هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صدوسی_و_هشتم
#قسمت_صدوسی_و_هشتم
#استاد_طائب
در روند حرکتی سازمان شیعه رسیدیم به قرون میانی تاریخ یعنی قرن هفتم تا بیایم به قرن هشتم که در قرن هفتم جهان اسلام با یک پیچیدگی بسیار خاصی مواجه می شود که شناخت جریان یهود در اون قرن پیچیده است ، شما در اون مقطع حرکتی می بینید به نام صلیبی ها.
جهان مسیحیت در حد ذات خودش و در تعالیمش اهل جنگ و نبرد نیست بدین معنا که اون تعالیمی که امروز در انجیل کتاب عمل مسیحیت عجین شده با تورات «عهدین» و چیزی که از انجیل به دست می آید ترک جنگ و نبرد است ملایمت و ملاطفت است.
در مقطعی که حضرت عیسی(علیه السلام) ظهور می کنند ایشان در اون مقطع مخاطب اولشون جامعه بنی اسرائیلی است که تبدیل شدند روسای دینی شون به روسای یهود و تا عمق جان فاسدند.
با اینکه نسبت به ویژگی ها و خصوصیات و چگونگی تولد حضرت عیسی (ع) آخرین پیامبر از نسل بنی اسرائیل اطلاعات کامل داشتند و مصداقی هم دقیقا می دانستند. اما بقدری در فساد در قدرت طلبی در دنیا خواهی و در ادعای کذب فرو رفته بودند که این حقیقت روشن معلوم برای خودشون را کتمان کردند.
تا حد رجم و اجرای حد درباره مادر حضرت عیسی پیش رفتند و مریم (علیها سلام) را متهم به فحشا کردند (انّا لک هذا؟) از کجا آورده این بچه را؟ عالمانه می گفتند.
خب حضرت مریم (ع) از اجرای حد با تکلم حضرت عیسی در مهد نجات یافت. امّا سوال این است اینها که از بزرگان یهود و بنی اسرائیل بودند وقتی این اعجاز را از عیسی دیدند چه کردند با حضرت عیسی(ع)؟ ایمان آوردند؟
نه . آنقدر بر حضرت مریم سخت گرفتند که ایشان بعد از مدتی مجبور به ترک اون منطقه شد و پیوسته طرح شهید کردن حضرت عیسی را داشتند.
بنابراین حضرت عیسی مخاطب اولش در جهت اصلاح و به راه آوردن آنها بودند. اینها همه حرفشون خونریزی و کشتن و سفاکی به نام دین بود خودشون را نماد های دین می دیدند در حالی که عمق وجود آنها را دنیا گرفته بود به همین جهت حضرت عیسی در آن مقطع یک نمادی از پرهیز از دنیا و زهد به نمایش میگذارند تا این درد و میکروب و ویروس که دارد جامعه انسانی را از پا در می آورد حضرت این را مداوا کنند.
بنابراین یک مسیحی یک صلیبی اهل جنگ بار نمی آید در بیانات او قتال وجود ندارد این متن انجیلی است که امروزه در جهان مسیحیت تعلیم می شود و در قرن هفتم و هشتم هجری چیزی تغییر نکرده است و همان است.
بطور مثال: «اگر کسی بر گونه چپ تو سیلی زد گونه راست خود را نگه دار که سیلی دیگری بزند ولی با او دعوا نکن.» خب این پایه ی تعلیم چگونه می شود هجوم صلیبی و کشتار و خونریزی ازش در بیاد؟
ما در برابر پیامبر اکرم به حسب ظاهر درگیری مسیحی ها را لااقل در جزیره العرب نداشتیم هر جنگی بوده پایه اش یهودی ها بودند.
جایی که مشخصا آدرس داریم به مقابله با پیامبر بزرگان دینی نجران اسقف ها آمدند خب اونها کارشون با شمشیر کشیدن حل نشد کارشون با چه چیزی حل شد؟ کارشون با مباهله حل شد رفتند و نبرد نمی بینید.
حتی امیرالمومنین وقتی تشریف می برند یمن و در منطقه نجران شما اونجاها در مقابل امیرالمومنین از آنها مقاومتی نمی بینید.
حالا چگونه می شود که به یک باره در این قرون اینها می آیند و یک ورودی می شود به نام جنگ های صلیبی؟
خداوند می فرمایند : از اونهایی که باهاتون سرجنگ ندارند به قسط رفتار کنید.
خلاصه ما نداریم جایی که حاکمیت اسلام با اینها به بر و نیکی رفتار کرده باشد و اونها بگویند نخیر ما نمی پذیریم و بجنگیم، نداریم همچنین چیزی را.
چی می شود که به یکباره عَلَم میره بالا صلیبی و هجوم از اونها شروع می شود؟ کی اونها را راه می اندازد؟ کی حرکت می دهد؟ وبعد حالا وقتی اونها می آیند نقطه مقابلش کیست؟ نقطه مقابل صلاح الدین ایوبی کیست و تحت نفوذ کیه؟ چرا به جنگ میکشد؟ چرا نمی رود وارد مذاکرات بشود، از این منظر که ما میبینیم مغول وقتی می آید، حتی در مغول وقتی که شما یک نقطه قابل نفوذی میبینید خواجه نصیر می رود و با هلاکو صحبت می کند و ورود میکند و هلاکو را تاحدودی مهارش میکند.
این پیچیدگی ها که در تاریخ هست اینجا اگر ما برویم ورود کنیم و دقیق شویم متوجه می شویم همین حرکت صلیبی ها حتما ریشه یهودی دارد.
جهان مسیحیت خودشون بینشون خیلی تفاوت وجود دارند در مناطقی اسقف دارند، در منطقه ای کشیش دارند و اسامی دیگه ای دارند مثلا علمای مسیحی در لبنان و در عراق با لقب مختلف هستند.
این متشتتات را یک عاملی برای نبرد باید بیاید متحد کند، آیا این چیزی که امروز ما به عنوان مسیحیت صهیونیست داریم ( مسیحیت در ذات خودش نبرد وجود ندارد، شما اگر برای یک مسیحی او را وارد جنگ بکنی باید منافع مادی داشته باشد و یک مسلمان هم ممکنه برای پول بجنگد)نبرد وقتی نبرد دینی شد یعنی صلیبی ها نبرد، نبرد دینی است و عامل وحدتشان چه بود؟ امروز کدام عامل مسیحیت را در دنیا نسبت به یهود قدس متحد می کند؟ وقتی دقیق می
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_سی_نهم
#قسمت_صد_و_سی_نهم
#استاد_طائب
در دوران مغول به زمانی رسیدیم که هلاکو بغداد را تصرف کرد و به حسب ظاهر مرکزیت حاکمیت بنی عباس را در هم ریخت.
چنانکه قبلا گفتیم بلاد اسلامی در اون تاریخ با همه ی نوساناتی که در حاکمیت های منطقه ای داشتند وقتی به عمق این جوامع می رفتید میدیدید که براثرتعالیمی که علمای هر منطقه در بین مردم ایجاد کرده بودند یک اعتقادی به حاکمیت مرکزی بنی عباس داشتند و یک نخ تسبیح وحدتی به طور پنهان در جوامع اون روز بود. یعنی به نوعی به هر تقدیر این تفکر اشراب می شد. بدلیل این که تربیت شده های مکتب فقهی در اون زمان اعم از: حنبلی، شافعی، حنفی،مالکی تمام اینها به نوعی مطالبشون از مرکزیت بغداد از علمای بغداد اشراب می شد.
ما در یهود یک تفکری را می بینیم «قالت الیهود: نحن ابناءالله و احبائه» ما فرزندان خداییم در پس این اعتقاد می گفتند خدا ریاست عالم را داده به ما، چون ما نژاد برتریم، هر کس بخواهد با این ریاست ما مقابله کند حتما از بین می رود و خدا او را از بین می برد چون مشیت الهی این هست نمی توانند از آن برگردند. (مشیت الهی این هست که خوبان در عالم رئیس بشوند.)
این ادعا که یهود (قوم بنی اسرائیل) برگزیدگان هستند برای حکومت تفکر باطلیست و ما می بینیم که این تفکر در جریان بنی عباس هست.
زمانی که هلاکو می خواهد به بغداد حمله بکند رئیس مستعصم عباسی است.
هلاکو برای مستعصم نامه می نویسد که تسلیم شو.
مستعصم وقتی هلاکو میرسد به اطراف همدان نامهای یا پیکی برایش میفرستد ایشون در نامه به هلاکو اینطور مینویسد:
که از آغاز خلافت عباسی تا این غایت هر پادشاهی که قصد خاندان ما کرد به عاقبتی وخیم دچار شد.
بعد مثال میزند چنانکه:
در ایام ماضی یعقوب لیث صفاری قصد خلیفه ی عهد کرد و با لشکر انبوه متوجه بغداد شد به مقصد نرسیده از درد شکم جان داد و.... چندتا از این مثالها میزند.
چی در این کله آقای خلیفه عباسی است؟
اینکه خدا اصلاً ما رو برای این کار خلق کرده هر کس بیاید ما را از کار بندازد برطرف میشود. یعنی این خودش رو یک کسی که موظف است مصالح مسلمین را رعایت کند ، الان برای دفع شر باید چارهاندیشی کند بیاید وارد میدان بشود از اینها این فقط برای این آقا نامه مینویسه که تو نمیتوانی.
این یک تفکر یهودی است که میگوید اصل ماییم از چه زمانی این موضوع وارد کله اینها شده باید تحقیق بشه.
در اینجا یک نکته ای است آن اینکه هلاکو طبق برخی نقل ها برای این آقا نامه نوشت که من میآیم به همان خدایی که گفته بود که تو مثلاً اینطوری میشی همون خدا مقدر کرده که من بیام تو رو از بین ببرم .
بعضی از مورخین آمدن گفتند که وقتی مستعصم برای هلاکو نامه نوشت ،هلاکو ترسید و با خواجه نصیرالدین طوسی مشورت کرد و نظر ایشان را در مورد این نامه جویا شد. می گویند خواجه نصیر به او گفت نه بابا این حرفها کدام است اینکه خدای متعال او را در برابر همه حفظ میکند این حرفها کدام است؟ اون هم یک پادشاه است.
هلا کو گفت اگر در جریان جنگ خلیفه کشته شود هیچ حادثهای ناگواری رخ نخواهد داد (یعنی به تشجیع خواجه نصیر هلاکو به بغداد حمله کرد)
میخواهیم ببینیم این حرف درست است؟!
مورخی است انگلیسی به نام ادوارد براون ایران شناسی نوشته اون در این ایران شناسیسم میآید میگوید که خواجه در تحریک هلاکو در حمله به بغداد خیانت کرد، نیرنگ به کار برد. به چه کسی خیانت کرد؟ (خائن به کسی میگن که بره به دشمن کمک کنه، راه نفوذ رو نشون بده و بعد منافع شخصی خودش رو بر منافع مردم و دین و اعتقاد و ضعفا ترجیح بده) در اینجا دو مطلب است؛ یک مطلب اینکه آیا واقعاً خواجه چنین چیزی اصلاً به هلاکو گفت؟ یعنی هلاکو در این رابطه آیا با خواجه واقعاً مشورتی داشت؟
مطلب دیگه اینکه از هلاکو نقل میکنند اون مطلب حاکی از این است که خود هلاکو حرف مستعصم براش مسخره بود. اگر کسی تعالیم چنگیزی رو دیده باشه میداند که چنگیز چقدر در این امور بی پروا بود. و برعکس چنگیز و چنگیزیها در این اعتقاد بودند که خدای بزرگ مقدر کرده است که مغول بر دنیا مسلط بشود؛ که ما قبلا گفتیم که حرکت مغول بوی یهودی گری می دهد.
یک عبارتی داره چنگیز در مغول که اصل تسلیم، تسلیم شو سالم بمان در غیر این صورت خدای بزرگ خواهد دانست که تو چه خواهی شد.
این هلاکو تو تعالیم او بزرگ شده این حرف مسخره که هر کی اومده ما رو بزنه، اینها اصلاً در فرهنگ اینها جا نداشت چون اینها به تجربه دیده بودند که هر کسی رو سر راه خواستن زدن داغون کردن.
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
تاریخ تطبیقی جلسه 144.mp3
13.87M
🎙 صوت| درس تاریختطبیقی استاد #مهدی_طائب
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل
#قسمت_صد_و_چهل
#استاد_طائب
🔹 موضوع: بررسی دوران غیبتکبری ( تبارشناسی قوم #مغول
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل
#قسمت_صد_و_چهل
#استاد_طائب
🔰 بررسی دوران غیبت کبری(تبارشناسی قوم مغول)
بحث در حدود سالهای ۵۹۰ تا ۷۲۰ قمری است
که این زمان تقریبا زمان ظهور مغول است گفتیم که با توجه به شواهدی حرکت مغول ریشه ی یهودی دارد و علائم نشان میدهد که از دستورات توراتی تبعیت میکند
و شعار مغول هم مانند یهود این بود که هر که با ماست با ماست و هر که با مانیست برعلیه ماست وبایدازبین برود
حرکت چنگیزی هم اینگونه بود که مثلا یک منطقه ای قبول میکرد که جنگ نکند وحکومت مغول را بپذیرد، مردم آنجا به به بردگی میگرفت که باید تحت سیطره ی قوانین و قوائد مغول باشند و برای آنها در مناطق دیگر بجنگند و علمای آنها هم شناسایی میشدند و گسیل به حکومت مرکزی مغول میشدند برای استفاده
نکته ی قابل توجه و مورد بررسی اینه که مغول میآمد بل جنگ و خونریزی مناطق را میگرفت و خیلی چیزها را از بین میبرد و تحت سیطره ی خودش قرار میداد و برمیگشت سرجای خودش
این برای چی اینکار رو میکرد؟
ردش همان روش یهود است با همان قائده
برای روشن تر شدن نکته
ببینیم خداوند در قرآن در مورد یهود چه توصیفات و توضیحاتی رو میفرماید
در سوره مائده آیه ۱۳
خداوند میفرماید اینها نقض عهد کردند
چه عهدی
عهد همراه بودن و همکاری کردن با پیامبران
موسی عیسی و محمد صلوات الله اجمعین
اما آنها به این عهد خود وفا نکردند و مورد لعن خداوند قرار گرفتن که نتیجه آن قساوت قلب برای آنها بود
و این قسی القلب بودن دیگر اجازه نمیداد که حرف حق را بپذیرند و مخالفت میکردند ، امام حق رو نمی پذیرفتند
لا تزال تطلع علی خائنه منهم
پیوسته متوجه میشوی که اینها در حق اسلام در حق بشریت ودرحق فرهنگ بشریت خیانت کرده اند
همچنین در آیه ای دیگر
آیه ی ۶۴ سوره مائده میفرماید؛ که اینها معتقد بودند که قوم برتر بر روی زمین اند و خداوند زمین را به آنها به ارث رسانده و دست بسته ایستاده تا آنها هر کار میتوانند بکنند و دیگر ارادهای ندارد
پس این دو عامل موجب لعنت قوم یهود و به انحراف کشیده شدنش تا کنون شده
۱. نقض عهد
۲. دادن نسبت دست بسته بودن به خدا
خداوند میفرماید یا ایها الذین آمنوا آن یرتدوا عن دینه
اگر مرتد از دین خدا بشوید ما فضیلتی که به شما دادیم را از شما پس خواهیم گرفت و به افراد و قوم دیگ ی که صلاحیت آم را دارد می دهیم
ینفق مایشاء
این تفکر که خداوند به ما بخشیده وپس برای ماست و باید آن را به زود بگیریم
این تفکر یهود رو دقیقا مغول هم داشت
به همین دلیل تا توانست جنگ و خونریزی به پا کرد با همان منش
خداوند میفرماید این دعوایی بودن و جنگی بودن را ما در بین اینها قرار دادیم
اما خود ما هم اطفاء الله هستیم
به وسیله پیامبران و مؤمنین
آتش اگر روشن شود و زود خاموش شود فوایدی هم ممکن است داشته باشد
از جمله این آتش جنگهایی که مغول روشن کرد و توسط مؤمنین و علمای اسلام مخصوصا شیعه به بهترین شکل خاموش شد
حالا چگونه
به هدایت و اداره ی بقیه الله العظم
اینجا نقش وجود و حضور امام در عالم و هدایت او و اون سازمان بزرگ شیعه به خوبی روشن میشود
از جمله علمای چون خواجه مصیر طوسی که در تواریخ نسبتهای بدی به او داده اند که او خیانت کرده و همراه با ملحدان و مغول شده
در حالی که این همراهی او با مغول باعث از بین رفتن گروه های منحرف شد و همچنین باعث شد که بتواند مغول را کنترل کند تا از آسیبهای بیشتری که میتوانست در جنگها و حملاتش از جمله به بغداد وارد کند جلوگیری کند
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
تاریخ تطبیقی21آذر1400جلسه145.mp3
19.21M
🎙 صوت| درس تاریختطبیقی
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_یکم
#قسمت_صد_و_چهل_یکم
#استاد_طائب
🔹 موضوع: بررسی دوران غیبتکبری ( تبارشناسی قوم #مغول)
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_و_یکم
#قسمت_صد_و_چهل_و_یکم
#استاد_طائب
اتفاقات قرن ششم و هفتم بسیار پیچیده و در هم تنیده است.🧠
اگر بتوانیم نقش یهود را در این دوره پیدا کنیم برای ادامه مسیر کار ما راحتتر خواهد بود.✡️
در این دو قرن حرکتهای مهمی وجود دارد که جهان اسلام را علی الدوام به هم میریزد.
شما یک درهم تنیدگی در این حوادث در این قضایا در این دو قرن میبینید و میبینید که اگرچه به حسب ظاهر صلیبیها دشمن اسماعیلیها دشمن خلافت عباسی دشمن خوارزمشاهیها و... و مغولها مشرک و بت پرست ن و دشمن هرگونه دین چه مسیحی چه مسلمان و اسماعیلیها در جنگ با مرکز خلافت و خوارزمشاهیها در جنگ با اسماعیلیها و مرکز خلافت.
با این وجود میبینیم که یهو مرکز خلافت عباسی همدست میشه با صلیبیها بر علیه اسماعیلیها و اسماعیلیها یک گروهیشون همدست میشه با صلیبیها بر علیه گروه دیگر
همانطور که گفتیم یک درهم تنیدگی در تاریخ در اون برهه مشاهده میکنیم🧠
از این قضایای به وجود آمده چه کسی سود میبره❓️ چه کسی مانع وحدته⁉️
فرقه سازی کار سادهای نیست.🤯
فرقه سازیها سازمان پشتیبان داره یعنی باید بریم یه جریانی رو در پشت این فرقه ببینیم که اون جریان از پیدایش این فرقهها سود میبره🧐
اون یهودی که میخواد همه دنیا رو بگیره اون یهودی که در جلسه قبل گفتیم لا تضال علی تطلع خائنه اینا علی الدوام در حال خیانت هستند👊
و بر اساس اون آیه که فرمود کلها اوقدوا نارا اطفا الله آتش افروزی کار ایناست 🔥 و خاموش کردنش کار خداست💧 در اوقدوا نارا مراد از نار چه ناریه❓️ یهودیها دوست دارند امکانات روی زمین بمونه تا اونا ازش استفاده کنند پس منظور این نیست که بخوان امکانات رو آتیش بزنند اونا به دنیای مادی خیلی دلبسته هستند.
مثال: پیغمبر بنی نظیر را محاصره کرده بودند و آنها تسلیم نمیشدند
از جانب خداوند دستور آمد که نخلهای اینا رو آتیش بزن🔥
در تاریخ اومده که پیامبر یک یا دو تا نخل را آتیش زدن از درون قلعه فریاد زدند فلانی شما که اهل از بین بردن طبیعت نبودی چرا این کار رو میکنی ❓️
مدتهاست حضرت اینها رو محاصره کرده حرفی نمیزنند وقتی که این کار رو پیامبر کردند صداشون دراومد😆
جالبه همین باعث شد که تسلیم بشن 👌
تلاش میکنند تا ممکنه چیزی سالم بمونه اگه نه بعد خرابش میکنن
در اوقدوا نارا مراد از نار آتش جنگه
جنگ فرقهای✝️✡️🕍🕋
یه مثال دیگه: قبل از پیروزی انقلاب اون موقع که در تهران تظاهرات بود ظاهراً انقلابیها به یکی از سفارت خونهها حمله میکنند ،وسیلهها شکسته میشه مسئول سفارتخونه یا مسئول وزارت خارجه تو یک همچین سطحی به امام پیام میدن که به پیروان خودتون بگین به اجناس کاری نداشته باشند🙄😶
جنگ چه جوری به وجود میاد❓️🔥
با همین فرقه فرقه و شعبه شعبه شدن اسماعیلیها اولاً و به ذات با کفار نبرد دارند برای همین اومدن و بیت المقدس را گرفتند اما وقتی بینشون دعوا رخ میده گروهی میرن طرفدار فرزند کوچیک مستعلی میشن و گروهی طرفدار فرزند بزرگ
اسماعیلیها دو تا فرقه شدند
جریاناتی پیش اومد و بعضی از اینها برای اینکه بر دیگری غلبه کنند رفتند و با صلیبیها دیدار کردند که بیاین به ما کمک کنید ما مصر رو بگیریم ما قدس رو میدیم به شما🤯
یکباره یک جریانی که با همه وجود در مقابل صلیبیها و در مقابل کفار ایستاده بود به واسطه آتش تفرقه ورقش برمیگرده موضوعی به نام فرقه سازی🤕😔
همین قضیه رو در میان خوارزمشاهیان میبینیم
از از اول یه تلاشی بود که مبارزه با یهود فراموش بشه با وجودی که در قرآن این همه بهش پرداخته شده و اینها رو اشد الناس معرفی کرده و علمای اسلامی و در راس آنها علمای شیعه تلاش داشتند این قضیه فراموش نشه.
تلاش میکردند ضد کفر بودن و در راس اون ضد یهود بودن زنده بمونه در حالیکه که یهود علنی نیست و اونها پرچم مبارزه با کفر رو بالا نگه داشتند هرچی جریان ضد کفر قوی باشه اون موقع که یهود علنی میشه به درد میخوره
یهودیها دو تا کار انجام میدن اول منحرف ساختن جریان ضد کفر به فروع یعنی کافر دروغین درست کردن مثلاً تو خود اسماعیلیها این فرقه اون یکی رو کافر بدونه یا سنیها شیعهها رو کافر بدونن و با هم بجنگن یا برعکس یعنی با زیرکی کفر رو از پیشونی خودشون برداشتن و جابجا کردن
دوم : یهود جریان مسیحیت رو وادار به حمله میکنه با نام قدس🕌
در نتیجه دشمن، مسیحیت نشون داده میشه
قرآن فرمود لتجدن اقربهم مودتا للذین آمنو الذین قالو انا نصارا
خطاب به پیغمبر: اون کسانی که میگن ما نصارا هستیم از لحاظ مودت و دوستی نزدیکترن
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_و_دوم
#قسمت_صد_و_چهل_و_دوم
#استاد_طائب
در قرن ۷و ۸ مواجه هستیم با تهاجم مغول به بلاد اسلامی که طی دو مرحله انجام شد.
مرحله ی اول، تهاجم⚔چنگیز که حدودا یکسال و نیم طول می کشه.
🔴 چنگیز بعد از کشتار و انقیاد بلاد و در بعضی مواقع در صورت عدم انقیاد، خراب کردن آن وادی، به مقرش که مغولستان بوده برمی گشته.
👈اگر روسای آن شهر در برابر چنگیز تسلیم می شدند و حاضر به پرداخت مالیات بودند، چنگیز شخصی از خودشان را به نام "شُحه"( مامور)💪 قرار میداده. و فرماندار آن شهر باید تحت نظر این شُحه کار می کرده.🤛
در حقیقت این بلاد تصرف شده هیچ گونه، استقلال مالی و اقتصادی نداشتند.
👈یکی از آفت های فرهنگی این مدل حکمرانی این است که، وقتی این حاکم مسلمان، قبول کرده، تحت امر آن نماینده ی مغول حرکت کنه. این حالت پذیرش بی چون و چرای حرف دیگران، آرام آرام به سایر مردم سرایت می کند و تبدیل به فرهنگ می شود.😔
و این خطرناک است چون روحیه ی مقاومت و ستیز را در مردم، از بین می برد.❌
👈ما عرض کردیم، رد پای یهود در حرکت مغول دیده می شود و چنگیز توسط آنها پشتیبانی می شود.
منتهی یهود به دنبال این نیست که چنگیز بیاید و مردم را یهودی سازی کند.🧐
📌اصلا تفکر یهود، تفکر انحصاری و نژادی است. یعنی آنها برای حاکمیت عالم یک طبقه ی ویژه درجه یک دارند، آن درجه یک، نسل خودشان است و دیگران در طبقه ی دوم قرار دارند به شرط قبول خدمت اینها.
یهود کل عالم را می خواهد.چه جوری❓
⬅️ کل عالم را با آن انسانهای درجه دو. یعنی تابع هایی که به آنها خدمت کنند.
✅ می گویند فقط تابع ما باش. استقلال و آزادی نداشته باش. دین خودت را داشته باش اما در مسئله ی پول و حاکمیت از ما تبعیت کن.
👈 بنابراین چنگیز به دنبال گرفتن دین مردم نیست. به دنبال سلب احساس استقلال مردم است.
👈شما تاریخ یهود را که بررسی می کنید. می بینی، یهود در درون خودش، وقتی یک یهودی از انصاب آنها ، فاسد می شود، باهاش برخورد ندارند.😳
✅ مثلا در زمان پیامبر (ص) اینها ربا می خوردند در حالیکه حضرت موسی اینها را نهی کرده بود. ولی اینها می گفتند برای نسل بنی اسراییل ایرادی ندارد.😳
⬅️ شما الان می بینید در حال حاضر، تنها جایی که با احکام توراتی و تلمودی اداره می شود، اسراییل است.
ولی می بینید آقایان حکام اینها، خیلی هاشون گرایش به همجنس بازی دارند و خاخام ها هم اینها را تایید می کنند و از سراسر دنیا برای اینها پول می فرستند.🙈
چرا چون آن ها را از نسل درجه یک بنی اسراییل می دانند.😏
✅ بنابراین در مورد اجرای قانون برای اینها استثنا قایل هستند.
✍چنگیز در هجوم اول دقیقا به دنبال گرفتن استقلال از افراد است.
می گفت اگر مرا پذیرفتی و شحنه و خراج دهی را قبول کردی. مملکتت سالم اند و تو هم بر حکمت پابرجایی.
⬅️ یک سوال❓ همه می گویند، بلاخره چرا جامعه اسلامی اینجوری ضربه خورد❓
✍ در جواب می گویند: اختلافات
اختلافات چرا پیش می آمد❓
⬅️ مثلا دربغداد؛ در قرن ۶و ۷ با وجودیکه مُصلِحان شیعه به دنبال وحدت دشمن شکن بودند ولی در بسیاری مواقع، دعوا بین حنبلی ها و شافعی ها بود.همین باعث میشد از کفار تقاضای نیرو کنند.
✅ علمایی مانند شیخ طوسی به دنبال ایجاد وحدت هستند تا جاییکه شیخ طوسی کتابی با عنوان" الخلاف" می نویسد. می گوید؛ در فقه ما این اختلافات و این ادله را داریم و بر اساس یک مبادی فتوا داده ایم. پس دلیلی ندارد با هم بجنگیم.👌
⬅️ در مرکزیت خلافت عباسی، دعوا بین شیعه و سنی بود و با وجود تلاش های علمایی چون شیخ طوسی و بعد مفید و بعد سید مرتضی و رضی، یک دستی علی الدوام آتش را روشن نگه می داشت.
این اختلافات استمرار پیدا می کند تا تشتت حاصل از این اختلافات، باعث می شود جامعه نتواند در برابر مغول ایستادگی کند.
👈این فتنه ها مقارن با وجود شیخ طوسی در بغداد است.
چطور شیعیانی بودند که به حرف عالمی مثل شیخ طوسی گوش نمی کردند⁉️🧐
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
تاریخ تطبیقی جلسه ۱۴۷.mp3
14.93M
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_و_سوم
#قسمت_صد_و_چهل_و_سوم
#استاد_طائب
🔹 موضوع: بررسی دوران غیبتکبری ( تبارشناسی قوم #مغول)
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_و_سوم
#قسمت_صد_و_چهل_و_سوم
#استاد_طائب
به قرن ۷و ۸ هجری رسیدیم. جریان ورود مغول.
در آغاز وقتی که ورود میکنن کاری با مناسک تحت حاکمیت خودشون ندارن. کاری با مسلمان و غیره بودن نداشتن. یهود دین و توحید رو برای یک نژاد خاص در نظر گرفته و این ها برای نژاد برتر هست. یهود میگه سایر نژادها حیوانات هستن. اسب و الاغ و اینا که برای ما بارکشی میکنن.
مغول ها اینجوری بودن.ذات یهودی درونشون بود
اما اسلام تلاشش این بود که عبد این ها نباشید .
در اسلام چیزی داریم به نام تبعیت از ولی خدا
شما باید مطیع ولی خدا باشید.
مدیر الهی که از جانب خدا هست و اطاعت اون عین آزادی هست.
روشهای پیامبر اکرم اطاعت الهی است که خود پیامبر رو هم ،یکی از افراد جامعه قرار میده.
پیامبران در دنیا برتری بر دیگران ندارن، اینطور نیست که پیامبران کاخ داشته باشن و دیگران در کوخ زندگی کنن. مانند برتری پادشاهان.اهل ایثارن و زندگی شخصی پیامبر از سطح زندگی مردم پایین تر هست. به اصطلاح برتری مولا و عبد نداره.
ما در اسلام ولایت داریم ،اما نه ولایت ملکیت
بلکه ولایت امر ....
یعنی اون چیزی که خداوند امر کرده به بنده ها.
تعلیمات پیامبر آزادگی است.
خلافت اسلامی به کیسریت و قیصریت تبدیل شد .🤔🤔🤔
یعنی این کسانی که نام خلیفه گذاشتن مثل منصور دوانقی مثل صفار مثل مروان و یزید و ...
اینها نام خلافت و ولایت رو دارن اما حقیقت اش مانند قیصر کسرا زندگی میکنن و حتی بدتر از اونها. یعنی نوع ولایتی که بنی امیه وبنی عباس داشتن ،نوع ولایت چنگیز هست.
در حرف چنگیز حرف خدا و پیامبر مطلقا وجود نداشت. بنابراین اگه چنگیز میگه سرماه باید خراج بدین حاکم بغداد هم میگه سر ماه زکات بدین. چنگیز میگیره می بره یه مقداری برای خودش و اطرافیانش، حاکم هم همین طور برای خودش و اطرافیانش خرج میکنه. منتهی چون اون نام ولایت الهی رو روی خودش گذاشته این مسلمانها فکر میکنن دارن به قرآن عمل میکنن.
چنگیز این قسمت رو نداره (همون مسلمان بودن)پس بنابراین به این دلیل مقاومت میکنن و نمی پذیرند ولایت چنگیز رو .وقتی نمیپذیره یعنی چی؟؟؟ پس نتیجش میشه کشتار و تخریب . این همون چیزی که یهودی ها میخوان اگر ولایت چنگیز را بپذیرن حتی به اسم . اسلام بهم خورده. اگر مقاومت کنن میزن ولایت را داغون میکنن و اگر مقاومت نکن رفتن تحت ولایت چنگیز.
وقتی که پیامبر اکرم هستن هرچی حاشیه حکومت ایشون توسعه پیدا بکنه برای پیامبر اکرم فرقی نمیکنه چون ایشون مربی به کل عالم هستن. تربیت شده الهی هستن.
خداوند تبارک و تعالی پیامبر رو برای مدینه که تربیت نکرده بود برای جزیره العرب که تربیت نکرده بود برای کل عالم تربیت کرده بود. اگر
پیامبر رو برداریم . کسی رو که تربیت شده و مربی برای جزیره العربه، اینجا رو اداره کنه
نتیجه چی میشه ؟؟؟حاکمیت خراب میشه چرا ؟
چون این فقط برای جزیره العرب تربیت شده برای ایران که تربیت نشده. از لحاظ زبان و رنگ و سرما و گرما فرق دارن .
پیامبر عین خودش پیامبر را برای کل عالم تربیت کرد. اگر حاکمیت دست کسی باشه که برای حاکمیت کل عالم تربیت شده ، بنابراین برای عالم یه نقشه واحد درست میکنه و به راحتی میتونه نقشه رو درست کنه.
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_و_چهارم
#قسمت_صد_و_چهل_و_چهارم
#استاد_طائب
🔹 موضوع: بررسی دوران غیبتکبری ( تبارشناسی قوم #مغول)
در بحث امروز صحبت در مورد این است که منشا تربیتی چنگیز خان کجاست؟
از نوع رفتار، سیاستها، سازماندهی سپاه و اقدامات او میبینیم که مبنا و منشا حرکتهای او یهودی است.
یهود انسانها رو سه دسته میکند: یک: نژاد برتر (نژاد یهود)
دو: نژاد غیر یهود که سلطه یهود رو بپذیرد. اینها حق حیات دارند.
سه: کسانی که سلطه یهود را نپذیرند باید کشته شوند.
با مطالعه قرون هفتم تا اوایل قرن دهم درمیابیم چیزی که در تاریخ نوشته میشه فقط کشتار و قحطیها، کمبودهاست.
در این فضای کشتار دو جریان را میبینید: جریان حق و جریان باطل.
جریان باطل چهرههای مختلف دارد؛ دستگاه خلافت عباسی باطل محض است یعنی رفتار اونها بهتر از چنگیز نیست، حاکم بغداد با نام اسلام همون بردگی و شراب خواری و زنبارگی را میخواهد.
اینها هر دو در یک جبهه باطل قرار میگیرند و با هدف از بین بردن جبهه حق و اسلام نابی که پیامبر آوردن آمدند.
با بررسی جبهه کفر میفهمیم چنگیزی میآید میشود یک فرمانده واحد و وحدتی را هم ایجاد میکند. چنگیز دارد از یک پشتیبانی نهانی(یهود) پشتیبانی میشود.
در مقابل جبهه حقی را میبینید که باقی مانده و بلکه توسعه و رشد پیدا کرده است.جبهه حق هم یک چهره نهانی دارد که رهبری میکنه و این جبهه را نگه میدارد.
اگر میخواهیم متوجه بشیم که غائب بودن امام زمان یعنی چی؟ در همین دوران که سلطه نابودسازی حق قوی است شما میبینید که اون اسلام ناب در درون این تهاجم چگونه میآید و جلو میرود و تا کجا میرسد.
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
تاریخ تطبیقی جلسه۱۴۹.mp3
13.55M
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_و_پنجم
#قسمت_صد_و_چهل_و_پنجم
#استاد_طائب
🔹 موضوع: بررسی دوران غیبتکبری ( تبارشناسی قوم #مغول)
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_و_پنجم
#قسمت_صد_و_چهل_و_پنجم
#استاد_طائب
از اول تاریخ که آمدیم جلو گفتیم منشأ انحرافات یهود بودهاند و پیدا کردن این انحرافات و خرابکاریها در تاریخ توسط یهود در بعضی از جاها آسان بود و در برخی مواقع هم بسیار پیچیده است. در آن زمان دو حکومت و قدرت بزرگ را شاهد هستیم:
1⃣یکی در سمت خراسان و ماوراءالنهر تا قسمت شرقی دریای خزر که این ها خوارزمیان هستند ، 2⃣یک کانون قدرت هم در بغداد عراق که حکومت عباسیان است.
شناسایی تفکر بین این دو حکومت بسیار حائز اهمیت است.
در زمان غیبت کبری شناسایی و کشف گروههای شیعه سختتر شد چون در زمان حضور معصوم همه امام رو میشناختند و بالاخره دسترسی به او داشتند ولی بعد غیبت کبری اینطور نبود با اینکه تقیه بسیار زیادی میکردند ولی گاهی هم ممکن بود که آنها شناسایی شوند. در زمان غیبت امام ما یک کانون شناختهشده نداریم که همه حول آن جمع شوند بههمین دلیل سازمان یا این مجموعه موقعیتی برایش فراهم شد که بهصورت پنهانی به فعالیت خودش ادامه دهد و شناسایی آنها سختتر باشد.....
در خوارزم این زمزمه شروع شده بود که چرا حکومت دست فرزندان عباس باشد؟ حکومت باید در دست فرزندان علی علیه السلام باشد. عباسیان گفتند که ما باید کاری بکنیم که زمزمه اثر خودش را از دست بدهد و بههمین خاطر شروع کردند به ایجاد آشوب و بلوا.
چنگیزخان مغول به جنگ با خوارزمشاهیان رفت.
بعد چنگیزخان نوبت به هلاکو میرسد و بعد از او به ارغون. ارغون وزیری دارد بهنام سعدالدوله که رسماً یهودی بود و این آقای سعدالدوله میتواند نشانه ای باشد از هدف یهود. او میتواند افشاگر اهداف یهود در مغول باشد.
سعدالدوله برای ارغون اینطور جا انداخت که چنگیز خان مغول پیامبر بودهاست چون هم دست به شمشیر برده است و هم کتاب داشته است. چنگیزخان که بیاباننشین بودهاست چطور میتواند کتاب بنویسد؟
حالا شاید بتوانیم بگوییم که این یاساها و این کتاب قانون چنگیز را هم خود یهودیها نوشته باشند و بهنام او او زده باشند.
ما در اهلبیت علیهمالسلام بحث امامت را خانوادگی داریم ، یعنی از امام علی علیه السلام به فرزندانشون. در عباسیان و امویان هم همین منوال را میبینیم.
سعدالدوله به ارغون گفت چنگیز نبی بوده است پس تو هم بعد او جانشین او هستی و نبی هستی همانطور که پیامبر یاران خودش را به قتال تجهیز میکرد و برای گسترش دین اسلام جهاد میکرد تو هم باید همین کارو بکنی!
سعدالدوله به ارغون گفت: همانطور که پیامبر در خندق چندین نفر را کشت (منظور کشتن هفتصد نفر از بنی قریظه است،که اکثر آنها را امام علی علیه السلام گردن زد.)
⛔( این نقل تاریخی اینها است و این تفکر که اسلام با جنگ و خونریزی گسترش پیدا کردهاست تفکر یهودی و مغولی است.)
تو هم اگر شمشیر بکشی و تعدادی از افراد را بکشی ، همه از تو تبعیت میکنند و حکومت واحدی را تشکیل می دهی.
سعدالدوله به او گفت آنانکه پذیرفتند از کشتن آنها صرفنظر کن وگرنه که باید تو سری خور و ذلیل بشوند و انها را بکش.
اولین کاری که ارغون میکند این است که دستور میدهد تمام کسانی که مسلمان هستند از بدنه حکومت و دستگاه بیرون شوند.
🔺️ مغول اصلیت بودایی دارند.
بعد گفت باید به مکه حمله کنی و اونجا رو دوباره به بتخانه تبدیل کنی. لازم نیست برای بتها نام انتخاب کنی فقط آنجا بت بساز. مکاتبه میکند با عربهای یهودی( این نکته جالب است) و به آنها گفت که شما باید راه ورود مغولها به اینجا را فراهم کنید شناسایی راهها و...
سعد یک سیاههای از علمای اسلام اعم از شیعه و سنی آماده کرد و به ارغون داد و گفت تو باید اینها را بکشی.
منتها اصلاً به این کارها نرسید در همان ابتدایی که سپاه به حرکت درآمد ارغون به یک بیماری دچار شد و از دنیا رفت و بعد او بعضی از مغولها و مسلمانها سعد را دستگیر کردند و کشتند و تکهتکه کردند.
گفتیم جریان حق، استاد مخفی کاری بود و کار فرهنگی خود را پیش میبرد.
بعد ارغون نوبت به آباقا برادر هلاکو میرسد. اباقا مسیحی بود و دوست داشت که همه را هم مسیحی کند اما خیلی زنده نبود و در سال ششصد و هشتاد از دنیا رفت و در این بین پسر او مسلمان شده بود و حکومت به پسرش احمد تگودار رسید. حالا اینکه چه کسی او را مسلمان کرده و درمورد اسلام با او صحبت کردهاست معلوم نمیشود.
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
تاریخ تطبیقی جلسه ۱۵۰.mp3
7.83M
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_و_ششم
#قسمت_صد_و_چهل_و_ششم
#استاد_طائب
🔹 موضوع: بررسی دوران غیبتکبری ( تبارشناسی قوم #مغول)
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_و_ششم
#قسمت_صد_و_چهل_و_ششم
خیلیتلاش دارم ک از زمان ورود و اقدامات مغول رد شوم اما به هر تقدیر با مطالعات جدید این دوران دوران تقابل قوی و مهمی است به این معنا که ان جریان یهود در این دوران تلاش فراوانی داشت که مغول و اثر گذاری برآنها ریشه کند. اسلام و جریان اسلام موجود توانمندی مقابله نداشت و جریان اسلام ناب که خب پیوست میخورد به جریان حب اهل بیت در سطح حقیقی اش . بالاخره ولایت در اسلام ولایت حب است . وقتی ولایت حب است اون کس که ولی است باید ملاک های محبوبیت را داشته باشد .
ملاک های محبوبیت که در این انسان ها باعث ایجاد حب میشود جز ملاک های الهی نمیتواند باشد .
مردم به شکل عام عاشق یک شراب خور نمیشوند . هرگز، یعنی بخاطر شراب خواریش . هرگز عاشق یک قمارباز نمیشوند هرگز عاشق یک قداره بند نمی شوند. هرگز عاشق یک رباخوار نمیشوند .
عاشقی که بیایند و در رکابش بجنگند و حاضربشوند که جانشان را فداکنند.
برعکس اگر کسی در مکتب الهی رشد کرده باشد مثل پیامبر اکرم ، پیامبر اکرم حتی دشمن خونیاش هم او را دوست دارد . تاریخ را ببینید . پیامبراکرم در مکه وقتی که توسط مشرکین سران آسیب میدید اونهایی که دورمیشدند همین مردمی که مسلمان نبودند بت پرست هم بودند همان ها به کمک پیامبر می آمدند.
چرا چون معرفتی که نسبت به ایشون نداشتند این بود که پیامبر آدم خیری هستند ادم خیرخواهی هستند و امین به آن معنا یعنی ملاک های الهی .
خب اگر در اسلام آمده و گفته من از شماها ولایت میخواهم یعنی چی؟
فرض کنید حب میخواهم . خب حب به کی؟ شما "انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنو" به همین معنایی که آقایان معنا میکنند ولی شما یعنی محبوب شما آن خدا و رسول است و همچنین و الذین آمنو .
این الذین آمنو زمانی محبوب مردم میشود که اون ملاک هایی که ما در خدا رویت میکنیم در نماینده خدا هم ببینیم . رسول خدا نماینده خدا است . میبینید این الذین آمنو باید آن ملاکاتی که در پیامبر هست را داشته باشد . ان وقت این می شود همان ولایت حب. اگر بود تبعیت میکنه ولذا اگر امیرالمومنین را بشناسید تبعیت از امیرالمومنین دستور نمیخواهد
اگر کسی فهمید امیرالمومنین چه کسی هستند خودبه خود به دنبال او راه میوفتد . شما در امر پزشکی رجوع به خبره میکنید. مثلا اگر اینجا یک متخصص عالی باشد و تجربه هم داشته باشد و یک پزشک دیگر هم معمولی باشد و چون پزشک متخصص و عالی تجربه شده است و این آقا هم این بیماری را دارد مشخص است که پیش آن یکی نمیرود. پیش متخصص میرود .
حالا وقتی امیرالمومنین تمام ملاک هایی را که در تبعیت از خداوند متعال است همه را خدا در وجود ایشان نهاده. یعنی اوصافی که در پیامبر است موجب شده است ما عشق پیامبر بشویم و دنبال او برویم در ایشان هست و دیگر نیاز به دستور نیست تا دنبال ایشان برویم . تبعیت از امیرالمومنین عقلی است نه شرعی و دستوری .
پس مهم اینه که شما اون امیرالمومنین را به آن شکل معرفی کنین و بعد از معرفی طرف خودبه خودکشیده میشود. این در بقیه افراد قوی نیست ببینید وقتی که مغول میاد هجوم او با اون دید یهودیتی که درش ایجاد کرده که ما عرض کردیم در چنگیز و اینا ، اما خاندان چنگیز اینا خیلیاشون اصلا از یهودیت خبری ندارند .
اینجا موضع اقدام اشناکردن این اقایان با اون نوع از اسلامه اگر علویه بتونه اون ولایتو به اون منتقل بکنه و این شمشیرشو از گلوی اسلام برمیداره ببینید و اینکار به شکل پنهان انجام شده بود اینو بیاید دردل تاریخ نگاه کنید روشن کنید.
ببینید قبلا گفتیم سعدالدین یهودی اومد وزیر شد و تونست ارغون رو بیاره پای کار براندازی اسلام . تعرض کعبه ، کشتن همه علما اینطور و...
خب دراینجا ارغون میمیره او پشتوانه سعدالدینه . سعدالدین روهم مردم میزنند و میکشند یک یهودکشی عجیبی یهو راه میوفته .
بعداز اون کی میاد رئیس میشه؟ قازان که اسمش محموده . این مسلمان شده . توسط کی مسلمان شده ؟ میگویند او توسط یکی از سردارانش که میجنگیده به نام موروز . اما او با سواد نیست که . میگویند نه ، اون کسی که روی قازان خان اثرگذاشت این یکی از علمای بزرگه که اهل سنت او را میگویند حافظ المحدثه و اینها. کی ؟ صدرالدین ابراهیم بن شیخ سعدالدین معید هموی جمینی .
این کیه؟ این نویسنده کتاب فرائض السمتینه در فضائل المرتضی . درفضائل امیرالمومنین.
دقت کنید تمام تلاشش این بود که امام علی را معرفی کند . دیگران را نمیزد . علی را معرفی میکرد. قازان وقتی با این روبه رو میشد این علیبن ابیطالب رو به او معرفی میکرد و وقتی که او گوش میکرد میدید امامعلی خیلی خواستنی هستند.
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
تاریخ تطبیقی جلسه ۱۵۱.mp3
13.19M
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_و_هفتم
#قسمت_صد_و_چهل_و_هفتم
#استاد_طائب
🔹 موضوع: بررسی دوران غیبتکبری ( تبارشناسی قوم #مغول)
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_و_هفتم
#قسمت_صد_و_چهل_و_هفتم
#استاد_طائب
بحث ما در سلسله مباحث تاریخ به بررسی تاریخ در دوران ظهور مغول و اقدامات مغول رسید حدس ما این بود که براساس تعالیمی که در یاساهای مغولی و در نوع سازماندهی شان ونوع اقداماتشان و میزان اطلاعاتشان در مجموع این بود که اصل جریان نشات گرفته از تعالیم یهود بود و چنگیز نمی تواند یک آدم ساده بیابانگرد رشد یافته در یک قبیله دور افتاده در بین بیابان ها باشد.حالا اگر تلاش کردند که اون رو اینگونه معرفی بکنند این در حقیقت پرده افکنی بر یک سلسله واقعیتهایی است که اگر اون واقعیتها مورد توجه قرار بگیرد آن ساده انگاری و ساده نگاه کردن به قضایای مغول از بین میرود و شاید دسترسی به اون اصل منشا موجب بشود که اون نگاه به یهود نگاه به تزاویر اینها بیشتر روشن بشود و این آیه بیشتر در منظر ذهن جا بیفتد که خداوند متعال اینها را به عنوان آتش افروز معرفی میکند.
هرگاه یک آتش جنگی را افروخته میکنند خداوند متعال آن را خاموش میکند یعنی آنقدر آتش افروزی آنها و کید و مکرشون در زمینه ایجاد جنگ ها و نبردها قوی هست که دست الهی به میدان میآید و آن را خاموش میکند که البته دست الهی همیشه به دست مردان خدا و تربیت یافتگان مکتب الهی است و یا گاهی هم ممکن است به تعارض بین خود همین جریانها باشد.
گاهی موارد بین خودشون هست ولی به هر تقدیر خداوند متعال اینها را به عنوان یک مجموعه جنگ افروز معرفی میکند و اگر تاریخ مغول به خوبی روشن بشه معلوم میشه که در این مقطع از تاریخ هم آنها چگونه آتش افروزی کردهاند.
دنیا در نظر یهود مانند یک صفحه قمار است. صفحه قماری که مثلا هی مهره میاندازند قدیمها در یکی از صحنهها تخته نرد بود، تخته نرد مهرههاش هی اضافه میشود و بعد در این قمار اون کسی که هی مهره میآورد گاهی اوقات تعداد مهره ها به قدری زیاد می شود که حساب مهرهها و چینش مهرهها و نوع به کارگیری مهره ها از دست مهره انداز بیرون می رود و خوداون مهره ها باعث شکستش می شود.
یهود به دنبال سلطه پنهان است پس باید به دنبال مهره گذاری باشه و مهرههای پنهان و در هر کجا نفوذی بگذارد تا بتواند جریان همه جا را طبق میل خودش همراه سازی با خودش بکند و جهات را بگیرد و خوب هر از چند گاهی به یکباره میبیند که این تعداد مهرهها داره زیاد میشه و داره از دست اون میره. بنابراین اینجا یه حرکتی ایجاد میکنه یک جنگهایی ایجاد میشه و این در حقیقت بر میگرده به کم شدن اون نقاطی که نیاز به مهره گذاری دارد و یک توانمندی برای مهره های خودش ایجاد میکند.
شما ببینید قبل از اینکه مغول بیاید این کار را بکند در حقیقت یک تشتت حاکمیتی ما در زمین داریم یعنی در منطقه عراق عرب شما دولت عباسیها را دارید، در منطقه مصر دولت بازمانده فاطمیها عبیدیان را دارید و در منطقه شرق ایران یعنی آسیای شرقی این طرف در مناطقی مثل سمرقند، بخارا، خوارزم، اطرار تمام اینها خوارزمشاهیان حاکم هستند و منطقه شبه قاره هند اون طرف هم قبایل دیگهای حاکم هستند یعنی یک تشتتی هست و فرهنگ های مختلف زمینه پرورش و رشد پیدا میکنند و خوب قسمتی هم اسماعیلیها در قلعهها هستند که جریانات آزاد اینها را ملحدین میدانند.
وقتی مغول حمله میکند خوارزمشاهیها را سرکوب میکند و عبیدیان را قسمتی از آنها را سرکوب میکند و میرود تا قسمتهایی از غرب روسیه و گرجستان و ارمنستان و ترکیه و میآید عراق عرب و ایران همه اینها را میگیرد و این تشتت ها از بین میرود.
بنابراین وقتی مغول حاکم میشود تاثیرگذاری جریان یهود بر مسائل به نظر آنها راحت میشه یعنی خیلی راحت وقتی روی مغولها اثر بگذارند یعنی همه جا اثر گذاشتند، کشتار کردند و خیلی از علما را زدند و نابود کردند پس حرکت مغول بدین گونه است.
شیخ صفی نمی تواند آدم عادی باشد و از کسی اثرگیری نکرده ولی ظاهرش این است که یا حنفی است یا...
بنابراین در دل حاکمیت مغول سلطان محمد خدابنده بعد از برادرش قازان خان (یک مسلمان شده ) که می خواهد کارهای اسلام را انجام دهد و بعداز سلطان محمد خدابنده ،سلطان ابوسعید می آید و اون کاملا می خواسته اسلامی باشد وزرای او را که بررسی می کنید می بینید وزرا یکی بعد از دیگری خیلی هاشون از صاحبان علم و دانش و فرهنگ و بعد متمایل به اون حقایق اسلام ناب هستند، ولی هنوز جریانات قبیله ای است
نکته( پیشنهاد مطالعه): مطالعه تاریخ سیستان که خیلی درس آموز است در اونجا می بینید که این ایل ها و خاندان ها چگونه خودشون را حتی در دوران مغول حفظ کردند ولی عشیره ای باقی مونده و یک قبض و بسطی در حاکمیت داشتند یعنی گاهی یکهو سیستان می رفته به منطقه هرات و مکران و دریا و اینور می آمده به خراسان و بعد هم گاهی یکهو کوچک میشده و می رفته می شده در حد سیستان.