eitaa logo
دیوان فضل
273 دنبال‌کننده
327 عکس
251 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یک عمر به لب نام تو دارم زینب ازغصهٔ شام بی‌قرارم زینب تا نام مدافعانتان زنده کنم کی در حرمت قدم گذارم زینب فضل الهی
🔹امان از دل زینب🔹 برداشت به امیّد تو ساک سفرش را ناگفته‌ترین خاطرۀ دور و برش را برگشت، نگاهی به من انداخت و خندید بوسید در آن لحظۀ آخر پسرش را برخاسته بود العطش از مجلس روضه آتش زده بود آه... دلِ شعله‌ورش را پر زد به هوای حرم عشق که شاید یک روز بریزد همه جا بال و پرش را آهسته فقط گفت: امان از دل زینب وقتی که رساندند به مادر خبرش را این کرب‌وبلا نیست دمشق است،که هربار یک‌جور شکسته دل هر رهگذرش را آیا تن بی‌جان تو هم زیر سم اسب... بگذار نگوییم از این بیشترش را در راه دفاع از حرم عشق چه خوب است عاشق بدهد مثل تو صدبار سرش را... 📝 🌐 @fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
1.15M
من زینبم(سینه زنی )زمینه محمد اسماعیل فضل الهی 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 @fazlll
مداحی_آنلاین_-_ثواب_گریه_بر_حضرت_زینب_کبری_-_حجت_الاسلام_دارستانی.mp3
3.04M
🏴 (س) ♨️ثواب گریه بر حضرت زینب(س) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام @fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
منظومه ی پیروزی بیست و دو بهمن پنجاه و هفت عشق ز ره آمد و ابلیس رفت صبح ظفر گشت برون با شکوه چشمه ی خورشید بر آمد ز کوه ماه به دامان فلک آمده دیو برون گشته ، ملک آمده روح خدا ، روح امید آفرید بر شب ما صبح سپید آفرید مشت گره کرده ی ما وا شده غنچه ی ایثار شکوفا شده عطر گل عشق به جان‌ها نشست کاخ شیاطین همه درهَم شکست جلوه گر آمد به فراز و نشیب نَصرُ منَ الله وَ فَتح قَریب چهره ی خورشید پُر از ژاله شد دشت و دَمَن غرق گل و لاله شد هر دل بشکسته به سامان رسید صبح بهاران به زمستان رسید شاخه ی سرمای زمستان شکست گرمی جانبخش به دلها نشست خاک وطن بوی شقایق گرفت مشعل ایمان دل عاشق گرفت بر دل ما عطر شقایق شکفت عطر خدا بر دل عاشق شکفت کاخ ستمگر همه چون کوخ شد هرچه بجز آینه منسوخ شد دولت طاغوت که درهم شکست جلوه ی صد آینه آمد بدست فاتح دل گشت قیامی سترگ بیشه ی شیران نبود جای گرگ بیشه ی شیران شده ایران زمین خاک دلیران شده ایران زمین بر قُلَل این وطن سرفراز پرچم عزت شده در اهتزاز عشق به دل جلوه ی جانبخش بست نهضت اسلامی ما نقش بست همنفس گلشن صبح مبین خون شهیدان شده فجر آفرین بر افق روشن این انقلاب آیه ی « والفجر » بود آفتاب دل ز افق شمع هدایت گرفت تابشی از نور ولایت گرفت دفتر «یاسر» همه چون گوهر است شعر ظفر خیز درین دفتر است ** محمود تاری «یاسر» @fazlll کانال شعر شاعر انقلابی مذهبی (محمد اسماعیل فضل الهی) مشهد الرضاعلیه السلام
عطر سیب صحن دلبرم میاد بخدا همینه باورم..،میاد نفسای آخره..،مطمئنم دم آخری برادرم میاد دست غم تو رو ازم جدا کشید زینب از دوری تو چیا کشید من چجوری زیرِ سایه جون بدم... وقتی جسم تو سه روز گرما کشید از عذابِ بعدِ تو نترسیدن نیزه‌ها امونتو می بُریدن روی تل دست و پا گُم کرده بودم... دست و پا که میزدی می خندیدن کاش اینا خداشونو عوض کنن دین بی بهاشونو عوض کنن خدا لعنتش کنه..،فکر کی بود نعل مرکباشونو عوض کنن! دور خیمه‌های تو غُلغُله بود چشم بد دور و بر قافله بود خولی و شمر و سنان..،جای خودش بددهن تر از همه حرمله بود حرمله عذاب بی اموون میداد مشک عباسمونو نشوون میداد تا که دِقِّمون بده..،گهواره رو جلو چشمای رباب تکوون میداد کوفه زخم دلمو نمک می زد سنگ غم آئینه‌مو محک می زد نزدیکِ محلّه‌ای که درس دادم... منو شاگرد خودم کتک می زد کوچه های تنگ و اون همه فشار... هتک حرمتِ منو به‌روم نیار منی که پرده‌نشین بودم یه عُمر با سرِ بازارِ برده ها چیکار؟! یه بُزُرگی..،زندگیش خراب میشه دلِ سنگَ‌م واسه اون کباب میشه بخدا روم نمیشه سوال کنم... آستینِ پاره مگه حجاب میشه؟! مرهم هیچ‌کسی التیام نبود شونه ای پناه گریه‌هام نبود اون همه بلا توو کربلا دیدم... هیچ مصیبتی شبیه شام نبود داغ بی حسابشو یادم نیار اون همه عذابشو یادم نیار مستای شامی چه بی حیا بودن... مجلس شرابشو یادم نیار اگه با غم تو همدم می شدن این حرامیا هم آدم می شدن میدونم زیر سر خیزرونه... دندونات یکی یکی کم می شدن باید این شب‌و به روز بدل کنم مشکل فراقِمونو حل کنم حالا که تو نیستی پیشم..،بایدَم یادگار مادرو بغل کنم @fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی 🔹
تا که کهنه پیرهن در دست‌هایم جا گرفت نیمه‌ی ماه رجب هم بوی عاشورا گرفت روضه خوانت بوده‌ام یک سال و نیم ای بی کفن از صدای ناله‌ی زینب دل دنیا گرفت گودیِ زیر دو چشمم! یادگار گودی است تا که شمر آمد به مقتل، کار دل بالا گرفت جای سالم در تنت پیدا نکردم، لا جرم خواهر غمدیده‌ی تو بوسه از رگ‌ها گرفت هر کسی در کربلا از هر کجایی کینه داشت انتقام خویش را از ما بنی‌الزهرا گرفت دست نامحرم به روی خواهرت تا شد بلند بر فراز نیزه، خونْ، چشمان سقا را گرفت تا که بر گهواره‌ی نیزه بخوابد اصغرت مادر بی شیرخواره نغمه‌ی لالا گرفت… شاعر: @fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
تا پرچم سبز و سفید و سرخ ایران در آسمان‌ها هم‌نشین آفتاب است «الله اکبر» ضامن پیروزی ماست «الله اکبر» ضامن این انقلاب است ما تا ابد در راه میهن پاکبازیم ما وارثان عشق و ایمان و نمازیم دلبستۀ عباس‌های سرفرازیم لب‌تشنگی در زادگاه ما ثواب است کابوس اهریمن، مسلمان بودن ماست بر پشت بام «الله اکبر» گفتن ماست کاخ سفید پادشاهان دروغین، با مشت مردان و زنان ما خراب است با قامت سرو شهیدان، استواریم حتی زمستان هم که باشد در بهاریم از دشمنی دشمنان ترسی نداریم اینجا تمام نقشه‌ها نقش بر آب است اینجا تمام مشت‌ها: «الله اکبر» اینجا امید قلب‌ها: فردای بهتر این خانه آه مردمش بسیار گیراست اینجا دعای مادرانش مستجاب است شاعر: ناشر دیوان اشعار مذهبی انقلابی @محمداسماعیل فضل الهی
ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده تا بیایی باز هم یک صبح زیبا پیش ما کوچه‌های دل برای مقدمت آذین شده از نسیم نام تو شب‌ها همه مهتاب بود از طنین گام تو این روزها شیرین شده سفرۀ یکرنگ ما نان و نمک می‌پروراند حیف شد، بعد از تو باز این سفره‌ها رنگین شده آن طرف سیل کبوترها که هم‌بال تواند این طرف ماییم، با پرونده‌ای سنگین شده از افق‌هایی که هم‌رنگ است با خون خدا باز می‌گردند روزی اسب‌های زین شده شاعر: 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @fazlll کانال اشعار مذهبی انقلابی استاد: فضل الهی
1.33M
روضهٔ حضرت زینب سلام الله علیها(باصدای محمد اسماعیل فضل الهی)@fazlll
342.5K
اجرای سرود ای ایران با چاشنی هایی ازشعرتبیینی 💜توسط شاعرانقلابی__محمداسماعیل فضل الهی مشهد الرضاعلیه السلام 🏳🎵@fazlll