هدایت شده از حوزه علمیه تمدن ساز
شما اگر درس خارج "فقه شبیهسازی انسان روی سیاره زحل" را هم برقرار کنید، تا زمانی که گزاره های عقلی دین را، با تشکیل دروس گسترده و رسمی خارج علوم عقلی و فلسفه (ایجا کلیک و مطالعه کنید) برای طلاب (و بالتبع مردم) خود تامین نکنید، در بخش اعظم دین، غایب و راجلید. و جامعه و حتی طلاب جوان در دام حداقل التقاط فرو خواهند غلطید. کما اینکه طلیعه التقاطی شده برخی طلاب جوان (به خاطر عدم تسلط و حتی عدم استماع مبانی عقلی) و افتادن آنها در ورطه پلورالیزم و تعدد قرائات و نسبی گرایی و شکگرایی، قابل مشاهده است. و رفتن جامعه هم (به خاطر تامین نشدن مبانی عقلی آنها توسط داعیه داران و حجتالاسلامها) به سمت #الحاد، نمایان است.
یگانه ناجی مصونیت بخشی طلاب و مذهبیون جامعه از تحجر و التقاط، توسعه ابعاد عقلی دین به مرکزیت حوزه است.
👈 بخوانید
✍ حوزه علمیه تمدن ساز
✅ @feghheakbar
💢 ما که در فلسفه استاد غربیم، پس چرا ...
#رهبرمعظم انقلاب
✅ @feghheakbar
💢 شهید #مطهری و تحلیل #دیانت_خوارجی
خوارج مردمی تنگ نظر و كوته دید بودند. در افقی بسیار پست فكر می كردند. اسلام و مسلمانی را در چهاردیواری اندیشه های محدود خود محصور كرده بودند. مانند همه ی كوته نظران دیگر مدعی بودند كه همه بد می فهمند و یا اصلاً نمی فهمند و همگان راه خطا می روند و همه جهنمی هستند. این گونه كوته نظران اول كاری كه می كنند این است كه تنگ نظری خود را به صورت یك عقیده ی دینی درمی آورند، رحمت خدا را محدود می كنند، خداوند را همواره بر كرسی غضب می نشانند و منتظر اینكه از بنده اش لغزشی پیدا شود و به عذاب ابد كشیده شود. یكی از اصول عقاید خوارج این بود كه مرتكب گناه كبیره (مثلاً دروغ یا غیبت یا شرب خمر) كافر است و از اسلام بیرون است و مستحق خلود در آتش است. علیهذا جز عده ی بسیار معدودی از بشر، همه مخلّد در آتش جهنم اند.
تنگ نظری مذهبی از خصیصه های خوارج است اما امروز آن را باز در جامعه ی اسلامی می بینیم. این همان است كه گفتیم خوارج شعارشان از بین رفته و مرده است اما روح مذهبشان كم و بیش در میان بعضی افراد و طبقات همچنان زنده و باقی است. بعضی از خشك مغزان را می بینیم كه جز خود و عده ای بسیار معدود مانند خود، همه ی مردم جهان را با دید كفر و الحاد می نگرند و دایره ی اسلام و مسلمانی را بسیار محدود خیال می كنند.
در دوره های بعد، جمود و جهالت و تنسُّك و مقدس مآبی و تنگ نظری آنها برای دیگران باقی ماند اما شجاعت و شهامت و فداكاری از میان رفت. خوارج بی شهامت یعنی مقدس مآبان ترسو، شمشیر پولادین را به كناری گذاشتند و از امر به معروف و نهی از منكر صاحبان قدرت كه برایشان خطر ایجاد می كرد صرف نظر كردند و با شمشیر زبان به جان صاحبان فضیلت افتادند.
هر صاحب فضیلتی را به نوعی متهم كردند، به طوری كه در تاریخ اسلام كمتر صاحب فضیلتی را می توان یافت كه هدف تیر تهمت این طبقه واقع نشده باشد. یكی را گفتند منكر خدا، دیگری را گفتند منكر معاد، سومی را گفتند منكر معراج جسمانی و چهارمی را گفتند صوفی، پنجمی را چیز دیگر و همین طور، به طوری كه اگر نظر این احمقان را ملاك قرار دهیم هیچ وقت هیچ دانشمند واقعی مسلمان نبوده است. وقتی كه علی تكفیر بشود، تكلیف دیگران روشن است. بوعلی سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، صدرالمتألهین شیرازی، فیض كاشانی، سیدجمال الدین اسدآبادی و اخیراً محمد اقبال پاكستانی از كسانی هستند كه از این جام جرعه ای به كامشان ریخته شده است.
✅ @arefane
💢 کانال صوت جلسات تدریس كتاب آموزش فلسفه علامه #مصباح_یزدی توسط استاد مجتبی مصباح: 👇👇
▫️ کانال ایتا: @mojtabamesbah_ir
▫️ کانال تلگرام: https://t.me/mojtabamesbah_ir
تدریس آموزش فلسفه علامه #مصباح_یزدی، دوره جدید (۱۴۰۰) توسط استاد سربخشی، آغاز شده است: 👇
@sarbakhshi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 تو این زمونه تا موفق نشی، کسی به هدف و مسیرت اهمیت نمیده
....................................................
بر اساس برهان فطرت عرفانی، که #امام_خمینی هم در نامه به گورباچف اون رو تقریر می کنه، کلیه انسان ها، بینهایت و کمالمطلق طلبند.
بله، بسیار ممکنه اتفاق بیفته که در مصداق کمال، به خطا برن و امور کاذب رو کمال بپندارند.
اما مساله مفروغعنه اینه که شخص تهی (تهی در باطن و ظاهر)، هرگز مُطاع و الگو قرار نمیگیره.
💢 تلبس در هندسه فکری استاد رحیم پور ازغدی
در ۴ پست فوق، دیدگاه استاد رحیم پور راجع به تلبس آمده است.
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
✍ پن کانال:
میتوان مدعا و دیدگاه استاد رحیم پور را اینگونه تقریر کرد:
اولا) به تشریع قطعی این لباس (به این کیفیت فعلی و آنهم به صورت تلبس دائم)، انقلت وارد است.
ثانیا) مدعای این لباس بسیار بسیار بالا و سنگین است؛ توضیح اینکه:
۱. مدعای تلبس و انتظار مردم از آن، نه فقط عدالت، بلکه تقریبا در حدّ عصمت، رسولالله بودن، قدسیبودن، امامبودن و الگوی همهجانبه بودن به نحو اکمل است.
۲. انبیاء دارای مقامات بالای عرفانی، فناء و عصمت در شهود بوده اند. حتی انبیایی که برای مردمان چند هزار سال پیش (که از مردمان فعلی بسیار بسیطتر بودهاند) مبعوث شده اند دارای درجه بالایی از طهارت، عرفان، اتصال به لوح محفوظ و عرش الهی و بعضا برتر از جبرئیل بودهاند. مویَّد به ملائکه در قبل از خلقت و طهارت حین خلقت و سیر تکاملی اشتدادی فوقالعاده تا ۴۰ سالگی بودهاند. حتی قبل از ۴۰ سالگی هم به عنوان نماینده رسمی دین اعلان نمیشده اند؛ چراکه باید حجتی بالغه و قاطعه باشند وگرنه حجت بر مردم تمام نمیشود.
۳. حال سوالی که به وجود میآید این است که: آیا الزام تلبس و شرایطی که برای آن قرار داده شده، در تراز این مدعا و انتظار است؟
۴. آیا فاصلهی مدعی با مدعا، ذائقهی مخاطب را دگرگون نمیکند؟
♦️ کانال حوزه علمیه تمدن ساز:
✅ @feghheakbar