eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
3هزار دنبال‌کننده
34 عکس
35 ویدیو
32 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺متن شعر مدح حضرت سیدالشهدا علیه اسلام بمناسبت ولادت - حاج محمود کریمی اولاً خاک ، چون برادر توست بستر تربت معطر توست . جوهر عاشقانت از خاکی ست که در آن پیکر مطهر توست . دوماً آب ، بحث آب جداست آب در اصل مهرِ مادر توست . جوشش چشمه هاست از پدرت ساقی آب ها برادر توست . سوماً باد، باد خواهد برد با خودش هر که را کبوتر توست . باد در سِلک عاشقان ، خبر است قاصد روضه ی منور توست . چهارماً آتش ، آه از آتش این خط سرخ مرز کشور توست . تا ابد آتشی که در جان هاست اثر هُرم قصه ی سر توست . آب و خاکم شکفت در آتش قصه ات را شنفت در آتش . اسم این حال چیست ؟! مستانه به کجا می‌ رویـم ؟! میخانه . دستمان را بلند کردیم و در تمنای چیست پیمانه ؟ . خانه ی تو کجاست ؟!؟ در قلبم قلب بی عشق چیست ؟!؟ ویرانه . در طوافیم دائمُ الاَحوال کارمان کار کیست ؟! پروانه . عقل در شرح ماجرا مانده آن که فهمیده کیست ؟!؟ دیوانه . پشت این در مقام ، نوکری است آری اما چگونه ؟! شاهانه . ساکنِ بارگاه تو خورشید ای غلام سیاه تو خورشید . باید این نور آشکار شود تا شب تیره تار و مار شود . در طلوع ظهور با رجعت نوبت رقص ذوالفقار شود . بعد از انتقام و خون خواهی در جهان صلح پایدار شود . بعد با لطف خون ثارالله نظم توحید برقرار شود . دولت ظلمت از میان برود دولت خیر ماندگار شود . و در آن جا کنار صاحب اشک هیئت اشک برگزار شود . می رسد کشتی نجات که تا آخرین مانده هم سوار شود . شک نکن آن نگار می آید وارث ذوالفقار می آید . چه بگوییم قاصر است بیان با چه این حال را دهیم نشان . ای که در خدمت تو مشغولند از کران تا کران زمین و زمان . در مناجات های خود گفتم ای خدا هر چه میل اوست ، همان . تا تو هستی و دستگاه تو هست چه نیازی به بودن دِگران ؟!؟ . نیمی از قصه ، نیمه ی رمضان نیمه ی بعد، سوم شعبان . تو حسینی ، حسین جان حسن به من از باده ی حسن بچشان ! . ساکن ساحت جنونم من عاشق حاء و سین و نونم من . قلب در سینه در تلاش افتاد تا که عاشق شد و به پاش افتاد . و روی صفحه ی عقیق دلم نقش این نام خوش تراش افتاد . تا شنیدم حسین حس کردم روح و جانم به ارتعاش افتاد . رفت بالا دل و ز همراهیش عقل آشفته از معاش افتاد . هر که وِزر و وبال من بودن روی این آسمان خراش افتاد . شب میلاد آمد و عالَم روی خاکت به شاد باش افتاد . کعبه این بار در طواف آمد حضرت عین و شین و قاف آمد . آسمان شاهد عبور تو بود نورِ مشکات ، موج نور تو بود . اسم اعظم قدیم الاحسان و مروه ی انبیاء مرور تو بود . گِل آدم که پخته شد سرّش گریه بر روضه ی تنور تو بود . در روایات هست ابراهیم لحظه ی ذبح در حضور تو بود . ساعت وحی حضرت موسی پا برهنه میان طور تو بود . عشق پر بود در دهان مسیح هر چه او گفت از زبور تو بود . سنی و شیعه معترف هستند جان احمد به شوق و شور تو بود . قالَ مَولای سَّیِدُ الکُونِین که حسین از من و منم ز حسین . هر چه دریاست ساحلی دارد عشق اینجا مراحلی دارد . هر که دل شد دلیل راهش بود دیگر استاد کاملی دارد . قطره ای اشک بر تو اِکسیر است حتما این هم دلایلی دارد . چیزی از من بخواه محبوبم … آخر این سر چه قابلی دارد . آخرین بیت اینکه دلبر من دلبر خوش شَمایلی دارد . خود ارباب عالِم است عباس چه مقام و فضایلی دارد . وقف نام تو جانِ ناقابل لَک لبیک یاابوفاضل https://eitaa.com/fatemi8/1820
از افق تابید ماه مرحمت بر همه شد باز باب مغفرت آمده دریای بخشایش به جوش تا در این دریا بشویندت، بکوش خیز و راهی جانب یزدان بجوی با سرشک توبه، جان و دل بشوی قُرب حق جوی و قِرابت را نگر در دعا کوش و اجابت را نگر چون که این ماهی عطاگستر بُوَد ماه شعبان، ماه پیغمبر بُوَد ماه غفران خواستن از هر خطاست ماه جبران کردن بُگْذشته‌‌هاست ماهِ پشت پای بر دنیا زدن دست خود در شاخه‌ی طوبی زدن ماه رفتن بر سر خوان حسین دست افکندن به دامان حسین ماه تقوا و تقدّس یافتن حکم آزادی چو فطرس یافتن ماه مُحرم در حریم دل شدن بنده‌ی کوی ابوفاضل شدن ماه مولانا علی بن الحسین انس بستن با علی بن الحسین ماه پرچم‌های نصر افراشتن جشن میلاد سه مولا داشتن ماه میلاد سه مرد روزگار در دبستان خِرد، آموزگار ماه میلاد سه روح انقلاب فُلک هستی را سه نوح انقلاب ماه میلاد سه خوش رفتار عشق دلبر و دل داده و بیمار عشق ماه میلاد سه نور عالمین سیّد سجّاد و عبّاس و حسین هر سه مست از باده‌ی "قالوا بلا" هر سه جانباز قیام کربلا از پیِ سرکوبی کاخ فساد هر سه را تا پای جان، عزم جهاد با اسارت، با شهادت، هر چه هست باید آخر داد دشمن را شکست گر شدندی یا اسیر و یا شهید عاقبت کندند بنیاد یزید در ره قرآن، ابوالفضل و حسین از شهادت خوش ادا کردند دیْن آن که بر پایش سعادت بوسه زد بندبندش را شهادت بوسه زد وز پی آنان پی احیای دین شد اسارت، سهم زین العابدین تا نماند دِیْنِ دین در گردنش گردنش را بست در غُل، دشمنش آن که او را هر نفس معراج بود از عبودیّت به فرقش تاج بود در نیایش باز فتح باب کرد تشنگان فیض را سیراب کرد در مصاف کربلا بیمار شد آن توان‌بخش جهان، تب‌دار شد آتش تب شعله زد بر پیکرش وز عطش می‌سوخت جان اطهرش آن خلیلِ عصرِ عاشورای عشق سوخته در آتش سودای عشق با بیانش کوفه را محکوم کرد حقّ خود را بر جهان معلوم کرد آن سکوت مرگ را در هم شکست پرده‌ی اوهام را از هم گسست خطبه‌ها در مسجد و بزم شراب خوانْد و برْانگیخت مردم را ز خواب خلق را آگاه کرد از مکتبش گاه گاهی او و گاهی زینبش :: در مسیر آن خدایی انقلاب ملّت ما راه او کرد انتخاب مرد آزادی ز نسل آن امام داشت بر دوشش لوای این قیام خلق را عشق حسینی زنده کرد مُلک را عزم خمینی زنده کرد آن که چون دریا برآوردی خروش تا صدای ظالمان سازد خموش از خدا خواهد "مؤید" هر زمان تا برآید سربلند از هر امتحان ✍مرحوم 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
قدم رنجه نمودی بر زمین ای ماه عالم تاب قدم بر چشم نوکرها نهادی حضرت ارباب سلام ای رحمت بی حدِّ حق در عالم دنیا سلام ای شافع مخلوق حق در عالم عُقبی سلام ای مقصد هر آنچه محجوب است در عالم سلام ای مبداء هر آنچه‌ که خوب است در عالم سلام ای مونس مادر، سلام ای ماه پیغمبر سلام ای مهربانْ بابا، سلام ای مهربانْ همسر سلام ای خلقتت فصل نوین عشق بازی‌ها وَ اِی مضمون اشعار بلند و نغمه‌سازی‌ها سلام ای جاودانِ رحمت و امید، ای باران سلام ای ماه روشن‌بخش راه ما گنهکاران به دنیا آمدی، دنیا از این پس با شما خوب است و هرکس با شما باشد، برای خلق محبوب است به دنیا آمدی، دنیا پس از این شور می‌گیرد و تازه خلقت عالم به خود منظور می‌گیرد غلامت هرکسی شد غیر تو سلطان نخواهدخواست به ناکس رو نخواهد زد، ز هرکس نان نخواهدخواست ندیدیمت؛ ولی آنگونه شیداییم، مجنون‌وار که می‌آییم می‌آییم‌ می‌آییم، مجنون وار، که می‌آییم دور مرقدت پروانه می‌گردیم که ذوبِ در تو و فارغ ز هر بیگانه می‌گردیم الا یا ایّها الاَرباب! این درمانده را دریاب منِ از دوستانِ خوبِ خود جامانده‌ی بی‌تاب در آغوشم بگیر آنگونه که جُون و بُریرت را که عمری گفته‌ام با خاندانم ذکر خِیرت را ✍ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
ظرف خالی، دوباره پر شده است آسمان از ستاره پر شده است هر دو چشم ستاره بارانم از شعف، از نظاره پر شده است همۀ شهر گوششان امشب از اذان مناره پر شده است برگ برگ تمام دفترم از غزل و چارپاره پر شده است یادت افتاده‌ام که این گونه شعرم از استعاره پر شده است نوبت شعرخوانی من شد سالن جشنواره پر شده است من به نامت شروع خواهم کرد به مقامت خضوع خواهم کرد :: آسمان زیردست دستانت ماه و خورشید، هر دو مهمانت نه فقط شیعه، ارمنی هم شد شامل سفره‌های احسانت هرکسی می‌خورد گره کارش به تو رو می‌زند، به قربانت در امان نیست دشمنت هرگز از رجز‌های تیغ برّانت عجبی نیست از دلاوری‌ات همۀ دشت گشته حیرانت به مصاف تو هر که می‌آید می‌زند جا، ز ترس  پیکانت پدر مشک، صاحب دریا السلام علیک یا سقا :: حس خوب پریدن پرها آسمان همه کبوترها اوج فهمیدن من و مایی ای تو بالاتر از فراترها سرو بالا بلند طوبایی باعث رویش صنوبرها حاجت پشت هر در بسته ای کلید تمامی درها گره کور مادرم با توست ای مجیب تمام مضطرها بانی سفره‌های نان و پنیر آش نذری دست مادرها از تبار دلاوران عرب از نژاد امیر خیبرها پسر ذوالفقار صفین و پدر رزم مالکْ اشترها تیغ تو تا نیامده بخشید خاتمه بر تمامی شرها معنی لا فتایی، یا عباس دومین مرتضایی یا عباس :: آنقدر شأن حضرتت والاست مادح تو امام عاشوراست نَفَسی هم قدم شدن با تو آرزوی اهالی بالاست رسم مردانگی تو مثل است ادبت هم زبانزد دنیاست مشک خالی تو جواب همه است لب خشک تو حسرت دریاست اذن میدان نداشتی ورنه هنر تو حماسه در هیجاست آه از آن زمان تلخی که دید ارباب دور تو بلواست بین یک مشت کوفی بی رحم سر سردار لشکرش دعواست خوش به حالت که لحظۀ آخر سر تو روی دامن زهراست آنکه می‌خواستی برت آمد فاطمه جای مادرت آمد ✍ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
فوج ملائک بربشر، تعظیم کردند شادی دل را بین هم، تقسیم کردند رو بر بهشت و کوثر و تسنیم کردند زیباترین گُل را به گُل تقدیم کردند امشب حسین بن علی دردانه دارد زیباترین گُل را دراین گلخانه دارد دارد چه جلوه، جلوه‌ی توحید خلقت در روز میلادش به خود بالید خلقت مثل شکوفه بر رُخش خندید خلقت زیباترین لحظه‌ها را دید خلقت آیا فرشته یا که آدم، خلق کردند؟! محبوب خلّاق دوعالم، خلق کردند وقت شکفتن سجده‌ی او دیدنی بود ذکرخدا از غنچه‌ای بشنیدنی بود عطرش بهشتی بود و بس بوئیدنی بود گلبوسه از رخساره‌ی او چیدنی بود وقتی پدر دل را به او پیوند می‌زد آهسته بر روی پسر لبخند می‌زد دربندگی، او جان و قلبی حق طلب داشت در پای محراب دعا سوز و تعب داشت بر زینت سجده‌گذاران او لقب داشت از نسل زهرا بود و از حیدر نسب داشت محراب او طور عبادت نام دارد او با خدایش خاطری آرام دارد ایمان فروغی از رخ تابان او بود تقوا گُلی از گلشن ایمان او بود اخلاص، مثل چشمه‌ای در جان او بود آزادگی یک لاله از بستان اوبود دیباچه‌ی اوصاف او زرّین کلام است او مظهر ایثار و ایمان و قیام است عشق و امید و معرفت، آئینه‌ی اوست علم الهی از ازل در سینه‌ی اوست ایمان و تقوا گوهر گنجینه‌ی اوست شورآفرینی پیشه‌ی دیرینه‌ی اوست بعد قیام کربلا شوری به پا کرد با خطبه‌ی خود شام را کرب‌وبلا کرد کی می‌توان از وصف او در انجمن گفت؟! باید فرزدق بود و از مدحش سخن گفت او با همه از کربلا، از سوختن گفت از لاله‌های بی سر و گلگون بدن گفت تنها اشاره بر حسین آباد، کافی‌ست بس کن «وفایی» در شب میلاد، کافی‌ست ✍️ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
بسته‌ست همه پنجره‌ها رو به نگاهم چندی‌ست که گمگشتۀ در نیمۀ راهم حس می‌کنم آیینۀ‌ من تیره و تار است بر روی مفاتیح دلم گرد و غبار است از بس که مناجات سحر را نسرودم سجادۀ‌ بارانی خود را نگشودم پای سخن عشق دلم را ننشاندم یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم ای کاش کمی کم کنم این فاصله‌ها را با خمسه‌عشر طی کنم این مرحله‌ها را بر آن شده‌ام تا که صدایت کنم امشب تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب ای زینت تسبیح و دعا زمزمه‌هایت در حیرتم آخر بنویسم چه برایت؟ اعجاز کلام تو مزامیر صحیفه‌ست جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت در پردۀ‌ عشاق تو یک گوشه نشسته‌ست صد حنجره داوود در آغوش صدایت از بس که ملک دور و برت پر زده گشته‌ست «پیراهن افلاک پر از عطر عبایت» تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران باشد حجرالاسود، الکن به ثنایت من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم عالم شده سجاده و افتاده به پایت ✍️ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق درس‌ها یاد گرفتیم از این منبر عشق کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق عشق با عاشق دلداده‌ی تو همزاد است عشق در آینه‌ی مکتب ما ”سجاد” است مرد شب‌های مناجات، علی بن حسین ای برآورده‌ی حاجات، علی بن حسین نوه‌ی مادر سادات، علی بن حسین ذکر ما درهمه اوقات، علی بن حسین ای به قربان تو و سفره‌ی با اکرامت خورده بر سر در قلب همه‌ی ما نامت شده شب شیفته‌ی طرز دعاخوانی تو اثر خوف خدا هست به پیشانی تو و زمین تشنه‌لبِ گونه‌ی بارانی تو عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو ای مسیحای همه! هُرم تبت را عشق است پسر بانوی ایران، نسبت را عشق است تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری زینت سجده! به سجاده ارادت داری به روی شانه‌ی خود شال سیادت داری گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا ورنه اندازه‌ی حیدر تو دلیری آقا قسمتت بود پیام‌آور قرآن باشی دور از معرکه و ورطه‌ی میدان باشی با صحیفه همه‌ی عمر رجزخوان باشی سال‌ها گریه کن داغ شهیدان باشی کربلا بود ولی شام امانت را بُرد خنده‌های سر بازار دلت را آزرد ✍️ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
✍ 🔰 در «أعلَیٰ عِلِّیِّینَ» چگونه و با چه حالی از ابالفضل العباس علیه‌السلام یاد می‌شود؟! 📖 در زیارتنامه حضرت عباس علیه‌السلام می‌خوانیم: «رَفَعَ ذِکرَکَ فی عِلِّیِّینَ» 🔎 برای اینکه گوشه‌ای از شرح این عبارت و مقام والای حضرت قمر بنی‌هاشم علیه‌السلام روشن شود، تدبّر در چند نکته لازم است: 🏷 اولاً: «عِلِّیِّینَ» کجاست و چه مقامی‌ است؟! طبق آیه شریفه قرآن کریم که فرموده: «وَ مَآ أَدرَىٰكَ مَا عِلِّيُّونَ»(مطففین،۱۹)، اساساً ما هیچ و هیچ درکی از مقام «عِلِّیِّینَ» نداریم!! 🏷 ثانیاً: مستفاد از روایات این است که «أعلَیٰ عِلِّیِّینَ»، مقام و جایگاه حضرات چهارده معصوم علیهم‌السلام بوده و برخی از ملائکه مقرّب خدا، بعضاً مشاهداتی از «عِلِّیِّینَ» دارند! 📈 حال طبق این فراز زیارت حضرت ابالفضل العباس علیه‌السلام که خطاب به آن حضرت عرضه می‌داریم: «رَفَعَ ذِکرَکَ فی عِلِّیِّینَ» {خدا ذکر تو را در «عِلِّیِّینَ» با عظمت بالا برده است} ، 👈 یعنی هرگاه که انوار مقدس اهلبیت علیهم‌السلام در «أعلَیٰ عِلِّیِّینَ» _ که اَحدی را به غیر از ایشان، درکی از آن جایگاه و مقام نیست _ می‌خواهند از وجود مبارک ابالفضل العباس علیه‌السلام یاد کنند، با عظمت و با شکوه خاصی از قمر منیر بنی‌هاشم علیه‌السلام یاد نموده و ذکر ابالفضل علیه‌السلام را در «أعلَیٰ عِلِّیِّینَ»، بالا می‌برند! نه در توصیف شاعر‌ها، نه در آواز عشاقی تو افزون‌تر از اندیشه، فراوان‌تر از اِغراقی وفاداری و شیدایی، علمداری و سقایی ندارند این صفت‌ها جز تو دیگر هیچ مصداقی تمام کودکان معراج را توصیف می‌کردند مگر پیداست از بالای دوش تو چه آفاقی؟ چنان رفتی که حتی سایه‌ات از رفتنت جا ماند رکاب از هم گسست از بس برای مرگ مشتاقی فرار از تو فراری می‌شود در عرصۀ میدان چنان رفتی که بعد از آن بخوانندت هوالباقی بدون دست می‌آیی و از دستت گریزانند پر از زخمی هنوز اما برای جنگ قبراقی به سوی خیمه‌ها یا «عُدّتی فی شِدّتی» برگرد که تو بی‌مشک سقّایی، که تو بی‌دست رزّاقی شنیدم بغض بی‌گریه به آتش می‌کشد جان را بماند باقی روضه درون سینه‌ام باقی 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
بر من بتاب و جان مرا غرق نور کن از مشرق دلم به نگاهی ظهور کن چشم امید من به دوتا قطره اشک بود این چشمه خشک مانده، تو آن را نمور کن هرشب بساطِ ساز من آماده بوده است امشب بساط سوز مرا جفت و جور کن فرزند هیأتی مرا زیر پرچمت از چشم شور مردم بی روضه دور کن ما مُرده‌ایم بی تو و بی کربلای تو فکری به حال مردم اهل قبور کن کردی سفارش آن دو ملک را ولی حسین گاهی هم از کنار مزارم عبور کن پرونده‌ام پُر است از اعمال بد ولی تو صفحه‌های نوکری‌ام را مرور کن ✍ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
این اشک نیست، آب زلال و مطّهر است این چشم نیست، چشمه‌ای از حوض کوثر است ظرفِ نزولِ رحمتِ پروردگار شد چشمی که پای مجلس این روضه‌ها، تَر است چشمی که بیش‌تر به خودش گریه دیده است فردا کنار فاطمه با آبروتر است ما خشک می‌شویم، ولی بار می‌دهیم دنیای گریه، مزرعه‌ی سبز محشر است فرموده است حضرت صادق: هر آن کسی گریانِ جدّ ما شده، با من برادر است در حجّ و در عبادت و در سجده‌های شب گریه کنِ حسین، شریک پیمبر است ما را از این تلاطم دنیا، هراس نیست تا کشتی نجات حسینی، شناور است بر من لباس نوکری‌ام را کفن کنید نوکر بهشت هم برود، باز نوکر است ✍ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
دل و جان در گِرُوِ حضرت جانان داریم هر چه نعمت بُوَد از محضر ایشان داریم سالیانی‌ست که ما ریزه‌خورِ اربابیم از سرِ سفره‌ی او رزق فراوان داریم پای از روضه‌ی اربابِ طریقت نکشیم تا که در سینه نفس، تا که به تن جان داریم نم نم اشک مصیبت به عزای تو خوش‌ست از دم روضه‌ی تو جلوه دو چندان داریم اولین مستمع مجلس روضه زهراست روضه آهسته بخوانید که مهمان داریم پیر میخانه‌ی عشاق، خمینی فرمود: هر چه داریم ز سالار شهیدان داریم تفرقه، ظلم و ستم راه ندارد در ما تا که جمهوری اسلامی ایران داریم با وجودی که ز هجران، دلِ ما غم‌بار است به ظهور پسر فاطمه ایمان داریم ✍ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
9.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️ علّت علاقه‌ی شدید امام زمان به حضرت عباس 🔹 دقیقاً نقطه‌ی ضعف شیعه را در تمام قرون نشانه گرفته است! 👤 حجه الاسلام شجاعی