حاجى #كتاب را یکی از ابزارهای مهم فرهنگی می دانست و می گفت : وقت خالی بچه ها را #به_جای_گوشی و.... باید با کتابهای خوب پر کرد. در برخی جلسات ، #قسمت_کوتاهی از یک کتاب را می خواند و #عطش_مطالعه را در بچه ها ایجاد می کرد و سپس آن کتاب را امانت می داد. 📗کتاب جان باز - زندگینامه و خاطرات #جانبازشهید_حاج_اصغرعبدالهی -صفحه ۶۰ 🔰@farhangyar99

کار مهم دیگر این مجموعه ،فعالیت فرهنگی برای #دختران بود. بسیاری از مساجد و مراکز فرهنگی کار را محدود به پسران آن هم در مقطع دبستان نموده و خیلی به عمق مسائل فرهنگی توجه ندارند! اما حاج اصغر می گفت : نیمی از جامعه ما زنان هستند اگر امروز به دختران توجه نشود فردا #خانواده_ها_را_از_دست_می_دهیم . این مطلب چیزی است که دشمن برای آن برنامه ریزی کرده است. حاجی به سخنان رابرت مرداک یهودی اشاره می کرد که گفته بود: تا بیست سال بعد #اثری_از_خانواده در فرهنگ ایرانی نخواهد بود! او می گفت: برای این هدف، حتماً برای دختران ما برنامه دارند. کار فرهنگی برای دختران مسجد هم به خوبی انجام می شد. اما برای اینکه مسجد جا نداشت و برای عدم تداخل با برادران ، بیشتر جلسات خواهران را در منزل و با مسئولیت همسر و دخترش انجام می داد. همسرشان می گفت : حدود صد دختر جوان و نوجوان در جلسات منزل حضور داشتند. بعد از جلسه عمومی، حلقه های مختلف تشکیل می شد. اینقدر جا کم بود که بعضی حلقه ها در #آشپز_خانه تشکیل می شد! 📗کتاب جان باز - زندگینامه و خاطرات #جانبازشهید_حاج_اصغرعبدالهی -صفحه ۶۲ 🔰@farhangyar99

🔸امام علی علیه السلام: عادت بد، دشمنی است که با قدرت بر صاحبش حکومت می کند. 📚غررالحکم/ص33 ✍🏼یکی از روشهای تربیت نفس و خودسازی، #عادت است. اگر کاری چه خوب و چه بد برای انسان عادت شود، ترک آن برایش سخت می شود؛ به همین دلیل می گویند: ترک عادت موجب مرض است. 🔰@farhangyar99

سحرخیز برای دو ساعت قبل از اذان صبح ساعت یا موبایلش را تنظیم می کرد. وقتی بیدار می شد خیلی آرام مرا صدا می زد... اوایل از اینکه مرا بیدار کند ناراحت می شد من هم برای اینکه غصه نداشته باشد می گفتم: نگران نباش من خوشحال می شوم، اینطوری من هم برای نماز شب بیدار می شوم. خلاصه این قدر اصرار کردم تا مرا هم صدا کند و از این بابت ناراحت نباشد. اما وقتی حاجی برای نماز شب بیدار می شد ابتدا او را روی تخت می نشاندم، بعد ایشان را به روی صندلی چرخدار منتقل می کردم. سپس ظرف آب می آوردم و وضو می گرفتند. اصرار داشتند که #آب_وضو_اسراف_نشود و در گلدان ریخته شود. بعد از وضو موهایش را شانه می کرد و عطر می زد و با لباس مرتب ، آماده نماز شب می شد. بعد هم نماز عاشقانه و عشق بازی با خدا آغاز می شد. نمی دانید از این خلوت شبانه و گفتگو با خدا چه لذتی می برد. اگر #تمام_دنیا را به او می دادیم ، حاضر نبود با این #بیداری_در_سحر عوض کند. این برنامه برای هر شب حاجی بود، بدون اینکه از این ماجرا خسته شود. مثل یک انسانی که خودش را برای مهمانی باشکوه آماده کند، برای مناجات با خدا آماده می شد. حاجى خیلی با توجه نمازش را اقامه می کرد ... با این که می توانست بگوید #من_وظیفه_ام_را_انجام_دادم و قطع نخاع هستم و خدا هیچ تکلیفی به من نکرده، اما وقتی با آن شرایط جسمی مشغول نماز شب می شد من از خودم و این بدن سالم خجالت می کشیدم که بخوابم ما هم سر ذوق می آمدیم. 📗کتاب جان باز - زندگینامه و خاطرات #جانبازشهید_حاج_اصغرعبدالهی -صفحه ۷۴ 🔰@farhangyar99

کتاب "#روزه ؛ روش نوین برای درمان بیماریها" توسط الکسی سوفورین روسی به نگارش در آمده و آیت الله مکارم در سال ۱۳۴۸مقدمه ی زیبایی برآن زده اند که جا دارد با دقت خوانده شود. با مطالعه این کتاب انشاءالله افق دیگری نسبت به حکم الهی روزه خواهید داست. #کیفیت_بهتر_متن 🔰@farhangyar99

دائم الوضو این که می گویم شوخی نیست بیش از #چهل_سال انسان تلاش کند که دائم الوضو باشد حتی شبها را با وضو بخوابد. آن هم نه یک نفر که شرایط معمولی دارد، بلکه کسی که به خاطر قطع نخاع از کمر به پایین حس نداشته و کنترل ادرار ندارد و برای همین زود به زود وضوی او باطل می شود. کسی که قادر به راه رفتن نیست و برای وضو، محتاج دیگران است. حاجی به خاطر شرایط خاص قادر به وضوی کامل نبود و وضوی نیابتی می گرفتند. به این صورت که بعد از مسح سر، رطوبت دستشان را به دست ما منتقل می کردند و ما مسح پای ایشان را می کشیدیم. بارها می شد که بچه ها هنگامی که از ایشان سؤال می کردند کاری دارید؟ کمکی می خواهید؟ تقریبا هیچ وقت #درخواست_دنیایی از ما نمی کردند هیچگاه از ما خوراکی نخواستند، اما #مکرر_می_شد که در پاسخ می گفتند: اگر کاری ندارید یک وضو به من بدهید. دائم الوضو بودن برای ایشان آن هم با آن شرایط جسمی خیلی سخت بود اما با این حال همیشه اینگونه بودند... اما در همین وضو گرفتن توجه داشتند که با کمترین مقدار آب وضو بگیرند. همچنین آبی که از وضوی ایشون در ظرف جمع می شد را دور نمی ریختند، معمولاً با این آب ،گلهای خانه و باغچه سیراب می شدند. نکته دیگری که ما کمتر به آن توجه می کنیم اینکه مستحب است موقع وضو روبه #قبله باشیم. حاجی همیشه رو به قبله وضو می گرفتند و در حین وضو، همیشه در حال ذکر یا گفتن اذان بودند. شنیده بود رسول خدا (ص) فرمودند: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی .این کار را انجام بده ،زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهی بود. 📗کتاب جان باز -صفحه ۷۸ 🔰@farhangyar99

ابوالفتوح رازی نقل کردند که #کسی خدمت امام صادق(ع) آمد و عرض کرد که می خواهم #اسم_اعظم را از شما یاد بگیرم! هوای سردی بود، آب سردی هم در حوض بود، حضرت فرمود : برو در حوض ! او هم فرمایش امام را اطاعت کرد. مگر یک انسان در آن هوای سرد چقدر می تواند مقاومت کند؟ این شخص خیال کرد که مثلاً عادی است، بعد وقتی که دید مرتب می لرزد ، مدام #استغاثه کرد که مرا در بیاورید، اما به اذن امام کسی او را در نیاورد. بعد از ته دل ناله زد: " یا ربِّ أغثنی" ! حضرت فرمود: " اسم اعظم از اینجا شروع می شود" 🤔 اسم اعظم حال است! مقام است! آن جایی که وقتی کسی در اتاق عمل می رود و پزشک ناامیدش کرده ، آن پدر یا آن مادر چگونه ناله می زند؟ این آغاز راه اسم اعظم است. اسم اعظم مفهوم نیست که انسان در حال عادی چند تا ذکر را بگوید که «یا الله»، «یا الله» و بتواند مشکلی را حل کند. مقام است که آغازش از آن #ناله شروع می شود. سلاح بیرونی ، آهن و سلاح درونی «آه» است و سِلَاحُهُ الْبُكاء» ناله و ضجّه است. اگر گفتند اسم اعظم ، طلیعه اش همین است. 📗کتاب پاکیزه ترین زندگی با قرآن- علی فتحی - صفحه۱۶۹ 🔰@farhangyar99

درس اخلاق - ده راه رسیدن به خدا (معرفة النفس) آیت الله مجتهدی تهرانی 🔰@farhangyar99

غفلت از حق غفلت از حق کدورت قلب را زیاد کند و نفس انسان و شیطان را برانسان چیره کند و مفاسد را روز افزون کند و #تذکر_و_یادآوری از حق، دل را صفا دهد وقلب را صیقلی نماید و جلوه گاه محبوب کند و روح را تصفیه نماید وخالص کند و از قید اسارت نفس، انسان را براند وحب دنیا را که منشأ خطيئات و سرچشمه سیئات است از دل بیرون کند و هم واحد کند و دل را برای ورود صاحب منزل پاک و پاکیزه نماید. (القلب حرم الله) پس ای عزیز ... #دل_را_عادت_بده_به_یاد_محبوب، بلکه به خواست خدا صورت قلب، صورت ذکرحق شود وكلمه طيبه لااله الا الله صورت اخیره وكمال اقصای نفس گردد که از این، زادی بهتر برای سلوک الی .... یافت نشود. ✍ شرح چهل حدیث امام خمینی (ره) ، ص ۹۲-۲۹۱ 🔰@farhangyar99

🔻آندسته از زنانی كه در جامعه اسلامی ما, هنوز شان خود را نیافته‌اند تا كی می‌خواهند در وادی گمراهی و ضلالت به سر برند؟ 🔺 چرا نمی‌كوشند تا به حقوقی كه در اسلام برای آنها تعیین شده دست یابند و تا كی می خواهند اسیر دست شهوت پرستان و دنیا طلبان باشند و آلت پست مقاصد شوم دشمنان اسلام باشند؟ 🔻 آیا می خواهند همچنان كالائی ارزان برای تبلیغات جهانخواران و بازیچه ای در دست استعمارگران باشند و آنگاه در اوج این اسارت ننگین دم از آزادی زن و دست یابی به حقوق واقعی خود بزنند؟! 🔺 آیا آزادی و آزادگی زن در بی بند و باری اوست؟! اگر چنین است پس چه تفاوتی میان اینان با حیوانات است؟! ⚠️خواهران من: حقوق زن در سایر مكاتب را با آنچه كه اسلام عرضه داشته مقایسه كنید. اگر فرهنگ و مكتبی را در این خصوص از اسلام برتر و بالاتر یافتید, به آن مكتب رو كنید ولی من به شما قول می دهم هرگز چنین مكتبی را نخواهید یافت. هرگز نخواهید توانست برای زن الگوهائی بهتر از فاطمه زهرا (س) كه پدر بزرگوارش بارها فرمود: پدرش به قربانش باد. و خدیجه كبری و زینب (س) كه تربیت یافته‌گان مكتب اسلام هستند پیدا كنید. ✍گزیده وصیت نامه سردار شهید محمدرضا عقیقی 🔰@farhangyar99

آخوند ملاعلی همدانی از علمای طراز اول همدان، روزی در مشهد، خدمت حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رسید و از ایشان تقاضای موعظه کرد، حاج شیخ حسنعلی در جواب می‌گوید: «مرنج و مرنجان». مرحوم آخوند ملاعلی همدانی می‌گوید: خب «مرنجان» راحت است، ما کاری می‌کنیم که خودمان را بسازیم و کسی را از خود ناراحت نکنیم، اهانت به کسی نمی‌کنیم، غیبت کسی را نمی‌کنیم و این را می‌شود انجام داد، اما «مرنج» را چکار کنیم؟ کسی به ما بدی می‌کند، غیبتمان را می‌کند، پولمان را می‌خورد، قهراً انسان رنجش پیدا می‌کند، مگر می‌شود چنین چیزی که انسان نرنجد؟ فرمودند: بله گفت: چطور؟ فرمود: «خودت را کسی ندان» عیب کار ما همین‌جا است. ما خودمان را کسی می‌دانیم. به ثروتمان، به علم مان، به ریاست مان، به هر چیزی می‌بالیم، لذا هیچ کس جرات ندارد به ما تو بگوید. 🔰@farhangyar99

کنترل خشم یکبار که با هم صحبت می کردیم حرف از عصبانیت شد. حاجی گفت: #خدا_باطن_خشم_را_به_من_نشان_داده بعد ادامه داد: در مشهد مشغول نماز و عبادت بودم کودکی دور و بر صندلی چرخدار می چرخید و بازیگوشی می کرد. گاهی صندلی را حرکت می داد، گاهی دور آن می دوید. از این همه شیطنت خسته شدم چند بار می خواستم حرفی بزنم اما به او لبخند زدم و خشم خود را کنترل کردم و صبورانه به ادامه زیارت پرداختم. همان شب در خواب دیدم که #سگی_کنار_صندلی چرخدار هست و من در حال آرام کردن آن هستم و این همان خشم من بود که کنترلش کردم. حاج اصغر هیچ وقت از بیماری و درد گله نکرد. یک وقت شخصی برای چند روز مریض می شود و امید به بهبودی دارد، اما یک وقت کسی می داند که تا آخر همین وضع را باید تحمل کند. بسیاری از جانبازان شبیه حاج اصغر دچار مشکلات روحی و روانی شده و ... اما ایشان درد ۴۱ سال راه نرفتن و ندویدن و ۵۹ بار جراحی و بارها دیالیز و... را تحمل کرده و خم به ابرو نیاوردند. 📗کتاب جان باز - زندگینامه و خاطرات #جانبازشهید_حاج_اصغرعبدالهی -صفحه ۸۸ 🔰@farhangyar99