💞💍⭐️
💍⭐️
⭐️
#مسئله_شرعی
#بارداری_و_ضرر_برای_مادر
🔷اگر ادامه بارداری برای مادر،خطر جانی داشته باشد، آیا اجازه سقط جنین دارد؟
پاسخ:
🔷(امام و آیت الله سیستانی)
✍اگر روح دمیده شده باشد،اجازه سقط جنین ندارند؛حتی اگر ادامه بارداری برای مادر خطر جانی داشته باشد.البته اگر هنوز روح دمیده نشده باشد و طبق نظر پزشک و متخصص معتمد، ادامه حاملگی جان مادر را تهدید کند، اشکال ندارد.
🔷(آیت الله بهجت)
✍اگر #یقین (احتمال و گمان نه) به از بین رفتن مادر باشد، سقط جنین اشکال ندارد؛ چه روح دمیده شده باشد یا نه.
🔷(آیت الله مکارم)
✍اگر بچه به صورت انسان کامل در نیامده است،سقط او برای نجات جان مادر اشکال ندارد. همچنین اگر امر دایر مدار باشد میان اینکه هر دو بمیرند یا فقط جنین بمیرد،می توان جنین را سقط کرد تا مادر زنده بماند.
🔷(آیت الله خامنهای)
✍قبل از دمیده شدن روح در صورت ترس از مرگ مادر اشکال ندارد. پس از دمیده شدن روح حرام است؛ مگر اینکه با استمرار بارداری، حیات مادر و جنین هر دو تهدید شود و نجات زندگی طفل به هیچ وجه ممکن نباشد؛ ولی نجات زندگی مادر فقط با سقط جنین ممکن باشد.در این حالت واجب است به گونه ای عمل شود که قتل طفل عرفا مستند به کسی نشود.
💖💖💖💖💖💖💖
#سوتی
سلام ب همگی
اینی ک میخوام براتون بگم برمیگرده به 6سال پیش که خواهرکوچولوم تازه دنیا اومده بود.
ی روز خواهرم مریض شده
منو مامانم بردیمش دکتر،
از اونجاییکه آبجیم خیلی نازه
آقای دکتر ب مامان گفتن ای جااانم خداحفظش کنه نوه تونه؟
مامانم گفت ن دختر خودمه
آقای دکتر گفتن با این سن...!!؟
مامانم گفت بخدا آقای دکتر از دستمون در رفت🙊
بنده خدا دکتره خندید و رفت😝
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
🌸به سلامتیِ مادرم🌸
💗بی منت بزرگم کرد
🌸بی منت مهربونیاشو خرجم کرد
💗بی منت عمرشو به پام ریخت
🌸بی منت خوابشو زد
💗تا من راحت بخوابم
🌸بی منت غذا درست کرد
💗جلوم گذاشت
🌸بی منت لباسامو شست
💗بی منت قربون صدقم رفت
🌸بی منت آرزوهاشو باهام تقسیم کرد
💗بی منت به حرفام گوش داد
🌸بی منت بهترینارو برام خواست
💗بی منت بوسم کرد
🌸بی منت جوونیشو به پام ریخت
💗بی منت عاشقانه ترین
🌸لحظاتشو برام گذاشت
💗بی منت دوسم داشت و داره
🌸بی منت بهت میگم مادرم عاشقتم
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
📝📝📝📝📝
#خاطره_بازی
سلام من یک خاطره از بچگیم میخام بگم
تابستون بود منم رفته بودم روستای مادری پیش مادر بزرگم بمونم
نزدیکای ظهر بود رفتم مسجد بعد از نماز گفتم برم خونه خالم بابچه ها بازی کنیم
رفتم دیدم سگشون دم در نشسته اومدم باهاش دوست بشم مثل توی کارتون مهاجران اون دختره لوسیمی😂🙈
رفتم بی هواجلوش تا بیام بگم سلاااام کوچولو پرید بهم پاچه مو گرفت حالا جیغ نزن کی جیغ بزن داد و هوارم روستارو برداشته بود
همسایه هاشون اومدن نجاتم دادن وای چه لحظه ای بود فکر میکردم داره از پام شروع به خوردنم میکنه😂😂
خلاصه نجاتم دادن رفتم خوته خالم
دیدم کسی نیست هر چی صدا کردم
یهو چشمم به شیر اب افتاد بعد حمله سگه تشنگیم چندبرابر شده بود گفتم برم یکم اب بخورم
چنان له له میزدم از تشنگی که حد نداشت
یک حوض داشتن وسط حیاط، که شیر اب تا وسطاش رفته بود رفتم روی لوله تا اومدم دهنمو بزارم روی شیر اب، افتادم تو حوضی که تا یک متر بیشتر اب داشت
دوباره جیغ و دادم روستارو برداشت باز همسایه ها اومدن از اب کشیدنم بیرون 😂😂
گفتن خاله ت اینا نیستن تو اینجا چکار میکنی
اگه گذاشتی یکساعت دم ظهری بخوابیم بیا برو تا خودتو نکشتی بدوو دخترجان منو بیرون کردن از خونه خالم😂😂
تابستونم توی اون روستا پر بود ازاین ماجراها، خیلی خوش میگذشت😅🙈
ممنون از کانال خوبتون 🙏
#ارسالی ✍f.t
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#خاطره_زایمان😁
سلام خدمت خانومای گل
میخواستم منم خاطره بارداریمو براتون بگم امیدوارم بتونم لبخند به لبتون بیارم
من از روز اولی که فهمیدم باردارم همیشه به شوخی به شوهرم میگفتم که روز زایمانم وای بحالت هول باشی و اول بری سراغ بچت😅 باید مثل تو این فیلما بگی خانوم پرستار حال مادرش چطوره😂 و اینکه یه دسته گل خیلی بزرگ بخری کوچیک باشه قبول نمیکنم😂
اقا خلاصه این طفلک حرفامو جدی گرفته بود نه ماه تمام استرس داشت و تمرین کرده بود
روز زایمانم از اتاق عمل که اومدم بیرون با تمام دردی که داشتم صداشو میشنیدم افتاده بود دنبال پرستارا هر پرستاریو میدید میگفت خانومم حالش چطوره😂
اونام میگفتن اقا خودت رو سرشی میبینی که خوبه، میگفت نه شما بگین بهم. خانومم داره میشنوه اگه حالشو نپرسم تیکه بزرگم گوشمه😂😂😂هرکیم میگفت بچت سالمه میگفت بچه رو ول کن خانومم چطوره😂 بعدش افتاده بود دنبال تختم که پرستارا میبرن هی میگفت ببخشید توروخدا گل از این بزرگتر نبود بگیرم😂
کل بیمارستان جمع شده بودن به کاراش میخندیدن خودمم نمیدونستم از درد گریه کنم یا به کارای جناب شوهر بخندم😂
اینم یکی از ده ها خاطرات خنده دار زایمان من بود🤪
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#زایمان_طبیعی اولین روش زایمان است که بهترین روش زایمان شناخته میشود
زایمان طبیعی به معنی به دنیا آمدن نوزاد از طریق رحم مادر است
زایمان طبیعی یکی از کم خطر ترین و ساده ترین روش زایمان می باشد .
این روش زایمان به دلیل عواقب کمتری که دارد بیشتر مورد استقبال قرار گرفته اشت . در روش زایمان طبیعی جنین از رحم مادر متولد می شود .
مزیت های زایمان بسیار بیشتر است
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از كجا بفهميم بچه که پشتمون هست خوابه يا بيدار؟😍😘
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
✍حاج آقا قرائتی
زيبایی، كمال است، اما لازم نيست كه بچهات زيباترين باشد. چون زيبایی به همان مقدار كه كمال است، به همان دليل فتنه هم هست. شما از خدا خير بخواه. به خدا نگو چه ميخواهم، چه نميخواهم. خير بخواه، هرچه خير است برای شما ميرسد... بگو: خدايا هرچه خير است. به خدا واگذار كن. خدا خوب خدایی است. ميگويد: بر من توكل كنيد، من برای شما درست ميكنم. من بلد هستم خدایی كنم. اصرار نكنيد حتماً پسر، حتماً دختر، حتماً زيبا، حتماً تيزهوش. خيلی از تيزهوشانمان آمريكا رفتند، بازوی آمريكا هستند. خيلی آدمهای متوسط اينجا كار ميكنند، خيلی از تيزهوشها خودشان را به دلار ميفروشند. از كجا اين تيزهوشی به نفع من باشد.
از كجا بفهميم بچه که پشتمون هست خوابه يا بيدار؟😍😘
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
🍃 تعیین جنسیت
این روشو توی اطرافیان دیدم که انجام میدن میگن اکثرا درست درمیاد شما هم دوست دارید تست کنید😁
💦🍃يک سوزن و نخ کن. نخش خيلی بلند نباشه حدود 15 سانتي متر
👌با فاصله بين 1 تا 2 سانت بالاي نبض دستت نگه دار
✍🏻سوزن بعد از چند ثانيه شروع به حرکت ميکنه. اولش يه سري حرکات دورانی داره بعد کم کم به صورت خطی ميشه
⇦✨اگه در راستاي عمود بود يعنی حرکت خطيش از بالا به پايين بود پسره.
⇦✨اگه به صورت افقی يعنی از چپ به راست بود دختره
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#خاطرات_زایمان
سلام به همه خاممهای عزیز
منو همسری بعد از چندوقت اقدام کردن برای بچه وقتی هرماه پریود میشدم و حال روحیم کاملا بهم میریخت برای همین آقامون گفت فعلا بچه نمیخوایم و بذار یکم ازلحاظ مالی بهترشیم
بعد از دوماه از اون روز فهمیدم باردارم
خیلی خوشحال بودیم،دکتر اولش به ما گفت بچه پسره و بعد از دو ماه تشخیصشون دختر بود و منو همسری عاشق دختر دیگه توی پوست خودمون نبودیم،من خیلی بد ویار بودم و بیشترین خاطره من از بارداری توی دستشویی خونمونه😅😁😂😂
بعداز۹ماه خدا یه دختر سالم بهمون داد و زایمانم طبیعی بود ،بهم گفته بودن برای زایمان راحت سوره مریم رو بخونید که من هم خودم و هم خانوادم این سوره رو خوندیم و با اینکه من تحمل دردم خیلی کمه اما زایمان فوق العاده ای داشتم،وقتی دخترمو بهم دادن تمام سختیهای بارداری و زایمان یه دفعه ازبین رفت،دخترم داشت گریه میکرد و تا گذاشتن روی سینه ام ساکت شد و منو نگاه کرد و شروع کرد به لبخند زدن،بهترین لحظه عمرم بود،الان ۱۰ماه ازون روز گذشته و من دارم از لحظه لحظه وجود دخترم لذت میبرم.
بعد از اینکه یه بچه به زندگی اضافه میشه زن و مرد رابطه شون شکلش عوض میشه،بهم وابسته تر میشن،خونه با بچه خیلی شیربن تر میشه،سخت هست ولی اگر شیرینی ها و خوبیهاشو ببینین تحملش خیلی راحت تره،شرایط مالی هم هست ولی واقعا واقعا بچه با خودش روزیشو میاره اینو منو همسرم با چشم خودمون دیدیم،الهی به حق همون لحظه شیرینی که هرمادری موقع تولد بچش داره هرکسی که دلش بچه میخواد خدا به خیری یه بچه سالم و صالح قسمتش کنه.
ببخشید طولانی شد،ممنون
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلاااااام
منم خاطره از بارداری بگم.
من همیشه دیده بودم کسی بچه دار میشه اطرافیان براش گل میخرن.
وقتی بچه اولم بدنیا آمد.
هیچ کس واسه من گل نخرید.نه شوهرم نه مادر شوهرم .حتی مامان خودم😢😢😢 هر کی یه بهانه آورد.
سر دومی به شوهرم گفتم این یکی را لطفا گل بخر.من جلوی بقیه خجالت می کشم.شوهرپم زنگ زده بود به زن داداشم گفته بود وقتی داری گل می خری یه دسته گل بزرگ و گرون از طرف منم بخر وگرنه خانم ام مغزمو میخوره.
زن داداشم اون موقع ۱۷ سالش بود.از روی بچگی همونجا تو بیمارستان با خنده کل ماجرا را برام تعریف کرد.
من نمی دونستم بخندم یا گریه کنم😄😄😭😭
تا اینکه سر سومی به اقام گفتم.لطفا یا یه شاخه گل خودت بخر یا اصلا نخر.من از خیر گل گذشتم.
و دوباره اقام وقت نکرد بره گل بخره.
البته باز هم مادرها برام گل نخریدن.😂😂😂
واقعاااااا چراااااااا اخهههههه چرااااااااا
البته اینم بگم من از دست هیچ کدومشون ناراحت نشدم و نیستم.
لطفا برای شادی روح مادر عزیزم فاتحه ای بخوانید
ممنون از کانال خوبتون
#ارسالی_اعضا
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه هنرمند انگلیسی اینا رو ساخته تا مامانا باهاش تمرین بچه داری کنن !
لامصبا از بچه واقعی هم واقعی ترن
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همسر این آقا بارداره حال مساعدی هم نداره با این وجود کسی هم از روی صندلی بلند نمیشه که خانوم بشینه
بنده خدا شوهرش مجبور میشه...
چن درصد ازآقایون اینکارو تو جمع برای خانوم باردارشون انجام میدن؟
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
گلچینی از پست ها
https://eitaa.com/farzandbano/29181
صحبتی با اعضا(مهم)
#پوستر_حضرت_آقا_باعث_ازدواج_من_شد
قرار گذاشتیم من با خواهرم و اون بنده خدا هم با مادرش بیاید حرم مطهر هم دیگر رو ببینیم، من از گیت ورودی آقایان داخل رفتم و کنار پله ایستادم تا خواهرم هم بیاید همزمان با من یه دختر خانم با چادر عربی یک لحظه دیدمش اون هم ظاهرا منتظر کسی بود . با خودم میگفتم خدا اگر این باشه باز خودمو دلداری میدادم نه شایدم این نباشه .........😭😭
ادامه مهیج وواقعی خاطره🤦♂👇
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
خاطرات زایمان و بارداری😁👇
https://eitaa.com/farzandbano/26499
اوضاع مهد کودکها(دعوتید)
https://eitaa.com/farzandbano/20464
ماجرای نیمه شب همسرم
https://eitaa.com/farzandbano/25354
تست شخصیت شناسی فرزند چندم؟👆
https://eitaa.com/farzandbano/21336
خاطره بارداری منو حمله پلیس😁
https://eitaa.com/farzandbano/22060
خاطره جالب از بارداری همسر سهید همت
https://eitaa.com/farzandbano/21957
خاطره سوتی نوزادی داداشم😁
https://eitaa.com/farzandbano/21924
خاطره زایمان عروس خاله
https://eitaa.com/farzandbano/21336
خاطره زایمان😁
https://eitaa.com/farzandbano/20786
خاطره شیطنت بچه ها😅
https://eitaa.com/farzandbano/20468
خاطره زایمان😜
https://eitaa.com/farzandbano/20433
خاطره بارداری😉
https://eitaa.com/farzandbano/20418
سوتی بارداری🤣
https://eitaa.com/farzandbano/18646
خاطره از مرجع تقلید
https://eitaa.com/farzandbano/19205
عروس باردار
https://eitaa.com/farzandbano/18256
زن دوم شدم
https://eitaa.com/farzandbano/18159
خانواده عجیب همسرم
https://eitaa.com/farzandbano/14372
خاطرات زایمان (زن دوم)
https://eitaa.com/farzandbano/12823
صحبتی با اعضای عزیز کانال👆❤️
https://eitaa.com/farzandbano/14365
زن سیاه پوست و بچه سفید پوست
https://eitaa.com/farzandbano/14377
بدنیا امدن بچه بعد شش ماه از عروسی
https://eitaa.com/farzandbano/11598
خاطره حاملگی مامانم
https://eitaa.com/farzandbano/13251
بهم زدن ازدواج بخاطر........
https://eitaa.com/farzandbano/13116
بارداری من شب ازدواج همسرم
https://eitaa.com/farzandbano/11498
خاطره بارداری
https://eitaa.com/farzandbano/13116
بارداری شب ازدواج همسرم
https://eitaa.com/farzandbano/11513
سوتی ارسالی
https://eitaa.com/farzandbano/11515
خاطره کودکی اعضا
https://eitaa.com/farzandbano/11517
خاطره زایمان
https://eitaa.com/farzandbano/11532
خاطره زایمان
https://eitaa.com/farzandbano/11546
خاطره زایمان
https://eitaa.com/farzandbano/11477
خاطره زن و شوهری
https://eitaa.com/farzandbano/11458
خاطره نامزدی
https://eitaa.com/farzandbano/11449
خاطره زایمان
https://eitaa.com/farzandbano/11633
خاطره زایمان
https://eitaa.com/farzandbano/11658
خاطره زایمان
https://eitaa.com/farzandbano/11996
خانوم دهه شصتی که ۷ فرزند دارد و یک تو راهی
https://eitaa.com/farzandbano/11093
پرجمعیت ترین خانواده جوان ایرانی
https://eitaa.com/farzandbano/11557
خاطره زایمان
https://eitaa.com/farzandbano/11568
خاطره تلخ زایمان
https://eitaa.com/farzandbano/10731
سوتی زایمان
https://eitaa.com/farzandbano/11513
سوتی زایمان
https://eitaa.com/farzandbano/10287
خاطره ویار حاملگی
https://eitaa.com/farzandbano/9930
خانواده پر جمعیت ایرانی
https://eitaa.com/farzandbano/8336
زن بیحجاب در اتوبوس
بزنید رو این تا همه رو ببینید👇
#خاطرات_زایمان
#خاطرات_زایمان
سلام اینم خاطره زایمان من
روزی که درد زایمانم اومد به شوهرم گفتم نمیخاد الکی پول برای گل بدی و دست گلی که از مکه برگشتیم و فامیلها برامون اورده بودن بهش دادم گفتم ببره گل فروشی تزینشو عوض کنه شوهرم هم قبول کرد وقتی دست گل رو اورد دیدم روش پر اکلیله منم (همون لحظه که دردم هم خیلی زیاد بود)دست گل رو بالای سرم گرفتم تکون دادم گفتم شولولولولو😂 سر و صورت ولباسم پر اکلیل شد😍
وقتی رفتیم بیمارستان دکترم منو که دید گفت از عروسی میای یا تولدت منم قصیه رو براش گفتم😅
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این صحنه امید به زندگی رو چندین برابر می کنه❤❤❤
منو گیسوان تو پیر کرد 😁
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرش گیج رفته بچه و همچنان متعهده که ادامه بده 😍😂
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
4_5821369183752946977.mp3
1.71M
🔊 صوت #کوتاه استاد رائفی پور
🔮 «مانند حضرت زهرا سلاماللهعلیها، فرزندت را تربیت کن»
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلام به همه ی خانم های گل .منم میخواستم راجب تجربه زایمانم بگم که خاطره ی شیرینی نیست😔.
من همسرم بچه نمیخواست ومثل اون خانمی که گفتن فقط یه شب جلوگیری نکردن .منم فقط یه بار جلوگیری نکردم و باردارشدم.بجز مشکل تیرویید بارداری که برام پیش اومد هیچ مشکل جسمی نداشتم خداروشکر.ولی متاسفانه همسرم رفتار درستی با من نداشتن.با خانواده ام مشکل داشتن و همش سر من دعوا و جنجال داشتن.اگه از گناهش نمیترسیدم شاید بچه امو سقط میکردم.شوهرم از همون اول دنبال این بود که دکتر جواز سقط بده.چون بچه نمیخواست.همش هم میگفت بدبختمون کردی.بیچاره شدیم و از این حرفا😔 منم جز غصه خوردن کاری نمیتونستم بکنم.مادرش هم متاسفانه پشتش بود و بیشتر تحریکش میکرد .توی ۷ ماهگی اسباب کشی داشتم بماند که خونه امون اماده نبود و خیلی اتقاق های دیگه . .چون ما شهر غریب هستیم و از خانواده هامون دوریم. مادرشوهرم اومد کمک همه اسباب هامو گذاشت توی حموم تا پذیرایی بعد نقاشی و... آماده بشه .و وقتی من بعد ۲هفته اومدم اسباب بچینم دیدم تمام اسباب و اثاثیه رو آب گرفته.بماند که چقدر گریه کردم بابت اونا و مادرشوهرم میخندید که حالا شده.😔
تو همون دوران مادرم اومد کمکم شوهرم هرچی خواست گفت به مادرم و هی میگفت ببرین دخترتونو و نمیخوام و ....😢.مادرم میگفت خب باشه الان حامله است جلو زنت نگو.بازم به کاراش ادامه میداد.
حال روحی خیلی بدی داشتم .سر زایمانم هم که نگم براتون زایمانم طبیعی بود و با کلی درد .چون توی اون بیمارستان هیچ کس نبود برا زایمان منو تو اتاق تنها رها کرده بودن تا وقت زایمانم بشه منم با صدای بلند گریه میکردم و قرآن میخوندم.اما خب خداروشکر دخترم سالم بود.
بعد زایمان همسرم اومد تو اتاق خوشحال و بچه رو دید هی میگفت خوش اومدی بابا😐من از تعجب نمیدونستم چی بگم .یعنی انقدر ذوق کرده بود که نگو .بعد میگفت صدای گریه ات تا طبقه پایین ساختمون میومد.من کمر درد گرفتم😉.
برام نه گل اورد و نه شیرینی .بهش هم گفتم برو یه چیزی بگیر بخوریم رفت یه بیسکویت و یه اب میوه گرفت .😡.
بماند از اتفاق های بعدش که مادرش تو ۷ روزگی دخترم اومد گفت از زندگی پسرم برو بیرون و طلاق بگیر.
الان دخترم ۴سالش شده ...
یعنی اتفاق هایی برام افتاد که وقتی اسم حاملگی و بچه میاد دلم نمیخواد بهش فکر کنم.
اینارو گفتم که آقایون تو کانال بخونن و بدونن که درسته که شما وجود بچه رو تا نبینید حس نمیکنید.و استرس دارید بخاطر قبول مسئولیت هاتون .اما سعی کنید لا اقل این استرس رو به همسرتون منتقل نکنید .چون خیلی اثر بدی میذاره روی اونا.من بعد زایمانم فهمیدم که رفتارهای همسرم بخاطر استرس زیادش بوده .اما واقعا من اذیت شدم. الان شوهرم عاشق دخترمونه و خیلی باهاش خوبه.اما من هیچ وقت اون کارها و رفتارها یادم نمیره .😔😔
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686