🍀🌸🍀 سلام بر پیامبری که:
روزی شتری را دید که زانوهایش بسته شده و هنوز بار سنگینی برروی آن است . گفت به صاحب شتر بگویید خود را برای مواخذه خداوند در روز قیامت آماده کند
کافری را که در جنگ اسیر شده بود، آزاد کرد زیرا اعتقاد داشت که او مرد خوش اخلاقی است که همواره با عفت رفتار می کند
گفت اگر در حال کاشتن نهالی بودید و علائم روز قیامت فرا رسید، به کار خود ادامه دهید و نهال را بکارید
گروهی از اصحاب خود را برای تبلیغ اسلام به منطقه ای دیگر فرستاد. قبل از سفر از او پرسیدند تا چگونه این کار را انجام دهند. گفت تعلیمشان دهید و آسان بگیرید. سه بار از او این را پرسیدند و هر بار جواب همین بود
بارها گفت که بر مردم آسان بگیرید زیرا مبعوث نشده ام تا آن ها را به زحمت بیاندازم
گفت مبادا قبل از ذبح گوسفند، در جلوی چشمان گوسفند چاقو را تیز کنید. بدانید که حیوان هم می فهمد ،حق ندارید در دل حیوان غصه بیاندازید
گفت زنی به بهشت رفت و تنها کار خوبش این بود که به گربه ای غذا می داد
گفت اسراف همیشه حرام است مگر برای خرید و استفاده از عطر. خودش همیشه عطر گل بنفشه می زد و در سفر هم همواره آن را با خود می برد
در زمانی که دختران سنگسار می شدند،دختران خود را برروی زانو می نشاند و در جلوی دیگران آن ها می بوسید تا محبت را بیاموزند. از او پرسیدند فرزند پسر بهتر است یا دختر؟ گفت هر دو خوبند اما دختر ریحانه است،
هنگام دفن پسرش ابراهیم، کسوف شد. همه مردم این را بدلیل مصیبتی دانستند که به پیامبر وارد شده، حتی کفار هم کم کم داشتند ایمان می آوردند اما او از این موقعیت استفاده نکرد. به بالای منبر رفت و گفت: خورشید نه برای من و نه برای هیچ کس دیگر نمی گیرد و نخواهد گرفت. خورشید گرفتگی نشانه قدرت خداوند است
روزی در حال عبور از حاشیه شهر به گروهی یهودی برخورد که در حال ساز زدن و خواندن بودند، او را به بزم خود دعوت کردند و او پذیرفت. شخصی از اصحاب او را دید و به یهودیان حمله کرد که چرا با این کار به پیامبر خدا اهانت می کنید. پیامبر بر آشفت و به صحابی گفت که آن ها قصد محبت داشته اند و باید از آن ها عذر بخواهد
گل را می بویید و می گفت که این بوی بهشت است و باید به گل ها و درخت ها احترام بگذارید
به او گفتند این که در قرآن آمده است که مسیحیان و یهودیان، کشیشان و احبار (علمای دین یهود) را به جای خدا می پرستند، به چه معنا است؟ گفت همین که حرف های علمای دین خود را به عنوان حرف خدا می پذیرند و تحقیق نمی کنند، یعنی پرستش. به اصحاب گفت که هر چه بر سر یهود و مسیحیت آمده، بر سر امت من هم خواهد آمد و زمانی می رسد که آن ها نیز، علمای دینشان را بجای خدا بپرستند
او پیام آور اسلام بود
رحمة للمومنین، رحمتی برای جهان
مهم نیست که امروز پیروانش به نام او و مکتب او با نشان دادن چنگ و دندان بر مردمان سخت می گیرند
مهم آن است که او چنین نبود...
@a_fatemi24
✍شخصی نزد بزرگی آمد و گفت:
♨️میدانی راجع به شاگردت👨🏫 چه شنیده ام❓
✅آیا کاملا مطمئنی که آنچه که
می خواهی شنیده ای حقیقت دارد❓
🔶مرد: نه، فقط در موردش👂 شنیده ام⁉️
✅ آیا خبرخوبی است❓
🚫مرد پاسخ داد: نه، برعکس.
✅ آیا آنچه که می خواهی بگویی،
برایم سودمند است❓
🔶 نه واقعا.
⚠️ اگر می خواهی به من چیزی را
بگویی که :
🔺نه حقیقت دارد
🔻نه خبر خوبی است
🔺و نه حتی سودمند است،
🔻 پس چرا اصلا آن را به من می گویی❓
مراقب نقل قولهایمان باشیم .
╭┅─────────┅╮
🌺@noktehakhlagi
╰┅─────────┅╯
#ماه_صفر
#امام_رضا_ع
#مدح
#غزل
سائل شدن پیش شما خیلی می ارزد
در این حرم دست دعا خیلی می ارزد
از هیبت سلطانی ات لالم دوباره
این گریه های بیصدا خیلی می ارزد
آهم رسیده تا ضریحت جای دستم
آهِ منِ بی دست و پا خیلی می ارزد
حاجت بهانه شد که با تو خو بگیرم
ازین جهت درد و بلا خیلی می ارزد
بین شلوغی حرم ، خلوت گزیدن
باربنا یا ربنا خیلی می ارزد
سلطانی اما همنشینی با گداها
فقر و نداری های ما خیلی می ارزد
زانو زدن خیره شدن ، شب تا سحرها
در محضر گنبد طلا خیلی می ارزد
عطرجنان می آید از صحن و سرایت
عطر نفس های صبا خیلی می ارزد
حتی عبور از صحن تو باشد زیارت
پس سر زدن دراین سرا خیلی می ارزد
یکبار می آیم حرم ، آقا به جایش
گفتی که می آیی سه جا خیلی می ارزد
سرمایه ام روز جزا تنها شما یید
عشق شما روز جزا خیلی می ارزد
رزق زیارت دست تو بوده همیشه
از دست تو یک کربلا خیلی می ارزد
#حسین_رحمانی
#صلوات
🔹 #اشعارناب_آیینی 🔹
@fatemi5
ثواب عجیب زیارت امام رضا.mp3
797K
🔖منبر کوتاه 🔖
✅ثواب عجیب زیارت #امام_رضا (ع)
زیارتی بهتر از ۷۰۰.۰۰۰ حج مقبول 💎💎
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
╭┅─────────┅╮
🌺 @mediamenbar
╰┅─────────┅╯
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
جگرم پاره شد از زهر کجایی پسرم
چشم من مانده به در تا تو بیایی پسرم
از عبایی که کشیدم به سرم معلوم است
کار ما و تو کشیده به جدایی پسرم
حسرت بوسه بابا به دلت می ماند
تو به بالینم اگر دیر بیایی پسرم
مثل یک مار گزیده به خودم می پیچم
جگر سوخته را نیست دوایی پسرم
بسکه در کوچه زمین خوردم و برخاسته ام
نه توانی به تنم مانده نه نایی پسرم
هی زمین خوردم و هی ناله زدم وااماه
دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم
مثل آن چادر خاکی شد عبایم خاکی
مثل زهرا سرم آمد چه بلایی پسرم
مادرم را پسرش برد سوی خانه ولی
من سوی خانه روم با چه عصایی پسرم
سر نهادم به روی خاک که از جدم حسین
برده ام ارث غریب الغربایی پسرم
آب هم گر بدهی باز دلم میسوزد
شده این حجره عجب کرببلایی پسرم
جگرم پاره شد اما بدنم پاره نشد
کس نزد بر سر من سنگ جفایی پسرم
دست و پا میزنم و سینه من نیست دگر
زیر پا و لگد بی سر و پایی پسرم
گریه بر بی کفن کرببلا کن در قبر
چونکه بند کفنم را بگشایی پسرم
🔸شاعر:
#عبدالحسین_میرزایی
______________
@fatemi5
https://eitaa.com/fatemi5/518
. .:
زن ها و تازه عروس ها گریه کردند، حاضر شدند مهریه هاشون رو ببخشند بیایند بدن عزیز فاطمه رو دفن کنند، آقا امام رضا (علیه السّلام) غریب نمونه.
این قدر گل روی تابوت آقا ریختند، تابوت زیر گل ها پنهان شد.
اما من تو مدینه یه تابوت سراغ دارم، کنار قبر پیغمبر به جای گل تیرباران شد… .
منبع:کتاب گلواژه های روضه
========================================================
شنیده اید امام رضا (علیه السّلام) وقتی از خانه ی مأمون بیرون آمد از شدت زهر جفا دائم میان کوچه روی زمین می نشست و پا می شدند، بر زمین می خوردند.
این تنها جایی نبود که از اهل بیت یک نفر زمین می خورد، چند جای دیگر هم در تاریخ داریم:
یک مادری را می شناسم از خانه تا مسجد چند مرتبه زمین نشست و بلند شد.
یک آقایی را می شناسم که تا خبر جان دادن همسرش را شنید از مسجد تا خانه می دوید و زمین می نشست.
یک آقایی را می شناسم از خیمه گاه تا کنار بدن علی اکبرش می دوید و زمین می خورد. یک خواهری را می شناسم از خیمه تا گودال هی می دوید و زمین می خورد. از حرم تا قتلگه … .
یک آقایی را می شناسم لحظه های آخر در یک قسمت کوتاه از شدت تیر و نیزه ها زمین خورد و بلند شد.
یک دختری را می شناسم نیمه شب تو بیابان ها زمین خورد بلند شد … .
منبع:کتاب گلواژه های روضه
==================================================
نقل می کنند یک عده ای همسفر بودند در راه مشهد، امام رضا (علیه السّلام) یک نفر از این ها نابینا بود. موقع برگشت در یک جایی توقف کردند، گفتند بیایید سر به سر این نابینا بذاریم، یک کاغذی را نوشتند تکان دادند، گفت: این صدای چیه؟ گفتند یک شب تو خواب بودی ما رفتیم حرم امام رضا (علیه السّلام)، به ما امان نامه دادند.
گفت: منم امان نامه می خوام، منم باید بگیرم، هر چی بهش اصرار کردند، گفتند ما شوخی کردیم، گوش نداد.
آمد طرف مشهد و صبح برگشت، دیدند در دستش برگه ای است، باورشون نمی شد، نزدیک آمدند دیدند، نوشته:
بسم الله الرحمن الرحیم، برائه من النار، زیر اونم یک امضای زیبایی از علی ابن موسی الرضا (علیه السّلام)، بگو آقاجان ما هم امشب از اون برگه ها می خوایم.
منبع:کتاب گلواژه های روضه
==========================================
نمی دانم چرا امشب دلم بهانه می گیرد؟ دلم می گوید: ای کافی! این مردم را بردار و کنار قبر علی بن موسی الرضا(ع) ببر.
مانند سگ گرسنه و گربه لوس
مالم رخ بر آستان شه طوس
زیرا که سگ گرسنه و گربه زار
از سفره اغنیا نگردد مأیوس
آقا وقتی خواست از مدینه حرکت کند، یک عده زن و بچه دور خودش جمع کرد.
السلام علی من أمر أولاده و عیاله بالنیاحة علیه قبل وصول القتل الیه
آقا وقتی می خواست از مدینه حرکت کند دستور داد که زن و بچه اش بنشینند و برایش نوحه کنند. فرمود: من دیگر بر نمی گردم. بناست مرا در دیار غربت مسموم کنند. وقتی خواست از مدینه حرکت کند دوازده هزار دینار سر راهی بین غلامها و نوکرها و کنیزها و آقازاده هایش توزیع کرد.
از کثرت معاصی و ز ذلت رجاء
==============================================
گفتم به خود کجا بروم نیست ارتجاء
نا گه به گوش، هاتف غیبم زد این ندا
قبر امام هشتم و سلطان دین رضا
خدایا! زهرش دادند، مسمومش کردند. میان حجره مثل مارگزیده به خود می پیچید. ای خدا! بلند شد، صدا زد: ابا صلت! در خانه را ببند. اباصلت می گوید: در صحن خانه راه می رفتم، می دیدم آقا هی بلند می شود هی می شیند. حالش منقلب است. یک وقت دیدم از گوشه حیاط یک آقازاده دارد می آید. دویدم جلو گفتم: آقا! مگر در خانه باز بود؟ گفت: نه پس شما از کجا آمدید؟ صدا زد: ابا صلت! همان کس که مرا از مدینه به اینجا آورد همان کس مرا از در بسته عبور داد. گفتم: شما کی هستید؟ فرمود: من محمد بن علی هستم. حجره را به او نشان دادم. آمد طرف داخل اتاق، دیدم آقا پسرش را بغل کرده است. ابا صلت من خیلی منقلب شدم. در میان صحن خانه گریه می کردم و راه می رفتم. طولی نکشید یک وقت دیدم آقازاده از میان حجره بیرون آمد، اما حالش خیلی منقلب است. آخه بابایش از دنیا رفته بود. بحق مولانا علی بن موسی (ع) یا الله!
====================================================
السَّلام ُ عَلی مَن اَمَر اَولادَهُ و عیالَهُ بِالنَّیاحَةِ عَلیهِ
@fatemi5
https://eitaa.com/fatemi5/519
🔶 «حرم امام رضا(ع)» باید بیش از هر چیز، ما را یاد چه چیزی بیندازد؟
◾️امام رضا(ع) در بین همۀ ائمۀ هدی، صریحترین پیامهای ولایی را به مردم منتقل کردند و دعوت به امر ولایت را در زمان خلیفۀ مقتدر عباسی؛ هارون الرشید هم انجام میدادند. شجاعت و صراحت امام رضا(ع) در دعوت به امر ولایت و امامت فوقالعاده بود.
◾️سخن صریح امام رضا(ع) به مأمون هم بسیار قابل تأمل است. وقتی مأمون، حضرت را به دارالخلافه آورد، حضرت به او فرمود: «مأمون! با این کاخ و سلطنت و با این تقرّبی که به ظاهر برای من درست کردهای فکر نکن بر عزّت من در جهان اسلام افزودهای! من در مدینه بر مَرکب خود سوار میشدم و بر قطعه کاغذی دستوری مینوشتم که در شرق و غرب عالم اطاعت میشد.» (عیون اخبار الرضا/۲/۱۶۷)
◾️امام رضا(ع) وقتی کمترین فرصت و امکان و کمترین ظرفیت برای آشنایی با مفهوم امامت و ولایت را در میان مردم دیدند، بر روی مفاهیمی مثل نماز و روزه و عبادات و اخلاقیات کار نکردند، بلکه به سراغ اصل ماجرا رفتند و به اصلیترین مفهوم دینی یعنی ولایت و امامت پرداختند. نمونۀ برجستۀ آن حدیث سلسلة الذهب است.
◾️البته دلیل این ترجیح هم در کلامی از حضرت کاملا معلوم است آنجا که میفرمایند: «نماز بدون امامت تمام نیست، زکات و روزه و حج و جهاد بدون امامت تمام نیست. و اساسا تمام احکام با امامت تمام میشود و بدون امامت همۀ اینها ناقص است؛ (کافی/۱/۱۹۷)
◾️حرم امام رضا(ع) باید بیش از هر چیز ما را به یاد امر ولایت بیاندازد و زیارت حضرت برای ما یادآور اصل امامت باشد، در حرم امام رضا(ع) باید بیش از هرچیز برای فرج دعا کنیم تا قدردان زحمات امام رضا(ع) باشیم.
👤 علیرضا پناهیان - ۳۰صفر ۹۴
@Panahian_ir
🕊زائری بارانی ام،
آقـا بـه دادم مـی رسی؟
◾️بی پناهم، خسته ام، تنها؛
به دادم می رسی؟
🕊گـرچـه آهـو نیـستـم؛
اما پر از دلتنگی ام
◾️ضامن چشمان آهوهـا،
بـه دادم می رسی؟
🕊از کبوترها کـه می پـرسم،
نشانـم می دهند
◾️گنبد و گلدسته هایت را،
به دادم می رسی؟
🕊ماهـی افـتاده بر خـاکم،
لبـالـب تشنـگـی
◾️پـهنه آبی تـرین دریـا؛
به دادم می رسی؟
🕊مـاهِ نـورانیِ
شب هـای سیـاهِ عـمرِ مـن
◾️ماهِ من، ای ماهِ من؛
آیا به دادم می رسی؟
◾️من دخیل التماسم را بـه
چشمت بستـه ام
🕊هشتمین دردانه زهرا(س)،
به دادم می رسی؟
◾️بـاز هم مشهد، مسافرها،
هیاهـوی حـرم
🕊یک نفر فریاد زد:
آقا! به دادم می رسی؟
#شهادت حضرت علی بن موسی الرضا را تسلیت می گوییم
https://eitaa.com/fatemi5/521
سوال: آیا شرکت در مسابقهای که از خود بازیکنان پول جمع کرده و از آن پول به برنده جایزه میدهند، اشکالی دارد؟
جواب امام خامنه ای: اگر از بازنده چیزی بگیرند که به برنده بدهند، همان شرط بندی حرام است؛ لکن اگر برگزارکنندهی مسابقه، مبلغی را از شرکت کنندگان به عنوان حقالزحمه و شرط شرکت در مسابقه برای خودش دریافت کند، و بعد از مالکیت، با مال خود جایزه بخرد، مانعی ندارد.
4_5891186028928042550.mp3
1.99M
🔖سه چیز مایه افتخار دنیا و آخرته🔖
#استاد_رفیعی
🔸نماز در شب
🔸چشم از مال مردم برداشتن
🔸ولایت امام معصوم
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
╭┅─────────┅╮
🌺 @mediamenbar
╰┅─────────┅╯
ویژگی بهترین بندگان خدا
✅عَن أَبِی جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ(عَلَیه السَّلَام) قَال سُئِلَ رَسُولُ الله (صَلَّی الله عَلَیهِ وَ آلِه )عَن خِیارِ العِباد؛
#بهترین بندگان چه کسانی هستند؟ این را از پیغمبر اکرم کسی سؤال کرد؛
✅فَقَال أَلَّذِینَ؛ ]حضرت در پاسخ فرمودند: بهترین بندگان کسانی هستند که👇
⏪[:إِذَا أَحسَنُوا إِستَبشَرُوا؛ وقتی کار نیک میکنند خوشحالند که کار خوب کردهاند. این خوشحالی ارتباطی ندارد به اینکه انسان غرور و عُجب به کار خیر پیدا کند. این دو چیز است. اینها را از هم تفکیک کنیم. یکوقت انسان دو رکعت نماز که میخواند خیال میکند در یک مرتبه عالی [قرار دارد]. عُجب یعنی خودشیفتگی، خودفریفتگی، خودشگفتی به انسان دست میدهد؛ این مذموم است.
⏪وَ إِذَا أَسَاءُوا إِستَغفَرُوا؛ در مورد اسائه -کار بد انجام دادن- به این اکتفا نشده است که بگوییم وقتی ]کسی] کار بد انجام داد ناراحت باشد، نه، ناراحتی کافی نیست؛ عملی هم دنبالش لازم است و آن عمل عبارت است از استغفار؛ از خدای متعال عذرخواهی کند، وقتی کار بدی کرد -استغفار یعنی عذرخواهی کردن- از خدا عذرخواهی کند، معذرتخواهی کند.
⏪وَ إِذَا أُعطُوا شَکَرُوا؛ وقتی خدای متعال به او چیزی میدهد، او سپاسگزار باشد؛ یعنی وقتی نعمتهای الهی را متذکر میشود، نعمتهای الهی را میبیند یا نعمت جدیدی به او داده میشود، او شکرگزار باشد، غافل نباشد از اینکه خدای متعال این نعمت را به او داده است.
⏪وَ إِذَا ابتلوا صَبرُوا؛ وقتی هم که یک ابتلایی در زندگی اینها پیش آمد، مشکلی برایشان پیش آمد، در آن هم صبر کنند.
⏪وَ إِذَا غَضِبُوا غَفَرُوا؛ وقتی از کسی خشمگین شدند، از او بگذرند، او را بیامرزند؛ البته طبیعی است که این غضب لله نیست، این غضب لِشخص است. واِلّا غضب لله را ما حق نداریم به خاطر اهواءِ ) امیال (خودمان یا به خاطر چیزی ]آن را ترک کنیم[، وقتی یک جایی لله غضب کردیم، اینجا آن غضب را باید ادامه بدهیم، باید حفظ کنیم.
@fatemi5
https://eitaa.com/fatemi5/524