eitaa logo
فرهنگی منطقه یک قم
2.5هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
610 ویدیو
33 فایل
🛠 ارتباط با واحد فرهنگی: @Admin_farhangii1 مسئول واحد فرهنگی: آقای ناصر جباری (داخلی 207) مسئول تربیت بدنی و اردو: اتاق شماره ۲۰۸ تلفن: ۰۲۵۳۷۷۳۶۹۹۷
مشاهده در ایتا
دانلود
قهرمانان را به فرزندانمان معرفی کنیم. 📚  کتاب بدون مرز داستان این کتاب، روایتی خیالی از شهید دکتر چمران و یاران او است از روزهای بالندگی علمی و عملی‌اش در امریکا تا روزهای شلوغ و پرکار و نبردهای پارتیزانی در لبنان. نویسنده در این اثر از زوایای گوناگون به زندگی این شهید نزدیک شده و قصه می‌گوید.
📚 حاج قاسمی که من می‌شناسم. روایت رفاقتی چهل ساله حاج قاسم با علی شیرازی... قسمت‌هایی از این کتاب را برای شما عزیزان به اشتراک می‌گذاریم.
🪴📚 محکم برخورد شود! همین حاج قاسم، در برخورد با تخلفی که به بیت‌المال و حق‌الناس مربوط می‌شد، می‌گفت: «باید حکم اسلام اجرا شود.» پرونده‌ای را گذاشتند جلوی سردار سلیمانی که خلافش محرز بود؛ آن را با دقت مطالعه کرد و نوشت: «محکم برخورد شود.» در این موارد اغماض نمی‌کرد.
🪴📚 مرد کارهای سخت و مطیع بی‌چون‌و‌چرای رهبر... حاج قاسم گفت: با ترفندی عیدوک- اشرار مسلح سیستان و بلوچستان- را دستگیر کردیم. رفتیم خدمت آقا تا این خبر مهم را به ایشان بدهیم. آقا خوشحال شدند، بعد فرمودند: «چطور او را گرفتید؟» گفتم: با او قرار گذاشتیم و سر قرار دستگیرش کردیم. آقا فرمودند: یعنی به او امان دادید؛ بعد دستگیرش کردید؟! همین الان بروید و او را آزاد کنید! عرض کردم: آقا آزادش کنیم!؟؟ فرموند: بله، شما به او تأمین داده‌اید، آمده‌. اسلام اجازه چنین کاری نمی‌دهد! از همان جا رفتم زندان، به عیدوک گفتم: «مقام معظم رهبری، حکم به آزادی‌ات دادند. برو... آزادی! باور نمی‌کرد. گفت: «من از زندان بیرون نمی‌روم!» وقتی فهمید خبر درست است، از مریدان آقا شد و همکاری مؤثری با ما کرد.
🪴📚 حاج‌‌قاسم فرماندهی نبود که طبق گزارش‌ها تصمیم بگیرند. خودش میدان جنگ را می‌دید، ظرفیت دشمن و خودمان را می‌سنجید و بعد تصمیم می‌گرفت. اگر حرفی می‌زد، از میدان خبر داشت. توی جلسه‌ها می‌دیدم که حرف حاج‌قاسم یک سر و گردن از همه حرف‌ها بالاتر است. وقتی می‌گوید داعش تا سه ماه دیگر سقوط می‌کند، مقام معظم رهبری می‌پذیرد که درست می‌گوید؛ و به او اعتماد دارند. مردم حرفش را باور می‌کنند. وقتی برای اربعین می‌گوید عراق امن است، مردم به او اعتماد می‌کنند.
🪴📚 من به دعای آهوها نیاز دارم... 🌲🦌🌲 سردارسلیمانی به همه جوانب، دقت داشت. کنار قرارگاه نیروی قدس، کوهی‌ست که چند آهو در آنجا زندگی می‌کردند و گاهی تا پشت سیم خاردار می‌آیند. حاج‌قاسم دستور داده بود برایشان علوفه توی کوه پخش کنند. اگر تهران بود و فرصت داشت خودش این کار را می‌کرد. گاهی از سوریه به مسئول قرارگاه زنگ می‌زد که «غذای آهوها یادت نرود.» یکی از دوستان گفت: «حاجی، اینجا هم حواست به آهوها هست؟!» حاج‌قاسم گفت: «من به دعای آهوها نیاز دارم.»
🪴📚 حلب در محاصره بود، در وضعیت محاصره بردن تجهیزات زیاد ممکن نیست، عده‌ای آن‌جا در محاصره بودند. 🚁 حاج قاسم می‌خواست در محاصره توی فرودگاه حلب بنشیند. جان خودش را به خطر انداخت و با هلی‌کوپتر توی فرودگاه حلب نشست؛ هم به نیروهای خودی روحیه داد و هم وارد شد ببیند چه کار می‌شود کرد. توی خود میدان تصمیم می‌گرفت. هر چه توان داشت، گذاشت و با شجاعت وارد میدان شد. نگفت:« اگر این امکانات را داشته باشم وارد میدان می‌شوم.» گفت: «با امکاناتی که داریم وارد می‌شویم!»
🪴📚 آدم‌شناسی از هنرهای حاج‌‌قاسم بود. نیروهایش را توی میدان شناسایی می‌کرد، فرماندهی نبود که از بیرون مدیریت کند. توی میدان نیروهایش را ارزیابی می‌کرد؛ جنگش را می‌دید، اخلاقش را می‌سنجید و مسئولیت می‌داد.
🪴📚 من برادر کوچک شما قاسم سلیمانی هستم. حاج‌‌قاسم در نامه‌ای به صاحب خانه‌ای در سوریه نوشته بود: «من برادر کوچک شما، قاسم سلیمانی هستم. حتماً مرا می‌شناسید. ما به اهل سنت در همه‌جا خدمات زیادی انجام داده‌ایم. من شیعه هستم و شما سنی ... از قرآن کریم و صحیح بخاری و دیگر کتب موجود در خانه شما متوجه شدم که شما انسان‌های با ایمانی هستید. اولاً از شما عذر می‌خواهم و امیدوارم عذر مرا بپذیرید که خانه شما را بدون اجازه استفاده کردیم. ثانیاً هر خسارتی که به منزل شما وارد شده باشم. ما آماده پرداخت آن هستیم. فکر می‌کنم ما و من مدیون شماییم؛ چرا که بدون اجازه شما در این خانه ماندیم. این شماره من در ایران است. امیدوارم تماس بگیرید. من آماده‌ام برای انجام هر کاری که شما بخواهید. توی نامه شماره تلفنش را نوشته بود. این کار قاسم سلیمانی به فرمانده‌ها و رزمنده‌ها درس می‌دهد که ما تابع هوای نفس نیستیم و از تکلیفی که اسلام برایمان قرار داده، ولو در جنگ پیروی می‌کنیم.
🪴📚 نظام ولایت‌فقیه، نظام علوی یا مهدوی؟ یکی از مباحثی که مورد غفلت واقع شده است «ملاک و معیار اسلامی بودن یک نظام» است؛ بسیار دیده شده که نظام اسلامی از ناحیه افراد دلسوزی به باد نقد گرفته می‌شود و آنچنان مورد هجوم واقع شده است که گویا این نظام با نظام طاغوت در نزد آنها فرقی ندارد! این رویکرد نتیجه عدم آگاهی بر ملاک اسلامی بودن یک نظام است. این نوشته به پژوهش در این مسأله تازه و دست نخورده پرداخته است و تا آنجا که می‌تواند سعی دارد فضای غبارآلود نقد را به فضایی منصفانه تبدیل کند. ان شاء الله به مرور قسمت‌هایی از این کتاب را در کانال فرهنگی منطقه یک بنیاد شهید استان قم بارگزاری می‌کنیم. ؟
شرط کربلایی شدن، پشت کردن به مکه است و انتخاب حسین... حج واجب، حرام می‌شود بر پیرو حسین؛ وقتی خود حسین در حج نباشد. چه حادثه‌ای شگفتی که واجب هم به پای او کنار می‌رود، حتی حج، حج واجب، چرا که حسین «اوجب» است و جایی که واجب است ترجیح بر«واجب» پیدا کردن امری بدیهی است. این جاست که باید الویت را تعیین کرد، کدام یک، حج یا حسین؟ و چه تصویر غریبی: پشت کردن به یک اولویت! برای رسیدن امامی که امروز اولویتش با همه فرق دارد... کسانی‌که با خود گفتند اول حج بگذاریم، بعد به حسین می‌رسیم... نرسیدند! تاریخ می‌خواست به همه درس اهمیت اولویت یاد بدهد. جایی که اولویت «حسین» است، هیچ تأخیری جایز نیست. باید اولویت‌ها را هم‌راه امام انتخاب کرد، نه زودتر نه دیرتر. و چقدر سخت می‌شود تشخیص این اولویت؛ خیلی‌ها اشتباه کردند. (ع)