هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#محمدجواد_شیرازی
▶️
نزد خالق هر کسی باشد فرودش بیشتر
در مسیر بندگی باشد صعودش بیشتر
اهل صوم و صمت باش و دل به پرحرفان مبند
مزبله وقتی بسوزد هست دودش بیشتر
@hosenih
خواست لیلا تا که مجنون را مقرب تر کند
کاسه ی او را شکست و آزمودش بیشتر
بهره ها دارد دل ویرانه... می دانم ولی
دل که می گیرد، شود با گریه سودش بیشتر
وادی عشق است کیش ما، شکسته تر شود
هر کسی باشد دراین وادی ورودش بیشتر
@hosenih
عاشقی که دل نبست اصلا به دنیا، می شود
با امام عصر خود گفت و شنودش بیشتر
بیشتر اصلا خودم دل را سپردم دست او؟!
یا نه اصلا با محبت ها ربودش بیشتر؟
این همه دست تمنا از سر دلگرمی است
هر که لطفش بیشتر خواهان جودش بیشتر
@hosenih
رحمت و خیری که از سوزِ دعایش می رسد
در زمان ابتلا بوده نمودش بیشتر
در میان روضه ها می آید و حس می شود
در عزای مادرش زهرا وجودش بیشتر
بال پروانه اگر مسمار آزارش دهد
می شود در شعله درهم تار و پودش بیشتر
@hosenih
درد پهلو که کسی دارد نمازش مشکل است
دردسر دارد سجودش از قعودش بیشتر
بهر قتل شیر خیبر هر کدامش کافی است
درد بازو جای خود، روی کبودش بیشتر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#مجتبی_روشن_روان
▶️
لطفي نما غلام به لب جان رسيده را
بشنو فغان اين دل در خون تپيده را
چشمی دگر بده صنما تا كه بنگرم
آن خال گوشۀ لب تو آرميده را
@hosenih
روح لطيف تو نفس پاك و حق تو
در بند خود كشيده صفاي سپيده را
صف بسته اند سرو و صنوبر به راه تو
تا خم كنند پيش تو قد كشيده را
امشب بيا كه سینه پراز شور عشق توست
تا فرش پاي تو بنمايم دو ديده را
@hosenih
جانا... دلم هواي تو كرده تفضّلي
وقف تو كرده ام دل از غم رميده را
پرده بكش ز چهره ببينم دمي تو را
بر من نشان بده وجنات نديده را
شد فاطميه و دل ما مست فاطمه است
بر ما عيان نما حرم آن شهيده را
@hosenih
اشك مرا بگير و ببر نزد فاطمه
مرهم گذار زخم تن قد خميده را
ما را ببر به علقمه يا اينكه خود بيا
تشريح كن قصۀ چشم دريده را
تيغ دو سر بكش ز نيام و بريز سر
بستان تقاص خون سرِ سر بريده را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#سیدمحمد_میرهاشمی
▶️
غم هجران ز پی اش وصل نگاری دارد
هر زمستان ز پی خویش بهاری دارد
ظلمت شب به سپیدی سحر ختم شود
عمر عشاق بسا لیل و نهاری دارد
@hosenih
به طواف گل روی تو جهان مفتخر است
گردش نُه فلک پیر ، مَداری دارد
بی نیاز از همه خلق است به فرمایش تان
هر کسی چشم تری و دل زاری دارد
چهارده قرن سپاه سحر عشاقت
چشم بر تاختن یکه سواری دارد
@hosenih
آنکه خودکامه شد امروز به مهتاب قسم
روز پر حسرت محشر ، شب تاری دارد
گو بر آن خائن خود کیش که در خانه ی ما
خادم آن است که با ما سر و کاری دارد
مطرب است آنکه پی عافیت و دولت رفت
میثم است هر که هوای سرِ داری دارد
@hosenih
هر کسی مانده به پای تو ، به پایش هستی !
چه غمش آنکه ز عشق تو حصاری دارد ؟
مادرت گفت : علی ، هیزم خشک آوردند
حق طلب ، جانِ مهیای شراری دارد
پسر یاس مدینه ، دل ما را دریاب
آخرین مرهم سینه ، دل ما را دریاب
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#محمود_ژوليده
▶️
مادری دارم به نام بانوی روز الست
دست و بازوی خدا را اوست چون بازو و دست
مادری دارم که شأنش در حدیث قدسی است
او همان سرلوحۀ لوح و قلم بود از الست
@hosenih
مادری دارم که هستی هست زیر چتر او
در هدایت شیوه ای دارد جهان را ، چیره دست
مادری دارم که با فتح المبینِ کوچه اش
نقطۀ عطف دفاعش از علی پشت در است
انقلاب فاطمی دست علی را باز کرد
ورنه محکم ریسمانِ جهل را ابلیس بست
@hosenih
بازوی زهرا شکست و دست مولا بسته شد
شد از اینجا کوثرِ قرآن به عالم سرپرست
کوچه را گفتم که سیلی نور چشمش را گرفت
آنقدر گویم که حتی از حسن هم دیده بست
آشناتر از همه با مادرم ، دیوار شد
چادرش خاکی شد و رویش از آن دیوار خست
@hosenih
گوشواری که جدم هدیه بر او داده بود
پیش من شد پاره پاره ،لالۀ گوشش شکست
بسکه اهل کذب تکذیبش نمودند ای دریغ
تار و پود آرزوهای علی از هم گسست
آنکه نور سجده اش روشن تر از خورشید بود
یک تنه جنگید با خفاشهای شب پرست
@hosenih
مادر من با چهل نامرد جنگید آشکار
ای بنازم همتش را یک زن و این ناز شَست
نور را با تارِ بی پروا چکار ای اهل درد؟!
هیزم آوردند مردم ! مردم آتش پرست
مادری دارم که پشت در سپر شد بر علی
سینۀ گنجینۀ اسرار پشت در شکست
@hosenih
بی امان ضرب لگد آمد به درب سوخته
ضربه ها از بسکه سنگین بود او از پا نشست
مادرم از زیر در می خواند مولا را به خویش
پایکوبان حمله ور بودند و مادر پای بست
جانشین وحی ، شد خانه نشین امّا نشد
بعد پیغمبر دمی دین خدا بی سرپرست
@hosenih
خود تسلی می دهم خود را در این داغ بزرگ
نالۀ مادر به گوش آید هنوز از دوردست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#مجتبی_روشن_روان
▶️
بگیر دست گرفتارهای راهت را
مگیر از دل دلدادگان نگاهت را
غیاث مضطر مسکین جناب کهف وری...
ببخش بر سر آوارگان پناهت را
@hosenih
شکسته ایم در این عصر سخت وانفسا
بیا که با تو ببینیم روز راحت را
نگاه کن به یمن... نیجریه و بحرین
به روی خاک شهیدان بی گناهت را
کجاست صبح سپید عراق و سوریه ... آه...
طلایه دار عدالت بخوان سپاهت را
@hosenih
بگیر قبضه شمشیر بر کف و برخیز
بگیر عِمامه و... بر سر بنه کلاهت را
دلم گرفته کجایی به هر کسی گفتم...
خبر نداشت نشانی خیمه گاهت را
بیا که با تو بسوزیم در غم مادر
بریز در دل ما نیز سوز آهت را
@hosenih
پری که سوخته بود و! شکسته و! زخمی!
گرفته بود از او وقت استراحت را
**
به گریه گفت علی: فاطمه! عزیز دلم
مپوش از نظرم زخم روی ماهت را
وباز مادر خسته به فکر مولا بود
چگونه غسل دهد جسم پر جراحت را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#محمدعلی_بیابانی
▶️
عاقبت دردم دوا خواهد گرفت
دامنت دست مرا خواهد گرفت
هر شب "اللهم عجل..." خوانده ام
روزی آخر این دعا خواهد گرفت
@hosenih
من اگر مردم غبارم عاقبت
روی دامان تو جا خواهد گرفت
ای ز مادر مهربان تر خوب تر
کی دلت از دست ما خواهد گرفت
چشمت این ایام خون خواهد شد و
قلبت از این روضه ها خواهد گرفت
@hosenih
تو اگر یک بار روضه خوان شوی
روضه ی ما تازه پا خواهد گرفت
روشن است از حال و روز مادرت
زود بیمارت شفا خواهد گرفت
بعد از این همسایه راحت می شود
حیدر از فردا عزا خواهد گرفت
**
فاطمیه عاقبت از دست تو
دست من یک کربلا خواهد گرفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#محمدجواد_شیرازی
▶️
گدای اهل بیت تا به آستانه می رسد
عطا و لطف هل اتی ز هر کرانه می رسد
چرا دو دست ما به سوی دشمنان دراز شد؟!
مگر که رزق و روزی از سوی سما نمی رسد؟
@hosenih
ولیِ عصر هر کجا همیشه شد گره گشا
به سوی ما عنایتش به هر بهانه می رسد
اگرچه بی لیاقتم، برای یار زحمتم
خوشم سلام هر سحر به آن یگانه می رسد
به خاک غم نشسته ام، چراکه پر شکسته ام
مگر پرنده این چنین به آشیانه می رسد؟!
@hosenih
شده امید من همه، نوای یابن فاطمه
به داد من همین نوای عاشقانه می رسد
رسیده وقت پا شدن، به هوش باش سینه زن
به شهر ما دوباره خیر مادرانه می رسد
فقط نه بیت هل اتی، به شعله سوخت از جفا
تمام نار دوزخ از همین زبانه می رسد
@hosenih
بس است بهرِ گل همین، که خوب پرپرش کند
به سمت صورتش که باد تازیانه می رسد
به روی خاک مادری نشسته است ای خدا
گمان کنم به سختی آخرش به خانه می رسد
دلیل غاضریه در وجود فاطمیه است
بدون فاطمیه کس به کربلا نمی رسد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#قاسم_نعمتی
▶️
بيا كه گنبد خضراست ديده بر راهت
بيا كه حيدر تنهاست ديده بر راهت
چقدر منتظران تو بي صدا رفتند
نگاه مضطرب ماست ديده بر راهت
@hosenih
به هر ديار عزادار مادرند همه
بيا كه عترت طاهاست ديده بر راهت
قسم به خاك نشسته به چادر مادر
سكوتِ غربتِ دنياست ديده بر راهت
هنوز نالة مادر به گوش مي آيد
ببين كه حضرت زهراست ديده بر راهت
@hosenih
ميان كوچه به دنبال گوشواره حسن
شهيد سيلي اعداست ديده بر راهت
كنار بستر غرق به خون مادرتان
هنوز زينب كبراست ديده بر راهت
ميانِ گويِ مقتل حسين افتاده
هنوز زير لگدهاست ديده بر راهت
@hosenih
به ناله هاي بُنَيَّ كنار آن گودال
زني كه غرقِ تماشاست ، ديده بر راهت
نشسته بي ادبي ديده رويِ سينة ماهش
ببين كه مادرت آنجاست ديده بر راهت
زمان كشتن لب تشنه آب مي خوردند
لباس هاي تنش را يكي يكي بُردند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
گرچه فقط بی آبرویی کرده ام باز
مولای من لطفی کن و دورم نینداز
عمر مرا وقف اباصالح نوشتند
در به درت بودم گل نرگس از آغاز
سائل رسیده، تشنه ی احسان و جود است
دریای لطفت را نما ای یار ابراز
ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز
با یک دعایت می شود قفل دلم باز
خالی است دستانم، چه سازم در قیامت
بی توشه ی اعمال صالح، بی پس انداز
دارایی ام اشک است، شاید این عنایت
سازد مرا در دیده ی زهرا سرافراز
روضه بخوان از ماجرای داغ مادر
از قتل محسن، پشت در، ای محرم راز
در وصف در، در وصف میخ در، چه گویم؟!
در سنگدل، در بی حیا، مسمار لجباز
آخر چه آمد بر سرِ زهرا که دیگر
با بال زخمی بود تنها فکر پرواز
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
کسی که بهر تو دست دعا بلند کند...
به عرش، طالع او را خدا بلند کند
ترحّمی به زمین خوردهی مسیرت کن
مرا مگر که دعای شما بلند کند
ز مکر شعبده بازانِ دهر ترسی نیست
نشستهایم که موسی عصا بلند کند!
اگر صدا زدمت، تو اجازهام دادی
که دیده است گداهم صدا بلند کند؟!
غبارِ روی عبای توأم! غمم این است
مباد! باد مرا از عبا بلند کند...
بگیر دست مرا که ثوابها دارد
کسی ز خاک گرفتار را بلند کند
پس از ظهور، سرِ خاک من بیا یک دم
دمت مرا ز دل قبرها بلند کند
گرفته است دل ما؛ خدا کند که حسین..
نسیمی از طرف کربلا بلند کند
* *
چه حکمتیست؟! بسوزد در و حرامیِ شهر
بیاید و به درِ خانه پا بلند کند...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#شب_نهم
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
دیگر چرا اجل، به خدا که همین فراق
عکس مرا به سینهی دیوار میزند
حالم شبیه حالِ بد مجرمیست که
سیلی نخورده دست به اقرار میزند
چون ورشکستهای شدهام که به هستیاش
چوب حراج از سرِ اجبار میزند
بر روی من حساب نکن جمعهی ظهور
سنگت به سینه، نوکر غمخوار میزند
خون هزار عاشق این شهر پای توست
خال لب تو دست به کشتار میزند
با اینکه رو به قبله شدم، دلخوشم هنوز
گاهی سری طبیب به بیمار میزند
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
خیلی بد است کارگر از کار میزند
لعنت به نانجیب مدینه که بیهوا
سیلی به پابهماه عزادار میزند
چون روز روشن است از امروز کوچهاش
فردا سهساله را سر بازار میزند
پنجاه سال بعد به اسم سهشعبهای
مسمار را به چشم علمدار میزند
شاعر: #وحید_قاسمی
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
بهمناسبتِ #هفته_بسیج
بهامید آزادیِ #غزه #فلسطین
رفته از دستم حساب جمعههای انتظار
هر سحر یابن الحسن گفتم به پای انتظار
میشمارم روزها را، فصل همعهدی کجاست؟!
ندبه میخوانم به شوقِ گفتنِ «مهدی کجاست»
نالهی یابن الحسن! برگرد بر روی لبم
پُر شده از حسرت دیدار او روز و شبم
میرسد او با سپاهی از شهیدانِ بسیج
دیدنی خواهد شد آن ایام، طوفان بسیج
ملت مستضعف دنیا به حقّش میرسد
عاقبت یک جمعه هم مولا، به حقّش میرسد
چارده قرن، این جدایی، درد تنهایی بس است
یک نفس تعبیر این رؤیای زهرایی بس است
وعدهی حقّ خدا وقت مشخص میرسد
جمعهی آزادی بیت المقدّس میرسد
میرسد تا که ببیند شور و شوق لحظه را
میرسد تا که بگیرد انتقام #غزه را
حضرت صاحب زمان! ای حضرت قائم! بیا
انتقام کوچهی سرخ بنی هاشم! بیا
هر غریبی در زمانه داد زد: مهدی بیا
مادرت در کوچهها فریاد زد: مهدی بیا
فاطمیه آمده، ای روضهخوان! روضه بخوان
از گل پژمردهحالِ نیمهجان، روضه بخوان
کوچه در کوچه نماند و تا دل گودال رفت
میخ شد خنجر، به روی حنجری بیحال رفت
شیعهی مهدی! عزای سخت بانو را بخوان
فاطمیه آمده از داغ عاشورا بخوان
مادری افتاد که حالا تنی تسخیر شد
پیکری افتاد در گودال و خواهر، پیر شد
✍ #اسماعیل_شبرنگ