#شام_غریبان_زمینه
#زمینه۲۰
به سر رسیده مهمانی
غمم نداره پایانی
حرم میسوزه جای شمع
عجب شام غریبانی
واویلا حرم ... پای حرمله به خیمه وا شده
واویلا حرم ... نوبت غارت خيمه ها شده
وای حسین
تو خیمهها یه بیماره
تو آتیشا گرفتاره
نه نای پاشدن داره
نه یار و یاوری داره
واویلا حرم ... عمه جانش شده مضطر چه کنه
واویلا حرم ... یه زن و این همه لشکر چه کنه
وای حسین
برا غارت گوشواره
شده گوش همه پاره
با دامن پراز آتیش
شده رقیه آواره
واویلا حرم ... تازیونه به تنش که میزدن
واویلا حرم ... هی میگفت عمو برس به داد من
وای حسین
#عبدالحسین
#شام_غریبان_زمینه
#زمینه۲۱
بند اول
«گوشه کنار قتلگاه صدای مادرم میاد»
«از زیر تیر و نیزه ها بوی برادرم میاد»
پیدات نمیکنم چرا؟...کجایی یاحسین کجا...
پاشو داداش ببین که داره چی سر حرم میاد
چقدر سنگ و تیر و نیزه و سنان
افتاده بین مقتلت حسین من
میشنوی صدای خستهی منو؟!
نشسته ام مقابلت حسین من
ای تن غرق خون
در برم حسینم
صدایم کن که من
خواهرم حسینم
بند دوم
«ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست»
«این خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست»
از حال من برادرم ، خبر بده بر پدرم
با خبر از حال حرم اگر که بابای تو نیست...
بلند شو ز جا و حالِ حرمُ
ببین و گریه کن برای خواهرت
من یه زن وحیدم و این همه مرد...
بگو بیاد به یاری من پدرت...
بگو قاتلِ تو...
شکسته سرم رو
گرفته حرامی
دور این حرم رو
بند سوم
نشستهام برابرت ، بلند گریه میکنم
به پارههای پیکرت ، بلند گریه میکنم
وای از سرت وای از تنت ، از قطعه قطعه بدنت
کجاست اون پیرهنت ، بلند گریه میکنم
کی برده از تنت لباس کهنه رو؟
عمامه ات کجاست ای تاج سرم
بمیره خواهرت چرا بدست تو
نیست عقیق یمنی برادرم...؟
کی انگشت تو رو
بریده بی امان
الهی بشکنه
دستای ساربان
#محمدعلی_انصاری