eitaa logo
منبرک فاطمی
6.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
965 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
گوشه‌‏اى از عظيم پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم روزهاي بس شيرين و به ‏ياد ماندنى و تاريخ‌ساز پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم را نمى‏‌توان با الفاظ و سخنان ناقص انسان‌هاى ناقص ‏توصيف و تعريف كرد. او هرگز در اين واژه‌‏ها نمى‌‏گنجد و فراتر از آن است. انسان‏ كاملى كه تمام افلاك و موجودات را خدا به خاطر او آفريد و اگر او نبود، هيچ چيز نبود. «لولاك لما خلقت الافلاك‏» و الّا انسانى كه تا قاب قوسين او ادنى بالا رفت و به جايى رسيد كه ‏جبرئيل، آن ملك مقرب و واسطه‌ی وحى الهى به آن‌جا هرگز نرسد و با صراحت‏ به او عرض كرد: «اگر يك مو بالاتر روم، به نور تجلى‏ بسوزد پرم». ولى رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم رفت و به جايى رفت كه نه در خرد آيد و نه بر ورق نگاشته شود و نه حتى در وهم و خيال! اوست كسى كه‏ خدايش درباره‌‏اش فرمود: «و انك لعلى خلق عظيم‏». پس ما به جاى ‏اين‌كه حرفى بزنيم كه نه آغازش و نه انجامش ما را به جايى‏ مى‏‌رساند، چرا كه جز آفريده‌‏اش و برادرش كسى او را نخواهد شناخت؛ ‏«يا على! ما عرف الله الّا أنا و أنت و ما عرفنى الا الله و أنت و ما عرفك الا الله و أنا». پس روا است كه لب فرو بنديم و سخن كمتر گوئيم. بيائيم در اين سخن ربّانى كه پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم را داراى منشى سترگ و اخلاقى عظيم معرفى مى‏‌كند بيانديشيم و از زبان روايت، نمى از اين ‏اقيانوس پرفيض برگيريم. شايد برخى عزيزان به كار بندند و از رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم الگوى زندگى بگيرند كه قرآن فرمود: «و لكم فى رسول‏الله اسوة حسنه‏». جمله‌‏هايى كوتاه در منش و روش زندگى حضرت بيان مى‏‌شود كه هم ‏بركت است و پر مايه بركتى است و هم برنامه به زيستى و خداپسندانه: (1) آن‌قدر حضرت و فروتن بود كه متن روايت او را «خاضع الطرف‏» مى‌‏نامد. يعنى به زمين نگاه مى‏‌كرد و سر را كمتر بالا مى‏‌برد. اين چنين باوقار و متين... باادب و فروتن. چنان ‏در برابر خالقش خاضع و خاشع بود كه بيشتر سر فرود مى‌‏آورد و كمتر سر را بلند مى‌‏كرد. چرا که پيوسته خدا را حاضر و ناظر مى‏‌ديد و لحظه‌‏اى‏، بلكه كمتر از لحظه‌‏اى هم از ياد و ذكر خدا غافل نبود. (2) يكى ديگر از نشانه‌‏هاى بارز تواضع و خوى نيكويش اين بود كه ‏به هركه مى‌‏رسيد، پيش‌قدم در كردن بر او بود. سلام كه خود تحيّت اسلامى است و پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم آن را به ما ياد داده، خود نيز بيش از همه و پيش از همه به آن عمل مى‏‌كرد و قبل از آن‌كه ديگرى بر او سلام كند، او خود سلام مى‌‏كرد. هرگز پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم ملاحظه نمى‌‏كرد كه آن‏ فرد بزرگ است ‏يا كوچك، دانشمند است‏ يا بى‌‏سواد، ثروتمند است‏ يا فقير. آرى، حضرت آن‌قدر عظمت داشت كه بر همه افراد بدون ملاحظه‌‏هاى ‏ايسمى، شغلى، خطّى، مسئوليتى، مالى و... سلام مى‌‏كرد و او با اين‌كه بزرگ‌ترين از هر نظر بود، بر كوچك‌ترين انسان‌ها از هر نظر سلام مى‌‏كرد و بيشتر براى اين‌كه ما را به اين سنّت ‏حسنه ‏تشويق كند، مى‌‏فرمود: «سلام را نود و نه حسنه است و جوابش يك حسنه.» (3) پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم هرگز بدون جهت ‏ نمى‌‏گفت و اگر سخنى مى‌‏گفت ‏بيشتر جنبه‌ی موعظه و پند داشت. يا مطلبى را مى‏‌آموخت و يا به معروف و خيرى امر مى‌‏كرد و يا از شرّ و منكرى مردم را باز مى‌‏داشت. تمام ‏سخنانش سودمند و يك كلمه، نه بلكه يك حرف، پوچ و بى‌‏ارزش نبود، زيرا خوب مى‏‌دانست كه: «و ما يلفظ من قول الا لديه رقيب عتيد». وانگهى پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم اسوه است و الگو و اوست انسان كامل. پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم كسى ‏است كه نخستين آفريده‌ی پروردگار، نور مباركش است: «اول ما خلق‏ الله نورى‏». (سیره حلبیه، ج 1، ص 159) پس، از اين نور كامل چيزى تراوش نمى‏‌كند جز نور و هر چه مى‏‌گويد گفته‌ی خدا است؛ «و ما ينطق عن الهوى ان هو الا وحى‏يوحى‏». (نجم، آیه 3 و 4) (4) پيامبر هرگز از ذكر خدا غافل نمى‌‏شد. در روايت است: «و لايجلس و لايقوم الا على ذكر»؛ او نمى‌‏نشست و برنمى‌‏خاست جز با ذكر و ياد خدا. پيامبر در هر آن قرين و هم‌نشين ذكر خدا بود، چه بر زبان آورد و چه در دل گويد. او خود ذكر خدا را كفاره مجلس ‏مى‌‏دانست و اعلام مى‌‏داشت كه اگر در مجلسى ياد خدا نباشد، يا ذكرى‏ از اهل‌بيت علیهم‌السلام كه آن نيز ياد خدا است، پس آن مجلس بر اهلش وزر و وبال است و نحس است و شوم. اگر حضرت مى‌‏خنديد از تبسّم تجاوز نمى‌‏كرد؛ «جل ضحكه التبسم‏»، زيرا قهقهه و خنده‌ی با صدا، با شئون ‏انسان مؤدّب منافات دارد، چه رسد به انسان كامل و چه رسد به اشرف ‏مخلوقات.
چکار کنم خدا منو ببخشه| بخش اول بدونم بعضی از گناهان رو خدا نمیبخشه فعلا من زیر رو مطالعه کنید👇 ✅نابخشودنی‌ ها در میان گناهان، هستند گناهانی که بخشیدنی نیست و به هر صورتی است فرد باید باشد که به هیچ عنوان به آنها آلوده نشود. گناهانی که انسان را به کلی نابود کرده و او را راهی می‌کند. آیات قرآنی این معصیت ‌ها را بیان کرده است. 1- کفر و انسانی می‌تواند امیدوار به عفو و بخشش الهی باشد که صحیح داشته باشد. کسی که خدا را به یکتایی قبول نکرده، چگونه خدا او را ببخشد. همچنانکه خداوند متعال فرموده است: ⏪ « إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَكَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ یَشَاءُ(نساء/48) مسلماً خدا اینکه به او شرک ورزیده شود نمی آمرزد، و غیر آن را برای هر کس که بخواهد می آمرزد.» پیامبر اکرم(ص) نیز فرمودند: «وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ بَشِیراً لَا یُعَذِّبُ اللَّهُ بِالنَّارِ مُوَحِّداً أَبَداً وَ إِنَ‏ أَهْلَ‏ التَّوْحِیدِ لَیَشْفَعُونَ فَیُشَفَّعُون‏؛ قسم به خدایی که مرا امیدوار کننده‌ای بر حق مبعوث کرد؛ کسی که یکتاپرست باشد در آتش عذاب نمی‌ شود و اهل توحید شفاعت می ‌شوند و شفاعت می ‌شوند.»(امالی صدوق/ص296) 🔺پس برای بهره‌مندی از بخشش الهی و شفاعت باید صحیحی داشت. البته چنین کسی تسلیم گناه نمی‌شود. زیرا خدا را حاضر و ناظر خویش می‌داند و فقط در اثر ، دچار گناه و سیاهی می‌شود که در این صورت، اعتقادات صحیح، شفیعی برای او به شمار می‌آید. 2- با خدا و پیامبر دشمنی با خدا و پیامبر نیز از گناهان غیر قابل بخشش در قرآن بیان شده است: «أَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ یُحَادِدِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدًا فِیهَا ذَلِكَ الْخِزْیُ الْعَظِیمُ(توبه/63) آیا ندانسته اند که هر کس با خدا و رسولش دشمنی و مخالفت کند، مسلماً آتش دوزخ برای اوست که در آن جاودانه و رسوایی بزرگ است.» دشمنی گاهی شمشیر کشیدن و گاهی نافرمانی کردن است. همانگونه که امام باقر(علیه‌السلام) فرمودند: «مَنْ كَانَ لِلَّهِ مُطِیعاً فَهُوَ لَنَا وَلِیٌّ وَ مَنْ‏ كَانَ‏ لِلَّهِ‏ عَاصِیاً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ وَ مَا تُنَالُ وَلَایَتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ؛ هرکس اطاعت خدا را بکند، او برای ما دوست است و هرکس نافرمانی خدا را انجام دهد، او برای ما دشمن است و به دوستي ما نمی‌رسد مگر به وسیله عمل و ورع.»(الکافی، ج2، ص75) 3- الناس 🔺یکی از گناهانی که بخشیده نمی‌شود. حق الناس است. البته حق الناس مفهومی گسترده است. بدهی‌های مالی، ، تهمت، بردن آبروی دیگران و قتل از آن دسته به شمار می‌آید. بخشیده نشدن حق الناس در اصل شعبه‌ای از عدالت الهی نیز هست. چرا که در حق الناس طرف حساب شخص گناهکار، خدا نیست تا او را ببخشد؛ بلکه فرد دیگری صاحب حق است. 🔻متاسفانه برخی با ضایع کردن حق دیگران، دنیای خود را آباد می‌کنند؛ خانه‌ها، ویلاها و ماشین‌های آنچنانی را به دست می‌آورند. قرآن قیامت و محاسبه اعمالشان را به تصویر کشیده و بیان کرده که آنان وقتی با عذاب الهی روبرو می‌شوند؛ پا به فرار می‎‌گذارند و به آنان گفته می‌شود: ⏪ «لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِینَ(انبیاء/13و14) فرار نكنید و بازگردید به زندگی پرناز و نعمتتان، و به مسكنهای پر زرق و برقتان! تا سائلان بیایند و از شما تقاضا كنند گفتند: ای وای بر ما كه ظالم و ستمگر بودیم.» 🔻پس کسی که در آخرت، حق دیگران به گردن دارد باید صاحب حق را راضی کند و این ممکن نیست مگر آنکه از پاداش‌هایش به او ببخشد یا گناهان طرف مقابل را به عهده گیرد تا صاحب حق راضی شود. 🔺به هر حال اگر کسی در دنیا نتوانست رضایت صاحب حق را جلب کند؛ می‎‌تواند کارهایی خاص را به نیت رد انجام داده تا چاره‌ای برای روز قیامت وی باشد.
چکار کنم خدا منو ببخشه| 4 راهکار برای آمرزش گناهان👇 1️⃣ کمک ها و صدقات وقرض دادن یکی ازراههای جبران خطاها و گناهان، کمک پنهانی به دیگران است. قرآن می فرماید: إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِی وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیرٌ لَکمْ وَ یکفِّرُ عَنْکمْ مِنْ سَیئاتِکمْ[بقره/ 271.] اگر به فقرا آشکارا کمک کنید کار نیکوئی کرده اید، ولی اگر همین صدقات را پنهانی انجام داده ورسیدگی به فقرا، مخفیانه باشد برای شما بهتر است و سبب محو گناهانتان خواهد شد. 🌺قرض دادن وام دادن به افراد گرفتار، یکی دیگر از عوامل جبران گناهان است. قرآن می فرماید: إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یضاعِفْهُ لَکمْ وَ یغْفِرْ لَکمْ[تغابن/ 17.] هرگاه شما برای خدا به بندگان نیازمندش قرض نیکو دهید، [وامی که در آن بهره و آزار و توقع و ذلّت نباشد]، خداوند چند برابر آن، پاداش عطا می فرماید و گناهان شما را هم می آمرزد. 2️⃣ دوری از ترک گناهان کبیره، سبب از بین رفتن آثار گناهان کوچک می شود. قرآن در این رابطه می فرماید: إِنْ تَجْتَنِبُوا کبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکفِّرْ عَنْکمْ سَیئاتِکمْ[نساء/ 31.] اگر شما ازگناهان بزرگی که از آن نهی شده اید دوری نمائید، ما گناهان دیگرتان را می بخشیم. لازم به ذکر است گناهان کبیره به گناهانی گفته می شود که در قرآن برای آن ها وعده داده شده است. 3️⃣توبه و از گناهان توبه، سبب محو و از بین رفتن گناهان کبیره و صغیره می گردد. آیات 68 و 69 سوره فرقان به مرتکبان برخی گناهان کبیره وعده عذاب چند برابر و جاودانگی در جهنم داده؛ اما در ادامه فرموده: مگر کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد که در این صورت خداوند (نه تنها) گناهان او را می بخشد (بلکه) سیئات و بدی های اعمال آن ها را به حسنات تبدیل می کند.[فرقان/ 70.] 🌺پیامبر اکرم (ص) فرمود: لِکلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ وَ دَوَاءُ الذُّنُوبِ الِاسْتِغْفَار 🔻برای هردردی، درمانی است. درمان بیماری گناهان، و استغفار است. 🔺با توبه می توان الهی را جلب کرد و محبوب حق تعالی گشت. 🌸امام علی (ع) فرمود: التَّوْبَةُ تُطَهِّرُ الْقُلُوبَ وَ تَغْسِلُ الذُّنُوب توبه یعنی پشیمانی بر گناه و بازگشت بسوی حق تعالی پاک می گرداند دلها و می شوید گناهان را. 🔻در حدیث آمده است: اگر آنان که از درگاه من روی برتافتند و به معصیت آلوده گشتند، می دانستند چقدر آنان هستم (و از بازگشت و توبه آنان خشنود می گردم)، از شدّت شوق و شعف، جان می سپردند. 4️⃣-پیامبر (ص) می‌فرمایند: «اکرِمُوا أولادَکُم و أحسِنوا آدابَهُم یُغفَرلَکُم؛ فرزند خود را گرامی بدارید و آنان را خوب تربیت کنید تا آمرزیده شوید.| ❇️پیامبر اکرم(ص) در حدیثی می‌فرماید: 🔻« ویل لاولاد آخرالزمان من آبائهم»؛ وای بر فرزندان آخرالزمان که از پدر و مادرهاشان چه ظلمی به آنها می شود.اصحاب پرسیدند : چرا ؟ چون پدر و مادرهاشان مشرک هستند؟ فرمود: نه! وای به حال آنها از دست پدر و مادرهای مومنان شان !! چطور؟ 🔺«لانهم لا تعلمونهم شیئا من الفرائض وو إذَا تعلَّمُوا أولادُهُم منعوهُم، و رضوا عنهم بعرض یسیر»؛ چون پدر و مادرهای مومن آنها علیرغم ایمان قلبی شان به فرزندانشان چیزی از دین نمی آموزند اگر هم چیزی از واجبات را برایشان بیان کنند به مقدار انجام اعمال اندک از آنها راضی می شوند و مطالبه ی بیشتری ندارند. 🔻فانا منهم بریءٌ و هم مِنِّی بُرَاء 👈بیشتر والدین در این زمان دغدغه مسایل روز را به فرزندان خود دارند؛ و اگر فرزندشان از آموزش زبان انگلیسی، موسیقی، درس‌های کنکور عقب بماند بیشتر و غصه‌دار می‌شوند تا زمانی که فرزند ایشان از دین و آن اطلاعات حداقلی سودمند نداشته باشد.
1️⃣مهرورزی به فرزندان و خوش رفتاری، نقش بسیار مهمی در تربیت صحیح فرزند دارد. محبت، احساسات پاک کودک را شکوفا می سازد و کمبود و عقده های روانی، دامن گیر فرزندان نمی شود. همچنین، زمینه رحمت خداوند را فراهم می سازد. 👈امام صادق «علیه السلام» می فرماید: «اِنَّ اللّهَ عزّوجَلَّ لَیَرْحَمُ الرَّجُلَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِه» 👈«خداوند بزرگ به آدمی به خاطر شدت علاقه و دوستی به فرزندش، رحم می کند.» 🔻ایشان در سخن دیگری فرموده است: «اَحبُّوا الصِّبْیانَ وَ ارْحَمُوهُم وَ اِذا وَعَدْتُمُوهُم فَفُوا لَهُم فَانَّهُم لا یَروُنَ اِلاّ اَنَّکُم تَرْزَقُونَهُم». 🔻«به کودکان محبت کنید و به آن ها رحم نمایید و هرگاه به آنان وعده ای دادید، وفا کنید؛ زیرا آن ها شما را روزی دهنده خود می دانند.» 🔺رسول گرامی اسلام در منزل همه روزه که از خواب بر می خاست، دست محبت بر سر فرزندان خود می کشید. 🔺امام صادق «علیه السلام» از رسول خدا «صلی الله علیه و آله» نقل می کند:«مَنْ قَبَّلَ وَلَدَه کَتَبَ اللّهُ عَزُّوجَلَّ لَهُ حَسَنةً وَ مَن فَرَحهُ فَرَّحَهُ اللّهُ یَوْمَ القِیامَةِ» «آن کس که فرزند خود را ببوسد، خداوند حسنه ای در نامه عمل او می نویسد و هر کس که فرزندش را شاد کند، خدا او را در روز قیامت شاد خواهد کرد.» 🔻فرزندان امروز، و مادران و مسئولان فردایند. اگر به قدر کافی و به شایستگی محبت نبینند، به کمبود عاطفه دچار می شوند و در آینده، جامعه با نخواهیم داشت. بر همین اساس، امام صادق «علیه السلام» توصیه می کند: «أکثِروا من قُبلةِ اولادِکم فانَّ لَکُم بِکُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجةً» «فرزندانتان را زیاد ببوسید؛ زیرا برای شما در هر بوسه ای درجه ای است.» 2️⃣عدالت ورزی بی فرزندان رفتار عادلانه با فرزندان بسیار پر اهمیت است. در صورت رعایت نکردن این امر میان فرزندان، انواع ها و عقده ها در آنان نسبت به یکدیگر پدید می آید. 🔻با زیاد بودن تعداد فرزندان، وظیفه پدر و مادر درباره این مسئله تر و سنگین تر است. 🔺پدر و مادر باید رفتار عادلانه ای با کودکان داشته باشند و در نقش یک قاضی عادل و عاقل با آن ها برخورد کنند. هیچ کدام را بر دیگری ترجیح ندهند و در رفتار و گفتار، در محبت و خشم، تنبیه و تشویق، یکسان عمل کنند. 🔺رسول خدا «صلی الله علیه و آله» به که یکی از بچه های خود را بوسید و دیگری را از خود دور کرد، فرمود: «چرا با فرزندان خود به طور مساوی رفتار نکردی؟!». 🔻در روایت دیگری امام صادق «علیه السلام» فرمود: «اِعْدِلُوا بَیْنَ اَولادِکُم کَما تُحِبُّونَ اَنْ یَعْدِلُوا بَیْنَکُم» 🔺«بین فرزندان خود به عدالت رفتار کنید، همان گونه که خودتان مایلید فرزندان شما و مردم، بین شما به عدل و تساوی رفتار کنند.» اگر رفتار بزرگ ترها با فرزندان از روی عدالت و برابری نباشد، عقده حقارت، ، کینه توزی، دشمنی های ، درگیری های بی مورد و بهانه گیری های بی جا دامن گیر آنان خواهد شد. پس بکوشیم تا توصیه های روایی و آموزه های دینی را فرارویمان بگشاییم و با عمل به آن ها، سعادت و سلامت را تحفه فرزندانمان بسازیم. 3️⃣هدایت عملی 🔺تعلیم و تربیت افراد به ویژه فرزندان، آن گاه تأثیرگذار خواهد بود که با عمل همراه باشد: «کُونُوا دُعاةَ النّاسِ بِغَیْرِ ألْسِنَتِکُم؛» «مردم را در عمل و به غیر زبانتان به خوبی ها دعوت کنید». 🔻پدرو مادر افزون بر آنکه با گفتار و پند و اندرز باید بهترین راهنمای فرزندان خود باشند، باید در عمل نیز آموزه های دینی را به کودکان خود بیاموزند. والدین باید در همه زمینه ها به اخلاق و رفتار خود توجه کنند و همواره در حضور فرزندان با اعمال درست خود، راهنمای آنان باشند. اگر پدران و مادران کودکان را به راستی در گفتار و کردار امر کنند، ولی خود این گونه عمل نکنند، فرزندانشان دچار سرگردانی و خشم و نفرت می شوند و امر و نهی والدین دیگر تأثیری نخواهد داشت. 🔺بنابراین، در صورتی خصلت ها و کردار نیک در کودکان نهادینه می شود که اینان در زندگی، از پدر و مادر خود الگوی بگیرند. کودکانی که وفا و محبت و دل سوزی پدر و مادر خود را در حق آشنایان و همسایه ها از فقیر و غنی . آنان نیز ناخودآگاه به سوی خوبی ها رهنمون می شوند. 🔻امام حسین «علیه السلام» می فرماید: «مادرم زهرا «علیهاالسلام» را که در شب جمعه تا صبح نماز می خواند و تک تک مؤمنان را دعا می کرد و هنوز خود را دعا نکرده بود، از او پرسیدم: چرا به خودت دعا نمی کنی؟ جواب داد: پسرم! اول همسایه، بعد خویشتن؛ «الجار ثم الدّار» 🔺در روایت دیگری از امام صادق «علیه السلام» می خوانیم:«مُرِ الصِّبِیَّ فَلْیَتَصَدَّقْ بِیَدِهِ بِالْکَسْرَةِ وَ الْقَبْضَةِ وَ الشَّی ءِ و اِنْ قَلَّ» «کودکان خود را در صدقه دادن و احسان به هم نوعان تمرین دهید.»
4️⃣چشم پوشی و تغافل اسلام چهارده قرن پیش به پیروان خود این دستور حکیمانه را صادر فرموده است: «عَظِّمُوا أَقْدَارَکُمْ‏ بِالتَّغَافُلِ عَنِ الدَّنِیِّ مِنَ الْأُمُور» «با تغافل کردن از چیزهاى کوچک، خود را بزرگ کنید و بر قدر و منزلتتان بیفزایید». درس تغافل را باید از نبى گرامى اسلام(ص) آموخت. آن حضرت با وجود اینکه از بدگویى و و سخنان نارواى منافقان به خوبى آگاه بود، تغافل مى¬کرد و به روى خود نمى¬آورد. چه بسا منافقان گفته¬هاى خود را انکار مى¬کردند و براى صدق آن سوگند یاد مى¬کردند. حضرت با آنکه مى¬دانست مى¬گویند آنان را تکذیب نمى¬کرد و در ظاهر، اظهاراتشان را قبول می¬نمود، اما منافقان گذشت و اغماض و تغافل آن حضرت را به ساده دلى و زودباورى تفسیر کرده و در مجالس خود مى¬گفتند: پیامبر اسلام گوش شنوایى است؛ یعنى هر سخنى را مى¬شنود و قبول مى¬کند. این آیه شریفه ناظر به این مسئله است: «وَمِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَیَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ» (توبه، 61)؛ «بعضى از منافقان کسانى هستند که پیغمبر را مى¬آزارند و مى¬گویند: او گوشى است (سخن شنو و زودباور است). اى پیغمبر بگو شنوایى من به خیر و صلاح شما است». خداوند در این آیه کریمه، تغافل رسول اکرم(ص) را بر وفق مصلحت و خیراندیشى مى¬داند، که آن حفظ آبروى افراد جامعه است.
✅چکار کنم خدا منو ببخشه بعض گناهان نابخشودنی ۱-کفروشرک ۲- دشمنی باخدا ۳-حق الناس ✅راه بخشش گناه ۱-قرض الحسنه وصدقه پنهانی ۲-ترک گناه کبیره ۳-توبه ۴-تربیت خوب فرزند ✅سیره تربیت فرزندپیامبر👇 ۱-مهرورزی ۲-عدالت ۳-هدایت عملی ۴-تغافل @fatemi5
باسمه تعالی 4تا مبحث 1️⃣در تولد پیامبراتفاقاتی مثل👇 خاموشی آتشکده فارس شکستن طاق کسری منع شیطان از آسمانها برو افتادن بتها و. چون تمدن پیامبرو خصوصا حاکمیت اسلام باعث میشود که:👇 🔸حکومت های مادی ومنحرف سرنگون بشه 🔹ابوسفیانهاو منحرفین ساقط بشن 🔸بشر از فشار ظالمین آزادبشه امروز با گسترش پیام اسلام توسط انقلاب اسلامی در دنیا مستکبرین احساس خطر نمودن. میبینم که معادلات بنفع اسلام در حال تغییر هست لذا با تمام قدرت اعم از تحریم وجنگ روانی دنبال توقف حرکت اسلام با محوریت ایران هستند. تحرکات عراق و سوریه و...همه در همین رابطه هست. 2️⃣خدا چرا پیامبر میفرسته؟ در واقع دو دلیل اصلی داره ۱-اتمام حجت برای بشر بشه عقل و وحی دو ابزار هدایت هستند قیامت میگویم ای کاش بحرف عقل میکردیم. لَو كُنّا نَسمَعُ أَو نَعقِلُ ما كُنّا في أَصحابِ السَّعيرِ 10 ملک عقل پیامبر درون هست همه احکام اسلام منطبق عقل است. عقل ابزار فهم دین است فرق انسان با بقیه موجودات در نعمت عقل است. ابزار سنجش و لازمه تلکلیف و سوال قیامت عقل است گاهی مرور زمان باعث کشف فلسفه بعضی اعمال میشود یعنی باپیشرفت علم مردم فلسفه را میفهمند. ۲-دعوت بخدا وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِيرًا ﴿۴۶احزاب) همه چیز باید خدایی بشه برای خدا حرف بزنیم برای خدا کار کنیم محور زندگی اقتصاد،سیاست،خانواده فقط خدا و رضایت خدا باشد. چرا دور کعبه میچرخیم تا اعلام کنیم محور زندگی ما فقط خدا و رضایت خداوند متعال هست. البته باید خدا را شناخت و ایمان را قوی و بعد او را محور قرار داد. الان بعضی محور زندگی شون رضایت مردم ست بهشون میکن اومانسیم خیلی از مکاتب هستند لذت محور هستند نه خدا محور همه چی خصوصا عبادات برای خدا خالص بشه «قل ان صلاتی و نسکی‌ و محیای و مماتی للّه ربّ العالمین 3️⃣چطور شد اسلام اینقدر پیشرفت کرد. در حال حاضر بیش از یک میلیارد و 600 ملیون یعنی 23 درصد مردم دنیامسلمان هستندبااین همه توطئه و فشار عوامل اسلام سه چیز هست. ۱_معارف بلند قران آیاتش شیرینی و جذابیت خاصی داره ایاتش جامعیت دارد و کامل هست. اعجاز علمي از مهم‌ترين ابعاد اعجاز قرآن در عصر حاضر است. (http://qurantv.ir/content/5420) انچه میخواهیم در قران هست. قران کتاب اندیشه و عمل هست دشمن به جاذبه شگفت انگیز قرآن اعتراف میکند محتوای بسیار غنی و متنوع، آن هم از انسانی درس نخوانده عجیب است لذا موظف به قرائت و تدبر و عمل به قران شدیم. ۲_حمایت وایثار یاران پیامبر ایثار حضرت خدیجه حضرت خدیجه نشان داد که یک زن میتونه در پیشرفت یک دین موثر باشه همانطور که حضرت زهرا س و حضرت زینب بسیار موثر بودند زن اگر متوجه رسالت و ماموریت خودش بشه می‌تونه در خانواده و جامعه موثر بشه و ایثار و‌حمایت حضرت علی (ع) تلاش سلمان و ابوذر و.... امروز هم رفتار،ثبات قدم ما نیز در گسترش اسلام موثر هست. ۳_رفتار خود پیامبر اینقدر این رفتار حسابشده بود که خداوند میفرماید ولکم فی رسول الله اسوه حسنه چون انسان اثرپذیره انسان دنبال الگو‌وقهرمان در زندگی خودش هست. بهترینش خاتم الانبیا هست البته دشمن برای تخریب الگوها خیلی کار می‌کنه. تحریف،تخریب وجایگزینی الگو بصورت نرم از برنامه های دشمن ست. 4️⃣چند نمونه از رفتار های پیامبردر پیشرفت اسلام که قابلیت الگو‌گیری داره ۱_,معنویت پیامبر سکوی رشد انسان وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‌ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً «79اسرا) محبوب پیامبر ست. قره عینی فی الصلاه معنویت یعنی مناسک (نماز و روزه....) معنویت یعنی توکل و اعتماد بخدا ومالنا الانتوکل علی الله انسان بامعنویت بواسطه توکل قدرتمندست. معنویت انسان به او انرژی میده که در مقابل ظلم بایسته درب قلعه خیبر با قدرت معنویت کنده میشه بامعنویت شب عاشورا امام مسیر تاریخ را عوض کرد معنویت باشد دوری از فساد میشه أضاعوا الصلاة واتبعوا الشهوات مفاسد فضای مجازی و ...بواسطه خلوت شدن مسجد ونماز و دوری از معنویت ست. معنویت ارامش و در نتیجه سلامت میاره. وقتی مسجد خلوت بشه بیمارستان و زندان باید شلوغ بشه. خود پیامبر روزی۷۰ بار استغفار میکرد. امام صادق شرط شفاعت را نماز اعلام می‌کنه ۲-اخلاق اخلاق یعنی چه؟ اخلاق یعنی تواضع. خودتو از دیگران بالاتر نگیر وقتی احساس غرور می‌کنی دیگران و تحقیر و تمسخر می‌کنی حتی غیبت و تهمت بواسطه این حس هست. مردم و‌الکی قضاوت می‌کنی. لقمان سفارش به تواضع می‌کنه به فرزندش. پیامبر بهمه سلام میکرد. هر جای جلسه می‌نشست طوری شناخته نمیشد. با پیر زن که سوال کرد کلی وقت می‌گذاشت. https://eitaa.com/fatemi5/595
🔻اخلاق یعنی گذشت. در فتح مکه میگفتند الان میزنه می‌بنده و ... دیدند اعلام عفو عمومی کرد با اون همه جنایات اونها قاتل حمزه اومد و او رو عفو کرد. کسی که هر روز زباله بسرش می‌ریزه مریض شد پیامبر به عیادتش رفت. بیشترین بهشتی ها بواسطه اخلاق بهشت میرن اخلاق گناه رو ذوب می‌کنه اخلاق انسان رو‌محبوب دلها می‌کنه لذا خدا به پیغمبر میگه تو اگه بد اخلاق بودی هیچکی اطرافت نمیموند. ولو کنت فضا غلیظ القلب... 🔻اخلاق یعنی محبت محبت نبوی(ص)، مدیریت موفق در حکومت اسلامی را ارائه کرد اصلا پیامبر مجسمه محبت بود. پیامبر فرمود؛ «محبوب‏ترين شما نزد خداوند كسانى هستند كه در ميان مردم الفت و دوستى ايجاد مى‏كنند و خودشان نيز محبت‏ و دوستى را پذيرا ‏شوند. يكى از معجزات پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم «تأليف قلوب» است. محبت؛ شاکلۀ بنیادین در اسلام است تألیف قلوب؛ شاخصۀ قرآنی در تحقق محبّت نبوی(ص) هست امام باقر عليه السلام میفرماید«الدين هو الحب و الحب هو الدين»؛ دين محبت است و محبت دين است الان دشمن تلاش داره اسلام رو دین خشونت نشون بده. داعش و القاعده رو بوجود میاره تا اسلام رو خشن معرفی کنه. کاریکاتور و فیلم و جوک درست می‌کنه تا وجهه اسلام رو تخریب کنه. مصادیق محبت پیامبر بسیار زیاده هر اسیری رو به یه بهانه ازاد میکرد تو چند مسلمون و باسواد کن آزاد هستی تو پول داری به چند فقیر رسیدگی کن آزادی تو با غیرتی آزادی و... بلال زنان یهودی رو از کنار کشته هاشون در نیز. عبور داد پیامبر توبیخش کرد. بواسطه گریه یه بچه نماز و سریع خوند و فوری رسیدگی کرد.. خیبر راضی نشد از رو بروی دشمن ببنده. برده داری رو لغو کرد به هر بهونه برده ها ازاد شدند. 🔺اخلاق یعنی سوز داشتن «حریص علیكم» او نسبت به شما سوز دارد و براى ایمان شما حرص مى‏خورد و در جاى دیگر خطاب به پیامبر مى‏فرماید: «لعلّك باخع نفسك الا یكونوا مؤمنین» شاید خویشتن را هلاك كنى كه چرا آنها ایمان نمى‏آورند. اخلاق همراهی با مردم و مثل مردم زندگی کردن. میتونی اشرافی باشه ولی مثل مردم ساده زندگی میکرد. زنها فشار اورپن زندگی تجملاتی میخواهیم گفت نیمتونین بروید خونه باباتون. اصلا دلداده دنیا نبود تجملات دریچه ورود شیطان هست. اخلاق یعنی در مقابل مشکلات مردم احساس مسولیت داشته باشی. در خشکسالی ابوطالب عیالوا. بودهرینه کفالت علی ع را قبول کرد ✅و اخرین نمونه از رفتار های پیامبر استقامت پیامبر در مقابل دشمن بود در فشار اقتصادی؛سیاسی محکم ایستاد در حال تکمیل شدن میباشد @fatemi5 https://eitaa.com/fatemi5/596
سلام👆👆👆 ✅بمناسبت میلاد رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم وامام صادق علیه السلام 🔻دلیل حوادث تولد پیامبر چی بود 🔸خدا چرا پیامبر می‌فرسته 🔹اتمام حجت و دعوت بخدا ⬅️دلایل پیشرف اسلام 🔹معارف بلند قران 🔸حمایت و ایثار یاران ⬅️رفتار پیامبرمثل👇 👈معنویت 👈اخلاق 👈استقامت (تنظیم فاطمی) 👇👇👇
درس‌هایی از پیامبر(ص) 📝شدید با 🔰از همان ابتدایی که (ص) در مدینه شکل گرفت، دشمنان آن هم شروع به کار کردند. پیامبر(ص) در دوران حکومت خود، حداقل با سه گروه دشمن مواجه بود: 1️⃣دشمن اول، قبایل نیمه وحشی‌: که اطراف مدینه زندگی می‌کردند «و تمام زندگی آنها عبارت از جنگ و خونریزی و غارت و به جان هم افتادن و از همدیگر قاپیدن است.» 28/2/80 پیامبر «در هر کدام از آنها اگر نشانه‌ی صلاح و هدایت بود، بست ... و بر و پیمان خودش، بسیار پافشاری می‌کرد و پایدار بود.» 28/2/80 اما آنهایی که شریر و بودند، «پیغمبر سراغ آنها رفت و آنها را منکوب کرد و سر جای خودشان نشاند..» 2️⃣دشمن دوم، و اهل قریش: «پیغمبر احساس کرد اگر بنشیند تا آنها سراغش بیایند، یقیناً آنها فرصت خواهند یافت؛ لذا سراغ آنها رفت؛ منتها به طرف مکه حرکت نکرد. راه کاروانىِ آنها از نزدیکی مدینه عبور می‌کرد؛ پیغمبر تعرّض خودش را به آنها شروع کرد، که جنگ بدر، مهم‌ترینِ این تعرّض‌ها در اوّلِ کار بود. پیغمبر تعرّض را شروع کرد؛ آنها هم با تعصّب و پیگیری و لجاجت به جنگ آن حضرت آمدند. تقریباً چهار، پنج سال وضع این‌گونه بود؛ یعنی پیغمبر آنها را به حال خودشان رها نمی‌کرد؛ آنها هم امیدوار بودند که بتوانند این مولود جدید - یعنی نظام اسلامی - را که از آن احساس خطر می‌کردند، ریشه کن کنند. و جنگ‌های متعدّد دیگری که اتّفاق افتاد، در همین زمینه بود.» آخرین جنگ پیامبر(ص) با این دشمنان، بود و پس از آن، ماجرای پیش آمد و پیامبر(ص) با آنان پیمان صلح امضا کرد. اما سال هشتم بعثت، «که کفّار کرده بودند، پیغمبر رفت و مکه را فتح کرد، که فتحی عظیم و حاکی از تسلّط و اقتدار آن حضرت بود.» 3️⃣دشمن سوم، یهودی‌ها: «یعنی که علی‌العجاله حاضر شدند با پیغمبر در مدینه زندگی کنند؛ اما دست از موذیگری و اخلالگری و تخریب برنمی‌داشتند... پیغمبر تا آن‌جایی که می‌توانست، با اینها مدارا کرد؛ اما بعد که دید اینها مدارابردار نیستند، مجازاتشان کرد. هرکدام از این سه قبیله عملی انجام دادند و پیغمبر بر طبق آن عمل، آنها را مجازات کرد. اوّل، بودند که به پیغمبر خیانت کردند؛ پیغمبر سراغشان رفت و فرمود باید از آن‌جا بروید؛ اینها را کوچ داد و از آن منطقه بیرون کرد و تمام امکاناتشان برای مسلمان‌ها ماند. دسته‌ی دوم، بودند. اینها هم خیانت کردند لذا پیغمبر فرمود مقداری از وسایلتان را بردارید و بروید؛ اینها هم مجبور شدند و رفتند. 🔰 دسته‌ی سوم بودند که پیغمبر امان و اجازه‌شان داد تا بمانند؛ اینها را بیرون نکرد؛ با اینها پیمان بست تا در جنگ خندق نگذارند دشمن از طرف محلاتشان وارد مدینه شود؛ اما اینها ناجوانمردی کردند و با دشمن پیمان بستند تا در کنار آنها به پیغمبر حمله کنند!... بعد که قریش و هم‌پیمانانشان شکست خوردند و از خندق جدا شدند و به طرف مکه رفتند، پیغمبر به مدینه برگشت. همان روزی که برگشت، نماز ظهر را خواند و فرمود نماز عصر را جلوِ قلعه‌های بنی‌قریظه می‌خوانیم؛ راه بیفتیم به آن‌جا برویم؛ یعنی حتّی یک شب هم معطل نکرد؛ رفت و آنها را محاصره کرد. بیست‌وپنج روز بین اینها محاصره و درگیری بود؛ بعد پیغمبر همه‌ی مردان جنگی اینها را به قتل رساند؛ چون خیانتشان بزرگ‌تر بود و قابل اصلاح نبودند.» بنابراین در هیچکدام از این قضایا، پیغمبر نکرد اما در مقابل نقض عهد آنان، ساکت نماند و پاسخ خیانت‌شان را با کامل داد. @Khattehezbollah
عالَم بهشت سَرمد و خُلدِ مُخلَّد است آن لحظه ای که بر لب ما مدح ایزد است این اعتقاد ماست سرآمد محمّد است فرمانده اوست گوش به فرمان او علی جان جهانیان شده و جان او علی او اوج مهربانی و ایثار و پاکی است از آسمان جدا شده امّا چه خاکی است وقتی علی سْت پای رکابش چه باکی است... از فتنه های خیبریان و منافقان حیدر پناه حضرت عشقْ است و عاشقان دین خداست تا به اَبد زیر دِیْنِ او گشتم نگرد چون اَحدی نیست عِینِ او زیباترین ترانه دم یا حسین او دنیا نداشت دَر خور او هیچ جز خودش یک یاحسین هدیه یِ روز تولّدش سبز است مثل گنبد او محشرم اگر... سینه کنم به عشق نبی و علی سپر گیتی ندیده است کسی مثل این بشر باشد بشیر آخرت و رهبر صراط عیدی روز آمدنش برگه یِ برات برگ برات خُلدِ برین جای خود به ما... امشب بده برات سفر تا به کربلا شبهای جمعه فاطمه در صحن دلربا گوید به روی دوشِ تو نَه... زیر دست و پاست واویلتا حسین وصیِ نبی کجاست؟! 🔹 🔹
🔴سه بُعد زندگی امام صادق(علیه السلام) ♦️مقام معظم رهبری :«امام صادق(ع) مرد مبارزه بود، مرد علم بود و مرد تشکیلات بود.اما مرد علم بودنش را همه بسیار شنیده‌اند. میدان آموزشی آن بزرگوار در تاریخ زندگی امامان شیعه بی نظیر بود. ♦️اما مرد مبارزه بودنش را کمتر شنیده‌اید. امام صادق(ع) مشغول یک مبارزهٔ دامنه‌دار بود؛ مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت، و بوجود آوردن حکومت اسلامی و علوی(به جای حکومت بنی‌امیه). ♦️اما بُعد سوم را اصلا بسیاری نشنیده‌اند، مرد تشکیلات. ایشان یک تشکیلات عظیمی از مؤمنانِ به خود و طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام، از اقصای خراسان و ما وراءالنهر تا شمال آفریقا، بوجود آورده بود.تشکیلات یعنی وقتی امام صادق اراده میکند آنچه را که او می‌خواهد بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام، به مردم می‌گویند تا بدانند.» @a_fatemi24
🤔 ! ❓ شخصی بدون مجوز از سازمان آب، لوله‌ای از خيابان به منزل خود كشيده است لطفاً‌ بفرماييد: الف) حكم غسل و وضوی انجام شده با آن آب، چه حكمی دارد؟ ب) در صورتی كه انشعاب لوله از منزل همسايه ـ با اجازه وی‌ ـ باشد، حكم چگونه است؟ ✍ آیت الله خامنه‌ای: الف) در فرض سؤال حكم غصب را دارد. ب) با فرض عدم صدور مجوز از سازمان آب اجازه همسايه مجوّز استفاده از آن نيست. ✍ آیت الله سیستانی: الف) خلاف مقررات جائز نيست ولی غسل و وضوئش صحيح است. ✍ آیت الله شبیری زنجانی: الف) غسل و وضو با آب مذكور حرام است، ولی محكوم به صحت است. ب) اگر خلاف مقررات باشد، ‌جائز نيست، ولی محكوم به صحت است. ✍ آیت الله صافی گلپایگانی: الف و ب) اگر مسئولين امر اجازه دهند اشكال ندارد. ✍ آیت الله فاضل لنکرانی: الف) اگر بنا دارد پول آب مصرفی را بدهد وضو و غسل صحيح است. و اگر بنا دارد پول آب مصرفی را ندهد، وضو و غسل اشكال دارد. بنابر احتياط واجب صحيح نيست. ب) كار غير قانونی كرده ولي چون اصل آب غصبی نيست لذا وضو و غسل باطل نيست. ✍ آیت الله مکارم شیرازی: الف) جايز نيست و غسل و وضوي او اشكال دارد. ب)‌ هرگاه بر خلاف مقررات اداره آب باشد اين كار نيز جايز نيست. ✍ آیت الله نوری همدانی: الف و ب) هر دو اشكال دارد. ✍ آیت الله وحید خراسانی: الف) درفرض سؤال بنابر احتياط واجب صحيح نيست. ب) ‌چنانچه سازمان آب انشعاب داده و شرط كرده كه اين انشعاب را به ديگری ندهيد دادن انشعاب بنابر احتياط واجب جايز نيست و استفاده از آن هم بنابر احتياط واجب جايز نمی‌باشد. 📚 منابع: جامع الاحكام آیت الله صافی گلپایگانی، ج1، ص36، با استفاده از س103 / جامع المسائل آیت الله فاضل لنکرانی، ج1، ص56، با استفاده از س146 / سایت پاسخ به سوالات فقه و معارف اسلامی جامعة الزهرا (س)، قسمت فقه، مبحث غسل، فصل شرایط غسل / استفتاء مکتوب از مراجع معظم تقلید / استفتاء شفاهی از مراجع معظم تقلید
هدایای دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ سبک زندگی قبل از مرگ چهل وظیفه قبل از مرگ روش عاقبت بخیری هدایای دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ سبک زندگی قبل از مرگ چهل وظیفه قبل از مرگ روش عاقبت بخیری هدایای دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ " أمّا هديّة عزرائيل فأربعة أشياء: و هديّة القبر أربعة أشياء: و هديّة منكر و نكير أربعة أشياء: و هديّة الميزان أربعة أشياء: و هديّة الصراط أربعة أشياء: و هدية مالك أربعة أشياء: و هديّة رضوان أربعة أشياء: و هديّة النبيّ صلّى اللّه عليه و اله أربعة أشياء: و هديّة جبرئيل أربعة أشياء: و هدية اللّه تعالى أربعة أشياء: ترجمه ی حدیث همراه با ذکر آیات و روایات مربوطه 1) عزرائيل 2) قبر 3) نكير و منكر 4) ميزان 5) پل صراط 6) دربان دوزخ 7) دربان بهشت 8) پيغمبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» 9) جبرئیل 10) و خداوند متعال؛ براى عزرائيل چهار چيز: 1) رضايت حقداران، 2) قضاى نمازها، 3) اشتياق به خدا، 4) و آرزوى مرگ؛ براى خداوند متعال هم چهار چيز: 5) ترك سخن‏چينى، 1) استبراى از بول، ( و رعایت طهارت و پاکی) 2) تلاوت قرآن، 3) و نماز شب؛ براى نكير و منكر هم چهار چيز: 1) راستگويى، 2) ترك غيبت، 3) حقگويى، 4) و فروتنى براى همه؛ براى ميزان نيز چهار چيز: براى صراط هم چهار چيز: براى دربان دوزخ هم چهار چيز: براى دربان بهشت نيز چهار چيز: براى پيغمبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» هم چهار چيز: جبرئيل هم چهار چيز: براى قبر هم چهار چيز: هدایای دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ سبک زندگی قبل از مرگ چهل وظیفه قبل از مرگ روش عاقبت بخیری جاء رجل إلى النبيّ صلّى اللّه عليه و اله فقال له: أتأذن لي أن أتمنّى الموت، فقال صلّى اللّه عليه و آله: الموت شي‏ء لا بدّ منه و سفر طويل ينبغي لمن أراده أن يرفع عشر هدايا، فقال: و ما هي؟ قال صلّى اللّه عليه و آله: 1) هديّة عزرائيل، 2) و هديّة القبر، 3) و هديّة منكر و نكير، 4) و هديّة الميزان، 5) و هديّة الصراط، 6) و هديّة مالك ، 7) و هديّة رضوان ، 8) و هديّة النبيّ صلّى اللّه عليه و اله، 9) و هديّة جبرئيل، 10) و هديّة اللّه تعالى. أمّا هديّة عزرائيل فأربعة أشياء: 1) رضاء الخصماء، 2) و قضاء الفوائت، 3) و الشوق إلى اللّه، 4) و التمنّي للموت و هديّة القبر أربعة أشياء: 1) ترك النميمة، 2) و استبراؤه من البول، 3) و قراءة القرآن، 4) و صلاة الليل و هديّة منكر و نكير أربعة أشياء: 1) صدق اللسان، 2) و ترك الغيبة، 3) و قول الحقّ، 4) و التواضع لكلّ أحد «6». و هديّة الميزان أربعة أشياء: 1) كظم الغيظ، 2) و ورع صادق، 3) و المشي إلى الجماعات، 4) و التداعي إلى المغفرات. و هديّة الصراط أربعة أشياء: 1) إخلاص العمل، 2) و حسن الخلق، 3) و كثرة ذكر اللّه، 4) و احتمال الأذى . و هدية مالك أربعة أشياء: 1) البكاء من خشية اللّه، 2) و صدقة السر، 3) و ترك المعاصي، 4) و برّ الوالدين. و هديّة رضوان أربعة أشياء: 1) الصبر على المكاره، 2) و الشكر على نعمه، 3) و إنفاق المال في طاعته، 4) و حفظ الأمانة في الوقف. و هديّة النبيّ صلّى اللّه عليه و اله أربعة أشياء: 1) محبّته، 2) و الإقتداء بسنّته، 3) و محبّة أهل بيته، 4) و حفظ اللسان عن الفحشاء. و هديّة جبرئيل أربعة أشياء: 1) قلّة الأكل، 2) و قلّة النوم، 3) و مداومة الحمد، 4) و قلّة الكلام. و هدية اللّه تعالى أربعة أشياء: 1) الأمر بالمعروف، 2) و النهي عن المنكر 3) و النصيحة للخلق، 4) و الرحمة على كلّ أحد. @fatemi5
🔴قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): ♦️«مَنْ يَصْبِرْ نَصَرَهُ اللهُ وَ مَا أُعْطِيَ عَطَاءٌ خَيْرٌ وَ أَوْسَعُ مِنَ الصَّبْرِ وَ النَّصْرُ مَعَ الصَّبْرِ وَ الْفَرَجُ بَعْدَ الْكَرْبِ وَ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً» ♦️پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هرکس صبر کند خداوند یاریش می‌کند، و هیچ خیر و نیکی بهتر از صبر نیست و بدان پیروزی بر مشکلات با صبر حاصل شده و گشایش در زندگی با بلا ممکن می‌شود. و همانا همراه سختی راحتی است. 📚(مستدرك الوسائل؛ ج‌11، ص 263) @fatemi5
✅ امام علی علیه‌السلام: 📍 طَلَبُ الدُّنيا رَأسُ الفِتنَةِ؛ 📌 دنياطلبى، ريشه فتنه است. 📚 غرر الحكم، ح۵۹۹۰ 🆔 @fatemi5
✅وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِى كَانُوا يَعْمَلُونَ ترجمه و كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام داده‏اند، قطعاً لغزش‏هاى آنان را مى‏پوشانیم، و بى شك بهتر از آنچه عمل مى‏كرده‏اند پاداششان مى‏دهیم. 🌹نکته ها از بهترین نمونه ‏هاى جهاد كه در آیه ‏ى قبل خواندیم، ایمان و عمل صالح است كه در این آیه عنوان شده است. 🌹پيام ها  1- انسان براى دریافت پاداش‏هاى الهى، به ایمان و صالح، هر دو نیازمند است. «آمنوا و عملوا الصّالحات»  2- مؤمنان از و گناه به دور نیستند. «و الّذین آمنوا... لنكفّرن عنهم سیئاتهم»  3- پاداش الهى، تنها گناهان گذشته نیست، بلكه دریافت پاداش نیز هست. «لنكفّرن عنهم سیئاتهم و لنجزینّهم»  4- دریافت پاداش پس از شدن از گناهان است. «لنكفّرن... لنجزینّهم» عنکبوت ۱۷ @fatemi5
ویژگی های بسیج از دیدگاه قرآن.pdf
475.5K
📜فیش منبر کوتاه 📩 هفته بسیج ویژگی های بسیج از دیدگاه قرآن 🔵منبر کوتاه به مناسبت هفته بسیج 💠دسترسی به متن منبر @fatemi5 @fishemenbar
راههای تقویت روحیه شهادت و ایثارگری.pdf
602.1K
📜فیش منبر 📩 هفته بسیج 🔵منبر کامل به مناسبت هفته بسیج راههای تقویت روحیه شهادت و ایثارگری ╭─═ঊঈ🔻💢ঊঈ═─╮ 🔵 @fishemenbar👌 ╰─═ঊঈ💢🔺ঊঈ═─╯
راههای تقویت روحیه شهادت و ایثارگری.pdf
602.1K
📜فیش منبر 📩 هفته بسیج 🔵منبر کامل به مناسبت هفته بسیج راههای تقویت روحیه شهادت و ایثارگری 🔵 @fishemenbar👌 ╰─═ঊঈ💢🔺ঊঈ═─╯
تشرف تاجر اصفهانی و طیّ الارض با جناب هالو حاج آقا جمال الدین(ره) نقل می فرمود: « من برای نماز ظهر و عصر به مسجد شیخ لطف الله ، که در میدان شاه اصفهان واقع است، می آمدم. روزی نزدیک مسجد جنازه ای را دیدم که می برند و چند نفر از حمالها و کشیکچی ها همراه او هستند. حاجی تاجری، از بزرگان تجار هم که از آشنایان من است پشت سر آن جنازه بود و به شدت گریه می کرد و اشک می ریخت. من بسیار تعجب کردم چون اگر این میت از بستگان بسیار نزدیک حاجی تاجر است که این طور برای او گریه می کند، پس چرا به این شکل مختصر و اهانت آمیز او را تشییع می کنند و اگر با او ارتباطی ندارد، پس چرا این طور برای او گریه می کند؟ تا آن که نزدیک من رسید، پیش آمد و گفت: آقا به تشییع جنازه اولیاء حق نمی آیید؟ با شنیدن این کلام، از رفتن به مسجد و نماز جماعت منصرف شدم و به همراه آن جنازه تا سر چشمه پاقلعه در اصفهان رفتم. ( این محل سابقاً غسالخانه مهم شهر بود ) وقتی به آن جا رسیدیم، از دوری راه و پیاده روی خسته شده بودم. در آن حال ناراحت بودم که چه دلیلی داشت که نماز اول وقت و جماعت را ترک کردم و تحمل این سختی را نمودم آن هم به خاطر حرف حاجی. با حال افسردگی در این فکر بودم که حاجی پیش من آمد و گفت: شما نپرسیدید که جنازه از کیست؟ گفتم: بگو. گفت: می دانید امسال من به حج مشرف شدم. در مسافرتم چون نزدیک کربلا رسیدم، آن بسته ای را که همه پول و مخارج سفر با باقی اثاثیه و لوازم من در آن بود، دزد برد و در کربلا هم هیچ آشنایی نداشتم که از او پول قرض کنم. تصور آن که این همه دارایی را داشته ام و تا این جا رسیده ام؛ ولی از حج محروم شده باشم، بی اندازه مرا غمگین و افسرده کرده بود. در فکر بودم که چه کنم. تا آن که شب را به مسجد کوفه رفتم. در بین راه که تنها بودم و از غم و غصه سرم را پایین انداخته بودم، دیدم سواری با کمال هیبت و اوصافی که در وجود مبارک حضرت صاحب الامرعلیه السلام توصیف شده، در برابرم پیدا شده و فرمودند: چرا این طور افسرده حالی؟ عرض کردم: مسافرم و خستگی راه سفر دارم. فرمودند: اگر علتی غیر از این دارد، بگو؟ با اصرار ایشان شرح حالم را عرض کردم. در این حال صدا زدند: هالو. دیدم ناگهان شخصی به لباس کشیکچی ها و با لباس نمدی پیدا شد. ( در اصفهان در بازار، نزدیک حجره ما یک کشیکچی به نام هالو بود ) در آن لحظه که آن شخص حاضر شد، خوب نگاه کردم، دیدم همان هالوی اصفهان است. حضرت به او فرمودند: « اثاثیه ای را که دزد برده به او برسان و او را به مکه ببر » و خودشان ناپدید شدند. آن شخص به من گفت: در ساعت معینی از شب و جای معینی بیا تا اثاثیه ات را به تو برسانم. وقتی آن جا حاضر شدم، او هم تشریف آورد و بسته پول و اثاثیه ام را به دستم داد و فرمود: درست نگاه کن و قفل آن را باز کن و ببین تمام است؟ دیدم چیزی از آنها کم نشده است. فرمود: برو اثاثیه خود را به کسی بسپار و فلان وقت و فلان جا حاضر باش تا تو را به مکه برسانم. من سر موعد حاضر شدم. او هم حاضر شد. فرمود: پشت سر من بیا. به همراه او رفتم. مقدار کمی از مسافت که طی شد، دیدم در مکه هستم. فرمود: بعد از اعمال حج در فلان مکان حاضر شو تا تو را برگردانم و به رفقای خود بگو با شخصی از راه نزدیکتری آمده ام، تا متوجه نشوند. ضمناً آن شخص در مسیر رفتن و برگشتن بعضی صحبتها را با من به طور ملایمت می زدند؛ ولی هر وقت می خواستم بپرسم شما هالوی اصفهان ما نیستید، هیبت او مانع از پرسیدن این سؤال می شد. بعد از اعمال حج، در همان مکان معین حاضر شدم و او هم مرا، به همان صورت به کربلا برگرداند. در آن موقع فرمود: حق محبت من بر گردن تو ثابت شد؟ گفتم: بلی. فرمود: تقاضایی از تو دارم و موقعی که آن را از تو خواستم انجام بده. او رفت. تا آن که به اصفهان آمدم و برای رفت و آمد مردم نشستم. روز اول دیدم همان هالو وارد شد. خواستم برای او برخیزم و به خاطر مقامی که از او دیده ام او را احترام کنم اشاره فرمود که مطلب را اظهار نکنم، و رفت در قهوه خانه پیش خادمها نشست و در آن جا مانند همان کشیکچی ها قلیان کشید و چای خورد. بعد از آن وقتی خواست برود نزد من آمد و آهسته فرمود: آن مطلب که گفتم این است: در فلان روز دو ساعت به ظهر مانده، من از دنیا می روم و هشت تومان پول با کفنم در صندوق منزل من هست. به آن جا بیا و مرا با آنها دفن کن. در این جا حاجی تاجر فرمود: آن روزی که جناب هالو فرموده بود، امروز است که رفتم و او از دنیا رفته بود و کشیکچی ها جمع شده بودند. در صندوق او، همان طور که خودش فرمود، هشت تومان پول با کفن او بود. آنها را برداشتم و الآن برای دفن او آمده ایم. بعد آن حاجی تاجر گفت: آقا! با این اوصاف، آیا چنین کسی از اولیاء الله نیست و فوت او گریه و تأسف ندارد. » ماخذ : کتابهای شیفتگان حضرت مهدی ( عج ) و برکات حضرت ولی عصر - عج
⏪در مسیر بندگی👇👇 ♦️http://eitaa.com/joinchat/2781151234C628d820482 ایتا ♦️ http://sapp.ir/a_fatemi24 سروش ⏪خانواده بهشتی 👇 ♦️http://eitaa.com/joinchat/2778988546C9020a20a87 ایتا ♦️http://sapp.ir/fatemi24 سروش ⏪کانال فعالیتهای مساجد،هیاتها،جلسات قرانی گناباد در ایتا 👇 ♦️@Gonabadnoor
😁 لطیفه 😁 انقدر فامیلامون رو ندیدیم که چند وقت پیش یه یارو اومد به اسم عموم خونمون شام خورد... بعدا فهمیدیم گدا بوده😐😂😂 ✅ بیخود بهونه نیاریم که راه ها دور شده و نمیتونیم صله رحم انجام بدیم. پایین ترین سطح صله رحم احوالپرسی تلفنیه. اینکه دیگه ربطی به گرونی و دوریِ راه نداره؛ ثواب صله رحم رو از خودمون دریغ نکنیم. 💠 امام على عليه السلام :با صدقه و صله رحم گناهان خود را پاك كنيد و خود را محبوب پروردگارتان گردانيد. كَفِّروا ذُنوبَكُم وَتَحَبَّبوا اِلى رَبِّكُم بِالصَّدَقَةِ وَصِلَةِ الرَّحِمِ(غررالحکم و دررالکلم ج4، ص635) - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - @tanzmenbar @fatemi5
تأکیدی که همیشه داشته ایم این است که در هر جبهه ای می‌خواهید فعالیت کنید، امام حسین ات هم باید به همان اندازه پررنگ باشد. نماز و مبارزه با نفس و هیئت ات، باید به همان اندازه پررنگ باشد. ان‌شاءالله بسیجی بمانیم و بمیریم، که حضرت امام (ره) فرمود خدایا ما را با بسیجیان محشور کن. @fatemi5 https://eitaa.com/fatemi5/615
خلاصه سخنرانی حجةالاسلام سید محمد انجوی‌نژاد به مناسبت هفته بسیج مستضعفان 1392/9/9 در یک برداشت و نگاه کاملا سلیقه ای به کلمه بسیج، می‌توانیم بسیج را مخفف چند مفهوم بدانیم؛ در حقیقت پایه‌های حرکتی یک بسیجی را می توانیم در این چند حرف خلاصه کنیم: «ب» بسیج به معنای بیداری است. انسان در اثر یک سری اطلاعات و آگاهی‌ها به نقطه ای می‌رسد که درک کند هدف اصلی زندگی کردن، رسیدن به گزینه‌های خور و خواب و خشم و شهوت نیست و یکی از قسمت‌های مهم این است که انسان بتواند به همنوع خودش کمک کند و در جهت یاری مظلومان، قیام کند. این قیام ممکن است قیام اقتصادی باشد در مبارزه با فقر، قیام نظامی باشد در مبارزه با استعمار و استثمار، یا قیام فرهنگی [جنگ نرم] باشد. روی هم رفته، یک بسیجی واقعی اول باید در اثر آگاهی، بیدار شود. «س» بسیج را می‌توانیم بطور خیلی سلیقه ای، سازماندهی اسم بگذاریم. یعنی هیچ تشکیلات و تشکل و هیچ انگیزه و بیداری در عالم، بدون سازماندهی جواب نمی‌دهد. سازماندهی یعنی متمرکز کردن نیروها در جهت یک هدف، و نگه داشتن این قوا در کنار هم. این هم آوایی و هم‌نوایی در این قوا باعث می‌شود ضربه‌هایی که زده می‌شود، متمرکز تر و موثرتر باشد. لذا دومین وظیفه بسیجی این است که در سازماندهی قرار بگیرد و در این سازماندهی فقط نقش خودش را بازی کند. یک بازیکن خوب فوتبال که بهترین پستش دفاع است، ممکن است بتواند نقش یک فوروارد را هم بازی کند، اما اگر پست خودش را رها کند و به نقش دیگری بپردازد، سازماندهی این تیم را به هم می‌ریزد. در بحث بسیج، چه در جنگ نرم و چه در جنگ سخت، سازماندهی دومین مطلب مهم است. چه کسی به درد کجا می‌خورد و در چه زمانی چه کار باید بکند. یک بچه حزب‌اللهی حتی با انگیزه بالا، نمی‌تواند بسیجی خوبی باشد، مگر اینکه در یک سازمان قرار بگیرد. «ی» بسیج را یاری‌گری نام می‌گذاریم. یعنی بسیجی خودش فرمانده نیست، بلکه ولایت و خدا را یاری می‌کند. در حقیقت یعنی در پناه یک فرمانده قرار گرفتن. بسیجی یعنی یاری‌گر، نه تصمیم گیرنده و عامل. زمانی که به او بگویند بجنگ، بدون چون و چرا می‌جنگد و وقتی هم بگویند جنگ تمام است، چون و چرا نمی‌کند. مرحوم شهید کاوه، زمانی در لشگر ویژه شهدا در کردستان فرمانده ما بود. ایشان در بحث سازماندهی و اطاعت آدم بسیار عجیبی بود. یک دفعه شب و نصفه‌شب بالای سر گردان بود. به فرمانده گردان می گفت کنار بایست، می خواهم نیروهایت را چک کنم. وسط ستون‌ها می‌گشت، به یک نفر می‌گفت نفر جلویی‌ات چه کسی است؟ نفر پشت سری‌ات چه کسی است؟ اسم ببر! اگر نمی‌دانست، تنبیه‌اش می‌کرد. می‌گفت چگونه ممکن است در سازمانی قرار بگیری که ندانی عقب و جلویت چه خبر است! آن زمان در کردستان، زمانی که ستون در کنار کوه حرکت می‌کرد، کومله‌ای در تاریکی شب می آمد و از غفلت یک بسیجی که یک لحظه جلویش را ندیده، استفاده می‌کرد و خیلی آرام وارد صف می‌شد. در آن تاریکی و ظلماتی که ما فقط کوله‌پشتی نفر جلویی را می‌دیدیم، خیلی آرام عقبه‌ گردان را به یک مسیر دیگر می برد؛ جلو به یک مسیر می‌رفت، عقب به یک مسیر دیگر. این گونه کمین می‌زدند. بسیجی، سازماندهی‌شده‌ء یاری‌گر است، اطاعت محض! زمانی که فرماندهی در بسیج دستور می‌دهد، اعمال سلیقه‌های شخصی، دقیقا آفتی است که بسیج را تبدیل به نهادهایی می‌کند که در طول تاریخ اسلام تشکیل شدند و پوسیدند و از هم پاشیدند. با این که فرماندهان زمان جنگ، امام نبودند، معصوم هم نبودند، اما هرچه که یک فرمانده‌ دسته می‌گفت، کل دسته رعایت می‌کردند، ولو اشتباه باشد! می‌گفتند فرمانده دسته کسی است که از هر ده صحبتش، هفت تایش حتما درست است. سه تای غلط را هم بایدبخاطر آن هفت تای درست رعایت کنی. یاری‌گری - و نه فرماندهی‌گری - وظیفه‌ سوم یک بسیجی واقعی است. «ج» بسیج را حمل بر جهاد می‌کنیم. جهاد دو بُعد دارد. اگر بسیجی فقط به یک بُعد بپردازد، یعنی جهاد نظامی و جنگ نرم و سخت، حرکت با این یک بال به زمینش می‌زند. + جهاد در دین مبارک اسلام تعریف شده: 1. جهاد در جنگ سخت و نیمه سخت و نرم. 2. جهاد با نفس. آیت الله مظاهری(حفظه الله)، چهار جلد جهاد با نفس کار کرده اند که در آن زمان بچه‌های جبهه آن را پاره کرده بودند از بس خوانده بودند! و همین طور کتاب روش‌های کنترل غرایز ایشان. بسیجی‌ای که فکر کند وظیفه اش فقط جهاد در جنگ است، بسیجی نمی‌ماند. بال ِ جهاد با نفس، باید به اندازه بال جهاد نظامی قوی باشد. این دو باید با هم حرکت کنند. ما سوپرمن و آرنولد نمی‌خواهیم! نظامی‌گری ما با نظامی‌گری غربی‌ها خیلی فرق دارد. دلیل این که بچه‌های جنگ توانستند بسیجی واقعی باشند، این بود که هم‌پای مباحث نظامی، بطور جدی به مباحث مبارزه با نفس و مباحث اخلاقی پرداختند.