🔰 امام خامنهای (دام ظلّه) در سالگرد ارتحال ملکوتی امام عظیم الشأن (قدّس الله روحه) در ۱۴ خرداد ۱۳۶۹ میفرماید:
"امام بزرگوار ما مُجسَّمهای از ارزشهای انقلاب ما بود. ... او اسلامِ انقلابیِ مُجسَّم، اسلامِ نابِ مُجسَّم در زندگی و اخلاق و احساسات و تصمیمگیریها و نیز فانی برای خدا بود. خدای متعال هم به او پاداش داد؛ کاری که به دست این بزرگوار در این دوران انجام گرفت، کاری بینظیر بود. بعد از پیامبران اولوالعزم کسی چنین حرکت عظیمی انجام نداده بود."
✴️@fegh_osoul_rafiee
🔰 امام خامنهای (دام ظلّه) در وصف امام عظیم الشأن (قدَّس الله روحه) در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ میفرماید:
"امام بزرگوار، روح جمهوری اسلامی است؛ اگر این روح از جمهوری اسلامی گرفته شود و مورد بیتوجّهی قرار بگیرد نقشی بر دیوار باقی خواهد ماند. ... بسیاری از ابعاد شخصیّت امام بزرگوار ما همچنان ناشناخته است.
... امام را با امثال حقیر مقایسه میکنند، در حالی که فاصله بسیار زیاد است، فاصله، نجومی است؛ امام، شخصیت استثنائی بود، به معنای واقعی کلمه."
✴️@fegh_osoul_rafiee
🔰 امام خامنهای (دام ظلّه) در وصف امام بزرگوارمان (رضوان الله علیه) در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۶۸ میفرماید:
"ما حقیقتاً مُرده بودیم، امام ما را زنده کرد؛ ما گمراه بودیم، امام ما را هدایت کرد؛ ما غافل بودیم از وظایف بزرگ انسان و مسلمان، او ما را بیدار کرد و راه را به ما نشان داد و دستِ ما را گرفت و ما را تشجیع کرد و خودش هم جلو افتاد؛ اکتفا نکرد به این که به ما بگوید: 'بروید'، او رفت تا ما برویم، تا ما پشتِ سر او حرکت کنیم؛ خدا را شکر میکنیم که پشت سر او حرکت کردیم، متوقّف نشدیم، نیمهکاره او را رها نکردیم، سخنِ او را با همهی وجودمان باور کردیم."
✴️@fegh_osoul_rafiee
🔰 امام خامنهای (دام ظلّه) در تبیین عظمت کار امام عظیم الشان (رضوان الله علیه) میفرمایند:
"عملِ صالحِ امام، پایهریزی حکومت اسلام و نظام اسلامی بود. ... کسی اُمیدوار نبود که در این دوران بشود نظام اسلامی را پیاده کرد؛ هیچکس تصوّر نمیکرد که با این همه دشمنی و مخالفت کسی جرأت کند به سَمت این راه برود، یا قدرت داشته باشد که این کار را انجام دهد، اما امام این کارِ نشدنی را با قدرت ایمان و اراده و همّتِ خود و به کمک تکیه به نفوس میلیونها دل مُشتاق و عاشق انجام داد."
✴️fegh_osoul_rafiee
۱-جبرانی-حلقه ثالثه-رفیعی.mp3
10.79M
جبرانی برای دوستان حلقه ثالثه.
✅ #عالِم، اَنبانِ دادهها و اطلاعات نیست، بل پردازشگر دادههاست...
🔸️ پردازشِ دادههای اندک، بهتر و سودمندتر از اَنبانِ دادههای فراوان است...
مرحوم علامهی طهرانی (رضوان الله علیه) در امامشناسی (ج۱۰/ص۱۸۶) از قول استادشان مرحوم آیت الله العظمی شاهرودی (رضوان الله علیه) مینویسد:
"خدایش رحمت کند مرحوم آیت الله حاج سید محمود شاهرودی تغمّده الله برضوانه که یکی از اساتید فقه حقیر در نجف اشرف بودند؛ یکروز بر فراز منبر در بین درس میفرمودند:
سه دسته، مقدّسمآب و اهلِ عبادتهای صوری و بیمعنا میشوند: ۱- طلبهی درسنخوان و... ."
✴️@fegh_osoul_rafiee
#الحلقة_الثانیة
#شهید_صدر
#خلاصهی_مباحث
#الدلیل_العقلی
#أخذ_قصد_امتثال_الأمر_في_متعلَّقه
📚 ۱۰- أخذ #قصد_امتثال_الأمر في متعلَّقه (ج۱/ص۳٣۶):
✅ پرسش اساسی این است که آیا مولا میتواند #قصد_امتثال_امر را -مانند دیگر قیود و شروطِ متعلَّق- قیدِ آن و داخل در چارچوبِ مامورٌبه (متعلَّق) قرار دهد یا نه؟
🔶️🔸️ یکی از ادلهی استحاله این است که اگر این چنین باشد یعنی خودِ امر نیز داخل در چارچوب متعلَّقِ وجوب فرض شده است، و چون امرِ مولا فعل او و در اختیار خودِ اوست، و عبد قدرت و اختیاری نسبت به امرِ مولا ندارد، در این صورت قطعاً قیدِ غیرِ اختیاریِ واجب محسوب میشود و به خاطر غیرِ اختیاریبودن باید قیدِ خودِ حکم (یعنی قیدِ وجوب) نیز محسوب شود.
🔸️ حال، اگر #قصد_امتثال_امر قید و شرطِ وجوب نیز باشد محذوری پیش میآید و آن این است که امر، مشروط به خودش خواهد شد، و این به روشنی مُحال و مُستحیل است.
🔷️🔹️ مرحوم #شهید_صدر در ادامه در مورد ثمرهی فنّی این بحث مینویسد:
🔹️ بنا بر نظریهی امکان، مولا میتوانسته است متعلَّق امر را در حین امر، مشروط و مقیَّد به #قصد_امتثال_امر کند؛ از این رو، برای نفیِ شرطیّتِ #قصد_امتثال_امر میتوانیم به مجرّد اطلاق و عدم ذکر چنین قیدی در مرحلهی جعل و حکم تمسّک کنیم، و توصّلیبودن آن واجب را نتیجه بگیریم.
همچنین بر اساس چنین دریافتی در مرحلهی جعل و امر میتوانیم کشف کنیم در عالَم بالا -یعنی مرحلهی ملاکات- نیز #قصد_امتثال_امر هیچ شرطیّتی نداشته است.
🔹️ اما اگر معتقد به استحاله شویم یعنی مولا نمیتوانسته است که #قصد_امتثال_امر را قید متعلَّق قرار دهد؛ این عدم امکان، جلوی اطلاق را میگیرد و دست ما را از عالَم بالا نیز کوتاه کرده و ما هیچ راهی برای کشف دخالت یا عدم دخالت #قصد_امتثال_امر در عالَم ملاکات نداریم.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#حکومت
#الحكومة
#شیخ_انصاری
#رسائل
🔺️🔴 #حکومت در نگاه اصولی #شیخ_انصاری (نوشتهی اول) 🔴🔻
✅ مرحوم #شیخ_انصاری در سه موضع از کتاب #رسائل مراد و مقصود خود از #حکومت را بیان میفرماید:
🔶️🔸️ مرحوم #شیخ_انصاری در اثنای بحث از قاعدهی #لا_ضرر (ج۲/ص۴۶۲) مینویسید:
"و المراد بالحكومة أن يكون أحد الدليلين بمدلوله اللفظي متعرِّضاً لحال دليل آخر من حيث إثبات حكم لشيء أو نفيه عنه.
فالأول: مثل ما دلّ على الطهارة بالاستصحاب أو شهادة العدلين، فإنه حاكمٌ على ما دلّ على أنه 'لا صلاة إلا بطهور'.
فإنه يفيد بمدلوله اللفظي: أن ما ثبت من الأحكام للطهارة في مثل لا صلاة إلا بطهور و غيرها، ثابتٌ للمتطهِّر بالاستصحاب أو البينة.
و الثاني: مثل الأدلة المذكورة."
🔶️🔸️ همچنین در خاتمهی #استصحاب (ج۳/ص۳۱۵) میفرماید:
"و معنى #الحكومة -على ما سيجيء في باب التعادل و التراجيح-: أن يحكم الشارع في ضمن دليل بوجوب رفع اليد عمّا يقتضيه الدليل الآخر لو لا هذا الدليل الحاكم، أو بوجوب العمل في مورد بحكم لا يقتضيه دليله لو لا الدليل الحاكم، و سيجيء توضيحه إن شاء الله تعالى."
🔶️🔸️و نیز در ابتدای بحث #تعادل_و_تراجیح (ج۴/ص۱۳):
"ضابط #الحکومة أن يكون أحد الدليلين بمدلوله اللفظي متعرّضاً لحال الدليل الآخر و رافعاً للحكم الثابت بالدليل الآخر عن بعض أفراد موضوعه، فيكون مبيِّناً لمقدار مدلوله، مسوقاً لبيان حاله، متفرِّعاً عليه.
و ميزان ذلك: أن يكون بحيث لو فرض عدم ورود ذلك الدليل لكان هذا الدليل لغواً خالياً عن الموارد. ... .
و الفرق بينه و بين التخصيص أن كون المخصِّص بياناً للعامّ، إنما هو بحكم العقل الحاكم بعدم جواز إرادة العموم مع العمل بالخاص، و هذا بيانٌ بلفظه و مفسِّرٌ للمراد من العام، فهو تخصيصٌ في المعنى بعبارة التفسير. ... .
فالثمرة بين #التخصيص و #الحكومة تظهر في الظاهرين، حيث لا يقدّم المحكوم و لو كان الحاكم أضعف منه؛ لأن صرفه عن ظاهره لا يحسن بلا قرينة أخرى هي مدفوعة بالأصل. و أما الحكم بالتخصيص فيتوقف على ترجيح ظهور الخاص، و إلّا أمكن رفع اليد عن ظهوره و إخراجه عن الخصوص بقرينة صاحبه."
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
ادامهی بحث 🔺️🔴 #حکومت در نگاه اصولی #شیخ_انصاری 🔴🔻 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#حکومت
#الحكومة
#شیخ_انصاری
#رسائل
🔺️🔴 #حکومت در نگاه اصولی #شیخ_انصاری (نوشتهی دوم) 🔴🔻
نتیجهی آنچه از کلمات مرحوم #شیخ_انصاری در نوشتهی اول به دست میآید ایشان برای این مصطلح اصولی چند ویژگی قرار داده و آن را با این ویژگیها از دیگر اقسام تنافی -مخصوصاً از #تخصیص- جدا میکند؛ این ویژگیها را میتوان این گونه جمعبندی کرد:
🔶️🔸️ ۱) #ویژگی_اول: ارتباط تفسیری حاکم با محکوم
اولین ویژگیای که مرحوم #شیخ_انصاری در توضیح معنای #حکومت مُجدّانه با عبارات گوناگون بر آن پافشاری دارد این نکته است که حاکم، مُفسِّر و تبیینکنندهی مدلولِ محکوم است.
🔸️ ایشان با عبارتی چون: "مُتعرِّضاً لحال دليل آخر"، "مبيِّناً لمقدار مدلوله"، "مسوقاً لبيان حاله"، "متفرِّعاً عليه"، "مفسِّرٌ للمراد" و "کاشفاً عن حال الآخر" بر این ویژگی تاکید میکند.
🔸️ همچنین در عبارات شاگرد بزرگ ایشان مرحوم میرزای آشتیانی در بحر الفوائد (تعادل و تراجیح/ص۶/نسخهی مخطوط) اوصافی مانند "شارح" و "مفسِّر" و "حاکی" و "ناظر" را برای دلیل حاکم ذکر میکند.
🔸️ همچنین مرحوم #شیخ_انصاری در بیان فرق بین #تخصيص و #حكومت در ابتدای بحث #تعادل_و_تراجیح میفرماید: حاکم همیشه بر محکوم مقدَّم است، حتی اگر ظهور حاکم، اَضعف از ظهور محکوم باشد؛ این سخن ایشان از این روست که بنا بر نگاه ایشان دلیل حاکم، شخصیّت و کارکردی جز تفسیر و تبیین و دخل و تصرّف در دلیل محکوم ندارد، و غرض از حاکم تنها و تنها بیانِ چارچوبِ مدلولِ محکوم است، به طوری اگر فرض کنیم دلیل محکوم (لَا تَأكُلُوا الرِّبَا) نمىبود دلیل حاکم (لا رِبا بین الوالد و الولد) بیفایده و بیمعنا میشد؛ پس مجرّدِ وجودِ حاکم برای دخل و تصرّف در محکوم کافی است.
🔸️ بنا بر این نکته، ایشان در بحث #لا_ضرر (ج۲/ص۴۶۳) در بیان فرق #حکومت با دیگر اقسام تنافی و تعارض بیان میفرمایند: جمعبندی دلالی بین حاکم و محکوم هیچ نیازی به مرجِّح یا قرینه ندارد، و مینویسد: "بل هو (أي: الحاكم) مُتعیِّن للقرینیّة بمدلوله له (أي: لحال المحكوم)".
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee