eitaa logo
دیوان فضل
271 دنبال‌کننده
325 عکس
250 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جانم حسن روزی ما سر هر سفره به نامِ حسن است تا کرم بین مقیمینِ مَقام حسن است هرکه مجنون حسین است خودش می‌داند که حسینی شده‌ی دست امام حسن است از خرابات بقیع تا به خدا راهی نیست همت باده کشان از لب جام حسن است در جمل بین جوانان علی کاری کرد همه گفتند فقط سکه به نام حسن است گفت لایومک فقط کرببلا دیده شود همه‌ی معجزه‌ها پشت کلام حسن است صلح او صلح حسین است به زهرا سوگند کربلایی هم اگر هست قیام حسن است حسنی‌های حرم هول قیامت دارند کربلا دید زمین زیر لگام حسن است خیمه‌ی آل حسن حلقه‌ی انگشتر بود مسند عمه‌ی سادات خیام حسن است تا سرِ ازرق شامی و یلانش را زد قاسمش گفت که این تازه سلام حسن است
چرا قاسم اینجور ، بهم ریختنت با هرچی که میشد ، تو رو کشتنت تنت توی صحرا ، کشیده شده شده نیزه بارون ، تموم تنت قاسم قاسم قاسم عموجان یه زخم عمیقه ، میون گلوت چرا آخه خونی ، شده کل روت زیر مرکباشون ، چه درهم شدی بلند شو که داره ، می میره عموت قاسم قاسم قاسم عمو جان بلند شو عزیزم ، غمم شد شروع می‌خنده یه لشکر ، به اشک عمو برام سخته قاسم ، غم و داغ تو چرا آخه اینجور ، شدی زیر و رو قاسم قاسم قاسم عموجان تو رو نانجیبا ، چقد بد زدن شده خاک صحرا ، براتو کفن با گریه کنارت ، می‌شینم میگم پاشو یادگار ، داداشم حسن قاسم قاسم قاسم عمو جان تو رو مثل اکبر ، جدا کردنت عَبا کم آوردم ، برا بردنت پر از لخته ی خون ، شده حنجرت چقد آخه مظلوم ، گیر آوردنت قاسم قاسم قاسم عموجان
موندی زیر پا شاخه شمشاد من دامادمن۲ میرسه تا خیمه ها فریاد من دامادمن۲ بمیرم که بیرحمانه کشتنت دامادمن۲ زنده بودی و دویدن رو تنت دامادمن۲ نفس بکش کنار تو نفس برید عمو صدای سینه ی شکستتو شنید عمو هرکی یه زخمی روی پیکرت گذاشت و رفت یتیم مجتبا ببخش که دیر رسید عمو خنجر قاتلت           راه گلوتو بست نفس نفس زدی     وقتی سینه‌ات شکست ای وای قاسمم یتیم مجتبی بمیرم برات کی موهاتو کشید دامادمن۲ تو حرم نوعروسم رنگش پرید دامادمن۲ تن پاشیده ات رو خیمه میبرم دامادمن۲ وای اگه ببینه تورو دخترم دامادمن۲ رعنا شدی عمو فدای قد کشیدنت کاشکه زره داشتی بهم ریخته همه تنت یتیم گیر آوردنت همه با هم زدن جلو چشای من تورو چه سخت کشتنت تن تورو پاره      تیغ عدو میکرد دیدم تو پیکرت   نیزه فرو میکرد ای وای قاسمم
پسر شير جمل قاسم    معني واژه ي يل قاسم مهرتو،در دلم انداخته   خداي عزّ و جَل،قاسم پادشاه دل من شاخ شمشاد حسن مرد جنگ تن به تن  قاسم وارث شاه عرب در نهايت ادب ماه هاشمي نسب  قاسم كَـرَم داري جُرأت و جَنَم داري شاگرد علمداري جانم به فدات تو بالاي اون چشما دوتا ابرو يا تيغ دودَم داري؟ جانم به فدات ياقاسم بن الحسن بروبه‌ميدون‌ومحشركن        لشگر کوفه رو‌پرپرکن پسرهاشو به درک بفرست  ارزق شامی رو‌ ابتر کن حمله‌های حیدری ضربه‌های صفدری وقت حمله محشری قاسم شرزه شیر علوی صاحب عزم قوی گوش کنی میشنوی قاسم عمو میگه مرحبا به تو قاسم حمله کن برو قاسم جانم به فدات به‌هرسمتی‌میچرخه‌نگات‌میشه لشگری درو قاسم جانم به فدات
بین دشمن اینجا عموجان تنها موندم بیا عموجان افتادم زیر دست پا و میزنم دست و پا عموجان واویلا واویلا واویلا عموجان سنگ کوفیارو از روی آیینه‌ام بلندکن داره سر میبره بیا و قاتلو از سینه ام بلند کن واویلا واویلا واویلا بین خیمه هاس آه و زاری بمیرم که یاور نداری مثل اکبر باید عموجان از پهلوم نیزه در بیاری واویلا واویلا واویلا به جای غریب مدینه میزدنم از روی کینه منو خیمه نبر، عروسم پرپر زدنمو نبینه واویلا واویلا واویلا لحظه‌ی آخر گریه کردم موندی بی یاور گریه کردم وقتی که سینه امو شکستن من یاد مادر گریه کردم واویلا واویلا واویلا
داماد خیمه میری و حِرزِت میشه اِن‌یکاد خیمه به احترام رفتنت ایستاده خیمه داماد خیمه جای حسن پشت سرت من اشک می‌ریزم پیراهن بختت شده کفن عزیزم زیباییِ صورتتو نقاب می‌گیرم نمیرسه پات به رکاب (برات بمیرم) ۳ میخ و دری نیست اینجا هنوز که هیزمِ شعله‌وری نیست از لگد و فشار در هم خبری نیست میخ و دری نیست چرا غم عالم روی دلم نشسته؟ داره میاد صدای استخونْ شکسته پهلوی مادرم شکست، شد قد خمیده چطور شکستنت شدی (قامت کشیده؟!) ۳ بریم از اینجا توو بغلم میون این محشر و غوغا بیا با هم گریه کنیم برای فردا بریم از اینجا تو روی نی میری عروست پای نیزه‌ت کی این جوری ماهِ عسل میره توو غربت حقّشه نُقل بپاشن از توو آسمونا شما رو سنگ میزنن از (رو پشت بوما) ۳
انی انا القاسم پسر ارشد شیر جملم انی اناالقاسم اومده نوبت خیرالعملم انی اناالقاسم به علی قسم حریف همه ام انی اناالقاسم من سپاه پسر فاطمه ام فاش می گویم و از گفته خود دلشادم بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم سالها قبل تر از آمدن ِ میلادم الف قامت عباس شده استادم لبیک حسین ..... انی اناالقاسم سنگ آقام و به سینه می زنم انی اناالقاسم ریشه ی حرومیا رو می کنم انی اناالقاسم جد من صاحب شمشیر دو دم انی اناالقاسم میریزم یک تنه کوفه رو به هم جگرم گفت حسین ، بال و پرم گفت حسین لحظه ی آمدنم چشم ترم گفت حسین از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند من حسینی شدم از بس پدرم گفت حسین لبیک حسین ....... انی اناالقاسم خون حیدر توی رگهای منه انی اناالقاسم ذکر یا علی رو لبهای منه انی اناالقاسم مرد میدونم ، علی اکبریم انی اناالقاسم مثل بابام حسنم ، مادریم علوی هستم و باشد زره ام پیرهنم نیستم قاسم اگر ریشه ازرق نکنم تا ابد پای حسین بن علی می مانم من حسینی شده ی دست امام‌ حسنم