eitaa logo
دیوان فضل
285 دنبال‌کننده
382 عکس
288 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای دعای حسین در عرفات هم صدای حسین در عرفات لابه لای دعا تو را می خواند... آشنای حسین! در عرفات عرفات تو دیدنی باشد مبتلای حسین در عرفات ندبه های ظهور می خوانی پابه پای حسین در عرفات آن دعا را همیشه می خوانی با نوای حسین در عرفات می کنم زمزمه اباصالح حاجی فاطمه اباصالح @hosenih ای شعاع حسین در عرفات انتظار حسین در عرفات خیمۀ تو بهشت آن صحرا ای بهار حسین در عرفات تو بیا تا که عالمی بیند اقتدار حسین در عرفات حاجیان میهمان تو هستند سفره دار حسین در عرفات دل دریائی ات همیشه بود بیقرار حسین در عرفات بین مهدش تو را صدا می زد شیرخوار حسین در عرفات جان آن کودک گلو پاره برغم فاطمه نما چاره ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اي امير عرفه دست من و دامانت جان به قربان تو و گردش آن چشمانت اي امير عرفه ذكر لبت را قربان حال پر سوز و غم نيمه شبت را قربان اي امير عرفه روح مناجات توئي مشعر و سعي و صفا مروه و ميقات توئي @hosenih اي امير عرفه حالِ مناجات بده بر گداي حرمت وقت ملاقات بده اي امير عرفه گرچه سراپا دردم گر بيائي به خدا دور سرت مي گردم اي امير عرفه ديدۀ پر آب بده دل بيتاب مرا با نگهي تاب بده اي امير عرفه فيض دمت را قربان دل دريايي لبريز غمت را قربان @hosenih اي امير عرفه تنگ غروب است بيا سر زدن بر فقرا سرزده خوب است بيا اي امير عرفه حاجي زهرا برگرد جان زهرا دگر از خيمۀ صحرا برگرد اي امير عرفه خنده بزن بر رخ من جان زينب بده روز عرفه پاسخ من اي امير عرفه! ذكر مدام است بيا كار اين عاشق دلخسته تمام است بيا اي امير عرفه ديدن رويت عشق است مردن امشب به خدا بر سر كويت عشق است اي امير عرفه جان گل ياس بيا آخر مجلس ما روضۀ عباس بيا @hosenih اي امير عرفه در عرفاتي امروز يا كه در علقمه ی شاه فراتي امروز اي امير عرفه شرح بده خود بر من سر عباس كجا ضرب عمود آهن!! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تشنه ترین ولیّ خداوند لایزال از پیش چشم های پر از آب من مرو ای نفس مطمئنّه که آرام میروی بیچاره میشود دل بی تاب من مرو @hosenih میمیرم از فراق، فرات حیات من یا أیها الغریب کجا میروی حسین؟ چشم به خون نشسته ی تو برق میزند داری مگر به سوی مِنا میروی حسین؟ @hosenih آرام تر برو همۀ آرامش دلم آهسته جان بگیر از این نیمه جان خود سالار قافله به کجا میروی بمان؟ کن چاره بهر بی کسی کاروان خود @hosenih هستی من مده به فنا هستی مرا ای تک سوار... بوسه بده از گلو به من زینب قبول کرده اسارت رود ولی حرف به نیزه رفتن خود را مگو به من @hosenih ای خنده ی لبم ز لبم فاصله مگیر ای روشنی دیده ز دیده جدا مشو رفتی و ماند دست نگاهم به دامنت از این غریب رنگ پریده جدا مشو @hosenih با آخرین نگاه خودت روی خاک ها آتش زدی به زندگی خواهرت... حسین! سر میبرید از تو و پیچید در فضا صوت غریب مادری از مادرت حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دل من اگه نخونه، برا تو غزل ترونه خودش اینو خوب میدونه، نباید دیگه بمونه از خدا همیشه می خوام، که تو رو ازم نگیره بکشه همیشه از دل، آتیش غمت زبونه من یقین دارم که هر کس، برا تو روضه میگیره دست مهر مادر تو، زده رو دلش نشونه @hosenih هرکسی میون روضه ت زمزمه داره دمش گرم دعا خونه مادر تو برا هر کی نوحه خونه هوا سرد سرده امّا، دل به یاد تو بهاره تو رگای سینه زن هات، خون حنجرت روونه هرکسی آتیش بگیره، میون روضه ی داغت اونو آتیش جهنّم، نمیتونه بسوزونه @hosenih دل اهل آسمونا، همه روزه بی قرارت شاهدم تنگ غروب و... رنگ سرخ آسمونه ملکوتیا میمیرن، برای لبای خشکت گل زخم و ذکر یا رب... زده از لبت جوونه گرگا دورتو گرفتن... مادر تو ناله می زد یوسف تشنه لب من! توی چاه پُرِ خونه @hosenih تنتو طواف کردن، نیزه دارای سواره بگم آخرش رو یا نه... باقی روضه بمونه زینب و با دست بسته، بعد تو اسیری بردن دختر شیرخدا رو تا کجا برده زمونه! با کبودی نگاهش، دخترت ازت میپرسید چی شده لبت کبوده، جای چوبه خیزرونه؟! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من از این وضع پریشان نگرانم به خدا از فراوانی نسیان نگرانم به خدا پر کشیدند سحر همسفرانم، حالا مانده ام خسته، هراسان... نگرانم به خدا بی قراری من از حال خرابم پیداست چه کنم با دلِ حیران؟ نگرانم به خدا @hosenih تو بگو وسعت این فاصله ها را چه کنم؟ ای گرفتار بیابان! نگرانم به خدا ندبه و ناله ی من سود نبخشید... بیا کور شد دیده ی گریان، نگرانم به خدا همه جا بوی فساد و همه جا رنگ گناه از غریبی شهیدان نگرانم به خدا @hosenih کوچه پس کوچه ی این شهر دگر ایمن نیست از سر و وضع خیابان نگرانم به خدا هرکه را می نگری دین خودش را دارد! آه ای مجری قرآن نگرانم به خدا پسر شیر خدا! شیعه کشی باب شده باز با دستِ مسلمان! نگرانم به خدا *** خواهری لحظه آخر به برادر میگفت: بی تو ای سرو خرامان نگرانم به خدا @hosenih پیرهن خواستنت لرزه به جانم انداخت! به کجا راحتیِ جان؟ نگرانم به خدا پدرم گفت: به کوفه گذرت میافتد... من از آن کوفه ی ویران نگرانم به خدا ای دعای سحر عمه ی سادات بیا خم شد از غم کمر عمه ی سادات بیا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ لطفي نما غلام به لب جان رسيده را بشنو فغان اين دل در خون تپيده را چشمی دگر بده صنما تا كه بنگرم آن خال گوشۀ لب تو آرميده را @hosenih روح لطيف تو نفس پاك و حق تو در بند خود كشيده صفاي سپيده را صف بسته اند سرو و صنوبر به راه تو تا خم كنند پيش تو قد كشيده را امشب بيا كه سینه پراز شور عشق توست تا فرش پاي تو بنمايم دو ديده را @hosenih جانا... دلم هواي تو كرده تفضّلي وقف تو كرده ام دل از غم رميده را پرده بكش ز چهره ببينم دمي تو را بر من نشان بده وجنات نديده را شد فاطميه و دل ما مست فاطمه است بر ما عيان نما حرم آن شهيده را @hosenih اشك مرا بگير و ببر نزد فاطمه مرهم گذار زخم تن قد خميده را ما را ببر به علقمه يا اينكه خود بيا تشريح كن قصۀ چشم دريده را تيغ دو سر بكش ز نيام و بريز سر بستان تقاص خون سرِ سر بريده را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بگیر دست گرفتارهای راهت را مگیر از دل دلدادگان نگاهت را غیاث مضطر مسکین جناب کهف وری... ببخش بر سر آوارگان پناهت را @hosenih شکسته ایم در این عصر سخت وانفسا بیا که با تو ببینیم روز راحت را نگاه کن به یمن... نیجریه و بحرین به روی خاک شهیدان بی گناهت را کجاست صبح سپید عراق و سوریه ... آه... طلایه دار عدالت بخوان سپاهت را @hosenih بگیر قبضه شمشیر بر کف و برخیز بگیر عِمامه و... بر سر بنه کلاهت را دلم گرفته کجایی به هر کسی گفتم... خبر نداشت نشانی خیمه گاهت را بیا که با تو بسوزیم در غم مادر بریز در دل ما نیز سوز آهت را @hosenih پری که سوخته بود و! شکسته و! زخمی! گرفته بود از او وقت استراحت را ** به گریه گفت علی: فاطمه! عزیز دلم مپوش از نظرم زخم روی ماهت را وباز مادر خسته به فکر مولا بود چگونه غسل دهد جسم پر جراحت را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ من از ایل مردان پاک و نجیبم اسیری غریبم که غربت نصیبم نظر کن الهی به امن یجیبم @hosenih نمی آید از در کسی دیدن من رضا نور چشمم کجائی حبیبم نظر کن الهی به امن یجیبم @hosenih نه از درد سیلی نه از زخم شلاق ز دشنام سندی نمانده شکیبم نظر کن الهی به امن یجیبم @hosenih دعایم گرفته دگر لحن زهرا به غیر از اجل کس نباشد طبیبم نظر کن الهی به امن یجیبم @hosenih منم پیر موسی... مراد مسیحا کشیده یهودا به دار صلیبم نظر کن الهی به امن یجیبم @hosenih لبم خشک روزه رخم زخم سیلی من از نسل آقای شیب الخضیبم نظر کن الهی به امن یجیبم @hosenih چو برخاک زندان گذارم رخ خود گرفتار غمهای خدالتریبم نظر کن الهی به امن یجیبم @hosenih خدایا گواهی تو برحال موسی به خنده گرفته غمم را رقیبم! نظر کن الهی به امن یجیبم @hosenih سلامی رسد گر ز معصومه جانم بود مرهم غصه های عجیبم نظر کن الهی به امن یجیبم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ من که خوشحال از پریشان حالی‌ام سرخوشم با حال و روز عالی‌ام بر سر راه نگاهت مهربان می‌نشینم با دو دست خالی‌ام آبشار جاری لطف خدا یا عزیز الله اوف کیلنا @hosenih دستهایم را ببین و رحم کن بنده را مولا ببین و رحم کن این اسیر سر به زیر خویش را خسته و تنها ببین و رحم کن ای پناه بی پناه بی نوا یا عزیز الله اوف کیلنا @hosenih دوست دارم با تو باشم روز و شب تا بسوزم با غمت در تاب و تب دلنوازی دستگیری از شما از من بی دست و پا دست طلب با تمام دردهایم آشنا یا عزیز الله اوف کیلنا @hosenih آه ... مولایی چه می‌آید به تو حُسن زهرایی چه می‌آید به تو بی سر و پایی چه می‌آید به من رسم آقایی چه می آید به تو ای نگاهت دردمندان را دوا یا عزیز الله اوف کیلنا @hosenih دامن از دستان آه ما مکش خویش را دور از نگاه ما مکش عاقبت ما هم خدایی می‌شویم دست از اصلاح راه ما مکش آسمان عاطفه روح دعا یا عزیز الله اوف کیلنا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای ماه و مهر، مشتری مهربانی ات وی آسمان اسیر دل آسمانی ات تنهاترین اسیرِ دیار مجتبی زنجیر کینه همسخن مهربانی ات @hosenih موسای عشق حضرت باب الحوائجی! موسی... مسیح، دلشده ی دلستانی ات لقمان نشسته بین رهِ بُشرِ حافی ات ای عقل و عشق، خانه خراب و روانی ات کاش این دل رمیده و هرجایی و سیاه گردد به یک اشاره هوایی و فانی ات در کوه طور صوت خدایی تو بلند... موسی ز هوش رفته از آن لن ترانی ات این رسم ناخجسته نمی دانم از کجاست! همواره عشق بوده اسیر اِنانیت* درد تمام شیعه خریدی به جان خویش فخر خداست پور علی، قهر مانی ات باب الحوائج همه ی خسته حال ها جانم فدای این لقبِ جاودانی ات با تو چه کرده طعنه ی دشنام کای عزیز! گردیده روز مرگ، شبِ شادمانی ات روز و شبت به گوشه ی زندان یکی شده! طی گشته در هوای جوانت جوانی ات باب الحوائجی که به بندت کشیده اند! تاریک و سرد، غرق محن زندگانی ات رقاصه شد به سجده مسلمان ناله ات شلاق درد آمده بر همز بانی ات پر می کشی شکسته به دیدار فاطمه با دست بسته و بدن ارغوانی ات بر تخت پاره نعش تو را حمل می کنند! می میرم امشب از غم آتش فشانی ات معصومه غرق گریه غریبانه می سرود باید بپرسم از که... پدرجان نشانی ات؟ @hosenih آمد رضا به غسل وجود شکسته ات نالید پای جسم نحیف و کمانی ات از گردن شریف تو غل وا نمود... آه دل را روانه کرد به گودال قتلگاه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ کسی که گردش چشمش مدار دنیا بود... دمش مسیح و نگاهش بهشت رویا بود وجاهت نبوی از شمایلش پیدا تمام دلخوشی دودمان طه بود @hosenih تمامی سکناتش نشانه‌ی رحمت ادامه‌ی برکات وجود مولا بود درست مثل نگاه محبت زهرا عنایتش به دل عاشقان شیدا بود ابوالکریم ِکریم و ابوالرئوفِ رئوف مسیر آمد و رفتش پر از تمنّا بود صبور بود و تجلی کاظمین الغیظ کرامت حسن از خلق او هویدا بود @hosenih نیاز نیست بگویم چه روی ماهی داشت قدش قیامت و ابروی او مصلّا بود کنار سفره‌ی این مرد مهربان هر روز برای هرچه گرفتار خسته جان... جا بود کسی که شرح کمی از فضائلش گفتم جناب باب حوائج – امام موسی بود بلای شیعه خرید و به کنج زندان رفت ز بسکه خوب و رئوف و رحیم و آقا بود سیاه چاله کجا و بهشت عاطفه‌ها بهار داد به دنیای این و آن تا... بود تمام قد به حضور خدای عزوجل قیام داشت و سرشار از تقاضا بود @hosenih ابوالغریبِ غریب و ابوالشّهیدِ شهید شهادتش همه‌ی روضه‌های گویا بود چگونه روضه بخوانم از این غریبی که پناه هر چه گدای غریب و تنها بود اسیر سلسله پا و ا سیر غل دستش و کار دشمن او خنده و تماشا بود چه آمده به سرش که شکسته می‌نالید میان دست قنوتش دعای زهرا بود جراحت تن او مثل سیّد سجاد... ز پشت حلقه‌ی زنجیر کینه پیدا بود @hosenih چگونه روضه بخوانم؟ اجازه مادر جان! حرامزاده‌ای آمد که زشت سیما بود دوباره معبر تنگ و نگاه خون آلود دوباره دست کسی روی ماه بالا بود دوباره آه، کسی روی خاک می‌غلطید کسی که حجت پروردگار یکتا بود لبش گهی به دم آه ... آه معصومه گهی به نغمه‌ی قدسی یا رضا وا بود ** به تخته پاره نهادند جسم او را وای کسی که ساکن عرش خدای اعلی بود چه قدر پشت سر او کفن فراهم شد چه چشمها که در آن روز داغ دریا بود @hosenih گریز می‌زنم اینجا به روضه‌هایی سخت نمی‌شود که در این لحظه‌ها شکیبا بود دلم گرفته برای شهید عاشورا همانکه زینت دوش جناب طه بود همانکه گوشه‌ی گودال تشنه و زخمی به پیش دیده ی خواهر فتاده از پا بود همانکه لحظه‌ی نحر گلوی حق گویش حریم کنگره‌ی عرش غرق غوغا بود همان که بر سر غارت نمودن بدنش میان چند حرامی پست دعوا بود @hosenih همان که بر سر نیزه سرش نشست و شکست تنش بدون کفن روی خاک صحرا بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih