هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#مرثیه_امام_باقر _علیه السلام
منم که عالم هستی گدای کوی من است
منم که کعبه دمادم به طوف روی من است
منم که کوثر و زمزم نمی ز جوی من است
منم که باغ جنان مست عطر و بوی من است
منم که زاده ی پورِ حسینِ زهرایم
منم که بر همه ی عالمین مولایم
منی که کل وجودم پر از خدا شده است
به کودکی دل من با غم آشنا شده است
دلم پر از غم جانسوز کربلا شده است
به پیش دیده من سر به نیزه ها شده است
چگونه شرح دهم من غمی که بر ما رفت
فقط همین ، سر اصغر میان سرها رفت
چگونه شرح دهم حال زار قافله را
چگونه شرح دهم های و هوی و هلهله را
چگونه شرح دهم خنده های حرمله را
چگونه شرح دهم رد پای سلسله را
چگونه شرح دهم روی نیزه قرآن را
چگونه شرح دهم خیزران و دندان را
منم که نو گل پرپر به چشم خود دیدم
منم که حنجر و خنجر به چشم خود دیدم
منم که پیکر بی سر به چشم خود دیدم
منم که غارت معجر به چشم خود دیدم
چه گویم از غم خلخال و جامه ی پاره
چه گویم از غم جانسوز طفل آواره
#شاعر :
ناصر_شهریاری
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
وقتی که زهر کینه ز زین تا جگر رسید
انگار قصّه ی غم عمرش به سر رسید
از سوز زهر ناله ی جانکاه می کشید
از فرط تشنگی چِقَدَر آه می کشید
او سروِ دانشی ست که قدش خمیده است
خود را به کنج حجره به زحمت،کشیده است
پروانه ای که پر زدنش فرق می کند
شمعی که شکل سوختنش فرق می کند
حالا به یاد خاطره ها گریه می کند
با یاد داغ کرببلا گریه می کند
او امتداد غُصّه ی فردای کربلاست
همبازی سه ساله ی صحرای کربلاست
دریای غیرت و غضبش پر تلاطم است
بین تمام قافله او مرد دوم است
او آشنای هق هق اشک شبانه هاست
زخمیِّ دست سلسله و تازیانه هاست
طفل آمده ولی چِقَدَر پیر گشته بود
بی جان و خسته از غل و زنجیر گشته بود
با آبله ز پای خودش کار می کشید
مثل رقیّه از کف پا خار می کشید
انگار زهر تازه تری از جگر گذشت
تا غصه های بی حد شام از نظر گذشت
او دیده با چه سختی و آزار برده اند
ناموس شاه را،سر بازار برده اند
او دیده شامیان حرامی،دریده اند
او دیده معجر از سر عمه کشیده اند
او دیده رقص مستی بزم شراب را
او دیده خیزران و لب آفتاب را
با یاد صحنه ای،جگرش پاره پاره شد
حرف کنیز شد،به سکینه اشاره شد
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
________________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
طفل باشی غم بسیار ببینی سخت است
غنچه باشی ستم خار ببینی سخت است
غربت و غارت و داغ و عطش و در به دری
نصف روز این همه آزار ببینی سخت است
اربا اربا تن داماد و اذان گوی حرم
به زمین دست علمدار ببینی سخت است
روی تل بر سر و سینه زدن و بی کسی.......
دختر حیدر کرار ببینی سخت است
زیر پا و ته گودال امان از گودال
یک تن و آن همه اشرار ببینی سخت است
بعد از آن بوسه لب عمه ما خونی بود
مثل او حنجر خونبار ببینی سخت است
بین یک خیمه آتش زده بابایت را
با تن خسته و تبدار ببینی سخت است
سر هجده پسر فاطمه را بر سر نی
با دو تا چشم گهربار ببینی سخت است
روضه ام حرف رباب است اگر حرمله را
در همه عمر تو یکبار ببینی سخت است
به خدا هیچ کجا سخت تر از شام نبود
عمه ات را سر بازار ببینی سخت است
پایکوبی و کف و هلهله و خنده و رقص
دور یک مشت عزادار ببینی سخت است
بین نامحرم و بر ناقه و طفلت به بغل
مادرت را که گرفتار ببینی سخت است
دختران علی و فاطمه بازو بسته
وسط مجلس اغیار ببینی سخت است
طفل باشی ولی همبازی خود را دیگر
خسته و دست به دیوار ببینی سخت است
نیمه شب به رخت زجر که سیلی بزند
همه جا را پس از آن تار ببینی سخت است
🔸شاعر
#عبدالحسین_میرزایی
________________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
بدنی مانده زیر پا دیدی
سری از پیکری جدا دیدی
همه عمر گریه میکردی
سر طفلی به نیزه ها دیدی
از جگر ناله میزدی چونکه
خون پاشیده هر کجا دیدی
با رقیه چقد زمین خوردی
لگد از پای آشنا دیدی
سرو رویت پر کبودی بود
صدمه در برو بیا دیدی
به روی چادر سر زینب
ُمردی از بسکه رد پا دیدی
لگد و مشت و هو شدن ها را
جلوی چشم بر ملا دیدی
غارت خیمه بی اباالفضل را
همره ضربه بی هوا دیدی
خنجر کند غرق خون را در
دست آن شمر بی حیا دیدی
همه روضه ها و مقتل را
همه را یک به یک شما دیدی
🔸شاعر:
#محمد_حبیب_زاده
______________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
چه تفاوت بکند ناله کند یا نکند
که دلِ سوخته را ناله مداوا نکند
چه تفاوت بکند پا بکشد یا نکشد
کاش میشُد خودش اینقدر تقلا نکند
زهر اینبار چه دارد متورم شده است
زهر با این تنِ بیمار مدارا نکند
این جوانی که کنار پدر اُفتاده زمین
چه کند گریه اگر بر سرِ بابا نکند
اینهمه جایِ جراحات برای شام است
زهر هرچند که سخت است چنین تا نکند
نَفَس آخر و با روضهی ویرانه گریست
نشُد او یاد غمِ عمهی خود را نکند
یادش اُفتاد که هم بازیِ او میاُفتاد
سنگ رحمی به سرِ دخترِ نوپا نکند
گفت دستم... سرِ زنجیر به دستش بستند
پس از آن شِکوهای از آبلهی پا نکند
کاش میشُد که سرِ بام کسی ننشیند
یا اگر رفت فقط شعله مُهیا نکند
یاکه رَقّاصهشان موقعِ هُل دادنمان
خنده بر گریهی ذُریّهی زهرا نکند
چادر عمه پناهش شد و نالید : سرم...
چه کنم تاکه مرا زجر تماشا نکند
- - -
زنِ غساله چه فهمید که میگفت به خود
بهتر این است که این مقنعه را وا نکند
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
________________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
عاقبت آه کشیدم نَفسِ آخر را
نفسِ سوخته از خاطرهای پَرپر را
روضهخوانیِ مرا گرم نمودی امشب
روضهیِ آنهمه گُل ، آنهمه نیلوفر را
آخرین حلقهیِ شبهایِ مُحرم هستم
شُکر اِی زَهر ندیدم سحری دیگر را
باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیدهاست
باورم نیست تماشایِ تَنی بی سر را
باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود
دیدنِ سوختنِ چـارقَدِ دختر را
غارتِ خود و عَلَم ، غارتِ گهواره و مَشک
غـارتِ پیرهن و غارتِ انگشتر را
ذوالجَناحی که زِ یالَش به زمین خون میریخت
نیزههایی که رُبودند سَرِ اکبر را
آه در گوشهی ویرانه که دِق مرگ شدیم
تا که همبازیِ من زد نَفسِ آخـر را
کمکِ عمّه شدم تا بدنَش خاک کنیم
بِیـنِ زنجیر نهان کرد تَنی لاغر را
چنگ بر خاک زدم تا که به رویش ریزم
سرخ دیدم بدنش ، تکهای از معجر را
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
_______________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
آن روزهای تار که یادت نمی رود
بازی روزگار که یادت نمی رود
وقتی که چشم قافله چرخید سوی نی
یادت نمی رود سر خورشید روی نی
هرچه شنیده اند همه , دیده چشم تو
گلهای اشک از همه جا چیده چشم تو
ای مرد کاروان زنان از بلا بگو
از غصه های بی عدد کربلا بگو
آقا محرمی شده امشب هوایمان
اصلا بگو رقیه بگوید برایمان
از تشت آمده خبری با نسیم ها
ای وای از دل نگران یتیم ها
بابا بیا که زینب کبری معذب است
اینها شکسته اند تمام حریم ها
پایم نمی کشد , همه با چوب میزنند
یک چوب ساده نیست که , از آن ضخیم ها
انگشتر , کلاه و زره , هیچیک نماند
اینگونه است بخشش ابن الکریم ها
غربت به خانواده ی ما ارث میرسد
این ارثیه رسیده به ما از قدیم ها
حالا بجای هر سخنی گریه میکنیم
با عطر سیب پیروهنی گریه میکنیم
🔸شاعر:
#حمیدرضا_محسنات
___________________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
یکبارِ دیگر هفتِ ذلحجّه
آمد ولی حالا مزارِ تو
خالی شده از جمعِ یارانت
حجاج رفتند ازکنارِ تو
از غربتت هرسال میسوزم
وقتی کمی فرصت نمی ماند
وقتی که حتی یک نفر روزِ
هجرانِ تو پیشَت نمی ماند
صحنِ تو بویِ کربلا دارد
عاشق فقط میفهمد این بورا
بینِ تمام گریه های خود
بینِ زیارت های عاشورا
میخواهم امشب شاعرَت باشم
رخصت بگیرم از نگاهِ تو
هر بَندبَندش نور خواهد شد
شعری که باشد در پناهِ تو
از نسلِ باران از دو خورشیدی
بابایِ تو یک شیر زن دارد
خون رگت تنها حسینی نیست
تو مادرت خونِ حسن دارد
قدرِ تورا خورشید می داند
عطرِ تو در تورات می ماند!
عشق از نگاهَت باده می نوشد
علم از شکوهَت مات می ماند
من شک ندارم بی نگاهِ تو
هر عالِمی خودکامه خواهد شد
من شک ندارم با نگاهِ تو
دیوانه هم عَلامه خواهد شد
از آسمانَت نور می بارَد
بَر دفتر ِ شیخِ کُلینی ها
تاریخ هم پایِ تو می گریَد
در کاروانی از حسینی ها
در کودکی دیدی هزاران غم
حتی تمامِ جنگ ها را هم
از کربلا تا کوفه می دیدی
خون گریه های سنگ ها را هم
آن روزهای سردِ پاییزی
دستِ قضا هَمبازی ات را بُرد
داغِ سه ساله داغِ سنگینیست
سنگین تر از دستی که بر او خورد!!!
شاعر شدم تنها به عشقِ تو
تا شعر من با بودنَت باشد
شعرم کُمیتی می شود آقا
وقتی صِله پیراهنَت باشد...
🔸شاعر:
#محسن_کاویانی
___________________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
آن روزهایِ شعله ور یادم نرفته
دستان تب دارِ پدر یادم نرفته
دریا همان نزدیکی اما تشنه بودیم
بیتابی و چشمانِ تر یادم نرفته
شش ماهه را تیر سه شعبه بُرد با خود
داغِ عجیب ِ این خبر یادم نرفته
گهواره را بردند بعدِ گوشواره
هول و وَلایِ دور و بر یادم نرفته
افتاد خیمه دستِ یک عدّه حرامی
آن لحظهٔ پر دردسر یادم نرفته
بعد از جسارت ها اسارت ها کشیدیم
یک تکه نانِ مختصر یادم نرفته
یکریز در آغوش عمه بغض کردیم
زخم زبانِ رهگذر یادم نرفته
یک گوشه خوابید و صدایش درنیامد
اشک رقیه(س) تا سحر یادم نرفته
دیدم به عینه روضه ها را پیشِ چشمم
لحظاتِ تلخِ آن سفر یادم نرفته!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
__________________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
منم که دل به غم و درد آشنا دارم
به دیده جام می ناب نینوا دارم
به سینه وسعت صحرای کربلا دارم
همیشه در همه جا روضه ی منا دارم
منم که بانی این روضه های پر شورم
تمام عمر، سروری نکرد مسرورم
کسی که باطن هر روضه را خبر دارد
کسی که گلشنی از لاله بر جگر دارد
کسی که خاطره ی وادی خطر دارد
ز روز واقعه هفتاد و دو اثر دارد
منم که سجده ی سجّاد دیده در شعله
حرارت غم جانان چشیده در شعله
منم که داغ یتیمان مجتبی دیدم
شهادت همه ی آل مصطفی دیدم
به زیر سمّ ستور آیت خدا دیدم
به کوفه هیبت فریاد مرتضی دیدم
به صحنه، شاهد اجساد عاریات منم
بلا کشیده ی نسوات بارزات منم
کسی که دید امام زمان در آتش بود
کسی که عمّه ی او باعث نجاتش بود
کسی که تشنه و صد چشمه ی فراتش بود
کسی که کرب و بلا قلّه ی حیاتش بود
به چار ساله غمم برتر از چهل ساله
که دیده؟ گریه ی پنجاه ساله بی ناله
منم که هجمه ی سیلی به کاروان دیدم
هجوم کعب نی و زخم کودکان دیدم
به نیزه معجر خاکی بانوان دیدم
ز خاتمی که به دستان ساربان دیدم
جواهرات زنان بود و دست نامحرم
فرار کودک و فریاد پست نامحرم
هرآنکه از کرمم کربلا نمی خواهد
ز آل فاطمه دفع بلا نمی خواهد
ز خوان نعمت علمم صلا نمی خواهد
بهشت، غیر دل مبتلا نمی خواهد
من آنچه خاطره دارم ز کربلاست و بس
روایت هنر عشق، نینواست و بس
بیا که باقرم و کاشف هُمومم من
هماره پشت و پناه بشر، عمومم من
به علم غیب شکافنده ی علومم من
بیا که با خبر از گردش نجومم من
به مدرسم همه تازه دروس می بینی
هزار بوعلی و شیخ طوس می بینی
بگیر دست توسّل، تو را نظر از من
بساز همّت دانش، به دل اثر از من
مرو به دامن بیگانگان، ظفر از من
فقاهت از من و طب از من و هنر از من
بیا که باقر اعلام اولیاء منم
به علم و حلم، معلّم به انبیاء منم
🔸شاعر:
#محمود_ژولیده
___________________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
مردی از خانوادهٔ خورشید
امتداد غم امام شهید
انعکاس صدای عاشوراست
روضه های غروب های مناست
مرد سجاده، مرد نافله ها
مرد شب زنده دار قافله ها
مردی از جنس آیه تطهیر
خستگی های بردن زنجیر
هم سفر با ستارهٔ غم هاست
«کربلا زاده» محرّم هاست
هم نژاد امام بی کفنان
دومین مرد کاروان زنان
راه طی کردهٔ بیابان ها
قدم زخمی مغیلان ها
یاد خون طپندهٔ گودال
خنده های زنندهٔ گودال
زخم بال و پر کبوترها
پا به پای اسارت سرها
غیرت دست بسته محمل
شاهد التماس دخترها
کوچه کوچه؛ گذر گذر، همه جا
هم رکاب صدای حنجرها
برگ سبزی است با نشانهٔ سرخ
کودک زیر تازیانهٔ سرخ
طفل رفته، خمیده برگشته
باغ گل رفته چیده برگشته
آفتاب کمی غروب شده ست
گل یاس بنفشه کوب شده ست
آشنای صدای سلسله هاست
سوزش ناگهان آبله هاست
او که آیینهٔ محرم بود
گریه هایش به رنگ ماتم بود
از ستاره گرفته تا شبنم
از بنفشه گرفته تا مریم
همه محو صدای او هستند
پای مرثیه های او هستند
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
_________________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
بدنی مانده زیر پا دیدی
سری از پیکری جدا دیدی
همه عمر گریه میکردی
سر طفلی به نیزه ها دیدی
از جگر ناله میزدی چونکه
خون پاشیده هر کجا دیدی
با رقیه چقد زمین خوردی
لگد از پای آشنا دیدی
سرو رویت پر کبودی بود
صدمه در برو بیا دیدی
به روی چادر سر زینب
ُمردی از بسکه رد پا دیدی
لگد و مشت و هو شدن ها را
جلوی چشم بر ملا دیدی
غارت خیمه بی اباالفضل را
همره ضربه بی هوا دیدی
خنجر کند غرق خون را در
دست آن شمر بی حیا دیدی
همه روضه ها و مقتل را
همه را یک به یک شما دیدی
🔸شاعر:
#محمد_حبیب_زاده
__________________
ناشر
محمداسماعیل فضل الهی