eitaa logo
دیوان فضل
283 دنبال‌کننده
385 عکس
292 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آمد زلال آسمان‌ها مادر باران عطر ولایت می‌وزد در کوچه ایمان آمد زنی از جنس نور و آب و آیینه نازل شده حوریه‌ای در شکل یک انسان آمد زنی که کاشف‌الکرب امامش بود خورشید رویش بود بر درد علی درمان تسبیح او مشکل‌گشای عالم و آدم سجاده‌ی او رازق هر سفره‌ی احسان در ساحل تربیتش دُرّ است و مروارید دامان حُسنش پرورانده لؤلؤ و مرجان از واژه‌ی مادر حروفی معتبرتر نیست بخشیده زهرا اعتبارش را به این عنوان رکن و ستون خانه‌ی مولا علی، زهراست بیت خدا هم غبطه دارد بر چنین ارکان او بی مزارش حاجت زوار خود را داد پنهان‌ترین پیداست و پیدا‌ترین پنهان آرامگاه فاطمه در قلب حیدر  بود یک بارگاه ازجنس یاس و لاله و ریحان بوده قسیم‌النار والجنة علی اما در این میان بوده‌ست حب فاطمه میزان حاجت اگر از مرتضی داری نجف رفتی فریاد کن «لبیکِ یا زهرا» دم ایوان اینجا نجف ایوان طلا ذوب علی هستیم یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه گویان ** زهرا به ایرانی همیشه مرحمت دارد گهواره جنبان حسینش می‌شود سلمان سربند یازهراست حرز هشت سال ما وقتی مجهز بود دشمن تا بُن دندان هرجا و هر سنگر که میدان جهادی بود از بچه‌های فاطمه خالی نشد میدان حالا هم این فرزند زهرا پیش‌گیری کرد از فتنه‌ی هرزی که رویاندند هر دوران از انقلاب مصر درسی ماند و آن این بود بی رهبری بُرد انقلابش را به استهجان ایران به نام فاطمه خود را تبرک داد باید مراقب شد نیافتد دست نا اهلان بایدکه بگذاریم اسم کشورمان را جمهوری اسلامی زهرایی ایران عرضم تمام، این انقلاب ارثیه‌ی زهراست هستیم پای وارث آن، تا به پای جان شاعر: @fazlll دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
در آسمان ندیده کسی أختری چنین یزدان نهفته در صدفش گوهری چنین بعد از ظهور حضرت زهرا، دگر خدا خِلقت نکرده جلوه‌ی زیباتری چنین سیب بهشتی است به دامان مصطفی هرگز نداشته پدری دختری چنین جز فاطمه که (أمّ أبیها) لقب گرفت؟ دیگر نبوده بهر پدر مادری چنین مثل علی و فاطمه در زیر چرخ نیست دنیا ندیده شوهری و همسری چنین یک فاطمه برای ولایت کفایت است دارد علی به خانه‌ی خود یاوری چنین دو گوشواره‌اش حسنین‌اند، ای جهان… …داری سراغ بهر کسی زیوری چنین؟! زهرا نبود نخل امامت ثمر نداشت از او به جلوه آمده برگ‌وبَری چنین زهرا شناس باش، حدیث کسا بخوان بی او نداشت اهل کسا مِحوری چنین بانوی بانوان جهان نیست غیر او هرگز نبوده است زن دیگری چنین پایش به روی بال فرشته نهاده است عالم به حیرت آمده از مَعبری چنین با چادرش چقدر مسلمان درست کرد هستم دخیل چادری و مَعجری چنین هرگز نماند سائل درمانده بی‌جواب بايد كه سر نهاد فقط بر دری چنین محشر بدون فاطمه محشر نمی‌شود محشر به وَجْد آمده از محشری چنین با دست‌های ساقی کوثر به روز حَشْر سیراب هست تشنه لبِ کوثری چنین بگرفته‌ام ز درگه او تاج بندگی بالاتر است از دو جهان أفسری چنین ما عاقبت‌به‌خیر شویم از محبتش خوشبخت آن‌که داشت دم آخری چنین هرچه که داشته است همه خوب بوده‌اند هرگز نداشته است ستایشگری چنین شاعر: انصاریان@fazlll دیوان اشعار (محمد اسماعیل فضل الهی
در میان شعر تو بانو! اگر حاضر شدم خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم در خیالم صحن و گنبد ساختم، زائر شدم نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم رشته‌ای بر گردن ابیات من افکنده دوست می‌برد شعر مرا آنجا که خاطر خواه اوست ناگهان دیدم میان خانه‌ی پیغمبرم چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم چرخ می‌زد یک نفس روح القدس دور و برم تا نوشتم فاطمه، بوسید برگ دفترم از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک آسمان را با خودش آورده این دختر به خاک ای محمد! دشمنت را دوست ابتر می‌کند خانه‌ات را بوی ریحانه‌‌ معطر می‌کند دیدنش بار رسالت را سبک‌تر می‌کند دختر است اما برایت کار مادر می‌کند دختران آیات رحمت، مادران مهر آفرین می‌شود ام ابیها، هر دو باهم، بعد از این یک زره خرج جهازت، حُسن‌هایت بی‌شمار با تو حیدر روز خیبر حرز می‌خواهد چکار؟ تا تو از تیغ دودم با عشق می‌گیری غبار بعد از این مستانه‌تر صف می‌شکافد ذوالفقار قوت بازوی مولایی به مولا، فاطمه! قصه‌ی پیوند دریایی به دریا، فاطمه! در هوای عاشقی با هم کبوتر می‌شوید هر دو کوثر می‌شوید و هر دو حیدر می‌شوید هست شیرین نامتان، قند مکرر می‌شوید هر دو در کفواً احد با هم برابر می‌شوید بیت‌هایم بر درِ بیت تو زانو می‌زنند شاعران تنها برای یک نظر، رو می‌زنند در کسا، بی پرده با الله صحبت می‌کنی هل اتی را سفره‌ی نور و کرامت می‌کنی فکر خلقی، نیمه شب با حق که خلوت می‌کنی در غم همسایه، ترکِ خواب راحت می‌کنی مادری الحق چه می‌آید به نامت، فاطمه! می‌دهد از سوی ما مهدی سلامت، فاطمه! امتحان پس داده‌‌ای در آسمان‌ها پیش از این سال‌ها بر عرش می‌تابید نورت چون نگین حضرت حق چون دلش آمد بیایی بر زمین واقعاً "الحمد للهِ ربِّ العالمین" جلوه‌ی نور تو را تنها خدایت دید و بس فاطمه! قدر تو را تنها علی فهمید و بس عالمی در حیرت از این آسیا چرخاندنت با تبسم خستگی را از علی پوشاندنت در عجب روح الامین از طرز قرآن خواندت پیش نابینا میان حِصنِ چادر ماندنت حُجب میراثت، حیا سایه‌نشین چادرت داده دل حتی یهودی هم به دین چادرت سفره‌‌ی نان، خالی اما سفره‌ی انعام پُر خانه‌ات میخانه، ساقی با سخاوت، جام پُر از تو راضی و دلش از گردش ایام پُر کعبه از بت خالی اما کوچه از اصنام پُر ای زبانت ذوالفقارِ حیدر بی‌ذوالفقار! بت شکن! برخیز، بسته دست او را روزگار ✍ https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ در آیه‌های نور، مستور است زهرا نورٌ علی نورٌ علی نور است زهرا نورش هزاران سال نوری بی‌کران است قدرش هزاران ماه در قرآن نهان است انوار «يَبْقَى وَجْهُ رَبِّك» را ببینید در سجده تعظیم ملائک را ببینید سیب بهشت از سدره و طوبا رسیده با رنگ و بوی «جَنَّةُ الاَعْلی» رسیده این گل که بر دامان امُّ المؤمنین است انسية الحورای جنت آفرین است در وصف این گل، مصطفی گفته: «فِداها» هم یاسِ یاسین است و هم طوبایِ طاها کوثر به قرآن آخر عشق است، قاف است تفسیر «أَعْطَيْنَاك»، «اللهُ بِکاف» است روز ظهور زُهره‌ی زهرا رسیده آیات کوثر، روح بر طاها دمیده روح حدیث قدسی لولاک آمد یعنی دلیل خلقت افلاک آمد گهواره‌ی او محور مهد زمین است گهواره‌جنبان، «رَحمَةٌ لِلْعالَمین» است بالاترین تسبیح، تسبیحات زهراست تسبیح زهرا، «اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرا»ست آیات «سُبْحانَ الَّذي أَسْري‏»ست زهرا الله اکبر! «آیت کبری»ست زهرا دلداده‌ی عترت شدیم الحمدلله ما فاطمی‌فطرت شدیم الحمدلله اوقاتمان معمور شد با ذکر زهرا هر بیت، بیت النور شد با ذکر زهرا اوصاف کوثر منحصر در «إنَّما» نیست محدود در آیاتِ «نور» و «هَل أتی» نیست بر فضل و علم و عصمتش قرآن گواه است یاسین و قدر و کوثر و فرقان گواه است اوصاف اسمائش همه حُسنی‌ست آری شأن علومش «عَلَّمَ الاَسْما»ست آری در فضل فضه، سوره‌ی انسان بخوانیم بی هیچ حرفی «عَلَّمَ القُرآن» بخوانیم او دختر و او همسر و او مادر کیست؟ نور دل و روح تن و تاج سر کیست؟ بنت النبی، زوج الوصی، امُّ الإِمامَة خَيْرُ نِسَاءِ الْعَالَمِينْ حَتی الْقِیامَة بالاتر از شأن امامت رتبه‌ی اوست یادآور نطق محمد خطبه‌ی اوست سرفصل آن محکم‌ترین فصل الخطاب است هر سطر آن تفسیری از ام الکتاب است توحید را با مد "آه" خود مدد داد اسلام را با خطبه‌اش عمْر ابد داد تیغ بیانش ذوالفقار فتح دین است «اِنّا فَتَحْنا»ی امیرالمؤمنین است فرمود امام عسکری در مدح زهرا: امُّ ابیها «حُجَّةُ اللهِ عَلَینا» جایی که زهرا حجة‌ُ اللهِ امام است والله بر خلق خدا، حجت تمام است قبل از ولادت، از دل مادر خبر داشت بعد از شهادت، کودکانش را به بر داشت زهرا فراتر از زمین و آسمان است بالاتر از آن! اُسوه‌ی صاحب زمان است باید همه از سیرتش الگو بگیریم درس حیات طیبه از او بگیریم «اَلجّار ثُمَّ اَلدّار» را تفسیر کرده‌ست نور دعایش را چه عالَم‌گیر کرده‌ست... منصوره‌ی هفت آسمان زهراست زهرا نور زمین، روح زمان زهراست زهرا ام ابیها مادر صلح و قیام است یک جلوه از خیر کثیر او "امام" است * * در سایه‌ی خیر کثیرش کشور ماست شکر خدا فرزند زهرا رهبر ماست... در راه حق با او چراغ راه داریم علامه‌هایی همچنان مصباح داریم این ملت از شور حسینی برنگردد یک گام از راه خمینی برنگردد او رفت و عالم مملو از هنگامه‌ی اوست برنامه‌ی نهضت وصیتنامه‌ی اوست آنان که سربازانِ در گهواره بودند یک عمْر خواب از چشم اهریمن ربودند سردار دل‌ها از همین سربازها بود سرمشقِ او از مکتب روح خدا بود اجر رشادت شد نشان ذوالفقارش آخر شهادت شد مدال افتخارش امروز ثاراللّهیان خون‌خواهِ اویند آزادمردان، رهروان راهِ اویند اکنون که گام دوم این انقلاب است ایران پس از یک چله، تیری پُرشتاب است ما در مسیر قله‌های اقتداریم در گردباد فتنه کوهی استواریم کوهیم و هم‌دوش دماوندیم، آری! رودیم و در آغوش اروندیم، آری! ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم یک گام از خط مقدم برنگشتیم باید در این دوران، "جهانی" گام برداشت در هر زمینه، "آسمانی" گام برداشت در این ولایت، آسمان هم خاکبوس است این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است ما با شهادت «اَفْضَلُ الاَعمال» داریم تا «مَطْلَعِ الْفَجْرِ» فرج، چشم انتظاریم "در خاطرم شد زنده ياد فاطميون" جاى شهيدان حرم خالى‌ست اكنون در فاطمیه، غرق در خون گشت سردار ملحق به جمع فاطمیون گشت سردار دادیم اگرچه در منای عشق، قربان اما دمی پایان نگیرد، رجم شیطان ما پاسداران حریم اهل بیتیم در رجمِ شیطان «ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْت»یم ایرانِ اسلامی حریم اهل بیت است چشمش به دستان کریم اهل بیت است https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
🔹نوسروده شاعر گرامی جناب آقای که در روز ولادت حضرت زهرا (س) در محضر رهبر معظم انقلاب اجرا کردند. از ساق عرش رایحه‌ی کوثر آمده است نور خدا به خانه‌ی پیغمبر آمده است مرضیه‌ای که راضیه و کوثر و بتول صدیقه و مطهره و اطهر آمده است در خانه‌ی خدیجه که جای ملال نیست حوریه‌ای به صورت انسان در آمده است تفسیر ناب بضعةُ منی و إنّما خاتون عرش و شافعه‌ی محشر آمده است الگوی پاکدامنی و عفت و حجاب مصداق شأن و منزلت مادر آمده است شرح حدیث قدسی "لولاک و هل اتی" هم‌داستان و هم‌نفس حیدر آمده است تنها علی‌ست آن که پس از حضرت رسول از عهده‌ی محبت زهرا برآمده است در جاده های عشق، علی هم‌رکاب اوست او زهره‌ی علی و علی آفتاب اوست :: دارند خوشه‌خوشه تبسم می‌آورند از کشتزار عاطفه گندم می‌آورند دستاس او همین که بچرخد هزار ماه از چشمه‌سار قدر تلاطم می‌آورند تصویر سبز آیه‌ی " اکمال و نور" را همراه با " لِیُذْهِبَ عَنکم" می‌آورند عطر غدیر می‌وزد و ساقیان عرش جامی طهور از طرف خُم می‌آورند حبل المتین مردم یکتاپرست را از رشته‌های چادر خانم می‌آورند هر روز از مدینه شمیم بهشت را بر شانه‌ی ملائکه تا قم می‌آورند از قم که صحن و مرقد زهرای دیگری‌ست زوار رو به قبله‌ی هشتم می‌آورند حال و هوای شعر چه " شمس الشموسی" است کار جهان و خلق جهان پای بوسی است :: زهرا قیام کرد و قیامت شروع شد با خطبه‌های فاطمه نهضت شروع شد آدم به درک منزلت پنج تن رسید از این طریق عرض ارادت شروع شد بر بادبان کشتی خود "یا علی" نوشت نوح از دمی که بارش رحمت شروع شد جان خلیل ذوب شد از عشق اهل بیت از نسل او سلاله‌ی عترت شروع شد موسی به نام فاطمه در تور خیمه زد باران نور آمد و حیرت شروع شد مریم مسیح را به طواف " حسین" برد وام از " حسن" گرفت و کرامت شروع شد عالم چهارده نفس از عمق جان کشید دوران پر تلاطم غیبت شروع شد نزدیک قله‌ایم و دل آگاه می‌رویم پشت سر ولی خدا راه می‌رویم :: تا عرش و فرش تشنه‌ی باران فاطمه است عالم رهین لطف فراوان فاطمه است کعبه شبیه مسجد الاقصای قهرمان مایل به سمت قبله‌ی چشمان فاطمه است وقتی حسین نیمه‌شب از خواب می‌پرد باز این چه شورش است که در جان فاطمه است خوشبخت آن‌کسی که ولایت‌مدار شد خوشبخت آن که بر سر پیمان فاطمه است در وعده‌های صادق ایران مقتدر آیات "فتح" بر لب یاران فاطمه است بی حرمتی به بارگه بانوی دمشق بی حرمتی به تربت پنهان فاطمه است هشدار می‌دهیم به آل یهود، هان!! این سرزمین فاطمه، ایران فاطمه است غافل از آن حقیقت دیرین نمی‌شویم ما بی خیال حق فلسطین نمی‌شویم :: باید به نام نامی او اقتدا کنند دل را به عشق آل علی مبتلا کنند آنانکه خاک فضه و اسما و قنبرند آیا شود که گوشه‌ی چشمی به ما کنند مولای ما کسی‌‌ست که "شق القمر" کند یا شمس را بخاطر او جابجا کنند ما را مطیع امر ولی آفریده‌اند یارب روا مدار که یک دم رها کنند ما ملت امام حسینیم و سال‌هاست آماده‌ایم تا سرمان را جدا کنند ایمان بیاورید که "قطعا سَنَنْتَصِر" بی شک به عهد خویش شهیدان وفا کنند با لطف بی نهایت بانوی بی نشان آیا شود که روزی ما کربلا کنند آن روز می‌رسد که علی‌اصغر حسین با محسن بن فاطمه محشر به پا کنند این دو همین که دست تظلم بر آورند ارکان عرش را به تلاطم در آورند ✍ https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی