eitaa logo
دیوان فضل
270 دنبال‌کننده
324 عکس
250 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یل کرببلا افتاد به زیر دست و پا افتاد عمو یتیم نوازی کن  یتیم مجتبی افتاد ادرکنی عمو ... مردم از بسکه تورو زدم صدا ادرکنی عمو ... پدری کن به یتیم مجتبی وای عمو .‌.... به جای دسته گل تیغ و سنان دورو برم ریخته شبیه مادرت زهرا یه لشکر رو سرم ریخته با هم میزدن ... طعنه بر سینه تنگم میزدن باهم میزدن ... شمشیر و نیزه و سنگم میزدن وای عمو ...... شکسته استخوانهایم ببین که میکشم آزار عمو بیا و اهسته تنم رو از زمین بردار ادرکنی عمو ... شده زنده زنده پامال تنم ادر کنی عمو ... که دیگه چیزی نمونده از تنم
بند اول میاد صدای ناله‌های تازه داماد حرم حسین به سر می‌زنه وای امانت برادرم گلِ امامِ مجتبی ، افتاده زیر دست و پا دریده سینه‌ش از جفا ، سوخته امام جگرم ناله‌ی غربت روی خاکا می‌زنه با نیزه‌‌ها افتادم پشت فرس دیر برسی عمو سرم جدا شده کجایی یاحسین به فریادم برس پنجه‌ی قاتله... بین گیسوی من مثل زهرا شده زخم پهلوی من بند دوم فاطمه‌ی بنت الحسین منتظره تو خیمه‌ها خبر بدین شوهرش افتاده به خاک کربلا با قلب زار و بی قرار ، اسیرِ لشکری سوار گم شده تو گرد و غبارد ، تن عزیز مجتبی بلا عجب بلایی اومده به سرش بال و پر زخمی‌شو بر قفس می‌زد می‌ریخت خون تازه از زخم تنش با سینه شکسته تا نفس می‌زد مثل مومِ عسل گشته از نیزه‌ها زیر سمّ فرس می‌زند دست و پا بند سوم رسم بدیه کربلا بجای نُقل سنگ زدن جای حنا به دست داماد ز خون رنگ زدن پر شده از خون بدنش ، پاره شده پیرهنش گرگای وحشی به تنش ، با نیزه‌ها سنگ زدن لشکر دشمن همه گرم خنده و رو تن نوجوونش افتاده حسین چشم امام مجتبی روشن ، آخه چقدر رعنا شده داماد حسین در بغل قاسمُ می‌فِشُرد ، دل غمین پای قاسم ولی می‌کشید بر زمین
ماه حرم علی اکبر ، تاج سرم علی اکبر زخم غمت تا ابد ماند ، بر جگرم علی اکبر یاس را اگر خزان می کشد پدر را داغ جوان می کشد یاعلی یاولدی یاعلی --- رخ ز رخت برنداشتم ، رمق به پیکر نداشتم جسم تو را ارباً اربا، دیدم و باورنداشتم یک تن و این همه شمشیر تیز پیکرت با چه شده ریز ریز یاعلی یاولدی یاعلی --- تویی گره گشای من ، غمت شده بلای من دیدی شد آخر عزیزم ، تابوت تو عبای من دگر سو ، به چشم تار من نیست بردن تن تو کار من نیست یاعلی یاولدی یاعلی
از من توان زانوهايم را گرفتند آخر سر پيری عصايم را گرفتند در خاك و خون كشيدند ؛ اذان گوی حرم را آخر ز من گرفتند ؛ علی اكبرم را جانم علی جان ؛ جانم علی جان .... جسم تو تا غرق جراحت شد علی جان كشتن بابای تو راحت شد علی جان ديگر چه احتياجی ؛ به نيزه و به تيره پسر كه دست و پا زد ؛ بابا خودش ميميره جانم علی جان ؛ جانم علی جان ..... تا جان من نيامده بر لب بلند شو به احترام معجر زينب بلندشو ببين شدم گرفتار ؛ برای اولين بار خواهر قد كمانم ؛ آمده بين انظار جانم علی جان ؛ جانم علی جان ...... كنار جسم اربااربايت علی جان گرديده دشمن شاد بابایت علی جان نفس بزن دوباره ؛ ببين نفس بريدم خون تو شد خضابِ ؛ محاسن سفيدم جانم علی جان ؛ جانم علی جان
به سر رسیده مهمانی غمم نداره پایانی حرم میسوزه جای شمع عجب شام غریبانی واویلا حرم ... پای حرمله به خیمه وا شده واویلا حرم ... نوبت غارت خيمه ها شده وای حسین تو خیمه‌ها یه بیماره تو آتیشا گرفتاره نه نای پاشدن داره نه یار و یاوری داره واویلا حرم ... عمه جانش شده مضطر چه کنه واویلا حرم ... یه زن و این همه لشکر چه کنه وای حسین برا غارت گوشواره شده گوش همه پاره با دامن پراز آتیش شده رقیه آواره واویلا حرم ... تازیونه به تنش که میزدن واویلا حرم ... هی میگفت عمو برس به داد من وای حسین
بند اول «گوشه کنار قتلگاه صدای مادرم میاد» «از زیر تیر و نیزه ها بوی برادرم میاد» پیدات نمیکنم چرا؟...کجایی یاحسین‌ کجا... پاشو داداش ببین که داره چی سر حرم میاد چقدر سنگ و تیر و نیزه و سنان افتاده بین مقتلت حسین من می‌شنوی صدای خسته‌ی منو؟! نشسته ام مقابلت حسین من ای تن غرق خون در برم حسینم صدایم کن که من خواهرم حسینم بند دوم «ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست» «این خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست» از حال من برادرم ، خبر بده بر پدرم با خبر از حال حرم اگر که بابای تو نیست... بلند شو ز جا و حالِ حرمُ ببین و گریه کن برای خواهرت من یه زن وحیدم و این همه مرد... بگو بیاد به یاری من پدرت... بگو قاتلِ تو... شکسته سرم رو گرفته حرامی دور این حرم رو بند سوم نشسته‌ام برابرت ، بلند گریه می‌کنم به پاره‌های پیکرت ، بلند گریه می‌کنم وای از سرت وای از تنت ، از قطعه قطعه بدنت کجاست اون پیرهنت ، بلند گریه می‌کنم کی برده از تنت لباس کهنه رو؟ عمامه ‌ات کجاست ای تاج سرم بمیره خواهرت چرا بدست تو نیست عقیق یمنی برادرم...؟ کی انگشت تو رو بریده بی امان الهی بشکنه دستای ساربان
. اسارت (به روايت عمه سادات) پُر از آه و سوز و گدازم بدونِ تو ماندم چه سازم تو بر روی نیزه ولی من روی ناقه ی بی جهازم امان از رُسومِ بَدِ کوفه و شام کجا آلِ پیغمبر و فحش و دشنام تلافیِ خیبر به ما می‌زدن سنگ از رویِ بام زِ بعد كر، بلا، شد غوغا به کوفه بُردن مارو اَعدا امان از شام و ظُلمِ آنها واویلا وا، ویلا، واویلا.... به کوفه تو را خطبه خواندم دمی از غمت جا نَماندم به شام از تو گفتم «جَمیلا..» ..یزید را به ذلّت کِشاندم روی نیزه دادی به حالم تو سامان زمانی که خواندی برایم تو قرآن سر من به مَحمِل شکست و سر تو سنگِ عُدْوان امان از دروازه،یِ ساعات چه کردن با، عمه،یِ سادات به دورِ ما، شادند، قاتل‌هات واویلا وا، ویلا، واویلا.... ما هستیم عزادار و پُرْ غم ولی شامیان شاد و خُرّم مارو خارج از دین می‌دونند می خندن به ما آل خاتم رباب از غمِ طفلِ شش ماهه بی تاب شده سجاد از غُصه ی بچه ها آب تو رو نیزه ای دخترت میگه بابا ما رو دریاب تو شهر شام، ديديم، ما آزار مارو بُردن، بَر سرِ بازار رقيه شد، تو ويرونه زار واویلا وا، ویلا، واویلا.... .👇 دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
. (ع) 🔘🔘🔘 بند1⃣ امشب شبه فراقه؛ رفته صبر و قرارم بیا نگارِ بابا؛ بیا مهدی کنارم که جز وداعِ با تو؛ حرفِ دگر ندارم ..... گریه نکن ای ماهِ منیرم رسمِ زمونست اینطور بمیرم ...... بیا عزیزم سرمو رو زانوت بزار که جون بگیرم تُو لحظاتِ احتضار امون ،ازین غریبی •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ آتش زهر کینه ،شرر زده به جانم دارم میسوزم از تب ،رفته ز کف توانم میسوزه پا تا سر و ،تا مغز استخوانم ..... این دم آخر با چشمای تر هر دم میخونم روضه ی مادر ...... میون کوچه چهل نفر میزدنش بادسته بسته حیدرشو میبردنش امون ،ازین غریبی •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• .👇
Fatemieh Aval 1403 Noshevar [Mohjat_Net] (2).mp3
1.29M
🎤 زهرا سلام مادر سلام یا فاطمه انیسه ی حیدر سلام مادر سلام زهرا سلام صدیقه ای حبیبه ی مولا سلام اسم تو مادر راه نجاته نور دو عالم از اثر خاک پاته دارم یقین که این اشک روضه از برکت حسینِ تو و از دعاته **** رو به حرم رو به حسین حالم تو کربلات خوبه حسین رو به حسین رو به حرم دنیا رو میزارم پشت سرم از دست دنیا باید فرار کرد آغوش مهربون تو رو اختیار کرد وقتی تو تنها راه نجاتی یک لحظه ی بدون تو باید چه کار کرد ایام فاطمیه اول 1403 . https://eitaa.com/fazlll دیوان فضل
. همه جا سوت و کوره خونه چه سرده حسین داره دنبال مادر میگرده حسن یه گوشه نشسته با دلی پر درد منتظره دوباره بازم مادر برگرده خونه ای که بدون مادر باشه از هم میپاشه اونم اگه مادری خوب مثه فاطمه باشه مادری که همه عالمی محتاج دعاشه زهرا برگرد۴ اذیت شدی زهرا از درد و محنت بمیره حیدر که دیدی جراحت حالا بار سفر رو بستی و رفتی بعد این همه سختی خوابیدی راحت چه شبایی که تو پهلو به پهلو شدی از درد برا سلامتیه تو زینب چقدر دعا کرد همین حالا دلم تنگت شده بیا و برگرد زهرا برگرد۴ ✍ .👇👇https://eitaa.com/fazlll
. (س) / سبک این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه لحظه های آخرم رسیده و چشم انتظارم من به یاد کربلا یه سال و نیمه بی قرارم کهنه پیرهنه حسینمو گرفتم بین آغوش از توو خاطرم غمای کربلا نشد فراموش خودم دیدم میونه قتلگاه حسین پیر شد توو اون شلوغیا زمینگیر شد کشتن حسینمو توو گودال خودم دیدم حرومی ها دور و برش بودن به فکر بردن سرش بودن شد زیر دست و پا لگدمال رسید جونم ، دیگه روو لب پُر از درده ، دله زینب «حسین جانم» بعد کربلا یه روز خوش از این دنیا ندیدم توی شام و کوفه ناسزا از این و اون شنیدم منکه سایه مو ندیده بود کسی میونه انزار بردنم با دست و پای بسته بین کوچه بازار دلم خونه محله ی یهودیا رفتم توو ازدحام کوچه ها رفتم سرم شکسته شد باسنگا دلم خونه روبه رومون همه می خندیدن کنار نیزه ها می رقصیدن جنایتا شد جلوی ما رسید جونم ، دیگه روو لب پر از درده ، دله زینب «حسین جانم» https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام الله علیها ایام آل الله گریه پشت گریه/غصه پشت غصه روزای اسارت/زینبو کشته غصه غصه یکی دو تا نیس غصه که قحط آب نیس این روزا روضه اینه جای زینب و سکینه تو مجلس شراب نیس میشه با این یه جمله هم جون داد اسم زینب سر زبون افتاد واسه روضه همین بسه امشب دخلت زینب علی ابن زیاد ــــــــــــــــــــــــ سیلی پشت سیلی/نیزه پشت نیزه چند تا دخترا رو/تا حالا کشته نیزه؟ غصه یکی دو تا نیس غصه که بی شماره اس روضه همینه آره میگم با یه اشاره روضه لباس پاره اس روضه خون امشبو نزن فریاد نرسه روضه هات به گوش باد چشم سقا رو نیزه ها بسته س دخلت زینب علی ابن زیاد https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی