🌸🍃🌸🍃
#سخنان_ناب
" خاموش بودن" نصف حکمت است.
" تعقیب نکردن دیگران " ، نصف آرامش است.
" مداخله نکردن درکار دیگران " ، نصف ادب است.
من از دنیا فقط اینو دریافتم که :
اونیکه " قویتر بود "، کمتر زور میگفت...
اونیکه راحت تر میگفت " اشتباه کردم " اعتماد به نفسش بالاتر بود...
اونیکه " صداش " آرومتر بود ، حرفاش بانفوذتر بود...
اونیکه خودشو واقعأ " دوست داشت " ، بقیه رو واقعی تر دوست داشت...
اونیکه بیشتر " طنز " میگفت ،به زندگی جدی تر نگاه میکرد...
اونیکه به " تفاوت " بین انسانها واقف بود،بیشتر نقاط مشترک رو باهاشون پیدا میکرد.
🌸🍃
@fatemi24
یک عمر پی دعوت بیگانه دویدم
هر بار مرا خواند و صدایش نشنیدم
دل برگردی بستم و هر بار شکستم
بگرفت خدا دستم و هر دفعه ندیدم
@fatemi24
#آموزشی
👌 سعی کنید همدیگر را بفهمید
فرض کنید همسر شما کمی زود از کوره در میره و این ویژگی شخصیتی ایشون هست،
با همچین فردی نباید تو شرایط بحث و دعوا دهن به دهن گذاشت چون اینکار فقط و فقط باعث تشدید تنش میشه.
سکوت و گفتن جمله «حق با شماست!»
میتونه بهترین تصمیم یک زن یا مرد با سیاست باشه که در شرایط بحرانی
همسرشو آروم میکنه.
اما این نکته رو در نظر بگیرید
که حتماً وقتی حال هر دوتون خوب هست،
در مورد اون موضوع با هم حرف بزنید...
🌸🍃
@fatemi24
✋خاطرهای تکان دهنده از جشن تکلیف دختر ۹ ساله !
در سال ۱۳۶۲ قرار شد برای ما، در مدرسه جشن تکلیف بگیرند.
مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچهها داشت و تنها معلمي بود كه سروقت در مدرسه با بچهها نماز مي خواند، به کلاس ما آمد و گفت:
«بچهها برای دوشنبۀ هفتۀ آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.»
من همان جا غصهدار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نمی شد و خبری از نماز نبود.
روزهای بعد، بچهها یکییکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه ميآوردند.
مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: «چرا وسایل خود را نیاورده ای؟»
من گریهکنان از دفتر بیرون آمدم.
فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: «دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.»
ولی من میدانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست.
بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوشکلامی برای ما سخنرانی کرد و گفت: «بچهها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خداي خود هرچه بخواهید خداي مهربان به شما میدهد.
آن روز خیلی به ما خوش گذشت.
به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجادهام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهي به سجاده كرد و با حالتي خاص اصلاً به من توجهی نکرد.
من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اينگونه نشد.
اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشهای انداخت و گفت: برو سر درسات، این کارها یعنی چه؟!
بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم.
آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد.
اذان صبح از حسینیهای که نزدیک خانه ما بود به گوش میرسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریهام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد.
پدر و مادرم هردو مرا صدا میکردند، درب اتاق را بازکردم دیدم هردو گریه کردهاند.
با نگراني پرسيدم: چه شده؟! كه يكدفعه هردو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هردو یک خواب مشترک دیدهایم.!
خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم میبرند، میگفتند شما در دنیا نماز نخواندهاید و هيچ عمل خيري نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال ميكردند و ما هم گریه میکردیم، جیغ میزدیم و هرچه تلاش میکردیم فایدهای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم.
خیلی وحشت كرده بوديم.
ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: «دست نگه دارید، دست نگه داريد، دیشب در خانۀ اینها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید.»
آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزههای خود را بجاآوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آنها را مورد عنايت قرار داد.
این روند ادامه داشت، تا در سال 74 هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله چهل روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند.
اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را میگذراند.
وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهار محال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچهای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفتهاند.
یک هفتهای میشد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد.
حال من ماندهام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد.
حالا من به تأسي از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايي هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامي ميدارم و هرسال که میگذرد برکت را به واسطۀ نماز اول وقت در زندگی خود احساس میکنم.
خواهر کوچک شما ـ التماس دعا
📗 کتاب پر پرواز ، ص ۱۲۲
از آنچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم
@fatemi24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارزش صد بار دیدن رو داره😍
@fatemi24
#همسران
تعمیر روابط زناشویی
💞 اگر شما زن شوهری هستید که احساس میکنید باهم غریبه و بیگانهاید و حرمت بینتون بهکلی شکسته، اصلاً نگران نباشید، ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازهست...
👆🏼با عمل به راهکارهای بالا از همین لحظه شروع کنید به تعمیر رابطهتون
❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمیدونم از چه تکنیک و خلاقیتی استفاده شده ولی خیلی جالب وعالیه
#خانواده_بهشتی
┏━━🍃🌺🍃━━┓
@fatemi24
┗━━━🍂
واعظي بالای منبر از اوصاف بهشت می گفت و از جهنم حرفی نمی زد. يکی از حاضرين پاي منبر خواست مزه ای بيندازد گفت:ای آقا،شما هميشه از بهشت تعريف می کنيد،يک بار هم از جهنم بگوييد. واعظ که حاضر جواب بود گفت: آنجا را که خودتان مي رويد و مي بينيد. بهشت است که چون نمی رويد لااقل بايد وصفش را بشنويد.
@fatemi24
شکرگزاری قوی ترین داروی ضد افسردگی
بررسی ها ثابت کرده ، حس " شکرگذاری " باعث تولید چشم گیر هورمونهای دوپامین و سروتونین در بدن میشود که هر دو کلید مبارزه با افسردگی هستند.
افراد شکرگزار در بحران ها صبورترند
ای روزی دهندۀ بی منت
یقین داریم دری بسته نخواهد شد
مگر، قبل از آن دری گشودہ گردد
پس مارا به سمت درهای گشودہ از رحمتت هدایت کن
@fatemi24
ببین
اگه سردرگمی،
اگه خستهای،
اگه داری امیدتو از دست میدی،
اگه حس میکنی رسیدی به ته خط..
ازت میخوام اون یه ذره امیدی که داری
رو محکم توی مشتت بگیری
و یه بار دیگه با تموم وجودت تلاش کنی
اگه هیچ نوری توی زندگیت نمیبینی،
شآید اون نور خودِ تویی!!
و اینکه خیلی زود تمام رویاهات به واقعیت تبدیل میشن
فقط ادامه بده 🤍
@fatemi24
❣دنیا همچون آینه است آینه ایی تمام قد که درونت را نشان میدهد .
همه اطرافیانت کسانی هستند که تو خودت جذبشان کردی چون شبیه خودت هستند .
هرگاه خواستی بفهمی خودت چطور آدمی هستی به کسانی نگاه کن که در اطرافت هستند اگر از اوضاع ناراحتی کافیست تلاش کنی تا خودت را تغییر بدهی ,آنموقع رفتار دیگران هم ناخودآگاه تغییر قابلی میکند و کسانی که درمدارت نباشند از تو دور میشوند .
"تغییرات دنیایمان با تغییر درونی خودمان آغاز میشود "
@fatemi24
آدمها را مهم نکنید،
همانطور که زیرشان را خط میکشید، به آنها نشان دهید که بلدید دورشان را هم خط بکشید،
آدم ها که مهم شوند دیگر به چشمشان ریز میرسید،
به آنها یادآوری کنید که این خود ِشما بودید که آنها را واردِ عرصه کرده اید، تا خودکارهای قرمزتان
جوهر دارند، شروع کنید خیلی ها را باید پر رنگ تر خط بزنید!....
👤الهی قمشه ای
@fatemi24
امروز یه بچه ۱ساله رو آورده بودن.
مامانش فقط میگفت از صبح یطوریه!
عکس گرفتیم دیدم بععععله! بچه کلید قورت داده و تو همون اوایل مری گیر کرده!
به مامانه گفتم بچت کلید قورت داده؟!
یه نگاه به من کرد یه نگاه به بچه، زد زیر خنده 😐
رفت بیرون با خنده به شوهرش گفت بیا کلیدت و پیدا کردم:)))))
معلم پرسید اورست کجاست
گفتم سرِجاشِ
از کلاس بیرونم کرد مگه دروغ گفتم، خب اورست کوهه جایی نمی تونه بره🤨
😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ من از روزی رهبر شدم شیرینی، میوه و غذای خوب نخوردم❗️
♦️ روایت پدر استاد حسن رحیم پور ازغدی از روزی که رهبرمعظم انقلاب مهمان خانهشان شد:پسرم براش شیرینی بُرد خندید، گفت: من از روزی رهبر شدم شیرینی، میوه و غذای خوب نخوردم❗️
_چرا؟
@fatemi24