شبیه روضهٔ ششماههای، پر از تبوتابی
شبیه دلهرهٔ چشمهای خیس ربابی
رسید تیر که از حال مادر تو بپرسد
نداشتم به خدا غیر صبر و صبر جوابی
مرا و صبر مرا دشمنم نشد که بفهمد
کجا خیال مگس میرسد به درک عقابی؟
من و تو قطعهای از خاک کربلای حسینیم
که ماندهایم کنارش بدون جرعهٔ آبی
به تیر غیب گرفتار میشوند شیاطین
اگر که رد شود از این شب سیاه شهابی
خدا گرفته در آغوش خود مرا که نمیرم...
خدا گرفته در آغوش خود تو را که بخوابی...
.
.
.
.
و پلک میزنم و صبحِ فتح مسجدالاقصاست
و پلک میزنم و آمدهست روز حسابی
#فلسطین
#غزه
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad
نشستهایم و کمر بسته دیو دیوانه
به قتل عام هزاران هزار پروانه
خبر رسیده که در باد مادری تنها
به موی دخترکی مرده میزند شانه
خبر رسیده که از خون و اشک کودکها
پر از ستاره شده شانههای مردانه
نمانده ردی از آن خاطرات پر لبخند
نمانده حرفی از آن کودکان پرچانه
شکسته گیرهٔ مویی کنار بغض اتاق
عروسکی شده مفقود کنج ویرانه
چقدر خون به جگر باشد و سکوت کنیم؟
چقدر صبر؟ ببین پر شدهست پیمانه
چقدر دم به دم از غصه آه تازه کنیم؟
مباد تا ابد اندوه سهم این خانه
برای نسلکشی بنفشههای کبود
برای ذبح هزاران هزار ریحانه
برای بال پر از خون بچهگنجشکی
که بیپناهترین است گوشهٔ لانه
بایستیم و بجنگیم و دل قوی داریم
که صبحِ فتح نبودهست و نیست افسانه
#فلسطین 🇵🇸
#غزه
📍أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوء
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad
برای هبه ابوندی و تمام شعرهای ناتمامش…
شب است و غمصدای جیرجیرکهای بیتابی
نه شمعی میدرخشد کنج ایوانم، نه مهتابی
نشستم شاعر چشمان غمگین وطن باشم
ندارد حرفهام غیر از وضو با اشک، آدابی
دوباره کوچه و خاموشی ویران همسایه
دوباره خانه و کابوس بمباران و بیخوابی
دل حوض حیاط از هیبت رگبار میلرزد
نمیافتد در این دریای خون «ماه»ی به قلابی
گلوی باغ زیتون از هجوم دود میسوزد
مگر باران بیاید ناگهان تا لااقل آبی…
تدارک دیده غزه شب به شب با خون و خاکستر
برای نوعروسانش چه سرخاب و سفیدابی!
نه برپا مانده در سیل بلا گلدستهای دیگر
نه سالم مانده ناقوس کلیسایی، نه محرابی
تو هم با من بیا ای شعر تا تشییع گلبرگان
اگر که قتل عام غنچهها را برنمیتابی
نفس در سینهام حبس است، من موجی اندوهم
شکسته قایقم انگار در آغوش گردابی
مبادا لحظهای دل کندن از رویای اقیانوس
مبادا رود ناآرام من تسلیم مردابی…
***
دل پیراهن سرسبزم آخر خون شد و حالا
به قرمز میزند روی تنم گلهای سرخابی
خداحافظ عزیزم! خانهام! جانم! فلسطینم!
که من هم روی دیوار شهیدانت شدم قابی…
#فلسطین 🇵🇸
#غزه
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad
به یاد هبه زقوت، بانوی نقاش فلسطینی که به همراه فرزندانش در غزه به شهادت رسید.
سراپا ایدهام، از رنگهای تازه سرشارم
هزاران طرح نو پیچیده در طومار افکارم
دوباره مینشینم روبروی بوم با لبخند
که از قول قلمموها بگویم دوستت دارم…
پی کشف نشاط سابقم در شهر زیتونها
به دنبال صدای خندهها در کوچهبازارم
تمام روز وقف گنبد و گلدستهات بودم
و حالا زیر نور شمع، سرگرم چمنزارم
سپید و سرخ و زرد و سبز، نقاشی به نقاشی
تویی روح تمام قابهای پرطرفدارم
تو میدانی که من _این با سکوت و خلوت آغشته_
چقدر از نعرههای وحشی رگبار بیزارم
قلم را میفشارم چون سلاحی سرد در دستم
برایت ای وطن! در سنگرم مشغول پیکارم
به دیوار هزاران خانهٔ ویرانه در غزه
هزاران تابلو از صبح پیروزی بدهکارم
***
مگر زیباترین سرخی که دیدی تابهحال این نیست؟!
ببین! دارم به خون در دشتهایت لاله میکارم
کنار بوم آخر… پیش چشم مسجدالاقصی…
شهادت میدهم نصر تو را با آخرین کارم…
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین
#غزه
@fatemeh_arefnejad
یک دفتر پاره… دوتا خودکار…
یک تکه از پیراهنی گلدار…
یک جانماز کوچک زخمی
یک آسمان تسبیح و استغفار
یک لنگهکفش خسته و خاکی
دلبستهٔ یک راه ناهموار
یک قاب عکس سوخته… یک شمع…
یک خاطره از آخرین دیدار
اینسو سکوت و بهت در تجدید…
آنسو صدای گریه در تکرار…
این است دنیایی که من دارم
در خانهای بی سقف و بی دیوار
دنبال انسانهای آزادهست
دستی که بیرون مانده از آوار
من هم اگر این روزها رفتم
تو پرچمم را از زمین بردار
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین
#غزه
@fatemeh_arefnejad
بسوزان بسوزان جگرهای ما را
به آتش بکش بال و پرهای ما را
یکی کن دل کوهها را به داغی
دوتا کن دوباره کمرهای ما را
بگو نذرهامان قبولاند ای عشق؟
بگو میپذیری پسرهای ما را؟
عطش میوزد خیمه خیمه در این دشت
ببر کربلا تشنهترهای ما را
مدد کن که ای سربلند همیشه
ببینی سر نیزه سرهای ما را
سکوتیم و تنها صدامان تو هستی
خودت منتشر کن خبرهای ما را
برای دل خسته آغوش بگشا
امان باش خوف و خطرهای ما را
از این حبس شاید پریدن بدانیم
اگر وا کنی قفل درهای ما را
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین
#غزه
@fatemeh_arefnejad
زخمها زخمها تازه تازه
سینهٔ کوهها پرگدازه
چشمها چشمها اشکِ جاری
رودها رودها خونِ تازه
هی کبوتر کبوتر پرِ سرخ
هی عروسک عروسک جنازه
هرکجا خانهای ساخت خورشید
ابر شد میهمان بیاجازه
آه… نابود شد هرچه لانه
آه… آوار شد هرچه سازه
آی دنیای غم! شادیات را
میخری از کدامین مغازه؟
میکُشند و از این مرگ خونین
زندهتر میشود انتفاضه
#فاطمه_عارفنژاد
#خیابان_الرشید
#فلسطین
#غزه
@fatemeh_arefnejad
از باغ ما در گیرودار جنگسالی
کوچیدهاند آن خندههای پرتقالی
حالا به جای شور مهتاب و ستاره
یک کهکشان اشک است در چشم اهالی
خونی چکیده از گلوی سینهسرخی
روییده گلهای جدیدی روی قالی
بغض من و دنیای خارج هر دو ساکت
گهواره و آغوش مادر هر دو خالی
خوابیده بابا گوشهٔ مسجد… چه زیبا!
بوی شهادت میدهد مویش… چه عالی!
ای صاحب خودکارهای نامسلمان!
ای شاعر تصنیفهای لاابالی!
از رنجهای ما نگفتی با چه رویی؟
از دردهای خود بگویم با چه حالی؟
اینجا که من هستم شبیه کربلا نیست؟
هل من معین…؟ پاسخ نده با بیخیالی
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین
#غزه
@fatemeh_arefnejad
هی بغض روی بغض تلنبار میکنم
در خانهای که نیست، غم انبار میکنم
با قرص ماه و جرعهای از نورِ «یا طبیب»
فکری برای کودک تبدار میکنم
از زخمهای تازه، سحر سیر میشوم
با زخمهای تازهتر افطار میکنم
دلتنگ و دلشکسته به تکثیر میرسم
از بس که مثل آینه رفتار میکنم
چادرنشین دشت بلایم که عاقبت
با عشق، روز واقعه دیدار میکنم
طوفان نوح میشوم و در رکاب صبح
با کافران شبزده پیکار میکنم
تا بعد من ادامهٔ فریاد من شوند
روی صدای چلچلهها کار میکنم
فرزند کوههای بلندم که سالهاست
یک نام را شنیده و تکرار میکنم
باری اگر که عشق تو جرم است، باک نیست
ای قدس! من به جرم خود اقرار میکنم
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین
#غزه
@fatemeh_arefnejad
آن افقهای پر از رؤیا کجا رفتند؟
آسمان کو؟ بادبادکها کجا رفتند؟
جوجهلکلکهای بی لانه گماند انگار
بی پر و بی بال و بیپروا کجا رفتند؟
آه ای ساحل! بگو آیا خبر داری
بچهماهیهای بیدریا کجا رفتند؟
ردپایی سرخ مانده روی خاک دشت
غنچهها از دامن صحرا کجا رفتند؟
کودکان زخمیِ جا مانده از آوار
در شبِ خون و خطر تنها کجا رفتند؟
وای… بعد از رفتن مادر چه پیش آمد؟
وای… بعد از رفتن بابا کجا رفتند؟
***
خائنان جمعند دور هم… ولی دنیا!
خادمان مسجدالاقصی کجا رفتند؟
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین
#غزه
@fatemeh_arefnejad
در تلاطم طوفان.pdf
7.87M
هو الشهید
#روز_قدس امسال هم دارد از راه میرسد و من به غیر از کلمه، چیزی برای پیشکش کردن به فلسطین مظلوم و مقاوم ندارم. #در_تلاطم_طوفان مجموعهای مختصر شامل ده شعر من است که همه از بین سرودههای پس از طوفان الاقصی انتخاب شدهاند. این بضاعت مزجات تقدیم به تمام زنان و کودکان غزه که آیههای صبر و یقیناند.
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین
#غزه
@fatemeh_arefnejad
پ.ن ۱: بسیار ممنون میشوم اگر محبت کنید و در انتشار این فایل سهیم باشید.
پ.ن ۲: زحمت طراحی «در تلاطم طوفان» با دوست عزیزم زهرا اللهوردی بوده که این نسخه را برای موبایل تنظیم کرده است.
@fatemeh_arefnejad