eitaa logo
دیوان فضل
268 دنبال‌کننده
322 عکس
250 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام فرازی از یک 🔹بحر رحمت🔹 ای بهشت از نور رویت، دل‌پذیر خوبی‌ات در هر دو عالم بی‌نظیر.. از دعایت ابر غفران، اشک‌ریز از دعایت، بحر رحمت، موج‌خیز کن دعا، تا مردمان، یک‌‌رو شوند تا ملائک، جمله آمین‌گو شوند کن دعا، ای عرش اعلیٰ پایه‌ات پیش از اهل خویش، بر همسایه‌ات.. گر نمی‌گفت از تو همسر یا پدر کس نبود از حَسب حالت، با خبر.. چون پیمبر را به رو، در، وا کنی شرم از مهمان نابینا کنی تاول دستان کاری، پند تو خطِّ بند مشک، گردنبند تو روح ایمان دیدۀ بیدار توست با یتیمان‌ مهربانی کار توست... در جهان، تسبیحت ای نیکوسرشت خلق را یک در، ز درهای بهشت از غمت ای پیش حق، با آبرو ابر بغضی تلخ، دارم در گلو بغضم آیا از حدیث کربلاست یا ز یادِ دردِ پهلوی شماست؟ در دلم این بغض غوغا می‌کند آخرِ این شعر، سر، وا می‌کند 📝 https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
22.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کرسی تلاوت::روزیکشنبه ۲۷آبان دکترسعیدبیژنی ساعت ۸تا۱۰شب مسجد کرامت چهارراه شهدا https://eitaa.com/fazlll دیوان استادمحمد اسماعیل فضل الهی
1.94M
روضهٔ حضرت زهرا سلام الله علیها:::شعروصدا____ازحاج محمد اسماعیل فضل الهی
1.31M
فاطمه است :::شعروصدا___حاج محمد اسماعیل فضل الهی
1.57M
شاخهٔ تا خوردهٔ یاسم ازاین گلشن نرو::: حاج محمد اسماعیل فضل الهی
2.04M
یافاطمه::سینه زنی__فضل الهی
680.8K
زمزمه:مرو توازبَرَم کوتاه_فضل الهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.09M
روضهٔ بسیار جانسوزشهادت حضرت زهرا سلام الله علیها بانفس: محمد اسماعیل فضل الهی (مشهدالرضا )
1.63M
همه دارو ندارم راگرفتید https://eitaa.com/fazlll محمد اسماعیل فضل الهی
مخصوص این روزها 🌑👇🌑👇🌑👇🌑 تا چند دسته گل شود امشب نثار تو خون گریه میکنم سر خاک مزار تو   برخیز و موج چشم ترم را نگاه کن شمعی نداشتم جگرم را نگاه کن   مادر ز جای خیز که مهمانت آمده مهمان دلشکسته و گریانت آمده   اینکه نشسته است کنارت حسین توست این بی قرار گرم زیارت حسین توست   برخیز و حالی از پسر کوچکت بپرس حال بقیه را هم از این کودکت بپرس   رفتی و نیستی که ببینی برادرم هر روز آب میشود از غصه در برم   بر سینه اش گرفته حسن چادر تو را گوید مدام زیر لب ای وای مادرم   ار لحظه ای که رفتی از این خانه تاکنون شانه نخورده است به گیسوی خواهرم   از اینکه بغض کرده و خانه نشین شده ترسم که جان دهد پدرم در برابرم   آیا تو بر حسین جوابی نمیدهی؟ تشنه رسیده کاسه آبی نمیدهی؟   برخیز و با حسین ز بازو سخن بگو از دردِ زخم سینه و پهلو سخن بگو   مادر بگو که خوب شده زخم ابرویت؟ بهبود یافته آن چشم کم سویت؟   یادم نرفته بر در و دیوار خوردنت یادم نرفته سیلی بسیار خوردنت   یادم نرفته روی زمین دست و پا زدی بابا نبود خادمه ات را صدا زدی   رفتی و ماند خاطره هایت برای من زنده شود عزای تو در کربلای من   یعنی که بعدها تو می آیی به دیدنم در قتلگاه وقت سر از تن بریدنم   وقتی که رفت بر سر نیزه سرم بیا وقت هجوم اسب روی پیکرم بیا   فکر رباب باش که در بین سلسله است وقتی می افتد از سر نی اصغرم بیا   نیمه شب است و قافله در دشت می رود افتد ز روی ناقه اگر دخترم بیا  علی صالحی https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
🔸داغ تو🔸 آتشی داغ تو در سینۀ من روشن کرد باید از شعلۀ‌ آن تا به ابد شیون کرد قامت صبر مرا داغ تو در کوچه شکست ماجرای در و دیوار چه‌ها با من کرد مانده‌ام بر دل تو میخ در آتش زده است یا دل سوخته‌ات خون به دل آهن کرد؟ شمع چشمان کبودت ز غمم سوخت چنان که غریبی مرا بر همه کس روشن کرد جامۀ رزم به تن داشت علی، پیش از این بعد تو پیرهن صبر، دگر بر تن کرد ✍🏻