🔺در روایتی از امام صادق آمده است: «كسی كه شبی را با حالت بیماری بسر آورد و آن را بر خود بپذیرد و شكر آن را به جا آورد، ثواب شصت سال عبادت برای اوست.»
پرسیدند: پذیرفتن آن چگونه است؟
فرمود: «بر آن صبر میكند و درد خود را به كسی اظهار نمیكند و چون بامداد شود خدا را در آنچه بر او گذشته است سپاس میگوید.»
🔻از امام باقر درباره صبر جمیل پرسیدند فرمود: «آن صبری است كه از آن به مردم شكایت نمیكند.»
🔻از پیامبر روایت شده كه خداوند فرموده است: «هر گاه بندهام را به بلایی گرفتار كنم لیكن او صبر كند و نزد عیادت كنندگانش از من شكوه نكند من گوشتش را به گوشتی بهتر و خونش را به خونی بهتر بدل میكنم و هر گاه به او بهبودی بخشم در حالی خواهد بود كه بر او هیچ گناهی نیست، و اگر او را بمیرانم رحمت من وی را فرا خواهد گرفت.
✅پنج نوع شكر برای هر بلا و مصیبتی
🌱 امام صادق (ع) می فرمایند:سیره پیامبر(ص) درشادمانی ها و پيش آمدهای ناگواردنیوی شکرگزاری حقتعالی بود. قَالَ أَبِو عَبْدِ اللَّهِ(ع) كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَسُرُّهُ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى هَذِهِ النِّعْمَةِ وَ إِذَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَغْتَمُّ بِهِ قَالَ- الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ.
🌷 امام صادق عليه السّلام فرمود: روش رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله اين بود، هر گاه امرى شادمانش مي ساخت، مي فرمود: خدا را شكر بر اين نعمت و چون پيش آمد ناگواری اندوهگينش مي نمود مي فرمود: خدا را شكر در هر حال.
👈شرح :
- علامه مجلسى(ره) در این خصوص نقل میکند در هر بلا و مصيبتى پنج نوع شكر است:
1- هر مصيبتى دافع مصيبت #بزرگتر از خود است، مثل این که مردن «مركب انسان» دافع مردن خود انسان است و جاى شكرش باقى است.
2- هر بلائى موجب #كفاره گناه يا بالا بردن #درجه مىشود، پس سزاوار شكر است.
3- مصيبت و بلاى #دنيوى در برابر بلاى #دينى كوچك و سبك است، چنان كه در زمان حضرت عیسی(ع) مردى كور، جذامى، پيس و فلج مي گفت؛ خدا را شكر كه مرا به بلاء بيشتر مردم گرفتار نكرد، حضرت عيسى از او توضيح خواست، آن مرد گفت: بزرگترين بلاها، بلاى كفر و بىايماني است كه من ندارم.
4- هر بلائى در لوح #محفوظ نوشته و مقدر است و ناچار بر سر انسان خواهد آمد، هر وقت آمد و گذشت بايد خدا را شكر كرد.
5- هر بلائى موجب ثواب آخرت و رفتن #محبت دنيا از دل است و آن سزاوار شكر میباشد.
اصول كافى-ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 153
https://eitaa.com/fatemi222/489
4_5812391370664445649.pdf
664.8K
📗کتابچه نقد و بررسی جریان مدعی یمانیت
#ویژه_اربعین
هدایت شده از ریزه های درشت
✅مگر خدا نميداند🤔 ما چه کاره هستيم❓
🔅 خدا که ميداند پس براي چه امتحان ميکند❓
⚠️امتحان براي کسي است که نميداند اين آدم چه آدمي است؟ وقتي خدا ميداند چرا امتحان ميکند⁉️
مثلا ما از دکان لحاف دوزی🛌 رد ميشويم پول ميدهيم❓
🅾 ميداني لحاف دوز است، چون ميدانی لحاف دوز هست، پول بهش می دی❓ بايد بدوزد تا پول بدهی
❇️خدا الکي پول به کسي نميدهد.
🔶حضرت امير در نهجالبلاغه📒 : امتحان خدا براي اين نيست که خدا بداند.
🔺 خدا ميداند منتهي تا از ما عملي سر نزند، ما استحقاق مزد نداريم.
🔻دانستن کافي نيست.
💠معلم 👨🏫ميداند اين بچه با اين رقم درس خواندن آخر سال رد ميشود.پس باید اخراجش کند⁉️
╭┅─────────┅╮
🌺@noktehakhlagi
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از ریزه های درشت
✅حضرت موسی شبانه🌒قوم بنی اسرایئل که بردگی فرعون می کردند🙇
ازمصر بیرون برد
💢یک قوم هست پیرزن هست🤶بچه هست👶حیوانات اهلی🐄🐑 همراه دارن
لذا آهسته آهسته می رفتند🚶
صبح🌞که شد فرعونیان دیدند همه فرار کردند🏃سریع بالشکر بصورت سواره🏇دنبال موسی وقوم حرکت کردند.
♦️از اون طرف موسی به نیل رسید🙉🌊نیل الانم مثل دریاست🏝اون موقع مثل الان بود نمی شد کسی پاشه بالابکشه و رد بشه🏊
جلو موسی نیل🌊پشت سر فرعونیان
🛐قرآن:🔸فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ🔸
ریختند سرموسی وگفتند:
🔸یا مُوسَىٰ إِنَّا لَمُدْرَكُونَ🔸
گیر افتادیم🤦♂
تومارو بیچاره کردی🙅♂
داشتیم زندگیمون رو می کردیم
🔺تو مارو بیچاره کردی‼️
هدایت شده از همیاری و همسان گزینی ازدواج
💢 شیعهٔ حسین (ع)
❇️ فردی به امام حسین (علیهالسلام) عرض کرد: ای پسر رسول خدا، من از شیعیان شما هستم. آن حضرت فرمود: از خدا پروا کن و ادعای چیزی را نداشته باش که خداوند به تو بگوید دروغ گفتی و در ادعایت مرتکب گناه شدی! سپس فرمود:
◀️إنَّ شِيعَتَنَا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَ دَغَلٍ وَلَكِنْ قُلْ أَنَا مِنْ مَوَالِيكُمْ وَ مُحِبِّيكُم.
◀️شیعیان ما کسانی هستند که دلهایشان از هر ناخالصی و فریبی سالم است؛ ولی بگو من از دوستداران و محبان شمایم.
@a_fatemi24
رسالة الحقوق
⏪فأَمَّا حَقُّ اللَّهِ الْأَكْبَرُ فَأَنَّكَ تَعْبُدُهُ لَا تُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ بِإِخْلَاصٍ جَعَلَ لَكَ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ يَكْفِيَكَ أَمْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ يَحْفَظَ لَكَ مَا تُحِبُّ مِنْهَا
⏪اما حق بزرگتر خدا اين است كه او را بپرستى و چيزى را شريكش ندانى، و چون از روى اخلاص اين كار را كردى خدا در عهده گرفته كه كار دنيا و آخرت تو را كفايت كند و آنچه از آن بخواهى برايت نگهدارد.
✅صفات جاهلان از منظر قرآن
یکی از مباحثی که در قرآن کریم باید مورد توجه قرار گیرد، صفاتی است که قرآن کریم برای جاهلان به کار برده است. این صفات را اینگونه میتوان بیان نمود:
1. استهزاء و مسخره کردن:
یکی از صفات نادانان در قرآن کریم مسخره کردن است که قرآن در دو آیه، این صفت را جزء صفات جاهلان شمرده:
«وَ إِذا نادَیتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لایعْقِلُون»
«آنها هنگامى که (اذان مىگویید، و مردم را) به نماز فرا مىخوانید، آن را به مسخره و بازى مىگیرند این بخاطر آن است که آنها جمعى نابخردند.»
در این آیه، علت اینکه کفار نماز را به مسخره میگرفتند، سبکسری و نادانی آنها بیان شده؛ چون آنان به اعمال دینی و عبادت حقیقی نمیتوانند بنگرند و فواید آن را که انسان را به خدای متعال نزدیک کرده و تحصیل سعادت دنیوی و اخروی بوده، درک کنند.
دومین آیهای که در این زمینه قابل استدلال است، مربوط به جریان حضرت موسی و ذبح گاو بنیاسرائیل است که آنها این امر الهی را تمسخر میدانستند:
«وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُکُمْ أَنْتَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَتَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلینَ»
«و (به یاد آورید) هنگامى را که موسى به قوم خود گفت: خداوند به شما دستور مىدهد ماده گاوى را ذبح کنید (و قطعهاى از بدن آن را به مقتولى که قاتل او شناخته نشده بزنید، تا زنده شود و قاتل خویش را معرفى کند و غوغا خاموش گردد.) گفتند: آیا ما را مسخره مىکنى؟ (موسى) گفت: به خدا پناه مىبرم از اینکه از جاهلان باشم!»
این آیه نشان میدهد که استهزا نمودن و مسخره کردن، کار افراد نادان و جاهل است که پیامبران الهی هرگز نادان و جاهل نبودند.
به بازى گرفتن دیگران کار مردم پست و نادانان است؛ کسانی که جهل وجود آنان را فرا گرفته و موجب تمسخر دیگران شده که در حقیقت، جهالت به ارزش و مقام انسانیت دارند که نه به خود ارزش قائلند و نه به دیگران و در واقع به مقام انسانى احترام نمیگذارند.
2. توقع بیجا:
یکی دیگر از صفاتی که قرآن برای جاهلان بیان کرده، داشتن توقع و خواستههای بیجاست که معقول و مناسب نیست:
«قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُصالِحٍ فَلاتَسْئَلْنِ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَالْجاهِلینَ»
«فرمود: اى نوح! او از اهل تو نیست! او عمل غیر صالحى است [فرد ناشایستهاى است]! پس، آنچه را از آن آگاه نیستى، از من مخواه! من به تو اندرز مىدهم تا از جاهلان نباشى!»
در حقیقت اگر حضرت نوح(ع) در سخن خود درخواست نجات فرزندش (کنعان) را کرده بود، از جاهلان میشد؛ چون درخواستى بود که از حقیقت و واقعیت آن آگاه نبوده و خواستهی بیجا بشمار میآمد. البته حضرت نوح هیچگاه چنین خواستهای را مطرح ننمود، به دلیل اینکه خداى تعالى بعد از نهى، ایشان را موظه فرمود که زنهار با این سؤالت از جاهلان مباشى.
3. آلوده به گناه:
از جمله صفاتی که میتوان از قرآن برای جاهلان اخذ کرد، ناتوانی در برابر وسوسههای شیطانی و شهوات است:
«قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمَّا یدْعُونَنی إِلَیهِ وَ إِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّی کَیدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیهِنَّ وَ أَکُنْ مِنَ الْجاهِلینَ»
«(یوسف) گفت: پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا بسوى آن مىخوانند! و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من باز نگردانى، بسوى آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!»
آیه بیانگر اینست که کار زشت و گناه در محضر خداوند از کسانی سر میزند که در جهل به سر میبرند؛ کسانی که از حقوق و حدود الهی غافلند؛
و یا علم به اوامر و نواهی الهی دارند، اما به علم خود عمل نکرده و خودشان را به جهالت زدهاند که اینان نیز از نظر قرآن جزء جاهلانند.
. 4-نقش جهل در بتپرستی:
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
«قَالُواْ یامُوسىَ اجْعَل لَّنَا إِلَاهًا کَمَا لَهُمْ ءَالِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجهَلُون»
«به موسى گفتند: تو هم براى ما معبودى قرار ده، همانگونه که آنها معبودان (و خدایانى) دارند! گفت: شما جمعیتى جاهل و نادان هستید!»
این آیه به صراحت بیانگرِ اینست که سرچشمهی بتپرستى، جهل و نادانى بشر است؛ از یک طرف جهل او نسبت به خداوند و عدم شناخت ذات پاک او بر اینکه هیچگونه شبیه و نظیر و مانندی براى او تصور نمىشود؛ از سوى دیگر جهل انسان نسبت به علل اصلى حوادث جهان، که گاهى حوادث را به یک سلسله علل خیالى و خرافى مثل "بت"، نسبت میدهد؛ و از سوى سوم جهل انسان به جهانِ ماوراء طبیعت و کوتاهى فکر او، تا آنجا که خارج از مسائل حسى را باور نمىکند. این"نادانىها" در طول تاریخ، انباشته شده و سرچشمهی بتپرستى شدهاند.