eitaa logo
فرزند آفتاب
2.3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
105 فایل
‌- آقـا یا خانـم نـوجـوان 🕊 تـو فـرزنـدِ حضـرت آفتـابـی‌ 🌤 و اینجـا کـانـالی اسـت بــرای 📍 شناختِ خودت و حضرتِ آفتاب 🌱 ‌ 👂جونم؛ کارم داشتی؟! @jm_mahdavi ‌‌ ‌ ‌🌐 www.MONTAZERANMONJI.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_های_جمعه #محرم 🎥 بازنشر #نماهنگ انیمیشنی #وداع 🎤با صدای: سیدمجید بنی فاطمه 📝شاعر: محمد صمیمی @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فرزند آفتاب
🏴 ⚜سبک زندگی هرکس نشان می دهد که او در حقیقت میخواهد به چه کسی شبیه شود و به کجا برود. ⚜سبک زندگی امام حسینی یعنـی شبیه شدن به زندگی علیه السلام @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛳 🏴رأس عزاداری هایمان باید به چه چیزی توجه شود❕ 👈حسین غریب کربلا یا حسین غریب زنده الان ❗️ @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرزند آفتاب
🌾 روایتی از ۱۳شهید جهرمی که روز عاشورای ۶۲ تشنه شهید شدند... 🌷 اولین باری بود که در روز تاسوعا نیرو به جبهه می بردم. حزن شدیدی فضای اتوبوس را گرفته بود، تعدادی جوان ونوجوان معصوم. شاید اولین سالی بود که بچه‌ها شب عاشورا را در اتوبوس می گذراندند. هر کس برای خودش خلوتی داشت. بعضیها زیر لب روضه می خواندند، بعضی در فکر  و برخی دیگر چیزی می‌نوشتند. شب فرا رسید کمی خسته شده بودم از آقای نظری که کمک من بود خواستم تا او رانندگی کند و من ساعتی استراحت کنم، زمانی که اتوبوس برای اقامه نماز صبح ایستاد از خواب بیدار شدم. ▪️بعد از خواندن نماز صبح من پشت فرمان نشستم. باید کمی عجله می‌کردیم تا ساعت 4 عصر خودمان را به مهاباد برسانیم چون بعد ساعت 4 جاده ناامن می‌شد و تازه تردد ضد انقلاب آغاز می‌شد و تا صبح روز بعد ادامه می یافت و جاده را ناامن می‌کرد. روز عاشورا بود و از گوشه کنار اتوبوس صدای هق هق گریه به گوش می‌رسید. نمی دانم شاید به دلشان افتاده بود که در روز عاشورای امام حسین، به شهدای کربلا می پیوندند. هر از گاهی آقای نظری پارچ آبی را بین بچه‌ها می‌گرداند تا بنوشند اما عاشورا بود وکسی لب به آب نمی زد. حال و هوای اتوبوس قابل توصیف نبود. ▫️نزدیک ظهر مقداری نان و خرما بین بچه‌ها تقسیم شد و به عنوان ناهار آن را درون اتوبوس میل کردند. فرصت توقف نداشتیم فقط چند لحظه‌ای را برای اقامه نماز ظهر در سقز ایستادیم. نماز ظهر عاشورایشان دیدنی بود تعدادی نوجوان چهارده پانزده ساله با آن جثه‌ کوچکشان مشغول راز و نیاز بودند. ▪️سریع سوار شدند تا زودتر به مهاباد برسیم، دلهره عجیبی داشتم آقای نظری هم که کنار من نشسته بود حال خوشی نداشت و می‌گفت خیلی دلم شور می‌زند. دلمان مثل سیر و سرکه می جوشید و دلیلش را نمی دانستیم که ناگهان متوجه شدم جاده بسته شده است و یک مینی بوس  ویک سواری کنار جاده ایستاده بودند. ▫️فکر کردم تصادف شده است. پاهایم را تا آخر روی ترمز فشار دادم، چند نفر با لباس مبدل بسیجی و اسلحه اطراف جاده ایستاده بودند. ناگهان دو سه نفر آرپیجی به دست وسط جاده ظاهر شدند و به سمت ما نشانه رفتند. مصطفی رهایی بلند شد و داد زد: «کوموله‌ها هستند، کوموله‌ها هستند.» ▪️شوکه شده بودم، نمی دانستم چه کاری باید انجام دهم. یکی از منافقین گفت: دستتان را بالا ببرید و ناگهان درب اتوبوس را باز کرد و همه را با اسلحه تهدید کرد. دور تا دورمان را با اسلحه احاطه کرده بودند و نمی شد تکان خورد. کارت اتوبوس و پلاک شخصی آن، آنها را متقاعد کرد که اتوبوس شخصی است. ▫️آنان تمام وسایل بچه‌ها را از جعبه اتوبوس بیرون آوردند و کارت شناسایی آنها را گرفتند. همه آنها بسیجی بودند به جز مصطفی رهایی که کارت سپاه داشت. با تهدید همه را به سمت جنگل بردند و تنها من و آقای نظری مانده بودیم. ▪️نمی دانم چطور باورشان شده بود که ما دو نفر شخصی هستیم و ارتباطی با رزمندگان نداریم و فقط راننده هستیم. در همین حین یک مینی‌بوس پر از مسافر هم از راه رسید و آن را هم متوقف کردند و در بین آنها سربازی را که به همراه پدر پیرش به مهاباد می رفتند، پیاده کردند و سرباز را همان جا جلو چشمان پدرش کشتند و پیرمرد را به من سپردند و گفتند پیرمرد را سوار کن و برگرد. ◽️تمام حواسم پیش بچه‌ها بود، خدایا چه بر سر بچه‌ها می‌آورند. جرأت نمی‌کردم از سرنوشت بچه‌ها بپرسم صدای شنیدن تیر از بین جنگل خیلی مرا بیتاب کرده بود با دلهره تمام پشت فرمان نشستم و با اضطراب اتوبوس را روشن کرده و به سمت نزدیکترین مقر سپاه حرکت کردم. ▪️فردا صبح زود اتوبوس را برداشتم و به محل حادثه حرکت کردیم. ماشین را کنار جنگل گذاشتم و به سرعت به طرف جنگل دویدم. غمبارترین و سخت ترین صحنه عمرم را آن جا دیدم. بدن بی‌جان و تیرباران شده 13 جوان و نوجوان معصوم که هر یک گوشه‌ای افتاده بودند و در عصر عاشورای سال 1362 به جمع شهدای کربلای 61 هجری قمری پیوستند. راوی: غلام رشیدیان @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از جامعه معلمان مهدوی
🏳 لبیک یا مهدی 🏴اجتماع بزرگ زنان عاشورایی 🏴همزمان با حرکت اسراء از کربلا وسومین روز شهادت سیدوسالار شهدا حسین ابن علی (ع) وشهدای کربلا 🎤شنبه 30 مرداد از ساعت 18 بعداز ظهر ✅مکان :میدان آئینی امام حسین (ع) 👌 با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی وفاصله اجتماعی 🔹پیروان عترت هیات رزمندگان اسلام @montazer_moalleman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۸ 💢ازدواج در سنین کم باعث عدم الفت خواهد شد. ✔️ ازدواج بخاطر ثروت زیاد و یا مقام بالا و یا تحصیلات عالیه با اختلاف سنی زیاد 🤔 باعث ایجاد مشکلات زیادی خواهد شد. @farzand_aftab
۱۸ 💢 در مورد سن ازدواج نمیتوان سن مشخصی را ذکر کرد ولی هر زمان احساس کرد که نیاز به ازدواج دارد آن زمان ازدواجش است. ⁉️چرا بهتر است از سن ۱۸ سال به بعد ازدواج صورت بگیرد؟ 1⃣ مسئله عدم الفت است: وقتی دختر🧕 به سن بلوغ جنسی وعاطفی نرسیده باشد نمی تواند با همسرش🙎‍♂️ انس بگیرد به عبارتی هنوز پخته نشده است. 2⃣ نمی تواند برای فرزندانش مادر خوبی باشد: چون از نظر عاطفی💞، عقلی و جنسی رشد کامل نکرده است. 3⃣ زمانی که نتواند با همسرش ارتباط عاطفی خوب پیدا کند ممکن است با غیر ارتباط پیدا کند و این خیلی خطرناک است. 4⃣ نمی توانند هر دو درک متقابل داشته باشند 5⃣ ارضای صحیح جنسی خودش یک رشد مناسبی میخواهد که اگر نباشد به صورت یک امر تنفر آمیز😣 برای طرفین است. و همین مشکلات👆 اگر همراه با اختلاف سنی زیاد باشد مشکلات بیشتر میشود. ✔️ نباید اختلاف سنی زیاد باشد. فقط درصورتی اختلاف سن تا ۱۰ سال قابل تحمل است که هر دو از یک رشد مذهبی خوبی برخوردار باشند در غیر این صورت ممکن است مشکل ساز باشد. ✔️ وقتی یک دختر بخاطر ثروت💸 زیاد و یا مقام بالا و یا تحصیلات🎓 عالیه با اختلاف سنی زیاد ازدواج می کند، معمولا پس از مدتی دچار مشکلات زیادی خواهند شد. 🔶 یکی از مسائل مهم در ازدواج رشد اندام و مسئله سلامتی یک دختر و پسر است البته گاهی یک معلول به طور کامل از عهده زندگی بر می آید. 🔷 زن چون مسئله بارداری🤰 و زایمان و..‌. دارد باید از نظر جسمی توانایی💪کافی و کامل داشته باشد. @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
30.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشی از سخنرانی تکان دهنده عليه السلام در كاخ يزيد 👆 👌 @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 ای آنکه هست مهر رخت در سبوی من بغضی همیشگی ز غمت در گلوی من هر روز پای هر محنت گریه میکنم ای اشک در عزای شما آبروی من 🖤🖤🖤 بوی محرم است که هر لحظه میرسد ای دیدن محرم تو آرزوی من هرگز نمی رود ز سرم فکر قافله این کاروان نمی رود از پیش روی من فکر رقیه ام که خیالش چه راحت است دائم میان خنده بگوید عموی من 🖤🖤🖤 بر روی شانه ات چه بلند است جای من دست کسی نمیرسد اصلا به سوی من روزی ولی رسید که میگفت ای پدر آنجا عمو نبود و کشیدند موی من ▫️▪️▫️▪️▫️▪️ @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️در مراحل ، از چه طریق می توان به صداقت و راستگویی طرف مقابل پی برد ؟ 🎙استاد دهنوی @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا