eitaa logo
تکلیف بزرگ
552 دنبال‌کننده
552 عکس
529 ویدیو
174 فایل
🔸ارتباط @alam_yalam_beanallaha_yara @ste_gonabad5 جهت #روشنگری واجب فراموش شده.و #مطالبه گری فهرست کلی: https://eitaa.com/fatemi5/2772
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1. توحیدگرایی و تبرّی از شرک عقیده توحیدی داشتن و مبّرا بودن از شرک، جلوه فضل خدا و یک امر مشترک بین تمام ادیان می باشد. همان طور که حضرت یوسف علیه السلام فرمود: «وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائی إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یعْقُوبَ ما کانَ لَنا أَنْ نُشْرِک بِاللَّهِ مِنْ شَی ءٍ ذلِک مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَینا وَ عَلَى النَّاسِ وَ لکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لا یشْکرُونَ» ؛ 1 «و از آیین پدرانم ابراهیم خلیل، اسحاق و یعقوب پیروی می کنم و در آیین ما هرگز نباید چیزی را با خدا شریک گردانیم، این [توحید و ایمان به یگانگی خدا] فضل و عطای خدا بر ما و بر همه مردم است؛ امّا اکثر مردم شکر این عطا را بجا نمی آورند.» تمام پاداش ها به فضل الهی است و کسی که توفیق عمل خیری می یابد، باید خدا را به پاس این توفیق بستاید. 2 بنا بر این، مردم با پرستش خدای یگانه در حقیقت صاحب فضل و بخشش از سوی خداوند می شوند. 2. رسالت رسول، فرستاده خداوند به سوی مردم است و به واسطه او حجّت بر مردم تمام می شود. رسالت، مقام ابلاغ وحی و نشر احکام و تربیت نفوس از طریق تعلیم و آگاهی بخشیدن است. قول خداوند است که: «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یکفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْیاً أَنْ ینَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلى مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلى غَضَبٍ وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ مُهینٌ» ؛ 3 «وه! به بد بهایی خود را فروختند که به آنچه خدا نازل کرده بود از سر رشک انکار آوردند، که چرا خداوند از فضل خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو می فرستند. پس به خشمی بر خشم دیگر گرفتار آمدند، و برای کافران عذابی خفت آور است.» فضیلت مقام رسالت برای این است که هر خیر و برکتی که در بعضی از انسان های عادی به کندی رشد می کند و یا ریشه کن می گردد، در مقام رسالت به سرعت رشد می نماید. 4 خداوند آنچه را که در قیامت به صالحان به عنوان جزاء می دهد فضل خود خوانده است که از روی تفضّل به آنان داده می شود، و از شدّت فضل و رحمتی که به بندگان خود دارد، آنان را مالک اعمالشان دانسته است، و در عین اینکه خودش مالک ایشان است، آنان را مستحقّ آن حق خوانده، بهشت و مقام قربی که به ایشان می دهد، پاداش در مقابل اعمالشان دانسته است 3. علم خداوند در آیه15 سوره نمل، بلافاصله بعد از بیان موهبت بزرگ «علم» سخن از «شکر» آورده تا روشن شود هر نعمتی را شکری لازم و خود شکر محتاج شکری دیگر: «وَ لَقَدْ آتَینا داوُدَ وَ سُلَیمانَ عِلْماً وَ قالاَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی فَضَّلَنا عَلى کثیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنینَ * وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داوُدَ وَ قالَ یا أَیهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیرِ وَ أُوتینا مِنْ کلِّ شَی ءٍ إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبینُ)»؛ 5 «و به راستی به داود و سلیمان دانشی عطا کردیم، و آن دو گفتند: ستایش خدایی را که ما را بر بسیاری از بندگان با ایمانش برتری داده است. و سلیمان از داود میراث یافت و گفت: ای مردم! ما زبان پرندگان را تعلیم یافته ایم و از هر چیزی به ما داده شده است. راستی که این همان امتیاز آشکار است.» تزکیه 4. تزکیه فضل الهی، مایه تزکیه و کمال انسان هاست؛ از اینرو خداوند می فرماید: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ وَ مَنْ یتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیطانِ فَإِنَّهُ یأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى مِنْکمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکنَّ اللَّهَ یزَکی مَنْ یشاءُ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ» ؛ 6 «ای کسانی که ایمان آورده اید! پای از پی گام های شیطان منهید، که هر کس پای بر جای گام های شیطان نهد [بداند که] او به زشتکاری و ناپسندی امر می کند و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هیچ کس از شما پاک نمی شد؛ ولی [این] خداست که هر کس را بخواهد پاک می گرداند و خدا[ست که] شنوای داناست.» این آیه به یکی از مهم ترین نعمت های بزرگ خداوند بر انسان ها در طریق هدایت، اشاره دارد که فضل و رحمت الهی موجب نجات انسانها از آلودگی ها و گناهان می شود؛ چرا که از یک سو خدا موهبت عقل را داده و از سوی دیگر موهبت وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و احکامی که از طریق وحی نازل می گردد؛ ولی این مواهب، گذشته از توفیقات خاص او، و امدادهای غیبی اش که شامل حال انسان های آماده و مستحق می گردد، مهم ترین عامل پاکی و تزکیه است. 7 5. سلامتی عافیت و سلامتی مجاهدان، تجلّی فضل خدا است. آنان با ایمان و توکل بر خداوند و صبر و پایداری در راه و هدف خود از هیچ حادثه ناگواری نمی هراسند و سختی ها را با جان و دل می خرند و سلامت و پیروزی خود را در این راه از فضل و عنایت ویژه خدا می دانند. خداوند می فرماید: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْ
قرار دهد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «وَ أَسْئَلُوا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ، وَ اَفْضَلُ الْعِبَادَهِ اِنْتِظَارُ الْفَرَجِ؛ 17 از ناحیه فضل خدا، از او درخواست کنید و [بدانید که] برترین عبادت، انتظار فرج است.» 4. اطاعت اطاعت از خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله سبب محشور شدن با نیکان و بهره مندی از فضل خدا می شود. حضرت علی علیه السلام اسباب سعادت بشر را تنها با بعثت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و آیین پاکی که او آورده است، فراهم و میسّر می داند و در این میان وظیفه ما تنها پیمودن راه با اطاعت است، که آن هم با توکل به ذات پاک حق تعالی، استرشاد و تقاضای راهنمایی از او امکان پذیر می باشد. 18 خداوند می فرماید: (وَ مَنْ یطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِک مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِک رَفیقاً * ذلِک الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ کفى بِاللَّهِ عَلیماً)؛ 19 «و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته [یعنی] با پیامبران، راستان، شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو همدمانند. این تفضّل از جانب خدا می باشد، و خدا بس داناست.» در این آیه وجوب اطاعت از خدا و رسول را بیان کرده و بدان جهت واجب است که خدا به آن امر کرده است، و هر کس از خدا و رسول او اطاعت کند، به چهار طائفه نبیین، صدّیقین، شهدا و صالحین ملحق می شود. این چهار طایفه از حیث رفاقت طوایف خوبی هستند. پی نوشت ها : 1) یوسف/38. 2) تسنیم، عبدالله جوادی آملی، مرکز نشر اسری، قم، 1378ش، ج 1، ص 442. 3) بقره/90. 4) المیزان، ج2، ص470. 5) نمل/ 15و16. 6) نور/21. 7) تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعی از همکاران، دارالکتب الإسلامیه، تهران، 1372ش، ج 14، ص 413. 8) آل عمران/174. 9) روم/ 45. 10) المیزان، محمدحسین طباطبایی، دارالکتب الإسلامیه، تهران، 1379ش، ج17، ص 297. 11) غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد بن محمّد الآمدی تمیمی، مؤسسه انتشارات دفتر تبلیغات قم، 1366ش، ج 1، ص 37. 12) تقوا و متقین در نهج البلاغه، سیدابراهیم علوی، ذکر، تهران، 1371 ش، ص 10. 13) پرتوی از قرآن، محمود طالقانی، ج 1، ص54. 14) المیزان، محمدحسین طباطبایی، مترجم: سیدمحمدباقر موسوی، ج 9، ص 71. 15) المصباح المنیر، احمد بن محمّد فیومی المقری، چاپ بیروت، 1418ق ، ص 103. 16) نساء/32. 17) سنن ترمذی، ابوعیسی ترمذی، دارالفکر، بیروت، 1958م، ج 5، ص 565. 18) ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، محمّد تقی جعفری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1361ش، ج 27، ص 26. 19) نساء/ 69و70. فرآوری : محمدی بخش قرآن تبیان
لٍ عَظیمٍ» ؛ 8 «پس با نعمت و بخششی از جانب خدا، [از میدان نبرد] بازگشتند، در حالی که هیچ آسیبی به آنان نرسیده بود، و همچنان خشنودی خدا را پیروی کردند، و خداوند دارای بخششی عظیم است.» عوامل برخورداری از فضل الهی 1. ایمان ایمان، موجب برخورداری از پاداش و فضل الهی می شود. خداوند می فرماید: «لِیجْزِی الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ لا یحِبُّ الْکافِرینَ»؛ 9 «تا [خدا] کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، به فضل خویش پاداش دهد، که او کافران را دوست نمی دارد.» مردم با دیدن برتری هایی که در میان آنان وجود دارد، باید به درگاه خداوند دعا کنند و از او فضل را درخواست کنند: (وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ)؛ زیرا آن افرادی که فضل یا فضایلی دارند، خدا به آنان داده است، پس اوست که می تواند به همه فضل بدهد، و حتی او را از آنها برتر قرار دهد خداوند آنچه را که در قیامت به صالحان به عنوان جزاء می دهد فضل خود خوانده است که از روی تفضّل به آنان داده می شود، و از شدّت فضل و رحمتی که به بندگان خود دارد، آنان را مالک اعمالشان دانسته است، و در عین اینکه خودش مالک ایشان است، آنان را مستحقّ آن حق خوانده، بهشت و مقام قربی که به ایشان می دهد، پاداش در مقابل اعمالشان دانسته است و این حق اعتباری، خود فضل دیگری از خدای سبحان می باشد که منشأ آن محبتّی است که به بندگان خویش دارد؛ چون آنان پروردگار خود را دوست می دارند و رو به سوی او می کنند و دین او را پاس می دارند و از فرستادگان او پیروی می کنند. 10 بنابراین، فضل و رحمت خداوند نصیب مؤمنان صالح می شود و خداوند مواهب زیادی که شایسته فضل و کرم اوست، به آنها می بخشد. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «إِنْ آمَنْتَ بِاللهِ أَمِنَ مُنْقَلَبُکَ؛ 11 اگر به خدا ایمان آوری، بازگشت گاهت امن است.» ایمان ایمان موجب محکم شدن گامهای انسان در راه خدا می شود. وقتی اعراب بادیه نشین گفتند: «ما ایمان آوردیم.» خداوند فرمود: «به آنان بگو که: اسلام آورده اند و هنوز ایمان در دلهای آنان وارد نشده است.» چون هرکسی که ایمان دارد، جان ومالش را در راه خدا می گذارد و این نهایت اخلاص بنده با ایمان و فضل و موهبتی عظیم از سوی باری تعالی است. 2. تقوا کلمه «تقوی» به معنای با پای برهنه، پاورچین و باپروا راه رفتن، اصلاح کردن چیزی و نگهداری آمده است. 12 «مرحوم آیت الله طالقانی» تقوا را به منزله وجدان آگاه تلقی می کنند که انسان را بر تمایلات و شهوات خود مسلّط می سازد و از تجاوز به حدود دیگران منع می کند. 13 خداوند می فرماید (یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَکمْ فُرْقاناً وَ یکفِّرْ عَنْکمْ سَیئاتِکمْ وَ یغْفِرْ لَکمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ)؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر از خدا پروا دارید، او برای شما [نیروی] تشخیص [حقّ از باطل] قرار می دهد و گناهانتان را از شما می زداید و شما را می آمرزد و خدا دارای بخشش بزرگ است.» این آیه به اهمیت تقوا و آثار آن در سرنوشت انسان اشاره دارد. فرقان در اعتقادات، جدا کردن ایمان و هدایت از کفر و ضلالت است، و در عمل، جدا کردن اطاعت و هر عمل مورد خشنودی خدا از معصیت، و هر عملی که موجب غضب او باشد. فرقان در رأی و نظر، جدا کردن فکر صحیح از فکر باطل است. تمام اینها نتیجه و میوه ای است که از درخت تقوا به دست می آید. 14 و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته [یعنی] با پیامبران، راستان، شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو همدمانند. این تفضّل از جانب خدا می باشد، و خدا بس داناست 3. دعا دعا در لغت به معنی صدا زدن، به یاری طلبیدن و در اصطلاح اهل شرع، گفتگو کردن با حق تعالی به نحو طلب حاجت، و درخواست حل مشکلات از درگاه او، و یا به نحو مناجات و یاد جلال و جمال ذات اقدس اوست.15 خداوند در مورد نقش دعا در بهره مندی از فضل خود می فرماید: (وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکمْ عَلى بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اکتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اکتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکلِّ شَی ءٍ عَلیماً)؛ 16 «زنهار، آنچه را خداوند به [سبب] آن، بعضی از شما را بر بعضی [دیگر] برتری داده، آرزو مکنید. برای مردان از آنچه [به اختیار] کسب کرده اند، بهره ای است، و برای زنان [نیز] از آنچه [به اختیار] کسب کرده اند، بهره ای. و از فضل خدا درخواست کنید که خدا به هر چیزی داناست.» مردم با دیدن برتری هایی که در میان آنان وجود دارد، باید به درگاه خداوند دعا کنند و از او فضل را درخواست کنند: (وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ)؛ زیرا آن افرادی که فضل یا فضایلی دارند، خدا به آنان داده است، پس اوست که می تواند به همه فضل بدهد، و حتی او را از آنها برتر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عوامل فضل الهی👆
مهدویت👇 جهاد تبیین و مسله انتظار https://eitaa.com/fatemi5/1360
🔰آدم های بزرگ، خودشان را برای هدف های کوچک خرج نمی کنند. برای خود کسر شأن م یدانند که بخواهند خود را برای آن خرج کنند. آدم های کوچک هم، به قدر کوچکی خودشان، هدف های کوچک و دم دستی انتخاب می کنند. شیعیان نیز در طول تاریخ با امید و آرمان بزرگ انتظار زنده پیشرفت هاند. انتظار برای اینکه نجات بشریت با امام دوازدهم؟عج؟ محقق خواهد شد و دولت کریمه ای را به وجود می آورد. روایت زیبایی از امام کاظم؟ع؟ هست که به علی بن یقطین فرمودند: «انّ الشیعة تربّی بالامانی منذ مأتین سنة» دویست سال 2 است که امید و آرزو، شیعه را تربیت کرده است. همین امید و انتظار فرج، شیعه را در طول تاریخ رشد داده است. الان نجات تمام بشریت از ظلم، هدف چه کسی است؟ چه کسی با این هدف درس می خواند؟ چه کسی با این هدف ازدواج م یکند؟ چه کسی با این هدف کار و شغل انتخاب م یکند؟ منتظر، همان آدم بزرگی است که خودش را برای هدف های کوچک خرج نمی کند و انتظارِ یک اتفاق بزرگ را دارد و برای تحقق آن، تمام زندگی خودش را تنظیم کرده است.
🔰بعضی ها رابطه خودشان را با امام زمان؟عج؟، یک رابطه عاشقانه و عاطفی و شخصی با امام زمان؟عج؟ قرار داده اند؛ اینها چقدر به درد امام زمان؟عج؟ می خورند؟ انتظار یعنی من حاضرم، تمام زندگی خودم را برای آن هدف بزرگ یعنی نجات بشریت خرج کنم؛ حالا صف منتظران حقیقی از منتظران غیر حقیقی جدا می شود. درک درست مفهوم انتظار و تشخیص وظیفه انسان منتظر از جمله موارد مهم در جهاد تبیین است. خداوند متعال در قرآن کریم م یفرماید: وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ 􀄽< 1 در «زبور » بعد از ذكر )تورات( نوشتیم: «بندگان شایسته ام وارث )حكومت( زمین خواهند شد! منتظر چه کسی است؟ کسی است که آنقدر بزرگ شده که خودش را آماده کرده که زمین را خدا برای او به ارث بگذارد، یعنی او بتواند جهان را مدیریت کند. 🔰منتظر یعنی امام خمینی؟ره؟، چقدر همت بلندی داشت. تمام زندگی خودش را خرج این هدف بزرگ کرد. امام؟ره؟ فرمودند: «انتظار فرج، انتظار قدرت اسام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند و مقدمات ظهور ان شاءالله تهیه بشود 2» ما در دوران غیبت چقدر باید خوب باشیم؟ به قدری که بتوانیم این هدف بزرگ را محقق کنیم. پس برای بزرگ ترین هدف، باید بهترین آد مها در دوران غیبت تربیت شوند.
🔰منتظر و جهاد تبیین انسان منتظر هیچگاه سکون نداشته و دائم در حال نقش آفرینی و تربیت سرباز برای امام خویش است. این کار مهم و اثر گذار بدون جهاد تبیین و رفع چالش های ذهنی محقق نمیشود. 🔰انتظار یکی از اصول اعتقادی مسلم ما است. جامع های که منتظر نباشد، جامعۀ قرآنی نیست و به سعادت نخواهد رسید؛ زیرا محور جامعۀ قرآنی، اصل انتظار است. معمولاً دربارۀ دوران ظهور و آخر الزمان ای نگونه صحبت میشود که بدترین انسان ها در آخر الزمان زندگی می کنند و بیشترین گناهان در این دوران اتفاق م یافتد؛ اما این سخن نقطۀ مقابلی هم دارد و آن این است که بهترین افراد تاریخ بشر در آخر الزمان هستند. شاهد بر این مطلب، سخن امام 🔰 عنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةُ بِوَلِيِّ اللَّهِ الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَج. 🔰ای ابوخالد، مردم زمان او كه به امامت وی معتقد بوده و منتظر ظهور اویند، از مردم تمام زما نها بهترند؛ زیرا خداوند عقل و فهمی به آن ها داده است كه غیبت در نزد آن ها حكم مشاهده را دارد! خداوند آ نها را در آن زمان مثل كسانی می داند كه با شمشیر در رکاب پیغمبر؟صل؟ علیه دشمنان دین پیكار كرده اند. آ نها مخلصان حقیقی و شیعیان راستگوی ما هستند كه مردم را ب هطور آشكار و نهان به دین خدا می خوانند و هم فرمود: انتظار فرج بزرگ ترین فرج است.
شیعیانی که امروز در مسیر امام زمان؟عج؟ فعالیت می کنند، اگر در زمان پیامبر؟صل؟ بودند، پیامبر آن قدر غریب نمی ماندند و بعد از پیامبر، حق اه لبیت؟عهم؟ را غصب نمی کردند. در زمان صدر اسلام، مردم وجود مبارک پیامبر اکرم و ائمۀ بزرگوار را دیدند و آنان را ب ییاور رها کردند؛ اما شیعیان آخر الزمان بدون دیدن امامان معصوم از دستورات آنان و ولی فقیه اطاعت می کنند.
تبیین دقیق وظایف منتظران📌 ۱. انتظارکشیدن مجاهد تبیین هم خود باید منتظر واقعی باشد و هم برای دیگران انتظار حقیقی را تبیین کند. اگر قرار باشد میهمان بیاید و میزبان منتظر او نباشد و از خانه بیرون برود، منتظر به شمار نم یآید. ویژگی انتظار باید در منتظر کاملاً آشکار باشد. اگر قرار باشد فرد مهمی به منزل انسان بیاید، او از مدت ها قبل خود را آماده خواهد کرد و از چند ساعت قبل، مدام چشمش به در خواهد بود. این حالت انتظار است. اگر میهمان کمی دیر کند، دلشوره می گیرد و بی قرار می شود. انسان باید ای نگونه برای تشری ففرمایی امام زمان؟عج؟ انتظار بکشد. در روایتی از امام جواد؟ع؟ آمده است: «افضل الأعمال شیعتنا انتظار الفرج 1» بهترین اعمال شیعیان ما، انتظار فرج است.
در این روایت نگفت هاند «بهترین حالات »، بلکه بهترین اعمال انتظار فرج است؛ یعنی انتظار نیاز به عمل دارد. کسی که فکر می کند بدون تلاش، فقط باید بنشیند و منتظر باشد، منتظر واقعی نیست. بیماری که منتظر سلامتی است، دارو هم م یخورد. انتظار نیاز به عمل، قیام، حرکت و کار دارد. اگر شیعیان منتظر امام زمان؟عج؟ بودند، امر ظهور محقق شده بود.
مرحوم فشندی تهرانی م یگوید: در مسجد جمکران اعمال را ب هجا آورده بودم و ب ههمراه همسرم بر م یگشتم. در راه، آقایی نورانی را دیدم که داخل صحن شدند و قصد داشتند به طرف مسجد بروند. با خود گفتم: «این سید در این هو یا گرم تابستان، تازه از راه رسیده و تشنه تسا. » به طرف سید رفتم و ظرف آبی به ایشان تعارف کردم. سید آب را گرفتند و نوشیدند و ظرف آن را برگرداندند. در این حال عرضه داشتم: «آقا، شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر فرج ایشان نزدیک شود! » آقا فرمودند: «شیعیان ما بها‌ندازۀ آب خوردنی، ما را نم یخواهند. اگر بخواهند، دعا میک‌نند و فرج ما م یرسد. » این سخن را فرمود و تا نگاه کردم، کسی را ندیدم. هفمیدم که وجود مقدس امام زمان؟عج؟ را زیارت کردها‌م و حضرتش، امر به دعا فرمودها‌ند.
امام صادق؟ع؟ چنین فرمود هاند: بر اثر ظلمی که فرعون بر بن یاسرائیل روا داشت، آ نها مضطر شدند و چهل شبانه روز با جدیت تمام ب هصورت همگانی در درگاه خداوند استغاثه کردند و فرج را خواستند و دعا کردند. خداوند هم ظهور و فرج حضرت موسی؟ع؟ را از چهارصد سالی )انتهای این امر( که مقرر شده بود، صدوهفتاد سال به جلو انداخت و حضرت موسی؟ع؟ ظهور کردند و مردم را از دست ظالمان نجات دادند. شما شیعیان ما هم اگر ای نگونه باشید و بخواهید و دعا کنید، خداوندفرج را می رساند و اگر به صورت همگانی نخواهید، این امر به انتهای خود خواهد رسید و آن زمان است که دگر چه مردم بخواهند و چه نخواهند، ظهور واقع خواهد شد؛ چراکه این یک وعدۀ الهی است.
همۀ شیعیان باید ظهور امام زمان؟عج؟ را با همۀ وجود بخواهند و منتظر باشند و تاش کنند؛ اما متأسفانه گاهی با عنوان انتظار، کارهایی انجام م یدهند که ظهور حضرت را به تأخیر می اندازند؛ برای مثال در ایام نیمۀ شعبان عروسی هایی می گیرند که با اصول شرع ناسازگار است یا در اماکن با شورعمومی موسیقی پخش م یکنند! اگر یک بار مردم جمع شوند و واقعا و حرارت همه باهم دعا کنند و وجود ایشان را بطلبند، چه بسا آن کعبۀ دل ها تشریف فرما شوند. آیت لله ناصری، از اولیای الهی و از دوستان قدیمی آی ا‌تلله بهجت؟ره؟ پس ازپیروزی تیم ملی ایران مقابل آمریكا در سخنرانی خود با گریۀ فراوان فرمودند: «شب گذشته در آسمان شور و غوغای عجیبی از دعای اهل زمین ب هوجودآمده بود. آنگاه پس از گریۀ شدید فرمودند: «والله اگر مردم فقط یک مرتبه این طور بر یا فرج امام زمان؟عج؟ دعا میك‌ردند، حضرت م یآمدند. 2» ایك‌اش روزی بیاید كه همۀ مستضعفان و مظلومان جهان ب هویژه مسلمین و در رأس آن ها، شیعیان و محبان محمد و آ لمحمد؟عهم؟ به این نتیجه برسند كه باید یگانه منجی بشر بیایند؛ هم او كه تمامی ادیان وعدۀ آمدنش را داد هاند. آنگاه همه باهم از پیر و جوان، خرد و لاكن، زن و مرد دست به دعا بردارند و ظهور و فرج آن عزیز غایب از نظر و غریب دوران ها را از خدا بخواهند.
۲. دعا برای ظهور در زمان تحمل انتظار، دعا نیز باید انجام شود. خود امام زمان؟عج؟ در توقیعمعروفی می فرمایند: كْثِرُ وا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَج 1» َ «وَ أبرای تعجیل فرج، بسیار دعا كنید. مرحوم شیخ صدوق؟ره؟ در كمال الدین از احمدب ناسحاق از امام عسكری؟ع؟ نقل میك‌ند كه آن حضرت فرمودند: وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِي الْقَرْنَيْنِ، وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ به خدا قسم، حضرت قائم چنان غیبتی می كنند كه تنها كسانی از مهلكه ]ب یدینی و گمراهی[ نجات م ییابند كه خداوند آن ها را در عقیده به امامتش ثابت قدم داشته و موفق کرده است تا دعا كنند خداوند زودتر او را ظاهر سازد. بنابراین وظیفۀ جامعۀ قرآنی و شیعی، ثاب تقد مماندن در اعتقاد به امامت آن حضرت و تبیین آن است. دعای سلامتی امام زمان؟عج؟ که با «اللهم کن لولیک... » و «دعای فرج » که با «إلهی عَظُمَ البَلاء... » و «دعای عهد » که با «اللهم بلغ مولای... » شروع م یشوند، بسیار دعاهای خوبی هستند که باید مرتب خوانده شوند. از حضرت امام جعفرصادق؟عج؟ روایت شده است كه فرمودند: «هركس چ له بامداد این دعاى عهد را بخواند، از یاوران قائم خواهد بود و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خداوند ]هنگام ظهور[ او را از قبر بیرون آورد و با هر كلمۀ این دعا، هزار ثواب به او عطا فرماید و هزار گناه از نامۀ عمل او محو كند. 3
از بین این دعاها، «دعای عهد » دعای بسیار عجیبی است. عروس حضرت آیت الله خمینی؟ره؟ م یگوید: یکی از چیزهایی که ایشان در روزهای آخر به من توصیه میک‌ردند، خواندندعای عهد بود. ایشان می گفتند: «صب حها سعی کن این دعا را بخوانی؛ چون در سرنوشت دخالت دارد. 1» از اطرافیان ایشان نقل می کنند که هیچ گاه «دعای عهد » ایشان ترک نمی شد و اعتقاد داشتند که این دعا در سرنوشت یک جامعه و شخص و ملت اثر دارد: حضرت امام خمینی؟ره؟ حتی وقتی در بیمارستان بستری بودند، از انس با کتاب مفاتیح الجنان غافل نبودند. پس از رحلت جانگداز ایشان که مفاتی حشان را از بیمارستان به بیت منتقل میک‌ردیم، متوجه شدیم در مفاتیح خود، در کنار دعای شریف عهد که آن را یک اربعین می خواندند، تاریخ شروع را هشت شو لا نوشته ا‌ند. دعا برای فرج امام زمان؟عج؟ باید حداقل در قنوت نمازها گنجانده شود و حداقل دعا این است که گفته شود: «اللهم صل علی محمد و آله محمد و عجل فرجهم ». این کمترین حد دعا برای ایشان است. اگر انسان بتواند بیشتر دعا کندکه بسیار بهتر است. در کتاب افلاکیان خاک نشین می خوانیم: سا لهای بسیاری در قنوت آی ا‌تلله سید رضا بهاءا‌لدینی؟ره؟ آیات نورانی قرآن کریم و دعاهای معصومین؟عهم؟ شنیده م یشد. ناگهان نوع کلمات و عبارات ایشان تغییر یا تف و در قنوت بر یا امام عصر؟عج؟ دعا کرد. روزی که دراین باره از ایشان پرسش شد، به یک جمله بسنده کردند: «حضرت پیغام دادها‌ند در قنوت بر یا من دعا کنید! 3»
۳. عشق و علاقه به امام به امام زمان؟عج؟ عشق بورزد و ً از وظایف منتظر واقعی این است که واقعا معشوق واقعی ایشان باشد؛ تاجایی که حاضر باشد برای حضرت بمیرد. اما بسیاری از شیعیان سا لها از خداوند عمر می گیرند و از ندیدن امام زمان؟عج؟ رنج نم یبرند و بی قرار نم یشوند. خوشا به حال کسانی که سرباز واقعی امام زمان؟عج؟ بودند و ایشان را ملاقات می کردند. در نهج البلاغه از مولایمان حضرت علی؟ع؟ می خوانیم: «آهِ آهِ شَوْقاً إِلَ رُؤْیتِِم 1» چقدر دوست دارم او را ببینم. حضرت علی؟ع؟ ای نگونه مشتاق دیدن امام زمان؟عج؟ بودند. ما نیز باید مشتاق و علاقه مند به دیدار ایشان باشیم. در دوران جنگ تحمیلی، اکثر شهدا امام زمان؟عج؟ را دیدند و رفتند. منتظران واقعی آ نها بودند. آنان برای امام زمان جان می دادند و ایشان نیز به سربازان خود عنایت ویژ های داشتند و هیچ وقت آن ها را رها نکردند؛ همان طور که در داستان پیش رو نقل شده است: شهیدی بود كه همیشه ذکرش این بود: «یابن الزهرا، یا بیا یک نگاهی به منکن... یا به دستت مرا در کفن کن. » از بس این شهید به امام زمان؟عج؟ علاقه داشته سات، به دوست روحانی خود وصیت میک‌ند: «اگر من شهید شدم، دو تس دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی. » آن روحانی می گوید ما از جبهه برگشتیم. وقتی آمدیم، دیدیم عکس شهید را زدها‌ند. پیش پدر و مادرش رفتم و گفتم این شهید چنین وصیتی کرده تسا. آیا من م یتوانم در مجلس ختم او سخنرانی کنم؟ آنان اجازه دادند. در مجلس ختم او سخنرانی کردم. بعد گفتم ذکر این شهید این بوده تسا: «یابن الزهرا، ...یا بیا یک نگاهی به من کن ...یا به دستت مرا در کفن کن. » وقتی این جمله را گفتم، یک نفر بلند شد و فریاد می زد. وقتی آرام شد، گفت: «من غسال هستم. دیشب آخرهای شب به من گفتند یكی از شهدا فردا باید تشییع شود و چون پشت جبهه شهید شده تسا، باید او را غسل دهی. وقتی کهم یخو ساتم این شهید را کفن کنم، دیدم یک شخص بزرگواری وارد شد و گفت: «برو بیرون، من خودم باید این شهید را کفن کنم. » من رفتم. در وسط راه با خود گفتم: «این شخص كه بود و چرا مرا بیرون كرد؟ » با عجله برگشتم و دیدم این شهید كفن شده و تمام فضای ساختمان غسا لخانه بوی عطر گرفته بود. از دیشب نمی دانستم رمز این جریان چه بود و آن آقا كه بود؛ اما حالا هفمیدم.
۴. اطاعت از نواب عام وظیفۀ منتظر واقعی در زمان غیبت صغرا، اطاعت از نواب خاص آن حضرت بود و در زمان غیبت کبرا، اطاعت از نواب عام است. خود وجود مقدس امام زمان؟عج؟ در غیبت صغرا، چهار نفر را ب هعنوان نائب مشخص کرده بودند. بعد از غیبت صغرا، دیگر نواب خاص وجود ندارند و مراجع تقلید و علما ب هعنوان نواب عام هستند. این افراد با توجه به ویژگ یهایی که امام عسکری؟ع؟ فرمود هاند، نائب عام حضرت ب هشمار می آیند. ایشان در روایتی این ویژگی ها را برشمرد هاند: وَاَمّا مَنْ کانَ مِنَ الفُقَهاءِ صَائِنا لِنَفْسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً لِهَواهُ مُطیعاً لِاَمرِ مَولاهُ فَلِلْعَوامِ اَنْ یُقَلِّدُوهُ.. اما هر فقیهى كه خویشت ندار و نگاهبان دین خود باشد و با هواى نفْسش بستیزد و مطیع فرمان مولایش باشد، بر عوام است كه از او تقلید كنند.
خود وجود مبارک امام زمان؟عج؟ در روایتی می فرمایند: مَّا الَْوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَ رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّمْ حُجَّتِ عَلَیكُمْ وَ أ نَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیهِمْ 1» َ اما دربارۀ وقایعی که رخ خواهد داد و مسائلی که پیش خواهد آمد، به راویان احادیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شما و من حجت خداوند بر آنان هستم. با این بیان، حضرت مهدی؟عج؟ فقها را ب هعنوان نواب عام خود بر مسلمانان قرار داد هاند. پس اطاعت از مرجع تقلید در حکم اطاعت از امام زمان؟عج؟ است. وقتی مرجع تقلید فتوایی م یدهد، انسان باید از فتوای او اطاعت کند و در مقابل آن اجر خواهد برد؛ حتی اگر مرجع اشتباه کرده باشد. مرجع تقلید ازروی علم سخن می گوید؛ اما در برخی مسائل، حکم را بنابر احتیاط واجب بیان م یکند. این بدان معناست که مرجع به حکم و علم خود در این مسئله یقین ندارد و مقلد خود را به مرجع تقلید دیگری ارجاع می دهد. در کل، مرجع تقلید تا یقین نکند، فتوا نم یدهد. اما این گونه نیست که امام زمان آنان را رها سازند؛ بلکه در مواقع لزوم، یاری ایشان به مراجع می رسد. مصداق این یاری رسانی برای شیخ مفید؟ره؟ اتفاق افتاد: در زمان شیخ مفید، شخصی از روستایی به خدمت ایشان رسید و سؤ لا کرد: «زنی حامله فوت کرده و حملش زنده تسا. آیا باید شکم زن را شکا تف و طفل را بیرون آورد یا به همان حالت او را دفن کنیم؟ » شیخ فرمود: «با همان حمل، زن را دفن کنید. » آن مرد برگشت؛ ولی متوجه شد سواری از پش س‌تر م یتازد و می آید. وقتی نزدیک او رسید، گفت: « یا مرد، شیخ مفید می گوید: شکم آن زن را بشکافید و طفل را بیرون بیاورید. بعد او را دفن کنید. » مرد روستایی همان کار را کرد. پس از مدتی، ماجر یا آن سوار را بر یا شیخ مفید نقل کردند. شیخ فرمودند: «من کسی را نفرستاده بودم. معلوم تسا آن شخص، نمایندۀ حضرت صاحبا‌لزمان بوده ا‌ند. حال که ما در حاکام شرعی اشتباه میک‌نیم، همان بهتر که دیگر فتوا ندهیم! » لذا درِ خانۀ خود را بست و بیرون نیامد؛ اما از ناحیۀ مقدسۀ حضرت صاحبا‌لزمان توقیعی بر یا شیخ صادر شد: «بر شما تس فتوادادن و بر ما تس که نگذاریم شما در خطا واقع شوید! » با صدور این توقیع، شیخ مفید بار دیگر به مسند فتوا نشست.
بنابراین، در این دوران انسان باید از مراجع تقلید )نواب عام( اطاعت کند. این امری است که عقل انسان نیز بدان حکم م یکند که در هر کاری به متخصص آن کار رجوع کند؛ هما نگونه که وقتی بیمار م یشود، به پزشک رجوع م یکند. قرآن کریم نیز بر این مطلب تأکید فرموده است: َ «فاسئلوا أهل الذکر ُ اگر نمی دانید، از عالمان بپرسید. بحث تقلید ب هخود یخود یک بحث عقلانی است. اگر مردم از نواب اطاعت کنند، امام زمان؟عج؟ هم یاری می کنند و مردم را تنها نم یگذارند، همانگونه که مردم ایران هیچ گاه ولی عصر؟عج؟ را تنها نگذاشته وایشان نیز همواره یاور مردم ایران بودند. یکی از مراجع بزرگ شیعه، حضرت آی ا‌تلله میرز یا نائینی؟ره؟ تسا. ایشان به « ساتاد الفقهاء و المجتهدین » شهرت داشتها‌ند و شاگردان فراوانی تربیت کرده ا‌ند، ازجمله: آیات عظام میرزا مهدی اصفهانی، ابوالقاسم خویی، محسن حکیم، علامه طباطبایی، سید جعفر حسینی شاهرودی، سید حامد شهرستانی، میرزا محمود حسینی زنجانی، محمدتقی بهجت، سید عبدالرسول آیتی بهبهانی، سید جما ا‌للدین گلپایگانی، سید محمدحجت کوهک‌مری، سید محمدهادی میلانی، شیخ محمدتقی آملی، میرزا هاشم آملی و بسیاری دیگر از مراجع و بزرگان. در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قو یا انگلیس و روس، ایشان خیلی نگران بودند که کشور دوستداران امام زمان؟عج؟ از بین برود و سقوط کند. شبی به امام عصر متو لس می شوند و در خواب م یبینند دیواری تسا ب هشکل نقشۀ ایران که ترک برداشته و خم شده تسا و در زیر این دیوار، تعدادی زن و بچه نشستها‌ند و دیوار دارد روی سر آن ها خراب م یشود. مرحوم نائینی در عالم خواب مشاهده میک‌ند که حضرت ولی عصر تشریف آوردند و دیوار در حال ریزش را سر جایش قرار دادند و فرمودند: «اینجا )ایران( شیعه خانۀ ما تس، می شکند، خم میشود، خطر تسا؛ ولی ما نمیگذاریم سقوط کند. 1»
وجود نازنین امام عصر؟عج؟ نه فقط ایران، بلکه انقلاب ملت ایران را یاری و پشتیبانی کرده اند. حضرت آی تالله ری شهری 2، در کتاب کیمیای محبت، به مناسبتی می آورند: آقای علی محمد بشارتی، وزیر پیشین کشور، نقل میک‌رد که در تابستان سال ۱۳۵۸ ، هنگامی که مسئول اطلاعات سپاه بودم، گزارشی داشتیم که آقای شریعتمداری در مشهد گفته تسا: «من بالاخره علیه امام اعلام جنگ میک‌نم. » من خدمت امام رسیدم و ضمن ارائۀ گزارش، خبر مذکور را هم گفتم. ایشان سرش پایین بود و گوش می داد. وقتی این جمله را گفتم، سر بلند کرد و فرمود: «این ها چه می گویند؟! پیروزی ما را خدا تضمین کرده تسا. ما موفق م یشویم. در اینجا حکومت ساامی تشکیل م یدهیم و پرچم را به صاحب پرچم میسپاریم. » پرسیدم: «خودتان؟ » امام سکوت کردند و جواب ندادند
۵. ظل مستیزی انسان منتظر همواره باید در مقابل ظلم بایستد. بسیاری از روایات گران قدر ائمۀ معصومین؟عهم؟ دربارۀ ظلم ستیزی است. آن زمان که دولت امام زمان؟عج؟ تشکیل شود، تنها دولتی خواهد بود که تمام دنیا را از عدالت پر خواهد کرد؛ چون ایشان به روش جد بزرگوارشان ظلم ستیزند و در مقابل ظالم می ایستند و با تمام ظالمان عالم مقابله خواهند کرد. دراین باره خوب است به این نکته اشاره کنم که هرکسی با ظلم درافتاد، امام زمان؟عج؟ به او یاری رساندند. نمونۀ آن، داستان جنگ ۳۳ روزه است. عاشق امام زمان؟عج؟ و منتظر ً نیروهای حزب الله لبنان بسیار باتقوا و واقعا ایشان بودند و هستند. کتابی به نام معجزات و کرامات نبرد الوعد الصادقنوشته شده که در این جنگ اتفاق افتاده است. یکی از داستا نهای این کتاب بسیار درخور توجه است: این داستان در تلویزیون اسرائیل و در روزنامه هاآرتص صهیونیست ها منعکس شد و خوانندۀ گرامی می تواند وارد سایت انگلیسی روزنامۀ مزبور شود و مطالب بیشتری از این دست را در آنجا پیدا کند. کانا لهای تلویزیونی اسرائیل از یکدیگر پیشی م یگرفتند جهت دعوت از سربازان و افسران نخبه تا در استودیو بیایند و میهمان برنامۀ آنان شوند و از فاجع های که برایشان رخ داد، مطلع گردند.
یکی از افسران لشکر «گولانی » با نام «ایتان آیخنر » که یکی از دستانش قطع شده بود، در برنامه حضور داشت. مجری برنامه از او پرسید: «چه شد که دستت در جنگ قطع شد؟ » او هم پاسخی داد که همگان را به تعجب و شگفتی واداشت: «جنگ بسیار سختی را تجربه کردیم. درحالیک‌ه وارد حومۀ شهر بنت جبل می شدیم و تعدادمان هم بسیار زیاد بود، من پشت یک درخت موضع گرفتم تا سربازان لشکر را پوشش دهم و درعین ح‌ال با دوربین تفنگم، برخی خانه ها را زیرنظر داشتم تا هرگونه تحرک و جاب هجایی نیروهای حزبا‌لله را رصد کنم. این بود که سه تن از رزمند ههای مقاومت سالامی را دیدم که آرام و آهسته داشتند به س‌وی ما نفوذ میک‌ردند تا سربازانمان را غا لفگیر کنند. در وهلۀ اول به نظرم آمد که آنان هدف های بسیار آسانی هستند؛ لذا همین که خو ساتم هدف گیری کرده و به طرف آنان تیراندازی کنم، ناگهان با مردی سوار بر اسب و شمشیر به دست مواجه شدم که ضربتی به من وارد کرد و از نظر دور شد. من خیلی آشفته و وحش تزده شده بودم! » خانم مجری با شگفتی از او سؤ ال کرد: «واقعاً آ نها با شمشیر و اسب م یجنگیدند؟! » فاسر سارائیلی )ایتان( جواب داد: «بله، حتی بعضی از سربازان به من گزارش دادند تکسواری با اسبی تندرو آ نها را دنبال میک‌رد و آ نچنان سریع می گذشت که نمیتوانستیم او را هدف قرار دهیم!