نماز جماعت صبح، حضور دسته جمعی خانواده در نماز جماعت مسجد، پخش مکرر اذان، و پر شور و شلوغ نشان دادن مسجد بود. از دیگر نشانه هایی که خیلی هنرمندانه در این فصل استفاده شد عقد بابا پنجعلی در مسجد بود. همچنین ارتباط صمیمانه و زیاد روحانی محل با خانواده داستان از دیگر هدف گذاری های نمادین بود به نحوی که در جابه جایی کارتن هایی که ارسطو در حیاط گذاشته بود در شب بارانی به کمک به خانواده معمولی آمد. در بین سریال های پر مخاطب قبل و بعد از این سریال هیچ گاه تا این حد نقش مسجد پر رنگ نشده بود
🔹با توجه به هدفگذاری پخش این سریال در ماه مبارک رمضان، ترتیبی اتخاذ شد که کلیه نشانه ها و نمادهای مرتبط با ماه مبارک رمضان نیز توسط مخاطبین به خوبی درک و دیده شود. خوردن سحری و افطاری، افطاری دادن های مرسوم ما ایرانی ها در ماه مبارک رمضان، پخش افطار سبک در مسجد محل از جمله این نمادها بود. همچنین نمایش طنزآمیز فشار ناشی از روزه داری و نحوه مواجهه نقش های مختلف با این مسئله کاملا عادی و برای مخاطب قابل درک بوده و همنشینی داشت. در فیلم صحنه هایی از دعا و مناجات با خدا نیز وجود داشت. به صورت کلی در این سریال آداب و رسوم یک خانواده ایرانی را در ماه مبارک رمضان به خوبی به تصویر کشیده است.
🔹همچنین در این فصل به نشانه گذاری بین هویت¬های یک خانواده ایرانی با داستان، بیشترین تلاش انجام شده است. اهمیت دادن و محوری بودن نقش خانواده و ارتباطات فامیلی، کمک ارسطو به خانواده نقی در جادادن ایشان در منزل خود و حال اینکه مطلع است آنها خانه خود را نتوانسته اند تکمیل کنند. مراقبت ها و حمایت های دائمی نقی از پدرش از جمله این نشانه ها بوده است. موفق و پرتلاش نشان دادن مادر خانواده، احترام به شخصیت اجتماعی زن و نمایش این واقعیت که زن یک خانواده میتواند همزمان هم همسر مهربان و مادر دلسوز باشد و هم در نقش منتخب شورای شهر نیز به خدمتگذاری عمومی بپردازد از جذابیت های این فصل بود. قبح شکنی از ازدواج سالمندان و ساده گیری ازدواج و همکاری و همراهی کل فامیل در مشکلات و چالش ها از مهمترین نشانه های این فصل بود. همچنین یادآوری اموات و احترام به آنها به نحوی طنزگونه به تناسب در جای جای فیلم تکرار میشد. به صورت کلی در این فصل ما واقعا زندگی یک خانواده ایرانی را در ماه رمضان به تماشا نشسته ایم.
🔹فصلهای اول تا سوم و به خصوص فصل چهارم سریال پایتخت برای کودکان، جوانان و سالمندان، زنان و مردان و غالب اقشار جامعه یک جایی گذاشته است و هر کسی میتواند نقشی از خود را ولو کمرنگ در آن بیابد. این سریال علیرغم برخی از انتقادات شکلی و محتوایی جزو پر نمادترین سریال¬های ایرانی بوده است به همین دلیل است که همه ایرانیان با آن ارتباط میگیرند و علیرغم پخش مکرر آن در شبکه های مختلف بازهم مخاطبین خود را دارد. یکی از مهمترین عوامل موفقیت یا عدم موفقیت برنامه ها و سریال های تلویزیونی در همین احساس همنشینی و همزادپنداری مخاطب با محتوای آن برنامه است. این ارتباط و فهم نشانه ها و تبادر معنایی در فصل چهارم سریال پایتخت به خوبی توسط مخاطبین انجام شده است و همین عامل «ایرانی» شدن این سریال گردید.
#سریال پایتخت
#فصل چهارم سریال پایتخت
#سریالی ایرانی
#مهدی چپریان
#کانالیادداشتهایفرهنگی
🌐 @farhang_nevesht
پدیده سردار سلیمانی؛ آغاز دوباره برای فرهنگ
✍️ احمد اولیایی
📡 خبرگزاری مهر
لینک یادداشت: https://b2n.ir/530858
جامعه آن قدر موجود پیچیدهای شده است که تفکیکها و تقسیمهای معروفی که ذیل جامعه شناسی مانند خرده نظامهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی وجود دارد، نمیتواند پاسخی درخور به پرسشهای پیرامون اتفاقات، پدیدهها و به طور کل آنچه در جامعه رخ میدهد، ارائه نماید. در این بین تحلیلهای فرهنگی به غایت دشوارتر است چرا که همچنان تعاریف و دیدگاهها در مورد فرهنگ کامل نیست. همین تشویش در فرهنگ شناسی، تحلیلهای فرهنگی را به امری دشوار بدل کرده است.
هنگامی که پدیدهای خاص محور مطالعه قرار نگیرد، فرهنگ شناسان و جامعه شناسان یک سری اصول کلی را در مطالعات و تحلیلهای خود لحاظ کرده و اعلام رأی میکنند اما زمانی که پدیدههای مهم در جامعه شکل میگیرد که کنشهای عام و خاص متفاوتی را در مسیر عادی جامعه تولید میکند، دیگر نمیتوان از اصول کلی تبعیت کرد.
پدیده ترور و سپس تشییع سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران در دی ماه سال ۹۸ یکی از همان پدیدههایی است که مسیر تحلیل فرهنگی را تغییر میدهد. زمان این اتفاق زمانی است که بسیاری معتقدند اعتماد عمومی به حاکمیت و مقبولیت عام نظام دچار افول شده است. انسجام اجتماعی کاهش و گسست نسلی در میان نسلهای معتقد به انقلاب قابل مشاهده است. و حتی برخی میگویند دینداری نیز با چالش جدی مواجه شده است. ناگهان ترور فرمانده ای کاریزماتیک، قدرتمند و معنوی به مهمترین خبر جامعه تبدیل میشود. در همه گفتگوها و گفتمانها صحبت از این اتفاق است. اختلافات سیاسی و گلایههای اقتصادی در پشت سر این حادثه قرار میگیرد. این تشییع به طور کل تحلیلها را دگرگون میسازد؛ تحلیلهایی که تاکنون فرهنگ امروز کشور را مملو از مشکلات و سرخوردگیها میدانست.
حضور همه مردم با سلیقهها و افکار متفاوت مؤلفه تأثیرگذار غیر منتظرهای در تحلیل فرهنگی پدیده تشییع سردار است. «بازگشت فرهنگی» که در تشییع سه روزه رخ میدهد، همان اثری است که فرهنگ شناسان نمیتوانند آن را تحلیل کنند مگر اینکه روش تحلیل خویش را تغییر دهند. بهترین راه برای جلوگیری از «غافلگیری تحلیلی» در این رخدادها توجه به ماهیت فرهنگ است. در پدیدههایی مانند تشییع عظیم سردار سلیمانی یا پیاده روی اربعین قسمتی از فرهنگ تبلور پیدا میکند که گویی از منشأ دیگر میجوشد. از عاملیت انسانها، تکنولوژی، تغییرات جهانی یا مانند اینها بر نمیآید بلکه اشاره به قسمتی از فرهنگ دارد که در وجود آدمی نهادینه شده و متصل به منشأ فرهنگی لایتغیر ثابتی است که در بزنگاهها بروز دارد.
این معرفت مشترک حتی اگر کمرنگ شود، محو نمیشود. همینجاست که باید بگوییم انسان هیچگاه در نقطه صفر فرهنگی نایستاده است. بلکه انسان با یک فرهنگ درونی که اشاره به یک ذات و اصل خدایی دارد در پدیدهها کنشگری میکند. پدیدههایی مانند سردار سلیمانی به فرهنگ شناس میآموزد که تحلیل خود را مبتنی بر برساختگی صرف فرهنگ قرار ندهد. این پدیدهها به مثابه دستگاه انتقالِ لایههای باطنی و ذاتی و به ودیعه نهاده شده فرهنگ، از جایگاه پنهان به لایههای رویی و نهان فرهنگ عمل میکند. اینجاست که دیگر به راحتی نمیتوان از معضلات فرهنگی صحبت کرد چراکه فرهنگ عمومی که در بستر پدیده مذکور پالایش میشود، آغاز دوباره برای فرهنگ است.
یادداشتهای فرهنگی
پدیده سردار سلیمانی؛ آغاز دوباره برای فرهنگ ✍️ احمد اولیایی 📡 خبرگزاری مهر لینک یادداشت: https://b2n
#حاشیهنگاری بر یادداشت "پدیده سردار سلیمانی؛ آغاز دوباره برای فرهنگ"
✍️ محمد حسین تابعی
نظر نویسنده یاداشت در باره پیچیدگی فرهنگ کاملا درست است و اگر پدیده ای مورد مطالعه خاص قرار نگیرد تحلیل درستی صورت نمیگیرد مانند شهادت شهید سلیمانی که همه تحلیل ها را تغییر داد . اما با همین سخن میتوان نوشته نویسنده را مورد نقد قرار داد . حضور مردم با هر سلیقه و تفکری ایا به معنای بازگشت فرهنگی است ؟ آیا به معنای تایید تمام مولفه های دینی و مذهبی است ؟ آیا به معنی تایید گفتمان انقلاب است ؟ قطعا این طور نیست اکثر افرادی که در تشییع سردار شرکت کردند و اشک ریختند فقط به این عنوان که سردار شخصی بود که وظیفه خود را به درستی انجام داد . شاید این تشییع با شکوه به معنای تایید نظام باشد اما اگر بخواهیم تحلیل کنیم قطعا این گونه نخواهد بود لذا بنده با نظر نویسنده #مخالفم.
#کانالیادداشتهایفرهنگی
🌐 @farhang_nevesht
یادداشتهای فرهنگی
پدیده سردار سلیمانی؛ آغاز دوباره برای فرهنگ ✍️ احمد اولیایی 📡 خبرگزاری مهر لینک یادداشت: https://b2n
#حاشیهنگاری بر یادداشت "پدیده سردار سلیمانی؛ آغاز دوباره برای فرهنگ"
✍️ سیدصابررضایی
🔸مرور مدعای مقاله به صورت مختصر
فرهنگ دارای لایه های پنهانی در نهاد انسان هاست که این لایه های پنهان در وجود همة انسان ها بوده و ثابت و لایتغیرند و اگر چه کمرنگ می شوند ولی از بین نمی روند واین همان ودیعه خدایی است که خداوند در وجود انسانها گذاشته است. حوداث مهمی که به عنوان محرک یا نشانه ای عمل می کنند که این لایة های پنهان را زنده کرده و به صورت کنش های اجتماعی ظهور می دهد. با این بیان فطت خدایی به عنوان بخش جدایی ناپذیر از فرهنگ همیشه در نهاد انسان ها بوده و همین امر نشان می دهد فرهنگ از نقطة صفر آغاز نمی شود و لزوما همة ی اجزاء فرهنگ به عنوان فعل اختیاری و ساخته دست بشر نیست.
🔸قضاوت ابتدایی
این تحلیل در نگاه اول با بیانات مقام معظم رهبری در تحلیل حرکت عظیم مردمی پس از شهادت سردار همخوانی دارد. ایشان شخصیت سردار سلیمانی را نشانه ای بر باورها و علقه های فطری دانستتند و همین امر را عامل حرکت عمومی مردم دانستند. علاوه بر این روایاتی نظیر لیثیروا لهم دفائن العقول و لیستأدوهم میثاق فطرته که نقش انبیاء را تغییر فرهنگ عمومی جامعه تصویر می کنند، می توانند موید خوبی برای این نظریه باشند.
🔸بررسی و تحلیل
اگر فرهنگ را به معنای همان معرفت عمومی و مشترکی بدانیم که از باورها و ارزش ها گرفته تا کنش ها و فناوری های مادی و اجتماعی و نماد را شامل شود. در این ناحیه می توان ادعا کرد که به نوعی سخن نویسنده در این این ناحیه تنافی چندانی با این تعریف ندارد و می توان همان گزاره ها و نهاده های فطری را از نوع همین معرفت مشترک تلقی کرد.
اما نکته اینجاست که کسانی چون دی استنلی ایتزن به صراحت بنیادهای طبیعی و غریزی یا فطری را به عنوان زمینه های شکل گیری فرهنگ ونه خود فرهنگ دانستند. علت این امر این است که ایشان فرهنگ را محصول ارتباطات انسانی و کنش های اختیاری آنها می دانستند و معتقد بودند که فرهنگ تنها از ناحیه کنش های اختیاری و ارتباطی حاصل می شود. از طرف دیگر ایشان با تکیه بر این تعریف فرهنگ پذیری را مستلزم تربیت و آموزش می داند.
با این پیش فرض نویشندة این مقاله اولا گزاره های فطری و احساسات مشترک فطری را نیز جزئی از فرهنگ دانسته و با این بیان قید اختیاری بودن را از فرهنگ جدا می کند و بخشی از فرهنگ را همان احساسات و داشته های فطری الهی می داند که غیر قابل تغییر و بی نیاز از آموزش اند.
ایشان با این بیان بخشی از فرآیند مدیریت و یا تغییر فرهنگ را در ایجاد نشانه ها یا شُک هایی به جامعه می داند که به این میثاق فطری خویش بازگردند و کنش های خود را براساس آن سامان دهند. این بیان در بارة رسالت انبیاء در نهج البلاغه نیز آمده است که لیثیروا لهم دفائن العقول و لیستأدوهم میثاق فطرته و یا مقام معظم رهبری در شیوة تربیتی اخلاقی امام خمینی ره می فرمایند: من البتّه نمیتوانم قاطعاً ادّعا کنم که آن جلسات را ایشان تشکیل میدادند برای اینکه بعدها به نهضت عظیم سیاسی منتهی بشود؛ این را من نمیدانم. لکن آنچه مسلّم است اینکه این حرکتآفرینی، این تحریک غریزههای معنوی و فطرت و سرشت انسانی از راه درس اخلاق و تذکّر و آماده کردن دلها، شیوهی امام بزرگوار بود؛ از اینجا ایشان شروع کردند تا ایجاد تحوّل در سطح وسیع یک ملّت؛ چه در دوران مبارزات -که حالا من مقداری از نمونههای این تحوّل را عرض میکنم- و چه بعد از پیروزی انقلاب، ایشان به معنای واقعی کلمه در ملّت ایران تحوّل ایجاد کردند.14/3/99 این بیان نشان از نقش بی بدیل این عنصر به عنوان متغیری مستقل در تغییر و تحول متغیرهای تابع فرهنگی آن است به نوعی که حتی توانسته انقلاب سیاسی و اجتماعی در ایران را رقم زند.
با این بیان می توان ادعا کرد فارق نظریة فرهنگی مزبور یا نظریه های فرهنگی نظیر دی استنلی در توجه به فطرت الهی به عنوان یکی از مهم ترین متغیر های مستقل در عرصة فرهنگ است و به جهت نقش اساسی آن در رستاخیز فرهنگ توحیدی و بازیابی سایر اجزاء فرهنگ بدون شک لازم است در مطالعات و تحلیل های فرهنگی مورد توجه قرار گیرد.
به نظر می رسد این بخش از بیانات ایشان از منظر توصیف فرهنگ و تغییرات فرهنگ نکتة #دقیق و #قابلپذیرشی باشد.
#کانالیادداشتهایفرهنگی
🌐 @farhang_nevesht
🔸بررسی و نقد نوشته «پدیده سردار سلیمانی» اثر احمد اولیایی
📝مهدی صادقی
🔸شاید بتوان مدعای نویسنده را از این عبارت بدست آورد:«در پدیدههایی مانند تشییع عظیم سردار سلیمانی یا پیاده روی اربعین قسمتی از فرهنگ تبلور پیدا میکند که گویی از منشأ دیگر میجوشد که از عاملیت انسانها، تکنولوژی، تغییرات جهانی یا مانند اینها بر نمیآید بلکه اشاره به قسمتی از فرهنگ دارد که در وجود آدمی نهادینه شده و متصل به منشأ فرهنگی لایتغیر ثابتی است که در بزنگاهها بروز دارد.»
استدلال نویسنده برای این مدعا حضور همه مردم با سلیقهها و افکار متفاوت در تشییع پیکر سردار سلیمانی است. که نویسنده آنرا مؤلفه تأثیرگذار غیر منتظرهای در تحلیل فرهنگی پدیده تشییع سردار است.معرفی و این حضور را «بازگشت فرهنگی» می داند که در تشییع سه روزه رخ میدهد، که فرهنگ شناسان نمیتوانند آن را تحلیل کنند مگر اینکه روش تحلیل خویش را تغییر دهند و به ماهیت فرهنگ، نگاهی دوباره بیاندازند.
🔸در نقد این مدعا و دلیل آن باید پرسید چگونه حضور همه مردم با سلیقه ها و افکار مختلف می تواند برخواسته از منشأ فرهنگی لایتغیر تلقی کرد؟
دوم با اینکه فرهنگ ذات مند و لایه های نامحسوس فرهنگ از ثبات بیشتری نسبت به لایه های محسوس برخورداربوده و باورها و ارزشهای ذاتی در آن اثر گذارند اما از سوی دیگر فرهنگ معنایی اکتسابی و پویا است که لایه های مختلف آن در یکدیگر اثر گذارند. و چون فرهنگ مبتنی بر یک قرارداد اجتماعی است امکان دارد که این باورها و ارزش های قراردادی نیز دچار تغییر و تحول شوند.
البته می توان پذیرفت که عناصری خارج از فرهنگ همچون فطرت وجود دارند که می توانند بر این منظومه اثر گذار باشند اما آیا حضور همه مردم با سلیقه ها و افکار مختلف برخواسته از فطرت درونی و الهی آنهاست یا دلایل و انگیزه های دیگری می تواند در آن دخالت داشته باشد؟ عواملی چون تبلیغات پرحجم رسانه ملی در نماد سازی از سردار سلیمانی به عنوان شخصیت و قهرمانی ملی و یا اعتقاد به آرمان های ملی گرایی در هندسه اعتقادی برخی از این افراد.
🔸دیگر انکه اگر این خیزش به عنوان یک پدیده فرهنگی با اتکا به یک فرهنگ درونی که اشاره به یک ذات و اصل خدایی است ظهور و بروز پیدا کرده باشد باید شاهد تداوم و ثبات این خیزش و حرکت در عرصه های مشابه دیگر همچون صحنه انتخابات و حمایت از اندیشه های رهبری انقلاب وارزش های مورد قبول سردار سلیمانی و یا سوگیری ایشان در برخی از اعتراضات اجتماعی نیز باشیم. اما متاسفانه عده ای از همین مردم تحت تأثیر تبلیغات رسانه های بیگانه در برخی از حوادث و رویدادهای ملی واکنش متفاوتی از خود نشان می دهند.
🔸نتیجه آنکه هر چند در بیان قرآن کریم عزت از آن خدا و بندگان مومن اوست و این خداوند متعال است که در قلوب انسان ها تصرف می کند و ایشان را هدایت می کند و حول شمع وجودی اولیای خود جمع می کند. اما این تحول درونی و حتی فطرت الهی ممکن است دچار غبارهای گوناگون فتنه و شبهه قرار گیرد و گاه بخشی از همین اجتماع بر حول یک اندیشه و فکر باطل اتفاق و تجمع کنند. لذا اجتماع این افراد وقتی می تواند فرهنگ الهی را در جامعه باز سازی کند که مبتنی بر انگیزه های الهی بوده و در ضمن در مسیر حق تداوم و ثبات داشته باشد.
#کانالیادداشتهایفرهنگی
🌐 @farhang_nevesht
نقش مساجد در شبکه سازی ذیل تمدن نوین اسلامی به عنوان رسانه ای فراگیر و اثرگذار
📝 علی یاوری
🔷 آنچه برای همه ما روشن است این است که دشمن ما که همان تمدن زورسالار و زر سالار است با ابزار ها و رسانه هایی که دارد افکار مردم کشورها را مدیریت می کند و از دل این مدیریت افکار است که پایه ها تمدن خود را از گزند ضربه هایی که تمدن های رقیب به او می زنند محفوظ می دارد اما در سوی مقابل ما چه داریم ؟ آیا ما هم شبکه ای یا رسانه ای داریم که با کمک آن بتوانیم پایه تمدنی خود را مستحکم کنیم و تمدن خود را از گزند ضربه تمدن رقیب مصون بداریم ؟ اگر خوب بنگریم خواهیم دید که مساجد با ظرفیت بالایی که به ما می دهند می توانند نقش فراگیر و اثرگذاری در شبکه سازی افکار مردم ذیل تمدن نوین اسلامی داشته باشند ما در این نوشتار به دو نمونه از ظرفیت هایی که مساجد در شبکه سازی افکار دارند خواهیم پرداخت.
🔷 یکی از ظرفیت های مهم مساجد ایجاد شبکه رفاقتی است که می تواند تاثیر فراوان در زندگی و سرنوشت بهره مندان از آن داشته باشد. همه می دانیم که انسان اجتماعی ناگزیر است که دوستانی برای خود اتخاذ کند . مسیرهای مختلفی است که دوستانی را بر سر راه انسان قرار می دهد مثل مدرسه، شغل، همسایگی و .... مساجد هم یکی از این گزینه هاست. افراد در مسجد به علت هم نشینی مداوم با همدیگر دوست می شوند و هر چه که زمان می گذرد این دوستی ریشه دارتر می شود. یکی از لوازم دوستی هم تاثیرگذاری و تاثیرپذیری است و این خود یک فایده دارد و آن این است که این افراد مثل یک رسانه دائما پیام های مفید را بین خود دست به دست می کنند. پس دوستی و رفاقتی که ذیل مسجد شکل می گیرد یک ظرفیت مهم است که می تواند پیام های تمدن حق را به صورت موثری بین مردم واصل گرداند .
🔷 ظرفیت مهم دیگری که در مساجد وجود دارد معنویت و بصیرت در پرتو هدایت های یک روحانی (امام جماعت) است. ما اعتقاد داریم که جبهه حق هستیم و راه و روشی که معرفی می کنیم عین حق است. از طرفی مدعی هستیم که جبهه مقابل که تمدن زرسالار و زورسالار است عین طاغوت و ظلم است. لازمه اثبات این ادعاها تبیین درست و منطقی آنها و همچنین ارجاع همه این مطالب به مستنداتی از نصوص مذهب حقه است. چه کسی بهتر از یک روحانی مجاور می تواند این مسئولیت خطیر را به عهده بگیرد که هم همسایه و دوست عده ای از مردم باشد و هم دارای ملکه تقوا و علم در ساحت خود باشد. بدین ترتیب حضور یک روحانی فاضل در راس یک مسجد می تواند عقول مردم را آماده پذیرش معارف ناب تمدن حق نماید تا در پرتو آن همگی یک دل و یک صدا در مقابل القائات شیطان و شیطان صفتان صف بکشند.
🔷 از آن چه گفتیم و شنیدیم می توان به نقش پررنگ مساجد به عنوان یک رسانه و یک پیام رسان مفید و پویا در این نبرد سراسری جبهه حق و جبهه ظلم پی برد. پس لازم است تا هر کس در هر کجا است برای خود مسئولیت خطیری در این زمینه تعریف کند و بکوشد که مساجد خدا را آباد کند تا هم نقشی در استقرار پایه های تمدن نوین اسلامی داشته باشد و هم ان شاء الله مخاطب این آیه قرآن باشد که ( إنَّمَا یَعْمُرُ مَسَٰجِدِ الله مَن ءامَنَ بِاللهِ وَ الْیَومِ الاَخِرِ وَ أَقَامَ الصّلَوةَ وَ ءَاتَی الزَّکَوةَ وَ لَم یَخْشَ إلَّا اللهَ فَعَسَی أُولَئِکَ أَن یَکُونُوا مِنَ المُهتَدِینَ ( توبه - 18 ))
#مسجد
#رسانه
#تمدن نوین اسلامی
#کانالیادداشتهایفرهنگی
https://eitaa.com/joinchat/3906863192C779be96d70
@farhang_nevesht
یادداشتهای فرهنگی
🔸بررسی و نقد نوشته «پدیده سردار سلیمانی» اثر احمد اولیایی 📝مهدی صادقی 🔸شاید بتوان مدعای نویسنده را
در #گفتگو با جناب آقای صادقی در موضوع نقد ایشان به #یادداشت بنده
✍ احمد اولیایی
• اول: در یادداشت «پدیده سردار سلیمانی» هرچند بیان شده است که این حضور نشان از یک بازگشت فرهنگی است اما لزوما به معنای یکسان بودن همه نیات، علل و عوامل حضور نیست. قطعا تعداد زیادی از مردم بنا بر عوامل روانشناختی اجتماعی مانند شور و هیجان و برخی نیز اساسا بنا بر رویه همیشگی شان و بدون یک بازگشت، حضور داشته اند.
• دوم: از این نکته نباید غافل شد که حتی تبلیغات رسانه نیز اگر بخواهد موثر واقع شود باید یک زمینه ای در مخاطب وجود داشته باشد. آن زمینه همان نقطه صفر فرهنگی ست که ما عرض کردیم.
• سوم: اتفاقا این حضور ها همیشه در جامعه اسلامی ایران دائمی و عموما شگفت آفرین بوده است؛ انتخابات، راهپیمایی، تشییع ها و ... .
• چهارم: با قسمت پایانی متن جناب آقای صادقی کاملا موافقم که قطعا این بازگشت فرهنگی می تواند بر اثر عواملی چون نارضایتی عمومی، تلاش دشمن، ضعف نگهداشت سرمایه اجتماعی و ... تضعیف شود. لذا دائما باید مکانیست تضعیف یا تقویت این بازگشت رصد شود.
#شهیدسلیمانی
#کانالیادداشتهایفرهنگی
https://eitaa.com/joinchat/3906863192C779be96d70
@farhang_nevesht
یادداشتهای فرهنگی؛ مرجع تخصصی فرهنگپژوهی
اینجا مجالی در حوالی فرهنگ است که به بازنشر گزیدهای از یادداشتهای فرهنگی میپردازد. با ما باشید..
دانشجویان #مدیریت_راهبردی_فرهنگ #سیاستگذاری_فرهنگی #پیوستنگاری_فرهنگی #فرهنگ_پژوهی #ارتباطات #مدیریت_رسانه #علوم_اجتماعی
https://eitaa.com/farhang_nevesht
ضرورت پیوست نگاری تبلیغات تجاری مریم غازی اصفهانی.docx
17.5K
در اواسط قرن بیستم میلادی سیاستگذاران دریافتند اگر بتوانند در فرایندهای مربوط به خطمشی گذاری، تأثیرات فرهنگی را نیز دخیل نمایند، تصمیمات بهتری اتخاذ خواهند کرد. مهمترین هدف پیوست فرهنگی، ایجاد زمینه و شرایطی است که در آن ضمن اجرای مطلوب طرحهای اقتصادی، ارزشها و میراث فرهنگی ملی و بومی نیز حفظ شود. یکی از مصادیقی که لازم است در مورد آن پیوست فرهنگی صورت گیرد تبلیغات تجاری است. امروزه مردم به طور متوسط روزانه 5000 تبلیغ می بینند. نکته اینجاست که این تبلیغات درحال تغییر و شکلدهی به ذائقه مخاطبان خود هستند. بوردیو در کتاب تمایز نشان میدهد که ذوق و سلیقه افراد شدیداً به موقعیت فرد در فضای اجتماعی که در آن قرار دارد بستگی دارد. امروزه این فضای اجتماعی که پر از تبلیغات تجاری هستند ذائقه افراد را شکل میدهند.
انبوه تبلیغات تجاری فروشگاه های زنجیره ای بزرگ (و به طور مثال سرای ایرانی در قم) نقش مهمی در ذائقه سازی مخاطبان در همه طبقات اجتماعی به ویژه طبقات دوم و سوم که بوردیو از آنها نام میبرد، دارد. ذائقه مخاطب تمایل به در اختیار داشتن کالاهای لوکس و جدید و احساس نیاز به آن است و حتی اگر توان خرید نقدی ندارد میتواند با دادن بهره های سنگین و خرید اقساطی آن کالا را تهیه کند. از این رو تبلیغات تجاری به ویژه موارد مرتبط با کالاهای منزل نیاز ضروری جهت پیوست نگاری فرهنگی دارد.
مریم غازی اصفهانی
🔹یادداشتهای فرهنگی؛ مرجع تخصصی فرهنگپژوهی
https://eitaa.com/farhang_nevesht