eitaa logo
دیوان فضل
284 دنبال‌کننده
381 عکس
286 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: یک جذبه ریسمان شد و پای مرا گرفت یک ابر گریه کرد و دوباره هوا گرفت افسوس ذکرهای لبم ناشنیده ماند دادم کبود ماند و گلوی صدا گرفت صورت به صورت در صحنش گذاشتم در گفت: آهِ گرم کشیدی بیا گرفت بالای سر نشستم و دیدم که جبرئیل یک پر گذاشت در صف و از پیش جا گرفت بالای سر نشستم و دیدم که عاشقی خواند از فضائل تو و بعداً عبا گرفت دیوانه ای که عقل طلب کرد از شما بالای سر نشستم و دیدم عصا گرفت بالای سر نشسته ام و حدس می زنم پائین پای تو چه کسی را شفا گرفت پرسیدم از نسیم، کجایی؟ جواب داد با بوسه ای که از لب گلدسته ها گرفت سمت زیارتم بشتابید چون که اشک امشب ضریح چهره ی ما را طلا گرفت 🔸شاعر: __________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: با احترام، دست به سينه نهاده است پايين پايتان به ادب ايستاده است پاهاى پر ز آبله اش مى دهد گواه ك از كاروان زائر پاى پياده است مهمان دستهاى كريمانه ى شما مهمان سفره اى كه هميشه گشاده است تكرار چند جمله، فرازى ز "جامعه" مشق ارادتش به شما خانواده است گاهى كنار صحن و گهى گوشه ى ضريح فرقى نمى كند، همه دارالاجابه است دارد صفاى اشك به پهناى صورتش... با احترام دست به سينه نهاده است 🔸شاعر: __________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شما هم رسانه مطالب این کانال فعال باشید: ای مطرب مهتاب رو حرفی بزن، چیزی بگو زان شاه صاحب آبرو فخر سریر ارتضا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا تسبیح سبحانی رسید ارباب ربانی رسید ماه شبستانی رسید شمس‌الشموس، آقای ما سلطان‌علی‌موسی‌الرضا ای نجمه خاتون آفرین خورشید آوردی چنین موسی‌بن‌جعفر را ببین نامیده این مولود را سلطان‌علی‌موسی‌الرضا در عرش اقبال نبی‌ست در فرش اجلال نبی‌ست او عالم آل نبی‌ست تمثال ختم الانبیاء سلطان‌علی‌موسی‌الرضا شد این علیِ سومین مثل امیرالمومنین با مستمندان همنشین هم‌سفره می شد با گدا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا گنبد طلایش دلبری کرده‌است از انس و پری دل می‌بری،‌دل‌‌می‌بری ای دلبر خیرالنساء سلطان‌علی‌موسی‌الرضا ای خانه‌ام آباد تو ذکر خدایم یاد تو از پنجره فولاد تو دارم امید یک شفا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا دل در حرم پابست شد در پای عشقت پست شد نقاره خانه مست شد از آسمان آمد صدا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا من آهوی سرگشته ام بی تاب‌ و‌ مضطر گشته ام سائل به این در گشته ام یا ضامن آهو، الا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا ای که به دعبل از کرم دادی عبا، صدها دِرَم بر من که عبد این درم از هر‌چه خواهی کن عطا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا از آب سقاخانه ات خوردم شدم دیوانه ات من از در میخانه ات دارم امید کربلا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا در شادی‌ام غم می رسد آوای ماتم می رسد کم‌کم محرم می رسد ماه حسین سرجدا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا گودال مالامال شد جسم حسین پامال شد باز عمه ات بی حال شد سر رفت روی نیزه ها سلطان‌علی‌موسی‌الرضا 🔸شاعر __________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شما هم رسانه مطالب این کانال فعال باشید: شهره ی شهر شده بخشش شاه مشهد بنده ی شاه خراسان شده ام تا به ابد کعبه ی اهل زمین است خراسانِ رضا هر چه داریم و نداریم به قربانِ رضا حاجتش بی برو برگرد روا خواهد شد هر کسی دست به دامان رضا خواهد شد دست خالی نرود هیچکسی از حرمش سجده کردند ملائک همه پای عَلَمش از کرامات رضا هر چه بگویند کم است هر کسی مُحرِم این کعبه شود، محترم است ما فقیریم و رضا ضامن حج فقراست بارگاهش به خدا قطعه ای از عرش خداست اصل این است: گدا در پی سلطان برود درِ این خانه ولی شاه به دنبال گداست بسپارید که راهیِ خراسان بشود هر که دلتنگ اذان حرم کرب و بلاست سر من خاک کف پای رضا گردیده ست تا نگویند فداییِّ رضا بی سر و پاست! "ابر و باد و مه و خورشید و فلک" می گویند: چشم وا کن! که جهان گوش به فرمان رضاست هر شبی که به ملاقات رضا سر می شد خانه ی جان من از عشق معطر می شد مست گردیدن از این عشق حلال است حلال زندگی بی رخ ارباب محال است محال حرم قدسی تو قبله ی حاجات من است نام زیبای تو هم ذکر مناجات من است مثل آهو به حریم تو پناه آوردم هیچکس جز تو ندارد خبری از دردم گوشه ی صحن گهر شاد دعا می خوانم کاش بر لب برسد در حرم تو جانم سائلت آمده تا پیش تو زانو بزند با امید آمده تا باز به تو رو بزند با هزاران ملک از عرش رسیده جبریل آمده صحن تو را با مژه جارو بزند تو اگر ضامن آهو بشوی، هیچ کسی دل ندارد که دگر تیر به آهو بزند! گنبد زرد تو وقتی بدرخشد، خورشید پیش او مثل چراغی ست که سوسو بزند هر کجا هم بروم سائل این درگاهم از تو اذن حرم کرب و بلا می خواهم باز هم باز شده روی تو آغوش زمین زیر پای تو شده پهن پَرِ روح الامین خون ذی القعده در این روز به جوش آمده ست چشمه ی لطف خدا هم به خروش آمده ست بوسه بر کاشی صحنت شده خیر العملم باز هم دست بکش بر سر و روی غزلم اشک شوقم به هوای تو سرازیر شده ست من همانم که در خانه ی تو پیر شده ست شب میلاد تو در صحن قدم باید زد بوسه ی شکر به دیوار حرم باید زد از ازل عاشقِ بی چون و چرایت بودم تا دم مرگ هم از عشق تو دم بايد زد مادرم گفت:به هنگامِ گرفتار شدن دست بر دامن سلطان کرم باید زد بهترین خاطره ها را_به خداوند قسم_ گوشه ی پنجره ی فولاد رقم باید زد خادمانِ حرمت باز به هم می گفتند: اربعین...کرب و بلا....خیمه ی غم باید زد وقت آن آمده تا سوی تو پر بگشاییم دست بر سینه به سوی حرمت می آییم 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شما هم رسانه مطالب این کانال فعال باشید: ایران گلستان گشته از یمنِ حضورت از لطف و احسانِ تو وُ از فیضِ نورت شد بارگاهِ تو زیارتگاهِ عالم گردیده سقاخانه ات هم دوشِ زمزم پایِ ضریحت سجده گاهِ جبرئیل است مدح و ثناگویت خداوندِ جلیل است قبرت مَطافِ انبیای ما سلَف شد بیتُ االشٌرف را تهنیت گویش نجف شد صحن و سرایت شد پناهِ اهلِ ایمان با مقدمِ پاکِ تو شد ایران گلستان آن پنجره فولادِ تو دارالشفا است هم کعبه وُ هم زمزم و سعی و صفا است شد مرکزِ اجلالِ تو خاکِ خراسان بارگهِ تو کعبه ی مقصودِ جانان! 🔸شاعر: _______________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شما هم رسانه مطالب این کانال فعال باشید: سلطان خراسان نه..که سلطان جهان است ثابت شده فیضش همه جا در جریان است در بسط بهایی شب شعری شده بر پا احساس غزل خوانی ما در غلیان است هر کس که نرفته ست به پابوسی سلطان "اشک غمش از هر مژه چون سیل "روان است عمری ست که نان رضوی نان شب ماست هر کس به طریقی پی یک لقمه ی نان است نزدیک تر است از رگ گردن به گدایش "چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است" امروز رضا گفت که فردای قیامت هر کس که شده زائر ما،از خودمان است رنگین شده سجاده ی ما با می نابش ما جام به دستیم و رضا پیر مغان است ما را به غلامی خودش شاه پذیرفت با ما به از این بود که با خلق جهان است یک خادم خوش رو وسط شعر به من گفت برخیر پسر جان! که دگر وقت اذان است 🔸شاعر: _________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شما هم رسانه مطالب این کانال فعال باشید: کبوتر دوست می دارد به صحن تو اسیری را گدایت میدهد بر عالمی درس امیری را به خانه می بردباخود زکویت ثروت قارون هر آنکه کرده است اقرار، برکویت فقیری را اگر گشته بر عالم سر بلندی نمرهٔ عشقم سرم عمیرست تمرین کرده سویت سربه زیری را همیشه باز بوده دست تو از بهر جودآقا مگر آندم که بستی تا نمایی دستگیری را نمی از آب سقا خانه افتد چون روی صحرا کند دریا ٬ لبِ خشک سراب هر کویری را نمیخواهم قلم را چون طلای ناب مولا جان که شاعر هم حسابی کرده رویت وقت پیری را 🔸شاعر: _______________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شما هم رسانه مطالب این کانال فعال باشید: امشب کبوترِ دل پَر می کشد هوایت با شوقِ جان نشیند بر گنبدِ طلایت بَه چِه صفایی دارد آن مشهد الرضایت نورِ خدا می بارد در صحنِ با صفایت امشب چه دلنشیه سازِ کبوترانت پَر می کشند دمادم بر بامِ آسمانت ای دل اگر تو سازی از نایِ نی بسازی در گلشنِ ولایت عشقِ که می نوازی آهنگِ دلربا را با سینه ات نوا کن تقدیمِ خاک راهِ گل مقدمِ رضا کن در لاله های زهرا یک لاله ای غریب است دست کرامت او بر مؤمنین عجیب است هر مشکلی که داریم پیش رضا بنالیم نام قشنگِ او را مشکل گشا بخوانیم هر که رضا رضا کرد حاجات او روا کرد آهو به دامِ صیدی افتاد و او رها کرد یا ثامن الائمه محتاج یک نگاهیم لطفی نما که ما هم آهوی بی پناهیم این دل به سمت و سویت دیوانه پَر گشاید بر آستانِ قدست با ناله سر بساید عطرِ خوش حرم را از عمقِ جان ببوییم این عقده های دل را آسان به تو بگوییم نذرِ طوافِ عشقت هر لحظه عاشقانت پای ضریح دارند عطرِ خوشِ اذانت تو سایه ی همایی ای حجتِ الهی چی می شود که امشب بر ما کنی نگاهی معصومه سویت آمد اما تو را ندید است از دوریِ فراقت در قامتش خمید است در آسمان عشقت مثلِ ستاره گم شد آخر تو را ندید و مدفونِ خاکِ قم شد این قاصد مدینه هم قاصدِ بهشت است بر بوستان قلبش یادِ تو را نوشت است یارب تو را به حقٌ خورشید و ماهِ ایران حاجات دردمندان امشب روا بگردان! 🔸شاعر: _______________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شما هم رسانه مطالب این کانال فعال باشید: ذکر لب اولیاء نام نکوی رضاست عیسیِ گردون نشین بنده‌ی کوی رضاست این نه فقط یارضا بر لب خلق است و بس زمزمه‌ی ذات حق نام نکوی رضاست شمسِ شموس است این نور خدا بر زمین شمس سماوات بین، خیره به روی رضاست سائل شوریده‌دل بر که برَد التجا؟ تا کرم و فضل و جود خصلت و خوی رضاست در نظر عاشقان کوی رضا جنت است چشمه‌ای از سلسبیل آب وضوی رضاست مستی اغیار از عیش و طرب حاصل است مستی عشاق از جام و سبوی رضاست صحن عتیقش مگر میرود از خاطرم؟ تا که دلم روز و شب خاطره گوی رضاست درگه او چاره ساز، خوان رئوفانه باز دست نیازم دراز، دیده به سوی رضاست 🔸شاعر: _______________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شما هم رسانه مطالب این کانال فعال باشید: مرا چشمیست خون افشان ،زِ نام ضامن آهو به زیر آن طلا ایوان ، دمادم ذکر من، هو هو جمالات و کمالات حرم از دور، هم پیداست به پای حضرت سلطان،نشینم من ،به دو زانو چنان حیرانم و مستم ،زِ صوت خوب نقاره که انفاست بود درمان،به درد من شود دارو اگر چه خادمت روی مرا نگرفت، اما من به عشقم میزنم صحن تو را ،با موی خود جارو به سقاخانه و یک جرعه ای از آبِ جان افزا فدای آن لبِ تشنه ،فدای نازنین ابرو رضا جان (ع) خاک بر چشمم ،که نام جَدّ تو بردم که من را این چنین چشم است و ،آن را آنچنان ابرو چنان بر خیمه ها آتش ، زبانه میکشید ای وای شکسته باز هم بازو ،گسسته باز هم پهلو سه ساله میدوید ،عمه به دنبالش در آن صحرا گمانم شعلهٔ آتش ، گرفته مَعجر و گیسو زبانم الکن است اینجا ،امام مهربانی ها مرا چشمی است خون افشان، از آن چشم و از آن ابرو 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
☀️☀️☀️☀️☀️☀️ خوشا مشهد وَ شاه بی مثالش خوشا آن صاحبِ ، صاحبْ کمالش خوشا صحنِ پُر از جاه و جلالش خوشا هر کس که روزی شد وصالش "امیرالمؤمنین یا شاه مردان" نصیبم یک سفر «مشهد» بگردان که در مشهد رئوفی خانه دارد که خانه َش صحن و سقاخانه دارد و مهمانخانه ای شاهانه دارد گدا در سفره اش کاشانه دارد درِ رحمت در آنجا باز باز است عجیب آن پادشَه مِسکین نواز است کرامت کرده او بر حسب عادت نه "یک ذره دو ذره" بی نهایت کسی که کرده بر آهو عطوفت چه خواهد کرد بر اهل محبت محبت دیده ایم خواهی نخواهی به حُکم قِصّه ی "شیخ بهائی" ورودیه حرم وقتی رسیدی در آن حال امید و ناامیدی! بگو ؛ ای آنکه اینجایم کشیدی! تو "غیر از معصیت چیزی ندیدی" چه دیدی که مرا هم راه دادی؟ جواب آید تو در باب الجوادی!! عجب هنگامه ای باب الجوادست هجوم زائران آنجا زیادست یکی که ظاهراً هم بیسوادست صدا میزد رضا "باب المراد"ست یکی سر از حیا در سینه دارد یکی دست ادب بر سینه دارد کسیکه با خودش آورده دردی کشید از سینه ی خود آه سردی که آقا "آهو" را آزاد کردی شفا ده ؛ جان «زهرا» ، پیرمردی هنوز اِستاده بود در آستانه صدا برخاست از نقاره خانه یکی او را به رأفت می شناسد یکی باب شفاعت می شناسد یکی "شرط ولایت" می شناسد یکی هم به کرامت می شناسد ولیکن اکثراً هنگام پابوس صدایش می زنند شاهنشه طوس خلاصه هر عزیزی رفته مشهد سلامی عرض کرده سمت گنبد و چرخی هم زده در زیر مرقد نبات و زعفران بر دست دارد نگو در فرش دیدار رضا کرد بگو در عرش دیدار خدا کرد به تحقیق از روایت در میآید کسی که نیت قرب تو دارد برای هر سفر که رفته باید سه جا چشم انتظار تو بماند "خداوندا مرا آن ده که آن به" زیارت های مشهد ضرب در سه مجاور بودنت هر کس چشیده شنیده ها به چشم خویش دیده اگر "رهبر" به این منصب رسیده به زیر سایه ی تو قد کشیده که دائم او به زیر نور بوده مقیم کوچه ی "سرشور" بوده ولیِ نعمت ایرانیانی تو هم مهمان ما ، هم میزبانی تو شاهی با گدایان همزبانی غریبِ آشنا جان جهانی عجب لطفی به ایران کرده مولا عجب رزقی به ایران داده زهرا حرم رفتم عجب حال و هوایی عجب صحنی چه شوری کفترایی در اینجا دل شود کرب و بلایی خصوصاً صحنِ اسماعیل طلایی نشستم تا بگیرم از تو آقا برات کربلای اربعین را 🔸شاعر: ناشر: 🏳 دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه به اُمیدِ گوشه چشمت چقدر گدا نشسته نه فقط گدا که حتی، صف اغنیا نشسته منِ بنده را ز خیل حَشَمت سوا مفرما که به خوان لطف و جودت همه ماسوا نشسته «اَنا مِن شروط» یعنی که ولای توست توحید حرمت نشسته هر کس، حرم خدا نشسته «اَنا مِن شروط» یعنی که به گِرد کعبه حاجی چو رضا نباشی از او، ز خدا جدا نشسته «اَنا مِن شروط» یعنی مرو راه دیگر ای دل به خدا رسیده هر کس به ره رضا نشسته تو ز هیچکس نپرسی: ز کجایی و که هستی؟ که غریبه هم ز لطفِ تو چو آشنا نشسته نه فقط که رو سپیدان به نماز ایستاده به نیاز، روسیاهان همه با حیا نشسته به جز از تو که نشستی سر سفره با گدایان به خدا نبوده شاهی بغل گدا نشسته چو نگین پادشاهی که نشسته بر رکابش به دلم محبّتِ تو چقَدَر به جا نشسته شده «فابک للحُسین» تو دلیل گریه هایم که همیشه در دل تو غم کربلا نشسته https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد فضل الهی