#امام_حسین_مناجات
#ورود_به_محرم
این روزها که روزی گریه فراهم است
ای روضهخوان! بخوان که دوباره محرم است
با عشقوشور در دل هر کوچه دیدهام
در دست کودکانِ محل طبل و پرچم است
مانند تیغههای علم از سَرِ ادب
در محضر تو قامت گردنکشان خم است
عالم تمام رخت عزا کرده بر تنش
((گویا عزای اشرف اولاد آدم است))
ما گریه میکنیم برای تو روز و شب
تا اشک ما به زخم تنت مثل مرهم است
تا روی نیزه موی تو آشفته شد حسین
احوال نوکران تو عمریست درهم است
در من کسی به سینه و سر میزند مدام
((باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است))
کاری نکردهایم برای عزای تو
در داغ تو اگر که بمیریم هم کم است
#سجاد_روانمرد
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
#امام_حسین_مناجات
مینشینیم سر کوی اباعبدالله
به امید رخ نیکوی اباعبدالله
از کریمیِ خودش بوده که ما هم شدهایم
همهی عمر ثناگوی اباعبدالله
صحنِ پیشانی ما بوی حسینیه گرفت
از گِل تربتِ خوشبوی اباعبدالله
اهل معراج نشد هیچ رسولی الا...
با توسل به سرِ موی اباعبدالله
نزد پیغمبر ما خوبتر از هر عملیست
زدنِ بوسه به بازوی اباعبدالله
دستگیر است اگر از همهی خلق حسین
بوده چون فاطمه الگوی اباعبدالله
رحمت واسعهاش، جلوه و یاد حسن است
رفته بر خوی حسن، خوی اباعبدالله
نیست انصاف، نگوییم از ایمانِ رباب
ذوبِ مولا شده بانوی اباعبدالله
فاطمه در صف محشر به سویش خواهد رفت
هر که رفته قدمی سوی اباعبدالله
مُحرمِ کعبهی بی دلبر زینب نشویم
قبلهی ماست فقط روی اباعبدالله
زودتر خورد زمین، خواهر مظلوم حسین
دید تا، خم شده زانوی اباعبدالله
دست بر پهلوی خود بُرد عقیله، ناگاه...
نیزهای خورد به پهلوی اباعبدالله
آسمانِ رُخش از لطمه غروبین شده بود
سنگ چون خورد به ابروی اباعبدالله
آتش از بام سرش ریخت، سرِ مویش سوخت
دید تا سوخته گیسوی اباعبدالله
#محمدجواد_شیرازی
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
کربلایت به خدا قبله ی دلهاست حسین
شب جمعه حرمت محشر کبراست حسین
«مادرت» آمده با ذکرِ «بُنَیَّ قَتَلوکْ»
عطر سیب حرمت جلوه ی زهراست حسین
«حوریان از غم تو لطمه به صورت بزنند»
روضه خوان حرمت اکبر لیلاست حسین
هر که آمد به حرم تا که شهادت خواهد
او سفارش شده ی زینب کبراست حسین
تا که بر نیزه سرت همسفر زینب شد
خواهرت بین حرامی تک و تنهاست حسین
بی گمان فاطمه بعد حرم زیبایت
زائر و گریه کن حضرت سقاست حسین
سینه زن های تو دل تنگ محرم هستند
روزی گریه ما دست تو آقاست حسین
نوکران را بطلب یک شب جمعه به حرم
حرمت تا به ابد آرزوی ماست حسین
#وحید_کتابی
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
#امام_حسین_مناجات
#حضرت_رقیه
من به جز این روضه ها جایی ندارم خانه؛ نه!
کفتر جلد تو جز اینجا ندارد لانه؛ نه!
دیدن معشوق، طبعاً باعث دیوانگیست
می شود آیا تو را دید و نشد دیوانه؟ نه!
از همان بدو تولد عاشقت گشتم حسین
داستان عشق من با تو نبود افسانه؛ نه!
در طریق نوکری جُون است پرچمدار من
نوکری را میدهم بر منصب شاهانه؟ نه!
من گدایی میکنم از تو فقط یک چیز را...
از تو میخواهم نگاهت را و آب و دانه نه!
فیض اشک من فقط با چای بعدش کامل است
هست جز فنجان چای روضه ات پیمانه؟ نه!
اربعینم لنگ امضای رقیه مانده است
کار من حل می شود بی اذن آن دُردانه؟ نه!
....
با گلایه گفت: پیش من بیا بابای من
به کلیسا سرزدی اما به این ویرانه نه!
تو همیشه موی من را شانه می کردی پدر
خوب میدانم که این دفعه نداری شانه؛ نه!
#علی_میرحیدری
#امام_حسین_مناجات
#شب_ششم_محرم
عمریست دم زدم ز غمت دم به دم حسین
بوده ست هر دمم حسن و بازدم حسین
مادر مرا میان حسینیه داده شیر
قد کرده ام علم بغل این علم حسین!
رویم سیاه بود و لباسم سیاه شد
مدیون توست یک دهه یک رنگی ام حسین!
می آیم اربعین به نیابت ز دخترت
جان سه ساله ات ببرم تا حرم حسین
بعد از سجود خاک تو را بوسه میزنیم
شد مهر هم به حرمت تو محترم حسین
ما دست خالی از در هیأت نمیرویم
وقتی تو را دهیم به قاسم قسم حسین
#حسین_نادری
#امام_حسین_مناجات
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
هر کس که عمر خویش را با عشق سر کرد
از اوّل عمرش، هوای دردسر کرد
من به کسی از گریهام چیزی نگفتم
یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد
حتماً سرم را میگذارم زیر پایش
از کوچهی ما هم اگر روزی، گذر کرد
هر چند من کمتر برایش کار کردم
مزد مرا هر روز امّا بیشتر کرد
اینبار هم دیر آمدم روضه، ولیکن
مثل همیشه چشم من را زود، تر کرد
اینجا ادای گریه را هم میپذیرند
هر کس نشد مهموم در روضه، ضرر کرد
هر چند ما را عشق او دیوانه کرده
مهر علیاکبرش، دیوانهتر کرد
جان داد وقتی باغبان خسته فهمید
یک لشکر از روی گل باغش گذر کرد
با اکبر او نیزه کاری کرد مثل
کاری که با پهلوی زهرا، میخ در کرد
میریخت بیرون از دهانش لختهی خون
حال پسر، حال پدر را محتضر کرد
أولادُنا اَکبادُنا یعنی پدر را
شمشیر اهل کوفه، تقطیع جگر کرد
بالای جسم اکبر خود، داد میزد
زینب که آمد، کار او را سختتر کرد
پیش جوانش داشت، جان میداد امّا
محض حجاب خواهرش، صرف نظر کرد
#امام_حسین_مناجات
#حضرت_علی_اکبر
میزنم دم ز ولای تو اباعبدالله
دلم افتاده به پای تو اباعبدالله
پیش هر بی سرو پایی که گدایی نکنم
من گدایم گدای تو اباعبدالله
با همه خیل گدایی که در خانه توست
کم ندیدم ز عطای تو اباعبدالله
مادرم گفت اگر این همه عزت داری
پدری کرده برای تو اباعبدالله
ای که آرامش جان علی و فاطمه ای
جان عالم به فدای تو اباعبدالله
کعبه دور سر شش گوشه تو میگردد
مروه دنبال صفای تو اباعبدالله
این ورودی جنان یا در باب القبله است.!؟
چه بهشتی است سرای تو اباعبدالله
بی جهت نیست حرم هر شب جمعه غوغاست
زائر توست خدای تو اباعبدالله
کاش محشور شوم روز قیامت آقا
با تو و با شهدای تو اباعبدالله
زودتر از همه سیراب شود از کوثر
زائر کرببلای تو اباعبدالله
یاری مادر تو حضرت زهرا کرده
هر که گرید به عزای تو اباعبدالله
مادرت هر شب جمعه به حرم می آید
میزند ناله برای تو اباعبدالله
مادرت هر شب جمعه به حرم میشنود
ناله واولدای(واعطشای) تو اباعبدالله
پیش چشمان تر تو پسرت را کشتند
جگرم سوخت برای تو اباعبدالله
بی جهت نیست زمینگیر شدی پیش تنش
تکه تکه شد عصای تو اباعبدالله
خواستی موی سفید تو نبیند زینب
خون او گشت حنای تو اباعبدالله
اولین مرتبه بود از حرم آمد بیرون
خواهر تو زقفای تو اباعبدالله
این همه دیده نامحرم و زینب، ای وای
خوب شد بود عبای تو اباعبدالله
#عبدالحسین
#امام_حسین_مناجات
#حضرت_علی_اکبر
میزنم دم ز ولای تو اباعبدالله
دلم افتاده به پای تو اباعبدالله
پیش هر بی سرو پایی که گدایی نکنم
من گدایم گدای تو اباعبدالله
با همه خیل گدایی که در خانه توست
کم ندیدم ز عطای تو اباعبدالله
مادرم گفت اگر این همه عزت داری
پدری کرده برای تو اباعبدالله
ای که آرامش جان علی و فاطمه ای
جان عالم به فدای تو اباعبدالله
کعبه دور سر شش گوشه تو میگردد
مروه دنبال صفای تو اباعبدالله
این ورودی جنان یا در باب القبله است.!؟
چه بهشتی است سرای تو اباعبدالله
بی جهت نیست حرم هر شب جمعه غوغاست
زائر توست خدای تو اباعبدالله
کاش محشور شوم روز قیامت آقا
با تو و با شهدای تو اباعبدالله
زودتر از همه سیراب شود از کوثر
زائر کرببلای تو اباعبدالله
یاری مادر تو حضرت زهرا کرده
هر که گرید به عزای تو اباعبدالله
مادرت هر شب جمعه به حرم می آید
میزند ناله برای تو اباعبدالله
مادرت هر شب جمعه به حرم میشنود
ناله واولدای(واعطشای) تو اباعبدالله
پیش چشمان تر تو پسرت را کشتند
جگرم سوخت برای تو اباعبدالله
بی جهت نیست زمینگیر شدی پیش تنش
تکه تکه شد عصای تو اباعبدالله
خواستی موی سفید تو نبیند زینب
خون او گشت حنای تو اباعبدالله
اولین مرتبه بود از حرم آمد بیرون
خواهر تو زقفای تو اباعبدالله
این همه دیده نامحرم و زینب، ای وای
خوب شد بود عبای تو اباعبدالله
#عبدالحسین