eitaa logo
حوزه علمیه تمدن ساز
4.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
551 ویدیو
92 فایل
فضایی طلبگی برای نگاهی راهبردی‌تر و عمیق‌تر ... ✏نقد تحجر ✏نقد التقاط @amin_dehghani ◾صوت @s_feghheakbar
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 در آثار مخالفین فلسفه تنها دو ذکر شده است. ( مظفری، بنیان مرصوص، ص ۷۱) ⭕️ روایت نخست: قال الصادق علیه‌السلام: فتباًّ  و خیبةً و تعساً لمنتجلی الفلاسفة کیف عمیت قلوبهم عن هذه الخلقة العجیبة حتی انکروا التدبیر و العمد فیها … نفرین و ناامیدی و ناکامی باد بر مدعیان فلسفه! چگونه قلب‌های ایشان از دیدن این آفرینش عجیب کور است تا آن‌جا که تدبیر در آن را انکار می‌کنند! ( بحار الانوار،ج ۳، ص ۷۵ و ج۶۱، ص ۳۲۷- نقل و ترجمه از بنیان مرصوص،ص ۷۴) ⭕️ روایت دوم: نقلا عن السید المرتضى ابن الداعی الحسینی الرازی ، بإسناده عن الشیخ المفید ، عن أحمد بن محمد بن الحسن بن الولید ، عن أبیه محمد بن الحسن ، عن سعد بن عبد الله ، عن محمد بن عبد الله ، عن محمد بن عبد الجبار ، عن الإمام الحسن العسکری ( علیه السلام ) ، أنه قال لأبی هاشم الجعفری : ” یا أبا هاشم ، سیأتی زمان على الناس وجوههم ضاحکة مستبشرة، وقلوبهم مظلمة متکدرة، السنة فیهم بدعة، والبدعة فیهم سنة، المؤمن بینهم محقر، والفاسق بینهم موقر، أمراؤهم جاهلون جائرون، وعلماؤهم فی أبواب الظلمة  سائرون، أغنیاؤهم یسرقون زاد الفقراء، وأصاغرهم یتقدمون على الکبراء، وکل جاهل عندهم خبیر، وکل محیل عندهم فقیر، لا یمیزون بین المخلص والمرتاب، لا یعرفون الضأن من الذئاب، علماؤهم شرار خلق الله على وجه الأرض، لأنهم یمیلون إلى الفلسفة والتصوف، وأیم الله إنهم من أهل العدول والتحرف، یبالغون فی حب مخالفینا، ویضلون شیعتنا وموالینا، إن نالوا منصبا لم یشبعوا عن الرشاء، وإن خذلوا عبدوا الله على الریاء، ألا إنهم قطاع طریق المؤمنین، والدعاة إلى نحلة الملحدین، فمن أدرکهم فلیحذرهم، ولیصن دینه وإیمانه، ثم قال : یا أبا هاشم هذا ما حدثنی أبی ، عن آبائه جعفر بن محمد ( علیهم السلام )، وهو من أسرارنا، فاکمته إلا عن أهله ” ای اباهاشم! زمانی می‌آید که روی مردم خندان و شادمان است و دل‌های‌شان تاریک و گرفته، سنت در نزدشان بدعت است و بدعت سنت، مؤمن در میان‌شان کوچک است و فاسق محترم، فرمان‌روایان‌شان نادان و ستم‌گرند و دانش‌مندان در گم‌راهی‌اند، بی‌نیازان راه‌زن توشه‌ی بی‌نیازان‌اند، کوچکان بر بزرگان پیشی می‌گیرند و هر نادانی را آگاه می‌دانند و هر چارهجوئی را بی‌چیز می‌شمرند، میان مخلص و ریاگر تفاوتی نمی‌نهند، گرگ را از میش نمی‌شناسند، علماء آنان بدترین آفریده‌های خدا روی زمین هستند؛ زیرا به فلسفه و تصوف گرایش دارند، به خدا سوگند، اینان روی‌گردان از دین خدا و اهل تحریف‌اند، در محبت مخالفین ما بزرگ‌نمائی می‌کنند و پیروان و دوستان ما را گم‌راه می‌کنند، اگر به مقامی رسند گرسنه‌ی رشوه‌اند و اگر خوار شوند ریاکارانه بندگی خدا را می‌کنند، همانا ایشان راه‌زنان مؤمنین هستند و دعوت‌کنندگان به شیوه‌ی ملحدین، هر کس آنان را درک کرد از ایشان دوری گزیند و دین و ایمانش را نگه دارد. ای ابوهاشم! این آن‌چه بود که  پدرم از پدرانش از جعفر ابن محمد برایم روایت کردو این از اسرار ماست، پس آن را کتمان کن. 🔴 بررسی روایت نخست 🔸 ۱. منتحلی الفلسفه با فلاسفه متفاوت است. منتحل به معنای مدعی است ومنظور از منتحلی الفلسفه مدعیان فلسفه و فیلسوف‌نماها است. . در روایت نخست آن‌چه مورد ذم و نفرین قرار گرفته است، مدعیان فلسفه است نه فیلسوفان و فلسفه. 🔸 ۲. در این روایت فیلسوف‌نمایان زندیق که تدبیر در عالم و مدبر آن را انکار می‌کنند نکوهش شده‌اند. شاهد این سخن عبارت پایانی روایت است. در این عبارت مدعای فیلسوف‌نمایان – نفی تدبیر در آفرینش- را بیان می‌کند، این مدعا با مدعای بسیاری از فلاسفه ناسازگار است. فلاسفه‌ ی الهی همه تدبیر در آفرینش را پذیرفته‌اند. این سخن نمی‌تواند ناظر به فلاسفه وحکما باشد. 🔸 ۳. در همین روایت از که اتفاقی بودن عالم را رد می‌کند تمجید شده است. اینها را دلیل‌ گرفته‌اند بر آنکه‌ در عالم‌ آفرینش‌ تعمّد و تقدیر و اندازه‌گیری‌ صحیح‌ به‌ کار نرفته‌ است‌ بلکه‌ صِدْفَةً و برحسب‌ اتّفاق‌ پدیدار شده‌ است‌. ارسطاطالیس‌ ردّ گفتارشان‌ را نموده‌ است‌ به‌ این‌ که‌: آنچه‌ صِدْفَةً و برحسب‌ اتّفاق‌ واقع‌ می‌شود آن‌ چیزهائی‌ است‌ که‌ یک‌ بار در خارج‌ از متعارف‌ صورت‌ می‌گیرد به‌ جهت‌ عللی‌ که‌ بر طبیعت‌ وارد می‌شود و آن‌ را از مسیر طبیعی‌ خود و از مجرای‌ عادی‌ خود برمی‌گرداند، و به‌ منزلۀ امور طبیعیّه‌ای‌ نیست‌ که‌ بر شکل‌ واحدی‌ پیوسته‌ و به‌ طور دائم‌ جریان‌ پیاپی‌ داشته‌ باشد. («بحارالانوار» طبع‌ حروفی‌ ج‌ ۳ ص‌ ۱۴۹٫) به نقل از امام شناسی مرحوم سید محمدحسین ج ۱۸ ♦️ فلسفه اسلامی: ✅ @feghheakbar
هدایت شده از تعلیقات
📝 حوزه‌ای که نمی‌شناسیم، واقعیت حوزه بعد از انقلاب اسلامی (به‌بهانه سخنان منتشرشده دکتر شفیعی کدکنی) 📌بخش اول 🔹 تصویر بیرونی از حوزه که سال‌ها از افراد مختلف شنیدیم، تصویری مملو از عقب‌ماندگی، خرافه، تحجر، مقاومت در برابر تحول، ادعا، سطحی‌نگری و توهم آلود بودن است. تصویری که در آن هیچ امر فاخری دیده نمی‌شود و نهایتاً امثال دکتر شفیعی کدکنی می‌گوید: "این‌ها فقه اصول خودشان را هم درست نخواندند حالا از جامعه‌شناسی اسلامی حرف می‌زنند" و دکتر رنانی می‌گوید: "حوزه از صفویه تا امروز مروج خرافه در ایران بوده" و امثال این قضاوت‌ها. آیا این تصویر صحیح است؟ تصویر واقعی از حوزه چیست؟ چه عواملی موجب ساخت چنين تصویری است؟ 🔹 حوزه بعد از انقلاب اساساً عصر جدیدی را تجربه کرده است و دستاوردهای فاخر و خیره‌کننده‌ای داشته است. در ده‌ها زمینه ورود جدی داشته که روایت نشده است: حوزه و علوم انسانی حوزه، تفقه و مسائل مستحدثه حوزه و فقه معاصر (فقه مضاف) حوزه و فلسفه‌های مضاف حوزه و حکمرانی حوزه و امر اجتماعی حوزه و حضور بین‌المللی حوزه و تربیت بانوان حوزه و تحول در علوم اسلامی حوزه و ساختارهای سازمانی حوزه و حاکمیت (نظام اسلامی) حوزه و پاسخ به شبهات حوزه و هنر، رسانه، سینما حوزه و تخصص گرایی حوزه و تحول در ساختار آموزشی حوزه و ژورنال‌های علمی گسترده حوزه و ده‌ها عرصه جدید دیگر... 🔹 در هریک از عرصه‌های بالا خود مقالات و یادداشت‌های متعدد می‌طلبد. این قاب نشان می‌دهد حوزه امروز با حوزه دیروز تفاوت بنیادین داشته، حیات جدید یافته و خیز بلندی برداشته. 1) در افرادی تربیت می‌شوند که مسئله اول آن‌ها است، تبدیل و ترجمه آموزه‌های دینی به سازوکار حیات و زیست اجتماعی دینی، پاسخ به نیاز جوان امروز و نگاه به بیرون به‌جای محصورماندن در درون. 2) در صدها داریم که انگلیسی و اسپانیولی و چینی و روسی و آلمانی و فرانسوی و عربی را هچون یک نیتیو سخن می‌گویند. به آن زبان‌ها می‌نویسند، منبر می‌روند و تبلیغ می‌کنند و در دانشگاه‌های اروپا تدریس می‌کنند. 3) در دانشمندانی داریم که مدرن را عمیق و دقیق و گاه بیشتر و بهتر از اساتید مطرح دانشگاهی می‌دانند که وقتی در مجامع دانشگاهی سخن می‌گویند مخاطب اعجاب می‌کند. به زبان انگلیسی مقاله می‌نویسند و در همایش‌های بین‌المللی ارائه می‌دهند. 4) در با تخصص‌های متناظر با نیازهای جدید روبرو هستیم. امروز ده‌ها مرکز تخصصی در بیش از 200 گرایش در حوزه دائر است تا طلابی متخصص در جزئی‌ترین موارد تربیت کند. برای مثال صدها طلبه اقتصاد خوانده‌اند و دکتری اقتصاد دارند، صدها طلبه در رشته‌ها و گرایش‌های مختلف علوم انسانی تحصیل کردند و بسیاری صاحب‌نظر در آن هستند. 5) در تربیت دختران و مسئله جدی است. صدها بانوی طلبه جوان دارای مدرک دکتری تربیت شده که خوش‌فکر، صاحب قلم و بعضاً مسلط به یک یا دو زبان هستند و برای تبلیغ بین‌الملل به کشورهای مختلف می‌روند. 6) در ساختار حوزه نسبت به نیاز پاسخگو و دغدغه‌مند است. امروز چندین پژوهشکده اقماری چون پژوهشکده قوه قضائیه، پژوهشگاه مرکز تحقیقات مجلس، پژوهشکده شورای نگهبان، و... پرسش‌های بخش‌های مختلف حاکمیت را دریافت می‌کند و طلاب فاضل به آن پاسخ می‌دهند. 7) در شبهات در سطح بین‌المللی رصد می‌شود. اگر امثال ریچارد و استیون و در فضای بین‌الملل به شبهه‌افکنی و ترویج مشغولند، عده‌ای در حوزه قم موضوع کتاب و مقاله و پایان‌نامه خود را نقد آن قرار می‌دهند. 8) در تبلیغ توسعه می‌یابد، طلبه در کنار منبر، گاه در است و گاه در استدیو و و پیج اینستاگرام در حال تبلیغ است. تبلیغ صور جدید می‌یابد، فیلم‌نامه‌نویسی و رمان‌نویسی و... بخشی از روش‌های انتقال مفاهیم دینی به جامعه می‌گردد. 9) توسعه می‌یابد و طلبه در بسیاری از نقاط می‌شود و زندگی می‌کند. صدها طلبه‌ای که در شهرستان‌ها و روستاهای دورافتاده خلق کردند و کسی نه آن‌ها را می‌بیند و نه می‌شوند. بااینکه هرکدام می‌توانستند سوژه چند فیلم داستانی یا مستند جذاب باشند. 📌 ادامه دارد... 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat