اندوختهٔ صبروثباتی زینب
زینت به امیرکائناتی زینب
تکمیل گرقیام عاشورایی
لنگربه سفینه النجاتی زینب
👇👇👇👇👇👇
اثرفضل الهی
🖤🖤🖤🖤🖤🖤
قرائت دعای ام داوود بانفس (محمد اسماعیل فضل الهی)
همراه باعزاداری بمناسبت شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
➖➖➖➖➖➖➖➖
در محل مسجد بزرگ امام رضا علیه السلام بلوارولیعصر۲۵ساعت ۴بعدازظهر
👇👇👇👇👇👇👇
گریز روضه((از فضل الهی))
🌔🌔🌔🌔🌔🌔🌔
فدای. ناله ها و شور و شینت
نپرسم اول از دو نورعینت
سؤالی دارم ای قامت خمیده
اگرتوزینبی پس کوحسینت
@fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
هدایت شده از دیوان فضل
اندوختهٔ صبروثباتی زینب
زینت به امیرکائناتی زینب
تکمیل گرقیام عاشورایی
لنگربه سفینه النجاتی زینب
👇👇👇👇👇👇
اثرفضل الهی
🖤🖤🖤🖤🖤🖤
قرائت دعای ام داوود بانفس (محمد اسماعیل فضل الهی)
همراه باعزاداری بمناسبت شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
➖➖➖➖➖➖➖➖
در محل مسجد بزرگ امام رضا علیه السلام بلوارولیعصر۲۵ساعت ۴بعدازظهر
👇👇👇👇👇👇👇
گریز روضه((از فضل الهی))
🌔🌔🌔🌔🌔🌔🌔
فدای. ناله ها و شور و شینت
نپرسم اول از دو نورعینت
سؤالی دارم ای قامت خمیده
اگرتوزینبی پس کوحسینت
@fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
هدایت شده از دیوان فضل
#حضرت_زینب_شهادت
این مدتی که می گذرد در عزای تو
روزی نبوده اشک نریزم بپای تو
با یاد آخرین شب پیش تو بودنم
یک شب نبوده روضه نگیرم برای تو
یکسال و نیم شمع شدم سوختم حسین
یک سال و نیم آب شدم در ازای تو
ای کاش لحظه ای که رسد جان من به لب
بودم کنار قبر تو در کربلای تو
ای کاش لحظه ای که می آیی به دیدنم
از تن سرم بریده شود پیش پای تو
جان می دهم به بستر مرگم در آفتاب
مثل تن به خاک بیابان رهای تو
بر روی سینه پیرهنت را گرفته ام
تا اینکه باز زنده شود ماجرای تو
گودال بود و ولوله ی نیزه دارها
گم بود بین هلهله هاشان صدای تو
گودال بود و پیرهن و نعل اسب ها
ای کاش بود خواهرت آنجا به جای تو
چیزی برای ما ز تو باقی نذاشتند
تقسیم شد عمامه و خود ردای تو
من بودم و نظاره ی تاراج خیمه ها
در دست باد روسری بچه های تو
عباس چون نبود به سیلی سپرده شد
بوسه زدن به دخترک بینوای تو
جز آن شبی که دور شدم از تو در سفر
تو روی نیزه بودی و من پا به پای تو
بر دامنم نیامدی آن شب دگر گذشت
اما حسین، کنج تنور است جای تو؟
یادم نرفته سنگ لب پشت بام بود
پاداش هر کسی که بپا کرد عزای تو
یادم نرفته وقت تلاوت نمودنت
شد خنده ها جواب صدای رسای تو
ما را مدام خارجی آنجا صدا زدند
ای غیرت خدا همه عالم فدای تو
تا رفع اتهام کنی از حریم خویش
با آیه های سرخ بر آمد ندای تو
اما یزید حرف تو را زود قطع کرد
با خیزران مقابل طشت طلای تو
#علی_صالحی
@fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
مشهد الرضاعلیه السلام
یک عمر به لب نام تو دارم زینب
ازغصهٔ شام بیقرارم زینب
تا نام مدافعانتان زنده کنم
کی در حرمت قدم گذارم زینب
فضل الهی
#مدافعان_حریم_اهلبیت
#شهدا
#غزل
🔹امان از دل زینب🔹
برداشت به امیّد تو ساک سفرش را
ناگفتهترین خاطرۀ دور و برش را
برگشت، نگاهی به من انداخت و خندید
بوسید در آن لحظۀ آخر پسرش را
برخاسته بود العطش از مجلس روضه
آتش زده بود آه... دلِ شعلهورش را
پر زد به هوای حرم عشق که شاید
یک روز بریزد همه جا بال و پرش را
آهسته فقط گفت: امان از دل زینب
وقتی که رساندند به مادر خبرش را
این کربوبلا نیست دمشق است،که هربار
یکجور شکسته دل هر رهگذرش را
آیا تن بیجان تو هم زیر سم اسب...
بگذار نگوییم از این بیشترش را
در راه دفاع از حرم عشق چه خوب است
عاشق بدهد مثل تو صدبار سرش را...
📝 #طیبه_عباسی
🌐 @fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیرحسین فضل الهی
مداحی_آنلاین_-_ثواب_گریه_بر_حضرت_زینب_کبری_-_حجت_الاسلام_دارستانی.mp3
3.04M
🏴 #وفات_حضرت_زینب(س)
♨️ثواب گریه بر حضرت زینب(س)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام
#دارستانی
@fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
منظومه ی پیروزی
بیست و دو بهمن پنجاه و هفت
عشق ز ره آمد و ابلیس رفت
صبح ظفر گشت برون با شکوه
چشمه ی خورشید بر آمد ز کوه
ماه به دامان فلک آمده
دیو برون گشته ، ملک آمده
روح خدا ، روح امید آفرید
بر شب ما صبح سپید آفرید
مشت گره کرده ی ما وا شده
غنچه ی ایثار شکوفا شده
عطر گل عشق به جانها نشست
کاخ شیاطین همه درهَم شکست
جلوه گر آمد به فراز و نشیب
نَصرُ منَ الله وَ فَتح قَریب
چهره ی خورشید پُر از ژاله شد
دشت و دَمَن غرق گل و لاله شد
هر دل بشکسته به سامان رسید
صبح بهاران به زمستان رسید
شاخه ی سرمای زمستان شکست
گرمی جانبخش به دلها نشست
خاک وطن بوی شقایق گرفت
مشعل ایمان دل عاشق گرفت
بر دل ما عطر شقایق شکفت
عطر خدا بر دل عاشق شکفت
کاخ ستمگر همه چون کوخ شد
هرچه بجز آینه منسوخ شد
دولت طاغوت که درهم شکست
جلوه ی صد آینه آمد بدست
فاتح دل گشت قیامی سترگ
بیشه ی شیران نبود جای گرگ
بیشه ی شیران شده ایران زمین
خاک دلیران شده ایران زمین
بر قُلَل این وطن سرفراز
پرچم عزت شده در اهتزاز
عشق به دل جلوه ی جانبخش بست
نهضت اسلامی ما نقش بست
همنفس گلشن صبح مبین
خون شهیدان شده فجر آفرین
بر افق روشن این انقلاب
آیه ی « والفجر » بود آفتاب
دل ز افق شمع هدایت گرفت
تابشی از نور ولایت گرفت
دفتر «یاسر» همه چون گوهر است
شعر ظفر خیز درین دفتر است
**
محمود تاری «یاسر»
@fazlll
کانال شعر
شاعر انقلابی مذهبی (محمد اسماعیل فضل الهی)
مشهد الرضاعلیه السلام
#حضرت_زینب_شهادت
#دوبیتی #عامیانه
عطر سیب صحن دلبرم میاد
بخدا همینه باورم..،میاد
نفسای آخره..،مطمئنم
دم آخری برادرم میاد
دست غم تو رو ازم جدا کشید
زینب از دوری تو چیا کشید
من چجوری زیرِ سایه جون بدم...
وقتی جسم تو سه روز گرما کشید
از عذابِ بعدِ تو نترسیدن
نیزهها امونتو می بُریدن
روی تل دست و پا گُم کرده بودم...
دست و پا که میزدی می خندیدن
کاش اینا خداشونو عوض کنن
دین بی بهاشونو عوض کنن
خدا لعنتش کنه..،فکر کی بود
نعل مرکباشونو عوض کنن!
دور خیمههای تو غُلغُله بود
چشم بد دور و بر قافله بود
خولی و شمر و سنان..،جای خودش
بددهن تر از همه حرمله بود
حرمله عذاب بی اموون میداد
مشک عباسمونو نشوون میداد
تا که دِقِّمون بده..،گهواره رو
جلو چشمای رباب تکوون میداد
کوفه زخم دلمو نمک می زد
سنگ غم آئینهمو محک می زد
نزدیکِ محلّهای که درس دادم...
منو شاگرد خودم کتک می زد
کوچه های تنگ و اون همه فشار...
هتک حرمتِ منو بهروم نیار
منی که پردهنشین بودم یه عُمر
با سرِ بازارِ برده ها چیکار؟!
یه بُزُرگی..،زندگیش خراب میشه
دلِ سنگَم واسه اون کباب میشه
بخدا روم نمیشه سوال کنم...
آستینِ پاره مگه حجاب میشه؟!
مرهم هیچکسی التیام نبود
شونه ای پناه گریههام نبود
اون همه بلا توو کربلا دیدم...
هیچ مصیبتی شبیه شام نبود
داغ بی حسابشو یادم نیار
اون همه عذابشو یادم نیار
مستای شامی چه بی حیا بودن...
مجلس شرابشو یادم نیار
اگه با غم تو همدم می شدن
این حرامیا هم آدم می شدن
میدونم زیر سر خیزرونه...
دندونات یکی یکی کم می شدن
باید این شبو به روز بدل کنم
مشکل فراقِمونو حل کنم
حالا که تو نیستی پیشم..،بایدَم
یادگار مادرو بغل کنم
#بردیا_محمدی
@fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
🔹