eitaa logo
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
17.8هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
66 فایل
مدیر @Yaasnabi تبادل نداریم اگر کانالو دوست دارید یه فاتحه برای مادر 🖤بنده بفرستید تا اطلاع ثانوی تبلیغ شخصی نداریم به آیدی بالا پیام ندید لطفا
مشاهده در ایتا
دانلود
من هر دوتا زایمان هام سزارین بوده.... با فشار بالا بستری میشدم تو بیمارستان... چه شب های که با فشار بالا رفتم بدون اینکه بستری بشم با صحبت و دلداری و مشاوره ماماها و مخصوصا پرستارهای بخش زایمان بیمارستان رودسر اومدم خونه، واقعا ازشون ممنونم و همیشه دعاگوشون هستم. یک شبی که بستری بودم. ماماها سرشون خیلی شلوغ بود. اکثرا تو بخش زایمان طبیعی بودن. من برا نماز صبح گفتم تا نمازخانه نمیتونم برم تو اتاقم برام یه تیکه موکت پهن کردند تا من نمازم رو بخونم... خدماتی اومد داد و بیداد که این چه کاریه😳😳 سر من عصبانی شد. یه پرستار داشت رد میشد اومد تو اتاقم صداش کرد بردش پیش سر پرستار بخش، سر پرستار بخش هم با خدماتی دعوا که چرا با بیمار فشار خون بالای من بد برخورد کردی. اینجا خانمها باردارند و کسی حق ندارد بد صحبت کنه باهاشون. زایمان دوم بود و تجربه خیلی خوبی از زایمان تو بیمارستان دولتی شهید انصاری رودسر دارم. خدا به پرستارها و ماماهای اون بخش خیر و سلامتی بده. ان شاء الله هر کجا هستن سایه اهل بیت رو سرشون باشه. خواهرم هم دوتا زایمان طبیعی داشتن تو همین بیمارستان. اتفاقا هردو مون شرایط رفتن به بیمارستان خصوصی رو داشتیم. ولی چون آشنا بودیم با برخورد عزیزان همین جا رو انتخاب کردیم. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
من دختر دومم را در حالی باردار شدم که یک دختر ۹ ماهه داشتم و از این بابت خیلی نگران رفتار اطرافیان بودم که چه واکنشی نشان می دهند. وقتی پیش دکتر رفتم و با ناراحتی گفتم که باردارم. دکترم خیلی خوشحال شدند و فوق العاده من را تشویق کردند و کلی بهم روحیه دادن که بچه هایی که فاصله سنی کمتری با هم دارن، همبازی خوبی میشن و اینکه مادرای ما، همه بچه هاشون پشت سر هم بودن و تو خونه هم زایمان می کردن و هیچ اتفاقی هم نمی افتاد. خلاصه که من با این رفتار دکترم خیلی آروم شدم و حال خوبی پیدا کردم. وقتی هم که میخواستم برای زایمان برم بیمارستان متوسل به امام حسین علیه السلام شدم که خودشون همه چیز را درست کنند چون واقعا از زایمان می ترسیدم سر بارداری اولم اذیت شده بودم، این بود که با ورودم به زایشگاه یک ماما خیلی مهربان نصیبم شد و ایشون تا آخرین لحظه زایمان مثل یک مادر کنارم بودند، کمکم کردن زایمان راحت‌تری داشته باشم، بهم گفتند شیفت شون داره تمام میشه و میخواند که من تا خودشون هستند و حواسشون هست، زایمان کنم. خییییلی کمک کردند به طوری که وقتی دکترم اومدند خیلی تعجب کردن که ایشون این همه دارن تلاش می کنند جا داره از این جا از مامای عزیزم خانم سبزواری عزیز که اصفهان هستند، تشکر ویژه داشته باشم و دعا کنم برای ایشون و همه کسانی که وظیفه خودشون در هر جایگاهی که هستند را به نحو احسن انجام میدن. دکترم هم خانم ماه منیر جعفری بودن، بسیار دکتر خوش اخلاق و خوش روحیه جوری با بیمارهاشون صحبت می کنند که گویی دختر خودشون هست. ایشون هر سال چند ماهی را کانادا می رفتن و میگفتن امکاناتی که یکی از بیمارستان های اصفهان برای زایمان اپیدورال داره، اونجا نداره. ولی خب متاسفانه ماها دچار یک خود تحقیری شدیم و مدام گله می کنیم. برای من هم دعا کنید بتونم بازم فرزند بیارم، شرایط تحصیل و کاری که قصد دارم برم، عملا راه را برام سخت کرده. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
من دختر دومم را در حالی باردار شدم که یک دختر ۹ ماهه داشتم و از این بابت خیلی نگران رفتار اطرافیان بودم که چه واکنشی نشان می دهند. وقتی پیش دکتر رفتم و با ناراحتی گفتم که باردارم. دکترم خیلی خوشحال شدند و فوق العاده من را تشویق کردند و کلی بهم روحیه دادن که بچه هایی که فاصله سنی کمتری با هم دارن، همبازی خوبی میشن و اینکه مادرای ما، همه بچه هاشون پشت سر هم بودن و تو خونه هم زایمان می کردن و هیچ اتفاقی هم نمی افتاد. خلاصه که من با این رفتار دکترم خیلی آروم شدم و حال خوبی پیدا کردم. وقتی هم که میخواستم برای زایمان برم بیمارستان متوسل به امام حسین علیه السلام شدم که خودشون همه چیز را درست کنند چون واقعا از زایمان می ترسیدم سر بارداری اولم اذیت شده بودم، این بود که با ورودم به زایشگاه یک ماما خیلی مهربان نصیبم شد و ایشون تا آخرین لحظه زایمان مثل یک مادر کنارم بودند، کمکم کردن زایمان راحت‌تری داشته باشم، بهم گفتند شیفت شون داره تمام میشه و میخواند که من تا خودشون هستند و حواسشون هست، زایمان کنم. خییییلی کمک کردند به طوری که وقتی دکترم اومدند خیلی تعجب کردن که ایشون این همه دارن تلاش می کنند جا داره از این جا از مامای عزیزم خانم سبزواری عزیز که اصفهان هستند، تشکر ویژه داشته باشم و دعا کنم برای ایشون و همه کسانی که وظیفه خودشون در هر جایگاهی که هستند را به نحو احسن انجام میدن. دکترم هم خانم ماه منیر جعفری بودن، بسیار دکتر خوش اخلاق و خوش روحیه جوری با بیمارهاشون صحبت می کنند که گویی دختر خودشون هست. ایشون هر سال چند ماهی را کانادا می رفتن و میگفتن امکاناتی که یکی از بیمارستان های اصفهان برای زایمان اپیدورال داره، اونجا نداره. ولی خب متاسفانه ماها دچار یک خود تحقیری شدیم و مدام گله می کنیم. برای من هم دعا کنید بتونم بازم فرزند بیارم، شرایط تحصیل و کاری که قصد دارم برم، عملا راه را برام سخت کرده. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075