eitaa logo
محمد مهدی فاطمی صدر
2.5هزار دنبال‌کننده
347 عکس
27 ویدیو
2 فایل
روایت، نهضت، امت | مدرسه‌ی وتر @mahdi_vvatr
مشاهده در ایتا
دانلود
پس از سه روز کنش کج دار و مریز، ام‌روز کتائب حزب‌الله پشت بلندگوی مراسم عصرش پشت مرز عراق و اردن به طور رسمی از حضور ایرانی‌ها در منطقه‌ی طربیل رونمایی کرد. اکنون دیگر این حرکت برای عراقی‌ها هم نه قومی و ملی که امی است...
حمید با ایده‌ی رباط پی ساختن مسجد در رطبه است و ایده‌‌ی من ساختن مسجد چاووش در طربیل است. وجود اکنونی مسجد چه در گمرک طربیل و چه در شهر رطبه اما ممکن است کار را به آن جا برساند که هم‌آن‌ها را با بازه‌یی از اردوهای جهادی امی بازسازی سازه‌یی و معنایی کنیم...
در پهنای امت، حلقه‌های میانی واقعی با حجت کار می‌کند. حلقه‌های میانی قلابی با کلید کار می‌کنند؛ کلیدشان را بزنند روشن می‌شوند و کلیدشان را بزنند خاموش می‌شوند...
تروریست خواندن امریکا و اسرائیل و اتباع ایرانی آن‌ها دیر یا زود به خودمان کمانه می‌کند. آن‌ها را چه بخوانیم؟ کفار...
کتائب حزب‌الله دی‌روز عین‌الاسد را زده است. ام‌روز تنف و رکبان را با پهپاد زده‌اند. حاج ابوطالب می‌گوید: اخباری داریم که طربیل نیز در مظان حمله‌ی هوایی است و ایرانی‌ها یک گام به طرف بغ‌داد باید عقب بروند.اصرار بی‌فائده است؛ امر نظامی است. به شرق، به جاده می‌زنیم...
جدای یک ارتباط زنده با شبکه‌ی افق کاری روی مرز طربیل نداشتم. به حاج ابوطالب گفتم: می‌خواهم به طرف عراقی مثلث تنف بروم و کسی باید مه را به خاک‌ریزهای مرزی کتائب حزب‌الله ببرد.‌ نه نمی‌گفت و نه آری، و می‌گفت: توکل علی الله. بیرون که آمدم فهمیدم صبح تنف را با پهپاد زده‌اند...
قدس سرخ‌تر از آن است که به دست صورتی‌ها آزاد شود...
ما در مرزیم؛ حرکت روی جاده‌ی قدس به طرف مرز ریحان‌لی. ۳۰ مهر ۱۴۰۲. ترکیه، استان هاتای‌، صفر مرز ترکیه و‌ سوریه...
ما در مرزیم؛ حرکت روی جاده‌ی قدس به طرف مرز ریحان‌لی. ۳۰ مهر ۱۴۰۲. ترکیه، استان هاتای‌، صفر مرز ترکیه و‌ سوریه...
سازمان اوج رسانه‌ی مسلح است...
تفاوت درشت کتائب حزب‌الله عراق با حرکت حزب‌الله لبنان برایم هم‌این بود که دست دومی‌ها کتاب می‌دیدم...
اگر کسی فکر می‌کند با روایت ملی مقاومت در عراق و در لبنان و در ایران می‌تواند در جنگ روایت امی با امریکا و با اسرائیل و با انگلیس برنده شود به‌تر است بیش‌تر فکر کند...
هفته‌ها است که حمید از قم تا بغ‌داد، در سکوت بر کسرالحدود در مرز طربیل متمرکز است؛ هر چند سال‌ها است که در مؤسسه‌ی مرصاد ممحض بر اردن است. مرز عراق و اردن برای او آن چاشنی حساس است که با ضربه خوردنش خرج سنگین مرز اردن و فلسطین تا کرانه‌ی باختری و تا قدس اشغالی عمل خواهد کرد...
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راهیان قدس؛ حرکت مردمی روی جاده‌ی قدس به طرف صفر مرز خسروی، نقطه‌ی چاووش ملی ایران اسلامی؛ جمعه، ۲۸ مهر ۱۴۰۲، کرمانشان...
دم غروب رفقای کتائب حزب‌الله عراق به مسجد آمده بودند. حرف بازگشت به طربیل بود.‌ هنوز خبری از حمله‌ی هوایی امریکایی‌ها نیست. یک گروه رسانه‌یی از سازمان تبلیغات هم به آن جا آمده است. گفتیم که درگیر طراحی گام دوم حرکت در رطبه استیم، و‌ طربیل را تنها باید ادامه داد و رسانه کرد...
آن دو نیروی فرهنگی کتائب حزب‌الله از بغ‌داد راهی طربیل بودند. گفتم: اگر بتوانید کف میدان‌ مرزی تجمع پرچم اسرائیل بکشید خوب است و اگر بتوانید شعارهای عبری سر دست بگیرید و برای‌شان نوشتم. تجربه‌اش را از موکب‌داری عراقی‌ها داشتم: آن قدر غرق عملیات می‌شوند که از روایت غافل می‌شوند...
گفتم: عشائر اردنی کار دارد که بیایند پشت مرزشان با عراق؛ از هم‌این راننده‌های سنگین اردنی معطل در صف خروج از عراق در پایانه‌ی مرزی طربیل شروع کنید؛ یک موکب چای و شربت بزنیم و بنشینیم به گعده و برویم روی ذهن‌شان...
از نگه‌بان مسجد می‌پرسم: وزیرالقائد خود سید است؟ می‌گوید: خاصیت این شخصیت آن است که اگر خود سید را هم حذف کنند باز کسی است که بگوید جانشین او که است یا چه باید کرد. حمید گفت: حفره‌اش آن است که با یک کلیک صاحب سکو می‌توان کل این نهاد انتقال را حذف کرد...
می‌خواستند با آن‌ها عکس بگیرم. عکس که گرفتم به عکاس گفتم یکی را هم تکی بگیر. این زن گفته است: هر جا می‌روی برو اما عکسش را بفرست...
حاج ابوطالب، فرمان‌ده کتائب حزب‌الله در طربیل، می‌گفت: شما ایرانی‌ها الگویید. یک‌چند شیوخ از داخل عراق آمده بودند و ریز یا درشت از کم‌بودها شکایت داشتند و غر می‌زدند. شما ده‌ها نفر سه روز اول کسی ازتان صدا نشنید، که غذا می‌خواهیم یا پتو می‌خواهیم یا جای خواب نداریم...
عادت بسی عراقی‌ها استفاده‌ی راحت از عناوین است. از طرف دیگر باورشان نمی‌شد که حمید با این عمق از ارتباط با درون اردن و این حجم ایده در باره‌ی روندهای منطقه طلبه باشد و دکترا نداشته باشد. هم‌این شد که آن قدر دانسته و نادانسته به او دکتر گفتند که ما هم به او دوکتور حمید می‌گوییم...