eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
325 دنبال‌کننده
348 عکس
78 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺️🔴 در نگاه اصولی (نوشته‌ی هفتم) 🔴🔻 🔶️🔸️ ۶) : جایگاه شرعی در 🔸️ از ویژگی‌های دیگرِ که به خودیِ خود از فوارق بین آن و و و نیز برشمرده می‌شود ویژگی در است. 🔸️ اگر چه به تعبّد شرعی و بر اساس حکم شارع است، اما در تنزیلی وجود ندارد، بلکه شارع تنها حکم را از برخی افرادِ موضوع بر می‌دارد، بدون آن که چیزی را به منزله‌ی چیز دیگری قرار داده و تنزیل کند؛ اما شارع در به واسطه‌ی دلیل حاکم در یکی از ارکان و جوانبِ دلیلِ محکوم (متعلَّق یا موضوع یا خودِ حکم) تصرّف کرده و همان طور که توضیح داده خواهد شد مثلاً دایره‌ی حکم خود را توسیع می‌دهد و "طواف" را نیز به منزله‌ی "صلات" قرار می‌دهد، و یا "ربای بین والد و ولد" را به منزله‌ی "عدم ربا" در نظر می‌گیرد؛ این یعنی . 🔸️مرحوم در آن مواضع سه‌گانه‌ی کتاب که در نوشته‌ی اول نقل شد هیچ اشاره‌ای به این ویژگی نکرده است، اگر چه در لا به لای برخی از تطبیقات خودِ ایشان در برخی مواضع کتاب این ویژگی به صراحت در کلام ایشان ذکر شده است. 🔹️ ایشان در ابتدای مباحث شکّ (ج۲/ص۱۳) در توجیه تقدیم دلیلِ اماره بر اصول عملیه‌ی شرعیه می‌فرماید: "التحقیق: أن دليل تلك الأمارة و إن لم يكُن -كالدليل العلمي- رافعاً لموضوع الأصل، إلا أنه نُزِّل شرعاً منزلةَ الرافع، فهو حاكمٌ على الأصل... "؛ . 🔹️ همچنین در تنبیه چهارم بحث شبهه‌ی محصوره (ج۲/ص۲۴۲) تصریح به می‌کند: "الأصل في الشكّ السببي حاكمٌ على الأصل في الشكّ المُسبَّبي... فما دام الأصل الحاكم -الموافق أو المخالف- يكون جارياً لم يَجْر المحكوم، لأن الأوّل رافعٌ شرعيٌّ للشك المُسبَّب بمنزلة الدليل بالنسبة إليه"؛ اگر چه در بحث تقدّم اصل سببی بر اصل مُسبَّبی (ج۳/ص۳۹۴) سخنی از و به میان نمی‌آورد، اما نظر ایشان روشن است. 🔹️ و همو در بحث (ج۳/ص۳۸۹) در تقریر حکومتِ استصحاب بر "کلُّ شَیء مُطْلَق حتّى يردَ فِيه نهْيٌ" نیز سخن از به میان آورده و در پایان سخن خود می‌نویسد: "... و هذا معنی الحکومة". 🔹️ و نیز در بحث (ج۴/ص۱۶) در حکومتِ مُخصِّصِ ظنّی بر عامّ می‌فرماید: "و إن كان المخصِّص ظنّياً معتبراً كان حاكماً على الأصل؛ لأن معنى حجّيّة الظّنّ جعلُ احتمال مخالفة مؤدّاه للواقع بمنزلة العدم في عدم ترتّب ما كان يترتّب عليه من الأثر لو لا حجّيّة هذه الأمارة". ⚠️ در نوشته‌های بعدی بعد از پایان بحث از ویژگی‌های به برخی از تطبیقاتِ در کتاب و به تفصیل خواهیم پرداخت. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ با استعانت از خداوند تعالی و با توسّل به حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) به قصد استفاده‌ی بیشتر و درست‌تر از تعطیلات تابستانی، سلسله‌مباحثاتی کارگاهی را با سه چهار نفر از رفقای علاقمند به و بر محور یکی دو مساله‌ی فقه عبادی از کتاب الفقه الاستدلالی استاد محمدباقر ایروانی برگزار خواهیم کرد. 🔴 شکل مباحثه به صورت کارگاهی است، و البته بر محور مباحث روش‌شناسی فقهی، و به صورت تطبیق مباحث و قواعد اصولی و رجالی و همچنین تفسیری و لغوی؛ با نیم‌نگاهی به انظار فقیهان برجسته و همچنین آشنایی با متون مهمّ فقهی. 🔸️ بر خود لازم دانستم به رسم ادب و معرفت از همه‌ی رفقای علاقمندی که در مشهد مقدس ساکن هستند برای این مباحثه دعوت کنم. 📣 شروع مباحثه: از ابتدای تیرماه (دو روز در هفته) ⏰ زمان مباحثه: به صورت توافقی با رفقا انشالله تعیین خواهد شد. 🕌 مکان مباحثه: متعاقباً اعلام خواهد شد. 📱 برای اطلاع‌رسانی به آیدی بنده در ایتا @Rafiee_kh پیام بدید. ✴️@fegh_osoul_rafiee
تا بدین جا در هفت نوشته‌‌ای که تقدیم دوستان شد به شش ویژگی برای که -با دقت و نگاه عمیق- از کلمات و عبارات مرحوم در کتاب قابل برداشت است اشاره شد. غرض ما در این سلسله نوشته‌جات تنها این است که نگاه مرحوم در مورد را به دست آوریم. از این رو، به اشکالات و نقدهای اصولیان بعد از ایشان جز در برخی موارد -و آن هم گذرا- پرداخته نشد. ✅ در ادامه در ابتدا چند نکته را بیان خواهیم کرد، و سپس به تعدادی از تطبیقاتِ خود ایشان در دو کتاب و به طور دقیق خواهیم پرداخت. ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔺️🔴 در نگاه اصولی (نوشته‌ی هشتم) 🔴🔻 بعد از بررسی ویژگی‌های در نگاه مرحوم بیان چند نکته سزاوار است: 🔷️🔹️ ۱) : تاریخچه‌ی 🔹️ چنانچه مرحوم مظفّر در أصول الفقه (ج۲/ص۱۷۶) بیان می‌کند ظاهراً به این توضیح و ویژگی‌ها از ابتکارات مرحوم است؛ ایشان داستانی را نیز از نحوه‌ی آشنایی مرحوم میرزا حبیب الله رشتی با مرحوم نیز نقل می‌کند که بر مبنای همین نکته است؛ جالب آن است که دیگر اصولیان در کتبشان -تا آن جا که حقیر جستجو کردم- سخنی از تاریخچه‌ و ابتکار مرحوم به میان نیاورده‌اند. 🔹️ آن چه روشن است این نکته است که ابتکار مرحوم در این بوده است که به وجوه گوناگون ادلّه نگاه کرده است و نسبت‌های ادلّه با یکدیگر را به خوبی و دقّت سنجیده و اصطلاح را با این ویژگی‌ها ابداع کرده است، اگر چه این وجهِ تقدیم -کم و بیش، اما بدون جمع‌بندی ویژگی‌های مذکور- در میان فقیهان متداول بوده است؛ آنان نیز لا_حرج و لا_ضرر را بر ادله‌ی اولیه، و امارات را بر اصول عملیه‌ی شرعیه مقدّم می‌داشتند، اما در تقدیم همه‌ی این موارد نخ تسبیح را نیافته بودند و آن را به شکل یک مصطلحِ چارچوب‌دار تنقیح نکرده بودند. 🔹️ به دیگر بیان، اصطلاح با معنایی که مرحوم ارائه کرده است در میان فقیهان و اصولیان نبوده است، همان طور که شاگرد بزرگ ایشان مرحوم آشتیانی نیز در (تعادل و تراجیح/ص۶/مخطوط) -بعد از توضیح مراد و مقصود مرحوم از - می‌نویسد: "... و هذا هو المراد من في كلام شيخنا الأستاذ العلامة دام ظلّه العالي، و إن أطلِق عليه الحكومة في لسان غير واحد من المتأخرين من جهة عدم الفرق عندهم بينهما، و لا مُشاحّة، و يُطلَق عليه التخصّص في لسان شيخنا أيضاً... إلا أنه لا مُشاحّة"؛ مراد ایشان از این که خود مرحوم نیز در جایی لفظ "تخصّص" را در معنای به کار برده است ظاهراً در بحث است آن جا که ایشان از حکومتِ دلیلِ اجتهادی بر دلیلِ استصحاب بحث می‌کند. (رسائل/ج۳/ص۳۱۴) 🔶️ البته در پایان باید اعتراف کرد که بعد از مرحوم نیز در اندیشه‌ی بزرگانی چون مرحوم و مرحوم تغییر و تحوّل ماهوی پیدا کرد تا آن جا که نظریه‌ی تفسیر در در میان آنان از بین رفت. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
مرحوم علامه‌ی بزرگوار حسن‌زاده‌ی آملی (رضوان الله علیه) از قول استادشان مرحوم آیت الله شیخ محمد تقی آملی (رضوان الله علیه) نقل می‌فرمودند که ایشان می‌فرمود: "آقا! درس‌خواندن و به جایی رسیدن بایستی با جان‌ْکَندَن همراه باشد، با تنبلی نمی‌توان به جایی رسید." (در محضر استاد؛ ص۹۷) ✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ عکس یادگاری با جمعی از دوستان عزیز و گرامی خودم در کلاس حلقه‌ی ثالثه و رسائل. 🕌 دانشگاه علوم اسلامی رضوی
بسم الله الرحمن الرحیم سال و ترم بسیار خوب و بابرکتی بود در کنار رفقای گرامی و عزیزم در کلاس مکاسب مدرسه‌ی علمیه‌ی عباسقلیخان، کلاس رسائل و حلقه‌ی ثالثه‌ی دانشگاه رضوی. حلال کنید بنده رو... التماس دعا از همه‌ی دوستان به امید دیدار مجدّد محمد علی رفیعی ۲۳ خرداد ۱۴۰۳
🔺️🔴 در نگاه اصولی (نوشته‌ی نهم) 🔴🔻 بعد از بررسی ویژگی‌های در نگاه مرحوم بیان چند نکته سزاوار است: 🔷️🔹️ ۲) : و ، یک روح و دو گونه‌ی بیانی. 🔶️ مرحوم در بحث (ج۴/ص۱۴) به این نکته تصریح کرده می‌فرماید: "فهو (أي: الحكومة) تخصیصٌ فی المعنی". و پیش از آن نیز می‌نویسد: "... رافعاً للحكم الثابت بالدليل الآخر عن بعض أفراد موضوعه"، که این رفعِ حکم از برخی افرادِ موضوعِ دلیلِ محکوم، همان معنای است. 🔸️ این یعنی متکلم -بعد از بیان عامّ- می‌تواند مراد و مقصود خود را با دو گونه و اسلوبِ بیانی و کلامی تتمیم کرده، به آخر برساند؛ یا . 🔹️ مرحوم آشتیانی در (تعادل و تراجیح/ص۶/مخطوط) نیز -مانند همین نکته‌ای که ما از این دو عبارت برداشت کردیم- برداشت کرده و می‌آورد: "فهو فی المعنی و رافعٌ لحکم الموضوع واقعاً، و من هنا ذكر شيخنا الأستاذ العلّامة في الكتاب: أنها في المعنى". 🔹️ همچنین مرحوم در (ج۴/ص۷۱۴) می‌آورد: "کانت نتیجة الحكومة هي التخصيص". 🔹️ و مرحوم نیز در کلمات خود (بحوث/ج۴/ص۷۴) این گونه تعبیر کرده است که: " ليست في رُوحها إلا ". ⚠️ اگر چه ، گاه است و روشن است که نتیجه‌ی چنین حکومتی که دایره‌ی متعلَّق یا موضوعِ حکم را توسیع می‌کند ارتباطی با ندارد، اما چون اکثر موارد ، است، در توضیح خود روح و نتیجه‌ی و را -بدون اشاره به - یکی دانسته‌اند. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
امام خامنه‌ای (دام ظله الوارف) در دیدار با علما و طلاب استان فارس در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۷: "طلبه‌های جوان! هر چه می‌توانید درس بخوانید، فکر کنید، مایه بیَندوزید؛ برای ادای رسالتِ یک روحانی عالِم‌شدن، عمیق‌شدن، متفکّرشدن، نظریه‌سازشدن لازم است؛ معارف دینی را باید شناخت و آن‌ها را با منطقِ روز باید دانست و فهمید و گفت. ... لذا حوزه‌های علمیه‌ى ما به درس، به علم، به فکر نیازمندند؛ هر چه می‌توانید بخوانید، فکر کنید، این لازم است." ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔺️🔴 در نگاه اصولی (نوشته‌ی دهم) 🔴🔻 بعد از بررسی ویژگی‌های در نگاه مرحوم بیان چند نکته سزاوار است: 🔷️🔹️ ۳) : عبارت و لفظ تفسیر در مرحوم در بحث (ج۴/ص۱۴) به این نکته تصریح کرده می‌فرماید: "فهو (أي: الحكومة) تخصیصٌ فی المعنی بعبارة التفسير". 🔹️ همين "بعبارة التفسیر" که مرحوم آن را به صراحت ذکر کرده است ممکن است مُوهِم این باشد که باید همراه با عبارت تفسیر باشد؛ الفاظ تفسیری‌ای چون " أعني" و "أي" و مانند آن. اما بی‌شکّ و شبهه، مراد ایشان این نبوده است که ذکر چنین عباراتی در دلیلِ حاکم لازم است؛ این کاملاً مطلب روشنی است. 🔸️ مرحوم نيز در (ج۴/ص۷۱۰) تصریح می‌کند که: "لم يوجَد فيها ما يكون مُصدَّراً بأحد أداة التفسير". و در ادامه نيز در مورد مقصود ایشان می‌نویسد: "و الظاهر أن مراد الشیخ قدّس سرّه من التفسیر... لیس هو التفسير اللفظي، بل المراد منه نتيجة التفسير، و إن لم يكن تفسيراً لفظياً". البته باید دقت داشت که مرحوم در اساساً اعتقادی به ویژگیِ تفسیر و شرحِ دلیلِ حاکم نسبت به محکوم ندارد، که توضیح نظریه‌ی ایشان خارج از چارچوب این نوشته است. 🔸️ همچنین مرحوم تبریزی نيز در (ج۶/ص۲۱۱) در توضیح می‌نویسد: "أن يكون أحد الدليلين رافعاً لحكم الدليل الآخر عن بعض أفراد موضوعه بلسان التفسير و البيان، بمنزلة التفسير بلفظ 'أعني' و نحوه. ... و المراد بالتفسير و البيان أن لا يفهم التنافي بينهما من أول النظر كالقرائن المتصلة فيكون مجموع المحكوم و الحاكم بمنزلة كلام واحد"؛ کلمه‌ی "بمنزلة" كه ایشان آورده است اشاره به همین مطلب دارد. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee