هدایت شده از فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
#شبهای_جمعه هر کسی شهدا را یاد کند شهدا او را نزد اباعبدالله یاد خواهند کرد.
شهید #زین_الدين
به ياد حاج محمد #صباغیان که هر شب جمعه این پیام را میفرستاد و شهدا صلوات.🌷
هدایت شده از فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
Kumayl-halawaji.mp3
30.32M
دعای #کمیل به یاد شهدا
شادی روح شهدا صلوات.🌷
@fatholfotooh
@Farsna.mp3
533.5K
تو شب های جمعه عاشقی چه زیباست،
کربلا... کربلا ...
با نوای امیرعباسی
هدایت شده از شبهای با شهدا
🌴یاد شهید #محمدهادی_ذوالفقاری بخیر؛
خیلی کاری بود
همه کاری هم میکرد و تو هر کاری وارد میشد #به_نحو_احسن_به_اتمام_میرسوند.
یه بار داشتن پایگاه رو گچکاری میکردن ولی گچکار کمک نداشت لباسش رو عوض کرد و رفت کمک گچکار و کار رو ازش یاد گرفت و کمک کرد خیلی سریع کار گچکاری رو به اتمام برسونن
بعد از فلافل فروشی یه مدت رفت تو بازار آهن کار میکرد بعدازظهرها هم با موتور مسافرکشی میکرد بعدشم می اومد پایگاه
جالبه هیچی از درامدش رو برای خودش خرج نمیکرد.
همه اش رو برای هیات و دستگیری از بنده های خدا خرج میکرد.
هر کی لازم داشت بهش قرض میداد.
تو مراسم شهادتش کلی ها می اومدن و میگفتن که به ما کمک میکرده
#گمنام هم کار میکرد و اصلا نمیخواست تو هیچکاری اسمش برده بشه
تو اردوهای جهادی هم شرکت موثر داشت و خستگی ناپذیر بود.
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
به آقا ارادت ویژه ای داشت و تو #فتنه88 هم خیلی فعال مقابل فتنه گرا ایستاد.
یه بار جلوی دانشگاه داشتن #عکس_آقا رو پاره میکردن که به سمت در دانشگاه رفت با اینکه از طرف دانشگاه دائم داشتن سنگ پرتاب میکردن و هیچ کس جرأت نمیکرد بره جلو
ولی هادی هیچ ترسی نداشت.
به سمت در دانشگاه دوید زیر باران سنگ.
نزدیک دانشگاه یه آجر بزرگ به صورتش خورد که به شدت مجروح شد و سه روز بیمارستان بود.
ولی دست از آقا بر نمیداشت
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
اون زمان رو دیوارها شعار مینوشتن علیه آقا کارش این شده بود که آخر شبا و صبح زود میرفت همه جاها رو چک میکرد و یه #اسپری خریده بود و هر جا شعار بود رنگ میزد روش
از کتاب #پسر_فلافل_فروش
شادی روحش #صلوات
@shabhayeshahid
مراسم ختم پدر #شهید_مدافع_حرم #روح_الله_قربانی
فرمانده پاكدشتي، همچنان در گمنامي❗️
💯 "تقدیر حقیقی جهان در كف مردانی است كه پروای نام ندارند. آنان از گمنامی خویش كهفی ساختهاند و در آن پناه گرفتهاند، كهفی كه آنان را از تطاول دهر مصون خواهد داشت."
(شهید سید مرتضی آوینی)
🔆 و امروز حاج داود شهرمان مصداق کامل جمله زیبای شهید آوینی است...
🗣 همسر حاج داود گفت: وظیفه خود میدانم که از او بگویم چون هیچ وقت ازخودش نمیگوید، حاجی از فرماندهان دفاع مقدس است.
📞 وقتی پشت تلفن خبر شهادت پسرمان روح الله را که در حلب به درجه رفیع شهادت رسید را دادند، حاج داود لبخندی زد و گفت پس چه وقت نوبت ما مي شود؟
💚 وي ادامه داد: اگر پسرم روح الله توانست به این درجه رفیع برسد به خاطر زحمت های پدرش بوده است.
🎈 حاج داود بعد از بازنشستگی به پیشنهاد فرمانده اش فعالیت خود را درمجموعه قدس ادامه داد اما دراسفند93 به علت بیماری دیگر قادر به ادامه خدمت نبود.
☄ سرتیپ دوم پاسدار حاج داود قربانی پدر شهید مدافع حرم روح الله قربانی آنچه را که در احوالات شهدا خوانده بودیم را برایمان عینیت مي بخشد و به حق او از شهداي زنده است.
👈 اول به خودمان، دوم به خودمان و سوم به خودمان، سپس به مسئولین #پاكدشت می گوییم:
⁉️ چرا در نزدیکی ما(روستای خسرو) چنین فرماندهاني گمنامي مهجور واقع شده اند و ما مثل همیشه غافل از خوبان هستيم! آنقدر غافل بودیم که حتی خبری از شهادت پسرش روح الله در سطح شهرمان نبود!!!
⚜والعاقبة للمتقين
ا👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
(نشر دهيد/ رسانه شهدا باشيد...)
🌹🌹
@Abolfazlrahchamani
#زندگینامه شهیده #زینب_کمایی
#شهید_شاخص_سال_۷۹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
زینب کمایی در خرداد ماه سال ۱۴۴۶ در شهر آبادان به دنیا آمد. مادرش زنی دل آگاه و علاقه مند به قرآن و اهل بیت به خصوص امام حسین(علیه السلام) و حضرت زینب(سلام الله علیه) بود. پدر او کارگر پالایشگاه نفت آبادان بود و با دسترنج اندک کارگری خود خانواده ۹ نفره اش را سرپرستی می کرد.
زینب دوران دبستان و دو سال از دوره راهنمایی را در آبادان سپری کرد. از کلاس سوم دبستان تحت تأثیر تربیت آگاهانه مادرش و شرکت در جلسات قرآن، حجاب اسلامی را انتخاب کرد.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مدرسه راهنمایی و مسجد محله به فعالیت های فرهنگی و تربیتی مشغول شد.
زینب علاقه زیادی به رهبر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) داشت. گرایش به دیدگاههای حضرت امام تأثیر عمیقی در نوع نگاه زینب به زندگی و ادامه فعالیت هایش گذاشت.
زینب با شروع جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ به همراه خانواده مجبور به ترک شهر و دیار کودکی اش شد. بعد از مهاجرت به اصفهان و سپس شاهین شهر با حمایت های مادرش به فعالیت های فرهنگی از جمله شرکت در کلاس های اعتقادی جامعه زنان و عضویت در بسیج و فعالیت های پرورشی و تربیتی دبیرستان ۲۲بهمن پرداخت.
در این زمان چهار عضو خانواده کمایی در جبهه مشغول به خدمت بودند. به دلیل فعالیت های مستمر زینب و تلاش های بی وقفه اش برای تغییر وضعیت فرهنگی شاهین شهر، پس از گذشت شش ماه از حضورش در این شهر، هدف سازمان منافقین قرار گرفت.
او در شب اول فروردین سال ۱۳۶۱ در راه بازگشت از مسجد به خانه، توسط اعضای این گروه ربوده و به شهادت رسید. پیکر ش پس از سه روز جستجوی نیروهای امنیتی و خانواده کشف شد.
منافقین با ارسال نامه و تماس تلفنی، مسئولیت ترور زینب را برعهده گرفتند. زینب چهارده ساله، دانش آموز سال اول دبیرستان به شکل مظلومانه ای به شهادت رسید و همراه با شهدای فتح المبین در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
@fatholfotooh
هدایت شده از شبهای با شهدا
🌴یاد #شهید مدافع حرم #میثم_نجفی بخیر؛
در 12 آذرماه همزمان با ایام اربعین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به شهادت رسید. از او یک دختر به نام حلما به یادگار مانده است که 17 روز بعد از شهادتش متولد شد.
خیلی #شوخ_طبع بود و سر به سر همه میگذاشت. خیلی شلوغ بود و همیشه در منزل شعر و آواز میخواند.
#عاشق_حضرت_زینب(ع) بود. همیشه دنبال این بود که برای امام حسین(ع) کار کند. به هیچ عنوان ظاهرسازی را دوست نداشت، شاید هر کسی ظاهر او را میدید فکر نمیکرد شهید شود.
#اهل_تفریح هم بود. با هم گردش و کوه میرفتیم.
قبل از رفتنش به سوریه یک دفعه گفتم: «آقا میثم در این موقعیت میخواهی بروی؟ اجازه بده بچه به دنیا بیاید.» که گفت: «زهره! دلت میآید این حرف را بزنی؟ دلت میآید حضرت زینب(س) دوباره اسیری بکشد؟» بعد از این حرفش من دیگر هیچ چیزی نگفتم.
خیلی مشتاق بود بچه به دنیا بیاید و او را ببیند و همیشه میگفت: «پس این بچه کی به دنیا میآید؟» #خیلی_دوست_داشت_دخترش_را_ببیند ولی عشقش به حضرت زینب(س) بیشتر بود. اگر بیشتر نبود اول صبر میکرد بچهاش به دنیا میآمد و بعد میرفت. اما دیگرهیچ چیز نمیتوانست جلوی او را بگیرد.
شادی روحش #صلوات
@shabhayeshahid
ای #شهید
باید به تو زنجیر کنم بند دلم را
🌷🌷🌷🌷
این دل که رها شود، بی صاحب می ماند. به سرقت می رود. زنگ میزند،
میخواهم که رنگ بگیرد در این دنیای رنگارنگ، رنگی به رنگ خدا ؛ مثل شهدا
یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب، ثبت قلبی علی دینک
#تمرین
از روز #۹دی تا #چهل_روز با رمز #یازهرا (سلام الله عليها) #یکی از #وصیت_شهدا_را_عمل_کنیم.
امروز برگه چهل روزت را درست کن تا همه باهم همراه شویم.
زمان به وقت #اهل_عمل بودن.
#تمرین
💢💠 در هر تمرین از مقدار کم شروع کنیم ولی مستمر💢💠
تا به حال ۳۱ کار عملی را تمرین کردیم عزیزانی که تازه به جمع ما پیوستند از تمرین آخر شروع کنند
#تمرین_اول
استفاده از #عکس_شهدا در محیط های مختلف
#تمرین_دوم
گرفتن #جای_معنوی در مجالس اباعبدالله برای شهدا
#تمرین_سوم
استفاده صحیح از #نان و #اسراف_نکردن
#تمرین_چهارم
#رساندن افراد با وسیله نقلیه
#تمرین_پنجم
#سلام_روزانه_به_اهل_بیت
#تمرین_ششم
#رضایت_خدا_در_کارها
#تمرین_هفتم
بیشتر اوقات #باوضو باشیم.
#تمرین_هشتم
توجه به #وقت_اذان
#تمرین_نهم
توجه به #نماز_اول_وقت
#تمرین_دهم
#نماز_جماعت در هفته #یک_نماز_را_به_جماعت_بخوانیم.
#تمرین_یازدهم
#توجه_به_نمازی که می خوانیم.
#تمرین_دوازدهم
#لبخند_زدن
#تمرین_سیزدهم
#یک_دوست_شهید پیدا کنیم.
#تمرین_چهاردهم
وصیت شهدا#برادرم_نگاهت
#خواهرم_حجابت
#تمرین_پانزدهم
#اسراف نکردن در #آب
#تمرین_شانزدهم
هنگام #اذان هر کجا که هستید #اذان_بگویید
#تمرین_هفدهم
ایام فاطمیه🏴#جای_معنوی به نیت شهدا
#تمرین_هجدهم
هر سفره #هفت_سین یک #ستاره (عکس شهید)
#تمرین_نوزدهم
#۱۴روز_نوروز توسل به #۱۴معصوم
#تمرین_بیستم
#دیدار_خانواده_شهدا
#تمرین_بیست_یکم
#عهد_با_صاحب_الزمان عجل الله فرجه (مانع ظهور نباشیم)
#تمرین_بیست_دوم
#کالای_خارجی_نمی_خريم
#تمرین_بیست_سوم
#ثواب_تلاوت_قرآن_به_شهدا و جای معنوی
#تمرین_بیست_چهارم
#مطالعه_با_تفکر زندگی شهدا
#تمرین_بیست_پنجم
#نیت در کارها رضای خدا
#تمرین_بیست_ششم
#بی_توقع
#تمرین_بیست_هفتم
#دستمال_اشک بر حسین علی
#تمرین_بیست_هشتم
#در_لحظه_زندگی_کردن
#وظیفه_شناسی
#تمرین_بیست_نهم #غرور_ممنوع⛔️
#تمرین_سی_ام
#حق_همسایه
#تمرین_سی_یکم
#گفتن_سلام_بر_حسین بعد از آب خوردن
#تمرین_سی_دوم
#عمل_به_یک_وصیت_شهید
♦️♦️ مسئول گروه تحقیقاتی فتح الفتوح، برادر جانباز حاج محمد #صباغیان در طراحی این تمرین ها نظر داشتند
ان شاءالله #ادامه_راه برایشان صدقه جاریه باشد.
#اهل_عمل_باشیم
@fatholfotooh
هدایت شده از فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
#یادواره_شهدا
#دعوتید
سلام بر آنانکه به محبت حضرت عشق، حسین بن علی علیه السلام سر و جان دادند تا همه به بارگاهش راه یابند. سلام بر عاشقان حسینی که از جان گذشتند تا با گذشت زمان، نام امام مهدی با امام حسین شناخته شود. سلام بر خانواده های شهدا که زمینه ساز ظهور شدند.
در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، یاد و خاطره #شهدا را گرامى میداریم.
هجدهمین یادواره شهدای #مسجد_میثم با حمایت از مردم مظلوم #یمن و گرامیداشت خادم الشهداء حاج محمد #صباغیان برگزار خواهد شد.
زمان ؛ پنجشنبه ۱۳ دی ۹۷
از نماز مغرب و عشاء
سخنران: حجت الاسلام #پناهیان
مداح: حاج #میثم_مطیعی
فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
ای #شهید باید به تو زنجیر کنم بند دلم را 🌷🌷🌷🌷 این دل که رها شود، بی صاحب می ماند. به سرقت می رود. ز
اگر هنوز وصیتنامه شهیدی را انتخاب نکردید برای تفال به وصیت شهدا به این سایت می توانید مراجعه کنید👇👇
http://navideshahed.com/fa/tafaol
هدایت شده از شبهای با شهدا
🌴یاد #شهید #عبدالصالح_زارع_بهنمیری بخیر؛
خیلی دوست داشت پسرش محمدحسین حافظ قرآن شود. حتی در دوران بارداری صوت جزءهای قرآنی را در خانه پخش میکرد #تا_فرزندمان_با_صدای_قرآن_انس_بگیرد.
بعد از تولد محمدحسین هم، زمانهایی که خواب بود برایش نوای قرآن پخش میکرد. آن هم روزانه حدوداً #یک_ساعت و نه بیشتر. چراکه وقت بیداری با شیطنتهایش هر دو ما را با خود همراه میکرد.
پخش صوت قرآن، جزء برنامههای اصلی تربیتی محمدحسین بود. آقا صالح میگفت «اگر محمدحسین حافظ قرآنی شود، ما آن دنیا سربلند خواهیم بود.» میگفت «میدانم سخت است، ولی به اجر آن دنیایش میارزد، پس برایش تلاش کن.»
به من و محمدحسین خیلی علاقه داشت، اما همیشه میگفت «نمیخواهم به شما وابسته شوم!» محبتش بینظیر بود، اما وابستگی نداشت. این حرفها مربوط به زمانی بود که اصلاً هیچ خبری از سوریه و شهادت و... نبود. انگار حواسش بود که با وجود شدت علاقه بینمان، این رابطه قلبی زمینگیرش نکند... دلش میخواست به راحتی دل بکند.
محمدحسین 7 ماهه بود که آقا صالح رفت. با اینحال به دوستانش که در سوریه بودند گفته بود «محمدحسین خیلی به من وابسته است.»
شادی روحش #صلوات
@shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یادواره_شهدا
#دعوتید
در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، یاد و خاطره #شهدا را گرامى میداریم.
هجدهمین یادواره شهدای #مسجد_میثم با حمایت از مردم مظلوم #یمن برگزار خواهد شد
گرامیداشت سومین سالگرد جاویدالاثر شهید علی #آقاعبدالهی و اولین سالگرد عروج خادم الشهداء حاج محمد #صباغیان .
زمان ؛ پنجشنبه ۱۳ دی ۹۷
از نماز مغرب و عشاء
مکان: میدان جمهوری، خیابان باستان جنوبی. مسجد میثم
سخنران: حجت الاسلام #پناهیان
مداح: حاج #میثم_مطیعی
همراه با روایتگری کاپیتان صداقت نیا
یکی از جالبترین دست نوشته های شهید که در آن قوانینی برای زندگی روزمره خود تقنین کرده بود . از نکات جالب توجه در زندگی این سید شهید، توجه خاص او به امور معنوی بود. مواردی که شاید به نظرساده باشد اما تقید او و حتی تعیین مجازات در صورت انجام ندادن روش الگوی خوبی هست.
.سید مجتبی علمدار در سحرگاه ۱۱دی ۱۳۴۵ در خانواده ای مذهبی و عاشق اهل بیت در شهرستان ساری دیده بدنیا آمد.
در جنگ، شیمیایی شد. مداحی های سید بسیار معروف شد بویژه دلتنگی اش در رثای جبهه.
اوایل دی سال ۱۳۷۵ روانه بیمارستان شد و پس از چند روز هنگام اذان مغرب روز یازدهم دی ماه نماز عشق را با اذان ملکوتیان قامت بست و به یاران شهیدش پیوست.
#قانون_اول:
بارالها، اعتراف میکنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم. اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم.(تاریخ اجرا ۴ مرداد ۶۹)
شادی روح شهدای شیمیایی بخصوص #شهید_علمدار #صلوات🌷.
هدایت شده از 🌹 شهیدابوالفضل راه چمنی
بسم رب الشهدا والصدیقین
یوسف گمگشته باز آمد به کنعان...
پیکر مطهر شهید مدافع حرم
#شهید_علیرضا_بریری
از شهدای خانطومان بعد از قریب سه سال به وطن بازگشت و در آغوش خانواده اش آرام گرفت...
#مهمانی_دگر_از_خانطومان_بازگشت
خوش اومدی خادم الشهدای #هفت_تپه
از بلباسی و کابلی و بقیه خانطومانی ها چه خبر؟
🌹🌹
@Abolfazlrahchamani
هدایت شده از شبهای با شهدا
🌴یاد جانباز شهید #سید_مجتبی_علمدار بخیر؛
واسه خودش #قوانین_ده_گانه تنظیم کرده بود 🔰🔰
#قانون_اول:بارالها، اعتراف میکنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل #روزی_ده_آیه قرآن را باید بخوانم. اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم
#قانون_دوم: پروردگارا! اعتراف میکنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم. حداقل #روزی_دو_رکعت_نمازقضا باید بخوانم. اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم، روز بعد باید نماز قضای یک 24 ساعت (17 رکعت) بخوانم.
#قانون_سوم: خدایا! اعتراف میکنم از اینکه #مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم. حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت #نماز_تقرّب بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم روز بعد باید 20 ریال صدقه و 8 رکعت نماز قضا بجا بیاورم.
#قانون_چهارم: خدایا! اعتراف میکنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشدم. حداقل در هر هفته باید #2شب_نمازشب بخوانم و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجا بیاورم باید بجای هر شب 50 ریال صدقه و11 رکعت تمام را بجا بیاورم .
#قانون_پنجم: خدایا! اعتراف میکنم از اینکه #خدا_میبیند را در همه کارهایم دخالت ندادم و برای عزیز کردن خودم کارکردم. حداقل در هر هفته باید دو صبح #زیارت_عاشورا و صبح جمعه باید #سوره_الرحمن را بخوانم و ...
شادی روحش #صلوات
@shabhayeshahid
هدایت شده از شبهای با شهدا
🌴یاد سردار شهید #حاج_حسن_مداحی بخیر؛
تعارف توی کارش نبود،وقتی توی منزلشان جلسه به درازا می کشید و وقت نماز می شد جلسه را قطع می کرد و می گفت:« #بلند_شوید_نماز_بخوانیم، ادامه جلسه باشد برای بعد.»
وقتی نماز خوانده می شد خیلی خودمانی #غذای_ساده ای را می آورد تا دور هم چیزی بخوریم، بی اراده تسلیم سادگی و تصمیمش می شدیم و غذا می خوردیم،بعد جلسه ادامه پیدا میکرد.
یک بار پنج نفر بیشتر توی جهاد نبودیم،دیر وقت بود،همه رفته بودند.آماده رفتن شدیم، پایمان را که توی محوطه جهاد گذاشتیم تریلی سیمان نظر حاج حسن را جلب کرد.پرسید:«بار این تریلی چرا خالی نشده؟»
بچه ها گفتند:آخر وقت آمد،کارگر نبود خالی اش کند.
همه می دانستیم اگر تریلی یک شب در آن جا بماند کرایه ی بیشتری می خواهد.
نگاهی به ما انداخت و گفت:«خب، #کارگر_نیست_ما_که_هستیم، باور کنید من می توانم به اندازه ی یک کارگر کار کنم.»
بعد بدون اینکه منتظر نظری باشد به طرف تریلی حرکت کرد و دست به کار شد.
از کتاب #چشم_های_بیدار
شادی روحش #صلوات
@shabhayeshahid
امروز شهدای گمنام دعوت شدند به یادواره شهدای مسجد میثم.
حاجی یادت بخیر، برای این برنامه تمام تلاشت را می کردی. شما هم به محفلمان بیا.
بیا و راه را نشانمان بده. از کنار مزارت و در امتداد نگاهت، چشم هایمان بر مزار شهدا خیره می ماند.
باران می آید و ما زیر باران نگاهت، حاجت دل تنگمان روا میشود.
نام ما را بنویس خادم خود حسین
قسمت ما تو بکن شهید راه خود حسین
از پس تمام این روزهای بیشمار
نصیب ما بکن شفاعتت حسین
هدایت شده از فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
#شبهای_جمعه هر کسی شهدا را یاد کند شهدا او را نزد اباعبدالله یاد خواهند کرد.
شهید #زین_الدين
به ياد حاج محمد #صباغیان که هر شب جمعه این پیام را میفرستاد و شهدا صلوات.🌷
هدایت شده از فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
Kumayl-halawaji.mp3
30.32M
دعای #کمیل به یاد شهدا
شادی روح شهدا صلوات.🌷
@fatholfotooh
هدایت شده از شبهای با شهدا
🌴یاد پدر و ۴ فرزندش ؛ شهیدان
#سید_حمزه_سجادیان
#سید_داوود_سجادیان
#سید_کاظم_سجادیان
#سید_ابوالقاسم_سجادیان
#سید_کریم_سجادیان
بخیر؛
مادر شهیدان می گفت ؛ پدر شهدا، کشاورز و باغبان بود؛ گندم، جو، سیبزمینی آلوچه و ... میکاشت. من هم برای لحافدوزی و ... میرفتم تا زندگی بچرخد. حاج آقا خیلی به حساب و کتاب #خمس و #زکات حساس بود.
بعد از شهادتش جعبهای از کاغذهای این محاسبات مانده بود.
حاج آقا از قبل ازدواج #اهل_نمازشب بود. گاهی فکر میکردم نکند بچهها نماز یا روزهای به گردنشان مانده باشد و با این حساب برایشان #نمازقضا میخواندم.
مادر می گفت ؛ هیچ انتظاری از کسی ندارم! مگر شهید دادهام که چیزی بخواهم؟ #هیچ_انتظاری_ندارم. حتی توقع احترام بیشتر هم ندارم."
بعد از شهادت 4 پسرم، یکی از مسئولین دفتر حضرت امام به حاج آقا گفت "شما 4 پسرت را دادهای، چه میخواهی به شما بدهیم؟" حاج آقا گفته بود "من #طلبی_از_انقلاب_ندارم..."میروم به رزمندهها #روحیه بدهم
پدر آنقدر به اموال دیگران حساس بود که حتی به بچهها میگفت به باغ و درختهای مردم نگاه نکنید، که مبادا هوس کنید آنها را بچینید.
بعد از شهادت برادرها هرچه به پدر گفتیم که جبهه نرود، قبول نکرد. گفتیم تو زانو درد داری، معدهات مشکل دارد، تازه 4 پسرت را هم از دست داهای؛ میگفت "میروم به رزمندهها روحیه بدهم."
شادی روحشان #5صلوات
@shabhayeshahid